دیپلماسی ایران در روز روشن در مقابل سفر مخفیانه ترامپ در شب
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۰۷۵۷۲
به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گزوه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، محمد جواد ظریف پس از رایزنیهای دیپلماتیک در دهلی نو، راهی بغداد شد تا در روشنایی روز و فارغ از هر رعب و وحشتی برخلاف مقامات سایر کشورها ! قطار دیپلماسی منطقه ای را به ایستگاه عراق برساند؛ طبق اخبار اعلامی در هر دو سفر عراق و هند، هیئتی تجاری وزیر امور خارجه کشورمان را همراهی کرده و به نظر میرسد پس از تعلل اروپا برای اجرایی کردن کانال ویژه مالی و ابراز ناخرسندی مقامات کشورمان نسبت به کندی و محقق نشدن وعدههای اروپا تا پایان سال ۲۰۱۸ میلادی، دستگاه دیپلماسی برای پیگیری جدیتر تعاملات با همسایگان غربی و شرقی مُصرتر شدهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تسهیل مبادلات تجاری بدون استفاده از دلار و زمینه سازی تعاملات بانکی و تضمین فروش رسمی نفت، از جمله خواسته های اصلی ایران در دروه برجام بدون آمریکاست. در این میان هند به عنوان یکی از بزرگترین خریداران نفتی ایران و همچنین عراق به عنوان یکی از بازارهای مستعد منطقه ای برای جذب تولیدات ایرانی از گزینه های موثر برای دور زدن تحریم ها و نداشتن وابستگی صرف به اروپا محسوب می شوند. البته پیش از این هم کارشناسان یکی از روزنه های مهم برای بازی در زمین تحریم را گسترش تعاملات با همسایگان و بهره برداری از بازارهای بکر منطقه معرفی می کردند.
کشور عراق در برهه کنونی در حالی وارد دوره بازسازی خود شده و بیش از هر زمان دیگری نیازمند سرمایه گذاری های گسترده در حوزه زیر ساختی و تامین کالاهای اساسی است که حضور و نفوذ هر چه بیشتر در بازارهای متعدد و مختلف این کشور علاوه بر تامین درآمد موجب توسعه بخش خصوصی و اشتغال زایی در ایران خواهد شد.
از طرف دیگر، جمهوری اسلامی ایران در حالی به دنبال به حداقل رساندن محدویت های ناشی از تحریم است که اروپایی ها در کنار ابراز علاقه برای حفظ برجام، انواع بهانه های واهی مانند برنامه دفاع موشکی و اتهاماتی بی اساسی نظیر حمایت از گروههای تروریستی را علیه ایران به کار می گیرند تا ابزارهای لازم برای کم کاری خود را فراهم کنند. این موارد باعث شده است تا تسهیل و تحکیم روابط در سطح منطقه بیش از گذشته جای خود را در میز دیپلماسی کشور باز کند.
با توجه به این موضوعات، تعاملات تهران-بغداد می تواند معامله ای دو سر برد را در منطقه شکل بدهد و نوعی هم تکمیلی اقتصادی را فراهم کند. گسترش و توسعه دیپلماسی منطقه ای موضوعی است که شاید طی سالهای اخیر و با تمرکز بیش از اندازه بر برجام تا حدودی مغفول مانده است.
می توان گفت سفر محمد جواد ظریف به بغداد دو پیام مهم را در پی دارد: نخست اینکه تهران هیچگاه منتظر تصمیم بروکسل نشینان نخواهد ماند و راه خود را پیدا خواهد کرد و دوم اینکه ظریف در حالی مورد استقبال گرم مقامات عراقی وارد بغداد و اقلیم کردستان شده است که پیش از این ترامپ در تاریکی شب و با انجام سفری هیجان انگیز و رعب آور هواپیمای خود را در کشور نخل ها بر زمین نشاند و این یعنی جمهوری اسلامی ایران جایگاهی مهم و راهبردی در بین همسایگان دارد و همین موضوع پتانسیل بالایی را برای همگرایی فراهم کرده است. بنابر این سفر چند روزه وزیر امورخارجه کشورمان به عراق علاوه بر ابعاد مهم سیاسی، نکات مهم اقتصادی نیز دارد و تلاش برای کسب تسهیلات اقتصادی محور اساسی این سفر را تشکیل می دهد.
