Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر، گروه استان ها - سمانه سادات فقیه سبزواری: برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) توافقی بین المللی است که بر سر برنامه هسته‌ای ایران بین کشورهای گروه ۱+۵ (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) و ایران در تاریخ ۱۴ ژوئیه سال ۲۰۱۵ و در شهر وین اتریش رقم خورد. این مذاکرات که یکی از طولانی‌ترین مذاکرات بین المللی بر سر یک موضوع مشخص بود از سال ۲۰۱۳ میان ایران و ۶ قدرت جهانی آغاز شد و در نهایت در سال ۲۰۱۵ به نتیجه رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با اینکه توافق اولیه موسوم به برجام در ماه ژوئیه به نتیجه رسید اما مذاکرات دو طرف ادامه یافت تا سرانجام در آوریل ۲۰۱۵ به «تفاهم لوزان» به عنوان چارچوبی برای توافق وین دست یافتند. بر اساس برجام و در ازای اجرای تمامی تعهداتی که در این توافق‌نامه آمده است، ایران از ذیل تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا خارج شد؛ اما در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ شمسی، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا رسماً اعلام کرد که ایالات متحده از برجام خارج خواهد شد.

او ایران را متهم به حمایت از حزب‌الله، طالبان، القاعده و سایر سازمان‌های تروریستی کرد. همچنین او بازگشت تحریم‌ها به مانند گذشته را اعلام کرد.

پیش از توافق نهایی برجام و پس از آن در داخل کشور اعتراضاتی به این توافق صورت گرفت که ابهاماتی را برای جامعه به وجود آورد، با توجه به اینکه ۲۷ دی‌ماه سومین سالروز اجرای توافق برجام است، در این راستا خبرنگار مهر با محمدجواد کرخی عضو حزب اتحاد ملت قم به گفت‌وگو پرداخت.

برجام چه دستاوردهایی برای نظام در عرصه بین‌الملل داشت؟

مهم‌ترین دستاورد برجام در عرصه بین المللی از بین بردن اجماع جهانی علیه ایران بود که در یک دیپلماسی چشمگیر قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران لغو شد و زمینه همکاری‌های ایران با کشورهای توسعه یافته جهان به سطح قابل قبولی ارتقاء پیدا کرد. امید و ثبات در بازار ایجاد شد تورم به سرعت کاهش پیدا کرد، راه بهانه گیری‌های دولت‌های مختلف علیه ایران مسدود شد، اعتماد از بین رفته بین ایران و جامعه بین‌المللی تا حدود زیادی‌ترمیم شد و از این طریق امید به بهبود وضعیت نامناسب اقتصادی کشور ناشی از عملکرد هشت ساله دولت قبلی در فضای کسب و کار ایجاد شد و مهمترین دستاورد برجام تضعیف جدی اجماع جهانی علیه ایران بود.

آیا واقعاً خطر جنگ ایران را تهدید می‌کرد و ایران باید پای میز مذاکره می‌نشست؟

ظواهر امر و تجربه تاریخی و منطقه‌ای حاکی از آن بود که چنانچه در دیپلماسی خود تغییر مناسب ایجاد نمی‌کردیم امکان درگیری در یک جنگ نابرابر دور از ذهن نبود. دنیای کنونی دنیای عمل‌گرایی منطقی و مبتنی بر عقلانیت است و توجه به منافع ملی مهمترین وظیفه دولت و ملت است و از طرفی باید توجه داشت امکان تأمین منافع ملی در یک فضای ملتهب و پر تنش نه تنها میسر نمی‌باشد که هزینه‌های بیشتری بر اقتصاد صدمه دیده کشور تحمیل خواهد کرد به همین دلیل حفظ عزت و اقتدار کشور هیچ منافاتی با سیاست تنش زدایی و مذاکره با جامعه بین المللی نداشته بلکه مصلحت ایجاب می‌کند تا در این مسیر قدم برداریم و آرامش را برای فضای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به ارمغان آوریم.

