داستان تلخ کانو؛ پنالتیای که برای ایران شیرین بود
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۹۰۳۰۲
تیم ملی عمان توسط کسی نقره داغ شد که به نوعی از همان روزهای ابتدایی شکل گیری فوتبال کشورش در کنار تیم ملی بود . او 16 سال حضور در تیم ملی را تجربه کرده بود اما شاید تلخ ترین روز فوتبالی او باید طوری رقم می خورد که در تاریخ فوتبال آسیا ماندگار شود.
به گزارش "ورزش سه"، آخرین دیدار تیم ملی ایران در جام ملت های آسیا در مقابل عمان شروعی به واقع عجیب داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
احمد کانو از نسلی از فوتبال عمان آمده است که به واقع شاهد تحول درفوتبال این کشوربوده است همان نسلی که روز به روز پیشرفت می کرد تا دیگر زنگ تفریح تیم های قدرتمند آسیایی نباشد.
اتفاقی که برای احمد مبارک کانو افتاد باعث شد او با جام ملت های آسیا وداع تلخی داشته باشد و این پنالتی از دست رفته سال های سال در ذهن اوهم چنان به عنوان یک خاطره بد باقی بماند. بازیکنی که بیش از 164 بازی ملی 33 سال سن دارد و حتی می تواند تا سال 2023 همچنان با قدرت به فوتبالش درسطح ملی ادامه دهد.
وی از سال 2003 که اولین بازی ملی خود را انجام داد تا به امروز 16 سال به طور مستمر در تیم ملی عمان حضور داشته وسرد و گرمی ها زیادی را چشیده است و به معنی واقعی کلمه او را می توان مرد تیم ملی عمان نامید.
شاید خود احمد کانو خودش واقف به این قضیه نباشد که وارد تاریخ شده است . او صاحب سریعترین ضربه پنالتی تاریخ جام ملت های آسیا شد همان پنالتی که درنهایت توسط احمد کانو از دست رفت تا ایران با شکست دو بر صفر عمان راهی مرحله یک چهارم نهایی جام ملت های اسیا 2019 شود.
شاید نکته جالب توجه بعد از اتمام بازی ایران وعمان اتفاق افتاد آن هم هجوم هواداران عمان بعد از حذف تیمشان مقابل ایران به صفحات شخصی او رفتند و به جای آنکه او را مورد عتاب و سرزنش کنند سعی کردند که به او دلداری بدهند تا ثابت شود صاحب چه جایگاه و منزلتی در فوتبال عمان است .احمد کانو که خودش تصور چنین واکنشی از سوی مردم کشورش نداشت تنها با به جا گذاشتن استیرخشش از همه عمانی ها عذرخواهی کرد اما مردم عمان او را زودتر از این ها بخشیده بودند.
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: تیم ملی عمان جام ملتهای آسیا 2019 عمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۹۰۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجراهای نوه آیتالله مدرس، معلم انشاء احمد مسجدجامعی
به گزارش مبلغ، خلاصه ای از یادداشت احمد مسجدجامعی درباره نوه آیت الله مدرس را در زیر می خوانید:
« در سالهایی که محصل مدرسۀ علوی بودم، آقای علی مدرسی، نوۀ دختری مرحوم آیتالله سید حسن مدرس، نمایندۀ علمای نجف در مجلس شورای ملی و بعدها نمایندۀ مردم اصفهان و تهران در همان مجلس، معلم انشای ما بود.
صورت و قامت بلند او با تصاویر جدش شباهت داشت و در رفتار او تفاوتی آشکار با دیگر آموزگاران دیده میشد. به روال آن سالها، بیشتر معلمان با کت و شلوار و کراوات و صورت اصلاحشده سر کلاس حاضر میشدند. دفتر معلمان در کنار اتاق مدیریت بود.
اتاق مشدی محمد، خدمتگزار مدرسه نیز در گوشۀ حیاط قرار داشت که هم برای معلمان چای میبرد و هم غذای دانشآموزان را گرم میکرد. در زنگ تفریح، آقای مدرسی کنار پنجرۀ بستۀ آن اتاق و روبهروی پرچم برافراشتۀ ایران میایستاد و ازآنجاکه قدی بلند داشت، پای چپش را تا میکرد و کف کفشش را به دیوار پشت سر تکیه میداد.
دیگر معلمانی که در حیاط کنار او میایستادند، آقایان فیض دبیر علوم اجتماعی، حاجفرج (سروش امروزی) داروساز و معلم شیمی و مهندس مجمریان دبیر جبر و مثلثات بودند. آقای مدرسی در مدرسه و هنرستان بزرگ صادق اسبق، رضاشاه سابق و امام جعفر صادق(ع) کنونی، روبهروی ایستگاه قدیم ماشین دودی در خیابان «گار ماشین» دیروز و ری امروز با آن بنای رفیع و زیبای قاجاری که خوشبختانه تخریب نشدهاست؛ نیز تدریس میکرد؛ البته نه انشا، بلکه علوم فنی و مهندسی و من یکبار، به محوطۀ هفتهکتاری آنجا که با صدها درخت چنار تناور و بناهای کارگاهی و کلاسها و تالارهای و زمینهای متعدد ورزشی و غیرورزشی به دست مهندسان اتریشی ساخته شده بود، رفتم و در تهرانگردی سالهای اخیر دوباره ازآنجا دیدار داشتم….
آقای مدرسی در سالهای مدرسه، کتابهایی هم برای مطالعه به ما میداد؛ ازجمله «بازیگران عصر طلایی» ابراهیم خواجهنوری که آن وقتها در بازار نبود و خودش هم دربارۀ مرحوم مدرس کتابی مفصل نوشته بود با عنوان «قهرمان ملی ایران». آقای مدرسی میگفت که جدش طبعی لطیف داشت.»
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901611