Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک مجسمه ساز با بیان اینکه مجسمه ساز برای خلق مجسمه شهری به زمان و شرایط مناسب نیاز دارد، گفت: سمپوزیوم های مجسمه سازی نقش پررنگی در کیفیت آثار جانمایی شده در شهر دارند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، تناسب و هماهنگی در جانمایی مجسمه های شهری و تزئینات محیطی امری بدیهی است، اگر اثر هنری بدون توجه با محیط پیرامون در جایی نصب شود که با آن محیط تناسب و هماهنگی نداشته باشد موجب آلودگی بصری برای مخاطب می شود؛ همین موضوع را با «بهداد لاهوتی»، هنرمند مجسمه ساز به گفتگو نشسته ایم که ماحصل آن در زیر می آید:

 

چه تعداد اثر از شما در شهر تهران جانمایی شده است؟

سه کار شهری  من در طول بیست سال فعالیت ام  در شهر تهران جانمایی شده است؛ یک کار سنگی 2 متری  که 18 سال پیش  ساخته شده  و در پارک خاوران نصب شده است؛  «سه دانه انگشتر»که  کار مذهبی سفارشی بود و فونداسیون نداشت و یکی از این انگشترها در پارکی در «هنگام» و یکی هم در باقری و آن دیگری را ه نمی دانم کجا نصب کردند، اثری از من با عنوان« خانه ام ابری است» که مربوط به چهارمین بینال شهری بود که این اثر را در اتوبان چمران روبروی آتی ساز نصب کردند این کار شهری بود؛ همین کار را دوستان جابجا کردند و رنگ اش را هم عوض کردند و در نیایش  کج نصب اش کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

من سال ها عضو کارشناسی سازمان زیبا سازی بودم چندین دوره داورجشنواره ها بودم و دبیر اجرایی بودم  نباید حداقل با کار من این برخوردرا می کردند.

 

آیا نظارت بر جانمایی و حتی جابجایی آثار لازم است؟

من معتقدم یک نظارتی باید بر آثار باشد؛ من بالای 20 کار برای دوستان هنرمند در کارگاهم ساختم، البته الان دو سه سال است کار شهری را بسته ام و به کار گالری می پردازم، حداقل در این بخش برای آدم احترامی قائل هستند ولی در اینجا می دیدم تایید می شد که اثر را فلان جا نصب کنند  و شبانه می خواستند کار را نصب کنند می ریختند بر سر هنرمند و با یک شرایط بدی اثر هنرمند را پرت می کردند که به جایش گلدانی یا سبد میوه ای بگذارند یا یک درخت بگذارند درخت هم خوب است اما باید جای اش منطقی باشد، هیچ اشکالی نداد در یک ردیف درختی کاشته شود و چهار درخت را نگذارند مجسمه را بگذارند هیچ تقابلی بین این نیست ما اصرار نداریم مجسمه ساخته شود و در شهر نصب شود ولی اگر شهردای دوست دارد این کار را بکند مجسمه را جلوی درخت درخت را جلوی مجسمه نگذارند .

 

مضمون اثر در جایی که نصب می شود چقدر با محیط باید هماهنگ باشد تا مخاطب سردرگم نشود و آلودگی بصری ایجا نکند؟

صدرصد باید هماهنگ باشد، این خیلی مسئله مهی است؛ این یک تجربه بصری است که به مرور شکل می گیرد، الان به جایی رسیدیم که در بینال شهری مان از هنرمند می خواهیم اگر کاری ارایه می دهد با جانمایی ارایه بدهد این اتفاق دو دوره است که می افتد خیلی اتفاق مهمی است.

 

آیا هنرمند متناسب با محیط طراحی می کند؟

 قطعا هنرمند برای جایی که طراحی می کند فکر می کند که  آیا اثر به این محیط می آید، اگر بازار است آیا این کار ربطی به این منطقه دارد رنگ محیط به این کار می خورد؛ هنرمندها باز از مسئولان در همه زمینه ها جلوتر هستند هنرمندان تلاش می کنند اما الان باید مسئولان این معضلات را حل کنند، اگر هنرمند کاری را برای این منطقه طراحی کرده است شما باید چانه اش را با شهردار بزنید که این کار برای اینجا طراحی شده است و باید اینجا نصب شود نه اینکه بگویند شما یک کیلومتر آن طرف تر نصب کنید این کار مال آنجا نیست.

