باهنر: نمایندگان مجلس مدیران هزینه هستند، مدیر منابع تولید نیستند
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۹۶۵۷۵
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: تمامی نمایندگان مجلس مدیران هزینه هستند، مدیر منابع تولید نیستند و به همین دلیل است که بودجه پوک میشود.
به گزارش ایسنا، محمدرضا باهنر در جلسه ماهانه انجمن اسلامی مهندسین با موضوع اقتصاد ایران، دیروز، امروز، فردا، اظهار کرد: ماه بهمن مصادف با سالگرد استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: علاقهمندم در جلسات دهه فجر، تلاشمان بر این باشد که کارنامهای از کارهای مثبت و خارق العاده که در نظام مقدس اسلامی رخ داده را ارائه دهیم. همچنین به خود متذکر شدم که چه خوب است در پایان چهل سال، یک تحلیل عالمانه و عادلانه از عملکرد نظام داشته باشیم.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین خاطرنشان کرد: امروز 70 درصد از شهروندان کشور ما کسانی هستند که بعد از انقلاب متولد شدهاند و سن آنها 40 و زیر 40 سال است. اگر قدرت تمیز و تشخیص را در حد کم، سن ۱۰ سال در نظر بگیریم آن موقع میتوان گفت که حدود 80 درصد شهروندان امروز ایران اسلامی، قبل از انقلاب را درک نکردهاند و به عقل و شعور خود در نظام جمهوری اسلامی رسیدهاند.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری بیان کرد: طبیعی است که این 80 درصد از شهروندان از ما سوال کنند که شما و نظام اسلامی برای ما چه کاری انجام دادهاید؟ حرف دوم این است که اگر انقلاب نبود چه اتفاقی رخ میداد؟
باهنر عنوان کرد: همچنین با نگاه به گزارش پیشرفتها، ممکن است سوال پیش آید که بعد از چهل سال همه کشورها و حکومتها کارهایی از قبیل ساخت جاده، دانشگاه و مدرسه و پیشرفت بهداشت و تغییر علم و فناوری، معاملات و بیزنسها انجام دادهاند و در ایران نیز بعد از چهل سال امری طبیعی است، اما سوال این است که ما چه کردهایم که دیگران انجام ندادهاند؟
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین تصریح کرد: بنده برای این سوال یک پاسخ کلی ارائه و یک آدرس میدهم و توضیح و تحلیل آن بر عهده خود شماست. قبول است ما کارهایی انجام دادهایم که تمام دنیا نیز آن را انجام دادهاند اما ظرف این چهل سال عدهای از کشورها از بین رفته و عدهای از کشورها بوجود آمدهاند، فرض کنید 200 کشور در دنیا وجود دارد و پاسخ من این است که رشد، پیشرفت، توسعه، رفاه و ... دارای شاخصهایی جهانی است و آماری که من میخواهم به آن استناد کنم، تولید مرکز آمار ایران، بانک مرکزی، دولت و مجلس نیست بلکه تولید آن در مجامع جهانی اعم از سازمان ملل، یونیسف، یونیدو، یونسکو، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و ... است.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری تشریح کرد: امروز عملکرد حکومتها و ملتها بر اساس شاخصهای رشد اقتصادی، میزان رفاه و مجموعه این پارامترها که شامل رفاه، توسعه و پیشرفت میشود، در پارامتر توسعه انسانی خلاصه میشود. توسعه انسانی دارای شاخههایی چون سطح بهداشت، سطح آموزش، سطح رفاه و سطح پیشرفت تکنولوژی و ... میشود و به طور کلی دارای هشت زیر شاخه است.
باهنر مطرح کرد: پاسخ ما به این شهروندان این است که ما در شاخص توسعه انسانی در دنیا در اوایل انقلاب رتبه 160 را داشتیم و امروز به رتبه 20 رسیدهایم و فکر میکنم با این حرف به این دو سوال پاسخ داده میشود. درست که همه کشورها تلاش کردهاند اما ما از 140 کشور دیگر تندتر، سریعتر و نتیجه بخشتر عمل کردهایم.
وی ادامه داد: پیشرفتهایی در فناوریهای نو که شامل هستهای، هوا فضا، بایوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادی میشود، داشتهایم. صنعت حدود 300 سال و خودروسازی 200 سال سابقه دارد، ولی عمر این فناوریهای نو حدود 50 سال است. اوایل انقلاب در رابطه با فناوریهای نو در کشور ما هیچ خبری نبود و صنعت نیز وضع خوبی نداشت، ولی در بعضی فناوریها همچون نانوتکنولوژی در دنیا رتبه چهارم را دارا هستیم.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: ما میخواهیم یک گزارش عالمانه و عادلانه ارائه دهیم. منظور از عالمانه این است که در آن اغراق، خلاف و غلو وجود نداشته باشد و عادلانه نیز به این معناست که نیمه پر و خالی لیوان را ببینیم؛ یعنی هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت گفته شود.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری یادآور شد: در سال ۱۲۸۵ شمسی یعنی ۱۵ سال قبل کودتا رضا خان، قیمت یک دلار در ایران یک و نیم ریال، در سال ۱۳۲۰ به ۱۵ ریال، در سال ۱۳۲۶ یعنی بعد جنگ جهانی دوم به ۲۰ ریال، در سال ۱۳۳۲ یعنی بعد از کودتای 28 مرداد به ۳۵ ریال، در دولت منصور تا زمان سقوط رژیم طاغوت به ۶۸ ریال، در اواخر بنیصدر به ۳۰۰ ریال، دهه ۶۰ به 1500 ریال، دهه هفتاد به ۴۵۰۰ ریال، دهه هشتاد به ۱۰ هزار ریال، اوایل 90 تا 92 یعنی قبل از دولت یازدهم به ۳۰ هزار ریال و امروز به ۱۱۰ هزار ریال رسیده است. این ارقام چه معنی دارد؟
باهنر بیان کرد: علت اینکه من این مسیر را گفتم این بود که به یک نتیجهگیری سیاسی برسم؛ یعنی نباید یقه روحانی، احمدینژاد، خاتمی و مرحوم هاشمی رفسنجانی را بگیریم و بگوییم که شما مقصر هستید، خیر همه ما مقصر هستیم؛ اگر این روند را به صورت منحنی رسم کنیم در بعضی از نقاط کمی بالا رفته و در بعضی نقاط کمی به پایین آمده ولی این اشکال در اقتصاد ما وجود دارد و آن این است که در کشور ما مصرف و خرج کردن بیش از درآمد است و این حرف شامل تمامی افراد از کمیته امدادیها تا دولت را شامل میشود.
