Web Analytics Made Easy - Statcounter

روزنامه سازندگی ارگان حزب کارگزاران سازندگی در شماره امروز خود با تیتری درشت کودتاچیان ونزوئلا را دولت خواند. ۰۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۹ سیاسی سیاست ایران نظرات - اخبار سیاسی -

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، روزنامه سازندگی ارگان حزب کارگزاران صفحه اول  شماره امروز (شنبه 6 بهمن) خود را به تحولات سیاسی اخیر در کشور ونزوئلا اختصاص داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سازندگی با تقسیم روزنامه خود به دو قسمت سیاه و سفید قرار دادن نیکلاس مادورو (رئیس جمهور قانونی ونزوئلا) در بخش سیاه و خوان گوایدو ( رهبر مخالفان و عامل کودتا ناموفق) در قسمت سفید صفحه اول روزنامه تلاش کرده تا پشتوانه مردمی برای لیدر کودتا و عقبه سیاه برای مادورو به تصویر بکشد که این یکی از روش‌های مرسوم در تخریب تلویحی است.

ارگان حزب کارگزاران همچنین با انتخاب تیتر "یک ملت دو دولت" برای عکس صفحه اول خود، کودتاچیان به حرکت کودتاگرانه‌ عده‌ای در ونزوئلا رسمیت بخشیده و آنها را دولت قانونی معرفی کرده است. 

وال‌استریت‌ژورنال: رهبر مخالفان ونزوئلا از آمریکا خط گرفتکودتا در ونزوئلا جز ناکامی و شکست دستاورد دیگری برای آمریکا نخواهد داشت

 

ارگان سازندگی در ادامه به نگارش گزارشی تفصیلی درباره تحولات سیاسی اخیر در ونزوئلا پرداخته است. نویسنده در ابتدا این گزارش با اشاره به نقش سیاست‌های ضدآمریکایی دولت مادورو و همچنین روابط اقتصادی و نظامی این کشور با روسیه در تحولات اخیر این کشور  آورده است: " ونزوئلا یکی از بزرگترین بازارهای  صادرات سلاح روسیه قلمداد می‌شود. مسکو اخیرا چند فروند هواپیما از جمله دو بمب‌افکن هسته‌ای موسوم به 160-TU در در اختیار ونزوئلا قرار داد و مبلغی بالغ بر 10 میلیارد دلار به این کشور کمک کرد."

سازندگی در ادامه با اشاره به تورم افسار گسیخته در این کشور حوزه دریای کارائیب می‌نویسد: "همانگونه که بسیاری از ناظران، تحلیلگران و مترجمان در سال 2017 پیش بینی می‌کردند تلاش مادورو برای نگه داشتن قدرت به هر قیمتی وابستگی دولتش به نفت و دشمن‌تراشی همواره زمینه‌سازی سقوط اقتصادی و بحران اقتصادی در ونزوئلا شد. در این میان اشتباهات تاکتیکی مادورو را نباید نادیده انگاشت. سیاست‌های نادرست رئیس جمهوری وضعیت اقتصاد ونزوئلا را بحرانی‌تر کرد. او به جای برنامه‌ اصلاحاتی اقتصادی و مالی ویژه،کنترل صنایع سودآور و چاپ پول را در اختیار ارتش قرار داد. این اقدام از منظر مادورو زمینه‌ساز تقویت پایه‌های قدرت و ریاستش شد. اما وضعیت سیاسی اقتصادی حاکم بر این کشور را پیچیده‌تر کرد."

ارگان حزب کارگزاران با طرح موضوع تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا می‌افزاید:‌ "به باور بسیاری از مخالفان، منتقدان و شهروندان ونزوئلایی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر تقلب شده و آراء تغییر کرده است. از همین رو پس از پیروزی مادورو بسیاری از ناظران داخلی و بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دولت جدید را فاقد مشروعیت توصیف کردند.

نویسنده  این گزارش به با این هدف که مسئولیت حقوقی گزارش را به عهده نگیرد، با استناد به مصاحبه یک کارشناس سیاسی با خبرگزاری نیویورک‌تایمز که گفته است "برخی از اعضای ارتش منتقد مادورو هستند و این احتمال وجود دارد که رودرروی معترضان قرار نگیرند " اینگونه وانمود می‌کند که دولت مادورو خیلی دوام نخواهد آورد.