چه عاملی موجب عهد شکنی آمریکا در برجام شد؟

همانطور که در داخل کشور گروهی موافق برجام و عده‌ای مخالف آن بوده و هستند در آمریکا هم همین اوضاع حاکم بوده و هست و اتفاقاً در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ترامپ از گروه مخالفان برجام به قدرت رسید و به رغم مخالفت‌های زیاد داخلی و بین المللی در یک اقدام خصمانه از برجام خارج شد فارغ از این موضوع سابقه تاریخی آمریکا در کشور ما همچون دولت‌های استعمارگر دیگر مثل انگلیس و روسیه سابقه نامطلوبی بوده و همواره تلاش دارد با زورگویی در جامعه بین المللی روش استعمارگران خود را ادامه دهد.

تجربه تاریخ ملل مختلف نشان از این امر دارد که با کیاست و تعقل می‌توان بر خصومت‌ها غلبه کرد

پس انتظار همکاری بی‌شائبه با او انتظار بجایی نیست ولی باز هم تجربه تاریخ ملل مختلف نشان از این امر دارد که با کیاست و تعقل می‌توان بر خصومت‌ها غلبه و حتی المقدور از درگیری‌های خانمان سوز اجتناب کرد.

چرا مخالفت‌هایی در سطح جامعه داخلی نسبت به توافق برجام، پیش از نهایی شدن آن وجود داشته و همچنان ادامه دارد؟

با توجه به اینکه برجام نتیجه تصمیم همه ارکان نظام بوده است مخالفت داخلی در این سطحی که شاهد بوده و هستیم وجهی ندارد و البته این بدان معنا نیست که مخالفت حق مخالفان نیست ولی حکم مصلحت و منطق این بود که مخالفان محترم قبل از به نتیجه رسیدن برجام ارکان مختلف نظام را متقاعد می‌کردند که امضای برجام به مصلحت نیست ولی وقتی با هماهنگی حاکمیت قراردادی در سطح بین المللی به تصویب و امضا می‌رسد این سطح از مخالفت‌های تند و آشکار منطبق بر عقل و منطق حاکمیتی نیست و دو دستگی در داخل کشور را در اذهان بین المللی تداعی خواهد کرد.

آیا در برجام ما سودمند شدیم یا متضرر؟ اگر ما در برجام به سود رسیده‌ایم چرا مردم چیزی احساس نمی‌کنند؟

تا زمانی که ترامپ ساز جدایی از برجام را در یک اقدام غیر دیپلماتیک به صدا در نیاورد نتایج برجام در جامعه کاملاً محسوس بود و چنانچه بد عهدی رئیس جمهور آمریکا نبود قطعاً نتایج ملموس‌تر آن تا کنون حاصل شده بود اکنون نیز عقیده دارم هر چند به سختی ولی می‌توانیم با رفتاری عقلایی بر مشکلات غلبه کنیم و مهمترین ابزار آن نیز ایجاد وحدت و همدلی هرچه بیشتر بین دولت و ملت و نیز بین اقشار و جناح‌های مختلف حول منافع ملی است و راه دستیابی به آن اقدام به از خود گذشتگی توسط تأثیرگذاران نظام از طریق قدم نهادن صادقانه در مسیر اتحاد ملی است.

یکی از علت‌هایی که ما به مذاکرات و قبول برجام تن دادیم، برداشته شدن تحریم‌ها بود، چرا تحریم‌ها برداشته نشد؟

یکی از رفتارهای اخلاقی مهم و فراموش شده به ویژه در جامعه سیاسی ما گفتار و رفتار بر اساس انصاف و صداقت است. اگر وضعیت اقتصادی و خارجی کشور را قبل از برجام و بعد از آن مقایسه کنیم آیا به این نتیجه می‌رسیم که تحریم‌ها برداشته نشده و اوضاع اقتصادی کشور رو به بهبود نرفته؟ قطعاً اینگونه نیست مقایسه میزان فروش و صادرات نفت، ورود سرمایه‌گذاران و صنعتگران تراز اول دنیا، تغییرات مثبت در تراز تجاری، تغییرات در نرخ رشد و تورم و امثال این‌ها در قبل از برجام و پس از آن انصافاً نشان از برداشتن تحریم‌ها داشت یا ادامه تحریم‌ها؟

