لهستان، اسب تروای ایالات متحده برای نابودی وحدت اروپا
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۸۶۹۲۴
خرداد:علی بیگدلی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است: در شرایط کنونی مسئله تنش نظامی آمریکا با ایران بسیار دور از واقعیت است، چرا که وضعیت داخلی و سیاسی آمریکا در سایه تعطیلی یک ماهه دولت فدرال اجازه چنین اقدامی را به ایالات متحده و دونالد ترامپ نمیدهد. از سوی دیگر شاید شخصی مانند جان بولتون به شدت خواهان تنش نظامی با ایران باشد، اما دونالد ترامپ، علیرغم نمایش های ضد ایرانی تندی که دارد، اساساً تمایلی به تنش نظامی با تهران نداشته و نخواهد داشت و سعی خواهد کرد که بولتون را نیز کنترل کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماچی پرز میسلاو لانگ، معاون وزیر امور خارجه لهستان که روز دوشنبه هفته جاری در صدر هیأتی سیاسی به منظور مذاکره با سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه در ارتباط با کنفرانس ورشو که 13 و14 فوریه با همکاری مشترک لهستان و آمریکا برگزار خواهد شد، دیدار و گفتوگو کرد. اگر چه میسلاو لانگ در گفت وگو با رادیو زانسه از سازنده بودن این سفر و دیدار با عراقچی سخن گفت، اما برخی مواضع جاکیچ کژاپوتوویچ، وزیر امور خارجه لهستان بر خلاف گفته های معاونش از نیات واقعی پشت پرده ورشو در همکاری با واشنگتن علیه تهران خبر می دهد. اما سیاست یک بام و دوهوای ورشو در میزبانی نشست ضد ایرانی و دیدار با مقامات وزارت امور خارجه کشور مبین چه نکاتی است؟ دیپلماسی ایرانی برای پاسخ به سوال، گفت و گویی را با علی بیگدلی، استاد دانشگاه، نویسنده، کارشناس و پژوهشگر مسائل اروپا ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
در حالی که لهستان ۱۳ و ۱۴ فوریه میزبان نشست ضد ایرانی است، دوشنبه هفته جاری ماچی پرز میسلاو لانگ، معاون وزیر امور خارجه این کشور در صدر هیاتی سیاسی با سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه دیدار و گفت و گویی را در تهران انجام داده است. از دید شما این سیاست یک بام و دوهوای ورشو در میزبانی نشست ضد ایرانی و دیدار با مقامات وزارت امور خارجه کشور مبین چه نکاتی است؟
اساساً کشور لهستان در میان اروپای شرقی دارای یک ویژگی و اقتضائات خاص است که وضعیت این کشور را متفاوت از دیگر بازیگران این منطقه از اروپا میکند. در این راستا جنبش لخ والسا (سیاستمدار و دومین رئیس جمهور لهستان) که سودای جدایی از اتحاد جماهیر شوروی را داشت، سبب شد تا نزدیکی بسیار پررنگی میانه والسا و ایالات متحده آمریکا شکل بگیرد و با این مسئله، عملاً ورشو به یک تافته جدا بافته برای واشنگتن تبدیل شد. به واسطه همین نزدیکی لهستان به عنوان یکی از کشورهای اروپای شرقی، بیشترین و شدیدترین میزان اعتراضات را به سیطره کمونیسم شوروی در طول سال ها با تحریک ایالات متحده داشته است. لذا در سابقه و حافظه تاریخ سیاسی این کشور، جنبش های ضد روسی و ضد شوروی بسیار پررنگ است. در سایه این گسل ورشو از مسکو، لهستان در طول سال های اخیر همواره تکیه گاه خود را در کاخ سفید دیده است. پس در مجموع نکات مطرح شده لهستان هر کاری برای خشنودی و حضور ایالات متحده در کشورش انجام می دهد.