Web Analytics Made Easy - Statcounter

در باب همه موضوعات به گفت‌وگو نشستیم؛ از مسائل شهری و اجتماعی گرفته تا موضوعات اقتصادی و سیاسی و در آخر به گلایه‌ها از دولت رسیدیم.به گزارش بلاغ، با عباس آخوندی در دفتر روزنامه «شرق» گفت‌وگو را آغاز کردیم و آن‌قدر درباره موضوعات مختلف صحبت به میان آمد که گفت‌وگو را به دلیل خستگی به پایان بردیم! عباس آخوندی در همه موضوعات از نظریاتی گفت که نتوانست آنها را به اجرا دربیاورد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در آخر که نوبت به سؤالات سیاسی رسید، صریح‌تر نظریاتش را مطرح کرد. از نوعی روزمرگی در دولت سخن گفت؛ از اینکه دولت در همه عرصه‌ها نظریه ندارد. از برجام انتقاد کرد و اینکه چرا باید مفهومی به اسم ریاست‌جمهوری دودوره‌ای شکل بگیرد. در این فاصله، نقش برخی افراد را نیز نادیده نمی‌گرفت؛ اما در برابر اصرار ما، حاضر نبود نامی از کسی ببرد و محدودشدن مشکلات دولت به دخالت افراد را دیدگاهی تقلیل‌گرایانه می‌نامید. او همچنین بر این تأکید داشت که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری، جریان اصلاحات روی اسبی سرمایه‌گذاری کرد که بعد از انتخابات، اسب را کس دیگری برده است. استعفای آخوندی به‌عنوان وزیر راه‌وشهرسازی، استعفایی به‌غایت سیاسی بود؛ چراکه او حتی در متن استعفایش نیز نوشته بود: «من بر این اعتقاد هستم که سه اصل پایبندی به قانون، احترام به قانون مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشت. آنچه در تدبیر شرایط سخت ناشی از تحریم‌های آمریکا شاهدیم، نقض همین سه شرط است‌». در این گفت‌وگو تلاش کرده‌ایم به مسائلی که او در دولت با آنها درگیر بوده است، بپردازیم.  

در حال حاضر حجم عظیمی از انتقادها نسبت به عملکرد آقای روحانی مطرح است. چه بسا بخش زیادی از این انتقادات از جانب اصلاح‌طلبان مطرح می شود که در انتخابات حامی آقای روحانی بوده اند. شما به صفت اصلاح‌طلب بودن در دولت شناخته می‌شدید. بعضی از وزرا هم بودند که وقتی از دولت خارج شدند صریح‌تر نقدهایشان را نسبت به جریان دولت مطرح می‌کنند.سوالم این است که ماجرای انتقاد از آقای روحانی به تیپ شخصیتی ایشان برمی‌گردد که نقدها را برنمی‌تابد و کار به جایی می‌رسد که کسی مثل شما مجبور به استعفا می‌شود؟ و اصلا در هیات دولت منتقدان دیگری هم وجود دارند؟

اول اینکه از جهت اخلاقی از صحبت راجع به ویژگی‌های شخصی محظور دارم و از این خط عبور نمی‌کنم. شما هرچه هم فشار بیاورید از این چارچوب خارج نمی‌شوم. نکته دوم اینکه بحث من هیچگاه شخصی نبود، سیاسی بود..

* قطعا شخصی نبود، اما شما نقدتان را نسبت به سیاست‌هایی ابراز می‌کنید و باید منتظر باشید که پاسخ انتقادهایتان را بشنوید..

