درسی که از پلاسکو نگرفتیم
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۳۹۷۳۶
تهران- روزنامه آرمان امروز روز یکشنبه در گزارشی در سالگرد حادثه پلاسکو به بررسی ابعاد این حادثه پرداخته است.
وقتی پنجشنبه 30 دی 95 خبر حریق در پلاسکو اعلام شد، هیچکس فکر نمیکرد که ممکن است، ساختمان پلاسکو بر اثر آتشسوزی ریزش کند. ساعتها همه در شک چنین حادثه بزرگی در مرکز تهران بودند و فیلمهای لحظه تخریب را بارها و بارها تماشا کردند تا بتوانند این حادثه را باور کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در میان مردم آتشنشانانی بودند که از ابتدا درباره احتمال هر گونه تخریب و ریزش آگاهی و تجربه داشتند و باز هم به کار و یاری رسانی به مردم ادامه دادند، رفتاری که موجب شهادت چندین نیروی آتشنشانی شد. 9 روز عملیت نجات و آواربرداری طول کشید و حال دومین سالگرد تخریب این ساختمان، شهادت آتشنشانان و از بین رفتن دارایی و سرمایه کسبه پلاسکو است.
برخی از مسئولان از وقتی که بخشی از پلاسکو تخریب شد در آن منطقه حضور داشتند و آواربرداری و امدادرسانی را دنبال میکردند، رئیس پیشین کمیسیون عمران شورای شهر هم از همان افراد است.
او درباره وضعیت ساخت و ساز درباره بازمانده از ساختمان پلاسکو بعد از دو سال به «آرمان» میگوید: آخرین خبری که دارم این بود که مجددا برای محل پلاسکو مجوز داده شود تا در سطح و سطوح مجاز پهنه دوباره ساختمان پلاسکو توسط بنیاد مستضعفان ساخته شود. اقبال شاکری ادامه میدهد: قبلا گزینههای مختلفی برای آن محل پیشنهاد شده بود و به اینجا میرسید که بخشی به کاربریهای از جمله آتشنشانی و مرکز ایمن سازی و مبارزه با حریق اختصاص داده شود.
پیشنهاد دیگر مکانی برای یادبود آتشنشانهای شهید بود در نهایت بعد از اینکه دوره ما تمام شد و پیگیریهایی که از طریق جرائد داشتم و گاهی از همکاران شهرداری پرسیدم متوجه شدم اجازه داده شده در محل فعلی مجددا این ساختمان ساخته شود.
او در ادامه به دو قسمت از پلاسکو که تخریب شده و بخشی که پابرجاست اشاره میکند و ادامه میدهد: پلاسکو یک برج پلاسکو داشت و یکی ساختمان «L» مانندی که در شمال پاساژ قرار داشت تا جایی که من مطلع هستم و با مسئولان نظام مهندسی که مسئول استحکام و امنیت ساختمان هستند گفتوگو شده بود اعلام کرده بودند که باقی مانده پلاسکو نیازمند مقاومسازی است و نمیتوان در وضعیت موجود از آن استفاده کرد. بنابراین در وضعیتی که از ساختمان پلاسکو باقی مانده است، اگر بخواهند استفاده کنند باید مقاومسازی انجام شود.
شاکری درباره وضعیت کسبه این ساختمان تجاری توضیح میدهد: برای کسبه گروهی از طرف شورای شهر تشکیل شد و قرار بود وضعیت کسبه را پیگیری کنند. آنها به نمایندگی از مدیریت شهری نماینده بودند تا ببینند که حق و حقوق شهری رعایت میشود.
مشغول بررسی اسناد و مدارک مالکین، سرقفلیداران و بهره برداران بودند چون این سه گروه در آنجا قابل شناسایی بودند. بهره برداران قرار داد داشتند و اگر بیمه باید برای اجناس به آنها خساراتی میداد. افرادی که سرقفلی دار یا مالک بودند باید خود را به نوعی بیمه میکردند که در زمان حادثه بیمه کل هزینهها را پرداخت کند. بنیاد هم که بهره مالکانه از ساختمان داشت باید بعد از ساخت این ساختمان بر اساس اسناد و مدارک، مغازهها را به آنها بازگرداند.