مضافا از آن سو در طول سالهای اخیر جریانهای راست رادیکال نیز در اروپای شرقی به شدت پررنگ شده است که یقیناً لهستان نیز از این قاعده مستثنی نیست. اکنون دولت آندژی دودا با همین نگرش راست افراطی بیشترین همسویی را با سیاست های دونالد ترامپ دارد. مجموعه این شرایط سبب شد تا لهستان خود را میزبان نشست مد نظر ایالات متحده آمریکا بکند. اما از آن سو به واسطه حمایتهای بیدریغ ایران در خلال سال های جنگ جهانی دوم برای ورود بیش از 150 هزار مهاجرین لهستانی و نحوه برخورد ایران در آن زمان با این مهاجرین سبب شد تا خاطره بسیار خوبی در ذهن و خاطره لهستانی ها از ایران وجود داشته باشد. لذا اکنون ورشو برای تحت الشعاع قرار نگرفتن این مسائل و رفع پارهای از ابهامات، نگرانی و کدورت ها از بابت میزبانی نشست مد نظر کاخ سفید در حرکتی پیش دستانه، معاون وزیر امور خارجه خود را به تهران فرستاده است تا بتواند از یک سو مجری و میزبان نقش های دونالد ترامپ باشد و از سوی دیگر عواقب نشست 13 و14 فوریه ورشو با محوریت ایران بر روابط دو کشور را کاهش دهد.
در این سفر و دیدار ماچی پرز میسلاو لانگ، معاون وزیر امور خارجه لهستان بر این مسئله تاکید داشت که در کنفرانس 13و 14 فوریه محوریت نشست در خصوص پیشبرد صلح و امنیت در خاورمیانه خواهد بود و به هیچ وجه علیه هیچ کشوری از جمله جمهوری اسلامی ایران در این کنفرانس مطلبی مطرح نخواهد شد. آیا اساسا در سایه میزان و شدت وابستگی ورشو به واشنگتن چنین امکانی وجود دارد؟
همان طور که گفتم حضور ماچی پرز میسلاو لانگ، معاون وزیر امور خارجه لهستان تنها به دلیل تعدیل و کاهش عواقب نشست 13و 14 فوریه ورشو با محوریت ایران بر روابط دو کشور است و گرنه هیچ منطق و عقل سلیمی نمی تواند اظهارات معاون وزیر امور خارجه لهستان را بپذیرد. تمام مواضع لانگ در دیدار با عراقچی یک دروغ سیاسی و حضور او نیز یک حرکت عَبَث دیپلماتیک است، چون ورشو از خود اختیار عملی نداشته و ندارد که حال در سفر به تهران و دیدار با مقامات کشور عنوان کند که ورشور به ما ضمانت خواهد داد هیچ اقدامی علیه ایران در نشست فوریه روی نخواهد داد. اگر به قول آقای لانگ لهستان که معتقد است ایران به عنوان یکی از بازیگران مهم خاورمیانه، نقش مؤثری در شکلگیری تحولات منطقه دارد و لهستان از برگزاری کنفرانس ورشو تنها به دنبال آن است که به حل مشکلات منطقه غرب آسیا کمک کند، چرا از ایران در این کنفرانس دعوت نشد؟ چرا خود آقای لانگ در دستور کاری که از وروشو با خود آورده بود، تهران را به این کنفرانس دعوت نکرد؟ از سوی دیگر دقیقا همان روز ورود لانگ به ایران (روز دوشنبه) آقای جاکیچ کژاپوتوویچ، وزیر امور خارجه لهستان در اظهاراتی صراحتا هر دو موضع معاونش در ایران را زیر سوال برد. به عبارتی دیگر او (وزیر امور خارجه لهستان) پوچ و دورغ بودن سخنان لانگ را تایید کرد. چون وزیر امور خارجه لهستان دوشنبه عنوان داشت که برنامه کنفرانس ورشو به طور اخص به بررسی مسائل مرتبط با ایران و نقش مخرب تهران در خارومیانه می پردازد. از آن سو کژاپوتوویچ عنوان داشت که از ایران هم برای حضور در نشست ورشو هیچ دعوتی به عمل نمی آید، این بدان معنا است که یقینا نشست پیش رو، نه با رویکرد صلح در خاورمیانه، بلکه تلاشی برای تخریب وجهه ایران خواهد بود.