وی افزود: قیمت پول ملی روز به روز ارزانتر میشود، البته عرض کردم این قرارداد است. چند وقت پیش بحث عوض کردن واحد پول ملی بود. واحد پول اهمیت زیادی ندارد، بلکه مهم حرکت است که چگونه انجام شود.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین خاطرنشان کرد: در کشور ما بعد از انقلاب در سالی 7 تا 10 میلیارد دلار درآمد نفتی و در سالی دیگر 120 میلیارد دلار درآمد نفتی وجود داشت، اما متاسفانه در زمانی که درآمد خوب و یا بد بوده وضع درآمد بسیار بده بوده، یعنی در هنگامی که دلار کمی داشتیم و زمانی که دلار زیادی داشتیم تورم نیز وجود داشته و این به چه معناست؟
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری عنوان کرد: از سال 1350 نفت به صورت پررنگ وارد اقتصاد ایران شد، یعنی اواخر دوران طاغوت که من در تهران دانشجو بودم قیمت مسکن در طی چهار سال 2.5 برابر شد، مثلا خانهای که در سال 50 حدود 200 هزار تومان بود در سال 55 به 500 هزار تومان رسید. این داستان همیشه وجود داشته است.
باهنر مطرح کرد: اگر فرض کنیم که در اقتصاد ما نفت وجود نداشت و 100 میلیارد دلار به جای فروش نفت، درآمد مالیاتی داشتیم، چه اتفاقی رخ میداد؟ شما 25 درصد متوسط مالیات را میگیرید یعنی اگر ما میخواستیم 100 میلیارد دلار مالیات دریافت کنیم باید 400 میلیارد دلار سود خالص بنگاه را داشته باشیم.
وی ادامه داد: برای اینکه بنگاهها 400 میلیارد دلار سود بدست بیاورند، اگر سود اقتصادی را 5 درصد در نظر بگیریم، باید 8 هزار میلیارد تومان تولید در کشور وجود داشته باشد. تولید در کشور ما به شدت کم و مصرف ما نیز بسیار عجیب و غریب است و این مشکل از مردم نیست بلکه از ما مسئولین است که به این شکل جلو رفتهایم.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین اظهار کرد: در بودجه سال 98 بحثی مطرح شد و عدهای از نمایندگان مطرح کردند که ما سالیانه 900 هزار میلیارد تومان سوبسید مخفی پرداخت میکنیم و بودجه دولت 400 هزار میلیارد تومان است. من این حرف را قبول نکردم و گفتم که اغراقآمیز است و این عدد را به ارز خارجی تبدیل کردیم و مشخص شد که ما سالیانه 70 میلیارد تومان سوبسید مخفی پرداخت میکنیم و این در حالی است که درآمد نفتی ما 40 میلیارد دلار است.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری خاطرنشان کرد: ما همین امروز که در خدمت شما هستیم اگر به دوران قبل از فشار بازگردیم، روزی چهار میلیون بشکه نفت تولید میکنیم و معادل پنج میلیون بشکه گاز تبدیل میکنیم و اگر گاز را انرژی نفتی تلقی کنیم روزی 9 میلیون بشکه نفت و گاز تولید میکنیم و همانطور که میدانید که از نظر ذخایر مجموع نفت و گاز در دنیا رتبه اول، گاز رتبه دوم و در نفت رتبه سوم الی چهارم را دارا هستیم، ولی حداکثر 3.5 میلیون آن را میفروشیم یعنی روزی 5.5 میلیون بشکه نفت و گاز را آتش میزنیم.
باهنر با بیان اینکه آیا تولید و مصرف سوخت در ایران منجر به تولید میشود یا خیر، تصریح کرد: بسیاری از کشورها افتخار میکنند که مصرف انرژی بالایی دارند زیرا تولید بالایی دارند و با توجه به تولید ناخالص داخلی دنیا قیمت نفت را برای سال آینده پیشبینی میکنند، یعنی مصرف انرژی ارتباط مستقیمی با تولید دارد.
وی اضافه کرد: در کشور ما این 6 میلیون بشکه نفت نه تنها سبب تولید نمیشود، بلکه رفاهی را ایجاد نمیکند و تبدیل به آلودگی هوا، تصادفات جادهای و ... میشود.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین تایید کرد: ما در شدت مصرف انرژی رتبه سوم را دارا هستیم، یعنی ایران با جمعیت 80 میلیون نفر با چین یک میلیارد و 780 میلیون نفری در مصرف انرژی برابر است. امروز تولید ناخالصی داخلی چین همان 8 هزار دلاری است که باید تولید کنیم تا 100 میلیارد دلار درآمد داشته باشیم و تولید ناخالص داخلی ما 400 دلار است. یعنی 20 برابر کشور ما تولید دارد و میزان جمعیت آن نیز 20 برابر است و سطح چین نیز بسیار بزرگتر است، اما در مصرف انرژی با کشور ما برابر است.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: من دنبال مقصر نیستم اگر بخواهم دنبال مقصر باشم اولین نفر من و امثال من مقصر هستیم. امروز مصرف انرژی در کشور ما وضعیت اینچنینی دارد. آب در کشور ما در آستانه یک بحران است. وضعیت آبوهوایی تغییر یافته، زمین گرم شده و یخهای قطبی آب میشوند و فضاها تغییر میکند عدهای معتقدند که خشکسالی 10 ساله است و عدهای دیگر میگویند که مدت زمان خشکسالی طولانی تر است اما چیزی که مهم است این است که ایران در منطقه نیمه خشک قرار گرفته است.
