شهری با نذریهای عجیب
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۷۹۴۱۰
در این شهر هیچ فرد غیرمسلمانی کافر خطاب نمیشود و حتی، مسیحیان نیز با عنوان مردمان خارجی یاد میشوند؛ زرتشتی و یهودی و مسلمان در مجاورت هم خانه دارند و عقیدهی اصلی همگان بر پایهی فرهنگ نوعدوستی و رعایت حقوق بشر است.به گزارش بلاغ،اینها بخشی از سخنان امیر رضا وزیری، هنرمند یزدی و از پیشکسوتان حوزه گردشگری این دیار است که در قالب خاطراتش از گذشتههای نه چندان دور این کهنشهر و مردمانش بیان میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وزیری در گفتوگو با خبرنگار ایسنا پیرامون حال و هوای آن دوران به خاطراتش از زمان کودکی و قدم زدن با پدر در کوچه و خیابانهای کاهگلی شهر یزد اشاره و آن را این گونه توصیف میکند: «دستم را محکم گرفته بود و با گامهای مردانهاش هم قدم شده بودم، البته گاهی هم ناگزیر مجبور به دویدن همراهش میشدم. پدر با کت و شلوار اتو کشیده، کفش براق واکس زده و کلاه مشکی دور دار بر سر، گام برمیداشت و یقه پیراهن سفیدش را مرتب میبست، گویی در یک چشم به هم زدن پوشش مردان اصیل یزدی را به رخ همگان میکشید. »
وی در ادامه راجع به ادب و احترام یزدیها نیز این چنین میگوید: «گاهی با سلام و احترام و احوالپرسیهای گذرا و دست به سینه شدن و حالتی نیمه تعظیم در مقابل رهگذران از الفاظی مانند «ارادتمندم» و «سایه شما مستدام» استفاده میکنند و به مسیرش ادامه میدهند؛ ما هم از کوچههای کاهگلی بازارچهی محلهی قدیمی زرتشتیها میگذریم، محلهای که در آن، برخی از زنان رهگذر با پوشش و لباس غیرمعمول و چادرهای گلدار و خوشرنگی که بر سر پیچده و تا زیر زانوهایشان آویزان است جلوتر سلام میکنند.
پدرم میگوید «آنها زنان زرتشتی هستند که اصالت ایرانی و دیرینهای دارند، زنانی مهربان، با ادب، درستکار، نجیب، با اخلاق و آرام هستند و قرنها در این شهر و در کنار ما مسلمانان زندگی دوستانهای دارند.»
وزیری از قول پدرش اضافه میکند: در این شهر هیچ فرد غیرمسلمانی کافر خطاب نمیشود و حتی، مسیحیان نیز با عنوان مردمان خارجی یاد میشوند.
او صحبت جمعهای مردانهی یزدیها را نیز محدود به تشریح حال همشهریان میداند و باز هم از قول پدرش این گونه توصیف میکند:" در جمعهای مردانه اغلب حرف از این است که فلانی وضع مالی خوبی دارد و خیرمند است و مومن."
وی با بیان این که گاهی نذرهای عجیب مردمان یزد هم در این جمعها نقل محفل میشده است، تصریح میکند: مثلاً عنوان میشد که فلانی مقداری پول نذر کرده تا سنگهای سر راه مردم را که در تاریکی شب باعث زمین خوردن آنها میشود، جمع کنند. البته نذرهای فرهنگی عجیبتری هم ادا و نقل میشد که برای این مردمان جای تعجبی نداشت.
این هنرمند پیشکسوت یزدی از حال و هوای مهردوستی و مهربانی و صمیمیت گذشته این دیار تفتیده نیز میگوید و بیان میکند: «گاهی از میدان خان و از زیر بازارچه که میگذشتیم حتی جز در ایام سوگواری نیز آوای دستههای سینهزنی و روضهها، طنین میانداخت. گاهی هم مردی با شال سبز رنگِ پیچیده بر سر، نزدیک میشد و با پدر صمیمانه حرف میزد؛ از کنار دیگها و ظروف مسی و آن سر و صدای کوبهها و چکشها که میگذشتیم، وارد مغازهای میشدیم و در کاسههای سفالی میبدی، فالوده میخوردیم.»