در سایه نکات شما خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز عنوان داشت که در نشست ورشو شرکت نخواهد کرد و مسکو نیز علیرغم دعوت رسمی به این نشست نخواهد رفت. آیا این عدم حضورها می تواند دستاوردهای نشست ورشو را تحت الشعاع قرار دهد؟
عدم حضور خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را نمیتوان موضعی جدی برای حمایت از ایران دانست، چراکه رسما ایشان عنوان داشتند به دلیل مشغله کاری و حضور در جلسه آدیس آبابا نمیتوانند در این نشست حضور پیدا کنند. از آن سو نیز باید عنوان داشت که خانم موگرینی با نگرشهای چپ، اساساً یکی از مخالفین سرسخت اقدامات جریانات راست رادیکال در اروپا مانند دولت لهستان است. اما در خصوص عدم حضور مسکو نیز باید عنوان داشت که روسیه هیچ گاه برای حمایت از ایران نبوده که در این کنفرانس شرکت نکرده است، بلکه عدم حضور نماینده ای از روسیه به دلیل رسمیت نبخشیدن به این کنفرانس است که در کنار مرزهای روسیه در حال برگزاری است. چرا که این اقدام میتواند کانون تحولات بعدی با گرایش های ضد روسی باشد. پس روسیه با علم به گرایش های به شدت پررنگ غرب گرایانه ورشو و شرکت نکردن در این نشست، اساساً احساس تهدید امنیت و نگرانی خود را نشان از حضور جولان آمریکا در نزدیکی مرزهایش داده است.
در خصوص دیگر اعضای کشورهای اروپایی به خصوص آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان تروئیکای قدرت اتحادیه اروپا می توان عنوان داشت که در نشست لهستان شرکت نخواهند کرد؟
ابتدا به ساکن هنوز سطح مدعوین در ان نشست به صورت کامل مشخص نیست. برخی معتقدند کنفرانس ورشو در سطح سران برگزار میشود و برخی هم معتقدند در سطح وزراء. اما به هر حال تاکنون مقامات سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان در خصوص حضور یا عدم حضور در این نشست صراحتاً موضعی اعلام نکرده اند. چنان که اعلام شده لهستان تمرکز خاصی را بر دیدار دو جانبه با جرمی هانت، وزیر امور خارجه بریتانیا معطوف کرده، چون یکی از سه کشور اروپایی حاضر در برجام است. لذا ورشو هر آن چه لازم است انجام میدهد تا نماینده ای از لندن در این کنفرانس حاضر باشد. از آن سو اگر چه هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان نیز تاکنون موضعی درباره حضور در نشست آتی نگفته است، اما به نظر می آید که برلین به شدت این نشست را دنبال خواهد کرد. همان گونه که ژان ایو لو دریان، وزیر امور خارجه فرانسه نیز خواهان رصد اقدامات و تصمیمات این کنفرانس است.
آیا می توان در سایه نکات شما عنوان داشت که لهستان اسب تروای آمریکا برای از بین بردن وحدت اروپا است؟
یقینا چنین است. علاوه بر گرایش بسیار پررنگ لهستان به ایالات متحده آمریکا و نیز شکلگیری جریانهای راست رادیکال و پوپولیستی در این کشور که همسویی بسیار زیادی با سیاستهای دونالد ترامپ دارند باید عنوان داشت که لهستان جزء معدود کشورهای اروپایی است که در آن جمعیت یهودیان بسیار زیاد است. لذا این کشور یقیناً علاوه بر ایالات متحده آمریکا، مجری برنامه های اسرائیل هم است. این یک واقعیت غیرقابل انکار است. پس این کشور در سایه این پارامترها یقیناً سعی خواهد کرد تا انسجام اتحادیه اروپا را مطابق با منافع و اهداف دونالد ترامپ از بین ببرد. از این رو لهستان به عنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا و نیز یکی از اعضای ناتو اکنون نقش اسب تروای آمریکا در قاره سبز را بر عهده گرفته است، حال این که عملکرد او تا چه اندازه موفق خواهد بود، بستگی به تحولات آینده دارد.