باهنر با اشاره به اینکه آب به سه دسته شرب، صنعتی و کشاورزی تقسیم میشود، بیان کرد: نزدیک 90 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی است، بنده اقتصاد را به سه قسمت کشاورزی، صنعت و خدمات تقسیم میکنم. همچنین ادعای بزرگی دارم، اینکه تمامی بنگاههای اقتصادی فعال در کشور بالای 70 درصد مزیت منفی را تولید میکنند. یعنی مواد اولیه مورد استفاده آنان گرانتر از کالایی است که تولید میکنند.
وی اضافه کرد: از تولید هندوانه و گوجه فرنگی تا پالایشگاهها به این صورت هستند، به عنوان مثال علت فعالیت پالایشگاه آبادان برای جلوگیری از بیکار نشدن کارگران آن است وگرنه هر روز که این پالایشگاه تعطیل شود یک میلیارد تومان به نفع اقتصاد ملی است، یعنی نفت خام مورد استفاده آن گرانتر از بنزین، گازوئیل، نفت پوره و قیری است که تولید میکند.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین خاطرنشان کرد: چند روز پیش در رادیو خبری را شنیدم مبنی بر آنکه امسال 500 هزار تن هندوانه به مبلغ 95 میلیون دلار صادر کردهایم. هر کیلو هندوانه بین 200 تا 400 لیتر آب مصرف میکند. هندوانه در تهران کیلویی 1000 تومان است و به دست کشاورز 100 تومان رسیده و بقیه حاصل پول حمل و نقل و دلال و... است. امروز متوسط استحصال هر متر مکعب آب در کشور 10 هزار تومان است.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: اگر در اینترنت تولید ناخالص سرانه کشورها را سرچ کنید خواهید دید که رتبه کشور ما بیستم است ولی جالب است که همبستگی عجیبی پیدا خواهید کرد که هر کشوری تولید سرانه آن از 10 هزار دلار بالاتر است، سهم بخش کشاورزی در تولید آن کشور از پنج درصد کمتر است و بالعکس. یعنی دنیا به سرعت به سمت تولید خدمات و صنعت رفته است.
باهنر بیان کرد: استرالیا کشوری است که همه ما آن را به عنوان کشوری صد در صد دارای ظرفیت کشاورزی و دامپروری میشناسیم، اما سهم کشاورزی آن 4 درصد است و 96 درصد آن خدمات و صنعت است. کشاورزی در راس امور است ولی خدمات و بیزنس در دنیا متحول شده است.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین تاکید کرد: اگر من میتوانستم کاری انجام دهم، امروز کشت غرقابی در کشور را حرام میکردم؛ چرا که بیست سال الی چهل سال دیگر سوپر تانکرهایی که امروز نفت را جابجا میکنند، آب شرب را جابهجا خواهند کرد. آن وقت ما آب را اینگونه هدر میدهیم.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری با طرح این پرسش که چه کسی در مصرف سوخت مقصر است، اظهار کرد: چند وقت پیش یک نفر از وزیر نفت پرسید که چرا جلوی قاچاق سوخت را نمیگیرید، وزیر گفتند که در حال حاضر 2 میلیون و 500 هزار نفر قاچاقچی سوخت وجود دارد و استاندار سیستان بلوچستان گفته که خدا خیرتان بدهد دلار را گران کردید زیرا اشرار منطقه را رها کرده و بنزین میفروشند. بنزین در تمامی کشورهای اطراف ما به قیمت 10 هزار تومان به فروش میرسد.
باهنر تصریح کرد: سرانه تولید ما در کشور رتبه بیستم، توسعه انسانی رتبه 17، بهداشت رتبه سوم و در بحث فناوری واقعا به قول جوانان امروزی ترکاندهایم. ما همه این کارها را در حالی انجام داده ایم که مشکلات در کشور وجود دارد. حضرت امام(ه) فرمودهاند که باور قلبی دارم که هیچ مشکلی در کشور وجود ندارد که به دست ملت قابل حل نباشد. این شعار نیست بلکه واقعیت است.
وی اضافه کرد: ما در حال حاضر باید در کشور تصمیمات خطیری بگیریم. شما دولت را در نظر بگیرید مثلا آقای قاضی زاده هاشمی، وزیر خوبی بود اما اقتصاد سلامت را محاسبه نکرد و من روز اول گفتم که این کار محاسبه شده نیست و از یارانه بدتر خواهد شد.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین تصریح کرد: روز اولی که آقای روحانی رئیس جمهور شدند ما دیداری با ایشان داشتیم و بنده گفتم که دو خواهش از شما دارم، اول اینکه هر وزیر، استاندار و... که انتخاب میکنید در ابتدا به او بگویید که پول نداریم آیا میتوانی ثروت خلق کنی؟ امروز در دولت اگر 30 نفر وجود داشته باشند، 27 نفر میگویند که پول بدهید تا خرج کنیم و وزیر نفت و اقتصاد نیز تامین کننده درآمد هستند.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: تمامی نمایندگان مجلس مدیران هزینه هستند، مدیر منابع تولید نیستند و به همین دلیل است که بودجه پوک میشود. بودجه ما همچون کیکی است که ظاهرا 5 کیلو دارد ولی زمانی که بر روی ترازو قرار میگیرد یک کیلو و 200 وزن گرم دارد و زمانی که کسری میآورند بودجه متورم میشود.
باهنر در خصوص علت عدم ارائه راهکار توسط دولت برای حل مشکلات کشور اظهار کرد: حل مشکلات نیاز به یک اراده ملی همگانی دارد. امروز هر دانشآموزی که به مدرسه دولتی میرود سالانه سه میلیون تومان برای دولت هزینه دارد. کارمندان نیز وضعیت مالی بدی دارند.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین خاطرنشان کرد: برای کنترل مصرفی نیاز به کارهای مدیریتی و قیمتی داریم. بنده یک پیشنهاد به مجلس دادم که هر فرد اگر در سال 30 درصد کمتر مصرف کند، هیچ پولی بابت پول آب، برق و ... از وی گرفته نشود زیرا اگر 30 درصد در مصرف انرژی صرفه جویی شود سه برابر مبلغی که دولت از اشخاص بابت مصرف برق دریافت میکند، دولت سود خواهد کرد.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری بیان کرد: ما میتوانیم بعضی از فرمایشات امام همچون مجانی کردن برق و ... را عملی کنیم. امروز مجانی کردن برق عملی است و حتی به نفع دولت است. 1000 تومانی که بابت فروش بنزین گرفته میشود از قیمت حمل آن در داخل کشور کمتر است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری محمدرضا باهنر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۹۶۵۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روشهای عجیب برخی کاندیداها برای رأی آوردن
به گزارش «تابناک» به نقل از خبرآنلاین، «بودجههای فراوانی برای تخریبم صرف شد»، «فردی که لیست نمایندگانم پای صندوقهای رأی را داشت، بیدلیل دستگیر کردند»، و.... اینها بخشی از دلایلی است که محمود عباس زاده مشکینی در بررسی علت رأی نیاوردنش در انتخابات مجلس دوازدهم مطرح می کند.