عراق، کشوری که با ایران اشتراکات زیادی داردکشور عراق با توجه به زمینههای مشترک فرهنگی و سیاسی با ایران، گزینه مستعدی برای امتیازات دو جانبه اقتصادی است. پس از انتخابات سال جاری در عراق، برهم صالح به عنوان رئیس جمهور این کشور به تهران سفر کرد و رایزنیهای گسترده ای را در بخش های مختلف با مقامات رسمی کشور از جمله حجت الاسلام حسن روحانی انجام داد. در نشست خبری رئیس جمهور کشورمان با برهم صالح ، حسن روحانی اظهار کرد که ما امروز در زمینه روابط و تبادل برق، گاز، فرآوردههای نفتی و همچنین فعالیتهای دو کشور در زمینههای کشف و استخراج نفت و اتصال راه آهن دو طرفه از سمت غرب و جنوب، گفتوگو کرده ایم.
رئیس جمهور کشورمان همچنین تاکید کرد که مقدمات اتصال راه آهن شلمچه به بصره کاملا مهیاست و با اقدامات وزارت دارایی عراق، شرکت ایرانی میتواند کار خود را شروع کند و با تکمیل این ۳۵ کیلومتر خط آهن، روند انتقال محمولههای تجاری و مسافر میان دو کشور به ویژه در ایام اربعین تسهیل خواهد شد.
در عین حال رئیس جمهور کشورمان با اشاره به مسائل زیست محیطی موجود بین ایران و عراق، گفته است که مساله لایروبی اروند رود و شط العرب برای دو کشور حائز اهمیت است و این اقدام باعث آبادانی بیشتر خرمشهر، آبادان، بصره و فاو خواهد شد. وی در ادامه نیز با اشاره به مسئله ریزگردها و مشکلات مردم اهواز در فصول گرم سال گفته است که امروز بخشی از مردم ما در مرزهای غربی و جنوبی با مشکل ریزگردها مواجهند و این معضل با همکاری دو کشور باید حل و فصل شود.
بخشی از سفر برهم صالح در آبان ماه امسال به تهران مربوط به تعاملات اقتصادی با کشور دوست و همسایه بود، به طوریکه طی این سفر در خصوص ایجاد یک منطقه آزاد تجاری توافقاتی صورت گرفت و دو طرف اعلام کردند که در این منطقه آزاد تجاری می توانیم صنایع مشترک را ایجاد کنیم.
چنانچه رئیس جمهور عراق در جریان سفر خود بر ایجاد مناطق تجاری آزاد مرزی تاکید کرد و گفت که مرتبط ساختن خطوط راهآهن بین دو کشور کمک فراوانی به جابجایی زوار میکند و همچنین اقدام مهمی برای زیرساختهای اقتصادی و تجاری بین دو کشور محسوب می شود.
می توان گفت «ذخایر مشترک دو کشور»، «مکمل بودن اقتصاد دو کشور» و «فرهنگ مشترک»، سه مولفهای هستند که گزینه های موثر برای هارمونی رابطه تهران -بغداد محسوب می شوند. با توجه به این مسئله می توانیم شاهد یک رابطه هماهنگ میان دو کشور باشیم، به طوریکه دو طرف نیازهای یکدیگر را به خوبی برطرف می کنند.
راه اندازی بانک مشترک تهران-بغداد، نقطه عطف تعاملات اقتصادیچند هفته پس از سفر برهم صالح و بازگشت دور دوم تحریم های آمریکا علیه ایران، راه اندازی کانال ارتباط مالی با کشورهای همسایه از طریق ارز ملی با جدیت بیشتری پیگیری شد و کشور عراق از جمله گزینه های انتخابی برای این کانال بود؛ به طوریکه سعد الحدیثی، سخنگوی دولت عراق در مصاحبهای با اسپوتنیک اعلام کرد: شروع تحریم های آمریکا علیه ایران، عراق را مجبور کرده تا استفاده از دلار آمریکا در نقل و انتقالات مالی با جمهوری اسلامی را متوقف کند. همچنین منذر عبدرالقادر الشیخلی، نایب رییس بانک مرکزی عراق در نامهای رسمی به تمام بانکهای عراقی اعلام کرد که طبق دستور شورای مدیریت بانک مرکزی ممنوعیت معامله با دلار با بانکهای ایرانی باید تداوم یابد.