من واقعاً تعجب می‌کنم از دوستان و هم میهنان عزیزی که به جای تلاش بر اجماع داخلی حول منافع ملی فارغ از اینکه چه جناحی پیروز انتخابات بوده و در جایگاه خدمت قرار گرفته است در منظر جامعه بین المللی خودزنی می‌کنند و آلارم تفرقه و تشتت پخش می‌کنند. البته دیوار بلند بی‌اعتمادی ایجاد شده و یک شبه و یکساله برداشته نخواهد شد مرور زمان از یکطرف و رفتار مبتنی بر حکمت و مصلحت و عقلانیت رافع مشکلات است.

اروپا و آمریکا همیشه با یکدیگر هم پیمان بوده‌اند آیا عاقلانه است که قبول کنیم اتحادیه اروپا در این روزگاری که آمریکا در بدعهدی از برجام خارج شده، به نفع ما عمل می‌کند؟

اروپا هم پیمان آمریکاست لیکن تجربه برجام نشان داد که اتحاد این دو آسیب‌پذیر است اگر ما درست و منطقی عمل کنیم. مقایسه میزان همراهی اروپا با آمریکا در قبل و بعد از برجام ثابت می‌کند گفت‌وگو تأثیرگذارتر از تنش در رفع مشکلات و موانع می‌باشد اکنون شاهدیم که اروپا به راحتی گذشته با آمریکا در اقدام علیه ایران عمل نمی‌کند؛ مگر اینکه دست‌ها و زبان‌هایی در داخل کشور با عمل و یا حرف‌های غیر مسئولانه بهانه به دست اروپائیان داده و آنها در تقابل با ایران و همراهی با آمریکا متقاعد بشوند.

قطعاً خروج ایران از برجام همان چیزی است که آمریکا به دنبال آن استالبته عقل سیاسی و حکومتی ایجاب می‌کند در روابط بین‌المللی مراقب دسیسه‌های طرف مقابل بود تا کلاه سرمان نرود ولی این بدان معنا نیست که کاملاً بدبینانه باب هرگونه مذاکره را ببندیم و به بهانه اینکه آنها دنبال این هستند تا کلاه سر ما بگذارند و نظرات خود را بر ما تحمیل کنند کنار کشیده و امثال دولتمردان بدعهد فعلی آمریکا مانعی بر سر ترک تازی خود نبینند باید در صحنه بین‌المللی حضوری فعال و منطقی داشت و بهانه‌های امثال ترامپ را مدیریت کرد.

آمریکا که از برجام خارج شده چرا به دنبال مذاکره مجدد با ایران است؟

مذاکره در دیپلماسی بین دولت‌ها فی نفسه نه تنها بد نیست بلکه ابزاری است برای دستیابی به اهداف با کمترین هزینه ممکن همچنین مذاکره بین دولت‌ها جهت رفع اختلافات موضوعی است که توسط مجامع و دولت‌های مختلف در منازعات توصیه می‌شود هر چند قصد آمریکا از چنین مذاکره‌ای تحمیل نظرات زورگویان خود است فلذا حتماً دولتمردان ما مراقب دسیسه‌های آنها هستند آمریکا همه تلاش خود را خواهد کرد تا نظرات خود را تحمیل کند و قطعاً بدبینی تاریخی از او که در ذهن دولت و ملت ما هست مانع از موفقیت او خواهد بود.

آیا خروج ایران از برجام منفعت آمیز است؟ اگر چنین است چرا از برجام خارج نمی‌شویم؟

قطعاً خروج ایران از برجام همان چیزی است که امریکا به دنبال آن است پس زمانی خروج ایران از برجام می‌تواند مؤثر باشد که جامعه بین المللی به طور قطع به این نتیجه رسیده باشد. اگر یک پیمان بین المللی که نه تنها مورد تأیید اکثریت قریب به اتفاق کشورها به غیر از دو سه کشور بی منطق بوده است در شورای امنیت سازمان ملل نیز به تصویب رسید ملغی می‌شود عامل آن آمریکا بوده است نه ایران، پس معتقدم باید همه تلاش خود را معطوف به حفظ برجام متمرکز کنیم تا نتایج مثبت آن نصیب ملت شریف ایران بشود.