او که چندی پیش مهمان «کافه خبر» خبرآنلاین بود، از روش های عجیب برای کسب رأی روایت کرده و می گوید؛«برخی کاندیداها در جشن عروسی مردم شرکت میکردند و رفتارهای داش مشتی داشتند یا به مردم میگفتند فرزند شما را استخدام میکنم، وام میگیرم و... از این روشها رأی جمع میکردند و یا برخی ده میلیاردی هزینه میکردند.»
عباس زاده مشکینی در بخش دیگری از این گفتگو معتقد بود عملکرد مجلس یازدهم مثبت بوده و به عملکرد خودش هم نمره ۱۱ می دهد، تاکید دارد؛« قانون انتخابات مجلس ضعیف است و همان اصلاحیه مجلس نیاز به اصلاح دارد.»
این نماینده مجلس به ۱۰ الی ۲۰ نماینده ای نیز اشاره می کند که تاثیرگذاری زیادی بر وظیفه قانونگذاری مجلس دارند و می گوید؛«بعد از انتخابات مجلس دوازدهم در سایت شخصی در واکنش به راه پیدا نکردن یکی از نمایندگان اظهار تأسف کردم و گفتم حیف است که این نماینده به مجلس نیامد زیرا...»
در ادامه بخش اول گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با محمود عباسزاده مشکینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس شورای اسلامی را میخوانید:
*آقای عباسزاده مشکینی! شما در انتخابات مجلس یازدهم که مشارکت بالایی نداشت، با بیش از ۴۰ درصد آراء وارد مجلس شدید اما در این دوره رأی مردم حوزه انتخابیه را بدست نیاوردید، فکر میکنید علت چیست؟
شرایط انتخابات مجلس دوازدهم با دورههای قبل از جهات مختلفی متفاوت بود. به این معنی که اتفاقی که در مشکین شهر افتاد تقریباً در اکثر حوزههای انتخابیه افتاد و از نمایندگان استان اردبیل که ۷ نفر بودیم، هیچ کدام از نمایندکان شهرستانها به مجلس راه پیدا نکردند که در این قضیه عوامل مختلفی دخیل است.
عمدهترین بحث به عملکرد کلی دولت در انتخابات برمیگردد، به این ترتیب که در شهرستانهای کوچک مردم خیلی تفاوتی میان عملکرد قوای مختلف مشاهده نمیکنند. حتی در بعضی از شهرها مردم انتظارات از قوه قضائیه را هم در قالب دولت مطرح میکنند، برای مثال فرد دادگستری را به عنوان نهاد دولتی ارزیابی میکند، بنابراین مردم همه را یک چشم میبییند و قالب انتظارات از حاکمیت در شهرستانها از نماینده مجلس است که دلایل ساختاری و عرفی دارد که البته بخشی از آن هم متوجه عملکرد رسانهها است.
کما اینکه چند سال پیش به کسی گفتم اگر مجلس قوی میخواهید باید شما کار کنید که مردم نماینده و مجلس قوی را بشناسند. نماینده قوی در شهرستانها از نگاه بسیاری، به معنای داشتن قدرت لابیگری بالا است به این معنی که از طریق لابی چند نفر را به عنوان مدیرکل در قسمتهای مختلف بگذارد. این افراد بعداً در انتخابات به واسطه برای آن نماینده از مردم رأی میگیرند البته منظور این نیست که از طریق جعل رأی میگیرند بلکه اقناع میکنند. لذا از منظر افراد تاثیرگذار بهترین نماینده مجلس این است که برای برخی افراد ذینفع رایزنی کند.
حدود ۱۰ الی ۲۰ نمایندگان در حوزه قانونگذاری که وظیفه اصلی مجلس است، فعال هستند
در حال حاضر ۵،۶ نماینده در مجلس داریم که در فرآیند قانونگذاری بر روی بیش از ۵۰ درصد مجلس تآثیرگذار هستند. این چند نماینده طرحها را میخوانند و ذیل تبصرهها، مادهها و پیشنویسها پیشنهادات مختلف میدهند، از سوی دیگر حدود ۱۰ الی ۲۰ نمایندگان در حوزه قانونگذاری که وظیفه اصلی مجلس است، فعال هستند و بقیه صرفاً رأی میدهند.
بنده بعد از انتخابات مجلس دوازدهم در سایت شخصی در واکنش به راه پیدا نکردن یکی از نمایندگان اظهار تأسف کردم و گفتم حیف است که این نماینده به مجلس نیامد، چراکه بنده از نزدیک مشاهده میکردم که در مجلس چه اقداماتی انجام میداد، شب نمیخوابید، همه طرحها و لوایح را میخواند و حضور فعال داشت اما این نماینده رأی نیاورد در صورتی که بسیار فعال بود.
عموماً مردم در این دوره از عملکردها در حوزه اشتغال و سفره و رفاه مردم و مسائل اجتماعی ناراضی بودند، بخشی از نارضایتیها متوجه ایجاد رفاه برای مردم بود. در مجموع دولت و رسانه ملی ما نتوانست زبان و ادبیات گفتگو با مردم را پیدا کند لذا میان مطالبات مردم و خط سیر قدرت شکاف ایجاد شد.