 

در فراخوان ها باید مشخصا بر اساس هویت محله ها اثر سفارش داده و ساخته شود؟

 بله، قطعا خیلی مهم است فراخوان های ما به این شکل است می گوید برای فلان میدان کار می خواهم هنرمندان میدان را می شناسند بررسی می کند و برای آنجا ارایه می دهند ولی یک مسئله مهم زمان است ما همیشه در کارهایمان به جای اینکه به پروسه زمانی اهمیت بدهیم یک هنرمند چند ماه درباره کار فکر کند اینطور فراخوان می دهیم که برای فلان میدان کار می خواهیم در 2 ماه یک نفر فکر می کند طراحی می کند و اجرا می کد و امکان ندارد در این مدت کم کار درست دربیاید این باید حداقل یک پروسه یکساله و دو ساله وقت بگذارد و فرصت بدهیم به هنرمند که بارها به آن محیط سر بزند  کار دلی هم هست باید با آن ارتباط برقرار کند .

 

یعنی در طراحی و اجرای پروژه های شهری اثر زمان مقوله مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد؟

ما به زمان بندی دقت نمی کنیم، دلیل هم دارد  و آن هم مدیریت های  مقطعی است؛ هیچ مدیری نمی داند سال آینده هست یا نیست میخواهد در دوره کاری اش کار را تمام کند و بگوید در دوره کاری ام 50 تا مجسمه نصب کردم، برایش مهم نیست که بگوید این یک مجسمه را با فکر نصب کردم انچه برایش مهم است این است که این تعداد هنرمند در فراخوان ام بودند، این ها مسایل مهمی بودند که در فراخوان های ما رعایت نشدند و هنرمندان همیشه مظلوم واقع می شدند یک کار عجله ای انجام می دهند قطعا یکسری کار بهترهستند انتخاب می شوند کارها می بینیم سنخیتی با محیط ندارد.

 

شرایط بینال های شهری الان به گونه ای شده که هنرمند فرصت و زمان کافی برای ایده پردازی و خلق اثر دارد؟

 الان بینال شهری کمک بزرگی می کند چون هر دو سال برگزار می شود خیلی از هنرمندان می دانند که  زمان دارند ایده های خود را پخته می کنند؛ قطعا مدیران شهری می دانند اگر از بینال های شهری اثری  برای جانمایی در شهر انتخاب کنند خیلی بهتر است چون پشت این کار فکر بوده و این اثر به سرعت  ساخته نشده است.

 

 

پایان پیام/32

منبع: شبستان

کلیدواژه: استان بوشهر خبرگزاری شبستان چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی مجلس کتاب هماهنگ مجسمه های شهری جانمایی اثر محیط بهداد لاهوتی نصب جانمایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۵۴۴۵۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

احسان طبری؛ تئوریسین برجسته چگونه از مارکسیسم برگشت و «خدمت‌گزار بزرگ نظام اسلامی» شد

 عصر ایران؛ مهرداد خدیر- 35 سال قبل در 9 اردیبهشت 1368 خورشیدی یکی از بحث‌انگیزترین شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران درگذشت: احسان طبری، تئوریسین برجستۀ حزب توده و مهم ترین نظریه‌پرداز مارکسیسم در ایران که در زندان جمهوری اسلامی از مارکسیسم برید و دربارۀ اسلام نوشت. حتی پس از آزادی از زندان.

    چون فضای سیاسی متأثر از برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری بود و بعد هم بیماری امام خمینی و سپس درگذشت ایشان و موضوع جانشینی و چندان مجال پرداختن به طبری فراهم نیامد حال آن که اگر این اتفاق چندی بعدتر رخ می‌داد درباره او بسیار بیشتر گفته و نوشته می‌شد. هر چند در آن زمان برخی مجلات روشن‌فکری از یاد او فرونکاستند زیرا  تنها وجه سیاسی نداشت.

