توضیحات تهیه کننده فیلم سینمایی «به وقت شام» درباره تغییرات سند ملی سینما
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۵۰۶۸۰۰
محمد خزاعی از اعضای کمیته سه نفره بررسی سند ملی سینمای ایران ضمن اشاره به اینکه این سند به زودی به کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه میشود، گفت: سند ملی سینمای ایران، در حقیقت برمبنای اسناد بالادستی شامل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در آن وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشخص شده است، اصول و سیاستهای فرهنگی، وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی و اسناد برنامههای توسعه ۵ ساله جمهوری اسلامی ایران، تهیه و تنظیم شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی بیان کرد: در همین راستا و در این سند، به تولید محتوا، مشارکتهای عمومی، فن آوریهای روز، کارآمدی نظام نظارتی و به ویژه رکن اساسی سند ملی سینما یعنی مردم، صنوف و دولت سرلوحه این سند قرار گرفته است.
تهیه کننده فیلم سینمایی «به وقت شام» توضیح داد: سند ملی سینمای ایران در ۳ بخش تنظیم شده است که شامل بخش چشمانداز، سیاستها، نظارت و اجرا است که توسط کارگروهی که در کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد، تنظیم شده است.
وی تاکید کرد: پیش از این پیشنهادهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیسیون هنر و معماری و حتی صنوف سینمایی جمع بندی شده بود و با بررسی این نظرها و پیشنهادها در نهایت این سند آماده شد. هفته گذشته آخرین جلسه تنظیم سند در کمیسیون هنر و معماری برگزار شد و سند موردنظر به این کمیسیون ارائه شد تا در جلسه آینده نظارت اعضای کمیسیون هنر و معماری گرفته شود و در گام بعدی برای آماده سازی مقدمات آن برای ارائه به صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی آماده شویم.
خزاعی با اشاره به اینکه سند ملی سینمای ایران، کلیات سینما را در برمیگیرد و تمام اجزا، مصوبات و قانونهای آن در آینده بهعنوان ضمایم به این سند اضافه میشود، گفت: به این معنا که در حال حاضر سند ملی سینمای ایران مصوب میشود و در مراحل بعد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است تا قوانین و آیین نامههای داخلی و یا آییننامههای کلی که میخواهد مصوب کند، براساس این سند مدون کرده و در اختیار اهالی سینما گذارد.
وی تاکید کرد: در واقع سند ملی سینمای ایران در ۳ بخش طراحی شده که هر بخش موضوعهای مختلفی را در برگرفته است و شامل کلیات سینمای ایران است. این درحالی است که زمانی که نام سند ملی سینمای ایران به میان میآید همه به این فکر میکنند که تمام مصائب و مشکلات سینمای ایران که شامل توزیع، تولید، بخش بینالملل و غیره میشود قرار است در این سند حل شود. تاکید میکنم که سند معمولا کلیات را شامل میشود و بعد اجزا در آینده مشخص میشود.
ما تا امروز سندی در حوزه سینما در کشور نداشتیم، چنین اسنادی میتواند به عنوان اسناد توسعه فرهنگ به شمار رود که از اهمیت بسیاری نیز برخوردار است، برهمین اساس، سند سینما در دستور کار است، سند معماری به پایان رسیده و به زودی وارد تنظیم سند تئاتر و موسیقی خواهیم شدتهیهکننده فیلم «امپراتور جهنم» ادامه داد: آغاز فعالیت ما در کمیسیون هنر و معماری برای تنظیم سند ملی سینمای ایران، نزدیک به یک سال و نیم پیش بود. در مرحله اول اعضای شورایی که حضور داشتند نزدیک به ۶ ماه روی سند اولیه کار کردند و در این مدت مجموع پیشنهادهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره جواد شمقدری و حجتاله ایوبی مورد بررسی قرار گرفت. البته پیشنهادهای دوره حجتاله ایوبی متشکل از پیشنهادات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه سینما بود. در این میان پیشنهادهای شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مورد بررسی قرار گرفت.
وی تاکید کرد: در ادامه محمود اربابی به عنوان نماینده سازمان سینمایی به شورا دعوت شد تا برای آمادهسازی سند ملی سینمای ایران ما را همراهی کند. طی ۶ ماه اخیر، پرونده سند از لحاظ کارگروه سینمایی شورای عالی انقلاب فرهنگی بسته شد و به کمیسیون هنر و معماری ارائه شد تا بعد از ارائه نظرات این کمیسیون، این سند به صحن شورا ارائه شود و به تصویب برسد.
محمد خزاعی گفت: فکر میکنم در خرداد ماه سال ۹۸ مصوبه شورا درباره سند ملی سینمای ایران را داشته باشیم، البته این امر و تاریخ آن کاملا به شورای عالی انقلاب فرهنگی بستگی دارد، البته اگر شورا نظرات و پیشنهادهایی نسبت به این سند داشته باشد، دوباره برای بررسی به کمیسیون باز میگردد.
وی تاکید کرد: ما تا امروز سندی در حوزه سینما در کشور نداشتیم، چنین اسنادی میتواند به عنوان اسناد توسعه فرهنگ به شمار رود که از اهمیت بسیاری نیز برخوردار است، برهمین اساس، سند سینما در دستور کار است، سند معماری به پایان رسیده و به زودی وارد تنظیم سند تئاتر و موسیقی خواهیم شد.