برخی کاندیداها با شرکت در عروسی یا وعده دادن وام رأی جمع می کنند
آنهایی هم که میخواستند کار کنند مشکل مهارتی داشتند، ما هنوز مهارت گفتگو با مردم را نداریم کما اینکه برخی مواقع روبروی مردم مینشینیم و با آنها صحبت میکنیم، در حالی که بهتر است کنار مردم قرار بگیریم و این همان مردم سالاری دینی است. در حال حاضر کماکان ادبیات از بالا به پایین و به سبک دولت- مردم است نه دولت-ملت. با وجود اینکه مقام معظم رهبری بر ارتباط هنرمندانه با مردم تأکید فرمودند اما هنوز این نکته هنوز جا نیفتاده کما اینکه مقولاتی نظیر منافع ملی نیز جا نیفتادهاند. البته در مشکین شهر اتفاق دیگری افتاد، بنده در این حوزه انتخابیه بیشترین رأی تاریخ را آورده بودم و شاید اولین کاندیدای مجلس بودم که به صورت گفتمانی رأی آوردم قبلاً شیوه این بود که داوطلب ارتباط عاطفی با مردم برقرار میکرد به عنوان مثال در جشن عروسی مردم شرکت میکردند و رفتارهای داش مشتی داشتند و یا به مردم میگفتند فرزند شما را استخدام میکنم، وام میگیرم و از این روشها رأی جمع میکردند و یا برخی ده میلیاردی هزینه میکردند.
مورد دیگر در مورد رأی نیاوردن بنده در انتخابات به این ترتیب بود که سالیان پیش در مشکینشهر در چند نهاد که مردم حرمت خاصی برای آن قائل هستند، انتظار داشتند بنده برخی افراد در آن نهادها بگذارم، به عنوان مثال یکی انتظار داشت که من او را به عنوان فرماندار معرفی کننم و برخی از مسئولیتهای خودم که نمایندگی است را به او بسپارم اما این کار را انجام ندادم.
علاوه بر این مسئول نهادی با من مشکل داشت که سالی ۲۰، ۳۰ مییلیارد تومان بودجه دارد بنابراین کل بودجه خود را صرف تخریب بنده کرد چراکه بنده با او مخالف بودم و اعتقاد داشتم این فرد نمیتواند استاندار باشد و من نمیتوانم سرنوشت مردم استان را به فردی بدهم که نمیتواند کار انجام دهد.
دیگران محافظهکاری کردند، تمکین کردند اما بنده به منافع مردم توجه کردم. البته حرف اخر را مردم میزنند کما اینکه فرد دیگری را انتخاب کردند و برای انتخاب آنها احترام قائل هستم و امیدوارم مسیری که انتخاب کردند به نفع خودشان و کشور باشد، همین ویژگی دموکراسی خوب است که فرد گاهی رأی میآورد و گاهی خیر.
یک نماینده پای صندوق های رأی نداشتم زیرا...
*در گذشته از تآثیرگذاری نمایندگان در انتصابات دولتی گفته میشد، آیا در حوزه انتخابیه شما این حالت بوده یا خیر؟
شاید در حوزه انتخابیه ما تاثیر گذاری نماینده بر انتصابات دولتی بیشتر از جاهای دیگر بوده باشد، کما اینکه کم کم در آینده مشخص میشود. طبیعتاً مسئولان و نهادها در شهرستانهای کوچک موثر هستند چراکه مردم دائم به این افراد مراجعه میکنند، لذا سوگیریها بیتاثیر نیست. برای نمونه حدود یکی دو روز قبل از انتخابات قرار بود یکی از فامیلها ما لیست نمایندگان بنده پای صندوقها را به فرمانداری بدهد و برای آنها حکم و کارت صادر شود که پای صندوق حاضر شوند اما از روز قبل از انتخابات این فرد را بازداشت کردند و تا امروز هم اعلام نکردند که جرم این فرد چه بوده و چرا بازداشت کردند، این فرد را صبح گرفتند وشب ساعت ۱۲ آزاد کردند لذا این لیست ۲۰۰ نفره که دست او بود به فرمانداری نرفت، در نتیجه بنده به عنوان نماینده مجلس و کاندیدای موجود یک نماینده پای صندوقهای رأی نداشتم، بعد به بنده میگفتند که فلان فامیل و فلان فامیل به شما رأی دادیم و این هم عکس رأی ما که نام شما را نوشتیم.
در این شرایط من در مورد رأی این افراد از چه کسی بپرسم؟ منطق ساختاری ایجاب میکند که اعتماد کنم و اعتماد کردم اما نماینده بنده که باید به او اعتماد کنم در آنجا حضور نداشت بنابراین مجبور هستم، کوتاه بیایم و منافع شخصی را فدای منافع ملی کنم.
در حقیقت با توجه به اینکه برخی از افراد نهادهای موثر در انتخابات که هم ریش دارند و هم تسبیح، احساس تکلیف کرده بودند و به نوعی عمل کردند که منافع ملی در شرایطی که با منافع آنها سازگار نیست ، موضوعیت ندارد.
رأی کارگری که ۷ فرزند دارد، تحت تاثیر کمک مالی می تواند قرار گیرد
بنده معتقد هستم در جایی که مردم به شاخصهایی از رفاه نرسیدند دموکراسی در آنجا به راحتی محقق نمیشود برای نمونه پدری که کارگر فصلی است و ۷ فرزند دارد، اگر رأی او تحت تاثیر کمک مالی است که میتواند یک هفته معیشت او را تأمین کند، مقصر نیست.
در هر صورت ابتدا باید نیازهای فیزیولوژی افراد تأمین شود و سپس در مورد آزادی و دموکراسی صحبت کرد. وقتی دغدغه کسی نان شبش است و در زندان تأمین معیشت است، آزادی بیان و انتخاب مطالب اول او نخواهد بود. البته بعد از انقلاب مسیر کشور رو به جلو است و اتفاقات خوبی افتاده و به همان میزان مطالبات مردم افزایش پیدا کرده اما چانچه به دنبال تحقق مردم سالاری دینی هستیم باید به مقدمات و بستر آن توجه کنیم و بر همین اساس برنامهریزی کنیم.