در مجموع نشست ورشو میتواند به اقدامی علیه ایران، مشابه با اقدام بوش در خصوص عراق منجر شود؟
اگر منظور شما اقدام نظامی است، من در این شرایط مسئله تنش نظامی را بسیار دور از واقعیت می دانم، چرا که وضعیت داخلی و سیاسی آمریکا در سایه تعطیلی یک ماهه دولت فدرال اجازه چنین اقدامی را به ایالات متحده و دونالد ترامپ نمیدهد. از سوی دیگر شاید شخصی مانند جان بولتون به شدت خواهان تنش نظامی با ایران باشد، اما دونالد ترامپ علیرغم نمایش های ضد ایرانی تندی که دارد اساساً تمایلی به تنش نظامی با تهران نداشته و نخواهد داشت و سعی خواهد کرد که بولتون را نیز کنترل کند. اتفاقا این مسئله حمله نظامی ایالات متحده آمریکا به عراق یک اشتباه بزرگ برای سیاست های ایالات متحده آمریکا بود، چون سبب شد یکی از بزرگترین دشمنان و موانع جمهوری اسلامی ایران یعنی صدام حسین از بین برود و به تبعش بستر برای افزایش نفوذ ایران در عراق شکل بگیرد. لذا اشتباه بزرگ تر ایجاد هرگونه تنش و درگیری نظامی با ایران خواهد بود.
برچسب ها: لهستان ، عراقچی ، ایران ، آمریکامنبع: خرداد
کلیدواژه: لهستان عراقچی ایران آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۸۶۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماکرون ۲ شرط را برای اعزام نیروهای فرانسوی به اوکراین ذکر کرد
رئیسجمهور فرانسه در مصاحبهای بار دیگر از احتمال اعزام نیروهای غربی، بهویژه نیروهای فرانسوی به اوکراین سخن گفت و ۲ شرط برای آن تعیین کرد.
یه گزارش ایسنا، امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه که در اواخر فوریه احتمال اعزام نیروهای غربی به اوکراین را مطرح کرده بود، با ذکر ۲ شرط عنوان کرد: در صورتی که مسکو از خطوط مقدم عبور کند و کییف آن را درخواست کند، میتوانیم این مساله (اعزام نیرو به اوکراین) را مطرح کنیم، اما امروز اینطور نیست.
او یادآور شد که پاریس قبلا پرسنل نظامی را برای «مبارزه با تروریسم» به کشورهای دیگر، بهویژه به منطقه ساحل آفریقا فرستاده بود.
به نقل از فرانس ۲۴، ماکرون در مصاحبه با نشریه «اکونومیست» اظهار کرد: رد کردن اعزام نیرو به معنای ناتوانی در آموختن درسهای ۲ سال گذشته است، در حالی که کشورهای ناتو ابتدا ارسال تانک و هواپیما به اوکراین را رد کرده بودند و سرانجام نظرشان را تغییر دادند.
ماکرون با اشاره به ولادیمیر پوتین گفت: همانطور که گفتم، من هیچ چیز را حذف نمیکنم، زیرا ما با کسی روبرو هستیم که هیچ چیز را کنار نمیگذارد. من هدف استراتژیک روشن دارم؛ نباید بگذاریم روسیه در اوکراین پیروز شود. اگر روسیه در اوکراین پیروز شود، دیگر در اروپا امنیت نخواهیم داشت. پس هیچ چیز نباید (از روی میز) حذف شود.