راجع به بحث سیاستی مشکل ندارم صحبت می‌کنیم. دو مثال می‌زنم. یکی برجام و دیگری تعیین نرخ ارز. در مورد برجام سخن من این بود که توافق برجام یک توافق امنیتی بود و نه اقتصادی. پس وقتی امریکا از برجام خارج شد ما بیشتر می‌بایست بر مراقبت از برجام هوشیاری به‌خرج بدهیم. پس چرا اعلام شد که چند هفته نیاز به بررسی داریم. در این مدت چه چیزی را می‌خواستیم بررسی کنیم؟ من با موضع اعلام شده از سوی رییس جمهور کاملا مخالف بودم و می‌گفتم ما باید به صراحت اعلام می‌کردیم که ما در برجام باقی می‌مانیم حتی اگر دیگران همه از برجام بیرون بروند. مسؤولیت نقض عهد باید بر عهده‌ی دیگران باشد نه ایران. این اولین علامت تردیدآمیزی است که متاسفانه از سوی رییس‌جمهور به بازار داده شد. ما در این شرایط به هیچ‌وجه نباید بازار را با نااطمینانی و عدم قطعیت روبرو می‌کردیم. قاعدتا در پاسخ گفته خواهد شد که این کار برای چانه‌زنی و دریافت امتیاز بیشتر از اروپا انجام شد. ولی باز پاسخش روشن است. مگر ما چه ارزیابی‌ای از اروپا داشتیم؟ آیا واقعا تصور این بود که در معادله قدرت مادی اروپا می‌تواند در برابر امریکا بایستد؟ جدایی اروپا از امریکا برای ما ارزشِ سیاسی و امنیتی داشت و دارد. بنابراین، تعیین سطح انتظاری بیش از این در درون و در خارج فقط می‌تواند هم در سطح روابط بین‌الملل و هم در سطح افکار عمومی درونی ایجاد سوءتفاهم کند و اکنون عده‌ای بیایند و بگویند نگفتیم از اروپا کاری بر نمی‌آید؟ ما که از ابتدا این را می‌دانستیم که حوزه‌ی مانور اروپا بسیار محدود است. نکته‌ی دوم هزینه-فایده این موضع است. در واقع دولت می‌خواست از اروپا امتیاز بیشتری دریافت کند. ولی، در برابر آن یک علامت نااطمینانی به بازار داد با این همه هزینه. اینکه هزینه‌اش بسیار بیشتر از منافعش شد. از نظرِ من این موضوع از ابتدا قابل پیش بینی بود. بحث دیگرم این بود که شما به هیچ وجه نمی‌توانید وارد هیچ‌گونه قیمت‌گذاری از جمله ارزی شوید. چرا وارد می‌شوید؟ من اساسا همواره با سیاست قیمت‌گذاری دولت مخالف بودم. بنابراین، از حیث اخلاقی نمی‌توانستم این روند را که در سالِ جاری تشدید شده‌بود همراهی کنم.

* چه کسی این سیاست را مشخص کرد؟ قیمت‌گذاری ارز 4200 تومانی که تبعاتش هم در اقتصاد مشخص شده و در حوزه‌های مختلف تاثیرات خودش را گذاشته، از کجا آمد؟ در آن جلسه چه کسانی موافق و چه کسانی مخالف بودند؟

در جلسه دولت برای تصمیم‌گیری مطرح نشد.

* آقای نیلی گفتند فایل را منتشر کنید. ..

من در آن جلسه نبودم. در ستاد اقتصادی دولت تصمیم‌گیری شد. من مخالف هرگونه ایجاد تردید درباره برجام بودم در بحث شهری، می‌گفتم مفهوم بکوبیم و بسازیم غیرممکن است فارغ از اینکه صددرصد غلط است. چرا بر یک سیاستی که آشکارا در تمام جهان و از جمله در ایران شکست‌خورده اصرار می‌کنید؟ همین‌ها برای جداشدن از دولت کافی بود.