*برخی نمایندگان مدعی بودند که به دلیل نفوذ وزارت کشور ردصلاحیت شدند، با توجه به اینکه پیش از این در وزارت کشور مسئولیت برعهده داشتید، چه پاسخی به این ادعا دارید؟
بنده در دوره گذشته رئیس هیئت نظارات بر انتخابات شوراها بودم اما انتخابات شوراها با انتخابات مجلس متفاوت است برای مثال در انتخابات شوراها گفتند که هر کسی را که نهادهای پاسخگوی استعلام و مراجع امنیتی و نظارت تایید کنند، هیئتهای نظارت باید تأیید کنند و اگر مراجع مذکور او را رد میکنند باید توسط هیئت نظارت رد شود، بنابراین نظارت در انتخابات شوراها استصوابی بود و دست هیئتهای نظارت بسته بود.
اما در انتخابات مجلس نظرات شورای نگهان استصوابی است به این معنی که میتواند پاسخ مراجع استعلام را لحاظ کند یعنی الزاماً تابع آن نیست و نظارت استصوابی یعنی همین. در هر صورت طبق ساختار سیاسی و قانونی شورای نگهبان فصل الخطاب است و با توجه به شناختی که بنده از اعضای شورای نگهبان دارم، مطمئن هستم که طبق موازین شرعی این اقدام را انجام دادند. اما اینکه ملاحظات دیگری در نظر شورای نگهبان درباره داوطلبین صد در صد منتفی باشد، هم نیست.
قانون انتخابات ضعیف است
آنچه ما از شورای نگهبان و هیئتهای نظارت انتظار داریم حداکثر دقت و بستن راههای نفوذ است که این موارد در زمره اصلاح ساختار انجام میشود کما اینکه از نظر بنده قانون فعلی انتخابات مجلس ایرادات اساسی دارد به این معنی که با قانون حقوقی و قانونی فاصل دارد.
لذا قانون هم ضعیف است. در مورد اصلاح قانون انتخابات مجلس وضعیت به این ترتیب بود که برخی از مواد تصویب شد و بعد از تصویب متوجه شدیم چه اشکالی داشته است لذا قانون خوبی نیست. این در حالی است که نظام جمهوری اسلامی به دنبال برگزاری انتخابات سالم است.
بنده قبل از اینکه از هیئتهای نظارت به عنوان مجری گلایه کنم از خود مجلس انتقاد میکنم که قانون انتخابات فعلی که محصول همین مجلس است با یک قانون خوب و منطقی فاصله فراوانی دارد. در هر صورت قانون خوب قانونی است که با شاخص روشن محقق شود، وقتی طرف رد شد، این را به راحتی بپذرید نه اینکه بسیاری از ردشدگان اعتراض کنند. در مجموع بنده بر این باور هستم که اصلاحات در جمهوری اسلامی باید در مسیر حرکت رو به جلو انجام شود و اگر به این نتیجه برسیم که اگر اصلاح و نقد ما این حرکت را متوقف کند، خیانت میدانم.
*علاوه بر شما بسیاری از نمایندگان نسبت به اصلاح قانون انتخابات مجلس انتقاد کردند، در چنین شرایطی این سوال مطرح می شود که وقتی اکثر نمایندگان منتقد هستند پس چه کسانی یا جریانی کار اصلاح قانون انتخابات را انجام داد؟
واقعیت تلخی در مجلس شورای اسلامی وجود دارد، به این ترتیب که در مجلس برخی از موضوعات مطرح میشوند آن وقت جریان سیاسی و رسانهای روی آن سوار میشوند و آن کار را به عنوان میزان انقلابیگری جا میاندازند. برای مثال لایحهای به مجلس میآید برخوردها و نگاهها به نحوی میشود که هر کس با این قانون مخالفت کرد، خرده شیشه دارد، در نتیجه برخی از نمایندگان به لاک محافظهکاری میروند و چیزی بروز نمیدهند. درمورد قانون انتخابات هم تقریباً چنین فضایی در مجلس شکل گرفت و یا در بحث مدیریت فضای مجازی و یا حجاب وضعیت به همین ترتیب بود. این در حالی است که در چنین طرحها و لوایحی محل نگرانی از آینده نیست، بلکه باید باز شوند و اقدام کارشناسی در این مورد صورت بگیرد.
رئیس جمهوری ۶ ساله بهتر از رئیس جمهوری با دو دوره ۴ ساله است
*شما به این نکته اشاره کردید که در مورد اصلاح قانون انتخابات فضا به نحوی بود که نتوانستم مخالفت کنم...
نه من نتوانستم و نه بقیه، البته من فردی که هر جا باشد مخالفت خود را اعلام میکنم. منظور بنده حرکت عمومی مجلس است. در همین راستا یک نمونه را مطرح میکنم، اوایل کار مجلس یازدهم که فراکسیونها در حال شکلگیری بودند بنده پیشنهاد تشکیل فراکسیون نمایندگان تک دورهای را دادم.
بنده به این دلیل چنین پیشنهادی را دادم که وقتی نمایندهای به دنبال رأی آوردن برای مجلس آینده است به گونهای حرکت میکند که مردم به او رأی بدهند، چنین فردی نمیتواند به مردم حوزه انتخابیه خود بگوید که وظیفه من قانونگذاری است، چراکه اگر چنین حرفی بزند مردم میگویند پس چرا شما را انتخاب کردیم؟! کما اینکه ۹۹ درصد مطالبات مردمی که به دفتر نمایندگان در حوزههای انتخابیه میرسد مربوط به وظایف نهادهای اجرایی است که همگی دخالت محسوب میشوند.
بنابراین پیشنهاد تشکیل فراکسیون نمایندگان تک دورهای را ارائه کردم که اولاً نماینده از رأی نیاوردن نترسد. البته این امر منحصر به نمایندگی نیست بلکه در مورد ریاست جمهوری هم صدق میکند کمااینکه جراحیهای بزرگ را در دوره دوم انجام میدهند. کما اینکه در حال حاضر به قیمت بنزین دست نمیزنند، در صورتی که به نظر بنده در هر دولتی برخی جراحیها باید در دور اول صورت بگیرد و بر همین اساس اگر رئیس جمهوری برای ۶ سال داشته باشیم خیلی بهتر از این است که دو دوره ۴ ساله داشته باشیم.
