از ایستادگی تا فرصت سوزی صنعت نفت ایران
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۵۲۷۹۲
طبق آخرین آمار، کل ذخایر هیدروکربنی ایران ۸۳۶ میلیارد بشکه است که از این میزان، مقدار قابل برداشت با تکنولوژی، ۲۳۹ میلیارد بشکه است. یعنی ایران میتواند ۲۹ درصد را برداشت کرده و ۷۱ درصد در زیرزمین بلااستفاده باقی میماند؛ موضوعی که یک تحلیلگر حوزه انرژی نیز معتقد است اینکه ایران نتوانسته از تکنولوژی روز دنیا در صنعت نفت استفاده کند، از نقاط ضعف این صنعت محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، بیژن زنگنه - وزیر نفت - روز گذشته، برای پاسخ به سوال نمایندگان در مجلس شورای اسلامی حضور یافت و از اهمیت افزایش ضریب بازیافت سخن گفت.
به گفتهی وی، هر یک درصد افزایش بازیافت از مخازن نفت و گاز، معادل ۸ میلیارد بشکه است که این، معادل ۵۰۰ میلیارد ثروت برای ایران است. تحقق این امر نیازمند بهرهگیری از تکنولوژی روز دنیا است. زیرا شرکتهای ایرانی درحال حاضر از تخصص و تکنولوژی کافی برای این موضوع برخوردار نیستند.
در این راستا، نرسی قربان - تحلیلگر ارشد حوزه انرژی - درباره نقاط قوت و ضعف صنعت نفت ایران طی ۴۰ سال گذشته، به ایسنا گفت: مهمترین نقطه قوت این صنعت، این بوده است که توانسته است در سختترین شرایط از جمله جنگ و تحریم روی پای خودش بایستد و شرایط خود را کم و بیش حفظ کند. این مساله بسیار مهم بوده و بزرگترین نقطه قوت این صنعت محسوب میشود.
وی ادامه داد: نقطه ضعف صنعت نفت ایران طی ۴۰ سال گذشته موضوعی است که اختیار آن در دست این صنعت نبوده است. بهعبارت دیگر، صنعت نفت ایران نتوانسته است از بهترین تکنولوژی و سرمایه دنیا برای توسعه بزرگترین ذخایر نفت و گاز خود استفاده کند و این ذخایر را توسعه دهد.
این تحلیلگر ارشد حوزه انرژی در پایان با اشاره به شرایط پسابرجام، گفت: در زمان برجام هم که درهای صنعت نفت ایران بهروی دنیا باز شد، باز هم این صنعت نتوانست از این شرایط استفاده کند. در حالی که اگر در آن فضا با ۱۰ شرکت خارجی قرارداد امضا میشد، آمریکا نمیتوانست نفت ایران را تحریم کند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ذخایر نفت و گاز صنعت نفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۵۲۷۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۲ نکته مهم درباره عملیات وعده صادق/ تکنولوژی هیچگاه نمیتواند ژئوپلیتیک را رام سازد!
به گزارش خبرآنلاین رئیسی نژاد کارشناس مسائل ژئوپلیتیک در رشته پیامی در ایکس نوشت: از پایانِ جنگِ سرد این اسرائیل بود که مدام تهدید به حملۀ مستقیم به خاک ایران میکرد. شگفت آنکه تهران بود که این مهم را برای نخستین بار انجام داد! عملیاتِ "وعدۀ صادق" در پاسخ به بمبارانِ کنسولگری ایران در دمشق انجام شد؛ عملیاتی که دستکم ۱۲ پیامد استراتژیک داشته است:
۱) تغییر خطوط قرمز پیشین
اشتباه استراتژیک اسرائیل فرصتی برای سپاه فراهم کرد تا خط قرمز نوینی را حولِ اصل تقدسِ سرزمینی (territorial sanctity) تعریف کند؛ اصلی مطابق با حقوق بینالملل که در میان حامیان و حتی منتقدین مشروعیت دارد، گرچه نمیتواند امنیت پایگاهها در سوریه را تضمین کند.
۲) دگرگونی در استراتژی منطقۀ خاکستری ایران
رویکرد دیرین ایران در پیشروی تدریجی از طریقِ قلمروسازی با تکیه بر متحدین غیردولتی خود در منطقه تغییر یافت. با این حال، تهران در سودای احیای جنگِ سایهها همراه با پرهیز از برخورد مستقیم با آمریکا و اسرائیل است تا تداومِ زدوخوردِ رودررو.
۳) افزایش وابستگی دفاعی اسراییل به آمریکا:
علیرغم برخورداری اسرائیل از سامانههای ضدِّ موشکی گنبد آهنین و پیکان و حضور ائتلافی غربی - عربی، چندین موشک ایرانی برخورد کرد؛ امری که وابستگی دفاعی تلآویو به آمریکا را نشان داده و چه بسا پیشدرآمد ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه MEAD شود.
۴) عدم تمایل آمریکا به دخالت گسترده در خاورمیانه:
بایدن دگربار نشان داد که خواهان تعمیق تنش در منطقه نیست. چرا که این امر نه تنها باعث برهمزدن تمرکز آمریکا از اوکراین و ایندوپاسیفیک میشود، بلکه چه بسا به افزایش بهای نفت و تشدید تورم در میانۀ کارزار انتخابات آمریکا منجر گردد.
