احمد توکلی: نه حمله نظامی این حکومت را ساقط میکند نه کودتا و انقلاب مخملی| فساد سیستماتیک همچون موریانه پایههای نظام را میخورد| خاتمی قبل از ۸۸ مرتب با رهبری جلسه داشت| از اعتراض تودههای مردم نگران باشیم| انقلاب مردم ایران را زیر و رو کرد| موسوی، کروب
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۶۲۲۸۵۹
یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی اظهار کرد: بنده معتقدم نه حمله نظامی این حکومت را ساقط میکند نه کودتا و نه انقلاب مخملی؛ اما وقتی فساد سیستماتیک و شبکهای وجود دارد که همچون موریانه دارد پایههای نظام را میخورد چه حاجت به توطئه خارجی است؟ آفتابنیوز : احمد توکلی، رئیس دیدهبان شفافیت و عدالت به بهانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی مطالبی را درباره تغییر رفتار مردم نسبت به چهل سال قبل، اشرافیگری مسئولان، گسترش فساد و خطرات آن، ناکارآمدیها و پیامدهای آن و اعتراضهای مردم مطرح کرد و گفت: معتقدم نه حمله نظامی این حکومت را ساقط میکند نه کودتا و نه انقلاب مخملی؛ اما وقتی فساد سیستماتیک و شبکهای وجود دارد که همچون موریانه دارد پایههای نظام را میخورد چه حاجت به حمله نظامی است؟
گفتوگوی خبرگزاری ایلنا با احمد توکلی را در زیر میخوانید:
انقلاب اسلامی مردم ایران را زیر و رو کرد
***شرایط فعلی کشور در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی را تا چه حد منطبق بر آرمانهای مبارزاتی خود در اوایل انقلاب میبینید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انقلاب از جهت خلق انسانهای مطالبهگر به نتیجه رسیده است، یعنی آدمهای ایرانِ امروز آدمهای سال ۵۶ و ۵۷ نیستند. اعتماد به نفس و مشارکتجویی و مطالبهگری داستان را تغییر داده است. ایرانی امروز، ایرانی چهل سال قبل نیست.
انقلاب از این نظر مردم را زیر و رو کرد و این نعمتی است که دیده نمیشود و به حساب نمیآید اما همین نعمت بود که پیروزی در جنگ را ممکن کرد و مقاومت ۴۰ ساله را در قبال آمریکا و سایر دشمنان ممکن ساخته است.
وقتی کلاشنیکفی که از قاچاقچیها خریده بودیم به بهشهر بردم، تمام بچهها صف بستند
اوایل انقلاب زمانی که جنگ آغاز شد، سپاه بهشهر یک سپاه خیلی سلحشور و موثر بود، آقای بشارتی نماینده دوره اول یک کلاشنیکف را که از قاچاقچیها برای احتیاج احتمالی زمان انقلاب خریده بود، به سپاه بهشهر هدیه کرد.
آن زمان سپاه بهشهر فقط ژ۳ و M۱ داشت. وقتی این کلاشنیکف را به بهشهر بردم، تمام بچهها صف بستند و یکییکی این سلاح را مثل گوهر به یکدیگر نشان میدادند. ارتش که از نظر تسلیحات وضع بهتری داشت، آمادگی رزم نداشت. در این زمان بود که جنگ شروع شد و در پایان جنگ ما پیروز شدیم.
هر کشور دیگری بهجای ما بود با بلایی که منافقان سرمان آوردند، سقوط میکرد
آدمهایی که در جنگ بودند آدمهای قبل از سال ۵۶ نبودند بلکه چیز دیگری شده بودند، این را در تمام طول این دوران به شوخی میگوییم که همیشه در برهه خاصی از زمان هستیم، اما واقعا چنین است و واقعا همیشه در برهه خاصی از زمان بودهایم. مردم این خواسته را تحمیل کردند و برای آن همراهی داشتند.
اگر هر کشور دیگری بهجای ما بود با آن بلایی که منافقان سر ما آوردند و تعداد زیادی از رهبران کشور را به شهادت رساندند، حتما سقوط میکرد، چرا ما سقوط نکردیم؟ به این دلیل که مردم تغییر کرده بودند.