کد خبر 4515600

منبع: مهر

کلیدواژه: ایالات متحده آمریکا برجام قم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۰۹۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تقلب و تقلای پادشاهان عریان لیبرال دموکراسی

قبل از آنکه «فیک‌نیوز» (اخبار جعلی) و «دیس‌اینفو» (کژآگاهی) در عصر «رسانه‌های نوین» و دوران «پسا‌‌ـ‌حقیقت» در قرن ۲۱ سکه مباحث روز اجتماعی و سیاسی شود، سرویس جهانی بی‌بی‌سی در خدمت به منافع امپراطوری ملکه مشغول تولید و نشر اخبار جعلی و کژآگاهی بود. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، شهاب اسفندیاری در یادداشتی نوشت: سازمان رسانه‌ای بی‌بی‌سی را نباید صرفاً با سرویس جهانی آن اشتباه گرفت. گاهی در ایران حتی بخش فارسی بی‌بی‌سی را که جزو کوچکی از سرویس جهانی بی‌بی‌سی است با کل سازمان بی‌بی‌سی اشتباه می‌گیرند. سازمان بی‌بی‌سی با حدود 20 هزار کارمند و حدود 5 میلیارد پوند بودجه سالانه یک سازمان عظیم رسانه‌ای است که بخش عمده نیروی انسانی و بودجه آن معطوف به تولیدات و شبکه‌های داخلی (ملی و محلی) است. تولید برنامه و پخش خبر برای مخاطبان داخلی تحت ضوابط و مقررات بسیار شدیدی است و این سازمان به‌گونه‌ای سیاست‌گذاری و تنظیم‌گری می‌شود که بین احزاب سیاسی اصلی متهم به سوگیری و جانبداری نشود. هرچند احزاب و گروه‌های دیگر همواره بی‌بی‌سی را به تبعیت از «طبقه حاکم» و «نظام دوحزبی مستقر» متهم می‌کنند و شواهد زیادی هم دارند.

بودجه این سازمان از محل عوارض اجباری دریافت‌شده از مردم تأمین می‌شود. علاوه بر نهاد تنظیم‌گر «آفکام» که بر همه رسانه‌ها در انگلستان نظارت می‌کند، هیئت امنای بی‌بی‌سی که به‌پیشنهاد دولت و با حکم ملکه یا پادشاه انگلستان منصوب می‌شوند نظارت عالیه بر عملکرد آن را به‌عهده دارند و رئیس آن را تعیین می‌کنند. وزیر فرهنگ انگلستان و کمیسیون فرهنگی پارلمان نیز در تصویب بودجه سالانه بی‌بی‌سی و نظارت بر عملکرد آن دخیل هستند، بدین ترتیب عملکرد بی‌بی‌سی در داخل این کشور به‌شدت تحت نظارت و کنترل نهادهای مختلف حاکمیت است و آن تصوری که از رعایت ضوابط حرفه‌ای و بی‌طرفی در اذهان وجود دارد عمدتاً به‌دلیل سازکارهای عملکرد این سازمان در داخل انگلستان است.

سرویس جهانی بی‌بی‌سی اما به‌کلی داستان دیگری دارد، این سرویس که در ابتدای تأسیس «سرویس امپراطوری» نام داشت صراحتاً مأموریتی در خدمت امپراطوری بریتانیا خصوصاً در کشورهای مستعمره یا مشترک المنافع به زبان انگلیسی و به ده‌ها زبان دیگر داشت. بودجه این سرویس تا چند سال قبل مستقیماً توسط وزارت امور خارجه انگلستان تأمین و پرداخت می‌شد که چندی قبل برای رفع اتهام «مهره دولت» بودن خبرنگاران آن، منبع تأمین بودجه سرویس جهانی را هم از همان عوارض عمومی قرار دادند که البته در عمل تفاوتی نداشت. با توجه به اینکه رئیس سازمان جاسوسی خارجی انگلستان (MI6) هم توسط وزیر امور خارجه تعیین می‌شود، در طول تاریخ همکاری و هماهنگی نزدیکی میان وزارت امور خارجه, MI6 و سرویس جهانی بی‌بی‌سی برقرار بوده است.