به گفته او به کسبه چند مکان برای ادامه کار پیشنهاد شده بود که برخی به مجتمع نور در چهارراه ولیعصر رفتند که اعلامیهای هم برای آگاهی مردم در آنجا نصب شده است. شاکری ادامه میدهد: بنابراین به صورت موقت در آنجا مستقر شدند تا وضعیت آنها نسبت به ساختمانی که بعدا ساخته میشد مشخص شود.
*کمک به کسبه برای تامین کار
تمام کسبه اجناس خود را به صورت کامل بیمه نکرده بودند. به همین دلیل بیمه به برخی فقط قسمتی از خسارت را پرداخت کرد. شاکری دراینباره توضیح میدهد: امیدوارم کسی نبوده باشد که اصلا بیمه نکرده باشد چون در آن صورت خسارتهای سنگینتری بر آنها وارد شده است. تا جایی که اطلاع داشتم رویکرد شهردار وقت و شورای شهر و حتی بنیاد بر این بود که به کسبه کمک شود تا بتوانند حداقلی از کسب و کار برای آنها تامین شود.
او با اشاره به اینکه کسبه با توجه به نسبت مالکیت(زمین) در بخشی از ساختمان بعد از ساخت، سهیم اند، ادامه میدهد: کسبه میتوانند با ارائه اسناد و مدارک برای دریافت مغازه خود رجوع کنند و سازنده پلاسکو(بنیاد) نحوه تخصیص فضا به آنها را بر اساس درصد سهم آنها از ساختمان ارائه خواهد کرد.
بهترین کار هم به نظر من این است که کسبه پلاسکو حتما نمایندگانی برای پیگیری تمام این مراحل تعیین کنند. چون همه با هم نمیتوانند کاری را انجام دهند تا با شهرداری و شورای شهر و از طرفی با بنیاد کارها پیگیری شود. او مهمترین نکتهای را که از پلاسکو باید درس بگیریم ایمنی ساختمانهای پرجمعیت دانست و عنوان کرد: شهرداری، شورای شهر، دادستانی(که چند ساختمان را بسته است)، وزارت کار و وزارت راه و شهرداری مهمترین ارگانها در مساله ایمنی شهر دخیل هستند آیا اینها برای جلوگیری از ساختمانهای ناایمن کاری کرده اند؟ این ساختمانها از طرف آتشنشانی شناسایی شده اند و برای آنها اخطار فرستاده شده است.
این برای شهر از هر چیزی مهمتر است. گزارشی که در شورای شهر تهیه شده وتدابیری که بعد از آن اندیشیده شد به این منجر شود که برای برخورد با ساختمانهای ناایمن منطقه 12 و 10 که بیشترین تعداد را دارند برخورد و پیشگیری شود و بازدیدهای دورهای مشخص و با برنامه انجام شود و ادامه پیدا کند.
*کاهش حوادث با ایمنسازی ساختمانها
همراه با از بین رفتن جان، سرمایه و دارایی کسبه پلاسکو این حادثه باعث شهادت 16 نفر از آتش نشانان فداکار شد. 28 دی دومین سالگر شهدای پلاسکو برگزار شد و در این مراسم شهردار تهران گفت که سازمان آتشنشانی با توجه به حادثه پلاسکو به نقاط ضعف خود پی برد.