*این نکته که اشاره کردید فضای مجلس صدای مخالف را برنمیتابد...
برمیتابد اما ۲ سال دیگر میشنود (با خنده)... در کشوری زندگی میکنیم که رهبری حضور دارند و ایشان در دیدار با دانشجویان فرمودندحتی اگر کسی از نظر کارشناسی نظری متفاوت با نظر بنده داشته باشد، این فرد الزاماً مخالف ولایت فقیه نیست.
براساس همین دیدگاه رهبری بنده وقتی پیشنویس قانون احزاب را مینوشتم به همکاران گفتم در این مورد با همه چهرهها اعم از اصلاحطلب و اصولگرا مصاحبه کنند لذا هم با غلامحسین کرباسچی مصاحبه کردند و هم با بادامچیان چراکه ما قانون احزاب یک جریان را نمینوشتیم بلکه قانون همه احزاب کشور بود، منطق اصولگرایی ایجاب میکند در کارهای کلان و بزرگ منافع ملی در نظر گرفته شود.
قانونگرایی بزرگترین دستاورد دولت خاتمی است
*به نظر میرسد وقتی مواردی نظیر لایحه عفاف و حجاب، طرح صیانت و یا اصلاح قانون انتخابات در مجلس مطرح میشوند فضایی در مجلس شکل میگیرد که در این فضا عموماً صدای مخالف چندان اثرگذاری نخواهد داشت، قالیباف به عنوان رییس مجلس تابعی از این شرایط است و یا خودش هم از موافقان شکلگیری چنین فضایی در مجلس است؟
بنده قانونگرایی را بزرگترین دستاورد دولت خاتمی ارزیابی میکنم، هر چند این نکته نهادینه نشد و در چارچوب شعار باقی ماند اما طرح آن بحث خوبی بود. قانونگرایی بالاترین مصلحت هر کشور است که چند شرط دارد، اول اینکه قانون باید کارآمد باشد، ضمن اینکه اکثریت مردم آن را بپسندند، گاهی فرآیندی را تبدیل به قانون میکنیم که از نظر حقوقی قانون است اما چقدر میتوان آن را اجرا کرد؟ چه دستاوردی دارد؟ این مورد نیاز به بررسی اجتماعی، روانشاختی، سیاسی و ... را دارد.
قانونباید جامع، کامل و مانع باشد و پیوست اجتماعی و فرهنگی داشته باشد به این ترتیب مردم آن را بپسندند. چنانچه در بحث فضای مجازی میخواهیم قانون داشته باشیم که امکان دارد مردم نپسندند برای مثال در حال حاضر چند میلیون ایرانی عضو فلان شبکه اجتماعی هستند که از نظر قانونی در کشور مورد تایید هستند. بنابراین باید قانونی را تدوین کنیم که اجرا شود. بله کشور اسلامی است و تابلوی آن باید اسلامی باشد، همچنین یکسری اصول و سمبلهایی دارد که اینها باید حفظ شوند.
حتی زنانی که حجاب شل دارند هم دوست دارند همسرانشان غیرت داشته باشند
بنده بر این باور هستم که مردم ایران مسلمان هستند، قبل از انقلاب بسیاری تلاش کردند حجاب را در کشور جمع کنند اما نتوانستند. بنده ۷ خواهر دارم که ۶ نفر از آنها بزرگتر از بنده هستند و یک کلاس درس نخواندند اما آن یک مورد که بعد از انقلاب به سن تحصیل رسید، درس خواند.
آن ۶ خواهر دیگر به این دلیل درس نخواندند که مدارس اجبار میکردند دانشآموزان دختر حجاب نداشته باشند و پدرم اجازه نداد فرزندانش به مدرسه بروند لذا آنها را به مکتب فرستاد و همگی قرآن خواندند. در نتیجه مردم ارزشهای خود را حفظ کردند، بنابراین وقتی میخواهیم اقدامی انجام دهیم باید از این قبیل بسترها استفاده کنیم.
به نظر بنده در فرهنگ ایرانی و اسلامی مقومهای قویتری از قانون وجود دارد کما اینکه غیرت در کشور ما یکی از با فضیلتترین تعابیر است و زنان ایرانی از مردان با غیرت خوششان میآید، حتی زنانی که حجاب شل دارند هم دوست دارند همسرانشان غیرت داشته باشند. به نظر میرسد سر بندها مشکل داریم و باید آنها را اصلاح کنیم.
*بحث حجاب و صیانت را میتوان با پتانسیل مردم پیش بُرد؟
اگر قابل استفاده از پتانسیل مردم نباشد که فاجعه میشود حتی در درمان پزشکی هم همراهی بیمار اهمیت دارد. چرا منطق پزشکی در مورد امور اجتماعی رعایت نکنیم؟ مگر برای مردم قانون نمینویسیم؟ حتی مجری قانون و پلیس هم جزئی از مردم محسوب میشوند.
*اما در قضیه حجاب نه به صورت اجتماعی برخورد میشوند و نه فرهنگی، به نظر میرسد به نحو دیگری برخورد میکنند...
بنده معتفد هستم با استفاده از همان بسترهای موجود سیاسی، اجتماعی و دینی مردم حرکت کنیم، پاسخ مطلوب دریافت میکنیم. بدون مردم نمیشود کاری کرد. حجاب موردی است که بخشی از آن به مناسبات فردی شهروند برمیگردد جاده نیست که بگوییم میخواهیم از بیابان رد کنیم، بلکه قانونی است که میخواهیم در وجود مردم پیاده کنیم.
سفر استانی دور زدن سیستم و بیاعتمادی به آن نیست؟
*آقای عباسزاده پیش از این در جایگاه مدیریت سیاسی وزارت کشور فعالیت کردید، بسیاری بر این باور هستند که وزارت کشور بعد از انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ باید زمینه مشارکت حداکثری را فراهم میکرد اما عملاً این اتفاق صورت نگرفت، این اقدام وزارت کشور تا چه اندازه قابل پذیرش است؟
وزارت کشور ظرفیت بسیار بالایی دارد و از اسمش معلوم است، اداره کننده کشور. وزارت کشور معاونت سیاسی، شورای اجتماعی، علاوه بر این استانداران نیز نمایندگان وزارت کشور در استانها هستند. در مورد استانداران گفته میشود قدرت نهان در آن قابل قیاس با رئیس جمهور در تهران نیست چراکه در تهران در کنار رئیس جمهور دو قوه دیگر و نهادهای دیگر نظیر شورای عالی امنیت ملی حضور دارند اما در استان، استاندار رئیس شورای تأمین است و مصوبه این شورا برای رئیس دادگستری و دادستان قابل اجرا است، در صورتی که در تهران مصوبه جلسهای که رئیس آن رئیس جمهور است برای رئیس قوه مقنه یا رئیس قوه قضائیه مطاع نیست.
اما استانداران نمایندگان وزارت کشور هستند و فرمانداران در شهرستان همه کاره هستند، لذا وزارت کشور میتواند کشور را اداره کند و رئیس جمهور هم مسائل کلان و خارجی مدیریت کند و مشکلات سرِ بندها را آسیبشناسی کند. در حال حاضر برخی میگویند فلان دولت این مقدار به استانها سفر کرد. این دولت این اندازه به استانها سفر کرد، پس خوب است چراکه زیاد سفر کرد. البته امکان دارد برخی از دوستان به خاطر این نکته ناراحت شوند و به آنها بربخورد، چرا رئیس جمهور باید این اندازه سفر استانی داشته باشد؟ آیا این دور زدن سیستم و بیاعتمادی به آن نیست؟ اگر به این ترتیب است که باید سیستم را درست کرد که کار انجام شود.
مردمی بودن با شعار دادن نمیشود
بنده به دنبال توجیه نیستم که چرا رئیس جمهور این اندازه سفر استانی میرود؟ چرا این اندازه سیستم را دور میزنند؟ این مردمی بودن نیست، گاهی این اقدامات را به عنوان اقدامات مردمی یاد میکنند، اینکه کت و شلوار بپوشند، سورا ماشین شاسی بلند شوم و به فلان روستا بروم و بیایم پایین و بگویم بله شما زحمت میکشید، اینکه مردمی بودن نیست، مردمی یعنی اعتقاد، ارزشها، ماشینی که سوار میشوی، دغدغه، عروس و دامادت مانند مردم باشند، اینکه شما به نحو دیگری فکر کنید و مردم به شکل دیگری که نشانه مردمی بودن نیست، مردمی بودن با شعار دادن نمیشود، بخشی از مردمی بودن به ذات افراد برمیگردد اما این هم شیوه دارد، مردم میشناسند چه کسی مردمی است و چه کسی مردمی نیست تا جایی که اگر از مردم بپرسید کدام مسئول مردمی است، به شما میگویند.
برخی مسئولین بسیار شیک و تمیز هستند، وضعیت رفاه خوبی دارند اما واقعاً فکر مردمی دارند، به این ترتیب که وقتی حرف میزند مردم میگویند این مسئول دغدغه ما را دارد. این مسئول بین مردم هم نمیرود اما نیاز آنها را خوب میشناسد و برخی جاها به مردم حق میدهد و دردش درد مردم است.
چرا مرکز پژوهش های مجلس پاتوق منتقدین نباشد؟
به نظر من هیئت رئیسه در جریان اقدامات مجلس بیتأثیر نبود برای مثال چرا مرکز تحقیقات و پژوهشهای مجلس به همه مراکز تحقیقاتی مجلس متصل نشود؟ چرا این مرکز پاتوق منتقدین نباشد؟ امکان دارد منتقد ۹۹ تا فحش بدهد اما یک حرف درست هم بزند. اگر مخالف خیلی کوچک شود، مراقب حذف میشود ما که معصوم نیستیم لذا مراقب که بد نیست چنانچه اگر در مدرسه مراقب نباشد دانشآموزان تقلب میکنند. بنابراین مخالف یک نوع مراقب است، آدم قوی مخالف قوی دارد و اتفاقاً مخالف قوی آدم را قوی میکند چرا باید اینها را حذف کند؟ در حالی که پیامبری برای برخورد با مخالفینش از شیوه دیگری وارد میشود.
*اگر بخواهید به عملکرد مجلس یازدهم نمره بدهید، چه نمرهای میدهید؟
مجلس یازدهم ویژگیهای خوبی داشت که انصافاً نباید از حق بگذریم، کما اینکه بر روی معیشت مردم و نیازهای اساسی متمرکز شد. در این مجلس به اندازه همه مجالس قبل طرح ثبت شده است. در مجموع مجلس یازدهم مجلس کاری بود و خیلی هم کار کرد که ارزشمند بود اما آسیبهایی هم داشت که نمیتوان آنها را مشاهده نکرد.
نمره ۱۱ به عملکردم در مجلس میدهم
*به عملکرد خودتان در مجلس چه نمرهای میدهید؟
من هیچوقت از عملکرد خودم راضی نمیشوم اگر از عملکرد خودم راضی بودم، میرفتم بازنشسته میشدم. در این مجلس بنده بیشتر د رحوزه امنیت ملی و سیاست خاجی مشغول بودم و وقت خودم را صرف کارهای کلان کردم، البته در شهرستان هم کارهای بزرگ انجام دادیم کما اینکه اینکه در این ۴ سال به اندازه ۴۰ سال کار کردیم.
بنده ارتباط خوبی با اعضای کابینه دارم کما اینکه پیش از این با برخی از وزرای فعلی کار کردم و حتی تعدادی از اعضای کابینه نیروهایی هستند که بنده حدود ۲۰ سال پیش به سیستم دولت معرفی کردم، به این ترتیب که فرد را به وزارت کشور آوردم، فرماندار شد و بعد وزیر شد، با این افراد ارتباطات خوبی داشتم که در نتیجه آن در حوزه انتخابیه کارهای خوبی انجام شد.
از طرفی بنده بیشترین ارتباط را با رسانهها داشتم کما اینکه هیچ رسانه، مصاحبه و سوالی را رد نکردم و هیچ وقت نگفتم این سوال را از بنده نپرسید اما با این وجود باز هم از عملکرد خودم راضی نیستم.
*نگفتید چه نمره ای می دهید؟
نمره ۱۰-۱۱ می دهم.