البته در سرویس جهانی هم برای رعایت کیفیت اطلاع‌رسانی و خبر طبعاً ضوابطی لااقل روی کاغذ وجود داشت و ادعای «استقلال تحریریه» مطرح بوده است، اما تاریخ سرویس جهانی بی‌بی‌سی آکنده از مصادیق و نمونه‌های مختلفی است که دخالت مستقیم و اعمال نظر صریح دولت انگلستان در تعیین خط‌مشی‌ها و حتی محورهای تبلیغی و خبری در زمان‌ها و موقعیت‌های خاص سیاسی و دیپلماتیک را آشکار می‌کند، در این خصوص چند سال قبل تحقیق جامعی تحت عنوان «مهاجران و دیپلماسی» با مدیریت ماری جیلپسی و آلبان وب انجام شد که عملکرد سرویس جهانی را طی یک دوره 80ساله (از 1932 تا 2012) مورد بررسی قرار داد.

بخشی از این تحقیق را آنابل سربرنی ـ استاد سابق رسانه در دانشگاه سواز لندن ـ و معصومه طرفه ـ از پژوهشگران و کارکنان سابق بی‌بی‌سی ـ در مورد بخش فارسی سرویس جهانی بی‌بی‌سی انجام دادند. نسخه کامل پژوهش آنها در سال 2014 در انگلستان در قالب کتابی مستقل منتشر شد که اخیراً با عنوان «بی‌بی‌سی فارسی و منافع انگلیس در ایران» ترجمه و منتشر شده است. نویسندگان این کتاب ادعا دارند که تلاش کرده‌اند از موضعی آکادمیک و بی‌طرف به عملکرد بی‌بی‌سی فارسی در پنج دوره مهم از تاریخ این رسانه ـ سقوط رضاشاه، ملی‌شدن صنعت نفت، انقلاب اسلامی، جنگ افغانستان و وقایع 1388 ـ بپردازند. آنها با استفاده از اسناد دولتی تازه انتشاریافته در انگلستان و نیز مصاحبه با برخی کارمندان بی‌بی‌سی فارسی و برخی دیپلمات‌های سابق این کشور تلاش می‌کنند به این پرسش بپردازند که تا چه‌اندازه بی‌بی‌سی فارسی در عملکرد خود مستقل بوده و چقدر تحت تأثیر سیاست‌های دولت و وزارت امور خارجه انگلستان بوده است؛ پرسشی که شاید پاسخ آن برای بسیاری واضح و بدیهی باشد اما مستنداتی که آنها در این کتاب ارائه می‌کنند جای هرگونه تردیدی باقی نمی‌گذارد.

اسناد و مدارکی که در این کتاب در خصوص عملکرد بی‌بی‌سی فارسی در مقطع نهضت ملی شدن صنعت نفت ارائه شده حقیقتاً تکان‌دهنده است، نه از این جهت که تا پیش از نقش این رسانه در تأمین منافع انگلستان بی‌اطلاع بودیم بلکه از این جهت که محورهای تبلیغی که در آن زمان به‌دستور مقامات دولتی و دیپلمات‌های انگلستان به بی‌بی‌سی فارسی جهت تحریف حقایق و نشر اکاذیب ابلاغ می‌شد، بسیار شبیه محورهای تبلیغی است که در سال‌های اخیر از بی‌بی‌سی فارسی شاهد بوده‌ایم،
به‌عنوان مثال در آن سال‌ها به بی‌بی‌سی فارسی ابلاغ شده بود که به محمد مصدق به‌عنوان فردی لجوج و سازش‌ناپذیر حمله کنند که حاضر نشده است پیشنهادهای خوب انگلیس و آمریکا برای توافق در مورد نفت را بپذیرد، منافع ایران را به خطر انداخته و اقتصاد ایران را با بحران مواجه کرده و چهره ایران را در مجامع بین‌المللی تخریب کرده است، این دقیقاً شبیه خط تبلیغی است که رسانه‌های غربی و بخش‌های فارسی آنها در جریان مذاکرات هسته‌ای علیه ایران به‌راه می‌انداختند.