علاوه بر این سیدراجح الموسوی سفیر پیشین عراق در تهران، راهاندازی یک بانک مشترک بین دو کشور برای انجام مبادلات تجاری و اقتصادی با پول رایج طرفین را عاملی برای گسترش سطح تعاملات دو دولت دانست. الموسوی گفته بود که بهنظر میرسد دو طرف در این زمینه کوتاهی کردهاند زیرا امکانات اقتصادی ایران بسیار زیاد است و من از این موضوع شگفتزده شدهام. راجح الموسوی گفته بود که شاید عراقیها از این امکانات اطلاع چندانی نداشته باشند و بهنظر میرسد کمتر از ۱۰ درصد از این پتانسیل را شناسایی کردهاند.
از آنجاییکه جمهوری اسلامی ایران بهدنبال تأسیس بانکهای مشترکی با ترکیه، چین، پاکستان، روسیه و هندوستان برای تبادل ارزی بوده و همین هدف را در جریان مذاکرات با اروپاییها نیز دنبال میکند، تاسیس یک بانک ایرانی -عراقی می تواند گامی اساسی در جهت تامین منافع دو جانبه تهران-بغداد باشد.
منوی اقتصادی بغداد برای تهرانولید حبیبالموسوی معاون وزیر بازرگانی عراق ۵ گزینه اولویتدار را برای سرمایهگذاری ایرانیها اعلام کرده است. بنابر گفته وی، در بخشهای صنایع، کشاورزی، سیلو و ساختمانسازی و ساخت مجتمعهای مسکونی نیاز فراوانی برای همکاری با شرکتهای ایرانی در عراق وجود دارد و بغداد نیازمند سرمایهگذاری است و چه بهتر که این سرمایهگذاری از سوی ایران صورت گیرد. اما در عین حال این مقام عراقی حجم تجارت ایران و عراق را نسبت به حجم کلی تجارت خارجی عراق اندک دانست و تاکید کرد که برای فعال کردن اقتصاد عراق، از حضور شرکتهای دیگر کشورها بهویژه شرکتهای ایرانی در بغداد استقبال می کنند.
گفتنی است؛ پس از پایان جنگ داعش و پیش از آن نیز، ایجاد شهرکهای صنعتی مشترک در یک منطقه مرزی بین دو کشور از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده و در عین حال صنعت ساختمان زمینه مناسبی را برای توسعه همکاریهای مشترک فراهم کرده است. در نتیجه مهندسان ایرانی و عراقی می توانند برای تاسیس شرکتهای زیرساختی بزرگ، شرکای خوبی برای هم باشند. علاوه بر این صنعت دارویی ایران در سالهای گذشته افتخارات فراوانی کسب کرده اما، سهم ایران در صنعت دارو و تجهیزات پزشکی عراق ناچیز است و باید در این زمینه و سایر زمینهها نظیر بیوتکنو لوژی و آیسیتی کارهای مشترک و مهمی صورت گیرد. این موارد نشان می دهد ایران می تواند تامین کننده خوبی برای منوی اقتصادی عراق باشد و باید بازاری مناسب و در حد و اندازه تولیدات ایرانی در این کشور فراهم شود.
ظریف نماینده ایران برای ریل گذاری قطار تعاملات با عراقمی توانیم بگوییم محمد جواد ظریف که در حال حاضر در عراق به سر می برد، سفیر و نماینده صدها کارخانه ایرانی است تا مسیر بازار مناسب برای تولیدات آنها را در سطح منطقه هموار کند. وی در عین حال نماینده مردم خوزستان نیز هست تا رایزنیها برای حل مشکل ریزگردها با همسایه غربی تسریع شود و اهواز یک نفس عمیق بکشد. ظریف پیش از این در نشست ریسیتا در هند تاکید کرده بود ایران آمادگی تعامل با همسایگان خود را دارد و علاقمند به ثبات در خاورمیانه است.