پیروز حناچی ادامه داد: این حادثه درس بزرگی برای مدیریت شهری و ایمنی شهر در پی داشت. در حال حاضر این سازمان دارای تجهیزاتی به روز و تخصصی دارد. سخنگوی آتش نشانی ارتقای سطح ایمنی ساختمانها را از مهمترین یافتههای پس از حادثه پلاسکو اعلام میکند و به «آرمان» میگوید: اگر ساختمانها ایمن شود و آمار حوادث پایین آید سرمایههای کشور و جان مردم و آتشنشانها به خطر نمیافتد. به گفته در گذشته از نظر بررسی و ایمنسازی ساختمانها وضعیت خوبی نداشتیم، وقتی آتشنشانی از ساختمانی بازدید میکرد و به آنها اخطار میداد، اهمیتی به تذکرات و اخطارهای آتشنشانی نمیدادند؛ او ادامه میدهد: البته الان هم وضعیت خیلی عالی نشده است اما بهتر از قبل شده است بعد از پلاسکو دستگاههای ذی ربط پای کار آمدند، شهرداری همکاری خوبی دارد و شورای شهر در حد توانش کمک میکند و از همه مهمتر دستگاه قضائی هم به این مساله ورود پیدا کرده است به صورتی که بعد از اخطارهای آتش نشانی اگر احساس شود که مدیریت ساختمانی کم کاری میکند و ساختمان ایمنی لازم را ندارد، دستگاه قضائی میتواند ساختمانها را پلمب کند و اخطارهایی جدی به آنها بدهند تا مجبور به اصلاح ساختنانها شوند.
او با تاکید بر اینکه اگر واقعا میخواهید کاری کنید، تلاش کنید که ایمنی شهرمان بالا رود، توضیح میدهد: ایمنی شهر منوط به این است که مالکان ساختمانها مخصوصا ساختمانهایی که اماکن تجمعی به حساب میآیند مانند برجها، پاساژها و مراکز خرید همه کمک کنند تا ساختمانها و شهر ایمن شود تا آمار حوادث کم شود. سخنگوی آتش نشانی راه پایین آوردن تعداد شهدای آتش نشانی را کم کردن حادثه اعلام میکند و میگوید: در این صورت حتما آتش نشانها کمتر به خطر میافتند.
پلاسکو برای ما مانند درسی بود البته آن زمان هم تجهیزاتی داشتیم. تجهیزات ما نسبت به دو سال قبل خیلی بهتر شده است و این پیشرفت به این معنی نیست که در آن زمان تجهیزات نداشتیم و دست خالی بودیم اما باعث شد به تجهیزات نگاه ویژهتری داشته باشیم. مشخص شد که لباس آتشنشانان از کیفیت خوبی برخوردار است. او با بیان اینکه وظایفی که به آتشنشانی مربوط میشود همه انجام میشود ادامه میدهد: اما این همه ماجرا نیست اگر ما بهترین ایستگاهها و بهترین تجهیزات، قویترین آتش نشانان را داشته باشیم اما اگر ساختمانهای شهر ناایمن باشد و اگر مردم در مساله ایمنی کمک ما نباشند و شهر ما شهر ایمنی نباشد، کاری از کسی بر نمیآید.
مساله ایمنی شهر مجموعه اتفاقها و تجهیزات آتش نشانی، فرهنگ ایمنی و ساختمانهای ایمن است یعنی اگر تجهیزات آتش نشانی و ساختمانها را ایمن کنیم باید ببینیم که آیا فرهنگ ایمنی داریم؟ ممکن است این فرهنگ نهادینه شود؟ رسانهها و آموزش و پرورش در این زمینه چه کمکی میتوانند داشته باشند وقتی مجموعه اینها را کنار هم میگذاریم به نتایجی میرسیم که مد نظر شما و ماست.
* 300 هزار نفر بیکار شدند
مجتمع نور یکی از ساختمانهایی است که بخشی از کسبه پلاسکو در آنجا سعی به ادامه فعالیت خود دارند. مجتمعی در خیابان ولیعصر که به دلیل دوری از مرکز خرید و فروش البسه برخی از فروشندگان را ناراضی کرده است. یکی از کسبه که از سال 1343 در پلاسکو مشغول به کار بود، هم در اینجا کار خود را ادامه میدهد. مغازهای بزرگ با انواع پوشاک مردانه در آن و توپهای پارچه اطراف مغازه همه سخن از رونق کار سالهای گذشته دارد.