پس از کودتای 28 مرداد نیز دستورالعملی به بی‌بی‌سی فارسی داده می‌شود که چند محور مهم داشته است: اینکه القا شود انگلستان و بی‌بی‌سی از وقوع این کودتا اطلاع نداشته‌اند؛ اینکه از لفظ «کودتا» برای این واقعه استفاده نشود و به عنوان «قیام خودجوش مردم ایران» معرفی شود؛ اینکه القا شود شوروی و حزب توده دنبال کودتا در ایران بوده‌اند که با این قیام ناکام مانده‌اند؛ و اینکه ایران برای اقتصاد بحران‌زده خود نیازمند تداوم قرارداد نفتی با انگلستان است و ملی شدن این صنعت به ضرر ایران است. عجیب اینکه بعد از 70 سال هنوز برخی مدعیان دانش و روشنفکری همچنان همان خط تبلیغ بی‌بی‌سی فارسی علیه ملی شدن صنعت نفت را تکرار می‌کنند و آن را به صنعت هسته‌ای هم تعمیم می‌دهند.

پروفسور ارواند آبراهامیان در نقدی که بر کتاب سربرنی و طرفه در مجله علمی «مطالعات ایران» منتشر کرده تأکید می‌کند که در زمان ملی شدن صنعت نفت اساساً در سرویس جهانی بی‌بی‌سی ادعایی مبنی بر «گزارش عینی و بی‌طرفانه» وجود نداشت که پرسش آنها محل بحث باشد. او اضافه می‌کند که چه بسا جرج اورول نویسنده کتاب 1984 ایده «وزارت حقیقت» را از ساختمان سرویس جهانی بی‌بی‌سی در پرتلند پِلِیس لندن گرفته باشد، چرا که زمانی در همین ساختمان در بخش سرویس هند مشغول به کار بود. به عبارت دیگر دروغ گفتن، جعل کردن، تهی کردن واژه‌ها از معنا و واژگون نمایاندن واقعیت‌ها در «وزارت حقیقت» – آنگونه که در رمان 1984 به تصویر کشده شده – مبتنی بر تصویر ذهنی اورول از سازمان و عملکرد سرویس جهانی بی‌بی‌سی بود.

بدین ترتیب قبل از آنکه «فیک‌نیوز» (اخبار جعلی) و «دیس اینفو» (کژآگاهی) در عصر «رسانه‌های نوین» و دوران «پسا - حقیقت» در قرن 21 سکه مباحث روز اجتماعی و سیاسی شود، سرویس جهانی بی‌بی‌سی در خدمت به منافع امپراطوری ملکه مشغول تولید و نشر اخبار جعلی و کژآگاهی بود. به تعبیر پروفسور حمید دباشی اساساً «بی‌بی‌سی مادر همه اخبار جعلی بود».

یک نکته قابل توجه اینکه در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت، برخی کارکنان ایرانی بی‌بی‌سی فارسی اعتصاب کردند و حاضر نشدند در تولید و پخش اخبار جعلی و دروغ علیه مصدق و کشور خود همکاری کنند و بی‌بی‌سی ناچار شد حتی برای گویندگی اخبار از انگلیسی‌هایی استفاده کند که فارسی بلد بودند اما با لهجه غلیظ انگلیسی سخن می‌گفتند؛ همچنین از خبرنگارانی گمنام و ناشناخته برای گزارش از ایران استفاده می‌کردند.

آبراهامیان در نقد خود بر کتاب سربرنی و طرفه یادآوری می‌کند زمانی که سازمان بی‌بی‌سی می‌خواست یک استاد متخصص در امور ایران به نام پروفسور اِلوِل-ساتن را برای پوشش وقایع نهضت ملی شدن صنعت نفت به ایران اعزام کند، سفارت انگلستان در تهران و وزارت امور خارجه مخالفت کردند و مانع این سفر شدند چرا که او را فردی «ضد استعمار» می‌دانستند که ممکن است گزارش‌های مثبتی نسبت به نهضت ملی شدن نفت تولید و منتشر کند.