سازندگی در بخش دیگری از این گزارش با اشاره به تلاشهای ترامپ برای تغییر نظام سیاسی حاکم بر ونزوئلا به رهبری مادورو می‌نویسد: تصمیم ترامپ برای تغییر رژیم در ونزوئلا توسط برخی جمهوریخواهان چون مارکو روبیو سناتور جمهوریخواه و دیگر منتقدان سیاسیت‌های چپگرانه دولت کاراکاس مورد حمایت قرار گرفتند با این حال ساختار و ترکیب سیاسی ونزوئلا اندکی پیچیده است. ارتش حامی مادورو است و این مسئله می‌تواند اعتراضها را به خشونت بکشد. از همین رو دیپلماتهای آمریکایی به شکل بالقوه برای انجام این فرآیند با موانع و چالشهای جدی دست به گریبان هستند.

ارگان حزب کارگزاران در عین حال شکست پروژه کودتا در ونزوئلا را موجب خدشه‌دار شدن اعتبار رئیس جمهور آمریکا  دانسته و می‌نویسد: "ترامپ گفته که برای مقابله با دولت نامشروع کاراکاس همه گزینه‌ها روی میز است که یکی از این گزینه‌ها حمله نظامی است. از همین رو اگر ترامپ نتواند مادورو را از قدرت برکنار کند باقی ماندن جانشین چاوز در قدرت می‌تواند اعتبار ترامپ را به چالش بکشد."

انتهای پیام/

R1455/P/S1,1412/CT7 واژه های کاربردی مرتبط نیکولاس مادورو ونزوئلا

منبع: تسنیم

کلیدواژه: نیکولاس مادورو ونزوئلا نیکولاس مادورو ونزوئلا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۵۱۱۹۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنگ داخلی؛ فیلمی که آمریکا را به وحشت انداخت!

فرارو- الکس گارلند نگران این است که دنیا به کدامین سو پیش می‌رود به خصوص با وجود درگیری‌های بین المللی در هر بولتن خبری و انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در گوشه و کنار. این فیلمساز ۵۳ ساله بریتانیایی کمتر نگران بحث‌های شدیدی است که جدیدترین فیلم اش به راه انداخته است. او می‌گوید: "این اجتناب ناپذیر است که این روز‌ها همه چیز دو قطبی شده دقیقا همین تضاد اجتماعی دائمی ایده ساخت "جنگ داخلی" را ایجاد کرد فیلمی که به موضوعات بسیار حساس می‌پردازد".

به گزارش فرارو به نقل از ال‌پائیس، او در مادرید می‌گوید:" یک هیستری جمعی وجود دارد. این یکی از دلایلی است که من فیلم را ساختم. نمونه مشابه آن پاسخ تحریف شده به سخنرانی "جاناتان گلیزر" کارگردان فیلم "منطقه مورد علاقه" درباره غزه در مراسم اسکار است".

به همین دلیل است که در میانه اختلافات عمیق فیلم چهارم گارلند در همان لحظه‌ای که آنونس آن پخش شد بحث‌هایی را برانگیخت. جنگ داخلی به دنبال ارائه پاسخ نیست و بخشی از پیام خود را به تفسیر بیننده واگذار می‌کند. در آنونس فیلم یک میلیشیای ستیزه جو دیده می‌شود که یک تفنگ را به طرف قهرمان‌ها نشانه گرفته است و می‌پرسد:"شما چه جور آمریکایی‌ای هستید؟ " یک سوال کاملا سیاسی.

در ساده‌ترین خلاصه از داستان "جنگ داخلی" می‌توان گفت که این فیلم درباره گروهی از روزنامه نگاران است که در یک سفر جاده‌ای در ایالات متحده ویران شده در جستجوی کشفیات بزرگی درباره منازعه و درگیری هستند. در مرکز این فیلم سیاست قرار ندارد بلکه درگیری نسلی بین دو عکاس جنگ به چشم می‌خورد: "لی" کهنه کار (با بازی کرستن دانست) که شاهد فهرست بلندبالایی از رخداد‌های وحشتناک بوده و "جسی" جوان سال (با بازی کیلی اسپانی) که آماده است تا با دوربین و عکس‌های سیاه و سفید خود جهان را به تصویر بکشد.