او به «آرمان» میگوید: دو ماه طول کشید تا اینجا را به ما دهند. این مجتمع برای همه کسبه جا داشت اما حدود 300 نفر از آنها به اینجا آمدند و 150 یا 160 نفر از آنها هم بعد از سه ماه مغازه خود را تعطیل کردند و رفتند. به گفته این فروشنده در هر مغازه سه یا چهار نفر مشغول به کار بودند و ترک کار آنها به معنی بیکاری تعداد زیادی از نانآوران خانوادهها است. او ادامه میدهد: یک میلیارد و 400 میلیون تومان سرمایه من در حادثه پلاسکو از بین رفت و بیمه فقط 270 میلیون خسارت پرداخت کرد.
طبقه همکف و زیرزمین پلاسکو کار پر رونقی داشت و با اتفاقی که افتاد 600 واحد کسبه پلاسکو محل کسب و کاری که سالها برایش زحمت کشیده بودند را از دست دادند و در نقاط مختلف تهران مثل حوالی منوچهری و دیگر ساختمانها پخش شده اند که به دلیل دوری از مرکز خرید و فروش البسه فروش کمتری خواهند داشت. به گفته این فروشنده دولت مکانهایی را برای ادامه کار به کسبه معرفی کرده است و کسبه از بین مکانهای پیشنهاد شده، هر کدام انتخابی داشتند.
او توضیح میدهد: بنیاد مستضعفان و دولت برای یک سال کرایه اینجا را داد اما یک سال است که هزینه کرایه را خود کسبه پرداخت میکنند. به گفته این فروشنده کسبه بخشی از ساختمان پلاسکو که سالم مانده توافق کردند تا خود هزینههای بازسازی را تامین کنند تا بتوانند به کار خود در این ساختمان ادامه دهند.
او معتقد است با اتفاقی که برای پلاسکو افتاد 300 هزار نفر در کشور کار خود را از دست دادند چون آنجا مکانی برای فروش تولید ملی بود و این حادثه زندگی کشاورزی که پنبه میکاشت تا فروشندگان پلاسکو را تغییر داد. ساعت 19 فروشگاههای این مجتمع خالی است حتی در راهرو هم گاه گاه افرادی را میتوان دید که به ویترینهای مغازهها نگاه میکنند. فروشندگان در مغازهها بیکار هستند، از فروشنده دیگر درباره میزان فروش در این مجتمع میپرسم، میگوید: فروش ما به صفر رسیده است.
مشتری ما بیشتر شهرستانیها هستند. یک روز به منطقه میآیند و نمیخواهند که به چند نقطه از تهران بروند، همچنین مسائل اقتصادی هم مشکلات ما را چند برابر کرده است و عملا استفاده از چک از بین رفته است افرادی که میآیند توانایی خرید ندارند.
به گفته او تعداد زیادی از کسبه پلاسکو شروع به دستفروش کرده اند و برخی مسافرکشی میکنند. او توضیح میدهد: ابتدا به ما گفتند که دولت وام با سود 9 درصد میدهد بعد سود را تا 18 درصد بالا کشیدند. به نظر میرسد بخواهند سود را به 22 درصد برسانند اما اینگونه نمیتوان از تولید ملی حمایت کرد. سرمایه من در آتشسوزی از بین رفت و چون بیمه کامل نبودم با یک دهم سرمایه قبلی کار را مجددا شروع کردهام.
دیگر فروشندهای که در مغازه خالی کتاب میخواند، یک مشکل جدید کسبهای که به مجتمع نور رفته اند را مدیریت این مجمتع اعلام میکند، او به «آرمان» میگوید: روزی مدیر این ساختمان به ما گفت که به ما به چشم اشغالگرانی نگاه میکند که مجتمع را پر کردهاند. او بیشتر دوست دارد که مجتمع خالی بماند.