در گزارش اخیر سرویس جهانی بی‌بی‌سی علیه ایران هم یک نکته قابل توجه، اسامی تقریباً ناشناس نویسندگان گزارش بود. یکی از نویسندگان جوانی است که در سال‌های اخیر در بخش تحقیقات بی‌بی‌سی مشغول شده و دو نفر دیگر نام‌های جعلی یا مستعار هستند و هیچ سابقه روزنامه‌نگاری از آنها موجود نیست. واقعاً چرا بی‌بی‌سی برای گزارشی با این درجه از اهمیت که ساعت‌ها تیتر اصلی صفحه اینترنتی آن بود، از گزارشگران معروف و باسابقه خود که سال‌ها در ایران یا غرب آسیا کار کرده‌اند، استفاده نکرد؟ به احتمال زیاد به این دلیل که آن خبرنگاران حاضر نیستند اعتبار حرفه‌ای خود را برای انتشار گزارش‌های جعلی و بی‌پایه و اساس هزینه کنند. در وقایع 1401 ایران نیز روزنامه گاردین انگلستان سلسله گزارش‌هایی بشدت هیجانی و احساسی علیه ایران منتشر کرد که آکنده از ادعاهای تأیید نشده از افرادی مجهول‌الهویه درباره تعرض و تجاوز جنسی بود. نویسنده این گزارش‌ها خانمی جوان به نام «دیپا پارنت» بود که هیچ سابقه و تخصصی در امور ایران نداشت و آخرین فعالیت روزنامه‌نگاری‌اش در نشریه یک بنگاه معاملات ملکی در هندوستان بود.

او به همراه «غنچه حبیبی آزاد» که شاغل در شبکه سلطنت‌طلب «من و تو» بود، چندین گزارش علیه ایران در گاردین منتشر کردند. گاردین برخلاف ضوابط و مقررات حرفه‌ای هویت سیاسی و وابستگی مالی حبیبی آزاد را از خوانندگان خود پنهان کرد و او را به عنوان خبرنگار مستقل معرفی کرد. همان‌طور که چند سال قبل در کتابی با عنوان «گزارش خاورمیانه» که در انگلستان منتشر شد اشاره کردم، در اغلب گزارش‌های ضد ایران در رسانه‌های غربی عناصر اپوزیسیون سلطنت‌طلب، منافقین و سایر گروهک‌ها نقش کلیدی ایفا می‌کنند.

مکس بلومنتال، خبرنگار تحقیقی مستقل هم چند سال قبل در گزارشی نشان داده بود که چگونه رسانه‌هایی مانند گاردین و بی‌بی‌سی با استخدام خبرنگاران بی‌نام و نشان و فاقد سابقه حرفه‌ای، در هماهنگی با سرویس‌های امنیتی برای تولید گزارش‌ها و اخبار جعلی علیه دولت‌های مستقل مانند نیکاراگوئه اقدام می‌کنند.

در پاسخ به این سؤال که چرا بی‌بی‌سی این گزارش را در سرویس جهانی خود و نه صرفاً بخش فارسی منتشر کرد، باید گفت که هدف این پروژه سیاسی و امنیتی قطعاً در سطح بین‌المللی تعریف شده است و نه صرفاً فضای داخلی ایران. به نظر می‌رسد تمرکز بر تخریب سپاه پاسداران در این گزارش واکنش مستقیمی به عملیات پر افتخار «وعده صادق» و بازتاب گسترده آن در سطح بین‌المللی، افتخارآفرینی این عملیات برای مسلمانان در منطقه و جهان اسلام و تقویت جایگاه منطقه‌ای و جهانی ایران پس از این عملیات بوده است.

به نظر می‌رسد دولت انگلستان همچون گذشته بار دیگر سرویس جهانی بی‌بی‌سی را اجیر کرده است تا یک کارزار سیاسی علیه منافع ایران در سطح بین‌المللی راه‌اندازی کند. تلاش برای تصویب قطعنامه‌ها علیه ایران در مجامع بین‌المللی یا وضع تحریم‌های جدید علیه ایران می‌تواند از جمله اهداف این کارزار باشد. در این راستا باید دستگاه دیپلماسی ایران بسیار فعال‌تر وارد عمل شود و خصوصاً در عرصه دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی رسانه‌ای این فضاحت بی‌بی‌سی و دولت انگلستان را در مجامع جهانی بر ملا کند.