    برخی از هم حزبی های او اعلام ترک مارکسیسم و ترجیح و گرویدن به اسلام را ناشی از این می‌دانند که اهل مقاومت نبود و بعضی هم به این سبب که همین که ایران از متحد آمریکا به دشمن آن بدل شده بود ولو با اسلامیت انقلاب 57 که نسبتی با ماتریالیسم و مارکسیسم نداشت برای او مطلوب بود و اسلام انقلابی را از این منظر پذیرفت. کما این که وقتی هنوز مارکسیست بودند ابایی نداشتند در انتحابات خبرگان قانون اساسی از حجت‌الاسلام یونس موسوی در کرمانشاه حمایت و تصریح کنند: کمیته مرکزی حزب تودۀ ایران ضمنا اعلام می‌دارد: در هر نقطه‌ای که آیت‌الله صادق خلخالی نامزد باشند به ایشان رأی خواهند داد. (9 مرداد 1358، هفته نامۀ مردم)
 
    دکتر انور خامه‌ای از گروه 53 نفر (اولین تشکل مروج کمونیسم در ایران در زمان رضاشاه) درباره طبری گفته بود: «او  آدمی بی‌کینه بود ولی مهم‌ترین صفت او این بود که قدرت مقاومت او کم بود. چندان که در جوانی و بعد از دستگیری با دیگر اعضای ۵۳ نفر در همان اولین جلسات دادگاه همه اطلاعات خود را با توضیحات مفصل نوشت. بعدها هم مثل یک چوب تربه هر صورتی که خواستند درآمد. آدمی با معلومات بسیار و ارزش بالای فکری و ادبی  اما از حیث ایمان به راه و روش و استحکام ضعیف.» - [مجلۀ آدینه مرداد 68]

  در این موضوع اما کسی تردید ندارد که احسان طبری نابغه‌ای بود که اگر عمر خود را پای حزب توده نمی‌گذاشت و ۳۰ سال (از ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷) خارج از ایران به سر نمی‌برد یا در غرب روزگار می‌گذراند جایگاه علمی یا ادبی یا دانشگاهی بسیار بالاتری کسب می‌کرد در حالی که در اتحاد شوروی هم در عالی‌ترین سطح با آکادمی علوم همکاری داشت اما به هر حال عنصری سیاسی و ایدیولوژیک به حساب می‌آمد.

   ترور شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ و اعلام انحلال و غیر قانونی بودن حزب توده چاره‌ای جز مخفی شدن و سپس فرار پیش پای سران حزب توده و از جمله احسان طبری نگذاشت هرچند که برخی از سران حزب که به زندان افتادند نیز موفق به فرار شدند و موضوع مستند «فرار از قصر» که به تازگی ساخته و ارکان شده همین است.

   در دوران رضاشاه احسان طبری مانند دیگر اعضای گروه ۵۳ نفر به زندان افتاد و در پی شهریور 1320 فضا تغییر کرد آن قدر که در شرکت نفت انگلیس استخدام شد و برای نشریه اخبار روز مطلب ترجمه می کرد و از این حیث می توان طبری را یکی از برجسته ترین روزنامه نگاران ایران هم دانست. اگرچه بعد از شرکت نفت روزنامه نگاری او تنها در چارچوب حزب بود و در این باره دو نظر وجود دارد: یکی قایل به روزنامه نگاری حزبی به عنوانی یک ژانر در ژورنالیسم است و دیگر این دیدگاه که روزنامه نگار باید به دنبال واقعیت و کشف حقیقت و توصیف روایت باشد و با نگاه حزبی نمی توان و این دیگر تبلیغ است و روزنامه نگاری مستقل نیست.

     کار در شرکت نفت انگلیس با انتقاد دوستان و هم حزبی ها مواجه شد و چون اعلام کرد تنها به قصد امرار معاش و تامین زندگی است از او خواستند در خبرگزاری تاس مشغول شود و از این پس رسما حقوق بگیر حزب شد تا ماجرای ترور در سال ۱۳۲۷ هر چند کمی  قبل از آن هم تشکیلات حزب توده در شمال متلاشی شده بود.