ظریف همچنین در این نشست حکمرانی خوب داخلی ، اجتناب از تهاجم و خویشتن داری را از مولفههای مهم صلح در منطقه دانست و تاکید کرده بود که چند جانبه گرایی، گسترش تعاملات اقتصادی و مالی و کارآمد کردن مسیرهای ترانزیتی از دستور العمل های گسترش تعاملات تجاری در غرب آسیاست.
باید گفت مواردی هم چون حل و فصل مشکلات گمرکی و حذف ویزا از تعاملات دیپلماتیک تهران -بغداد از گزینه های مهمی است که وزیر امور خارجه کشورمان می تواند آنها را در دستور کار مذاکرات خود قرار دهد، چراکه در ماههای اخیر برخی کامیون دارها در مرزهای مشترک بین دو کشور با مشکلاتی جدی مواجه شدند و همین مسئله به یکی از عوامل مهم کاهش سطح تبادلات تجاری دو کشور تبدیل شده است و شاید سفر وزیرخارجه کشورمان به اقلیم کردستان عراق کلیدی برای حل این معضل باشد.
همچنین تعرفه های بی ضابطه یکی دیگر از دست اندازهای تعاملات اقتصادی دو کشور است. با توجه به این مسئله وزیر خارجه کشورمان در طی رایزنی های خود در کشور عراق می تواند با دستی پر از بغداد به تهران بازگردد. همکاری در بخش های اقتصادی، سیاسی، امنیتی، علمی، پزشکی و محیط زیست از عراق کشوری واجد شرایط برای تعامل با تهران ساخته است؛ بنابر این امید بر این است که سفر ظریف به عراق به عنوان نماینده کشورمان، ایران بتواند مسیر بیشتری از تعاملات فیما بین با عراق را ریل گذاری کند.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: عراق اخبار سیاسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۰۷۵۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!/دیپلماسی را نادیده نگیریم/كريدور عراق-اردوغان- اروپا
به گزارش تابناک، روزنامه های امروز شنبه 8 اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که سیاه و سپید اوراق زدایی از بودجه دولت، یک بار دیگر کنکور ویرانگر!، اوجگیری تنشها در دانشگاههای امریکا در پی حمایت از غزه و پیگیری دیپلماسی اقتصادی با آفریقا پس از آسیا در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: کنکور و ماادریک کنکور! در دو روز گذشته یکبار دیگر آن مناره عظمای نظام تعلیمی ما با افتخار برپا شد. با آنکه به حقیقت یک چاله است، صدها برابر عمیقتر از آن منارهای است که برپا و تظاهر میشود.
کنکور و ماادریک کنکور! در دو روز گذشته یکبار دیگر آن مناره عظمای نظام تعلیمی ما با افتخار برپا شد. با آنکه به حقیقت یک چاله است، صدها برابر عمیقتر از آن منارهای است که برپا و تظاهر میشود. اکنون از کنکور گریزی نیست، اما اگر در سه دهه اخیر جستوجو کنید، صدها بار (صدها یعنی صدها) کسانی از وزیران علوم و آموزشوپرورش و نمایندگان پر ادعای مجلس و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و بسا کسان باربط و بیربط دیگر وعده دادهاند که کنکور را چند سال دیگر (و حتی سال بعد) حذف خواهند کرد و اکنون کنکور همچنان قامت برافراشته و ایستاده است و آن مدعیان رفتهاند، بیآنکه به مجازات آن حرفهای گزاف، کسی یقه آنها را گرفته باشد و به پشت درهای کنکور برده باشد که: از نوبیاموز! که هیچ چیز نیاموختی!