یکی از اهداف دیگر دولت‌های غربی از دنبال کردن چنین هجمه تبلیغاتی علیه ایران، تحت‌الشعاع قرار دادن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و نیز حملات وحشیانه پلیس در امریکا و اروپا به دانشجویان معترض در دانشگاه‌های این کشورهاست. البته حقیقت اینکه تمام حیثیت و ادعاهای فریبکارانه غرب در زمینه حقوق بشر، آزادی و دموکراسی - که معمولاً بهانه‌ای برای جنگ‌افروزی و کودتا و سرکوب ملت‌های مستقل بود – طی نسل‌کشی در غزه و نیز وقایع اخیر دانشگاه‌های امریکا و اروپا فروریخته و عریان بودن «پادشاهان لیبرال دموکراسی» بر همه مردم جهان، و خصوصاً بر جوانان و نخبگان خود این کشورها که سال‌ها در بند اسارت امپراطوری رسانه‌ای غرب نگاه داشته شده بودند، آشکار شده است. امروز دیگر همه فهمیده‌اند که آن نظام و حاکمیتی که بر کشورهای غربی مسلط است نه «لیبرال» است و نه «دموکراتیک».

این ذهن‌های بیدار و دل‌های پرشور و اراده‌های محکم را دیگر نمی‌توان با پروژه‌های جنگ روانی مبتنی بر جعلیات و ایران‌هراسی فریب داد. ماهیت پلید، اشغالگر و جنایتکار رژیم صهیونیستی اکنون برای همه آشکار شده و شعار نابودی این رژیم اکنون در دانشگاه‌های امریکایی به گوش می‌رسد. آنچه دولت‌های غربی و صهیونیست‌ها از آن بشدت وحشت کرده‌اند این است که حقانیت آن شعاری که جمهوری اسلامی ایران 45 سال پای آن ایستاد اکنون در سراسر جهان درک شده است.

اکنون آشکار شده است که ایران 45 سال پیشگام آزادی‌خواهانه‌ترین، عدالت‌طلبانه‌ترین، انسانی‌ترین و اخلاقی‌ترین شعار جهان یعنی «مرگ بر اسرائیل» بوده است. از این رو است که می‌خواهند به چهره تابناک ایران پنجه بکشند و البته که در این تلاش مذبوحانه هم به فضل الهی مفتضحانه شکست خواهند خورد. 

منبع:‌ ایران آنلاین

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • «وعده صادق» اجماع‌ساز بود و همگان آن را ستودند/ میز مذاکره را هیچگاه ترک نکرده‌ایم
  • نامه تهدیدآمیز 12 سناتور آمریکایی به دیوان بین المللی کیفری/ به مقامات اسرائیل گیر بدهید خدمت تان می رسیم!
  • افشاگری تازه؛ پخش فایل صوتی جنجالی ظریف، عمدی و برای پالس به آمریکا بود!
  • اسلامی: ایران از برجام خارج نشده است/ سند راهبردی بیست ساله هسته‌ای را در دستورکار قراردادیم/ گروسی: باید شرایط را جهت بازگشت به برجام تسهیل کنیم
  • فیلم| آمریکا از برجام خارج شده است و به تعهدات خود عمل نکرده است
  • تقلب و تقلای پادشاهان عریان لیبرال دموکراسی
  • خیزش دانشگاهیان آمریکایی؛ چالشی برای سیاست‌های دوگانه غرب در قبال حقوق بشر
  • چرا دولتمردان آمریکا از خشونت‌ علیه دانشگاهیان این کشور در برابر دوربین‌ها ابایی ندارند؟
  • بازخوانی پرونده توسعه برق هسته‌ای در ایران؛ از برجام تا مشارکت مردم
  • اقدام عجیب خودی‌ها علیه ژیمناستیک/ اعتراض به سهمیه المپیک ایران!