   به شمال اشاره شد. بدنیست بدانیم مازندرانی بود و پدرش شیخ حسین طبری معمم و وکیل دادگستری و در متن ادعا نامه مدعی  العموم درباره ۵۳ نفر درباره شماره ۲۷ چنین آمده بود: «احسان الله طبری فرزند حسین. اهل ساری، مقیم تهران، خیابان عین الدوله، ۲۱ ساله، محصل دانشکده حقوق. در خانه او اوراق کمونیستی کشف شده و آنها را ترجمه کرده است. نظر به اقاریر و اعترافات صریح تردیدی در ارتکاب متهم به قیام علیه امنیت و استقلال کشور وجود ندارد و طبق ماده یک قانون سابق الذکر ( قیام علیه امنیت ملی) صدور حکم مجازات مشارالیه مورد تقاضاست.»

  دستگیری او روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۱۶ صورت پذیرفت و دادگاه او اندک زمانی بعدتر تشکیل و به سه سال و نیم حبس محکوم شد و اگر رضاشاه برکنار و تبعید نشده بود هم البته باز آزاد می شد منتها در این صورت فضای سیاسی دیگر مساعد نبود حال آن که طی ۵ سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ فضا برای فعالیت حزب توده و ترویج مارکسیسم بسیار مساعد شده بود.

  انورخامه ای از دیگر اعضای ۵۳ نفر درباره هوش و نبوغ و قدرت یادگیری احسان طبری گفته بود: «در زندان با یک یهودی آشنا شد که مهاجر فراری بود که پدرش از شوروی اخراج شده به ترکیه رفته بود و از آنجا به فلسطین تبعید شد و در مرز انگلیسی ها به ایران تحویل داده بودند و تا ۱۳۲۰ در زندان بود و سلول او درست مقابل احسان طبری قرار داشت. با هم قرار گذاشتند او به طبری ترکی استانبولی بیاموزد و طبری هم به او فارسی. تنها دو ماه بعد طبری که از زندان آزاد شد خواندن و نوشتن ترکی استانبولی را به خوبی فراگرفته بود در حالی که ‌آن یهودی همچنان تنها چند کلمه فارسی یاد گرفته بود!»

   بالاترین استعداد احسان طبری در زبان آموزی بود تا جایی که گفته شده به ۱۰ زبان مسلط یا دست کم با آنها در حد خواندن آشنا بود چندان که می توانست به جز فارسی، انگلیسی و عربی و فرانسه و آلمانی را بخواند و نیز روسی و ترکی و لاتین و اوستایی و پهلوی را!

  چنین استعداد و نبوغی به شوروی رفت و در مدرسه عالی حزب در مسکو تاریخ خواند و از فلسفه هم غافل نبود و عنوان پایان نامه او فلسفه ابن سینا بود. ۱۰ سالی در مسکو بود و بعد از بهبود روابط شاه با شوروی از طبری خواستند به لایپزیک آلمان شرقی برود.

  در دوران دولت ملی مصدق و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و نیز انقلاب ۵۷ در ایران نبود و بعد از پیروزی انقلاب و در پی ۳۰ سال به ایران برگشت و ترجیح داد به امور فرهنگی و انتشاراتی و مطبوعاتی حزب توده برسد و مانند نورالدین کیانوری زیاد در چشم رسانه ها نباشد.

  با این حال در تابستان ۱۳۵۸ کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی شد که نام رسمی آن مجلس بررسی نهایی  پیش نویس قانون اساسی شد. حضور سران حزب توده و روشنفکران سکولار در آن انتخابات سبب شد روحانیت و حزب جمهوری اسلامی و نیروهای ملی مذهبی ائتلاف کنند و همان فهرست ۱۰ نفره برنده شد: آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله منتظری، دکتر بهشتی، آیت‌الله موسوی اردبیلی، دکتر گلزاده غفوری، ابوالحسن بنی‌صدر، مهندس عزت‌الله سحابی، شیبانی، علی‌محمد عرب و منیره گرجی. ائتلافی که تنها در مخالفت با سکولارها و توده ای ها و مجاهدین خلق متحد بودند و بعد بین خودشان اختلاف فراوان افتاد.