* مثلا گفته می‌شود اطرافیانی به طور مشخص آقای واعظی ونوبخت و نهاوندیان در تصمیمات رئیس جمهور اثرگذارند،اینها به طور واقعی چقدر در تصمیمات آقای روحانی چقدر اثرگذاری دارند وچه مسائلی باعث شده آقای روحانی به شخصیت کنونی تبدیل شود و تصمیماتی بگیرد که انتقاداتی را در پی داشته باشد،آیا این فرایند ماحصل جداشدن از بقیه دولت و نزدیک‌تر شدن به این چهره هاست؟ این حدس چقدر به واقعیت نزدیک است؟

افراد در مجموعه‌ای که با هم کار می‌کنند حتما بر هم تاثیرگذار هستند. اینکه بگویم اینطور نیست، سخن دقیقی نیست. البته من ریشه‌ی مشکلات را در این روابط نمی‌بینم. اینها می‌توانند بحث را تشدید یا تضعیف کنند. بحث من این بوده که اقتصاد و سیاست ایران دارای چالش‌های اساسی خود است.در حوزه اجتماعی شکاف اجتماعی داشتیم. در حوزه سیاسی مشکل سیاست بین‌الملل داشتیم. در حوزه اقتصاد هم چالش‌های عظیمی داشتیم. دولت یازدهم وقتی آمد با این چالش‌ها برخورد بنیادی نکرد. من از اینکه دولت نسبت به این چالش‌ها تا حدی بی‌تفاوت است دل‌چرکین بودم. مثلا در دولت یازدهم آیا برای جبران چالش شکاف‌های اجتماعی ایجاد شده در دولت قبل، ‌ سیاست اجتماعی روشنی وجود داشت که بگوید چگونه می‌خواهم این موضوع را حل کنم؟ و یا دستِ‌کم کاهشش دهم؟ همانطور که در مورد تحریم‌های بانکی، بدهی دولت به اقتصاد، بحران رفاه اعم از یارانه‌ها، کسری هزینه‌های طرح سلامت و کسری صندوق‌های بازنشستگی و همینطور در مورد سیاستِ خارجی جز برجام نظر روشنی وجود نداشت. برجام هم در حوزه امنیت بین‌الملل بود. یعنی پس از برجام ما شاهد نظریه روشنی که تکلیف نحوه دوستی و مودت سیاسی ایران را با سایر کشورها روشن کند، مواجه نیستیم. قاعدتا در تحلیل شرایط باید همه‌ی اینها را در نظر گرفت و کلِ قضایا را به روابط و احیانا زیاده‌خواهی چند نفر کاهش نداد. البته هرکسی در حد خودش موثر است اما، باید دید فردی که می‌خواهید میزان تاثیرش را اندازه‌گیری کنید در چه فضایی تاثیرگذاری می‌کند. برای من آن بستر تاثیرگذاری از این افراد مهم‌تر است. آنچه شما با آن مواجه هستید و تحت عنوان فرضیه ناکارآمدی مطرح می‌شود، برمی‌گردد به اینکه اساسا دولت نسبت به مسائل بنیادین حوزه سیاست، اقتصاد و اجتماع نظریه‌ای نداشت و اقدامی جدی نکرد، از همین رو، ‌وقتی با یک غول نخراشیده و نتراشیده مثل ترامپ مواجه شد تمام ضعف‌های کارکردی یکباره روی میز آمد. دولت باید با این ضعف‌ها روبه‌رو می‌شد و در این مرحله می‌توانید نقش افراد را کنار هم بگذارید. وقتی این اتفاقات روی میز آمد چه کار کردند؟ کسانی که دارای نظریه بودند بیشتر مورد بی‌مهری قرار می‌گرفتند. در این شرایط، همه دنبال کار فوری بودند، به آقای نیلی که نظریه داشت و ریشه بحران را در ترامپ نمی‌دید، بلکه در عدم پاسخگویی‌های چهار سال گذشته می‌دید، می‌گفتند شما بگویید فردا باید چه کار کنیم؟ می‌گفت فردا هم ریشه‌ها را حل کنید. می‌گفتند فعلا قیمت دلار را 4200 تومان تعیین کنیم. از اینجا اختلاف شروع می‌شد. مثلا من می‌گفتم در مورد سیاست خارجی روی برجام پافشاری کنید، اما می‌گفتند چانه‌زنی می‌کنیم که بتوانیم با اروپا به نتیجه برسیم. می‌گفتم اگر قرار بود با اروپا چانه‌زنی کنید، دلیل وجود اروپا در برجام حوزه امنیت است نه اقتصاد. این چانه‌زدن خالی از وجه است و قس علیهذا. به نظر من در شرایط تنگنا از قضا بیشتر به نظریه نیاز داریم. چون در این شرایط اقدام بدون نظریه فقط می‌تواند تنگناها را تعمیق بخشد و یک کلاف سردرگمی ایجاد کند که کرد. به هر روی، بحثی که شما دنبالش هستید در مورد افراد را جواب نمی‌دهم. چرا که نگرانم تمام ناکارامدی‌های موجود اینگونه تفسیر شود دلیل مشکلات به چهره‌ها محدود شود. نمی‌گویم افراد مؤثر نیستند اما می‌گویم تقلیل ریشه مشکل به رفتار ناشی از چند نفر، واقعا نگاه تقلیل‌گرایانه است و می‌تواند گمراه‌کننده باشد. لذا همیشه از این موضع فاصله می‌گیرم. خبرنگارها هم همیشه با من چالش دارند، چون می‌خواهند بگویم بله فلان فرد خیلی دخالت می‌کرد.