۵) احیای حمایتِ تضعیف شده دول غربی از نبرد اسراییل با حماس
عملیات انتقامی سپاه در میانۀ انتقادات روزافزون از بمباران روزمرۀ غزه و تشدید صداهای مخالفت درون جوامع غربی انجام شد؛ امری که اکنون میتواند مجرای تنفسی برای نتانیاهو در تداوم عملیاتِ علیه حماس همراه با اشغال رفح گردد.
۶) تغییر در ابهام استراتژیک ایران
از پایان جنگ با عراق یکی از ستونهای بازدارندگی ایران بر ابهام استراتژیک استوار بود؛ رویکردی مبتنی بر جذب حداکثری ضربۀ نخست از سوی رقیب و پاسخ شدید به آن در زمان و مکان مبهم؛ امری که بدلیل ناتوان در یک دهۀ اخیر به صبر استراتژیک تقلیل یافته بود.
نمایش تغییر در ابهام استراتژیک اما بیش از آنکه نشان از محاسبات سنجیده استراتژیک نهادهای نظامی و دستیابی به ابزار پیشرفته باشد، ریشه در فشار حامیان نظام و حتی منتقدین داشت. به نظر میرسد فشار افکار عمومی، به ویژه از سوی خودیها، میتواند بر استراتژیهای امنیت ملی کشور تاثیرگذار باشد.
۷) استراتژی اسرائیلی تروییکا علیه ایران
استراتژی نوین تلآویو احتمالاً بر سهگانه خرابکاری علیه تأسیسات هستهای درون قلمرو ایران، تداوم بمباران پایگاهها در سوریه و حضور بیشتر در پیرامون ایران تمرکز کند. اگر زمانی اربیل بستر اصلی فعالیت اسرائیل بود، امروز آن را در باکو بجویید!
۸) موفقیتِ نسبی ایران در نمایش بازدارندگی معتبر
پیامد اصلی عملیات "وعدۀ صادق" بیش از آنکه احیای بازدارندگی ایران باشد، مبتنی بر نمایش توان و اراده برای اعمال بازدارندگی بود تا صرف اعمال قدرت. بیتردید، همکاری با روسیه در حوزۀ سامانههای دفاع موشکی و خرید سوخو ۳۵ تشدید خواهد یافت.
۹) افزایش هزینۀ بمباران مراکز دیپلماتیک:
روندی که از بمباران سفارت چین در بلگراد توسط ناتو در سال ۱۹۹۹ آغاز و به بمباران کنسولگری ایران در دمشق انجامید، احتمالاً متوقف شود. به نظر میرسد که دولتها ارادۀ بیشتری در حفظ امنیت مراکز دیپلماتیک خود در برابر عملیاتهای نظامی داشته باشند.
۱۰) بازسازی نسبی چهره جمهوری اسلامی در میان اعراب و مسلمانان:
جنگ در غزه و پاسخ شوکهکننده به اسرائیل، چهرۀ آسیبدیده ایران در جنگ داخلی سوریه را تا حدودی ترمیم کرده است. با این حال، به نظر نمیرسد که کشور، توان ترجمه این وجهه بدست آمده را به قدرتِ نرم برای نفوذ پایدار داشته باشد.
۱۱) تسریع فرایند هستهای شدن ایران در صورت عملیات انتقامی اسراییل
هر گونه حملۀ اسرائیل به قلمرو ایران به تغییر در سیاستگذاری هستهای ایران منجر خواهد شد؛ تهدیدی که از دیگرسو میتواند به احیای گفتگوهای هستهای نیز بینجامد. این نکته را در نوشته ۵ ماه پیش خود گوشزد کرده بودم.
۱۲) نمایشِ خشن رقابت، میان یک قدرت ژئوپلیتیک و یک قدرت تکنولوژیک
اگر اسرائیل، مهمترین قدرتِ تکنولوژی در غرب آسیا است، ایران رفتهرفته از موجودیتی صرفاً ایدئولوژیک به قدرتی ژئوپلیتیک تبدیل شده است. هر چند که انزوای اقتصادی و شکافِ درونی، موانعِ ایران برای تبدیل به قدرتِ اصلیِ منطقه است.
چشمِ اسفندیارِ اسرائیل، آسیبپذیری ژئوپلیتیکی این کشور است؛ کشوری با قلمرویی کوچک، محصور در میان مدیترانه و رودِ اردن و فاقد حوزه نفوذ طبیعی ورای مرزها! برعکس، جایگاه ژئواستراتژیکِ ایران به عنوانِ محوری حیاتی در میانِ خاورمیانه، قفقاز، آسیای مرکزی و جنوبِ آسیا، بنیانِ اصلی قدرتِ کشور است.
چنین تفاوتِ ژئوپلیتیکی در استراتژیهای امنیتِ ملیِ دو کشور نیز نمایان شده است: اگر ضربۀ شوکآور مبتنی بر حملۀ پیشدستانه، ستون استراتژی تلآویو بوده، پیشروی تدریجی در محدودۀ منطقۀ خاکستری کلیدِ استراتژی ایران است. به یاد داشته باشید که تکنولوژی هیچگاه نمیتواند ژئوپلیتیک را رام سازد!
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898565