وقتی جنگ تمام شد، تمایلات رفاهطلبانه و اشرافیگری بین مسئولان شیوع پیدا کرد
***این سیر تحول را امروز چطور ارزیابی میکنید؟
در سالهای اخیر به ویژه از وقتی که جنگ تمام شد، تمایلات رفاهطلبانه و اشرافیگری آرامآرام بین مسئولان شیوع پیدا کرد و این امر مردم را رنجاند، این رنجنش سپس به تنفر در جامعه منجر شد و منعکس میشد ولی بهنظر من با توجه به اینکه بیاعتمادی بین مردم و حکومت هیچگاه به اندازه امروز عمیق نبوده مردم هنوز مسائل کلان را از مسائل خرد جدا میکنند.
تشخیص صحیح مردم این است که اگر حتی مسئولان رسمی بر خطا هستند، اصل نظام و حکومت را برای تمامیت ارضی و سایر مسائل خواستارند.
بارزترین آثار فساد رشد ناکارآمدی و پایین آمدن کارایی سیستم است
***بسیاری از ضدانقلاب گفته بودند که چهل سالگی پایان عمر انقلاب است و تلاش داشتند نظام را ناکارآمد جلوه دهند، حال شما مبنای این تهدید را چه میدانید و ما چگونه میتوانیم تهدیدهای اینچنینی را خنثی کنیم؟
شکست و سقوط نظام، از اول آرزوی آنها بود و ششماه به ششماه تمدید میشد و الان هم میگویند سر چهل سال قرار است حکومت ور بیافتد. حکومت تا الان ور نیافتاده است، پیشبینی اینها هم چهل سال است که خلاف درآمده است، ولی اینکه آنها از ناکارآمدی سوءاستفاده میکنند و مردم را بدبین میکنند، حرف درستی است.
وقتی که فساد رشد میکند یکی از بارزترین آثارش رشد ناکارآمدی و پایین آمدن کارایی سیستم است که این الان در کشور وجود دارد.
به روحانی رای ندادم اما ایشان را رئیسجمهور قانونی میدانم
***این ناکارآمدی و سوءاستفاده دشمن از آن چقدر میتواند خطرناک باشد؟
خیلی خطرناک است، چون مشروعیت هر نظامی بر سه پایه استوار است؛ اولین پایه آن «اعتقادات» است که باعث میشود حکومت مشروعیت پیدا کند، اعتقاد مردم مسلمان بود که حکومت را شکل داد و برای آن جان دادند، ما اگر کارهایی کنیم که با اعتقادات سازگار نباشد، این اولین پایه سست میشود که مثال آن فساد، دروغ گفتن برخی مسئولان، مال اندوزی و اشرافیگری برخی مسئولان است.
دومین پایه مشروعیت نظام «کارآمدی» است. حکومت به این دلیل تشکیل میشود که حوائج مردم را که نمیشود به شکل فردی رفع کرد، به شکل حکومتی رفع کند. اصلیترین وظایف یک حکومت ایجاد رفاه و امنیت و سلامت است، اگر حکومت نتواند وظایف اصلی خود را انجام دهد به چه دردی میخورد؟ اگر کارآمدی ضعیف شود فلسفه وجودیش زیر سوال میرود که مشروعیتش را میکاهد.
«قانون» سومین پایه مشروعیت حکومت است، اگر قانون اجرا شد، حکومت مشروع میشود، به عنوان مثال بنده به آقای روحانی رای ندادم اما ایشان را رئیسجمهور قانونی میدانم و اوامرش را در حد قانون وظیفه میدانم که اطاعت کنم.
کارآمدی آنقدر مهمتر از حتی قانون است که حتی در کودتاها گاهی آدمهایی سر کار میآیند ولی چون امنیت و مولفههای دیگر را برقرار میکنند، مشروع میشوند.
وقتی فساد سیستماتیک همچون موریانه پایههای نظام را میخورد چه حاجت به توطئه خارجی؟
***دشمنان ایران امروز بیش از هر زمان دیگری گزینه نظامی را علیه ما به کار میبرند. ارزیابی شما ازاین تهدید چیست؟
من فکر میکنم این اتفاق نمیافتد چراکه سرتاپای این کار هزینه است.