کنکور به اشکال دیگر یعنی با اعتماد به ساختار و انتخاب دانشگاه در همهجای دنیا هست. اما حالا که در کشور ما به این شکل هیولایی برگزار میشود، فقط به این آمار و تحلیلی که از آن دارم، توجه کنید تا ببینید این چه هیولایی است درون یک چاله عمیق به نام کنکور. امسال یک میلیون و ۱۵۲ هزار و ۵۱۸ نفر در کنکور شرکت کردند. با آنکه کسانی که در سن مناسب تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی هستند، چندینبرابر این است ولی جوانان از رفتن به دانشگاه دل کندهاند. در کنکور امسال، زنان (۶۳ درصد) دوبرابر مردان (۳۷ درصد) هستند. این یک فاجعه است. مقصود اول اغلب دانشجویان دختر از رفتن به دانشگاه، بهدستآوردن قدرت انتخاب شریک زندگی بهتر است. اما آن شریک نگون بخت خود را از دانشگاه کنار کشیده و برای فراهمآوردن فرصت سریعتر ازدواج، به دستآوردن یک شغل را بر چهار سال تحصیل یک لیسانس بیخاصیت ترجیح داده است! پس در آینده همان دختر درسخوانده حاضر نمیشود همسر چنین پسر درسنخواندهای شود؛ و این اوج چرخه باطل است. به همینسادگی، پسر درس نمیخواند تا زودتر به کار و پول برسد و بتواند ازدواج کند و دختر درس میخواند تا بتواند همسر بهتری انتخاب کند ولی هر دو بهشدت در حال دورشدن از یکدیگرند! و آمار ازدواج و فرزندآوری گواه این مدعاست!
از رقم ثبتنامیهای کنکور امسال که کمتر از پارسال و پارسال کمتر از پیارسال است، نزدیک ۱۷۰ هزار نفر برای گرفتن کارت ورودی اقدام نکردند! این خودش خوب نشان میدهد که کنکور چه موجودی است! و از کسانی که کارت ورودی گرفتند حدود ۵۰ هزار نفر در کنکور شرکت نکردند. اینها تحلیلهای متعددی میتواند داشته باشد، ولی دستکم میتوان گفت هیولایی است که هرچه به آن نزدیک میشویم، دستهای از روبهروشدن با آن میگریزند! از این تعداد که به کنکور شرفیاب شدند (بهجز کسانی که میدانیم درس نخواندهاند و تست نمیزنند و به جبر خانوادهها یا برای راضیکردن آنان یا برای احتمال بهدستآوردن فرصت گریز موقت از سربازی، پاسخنامهها را شانسی پر میکنند)، شمار بسیار بالایی از کسانی که مجاز به انتخاب رشته میشوند، رشتهای را انتخاب نمیکنند! آمار پارسال نشان میدهد در کنکور ۱۴۰۲، یک میلیون و ۶۰ هزار نفر مجاز به انتخاب رشته شدند و فقط ۶۰۰ هزار نفر انتخاب رشته کردند! از این رقم بسیاری هرگز برای ثبتنام در دانشگاه مراجعه نمیکنند و بسیاری دیگر در همان ترم اول یا سال اول و دوم انصراف میدهند! در یک مورد مشخص دانشجویان رشته باستانسنجی در یکی از دانشگاههای هنر ابتدا ۱۴ نفر پس از قبولی در کنکور، دانشگاه ثبتنام کردند، اما ۹ نفر در ترم اول حاضر نشدند و یکنفر دیگر هم در ادامه منصرف شد! این رشته واحد شیمی دشواری برای علومانسانیها و آقایان و خانمها گویا آن رشته را که یکی از آموزههایش سنجش قدمت آثار با ایزوتوپ کربن ۱۴ است، با رشته باستانشناسی اشتباه گرفته بودند، یا دلایل متورم دیگر! همینجا لازم است یادآوری کنم در بسیاری از دانشگاههای دنیا به دانشجوی ورودی، دقیق و با ذکر مصادیق میگویند که چه درسی میخواند و در آینده چهکاره خواهد شد یا چه فرصتهای شغلی انتظار او را میکشد. اما کنکوریهای ما بسیاری هیچشناختی (هیچ یعنی هیچ) از رشتهای که انتخاب میکنند، ندارند. اما این هیولا هنوز ترسناکترین روی خود را نشان نداده است. روی بی رحم این هیولا آنجاست که بیشتر فارغالتحصیلان رشتههای دانشگاهی، هرگز (هرگز یعنی هرگز) در رشتهای که درس میخوانند، وارد شغل و حرفه نمیشوند و در شغلی که انتخاب میکنند، هیچ وابستگی به دروسی که خواندهاند، ندارند! در اینباره پژوهشهایی شده است که میتوان دید، اما شخصاً مدعی هستم در طول سهدهه کار روزنامهنگاری فقط یکدرصد همکارانم روزنامهنگاری خوانده بودند و از تحصیلات دیگر از مهندسی دامپروری تا حسابداری و حقوق و پزشکی و پرستاری تا میکروبیولوژی در میان آنان فراوان بود. تصور کنید استاد فیزیک را که چهار سال تمام از مکانیک کوانتومی برای دانشجو میگوید و عرق میریزد و بعد دانشجوی خود را میبیند که در یک شرکت تجاری، پشت میز نشسته و بازاریابی میکند و همه به او میگویند آقای مهندس! این است آن هیولای کنکور و آنچه گفتم بهقدر ضرورت یک مقاله ژورنالیستی بود نه بهقدر اندازة آن هیولای ماندگار!
كريدور عراق-اردوغان- اروپا
علي آهنگر طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان كريدور عراق-اردوغان- اروپا نوشت: وقتي در ۱۹ شهريور ۱۴۰۲ بايدن در دهلينو توافق بر سر كريدور عرب-مد را اعلام كرد، تنها صداي مخالف رجب طيب اردوغان بود. بيست كشور ثروتمند جهان كه عنوان جي۲۰ را با خود يدك ميكشند، دو روز شهريور گذشته را در دهلينو به سر بردند. جهان و آنچه در او هست در اين دو روز چشم به خيابانهاي نه چندان پر زرق و برق دهلينو دوخته بود. همه ميدانستند كه چكشهاي نارندرا مودي بر ميز رياست اجلاس نمادي بيش نيست و توافقهاي اساسي همه از پيش صورت پذيرفته است. اما جهان بيتاب از اعلام توافقي بود كه هندوستان را از يك كريدور به امارات و عربستان و از آنجا به درياي مديترانه و اروپا متصل ميكرد. كريدوري كه از آن پس در ادبيات ژئوپليتيك به كريدور عرب- مد شهرت يافت. معلوم بوده و هست كه اين كريدور به اين سادگيها به سرانجامي نخواهد رسيد. اما نكته اين بود كه رجب طيب اردوغان با صداي بلند مخالفتش را با اين كريدور اعلام كرد و بيان داشت تركيه بايد از اين معامله سهمي داشته باشد. امارات متحده عربي از سوي رهبران گروه ۲۰ ماموريت يافت تا رضايت خاطر اين صداي بلند و پرغوغاي آناتولي را كسب كند. نتيجه اين سر و صدا و آن لابيهاي پشت پرده با امارات و قطر در سفر روز دوشنبه سوم ارديبهشت ۱۴۰۳ اردوغان به عراق نمايان شد. وقتي اردوغان در فرودگاه بغداد با استقبال محمد شياع السوداني بر فرش قرمز گام نهاد تا از يگان استقبال سان ببيند، وزيران راه و حمل و نقل امارات و قطر هم در هتلهاي بغداد جا خوش كرده بودند. همه چيز مهيا بود تا رجب طيب اردوغان و شياع السوداني در پشت ميزهاي سالن بزرگ تشريفات كاخ نخستوزيري بايستند و وزيران راه تركيه، عراق، امارات و قطر امضاهايشان را پاي يادداشت تفاهمي براي ايجاد كريدوري جديد بگذارند كه چهره ژئوپليتيك منطقه را تغيير ميدهد.