* سرنوشت دولت دوازدهم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

بسیار سخت. 

* عملکرد دولت دوازدهم چه تاثیری می‌تواند بر انتخابات بعدی داشته باشد؟

دولت دوازدهم هنوز هیچ نشانه‌ای برای اینکه توانسته باشد منحنی روند سیاسی اقتصادی را عوض کند از خودش نشان نداده و هنوز در همان مسیر منحنی قبلی پیش می‌رود.

* به نظرتان در بهترین شرایط در حفظ روزمرگی به سر می برد؟

هنوز حتی نتوانسته نشان بدهد منحنی‌ای که رو به پایین بوده را افقی کرده است. از این جهت پیش‌بینی مثبتی ندارم. اما تاثیرش در انتخابات 1400، خیلی مهم است که بقیه جریانات سیاسی در جامعه چقدر به موقع بتوانند این موضوع را بفهمند. من از جمله کسانی بودم که همواره معتقد بودم در سال 95 این فرضیه که همه دولت‌ها باید دودوره‌ای باشند را قبول نداشتم. این چه فرضیه‌ای است که به‌صورت نانوشته در ایران فرض شده‌است؟ به نظر من هیچ دلیلی ندارد حتما دولت‌ دودوره‌ای باشد اما متاسفانه اصلاح‌طلبان این را نپذیرفتند. حتی سال 94 می‌گفتم دلیلی برای این اتفاق نیست. یکی از گرفتاری‌های ایران این است که دوره های ریاست جمهوری دودوره‌ای است.

* پس شما اختلال کارکرد دولت را متوجه شده بودید.

بله. سال 94 به اکثر بزرگان اصلاح‌طلب گفتم غیرممکن است با این فرمان به موفقیت دست پیدا کنید.

* به چه کسانی گفتید؟

نمی‌خواهم از کسی نام ببرم. علت، برای من روشن بود، چون هیچ نظریه‌ای نبود. همه سرخوش از دستاورد برجام بودند که دستاورد بسیار بزرگی هم بود اما یک فرد اقتصادی می‌توانست متوجه شود که برجام بدون fatf فاقد کارایی اقتصای است. در هرصورت در حوزه اقتصادی اتفاقی در سطح انتظارات، به ویژه انتظاری که دولت خودش از خودش ایجاد می‌کرد و مخالفان دولت نیز به آن بیشتر دامن می‌زدند تا بعدها دولت را ناتوان نشان دهند رخ نداد. همین‌طور در حوزه سیاسی و اجتماعی. بنابراین، قابلِ پیش‌بینی بود که دستاورد برجام یک روزی فرسوده و کم‌اثر خواهد شد. برای من خیلی روشن بود که این دستاورد دائمی نیست. حتی اگر ترامپ هم نبود، چون نسبت به سایر چالش‌ها، اقدام درخوری صورت نگرفته بود آخر کار این دستاورد با فرسایش مواجه می‌شد.

