زهره هراتیان: برکناری ام از ایفمارک؟ این موضوع کذب محض است
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۶۳۸۰۷۲
هراتیان شایعات مربوط به خودش را تکذیب کرد.
طرفداری- زهره هراتیان، در خصوص شایعه کنار گذاشتن او از مرکز پزشکی ایفمارک گفت:
این موضوع کذب محض است و صحت ندارد. ما قرار است به زودی بیانیهای در این باره صادر کنیم. به نظر میآید رفتن من برای برخی آرزو شده است.
به گزارش فارس، وی ادامه داد:
ما زیرمجموعه فدراسیون فوتبال نیستیم بلکه زیرمجموعه سازمان لیگ هستیم و اگر هر مسألهای قرار به اطلاعرسانی باشد از طرف سازمان لیگ این مسأله انجام خواهد شد اما ما به زودی اطلاعیهای در این باره منتشر خواهیم کرد و در آن موضع خودمان را اعلام میکنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منبع: طرفداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۳۸۰۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت شهادت بانوی پاسدار و فرزندش توسط منافقین
روایت شهادت شهیده زهره بنیانیان به همراه فرزند باردار خود به دست منافقین اینگونه نقل شده است:
ازدواج و آموزش نظامی
زهره هم پاسدار بود و هم به خاطر دورههای رزمی که در سوریه و لبنان دیده بود، یه چریکِ رزمنده بود.
کاراته و تیراندازی را در حد عالی آموزش دیده بود، آخر سر هم با یک پاسدار ازدواج کرد.
آرزوی شهادت
شب قبل از شهادت خواب دید که دو فرشته او را بر فراز خانهشان میچرخاندند، صبح که بیدار شد، خیلی خوشحال بود، انگار حس کرده بود قرار است به آرزویش که شهادت بود برسد.
نحوه شهادت
منافقین در خانهی تیمیشان کلی اسلحه و مهمات جمع کرده بودند و میخواستند روز کارگر مردم را به رگبار ببندند.
چند پاسدار از جمله همسر زهره برای تصرفِ این خانهی تیمی انتخاب شدند، زهره اصرار داشت که با آنها به این ماموریت برود، اما، چون اواسط دوران بارداریش بود، شوهرش اجازه نداد، تا اینکه وقتی گریه و اشتیاق زهره را دید، موافقت کرد.
به خانهی تیمی منافقین رسیدند. قرار بود زهره به عنوان یک زن عادی در بزند و کمک بخواهد، بعد منافقین که بیرون آمدند، پاسدارها بدون درگیری آنها را دستگیر کنند، اما انگار منافقین متوجه شده بودند و وقتی زهره در زد، یکی از آن بر سر او رگبار گرفت. کسی هم که در را باز کرده بود، به زهره شلیک کرد و اینجا بود که خواب زهره تعبیر شد.
هم خودش و هم فرزندی که باردار بود، جلوی همان در به شهادت رسیدند.
منبع: کانال خاکریز خاطرات شهدا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی