آيا افراد داراي معلوليت بايد از حقوق ويژهاي بهرهمند باشند؟
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۵۴۶۳۴
خبرگزاري آريا - نخستين باري را که با يک فرد داراي معلوليت برخورد کرديد به ياد بياوريد. ممکن است او يکي از اعضاي خانوادهتان باشد، يا يکي از دوستانتان، يا يک غريبه که در جايي مانند يک بازارچه خيريه يا مجتمع درماني ديده باشيد. اگر تا کنون با فرد داراي معلوليتي برخوردي از نزديک نداشتهايد، پيشنهاد ميکنم پيش از خواندن اين متن کمي درنگ کنيد و از خود بپرسيد چرا؟
از حق که حرف ميزنيم …
در آن نخستين بار، چه رفتاري از خود بروز داديد؟ از او دوري جستيد؟ تلاش کرديد به او کمک کنيد؟ دلتان به حالش سوخت؟ يا خدا را شکر کرديد که «سالم» هستيد؟ هر چه باشد بعيد است واکنشي را نشان داده باشيد که نسبت به يک فرد غيرمعلول نشان ميدهيد: طبيعي و کاملا معمولي، مثل همه آدمهاي ديگر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از چهار دريچه ميتوان به پديده معلوليت و افراد داراي معلوليت نگريست: نگاه نخست، نگاهي خيريهمآبانه است. از اين منظر، فرد داراي معلوليت، فردي است که نيازمند ترحم و حمايت خيرين است تا در گوشهاي بدون اثر و دردسر مشغول زندگي خود باشد. در نگاه دوم، معلوليت به عنوان يک بيماري به حساب ميآيد که بايد درمان شود. ديدگاه پزشکي تمام تلاش خود را به کار ميبندد تا از طريق پيشرفتهاي علمي و فناورانه، معلوليت را از فرد بزدايد و او را تبديل به يک فرد «عادي» در جامعه کند. در نگاه اجتماعي، خدمت به افراد داراي معلوليت و حضور و فعاليت آنها در جامعه، يک وظيفه اجتماعي براي دولتها و مردم است. افراد داراي معلوليت در جامعه حضور دارند چون آن جامعه، جامعهاي پيشرفته و پيشرو است که براي تمام شهروندان خود ارزش قائل است. نگاه چهارم اما، بديهيترين و طبيعيترين حالت ماجراست: افراد داراي معلوليت بايد از تمام حقوق، امکانات و فرصتها، برابر با افراد غيرمعلول بهرهمند باشند تنها به يک دليل ساده، چون انسان هستند.
نگاه حقوق بشري به معلوليت، هيچ کدام از نگاههاي ديگر را نفي نميکند، اما به آنها هويت و جان تازهاي ميدهد. در اين نگاه، نيکوکاري عملي است پسنديده و بايد در راستا و با رعايت شأن انساني افراد داراي معلوليت و با هدف رسيدن اين افراد به خودشکوفايي و استقلال فردي انجام پذيرد. اگر فرد داراي معلوليت نياز به اقدامات پزشکي دارد، اين خدمت بايد به عنوان يک حق انساني به او داده شود، نه به عنوان راهحلي براي برطرف کردن معلوليت و در نهايت اگر جامعهاي، افراد داراي معلوليت را در جايگاه والايشان مينشاند، اين نه فخري براي آن اجتماع، که حقي براي انسانها و شهروندان آن جامعه است.
کنوانسيون بينالمللي حقوق افراد داراي معلوليت بر اساس همين ديدگاه به نگارش درآمده است. در واقع کنوانسيون، حق جديدي براي افراد داراي معلوليت خلق نکرده است، بلکه تنها به حقوق انساني آنها به شکلي اشاره کرده است که از سوي دولتها و ذينفعان، قابل فهم و اجرا باشد. در واقع ميتوان اين کنوانسيون را «سندي براي تاکيد بر حقوق افراد داراي معلوليت، به عنوان انسانهايي که در اين جهان زندگي ميکنند» به حساب آورد.