  حضور کارگر گمنامی به نام علی محمد عرب در لیست ائتلاف حزب جمهوری اسلامی باعث شد او یک میلیون و ۳۰۵ هزار و ۱۲۶ رای بیاورد و نفر دهم شود در حالی که روشن فکر مشهوری چون دکتر علی اصغر حاج سید جوادی یک میلیون رای کمترآورد: ۲۹۸ هزار و ۳۶۰ رای (چند صد رای بیشتر از مسعود رجوی که نفر دوازدهم شد).



  در این فضا احسان طبری هم ۴۷ هزار و 225 رأی آورد که نشان می داد وزن اجتماعی حزب بوده در فضای بعد از انقلاب چقدر است و جالب این که از خود نورالدین کیانوری دبیر کل حزب توده بیشتر چون او ۳۲ هزار و ۶۲۷ رای آورده بود و این نشان می‌داد رأی به طبری تنها سیاسی نبوده و به خاطر شخصیت علمی و ادبی او هم بوده است.

  با این که حزب توده خود را با انقلاب همراه و موافق نشان می داد و از حذف لیبرال‌ها و جهت گیری ضد آمریکایی آن خرسند بود اما در همان اوایل دهه ۶۰ سراغ آنان هم رفتند و غالب رهبران تن به اعتراف دادند و معدودی چون هوشنگ ابتهاج (سایه) بعد یک سال به خاطر اشتهار ادبی بی اعتراف و برنامه تلویزیونی آزاد شدند. بقیه چند سال در زندان بودند و بعد به خانه های امن انتقال یافتند هر چند در مواردی با حکم اعدام هم روبه رو شدند چندان که تکان دهنده ترین بخش مستند «فرار از زندان» اعدام یک نفر ده ها سال بعد از فرار مشهور و در همان دهه ۶۰ است.

  شهرت اصلی احسان طبری مغز متفکر مارکسیسم و حزب توده در ایران بود اما وقتی به سهولت همه خطاها را پذیرفته و در زندان کتاب «کژراهه» ‌را نوشت مثل بقیه به او جاسوس و خائن گفته نمی شد. نه توده ای‌ها و نه جمهوری اسلامی و از این نظر موقعیت متفاوتی داشت.

فردای روزی که در بیمارستان «تهران» درگذشت هم روزنامه کیهان در شمارۀ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۸ در خبری که البته به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی تنظیم شده بود او را تنها با همان نام و نام خانوادگی معرفی کرد و اشاره ای به آن همه پیشینه حزبی و سیاسی و فرهنگی و علمی نکردند و تنها نوشتند احسان طبری درگذشت.

      رییس بعدی کیهان - حسین شریعتمداری- اما که ساعت‌ها در زندان با او گفت‌و‌گو کرده بود سال ها بعد درباره او گفت:

    «حضرت امام خیلی پی‌گیر وضعیت احسان بود و ان‌شاء الله خدا بیامرزدش . وقتی که از مارکسیسم برگشت و خبر به امام رسید حضرت امام فرمودند آزاد شود. احسان هیچ نیاز نداشت وانمود کند از مارکسیسم برگشته و مسلمان شده چون در جرایم خاص حزب توده دخالتی نداشت و اگر هم فرض کنیم قصد تظاهر داشت تظاهر هم حدی دارد نه این که یک دفعه مارکسیسم را از بنیان تکان دهد. به مجرد پخش سخنان او از تلویزیون ایران همه کُپ کردند و رادیو بلگراد گفت به خاطر تزریق آمپول است و باور نمی کردند. چون این احسان بود که سخن می گفت. کسی که تمام کتاب های خود را مخدوش اعلام کرد و کژراهه را نوشت و مبانی مارکسیسم را زیر سوال برد در حالی که می توانست این کارها را نکند و بعد از آزادی دیگر ننویسد. به خاطر همین با خیال راحت می گویم  مرحوم احسان طبری خدمت بزرگی به نظام اسلامی کرد.»