كريدوري كه از اين پس كريدور عراق-تركيه-اروپا نام دارد كه ما بحق آن را در اين نوشتار كريدور عراق- اردوغان-اروپا نام نهاديم، چراكه برپايي اين كريدور بيش و پيش از هر چيز قاچ بزرگي از كيك تجارت و اقتصاد آينده اقيانوس هند-اروپا را نصيب تركيه ميكند و نقش رجب طيب اردوغان را در به دست آوردن اين قاچ بزرگ ژئوپليتيكي براي تركيه روشن ميدارد. با برپايي اين كريدور كه ظاهرا علاوه بر ارتباط با هند، تجارت و البته رضايت چين را نيز به همراه دارد، عراق و بندر فاو در جهان برجسته ميشوند. فاو شهر بندري كوچكي در دهانه اروندرود است كه براي رزمجويان آن سالها خاطرات عميقي را به همراه دارد. مگر ميشود فاو را بگويي و از آن همه درگذري؟!
آن فاو بيقرار با آن مسجد با نمازگزارهاي مخلص بيشمار حالا تبديل به يك بندر بزرگ ميشود. بندري فخر جبل علي در امارات. اگر بندر جبل علي امارات با ۶۷ اسكله كانتينري لقب بزرگترين بندر خاورميانه را به خود داده، حالا قرار است تا سال ۲۰۲۵ در برابر بندر ۹۰ اسكلهاي كانتينري فاو كلاه از سر بردارد. ميگويند با راهاندازي فاز نخست اين كريدور در ۲۰۲۸ كه تركيبي از بزرگراهها، راهآهن، انتقال خطوط نفت و گاز و خطوط ارتباطات است، زمان رسيدن بارها به اروپا از ۴۵ روز دماغه اميدنيك و ۳۵ روز درياي سرخ، به ۲۵ روز كاهش مييابد. يعني كالاهاي ساخت چين و هند ده روز زودتر به دست مشتريان سيريناپذير اروپايي ميرسد. اما اين تمام مطلب نيست. آنگونه كه ميدل ايستاي ميگويد؛ عراق چشم دارد در قالب اين قرارداد، ۱۷ ميليارد دلار سرمايه جذب كند، ۱۲۰۰ كيلومتر راهآهن خود را از فاو به تركيه و از آن طريق به اروپا برساند، قطارهايي با ۳۰۰ كيلومتر سرعت در ساعت در ريل بگذارد، سالانه ۴ ميليارد دلار درآمد كسب كند و براي ۱۰۰ هزار نفر از جوانان عراقي كار و شغل بسازد. اينها همه خوب است، اما يك نقص عمده و يك عيب بزرگ دارد. نقص عمده داستان پيش گفته اين است كه از دو مبدا اصلي تجارت امروز و آينده كريدورهايي كه قرار است از خليج فارس بگذرد، يعني چين و هند كسي در بغداد نبود تا در كنار وزيران راه چهار كشور عراق، تركيه، امارات و قطر، به عنوان تضمينكننده اصلي دادن كالا و كانتينر پاي قرارداد را امضا كند. و اما عيب بزرگ و بسیار بزرگش اين است كه هيج سهمي براي نقش ژئوپليتيك ايران در منطقه قائل نشده است. مگر ميشود ابركشتيهاي كانتينري با ميليونها تن كالا از جلوي چشمان بندر چابهار و آن پهنه بيكران دشت مكران بگذرند، براي لنجهاي ماهيگيري كنارك دست تكان دهند و در شماليترين نقطه خليج فارس، در بندر فاو پهلو بگيرند؟! آقاي رجب طيب اردوغان لابد فكري كردهاند كه چنين چيزي تحقق يافتني نيست. پس تا دير نشده، چهار كشور تركيه، عراق، امارات و قطر خوب است به تهران بيايند؛ وزيراني از چين و هند هم در پايتخت ايران حضور يابند و بر نقش تاريخي ايران و بندر مكران و چابهار انگشت تاييد بگذارند.
محمد علی سبحانی سفیر پیشین ایران در لبنان، اردن و قطر طی یادداشتی در شماره امروز هم میهن نوشت: یکی از اشکالهایی که سیاست خارجی ما دارد این است که تحت تاثیر نهادهای بیرونی قرار گرفتهاست و در انجام وظایف ذاتی خودش دچار مشکل شدهاست. گاهی مشاهده میکنیم که به وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی حمله میشود که چرا اقدام مشخصی را انجام ندادهاست یا جلوی مشکلاتی را که پدید آمدهاست، نگرفتهاند.