از چند دهه قبل تلاشهاي حقوقي و مدني فراواني براي احقاق اين حقوق بديهي و اوليه افراد داراي معلوليت در سراسر جهان و از چند سال پيش در ايران شکل گرفته است. قانون حمايت از حقوق معلولان سال 1383تصويب شد اما آنقدر به اجرا در نيامد که سبب شکلگيري جنبشهاي مردمي مانند «کمپين پيگيري حقوق افراد داراي معلوليت» و تصويب لايحه دفاع از حقوق افراد داراي معلوليت در سال 1396و ابلاغ آن در اوايل سال 1397شد که در اثر آن، بارقههايي از اميد در دل جامعه روشن شده است. اما آيا همين فعاليتها و قانونگذاريها براي دست يافتن افراد داراي معلوليت به فرصت و جايگاه درخور شأن انسانيشان کافيست؟ آيا تمام اين فرآيند بايد توسط مجلس و دولت پيش برود و مانند بسياري پديدههاي ديگر در کشور دستخوش تلاطمهاي تصميمگيري مديران ارشد کشور شود؟
چه بخشي از کسبوکارهاي ما پذيرا و آماده استفاده از توانمنديهاي افراد داراي معلوليت هستند؟ چند درصد از ارائهدهندگان خدمات و توليدکنندگان محصولات، افراد داراي معلوليت را به عنوان بخشي جدي از بازار مصرف خود در فرآيندهاي طراحي، توليد و عرضه در نظر ميگيرند؟ و سوال مهمتر، چهقدر مردم عادي جامعه، همانها که هر روز صبح سر کار ميروند و شب به خانه بازميگردند، معاشرت، دوستي و مراوده با يک فرد داراي معلوليت را، درست مانند يک فرد غيرمعلول، به رسميت ميشناسند؟
بهتر است بار ديگر از دريچه انساني به موضوع نگاه کنيم. از خودمان بپرسيم اين 10تا 15درصدي که در آمار سازمان ملل به آنها اشاره ميشود، کجاي جامعه ما هستند که نميبينيمشان؟ در يک چرخه 24ساعته از زندگيمان، چند فرد داراي معلوليت در کوچه و خيابان، محل کار، فروشگاه، اماکن تفريحي و غيره ميبينيم؟ نقش تک تک ما مردم، در بازگرداندن اين افراد به جامعه چيست؟ هر کدام ما در حوزه اثر خودمان چه کردهايم که حق انساني اين بخش از جامعه پايمال نشود؟
حقوق افراد داراي معلوليت يک مسأله انساني است و براي تحقق اين حقوق بايد همه انسانها، فارغ از تفاوتهاي ظاهري، تلاش کنند. حضور افراد داراي معلوليت در اجتماع، نه يک ژست متمدنانه که يک ضرورت انساني، اجتماعي، اقتصادي است. تصور کنيد هر فرد داراي معلوليت متناسب با توانايي خود در توليد ملي کشور سهم داشت. هر فرد داراي معلوليت ميتوانست نقشي جدي در جامعه ايفا کند و بخشي از شکوفايي کل اجتماع را رقم بزند و در نهايت هر فرد داراي معلوليت به راحتي ميتوانست آنچه را دوست و نياز دارد تهيه کند، به هر کجا که ميخواهد برود و درآمدش را در فروشگاه، رستوران يا اماکن تفريحي هزينه کند و به ياد داشته باشيد که نه در مورد چند صد يا چند هزار، که در مورد چند ميليون نفر صحبت ميکنيم.
ما سالهاست به سادگي پتانسيل عظيم اين بخش از جمعيت کشورمان را از دست دادهايم و ميدهيم، چون نگاه درستي به اين حوزه نداشته و نداريم. فارغ از اين که در قانون چه آمده است و مجري قانون چه ميکند، پرسش اساسي اين است که شهروندان تا چه حد به حق انساني افراد داراي معلوليت معتقدند و به آن احترام ميگذارند؟ تحول اصلي نه در قانون و بودجه، که در نگرش و ذهنيت تک تک افراد جامعه بايد رخ دهد. تصويب قوانين، اختصاص بودجهها، مناسبسازي معابر و اماکن و دسترسپذير کردن فيزيکي و ديجيتالي، همه و همه محصول اين تغيير نگرش خواهند بود، بي آن که به تلاشي چنين عظيم مانند تلاشي که براي تصويب لايحه دفاع از حقوق افراد داراي معلوليت انجام گرفت، نياز باشد.