وی در ادامه ذکر خاطراتش از آن دوران، ادامه میدهد: «یخهای سرد داخل کاسههای فالوده را در دهان نگه میداشتیم، انگار همان یخها و برفهای کوهستانی سردخانه طزرجان بود که مرد فالودهپز داخل کاه و گونی پیچیده و نگهداری میکرد. »
این هنرمند یزدی دست خیر یزدیها و اندیشهی نیکی که پشت هر اقدامی داشتند را از گذشته این گونه توصیف میکند: «یزدیها در امور خیر همیشه شریک بودند و دستشان به کارهای خیر زیادی میرفت. دارندگان، آبانبارهایی برای رفاه حال مردم میساختند و گاهی براساس باورهای اشتباه در آن زمان، دو شیر آب نصب میکردند تا زرتشتیان نیز بتوانند از آن آب استفاده کنند. »
وزیری در مورد فرهنگ صرفهجویی یزدیها نیز تصریح میکند: «آن روزها مردم یزد، پشت بامهای گلین خانههای خود را آب پاشی میکردند تا شب هنگام، تشکهایشان را بر آن پهن کنند و در خنکای شبهای کویر بخوابند. البته غروبها که کمی از آبپاشی میگذشت، عطر خوش آب و گل مانند عطر کاهو و سنکنجبین یزدیها در فضای خانه میپیچید.»
وی در بخش دیگری از خاطراتش از دوران قدیم اضافه میکند: «خانههای یزدیها همیشه مرغ و خروسهایی هم داشت تا از تهماندههای غذای سفره اهالی خانه استفاده کنند. خلاصه که در این شهر چیزی دور ریخته نمیشد و حتی باران هم بیهوده در گل فرو نمیرفت. »
وزیری با بیان این که حیواندوستی در خون مردم یزد است، میگوید: « آن روزگار تمام کوچههای شهرمان گربه داشت، سگها نیز در برخی از کوچههای شهر پرسه میزدند و من که همیشه قران بدست به خانهی «ملا منّور» برای یادگرفتن قران میرفتم، این سگ و گربهها را نظاره میکردم و گاهی هم میترسیدم.»
او ادامه میدهد: خیرمندان یزدی به فکر همین سگ و گربههای کوچههای شهرشان نیز بودند به طوری که به خاطر دارم که پدر هم میگفت، یک مرد خوب که تجارتش روبهراه بوده و دستش به دهانش میرسد، نذر کرده و افرادی را فرستاده تا هر روز آشغال گوشت و استخوان از قصابی بگیرند و به سگ و گربههای ولگرد بدهند.
وزیری خاطرنشان میکند: «حتی حکایت بادگیرها هم این گونه است که این سازههای دربردارنده فرهنگ و تمدن مردم یزد، آغوششان به سوی پرندگان باز است به طوری که زمان ساختن بادگیر، صاحبان آنها سفارش میکردند تا نوعی ظرف سفالی در کف بام کوچک بادگیر برای ذخیره آب باران نصب شود تا پرندگان برای رفع تشنگی از آب درون این ظروف استفاده کنند. »
این هنرمند یزدی تاکید میکند: «هنوز هم در این شهر جهانی، زرتشتی و یهودی و مسلمان در مجاورت هم خانه دارند و عقیدهی اصلی برپایهی فرهنگ نوع دوستی و رعایت حقوق بشر محسوب میشود. مردمانش به همه احترام میگذارند و حتی برای حیوانات و طبیعت نیز ارزش قائل هستند.»
منبع: بلاغ مازندران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۷۹۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله مرتضوی: «حفظ نظام» به معنای نظام عام اجتماعی است؛ نه نظام سیاسی
استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه نظام اجتماعی بدون تمایزات حفظ نمیشود، گفت: در استنادهای فقها قابل توجه این است که بر خلاف معنای خاص حفظ نظام در ادبیات سیاسی معاصر که عبارت از نظام سیاسی و حکومت است، فقهای ما در قریب به اتفاق موارد این مفهوم را به عنوان قاعده عام و شامل و در معنای نظام عام اجتماعی، و البته گاهی هم خرده نظامهای اجتماعی مثل نظام خانواده، به کار برده و مثلا میگویند اگر چنین نباشد نظام خانواده یا اقتصاد به هم میریزد. عمده مسأله نظام عام اجتماعی یا خرده نظامهای اجتماعی است؛ نه نظام خاص سیاسی. اگر هم گاهی درباره نظام سیاسی گفته شده، در راستای همان حفظ نظام عام یا خرده نظامهای اجتماعی است.
به گزارش خبرنگار جماران، آیتالله سید ضیاء مرتضوی در جمع فارغ التحصیلان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در خصوص اینکه «آیا حفظ نظام اوجب واجبات است؟» گفت: وقتی که از عنوان «حفظ نظام» سؤال میشود، اولین پرسش این است که مقصود از «نظام» چیست؟ آیا منظور نظام عام اجتماعی است یا برخی خرده نظامها مثل نظام سیاسی، اجتماعی، امنیت یا بهداشت که در جامعه وجود دارد؟ آنچه از گذشته در فقه ما یا برخی علوم اسلامی مطرح بوده، نظام عام اجتماعی است؛ که البته با تعبیرهای مختلفی از آن نام برده میشود. اما در ادبیات سیاسی سالهای اخیر، آنچه با این عنوان به ذهن متبادر میشود، این عنوان عام نظام اجتماعی نیست بلکه نظام خاص سیاسی و اشاره مستقیم به حکومت هست.