در عین حال که برخی از این انتقادها به دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی وارد است، اما واقعیت این است که ساختار حکومتی، وجود برخی ملاحظات، نقش نهادهای قدرت سخت در مسائل منطقه و گریز از مرکز قدرت سخت باعث شدهاست که اساساً نقش وزارت امور خارجه در جریان برخی پروندهها نادیده گرفتهشود.
در خیلی از فعالیتهایی که جریان دارد، وزارت خارجه گهگاه بیاطلاع است، یا دیر مطلع میشود. در سالهای اخیر ما شاهد بودیم که خیلی اتفاقها رخ دادهاست که وزارت خارجه کشور باید قبل از همه مطلع میشد و برای آن برنامهریزی میکرد، اما متاسفانه نقش وزارت امور خارجه کاملاً نادیده گرفتهشدهاست.
اکثر وزرای امور خارجه کشورمان هم در سالهای گذشته از چنین رفتارهایی گلایهمند بودند و کارشناسان و تحلیلگران سیاست خارجی هم این مسئله را بهعنوان یک معضل و چالش برای نحوه اداره پروندههای خارجی در کشور میدانند.
اگر امروز بخواهیم منطقی به مسائل نگاه کنیم، باید در ساختار تصمیمسازی سیاست خارجی توجه بیشتری شود و تحولی در نحوه تصمیمسازی و سیاستگذاری در سیاست خارجی کشور رخ دهد.
اشکالاتی که متاسفانه وجود دارد و مصداقهای بسیاری از آنها وجود دارد، باید برطرف شود و وظایف ذاتی وزارت امور خارجه به این نهاد بازگردد. نکته دیگر این است که در حوزه سیاست خارجی باید روابط کشور در سطح منطقهای و بهویژه در سطح بینالمللی اصلاح شود.
روابط ما در دنیا در شرایط کنونی، روابط متعادلی نیست، یعنی با تعدادی از کشورها انقدر روابطمان غیرمنطقی جلوه میکند که افکار عمومی نسبت به این روابط حساس شدهاند.
گاهی این احساس پدید میآید که گویی اجباری وجود دارد که اینچنین وزنه برخی کشورها در سیاست خارجی کشور سنگین شود یا اینکه نفوذ از طرف قدرتهای بدخواه باعث شدهاست که مسیر سیاست خارجی کشور از تعادل خارج شود.
متاسفانه در اتفاقهای یکی دو سال گذشته، شاهد این بودیم که وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی روزبهروز بیشتر از تصمیمگیریها و سیاستگذاریها کنار گذاشتهشدهاست.
برای مثال در پاکستان که هفته گذشته رئیسجمهور اسلامی ایران به این کشور سفر کرد، بدون اینکه تصمیم اجماعی وجود داشتهباشد و نظر دستگاه دیپلماسی گرفتهشدهباشد، عملیاتی علیه خاک این کشور انجام شد.
این عملیات هر دلیل موجهی هم که داشت، مشخص بود که بدون کسب نظر تخصصی وزارت خارجه انجام شد و دستگاه دیپلماسی را بدون برنامهریزی در عمل انجامشده قرار داد.
نقش دیپلماسی آنطور که باید و شاید در سالهای اخیر به رسمیت شناخته نشدهاست. من وزارت امور خارجه را مقصر این نقص نمیدانم، بلکه معتقدم وزارت امور خارجه و کارشناسان و دیپلماتهای خبره این نهاد همواره این آمادگی را داشتهاند که نقش ذاتی و مؤثر خود را اجرا کند، اما متاسفانه نهادهای دیگری که دستاندرکار هستند، هنوز اهمیت و ضرورت ایفای نقش وزارت امور خارجه را در تصمیمگیری و سیاستگذاری درک نکردهاند و به همین دلیل از ظرفیت این دستگاه غافل شدهاند.