اما این موضع تا رسیدن به اجماع در اروپا فاصله زیادی دارد. پیشتر اکثر کشورهای اروپایی و همچنین ایالات متحده به وضوح از اظهارات وی فاصله گرفته بودند. ماکرون در ماه مارس مجددا تأیید کرده بود که عملیات زمینی در اوکراین توسط غربیها شاید در مقطعی ضروری باشد.
رئیسجمهور فرانسه میافزاید: من متقاعد شدهام که اگر اروپاییها یاد بگیرند که تواناییهای خود را بهتر هماهنگ کنند، اگر به تجهیز خود ادامه دهند، اگر صمیمیت استراتژیک خود را تقویت کنند، به لطف ناتو، ما در برابر روسیه اعتبار بیشتری خواهیم داشت.
وی با اذعان به قدرت سرمایهگذاری روسیه، اظهار کرد: ما به وضوح میبینیم که روسیه امروز، یکی از نقاط قوت آن، این است که میداند چگونه سرمایهگذاری زیادی کند و به دلیل اینکه پایگاه خود را سازماندهی کرده، تولید زیادی میکند. روسیه قدرت زیادی در دوام دارد که از نظر نظامی غیر قابل تحمل است.
وی در رابطه با اینکه آیا اتحادیه اروپا برای حفاظت از خود کافی نیست، گفت: من یک عملگرا هستم. من عمیقا به اروپا اعتقاد دارم. فکر میکنم که اتحادیه اروپا بهعنوان عنصری از قدرت نظامی تصور نشده است. اروپا باید به جغرافیای خود نگاه کند. در نگاه من اروپا باید منطبق بر زمانه باشد و در شور و شوقهای گذشته غرق نشود.
ماکرون در رابطه با اینکه اگر چتر هستهای ایالات متحده به طور کامل امن تلقی نشود، آیا فکر میکند فرانسه و بریتانیا به سلاحهای هستهای تاکتیکی و استراتژیک برای مدیریت تشدید بالقوه نیاز دارند، عنوان کرد: فرانسه همیشه استفاده تاکتیکی از سلاحهای هستهای را رد کرده است. دکترین ما آسیب غیر قابل قبول و نه جنگ هستهای محدود است. من نمیخواهم در مورد ضمانت آمریکا شک کنم. اما واضح است که این سوالی است که باید از خود بپرسیم. و به همین دلیل است که فکر میکنم منافع جمعی ما این است که در منطقی قرار بگیریم که در آن باید تا آنجا که ممکن است تکثیر سلاحهای هستهای را محدود کنیم.
رئیسجمهور فرانسه در مواجهه با این سوال که این ایده وجود دارد که ایالات متحده در شرایطی عقبنشینی کند و این میتواند در زمان ترامپ چشمگیر یا در دوران بایدن تدریجیتر باشد، گفت: اولا فکر میکنم اولویت ایالات متحده آمریکا خودش است و این طبیعی است. ما نباید بحران عمیق داخلی را که جامعه آمریکا تجربه میکند، دستکم بگیریم. ۱۰ سال بعد، در مواجهه با چالشها، ما اروپاییها باید خودمان را سازماندهی کنیم و باید خودمختارتر باشیم، از جمله در رابطه با آمریکاییها.
امانوئل ماکرون همچنین نسبت به ظهور «ناسیونالیستها» (میهنپرستان) و «پوپولیستها» در اروپا هشدار داده و معتقد است: آنها همه «بریگزیتکنندگان پنهان» هستند که با یک سخنرانی دروغ، اروپا را به گروگان میگیرند. آنها ابتدا ادعا میکنند که کشورشان را قویتر میکنند. آنها قرار نیست به شما بگویند که میخواهند (اروپا) را نابود کنند. اول خواهند گفت فرانسه خارج از اتحادیه اروپا اوضاع خیلی بهتر خواهد داشت.
انتهای پیام