معتقدم نه حمله نظامی این حکومت را ساقط میکند نه کودتا و نه انقلاب مخملی؛ اما وقتی فساد سیستماتیک و شبکهای وجود دارد که همچون موریانه دارد پایههای نظام را میخورد چه حاجت به توطئه خارجی است؟
از اعتراض روشنفکران نگران نباشیم ولی از اعتراض تودههای مردم نگران باشیم
***در طول این چهل سال اعتراضات مردمی را به دلایل مختلف تجربه کرده و شاهد بودهایم و آخرین آن هم اعتراضات مردم در دیماه سال ۹۶ بود. حال برای پیشگیری از اینگونه حوادث چه راهکارهایی را پیش رو داریم؟
وقتی بیعدالتی اجتماعی و حقوقی وجود داشته باشد، مردم تا یک حدی تحمل میکنند و سپس اعتراض خواهند کرد. خداوند در قرآن گفته بدگویی و بلند فریاد زدن عیبها را دوست نمیدارد جز برای مظلوم. یعنی مظلوم میتواند ناسزا بگوید و فریاد بزند.
وقتی ما کشور را به شکلی اداره میکنیم که در سپردههای بالای ۱۰۰ میلیون تومان ۰.۴ درصد از سپردهگذاران مالک ۵۲ درصد از سپردهها هستند و ۹۹.۶ درصد از سپردهگذاران ۴۸ درصد از سپردهها را مالک هستند آیا این شکاف اسلامی است؟ آیا عادلانه است؟
وقتی کارگران این چیزها را بدانند و بیکار شوند و تامین نباشند چه اتفاقی میافتد؟ همه بیشتر به این فکر هستند که کاری کنند تا حرف بزنند و این هم باعث میشود که مردم اعتراض کنند.
از اعتراض بعضی از روشنفکران نگران نباشیم ولی از اعتراض تودههای مردم نگران باشیم که طرفدار نظام هستند و نظامشان را میخواهند ولی حاضر نیستند این بیعدالتیها را شاهد باشند.
خاتمی قبل از ۸۸ مرتب با حضرت آقا جلسه داشت
***طی چهار دهه برخی رویکردها در کشور وجود داشته که برخی مسئولان به حاشیه رانده شدهاند و نسبت به آنها بیمهری شده است. ازجمله آنان میتوان به روسای دولتها اشاره کرد. چرا چنین رویکردی در کشور ما طی این سالها وجود داشته است؟
آقای موسوی که بعد از دوران نخستوزیری عضو مجمع بود و آقای هاشمی هم تا زمانی که زنده بود در بالاترین منزلت انتصابی حضور داشت و آقای خاتمی هم قبل از اینکه مسائل ۸۸ پیش بیاید مرتب با حضرت آقا به صورت منظم جلسه داشت و نظر میداد و بحث میکرد، اما درنهایت یک حواشی رخ داد که بعضیها به خود و به کشور جفا کردند.
میرحسین موسوی از روحانی بهتر بود
آقای موسوی نخست وزیر امام بود و کاری که اینها کردند خیانت به خودشان و کشور بود و اگر وی این کار را نمیکردند رئیسجمهور بعدی بود، موسوی که از روحانی بهتر بود اما رفتار آنها باعث شد شرایط امنیتی شود و سوء استفادههایی انجام شد.
وقتی شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» به آقای خاتمی و آقای موسوی نامه نوشتم و گفتم اگر سیاست خارجی امام را در یک کلمه خلاصه کنیم آن کلمه «فلسطین» است و اگر بخواهیم امام را در سیاست داخلی در یک کلمه خلاصه کنیم آن کلمه «ولایت فقیه» است.
حداقل ابراز پشیمانی کنند تا راه باز شود
***در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی آیا بهتر نیست که این رویه را تغییر دهیم و در قالب دوستی و اتحاد به این مباحث خاتمه دهیم؟
بله. ممکن است بعضیها نظرشان این باشد، مسائل بزرگتر از اینها حل شده است و این خیرخواهی را کسی میتواند انجام دهد و این مساله هم حل شود.
من هم دلم میخواهد این مساله زودتر حل شود و اینها برگردند، ولی حل این موضوع راه دارد و کسانی که اینطور ضربه زدند باید عذرخواهی کنند و حداقل ابراز پشیمانی کنند تا راه باز شود.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: احمد توکلی خاتمی رهبری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۲۲۸۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرحی برای رسانههای فردای ایران
سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقههای امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانهای را کمرنگتر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بنبست سیاسی هم بر نظام رسانهای سایه انداخته است. فعلاً نشانهای از بهبود در افق پیدا نیست.
ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیعتر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنبوجوشهایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونیهای بنیادینی که چند سال است نشانههایش را میبینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانهایِ فرداهای روشنتر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی میرسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانهای که ایدههای سابق برافکنده میشوند و خلأ ایده پیش میآید، ایدههای کژ و نامطلوب و بدخواهانه میتواند بهراحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواسگونه و منفعلانه تصور میکنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیلها و جایگزینهای احتمالی فکر کرده باشیم، بهسوی آن گام برمیداریم هرچند آهسته و با موانع و رنجهای بسیار.
باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانهای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایههایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروههای صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامهنگاری مربوط است به دیدهبانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامهنگاری مراقب و منعکسکننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیدهبانی را بگیرند. پس رسانهها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانهای آینده ایران میتواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفهای برای برقراری آزادی رسانهها باشد.
دومین مؤلفۀ نظام رسانهای مطلوب در ایران میتواند قطع انحصار از رسانههای سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمیباید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخشهای مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که دهها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروههای مختلف با عقاید گوناگون و آرمانهایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکتها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقههای مختلفِ زنجیره کسبوکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.
برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربههای تلخی که داشتهایم، میتوان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانهای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که بهتدریج به پیکر نظام رسانهای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سمزدایی کرد.
برای رسیدن به این شرایط در رسانههای ایران نیازمند یک پیششرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانهها، از مالکیت و مدیریت رسانهها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانهها. اینکه میگوییم حکومت در نظارت بر رسانهها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانههایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری مستقل میتوانند بر عملکرد حرفهای رسانهها نظارت داشته باشند و دادگاههای مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانهها میتوانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانونگذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وبسایتها خبری نیست و با سهولت بهشبکههای تلویزیونی و خبرگزاریها امکان تأسیس میدهد.
در طرح پیشنهادی برای رسانههای فردای ایران، حکومت اگر میخواهد به رسانهها کمک کند، بهجای دادن یارانههای مستقیم و بازیگری در عرصه رسانهها، میتواند به توسعه امور زیرساختی رسانهها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرکهای فناورانه رسانهای بپردازد، تازه آنهم بهصورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانهها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساختها استفاده کنند و زیرساختها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.
بازپیکربندی نظام رسانهای نیز از دیگر مسایلی است که میتواندر طراحی نظام رسانهای آینده به آن توجه کرد. سیاستهای سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرفکردن نقشهای نهادهای مدنی باعث شده است که رسانههای مختلف در ایران نقشهایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آنهاست و نه از عهده انجامش برمیآیند. برای مثال، در برههای از تاریخ نیمقرن اخیر ایران، از مطبوعات بهجای احزاب استفاده شده است یاهماکنون از شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانی در حد رسانههای حرفهای بهره گرفته میشود. رسانههای مختلف بایددوباره نقشهای طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقشهای تحمیلی را به نهادهای مربوط به آنها واگذار کنند.
در چنین شرایط و زمینهای که تصویر شد، رسانهها بهتدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامهنگاران تشکلهای صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسبوکار رسانهای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانهها کمک مالی کند و همین که آزادی آنها را با نظامهای قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانهها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را بهدست میآورند. باقدرتگرفتن نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانهها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامهنگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانهها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانهها ظاهر شود. آن نظام رسانهای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، میتواند بهکمک روزنامهنگارانش تشخیص دهد چقدر به عامهپسندی بگراید و چه اندازه نخبهگرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.
وقتی نظام رسانهای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آنگاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانهای هنجارینی، رسانههای ما به آفتهایی برخواهند خورد که رسانههای همه کشورهای عادی جهان با آن روبهرو شده بودهاند، مسایلی از جمله ضربهخوردن از شبکههای اجتماعی و شرکتیشدن رسانهها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راهحلهایی هست که میتوان همچون سایر کشورها به کار بست.
در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمیتوانیم با نظام رسانهای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانهای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتادهایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفههایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیششرطهای دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانهای باید ارائه شوند و دربارهشان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانهای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوشخیالی یا سادهدلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و دربارهاش صحبت کنیم، از هماکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کردهایم. رسیدن به نظام رسانهای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاریها و مصیبتهای کنونی، در چشمانداز این کشور میتوان دید.
*روزنامهنگار
۴۷۲۳۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950