در فیلم این "لی" است که توضیح می‌دهد هدف از عکاسی جنگ ارائه پاسخ نیست بلکه اجازه دادن به عموم مردم برای نتیجه گیری توسط خودشان است هدفی که گارلند در "جنگ داخلی" به دنبال رسیدن به آن است. لی همانند کارگردان فیلم در مورد این که آیا می‌تواند به آن هدف دست یابد یا خیر تردید دارد. جنگ داخلی تصمیم می‌گیرد که وابستگی‌های سیاسی خود را اعلام نکند و هیچ اشاره‌ای به احزاب یا ایدئولوژی‌ها نمی‌کند. این تصمیمی است که به شدت از سوی روزنامه‌هایی مانند نیویورک تایمز و همچنین نشریاتی که معمولا در مورد فیلم‌ها گزارشی منتشر نمی‌کنند مانند "فایننشال تایمز" و "فارین افرز" مورد انتقاد قرار گرفته است. رسانه‌ها درباره این فیلم نوشته اند: "جنگ داخلی موفقیت آمیز است، زیرا سیاست اش موفق است: غیر منطقی و بی معنی است". در واقع، گارلند به دلیل عدم جانبداری و بازی نکردن در فضای قطبی شده مورد انتقاد رسانه‌ها قرار گرفته است.

گارلند هنگام نگارش فیلمنامه که در واقع از خشم سال ۲۰۲۰ میلادی متولد شد نشان داد آن چه از نظرش اهمیت دارد نه سیاست امریکا بلکه افراط گرایی است که می‌تواند در هر نقطه‌ای از جهان فوران کند. او می‌گوید: "قطبی شدن هم در دموکراسی‌های غربی و هم در خارج از حیطه کشور‌های دموکراتیک غربی به روندی جهانی تبدیل شده است. این موضوع به طور کامل به دونالد ترامپ مربوط نمی‌شود، زیرا اگر بخواهیم روی ترامپ متمرکز شویم نمی‌توانیم توضیحی درباره پدیده‌های دیگری مانند برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) داشته باشیم. باید بپرسیم چرا چنین روندی در حال رخ دادن است؟

من فکر می‌کنم این شامل مواردی مانند رسانه‌های اجتماعی و شکست مرکزگرایی است. من یک میانه رو هستم و در دسته بندی‌های سیاسی در جناح چپ قرار دارم، اما تعلق خاطرم به چپ میانه است. چپ و راست چندین دهه است که در حال جابجایی و تغییر قدرت هستند، اما زندگی مردم تغییر نکرده است. مردم در تله فقر باقی مانده اند. بنابراین، جای تعجبی ندارد که آنان دچار عصبانیت و ناامیدی می‌شوند".

او می‌افزاید: "من در جایگاه یک فرد و یک انسان پاسخ می‌دهم احساس نمی‌کنم با بند ناف فیلم مرتبط باشم. من کارگردانی فیلم را صرفا به عنوان یک شغل می‌بینم بنابراین، بحث‌ها برایم جالب هستند. چیزی که من با آن مشکل دارم سازمان‌های بزرگ و قدرتمند خبری هستند که برنامه سیاسی واحدی دارند و این برنامه سیاسی و رویکرد نه صرفا روی نحوه گزارش داستان‌ها و روایت‌ها بلکه در مورد این که اصولا آن داستان و روایت را گزارش کنند یا خیر نیز سایه انداخته است".

گارلند تصمیم گرفت جنگ داخلی را در فضای ایالات متحده بسازد چرا که به گفته خودش آن کشور دارای نظام سیاسی‌ای است که بقیه جهان آن را می‌شناسند او می‌گوید حتی گاهی اوقات سایرین ان را بهتر از خود امریکایی‌ها می‌شناسند. با این وجود، بحث در مورد این فیلم پس از موفقیت آن در سینما‌های ایالات متحده داغ‌تر شده است. جنگ داخلی پرفروش‌ترین فیلم در تاریخ فعالیت استودیوی مستقل A۲۴ در مقایسه با سایر فیلم‌های ساخته شده توسط آن استودیو بوده است.