* پاسخ آن بزرگان چه بود؟

نمی‌توانستند شرایط دیگری را تصور کنند. از ترسِ به‌هم خوردنِ اوضاع در ادامه‌ی وضع موجود تردید نمی‌کردند و فکر می‌کردند ممکن است اتفاقات بدتری رخ دهد و می‌گفتند همین را حفظ کنیم که بدتر نشود. اما برای من مثل روز روشن بود که اشتباه می‌کنند و این وضع قابل تداوم نیست.

* نامزد دیگری در ذهنتان بود؟

خیر نامزد بحث بعدی است.

* آلترناتیو شما به جای این دولت چه بود؟

پیشنهادم یک جریان‌سازی بود. الان هم برای 1400 باید یک جریان شکل بگیرد که پایه‌های رای آری باشد. دولتی که برمبنای رای «نه» است بخش سلبی‌اش روشن است، اینکه چه باشد اختلافی می‌شود که نمونه‌اش را در دولت یازدهم و دوازدهم می‌بینید.

* یعنی می‌گفتید حتی چه بسا ما در انتخابات دوازدهم نباشیم.

خیر، هیچوقت موافق نبودن در انتخابات نیستم. چون، این حداقلِ حقِّ طبیعیِ سیاسیِ افراد است و باید از این حق استفاده کنند.

* آن کاندیدا باید در یک جریان متبلور می‌شد.

اول جریان فکری درست کنید، بعد حامل کاندیدا مشخص می‌شود. اینکه من می‌گویم اندیشه ایران را داشته باشید، محملی می‌خواهد. اندیشه‌ای که آقای خاتمی داشت، جامعه مدنی بود. حول و حوش آن اندیشه توانست جریانی را خلق کند. اعتدال که گفتمان نیست. اعتدال یک روش است که می‌گوید من افراطی و تند و کند نیستم. شما می‌توانید چپ یا راست باشید و تند و کند هم نباشید. اعتدال مفهومش گفتمانی و جریانی نیست، لذا از اعتدال به هیچ نظریه‌ای نمی‌رسید. حزب اعتدال و توسعه در ایران در مورد چه مسئله‌ای نظریه دارد؟ فقط می‌گوید ما معتدلیم. می‌توانیم بگوییم الان فصل بهار است اما باید دید قرار است چه چیزی از این فصل به دست بیاورید. از سال 94 بحث من این بود که شما با این فرمان امکان اینکه بتوانید داستان موفقیت‌آمیز را داشته باشید، فراهم نیست. دولت دودوره‌ای بزرگ‌ترین زیانش این است که می‌گویند در دوره اول کارهای اصلاحی ساختاری نکنیم تا آراء ریزش نکند. این به مفهوم چهار سال اتلاف زمان است. در دولت دوم هم نتیجه‌های بی‌تصمیمی در دولت قبل ظهور می‌کند و این‌قدر دولت‌ها درگیر جمع و جور کردن اوضاع می‌شوند که اساسا امکان انجام هر اصلاحی از آنان سلب می‌گردد. افزون براین، انگیزه‌ها از بین می‌رود و معمولا وفاداری‌ها شکننده هستند. همه دولت‌های دوم دولت‌های بی‌وفایی هستند. عملا هیچ دولت دومی نتوانسته اصلاحات انجام دهد. پیشنهاد من به دوستان اصلاح‌طلب از سال 94 این بود که در مورد این فرضیه شک کنید. دولت را یک دوره‌ای در نظر بگیرید و برای مرحله بعد جریان نظری داشته باشید. ممکن است برای آن جریان با همین دولت سازش کنید، اما مبنای شما دفاع یا عدم دفاع از یک فرد نیست بلکه، پیشبرد نظریه‌ی روشن است.