استاد حوزه علمیه قم افزود: متأسفانه گاهی در اظهارنظرها بین این دو عنوان خلط میشود که نوعا هم بی توجه و از سر قصور است؛ ممکن است کسانی هم با توجه جای همدیگر به کار ببرند و مثلا آنچه در فقه برای نظام عام اجتماعی آمده را در برخی اهداف نظام سیاسی استفاده کنند. حفظ نظام در معنای عام اجتماعی یک اصل و قاعده عقلی است که در مسائل مختلف علوم مورد توجه هست. اما حفظ نظام سیاسی هر اندازه هم مهم باشد، یک خرده نظام است که در راستای حفظ نظام عام اجتماعی کارآیی دارد.
وی اظهار داشت: بنده پژوهشی را از نیمه سال 96 شروع کردم و عنوانش «بررسی فقهی حفظ نظام و مسائل آن» است. پنج سال طول کشید و این کار یکی دو سال پیش تمام شده و زیر چاپ است. گاهی جلساتی هم در قم و غیر قم داشتهام که برخی ابعاد این موضوع را مطرح کردهام. آن چیزی که اینجا میخواهم مطرح کنم همین است که «آیا حفظ نظام اوجب واجبات هست یا نیست؟» هدفم از طرح بحث در اینجا یکی توضیح نظر امام خمینی(س) و دوم نقد برخی تعابیر است.
آیتالله مرتضوی تأکید کرد: حفظ نظام به عنوان قاعده و اصل در علوم چند دین محل توجه و استناد بوده؛ مخصوصا در فقه که موضوع بحث ما است. فلاسفه اسلامی و متکلمین در استدلال بر ضرورت نبوت و تشریع و نیز تأکید بر ضرورت وجود امام، رئیس صالح یا معصوم به ضرورت حفظ نظام استدلال کردهاند. چنانچه خواجه نصیر طوسی در شرح سخنی از ابن سینا به تفصیل درباره ضرورت عقلی نبوت، تشریع و وجود پاداش و کیفر بر مبنای نیاز انسان به زندگی اجتماعی و برخورداری از نظام اجتماعی سخن گفته است. یا جناب سید مرتضی علم الهدی پرهیز از اختلال نظام را مبنای ضرورت وجود امام در هر زمان شمرده است. مصادیق را برخی اشکال میکنند اما جایی ندیدهام که کسی بگوید حفظ نظام لازم نیست.
وی با تأکید بر اینکه نظام اجتماعی بدون تمایزات حفظ نمیشود، گفت: خواجه طوسی در اخلاق ناصری جامعه بشری را نیازمند تمایزات بشری شمرده و حتی در استدلال به ضرورت معاد هم به این قاعده استناد کرده است. موارد مختلفی در اصول فقه هم آمده که موضوع حفظ نظام به عنوان یک منبع و مستند مورد توجه قرار گرفته است. مثلا چرا ظواهر گفته انسانها حجت است؟ یکی از استدلالها این است که میگویند اگر غیر از این باشد، نظام اجتماعی به هم میریزد و اصلا سخن گفتن دشوار میشود و نظام مبادلات و تجارت پا نمیگیرد. حتی اخباریون میگویند نظام اجتماعی را نمیشود با شبهات اداره کرد.
استاد حوزه علمیه قم افزود: فقها از گذشته تا کنون نه تنها در ابواب و مسائل مختلفی از فقه به ضرورت حفظ نظام عام و کلان اجتماعی و حرمت اختلال در آن به عنوان قاعده عامی که مورد قبول همه است، نگاه کردهاند و نوعا در تعیین وظایف شرعی و تکالیف دینی مردم به آن استناد کردهاند، بلکه بر همین اساس برآوردن و انجام کلیه نیازهای اجتماعی را فتوای به وجوب میدهند و نیازهای اجتماعی ذیل عنوان «واجب کفایی» مطرح میشود و تمام اینها را «واجبات نظامیه» میگویند؛ یعنی واجباتی که مربوط به حفظ نظام کلان اجتماعی است و چرخ جامعه بر آن اساس میچرخد.
وی یادآور شد: در استنادهای فقها قابل توجه این است که بر خلاف معنای خاص حفظ نظام در ادبیات سیاسی معاصر که عبارت از نظام سیاسی و حکومت است، فقهای ما در قریب به اتفاق موارد این مفهوم را به عنوان قاعده عام و شامل و در معنای نظام عام اجتماعی، و البته گاهی هم خرده نظامهای اجتماعی مثل نظام خانواده، به کار برده و مثلا میگویند اگر چنین نباشد نظام خانواده یا اقتصاد به هم میریزد. عمده مسأله نظام عام اجتماعی یا خرده نظامهای اجتماعی است؛ نه نظام خاص سیاسی. اگر هم گاهی درباره نظام سیاسی گفته شده، در راستای همان حفظ نظام عام یا خرده نظامهای اجتماعی است.