در دهههاي مياني قرن پيش، جنبشهاي متعددي براي دفاع از حقوق سياهپوستان، حقوق زنان، حقوق کودکان و حقوق افراد داراي معلوليت در جهان به راه افتاد. نکته قابل توجه اين است که در حقيقت هيچ يک از اين گروهها حقوقي فراتر از حق انساني خود ندارند و در نهايت تمام آنچه شهروندان يک کشور بايد به آن احترام بگذارند، يک حق و آن هم حق انسان براي آزاد زيستن و بهرهمندي از فرصتهاي برابر است.
چوب جادوي تحول در وضعيت زندگي افراد داراي معلوليت، تغيير نگرش آحاد جامعه است. نيکوکاري که ديدگاه انساني دارد، نه با رويکرد ترحم، که با هدف توانمندسازي به خيريهها و سمنها کمک ميکند. خيريهاي که نگاه انساني دارد، به دنبال جداسازي فرد از جامعه نميرود، بلکه تمام امکانات و ابزارهاي خود را به کار ميگيرد تا هر چه زودتر مخاطب خود را از چرخه خدمات حمايتي خود خارج کند و به استقلال برساند. مديران کسبوکارها روي نيروي کار مولد افراد داراي معلوليت حساب ميکنند و شرايط و امکانات لازم را براي اشتغال آنها فراهم ميکنند. توليدکنندگان و ارائهدهندگان خدمات بازاري جديد و جدي پيدا ميکنند که ارزش سرمايهگذاري دارد و در نهايت هر روز که يک نفر بيشتر وارد کوچه و خيابان ميشود، يک قدم به مناسبسازي تمام کوچهها و خيابانها نزديک ميشويم.
آيا اين که روزي از خانه پاي بيرون بگذاريم و همسايه ديوار به ديوارمان را ببينيم که با ويلچر دارد به سمت محل کارش ميرود آرزوي دوري است؟ يا اين که يک فرد ناشنوا مدير شرکتي معظم باشد؟ يا يک فرد نابينا بر مسند وزارت بنشيند؟ يادمان باشد روزي که يک سياهپوست بر صندلي رياستجمهوري ايالات متحده نشست، کمتر کسي يادش مانده بود که نزديک به نيم قرن پيش از آن، روزي يک سياهپوست ديگر، در همان کشور، روياي نشستن بر صندلي اتوبوس را به بهاي تحقير و تهديد و زندان براي خود خريد.
ما اين فرصت تاريخي را پيش رو داريم که بنياني نو براي آيندگانمان بنا نهيم، بنياني که در آن انسان به انسان احترام ميگذارد؛ آن که ميبيند به آنکه ميشنود، آن که بر پاي ميرود به آنکه نشسته ميرود. راه درازي در پيش است اما نخستين گام را ميتوانيم همين لحظه برداريم، فراگير انديشيدن و فراگير بودن را از خودمان آغاز کنيم.
-->
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۵۴۶۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«الگوی سوم زن» خط مشی زندگی زن مسلمان را مشخص می کند
زهرا نوچمنی در حاشیه برگزاری مراسم استانی رویداد فرهنگی هنری با عنوان «الگوی سوم زن» در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: در جامعه کنونی عده زیادی شیپور حقوق آزادی زن را در دست گرفتند که ممکن است اسم «الگوی سوم زن» به گوششان نخورده باشد.
وی افزود: «الگوی سوم زن» منظومه فکری مقام معظم رهبری بوده و خط مشی زندگی زن مسلمان را مشخص میکند که منطبق به آئین اسلامی است.
جانشین بسیج دانشجویی دانشگاه منابع طبیعی گرگان گفت: الگوی سوم تعریفی بین زن متحجر شرقی و زن بی عفت غربی است که میتوان آن را به زن فعال با هویت اسلامی تعمیم داد.
وی با اشاره به اینکه امروز زنان جامعه جمهوری اسلامی ایران از حقوق بسیار بالایی برخوردار هستند، افزود: زنان جامعه ما علاوه بر اینکه آزادانه در تمامی عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ورود میکنند با حق رأی که دارند میتوانند در سرنوشت کشور خود سهیم باشند.
نوچمنی اظهار کرد: این برنامه برای نخستین بار توسط بسیج دانشجویی استان در حال برگزاری است که امیدواریم تا پایان سال بتوانیم چندین برنامه در سطح استان برگزار کنیم.
کد خبر 6099497