* شاخصه جریان مدنظر شما چه بود؟ چارچوب داشت؟

من که چارچوبِ نظری برای خودم داشتم. اما دوستان می‌گفتند فرض اینکه دولت یک‌دوره‌ای داشته باشیم قابل طرح نیست. بحث من روشن بود که آخر کار برای حوزه اقتصاد باید صددرصد مداخله در اقتصاد خصوصی را کنار بگذاریم. نظریات من هنوز هم روشن است اما دوستان ما فرضیه دولت یک‌دوره‌ای را نمی‌پذیرفتند و یکی از اشتباهات بسیار بزرگ اصلاح‌طلبان همین اصرار بر دولت دودوره‌ای بوده و هست. برای دولت بعدی هم باید فرض را بر دولت یک دوره‌ای بگذارند.

* به نظرتان ماحصل دولت‌هایی که پشتوانه‌شان رای اصلاح‌طلبان است و با دولت کاری ندارند چه تاثیری بر انتخابات بعدی می‌گذارد؟ اصلاح‌طلبان چقدر شانس دارند که در انتخابات بعدی به این موضوع فکر کنند؟

جریان سیاسی استراتژای‌اش را برمبنای موفقیت یا عدم موفقیت نباید بگذارد. بلکه باید برمبنای اینکه چقدر می‌تواند مسائل واقعی ایران را اصلاح کند، صورت‌بندی کند و در مورد راه‌حل‌ها پافشاری کند، بگذارد. اگر جریان سیاسی روی اسب برنده شرط کند، آن وقت ممکن است آن اسب، اسبِ خودش نباشد. هم‌چنان‌که نیست! چه دلیلی دارد جریان سیاسی شرط ورودش برنده‌شدن باشد؟ شرط ورودش باید صورت‌بندیِ درستِ مسائل باشد. اگر در این دوره موفق نشد در دوره بعدی موفق می‌شود. یکی از مشکلات ما سراسیمگی و بی‌تابی برای پیروزی فوری است.

منبع: بلاغ مازندران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۶۰۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف!

اولین پرسش که اساسی‌ترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!

به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- شاید از تیتر یادداشت پیش روی تعجب کنید و از خود بپرسید؛ «‌برجام» با لایحه «‌عفاف و حجاب‌» چه نسبتی دارد؟! در نگاه اول حق با شماست! موضوع برجام فناوری هسته‌ای و مقصود از آن لغو تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی علیه کشورمان بود ولی موضوع لایحه عفاف و حجاب، مقابله با پدیده پلشت و خانمانسوز کشف حجاب است. اما مروری -هرچند گذرا- بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش می‌کشد که مبادا همان‌گونه که برجام به جای لغو تحریم‌ها، تعداد آنها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد! مجلس قبلی برجام را بی‌توجه به انتقادات جدی و مستند منتقدان، ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کرد و شد آنچه نباید می‌شد! مراحلی که در تصویب لایحه عفاف و حجاب دنبال می‌شود نیز با آنچه بر سر تاسیسات هسته‌ای کشورمان آوار شد، شباهت‌هایی دارد و صد البته با دامنه‌ای بسیار گسترده‌تر و خطرناک‌تر! تعجب نکنید. بخوانید!

۲- این روزها لایحه موسوم به عفاف و حجاب برای بررسی نهائی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است. پیش از این و در طول نزدیک به یک سالی که از تهیه و تنظیم این لایحه می‌گذرد، در چند نوبت و متناسب با مراحل مختلفی که لایحه طی می‌کرد، به ارزیابی و نقد مستند برخی از مفاد آن پرداخته بودیم ولی متاسفانه علی‌رغم برخی تغییرات، موارد سؤال‌برانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده می‌شود که می‌تواند کارآمدی آن را با تردیدهای جدی روبه‌رو کند. از این روی، اشاره به نکاتی را در این خصوص خالی از فایده نمی‌دانیم.

۳- اولین پرسش که اساسی‌ترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!

الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشته‌ایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵‌) به وضوح در این خصوص بوده و هست. بنابراین فقدان قانون نمی‌تواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.

ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت می‌توانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!

ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازه‌ای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارت‌آفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «‌ترک فعل‌» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!