روزنامه آرمان امروز
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۳۹۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی «عیسی قلیپور» همیشه احساس میشود/ تشییع «بخشی» در زیر باران و درسی که مردم به مدیران فرهنگی دادند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، عیسی قلیپور از بخشیهای نامدار موسیقی مقامی شمال خراسان، روز جمعه چهاردهم اردیبهشت ماه در ۸۲ سالگی در بجنورد درگذشت.
زندهیاد قلیپور که نزد علاقهمندان موسیقی شمال خراسان به «عیسی بخشی» معروف بود، نوازندگی را از پدر و پدربزرگش که آنها نیز «بخشی» بودند آموخت. این هنرمند فقید، در بسیاری از جشنوارههای داخلی و خارجی شرکت کرده بود و علاوه بر نوازندگی دوتار، صدای پرطنین و دلنشینی نیز داشت و نشان درجه یک هنری را نیز از وزارت فرهنگ و اراشد اسلامی دریافت کرده بود.
در همین ارتباط، سید حسن قدرتی هنرمند نوازنده دوتار در گفتوگو با خبرنگار آنا عنوان کرد: فوت زندهیاد «عیسی بخشی» اتفاقی تلخ و خلاء بزرگی برای اهالی موسیقی بود. در این دو دهه تعداد زیادی از بخشیهای شمال خراسان را ازدست دادیم که شاید شاخصترین آنها زندهیادان حاج قربان سلیمانی، رمضان بردری، علی غلامرضایی آلماجوقی و سهراب محمدی بودند. حالا با رفتن عیسی بخشی جای خالی این بزرگان هم بیش از پیش احساس میشود.
تفاوت «بخشی» و نوازنده
وی اظهار کرد: در فرهنگ خراسان جایگاه «بخشی» با نوازنده دوتار متفاوت است. نوازنده دوتار آن کسی است که صرفاً دوتار مینوازد، اما «بخشی» جایگاهی فراتر از یک نوازنده یا آهنگساز دارد و یک استاد یا مرشد محسوب میشود. در قدیم مردم معتقد بودند که خداوند به بخشیها عنایت ویژهای داشته و مقامی خاص اهدا کرده؛ یعنی نوعی معنویت در شخصیت آنها وجود داشت و مورد احترام مردم منطقه خود بودند.
این فرهنگی بازنشسته که از سال ۱۳۶۸ دوتارنوازی را به شکل حرفهای آغاز کرده افزود: در قدیم، آموختن دوتار کار هرکسی نبود و یادگیری آن یک رابطه استاد ـ شاگردی سالها طول میکشید. این شکل از موسیقی برپایه نتخوانی و نتنویسی نبود، بلکه با دیدن و شنیدن رقم میخورد. یعنی فردی که استعداد داشت باید به دست بخشیها نگاه میکرد و خوب گوش میکرد تا بتواند ردراین مسیر قدم بردارد. طبیعی است که سختیهای فراوانی را هم تحمل میکرد. عنوان «بخشی» اغلب اوقات مثل یک میراث به فرزندان منتقل میشد.
قدرتی عنوان کرد: بخشیها علاوه بر تبحر در نوازندگی دوتار، خودشان شعر میسرودند و میخواندند؛ در ساختن و تعمیر دوتار مهارت داشتند؛ از نظر اخلاقی هم مورد قبول اهالی منطقه بودند و به صفات نیکو شناخته میشدند. برای همین در کنار حماسهسرایی و در کنار نقل داستانها، پند و اندرز هم به مخاطبان خودشان عرضه میکردند. حافظه قوی و لحن گرم وگیرایی داشتند و به قول امروزیها در فن بیان هم توانا بودند.