"متئو بلونی" روزنامه نگار در پادکست هالیوودی The Town این سوال را مطرح کرد که آیا آمریکایی‌ها مایل هستند برای تماشای "مشکلاتی که هر روز در اخبار مطرح می‌شوند" به سینما بروند و فجایع سال انتخابات که از "سی ان ان" و "فاکس نیوز" پخش می‌شوند را یک گام جلوتر ببرند.

به نظر می‌رسد آنان تمایل داشتند. دست کم آنان از روی کنجکاوی یا به شکل بیمارگونه‌ای علاقمند بودند که ایالات متحده ویران شده را ببینند به طوری که ۱۷ درصد از تماشاگران باور داشتند که در حال تماشای نگاهی دیستوپیایی درباره امریکا هستند و سایر تماشاگران آن را واقع بینانه و منطبق با شرایط امروز امریکا قلمداد کرده بودند. جنگ داخلی با بودجه ۵۰ میلیون دلاری گران‌ترین فیلم ساخته شده توسط استودیوی A۴ بوده است.

رئیس جمهور سه دوره‌ای

این فیلم با فضای ژورنالیستی خود توضیح نمی‌دهد که ایالات متحده چگونه به شرایطی که در آن قرار دارد رسید اگرچه سرنخ‌هایی در این باره وجود دارد: در فیلم نشان داده می‌شود که رئیس جمهور (با بازی نیک آفرمن) با دور زدن قانون اساسی و انحلال پلیس فدرال امریکا (اف بی آی) اقامت خود در کاخ سفید را با دور زدن قانون اساسی برای سومین دوره تمدید کرد. در فیلم گفته می‌شود که "قتل عام آنتیفا" رخ داده اگرچه تماشاگر نمی‌داند که قربانیان و عامل کشتار چه کسانی بودند و گفته می‌شود که یک گروه مائوئیست در پورتلند امریکا شورش کرده است.

در فیلم کالیفرنیا و تگزاس در دو سوی طیف سیاسی در زندگی واقعی با یک هدف متحد می‌شوند: سرنگونی یک رئیس جمهور فاشیست. گارلند معتقد است خوش بینی خاصی در این جنبش وجود دارد. او می‌گوید: "برای برخی این یک جنون بود. برای من دیوانه کننده است اگر فکر کنم این دو طیف حتی در مواجهه با یک رئیس جمهرو فاشیست نیز نمی‌توانند با یکدیگر به اجماع نظر برسند. در مورد دوره پس از جنگ جهانی دوم نیز خوش بینی خاصی می‌بینم. بسیاری از کشور‌ها به این نتیجه رسیدند که فاشیسم یک ایده وحشتناک است و باید از حقوق بشر محافظت شود. جنبه بدبینانه آنجاست است که انسان‌ها در اجتناب از مشکلات وحشتناک به شکلی درخشان عمل نمی‌کنند. ما از یک مشکل وحشتناک برمی گردیم، اما این کار را دوباره و دوباره انجام می‌دهیم".

گارنر هم چنین زمانی که ایده‌آل روزنامه نگاری را در کانون توجه قرار می‌دهد نگاهی اجمالی به این خوش بینی دارد اگرچه می‌داند که این حرفه امروزه چندان محبوب نیست. او می‌گوید می‌داند که همه از آن حرفه متنفر هستند!

علاقه او به روزنامه نگاری از طرق حرفه پدرش نزدیک می‌شود که دهه‌های متمادی کاریکاتوریست سیاسی نشریات و مطبوعات بود. گارلند در جوانی سعی کرد تا کاراکتر خبرنگار حوزه جنگ را در فیلم هایش خلق کند. او در ۲۶ سالگی فیلمنامه "ساحل" را درباره جوانی همراه با ناامیدی اش نوشت که سال‌ها بعد با کارگردانی "دنی بویل" آن را به فیلم تبدیل کرد. گارلند پس از ان در طول چهار فیلم خود به دنبال موضوعاتی بود که اغلب در روزنامه‌ها پیدا می‌شوند.