۴- ممکن است ادعا شود که روبه‌رو شدن با شرایط خاص! علت احساس نیاز به تهیه این لایحه بوده است! که باید پرسید: کدام شرایط خاص مورد نظرتان است؟! جامعه روال عادی خود را طی می‌کرد و رخداد و شرایط ویژه‌ای در میان نبود. حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و می‌فرمایند: «یک مطلب دیگری را من می‌خواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله‌ «حجاب» در کشور است.‌ مسئله‌ حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامه‌ریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی‌ که چنین مسئله‌ای در کشور وجود نداشت، مردم با شکل‌های مختلف داشتند زندگی می‌کردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بی‌آن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «‌چالش تحمیلی‌» نبوده است؟!

۵- آیا موارد یاد شده شک‌برانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردیدهای جدی روبه‌رو نمی‌کند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «‌چالش حجاب‌» نیست که در غفلت و ساده‌اندیشی مسئولان، به نظام و توده‌های عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟! اگر پاسخ منفی است، بفرمایید چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گسترده‌تر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیس‌جمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحه‌ای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس می‌رود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه (بخوانید کلیات ابوالبقا) تبدیل می‌شود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچه‌های مجلس معطل می‌ماند؟!

۶- و اما، اقدام اخیر نیروی انتظامی در قالب «‌طرح نور» نه فقط تاکنون طرح موفقی بوده است بلکه با جرأت می‌توان گفت که تنها طرح و اقدام موفق و کارساز طی یک‌سال اخیر است. در این خصوص گفتنی است که اولاً؛ این طرح، کمترین ربطی به لایحه عفاف و حجاب ندارد بلکه اجرای قوانین موجود است که طی یک سال گذشته در حرکتی مشکوک، متوقف مانده بود و از این روی سند دیگری بر غیرضروری بودن لایحه حجاب و عفاف است و این پرسش را پیش می‌کشد که چرا و با چه توجیه قابل قبولی از اجرای قوانین موجود خودداری شده بود؟! و ثانیاً؛ در صورتی که لایحه عفاف و حجاب به‌گونه‌ای که در مجلس تهیه شده است به تصویب شورای نگهبان برسد، از ادامه اجرای طرح نور نیز جلوگیری خواهد شد و امید تازه‌ای که با اجرای این طرح در افق پیش‌روی ملت پدید آمده است هم بر باد خواهد رفت!... می‌پرسید چرا؟! بخوانید!

۷- در ماده ۴۹ لایحه عفاف و حجاب آمده است «‌هر زنی در انظار عمومی، معابر یا اماکن عمومی که نوعاً در منظر نامحرم است، اعم از فضای حقیقی یا مجازی کشف حجاب کند، به نحوی که چادر یا مقنعه یا روسری یا شال و امثال آنها بر سر نداشته باشد، در مرحله اول از طریق سامانه‌های هوشمند فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) با تطبیق با سایر بانک‌های اطلاعاتی اطمینان‌آور احراز هویت قطعی مرتکب، معادل یک دوم حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه ولیکن اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق می‌شود و با استفاده از سامانه‌های هوشمند یا پیامک یا پست، به وی اعلام می‌شود. در صورت تکرار در مدت تعلیق جریمه (مرتبه دوم‌) علاوه‌بر اخذ جریمه مرتبه اول، معادل حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه و از طرق مذکور به وی اعلام می‌شود، در مرتبه سوم توسط مرجع قضائی به جزای نقدی درجه شش و در مراتب بعدی به جزای نقدی درجه پنج محکوم می‌شود. در صورت تکرار بیش از چهار بار، مرتکب به مجازات تکرار جرم موضوع ماده ۳۷ این قانون، غیر از حبس محکوم می‌گردد»!