این سینماگر بیان کرد: این سند در سینمای ایران میتواند به عنوان یک مرجع برای نهادها و سازمانهایی باشد که در حوزه سینما کار میکنند تا براساس آن تصمیمگیری نهایی صورت گیرد. اما تاکید میکنم که شکل اجرایی و آییننامههای اجرایی و نظارتی در آینده توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس سند موردنظر نوشته میشود و در صورت لزوم برای افزودن موارد خاص، سند دوباره به کمیسیون هنر و معماری ارجاع داده میشود.
وی تاکید کرد: نقش نهادهای مختلف مرتبط با جریان سینما از صدا و سیما تا حوزه هنری در این سند مشخص شده است، حتی وظایف قوه قضاییه، نیروی انتظامی نیز در صیانت از صنوف سینمایی نیز دیده شده است. در همین راستا در سند ملی سینمای ایران بخشی تنظیم شده که صیانت از کیان سینمای ایران است تا بتوانیم از فعالان سینمای ایران حمایت کنیم. در این بخش است که نقش نیروی انتظامی، قوه قضاییه و شورای عالی انقلاب فرهنگی مشخص میشود تا بتوانند در راستای صیانت از کیان سینمای ایران ورود پیدا کنند.
این تهیهکننده و مدیر سینمایی بیان کرد: مسایل دیگر که در این سند به آن توجه شده است، بحث تولید، عرضه و نمایش است. همچنین مبحث امنیت شغلی، ممانعت از انحصارگرایی، گسترش اخلاق حرفهای، رشد و بالندگی صنعت سینمای ایران در منطقه و جهان و همکاریهای بینالمللی، صندوق ضمانت سرمایهگذاری در صنعت سینمای ایران به منظور تشویق سرمایهگذار داخلی و خارجی، ایجاد کمیته مشترک بازنگری در شیوههای آموزشی صنعت سینمای ایران (در این بخش وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و تحقیقات باید بتوانند نظام نامه آموزشی سینمای کشور را تنظیم و آماده کنند) نیز در این سند به صورت کلی آمده است که جزییات آن توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بررسی میشود.
خزاعی در پایان گفت: موارد بسیاری در سند ملی سینمای ایران به صورت کلی دیده شده که بعد از انتشار از جزییات آن آگاه خواهید شد، در کل میتوان گفت این سند موارد مختلف از جمله آموزش، تولید، عرضه بینالملل، امنیت شغلی، صنوف و غیره را مورد توجه قرار داده است.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: سینمای ایران شورای عالی انقلاب قانون اساسی جمهوری اسلامی وزارت فرهنگ و ارشاد شورای عالی انقلاب دولت فیلم سینمایی ایران معماری وزارت فرهنگ و ارشاد فرهنگ و ارشاد اسلامی مشکلات تئاتر موسیقی وزارت فرهنگ جواد شمقدری خانه سینما صدا و سیما نیروی انتظامی قوه قضاییه اخلاق رشد صنعت جهان وزارت آموزش و پرورش وزارت علوم سینما محمد خزاعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۵۰۶۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
فریدون جیرانی در آخرین گفتوگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیهکننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامهنویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.
در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دورههای پس از آن پرداختهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبتهای جیرانی و ابوالحسن داوودی را میخوانید و میبینید:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدر تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود
*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه اینجور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.
داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذابتر و قابل قبولتری نشان میداد.
در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود
*چهره را خیلی عوض کرد.
داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر میآید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را بهنوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشهاش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترینشان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت میآیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست میتوانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. بهخصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخوردهای خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود. شمشیر دولبهای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود میآورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.
جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
در واقع شاید مهمترین مسالهای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان میبینیم خسارتهایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتیترین جشنوارههای دنیا محسوب میشود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سالهای سال همه درگیرش بودهایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمههایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛
یعنی بین حاکمیت و مردم و بهخصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار میکند تا چهرهای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که میتواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت بهخصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.
یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمدهتر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستنهایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی میخواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب میشود و این میشود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد به این دلیل که نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند
این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمیگردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پلهایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمیتواند آنها را بسازد؛ بنابراین روزبهروز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گرانتر و غیرقابل ساختتر میشود و به جایی میرسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهادهای سازنده هم خارج میشود. چون اینها مخاطب ندارند.
در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهمترین بنیاد تقویتکننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟
محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید جواب نمیدهد
سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهادهای مختلف بوده و سرمایههایی که بیشتر سرمایههای دولتی بودهاند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیدهاند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیدهام-، اما کسانی که دیدهاند به جز یکی دو مورد بقیهشان هیچگونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخابشده که پول بدهند.
کسانی که تصمیمات فرهنگی میگیرند با شرایط و کسانی روبهرو میشویم که همان مثال معروف را به یادمان میآورند که بر سر شاخ نشستهاند و بن میبرند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریککننده که پیش گرفتهاند، فرار به جلویی که میبینیم که روزبهروز بیشتر میشود، این لجبازی از طرف تمام تصمیمگیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی میرسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان میکند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را میخواستیم.
این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید، به نظر میآید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبهرو شود، چیزی که فکر میکند میتواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمیدهد. این در سینما جواب نمیدهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفتهاند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمدهترینشان است.
در بین محصولاتی که تولید میشود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعیها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارتهای دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل میشود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمیدانند چهکارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.
اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد میتواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان میدهد]، جامعهای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقههای مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم میتواند به حاکمیت و جریان بینالمللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه میکنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.