دانلود فیلم اصلی کد ویدیواین نوازنده دوتار گفت: معمولاً به آن دسته از بخشیهایی که این هنرها و مهارتها را در حد اعلای خود داشتند «بخشی خودبند» میگفتند. مجموعه این مهارتها بود که یک «بخشی» را از دوتار نواز جدا میکرد. بیشتر بخشیها داستانها و نقلها و اشعار مختص به خودشان را داشتند که اغلب در جزوههای قدیمی و دستنویس نگهداری میکردند و برایشان بسیار ارزشمند بود. اگر یک «بخشی» نَقل، اشعار و حکایتهای منحصر به فردی داشت برایش مزیت و افتخار بود.
وی افزود: در خراسان سه دسته نوازنده وجود داشت. یک گروه همین بخشیها بودند که در کنار دوتارنوازی و روایتگری و داستانسرایی هم میکردند. گروه دیگرعاشیقها بودند که صرفاً در مجالس شادی وعروسی نوازندگی میکردند. دسته سوم هم نوازندگان دورهگرد یا لوطیها بودند که در یک زندگی کولیوار، منطقه به منطقه سفر میکردند و در کنار نوازندگی، وقایع هرمنطقه را هم به گوش اهالی منطقه دیگر میرساندند.
قدرتی عنوان کرد: البته این دسته سوم یعنی لوطیها، دیگر منقرض شدهاند. از بخشیهای شمال خراسان چه ترک زبان و چه کرمانج و چه ترکمن هم کمتر از انگشتان یک دست باقی ماندهاند.
مردی از تبار بخشیهای خراسان قدیم
وی افزود: مرحوم عیسی بخشی در نواختن دو تار تبحر فراوانی داشت و در روایتگری و داستانسرایی به سه زبان ترکی، کرمانجی و فارسی هم بسیار مسلط بود. با صدای گرمی هم که داشت این روایتها را شیرین و جذاب ارائه میکرد. در جشنوارههای متعددی شرکت کرده بود و توانست در کنار سایر بخشیها، موسیقی شمال خراسان را پرآوازه کند. در این مسیر زحمات زیادی کشید تا بتواند فرهنگی را که از پدرانش گرفته بود به دیگران منتقل کند.
این دوتارنواز اهل شهرستان قوچان عنوان کرد: همه آثار مرحوم قلیپور شنیدنی بودند، اما خودِ من از شنیدن مقامهای «نوایی» و «شاختایی» با زخمه دوتار و نوای او لذت بیشتری میبردم. باید بگویم جای خالی این استاد فقید به راحتی پرنخواهد شد.
قدرتی گفت: مردم قدر هنر و هنرمند را میدانند و به آنها احترام میگذارند. مراسم تشییع پیکر مرحوم عیسی بخشی در بجنورد زیر بارش شدید باران برگزار شد و نماز هم زیر باران خوانده شد. با این حال خیل عظیم همشهریان و طرفداران ایشان از چند ساعت پیش در این مراسم حاضر بودند.
وی افزود: امیدوارم مدیران فرهنگی ما از این قدرشناسی درس بگیرند و اقدامات بیشتر و موثرتری برای پیشکسوتان موسیقی مقامی انجام دهند.
قدرتی عنوان کرد: الان استاد محمد یگانه که از همان تعداد انگشت شمار بخشیهای باقیمانده در خراسان است و به گردن من هم حق استادی دارد، با هفتاد و سه سال سن هنوز بیمه نیست و منبع درآمد ثابتی هم ندارد. این بخشی موسیقی شمال خراسان فرزند خلف استاد محمدحسین یگانه است که ایشان هم از بزرگان موسیقی خراسان بود و در سال ۷۱ درگذشت. با این حال و با همه این مشکلات، هنوز هم به فکر ساختن ساز و آموزش هنر به هنرجویان موسیقی مقامی است که جای تقدیر فراوان دارد.
انتهای پیام/