۸- یک بار دیگر متن این ماده را بخوانید! پلیس از برخورد قانونی با کشف حجاب که «‌جرم‌مشهود» است و باید بلافاصله از آن جلوگیری کند، منع شده است! و به جای آن باید پس از مشاهده کشف حجاب از کشف‌حجاب‌کننده عکس بگیرد و خانم کشف‌حجاب‌کننده را از طریق سامانه‌ها شناسائی کند و سپس به او پیامک بزند و در نهایت خانم کشف حجاب‌کننده به جریمه نقدی محکوم خواهد شد و مطابق این ماده «‌اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق می‌شود»! و... یعنی پول بده و کشف حجاب کن! و تازه این جریمه هم ۳ سال به حالت تعلیق خواهد بود!

آیا قرار است این‌گونه با پدیده خانمان‌برانداز کشف حجاب مقابله شود؟! اگر لایحه یاد شده با همین فحوا تصویب شود، اولاً؛ دست دشمنان و عوامل مزدور آنها را برای گسترش کشف حجاب باز می‌گذارد. ثانیاً؛ زنان و دختران فریب‌خورده و بی‌خبر از پشت صحنه این پدیده پلشت را در طرح فریب دشمنان به حال خود رها می‌کند و در نهایت زمینه را (به قول حضرت آقا) برای گام‌های خسارت‌بار بعدی فراهم می‌آورد.

۹-‌ حالا به این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی مسئولان نظام نگاه کنید حضرت ایشان بعد از تاکید بر وجوب شرعی و قانونی حجاب، می‌فرمایند: «‌امروز [دشمنان] روی مسئله برداشتن حجاب بانوان تلاش می‌کنند ولی این اول کار است. هدف این نیست. هدف دشمن آن است که وضع کشور را برگردانند به وضعیت قبل از انقلاب‌... بنده اطمینان دارم که بانوان کشورمان حتی کسانی که یک مقداری در زمینه حجاب سهل‌انگاری‌هائی هم دارند، اینها دلبسته اسلامند. وابسته نظامند. بارها گفته‌ام که با این دید باید نگاه کرد. بنده معتقدم در دولت و در قوه قضائیه و در بخش‌های مختلف در این زمینه مسئولیت وجود دارد و باید به مسئولیت‌های قانونی و شرعی خود عمل کنند. خود بانوان ما در این مسئله بیش از همه مسئولیت دارند».

۱۰- و در پایان، اشاره به دو نکته ضروری به نظر می‌رسد؛

اول:‌ آن که طرح «نور» نشان داد با اجرای هوشمندانه قوانین موجود می‌توان به مقابله کشف حجاب رفت و ضمن شناسائی و برخورد قاطع با عوامل مزدور دشمن، زنان و دختران بی‌خبر از نقشه دشمنان را هم از ترفند فریبکارانه آنان با خبر کرده و نجات داد. و البته حضور و مسئولیت‌پذیری سایر مراکز مسئول نیز ضروری است.

دوم:‌ از شورای محترم نگهبان انتظار می‌رود که مانند همیشه تمامی مفاد لایحه عفاف و حجاب را با دقت‌نظر بررسی کند و همان‌گونه که روش پسندیده این شورا بوده و هست اجازه ندهد کمترین تخلفی از مبانی شرعی، اصول قانون اساسی و سیاست‌های کلی نظام در طرح یاد شده جای داشته باشد... اگرچه با توجه به شرحی که درباره تهیه این لایحه ارائه شد، بهتر آن است که طرح یاد شده از اساس کنار گذارده شود.

دیگر خبرها

  • مهارت آموزی ۲ هزار و ۱۹۸ نفر در فروردین امسال
  • فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف!
  • خصوصیات الزامی برای اعضای هیات مدیره سرخابی ها پس از واگذاری
  • قوانین جدید دریافت گواهینامه در سال ۱۴۰۳/ پایان خدمت الزامی نیست
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • صدرشیمی، مهریزی شد
  • مسیرهای خراسان جنوبی مسدود نیست
  • امتیاز صدرشیمی در لیگ برتر فوتبال ساحلی کشور به مهریز انتقال یافت
  • همراهی دولت و شهرداری باعث شکستن قفل واردات واگن های مترو