   کافی است به یاد آوریم آقای حسین شریعتمداری درباره برخی از برجسته‌ترین صاحب منصبان نظام جمهوری اسلامی در گذشته و حتی روحانیون بلندمرتبه هم به تصریح یا تلویح از تعبیر «خیانت» استفاده می‌کند ولی درباره احسان طبری برجسته ترین تئوریسین مارکسیسم در ایران می گوید «خدمت بزرگی به نظام اسلامی کرد.»

    از این رو شاید اگر حسین شریعتمداری چند سال قبل رییس کیهان شده بود درباره تئوریسین برجسته و سابق مارکسیسم و مغز متفکر حزب توده و عضو ارشد آکادمی علوم اتحاد شوروی این تیتر را بر صفحه اول روزنامه می نشاند: «خدمت‌گزار بزرگ نظام اسلامی درگذشت.»

  آقای شریعتمداری البته به عنوان روزنامه نگار طرف گفت‌و‌گو با احسان طبری نبود. از این رو بی‌مناسبت نیست توصیف دو نفر دیگر را هم بیاوریم. یکی محمود اعتماد‌زاده (به آذین) که خود در موج اولیه دستگیری سران حزب توده در سال 63 به زندان افتاد و نوشت: ««پیر و شکسته شده و دست راستش بر اثر سکته رخوتی دارد. زبانش کمی کند است و گوشش سنگین و در آن بیرون نیز همسرش آذرخانم با سرطان می‌جنگد! خبر رسید که همسرِ طبری درگذشته است. پیرمردِ تنها، گاه بی مقدمه و بی صدا اشک می‌ریزد».

   یکی از معدود روزنامه نگاران مشهور غربی که موفق به دیدار با احسان طبری شد خانم لورانس دئونا روزنامه‌نگار سوییسی بود که در همان سال ۱۳۶۳در زندان قصر با او ملاقات کرد و در کتابی با همین عنوان خاطرات ملاقات با طبری در زندان که 4 سال بعد منتشر شد نوشت:

   «سرانجام معجزه روی داد در مقابل من درهای زندان باز و بسته می‌شوند. طبری آنجاست. مبهوت از نور فلاش‌ها، سراپا ایستاده خمیده، لاغر، با پوست مرطوب و براق، شکسته‌تر از سن و سالش. اگرچه گفت‌و‌گو چند دقیقه بیش به طول نینجامید اما من هرگز فراموش نمی‌کنم که یک متفکر کمونیست به شما بگوید آری خانم! این طور است من پذیرفته‌ ام. من ایدئولوژی سیاسی و اجتماعی اسلام را پذیرفته‌ام...»

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: زائری: 40 سال قبل قرار بود احسان طبری و آریانپور بیایند و در دانشکده الهیات مارکسیسم را تدریس کنند و اکنون در چهلمین سالگرد انقلاب من از روضه‌خوانی و منبر امام حسین منع می‌شوم!/ گفته بودم حجاب اجباری در دین نیامده نامه احسان طبری از زندان به دکتر سروش: "همسانی عقیدتی میان ما (البته از سمت من) نزدیک به حصول است"

دیگر خبرها

  • فرم و شکل در مجسمه‌های شهری
  • هوش مصنوعی چگونه به معماران و طراحان کمک می‌کند؟
  • ماجرای ناپدید شدن مجسمه ۵میلیاردی یک هنرمند
  • ماجرای ناپدید شدن مجسمه ۵ میلیاردی یک هنرمند
  • نقش برجسته کارگران در جهش تولید
  • لزوم برندینگ شهری با احیای گرافیک محیطی
  • دومین سمپوزیوم بین‌المللی تنش و اضطراب در مشهد برگزار می‌شود
  • برجسته‌ترین ویژگی‌های اپل واچ جدید
  • احسان طبری؛ تئوریسین برجسته چگونه از مارکسیسم برگشت و «خدمت‌گزار بزرگ نظام اسلامی» شد
  • نخستین سمپوزیوم تکنولوژی درطراحی و بازطراحی برگزار شد