او در "اکس ماکینا" در سال ۲۰۱۴ میلادی در قدرت شرکت‌های فناوری، هوش مصنوعی و حتی رضایت غوطه‌ور شد. او در فیلم "نابودی" در سال ۲۰۱۸ میلادی استعاره‌ای بی نظیر درباره تغییرات آب و هوایی ایجاد کرد. سبک کار گارلند این گونه است که همواره در فیلم هایش تماشاگر را رها می‌کند تا خود نتیجه گیری کند.

جنگ داخلی احتمالا ساده‌ترین چارچوب را برای درک دارد، زیرا اگرچه گارنر فیلمنامه را در سال ۲۰۲۰ نوشت، اما تصاویر به ناچار آن چه را که از آن زمان اتفاق افتاده بازتاب می‌دهد: از جمله شورشیان به ساختمان کنگره گرفته تا جنگ اوکراین. امروز صحبت کردن در مورد جنگی که در غزه رخ داده نیز اجتناب ناپذیر است. گارنر افراط گرایی واضح را در مورد رخداد‌های غزه می‌بیند. او نوع رفتار با روزنامه نگاران در مورد بازتاب رخداد‌های غزه را قابل تامل می‌داند.

او می‌گوید: "من فکر می‌کنم دلیل آن که اسرائیل اجازه نمی‌دهد روزنامه نگاران آزادانه به تمام نقاط غزه دسترسی داشته باشند بدان خاطر است که نمی‌خواهد با یک کارزار روابط عمومی مواجه شده و مجبور به مقابله با آن شود. در جنگ ویتنام به روزنامه نگاران امکان دسترسی بسیار نامحدودی داده شد. علیرغم محدود بودن صرف دسترسی باعث شد تا افکار عمومی به شدت علیه جنگ ویتنام موضع گیری کند. از آن زمان به این سو هنگامی که دولت‌ها درگیر جنگ شده اند از تاکتیک‌هایی برای محدود کردن فعالیت روزنامه نگاران استفاده کرده اند. در عراق تاکتیک این بود که روزنامه نگاران با ارتش همراه شوند استدلال مطرح شده برای این منظور آن بود که از روزنامه نگاران محافظت بعمل آید، اما آن چه واقعا در عمل انجام می‌شد این بود که ارتش روزنامه نگاران را کنترل می‌کرد".

این دیدگاه ضد جنگ همان چیزی است که گارلند را هدایت می‌کند. او می‌گوید: "وقتی وقت زیادی را در اطراف سربازان می‌گذرانید می‌توانید در یک روز ترس، لذت، شوخی و کسالت را به طور همزمان ببینید. این وضعیتی انسانی است. درست مانند فراموش کردن وحشت از یک درگیری به درگیری دیگر از اوکراین گرفته تا غزه".

گارنر هم چنین با دنی بویل و کیلین مورفی دوباره به هم می‌پیوندد تا دنباله "۲۸ روز بعد" سومین فیلم حماسه آخرالزمان زامبی که برای ده‌ها سال به تعویق افتاده را دوباره بسازند.

دیگر خبرها

  • مادورو: کشورهای ائتلاف بولیواری خواهان جهان چندقطبی هستند
  • جنگ داخلی؛ فیلمی که آمریکا را به وحشت انداخت!
  • آیت‌الله خامنه‌ای تحلیل دقیق و عمیقی از تحولات دنیا دارند
  • رئیس جمهور ونزوئلا : دوستی ما با ایران واقعی و راهبردی است و نه سیاسی و موقت/ آیت‌الله خامنه‌ای تحلیل دقیق و عمیقی از تحولات دنیا دارند
  • عصبانیت شدید ارگان دولت از مطرح شدن نام رئیسی در برخورد با بی‌حجابی
  • عصبانیت رسانه دولت از مطرح شدن نام رئیسی به عنوان عامل برخورد پلیس با بی‌حجابی
  • دهه نود بدترین دهه زندگی مردم بود
  • مادورو: آمریکا به توافقنامه امضا شده احترام نمی‌گذارد
  • حمله روزنامه دولت به کریمی قدوسی: همین افراد دستمایه ایران هراسی و تحریم می‌شوند
  • تأکید قاطع «مادورو» بر مخالفت با قیمومیت آمریکا و تحریم‌های جدید