پای کنسرت خوانندگان آمریکایی به منطقه مکه هم باز شد+عکس
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۶۰۱۶۱۵
ساعت 24- کنسرت خوانندگان عربی-غربی که در یک سال گذشته در مناطقی مثل ریاض و جده عربستان برگزار شده، این بار با یک خواننده زن آمریکایی به منطقه مذهبی مکه هم رسید.
عربستان سعودی در یکی دو سال اخیر در پی اجرای طرح «چشمانداز 2030» که از آن به طرح اصلاحات محمد بن سلمان یاد میشود، شاهد برگزاری انواع کنسرتهای خوانندگان زن و مرد عربی و غربی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از آنکه چندین کنسرت زنان عربی در ایام مذهبی عید فطر گذشته برگزار شد، اکنون پای این کنسرتها این بار به منطقه مذهبی عربستان نیز باز شد.
پنجشنبه شب (یازدهم بهمن) «ماریا کری» خواننده زن آمریکایی اولین کنسرت خود در عربستان را در «منطقه مکه مکرمه» برگزار کرد.
این کنسرت سیویکم ژانویه (پنجشنبه شب) در شهرک اقتصادی «ملک عبدالله» در منطقه مکه (100 کیلومتری شهر مکه مکرمه) و در حاشیه مسابقات قهرمانی گلف برگزار شد.
برخی منابع خبری از جمله «روسیا الیوم» نوشتند «ماریا کاری به عکس کنسرتهای معمول خود، این بار در عربستان، لباس سیاه بلند پوشیده بود».
کاربران در فضای مجازی و همچنین برخی منابع خبری مثل توییتر روزنامه «المدینه» عربستان سعودی، ویدئوهایی از کنسرت این خواننده منتشر کردند و نوشتند او در این کنسرت، مشهورترین ترانههای سی سال گذشته خود را خواند.
پیشتر و طی یک سال گذشته که خوانندگان زن عربی و غربی به عربستان سعودی آمده بودند، مراسم آنان تقریبا مخصوص زنان بود اما کنسرت ماریا کری در منطقه تفریحی شهرک صنعتی ملک عبدالله در منطقه مکه مکرمه برای زنان و مردان برگزار شد.
این مراسم در منطقه مکه اما در صد کیلومتری شهر مکه مکرمه برگزار شد. کشور عربستان سعودی از حیث تقسیمات کشوری به 13 منطقه تقسیم شده که هر منطقه شامل چند استان و شهر اصلی است.
تاکنون این نوع مراسمها که در عربستان بیسابقه بوده و در ادامه اصلاحات اجتماعی بن سلمان برای زدودن مظاهر دینی-مذهبی از این کشور است، در مناطق ریاض (مرکز) یا جده (غرب) برگزار شده و در دو منطقه مدینه و مکه که عربستان آنان را پایتختهای مقدسه میداند، برگزار نشده بود.
پیشتر ریاض برای جذب نیرو از دیگر کشورها مثل سودان برای استفاده در جنگ یمن، مدعی شده بود که یمنیها با موشکهای خود قصد هدفگیری منطقه مقدس مکه را داشتهاند و از احساسات دینی مردم برای اهداف سیاسی نظامی خود علیه یمن استفاده میکرد.
متولی برگزاری این مراسمها در عربستان سعودی، نهاد موسوم به «هیئت تفریح و سرگرمی» به ریاست «ترکی آل شیخ» از نزدیکان محمد بن سلمان است. این نهاد در می 2016 تأسیس شده است.
پیشتر در ایام تعطیلات عید فطر این هیئت از برگزاری کنسرت 9 خواننده زن عربی خبر داده بود (+). «شیرین عبدالوهاب» خواننده 38 ساله معروف مصری در دنیای عرب (19 ژوئن)، «أصاله نصری» خواننده 49 ساله سوری، «نوال الزید» خواننده 51 ساله کویتی، «کارمن سلیمان»، خواننده پاپ 24 ساله مصری، «دالیا مبارک» خواننده سعودی 27 ساله، «شمه حمدان» خواننده 24 ساله اماراتی، «کارلا نزیه البرقاشی» خواننده لبنانی معروف به «یارا»، «الیسا» خواننده 45 ساله لبنانی و «انغام» خواننده 46 ساله مصری، از جمله کسانی هستند که در تعطیلات عید فطر در عربستان سعودی کنسرت برگزار کردند و در اطلاعیههای آن نوشته بود، مخصوص زنان.
ورود خوانندگان زن دنیای عرب به عربستان و برگزاری کنسرت آن هم در ایام تعطیلات عید فطر در یک مناسبت مذهبی، تنها پدیده جدید این روزهای عربستان سعودی نبود. طرح محمد بن سلمان ولیعهد سعودی که از آن به عنون طرحی برای سکولار کردن عربستان یاد شده، شامل ابعاد مختلف تفریحات و سرگرمی در همه وجوهش بود؛ از افتتاح سالنهای جدید سینما با فیلمهای هالیوود بعد از چند دهه در عربستان گرفته تا برگزاری دوره مسابقات «ورقبازی» که در فروردین 1397 برگزار شد.
اولین مسابقات «ورق بازی» در عربستان سعودی رسما از چهارم تا هشتم آوریل در شهر ریاض، پایتخت این کشور برگزار شد و حتی روحانیون وهابی مثل «عادل بن سالم بن سعید الکلبانی» از مبلغان سعودی و امام جماعت نمازهای تراویح مسجد الحرام ( از سال 1387) در آن حاضر شدند.
فارس
منبع: ساعت24
کلیدواژه: عربستان سعودی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۰۱۶۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سالهای اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.
به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته میشود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد میکند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.
برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی میشود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست میدهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان میدهد.
اما نگاهی دقیقتر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان میدهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزارهای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.
اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عربهای عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.
با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکراتها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف میکند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» میداند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگانهای عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.
این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عربهای عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاههای آلترناتیو دیگر که در سالهای اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف میکند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا میسازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانهای وهابی پیوند میزند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد میکند و سه دهه پویایی سیاسی و رویدادهای تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل میدهد.
در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آلهای اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتارها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمینهای عرب پسا عثمانی میدانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبههای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.
سایر سلفیها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آنها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجستهای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی مینویسد، سلفیها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.
آنچه از همه این روایتهای تاریخی برداشت میشود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمیکاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب میکند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیروهای تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.