Web Analytics Made Easy - Statcounter

حوادث رکنا: همسرم در حالی بعد از 10 سال زندگی مشترک مرا با یک فرزند 9 ساله رها کرده و به مکان نامعلومی گریخته است که زخم های روی صورتم را بهانه ای برای ازدواج مجدد و ارتباط با زنان غریبه در فضای مجازی قرار داده است و قصد ندارد واقعه ازدواجمان را ثبت کند چرا که ...

زن 35 ساله که برای شکایت از همسرش به کلانتری آمده بود تا حق و حقوقات قانونی خود و فرزندش را طلب کند در حالی که به فراری بودن همسرش اشاره می کرد، درباره ماجرای 10 سال زندگی مشترک بدون ثبت واقعه ازدواج به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: دختر جوانی بودم که به خواست اطرافیان با پسر عمه ام ازدواج کردم اما این ازدواج دوامی نداشت و به خاطر ناسازگاری و نداشتن تفاهم اخلاقی از یکدیگر جدا شدیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مدتی از ماجرای طلاقم گذشته بود که از طریق یکی از همسایگان پدرم با جوانی آشنا شدم که در یک شرکت خصوصی کارگری می کرد. پدر «رحمان» فوت و مادرش نیز با مرد دیگری ازدواج کرده بود در این شرایط مدتی با «رحمان» ارتباط داشتم تا با خصوصیات اخلاقی یکدیگر آشنا شویم. پس از آن بود که با درخواست «رحمان» به عقد موقت او درآمدم و قرار شد در اولین فرصت ازدواجمان را به طور رسمی ثبت کنیم. با وجود این من خیلی زود باردار شدم و هنوز یک سال از ازدواجمان نمی گذشت که پسرم به دنیا آمد. در همین حال همسرم را از شرکت اخراج کردند و او که به مصرف مواد مخدر آلوده شده بود برای تامین مخارج زندگی و هزینه های اعتیادش به خرده فروشی مواد مخدر روی آورد اما آرام آرام وارد معاملات سنگین تر شد تا جایی که یک روز ماموران انتظامی منزلمان را محاصره کردند و همسرم در حالی دستگیر شد که ماموران مقدار زیادی مواد مخدر نیز از منزلمان کشف کردند. خلاصه هنوز هشت سال از مدت محکومیت همسرم باقی مانده بود که او برای فرار از مجازات به مکان نامعلومی گریخت و از حدود شش ماه قبل من و فرزندم را رها کرد. اگرچه بارها برای ثبت واقعه ازدواج با یکدیگر به مشاجره پرداختیم و حتی دو سال قبل زمانی که قرار بود پسرم به مدرسه برود، در کلانتری از همسرم شکایت کردم ولی او هیچ گاه زیر بار ثبت واقعه ازدواج و گرفتن شناسنامه برای فرزندم نرفت تا جایی که با تهدید و کتک کاری و شکستن شیشه مجبورم کرد از شکایتم صرف نظر کنم. اکنون با گذشت شش ماه از فرار همسرم مجبور شده ام در کارگاه های تولیدی یا شرکت ها کار کنم که بتوانم روزگارم را بگذرانم در حالی که حکم پرداخت نفقه را نیز از دادگاه دریافت کرده ام اما به خاطر ثبت نشدن واقعه ازدواج همچنان در بلاتکلیفی به سر می برم و فرزندم نیز از بسیاری حقوق اجتماعی محروم شده است. از سوی دیگر به تازگی فهمیده ام همسرم با زن دیگری ازدواج کرده است چرا که او همواره زخم های ایجاد شده در صورتم را بهانه ای برای ارتباط با زنان غریبه در فضای مجازی قرار می داد. زخم هایی که به خاطر رانندگی در حال مستی همسرم، در چهره ام ایجاد شده است. آن شب در حالی که همسرم بعد از نوشیدن مشروبات الکلی پشت فرمان خودرو نشسته بود، به خاطر نداشتن حالت طبیعی با ستونی در حاشیه بولوار وکیل آباد برخورد کرد و من که سرنشین خودرو بودم به شدت مجروح شدم و... . شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرهنگ حمیدرضا علایی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان مشهد) پرونده این زن به مجتمع قضایی شهید بهشتی مشهد ارسال شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:

منبع: رکنا

کلیدواژه: اخبار حوادث ازدواج فراری زن باردار همسرم عکس تهران فیلم جوان پلیس پوشش مرد دختر کیفری زن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۶۳۳۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این زن شوهرش را با چاقو کشت

صبح ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ فریاد‌های کمک خواهی زن جوانی به نام مینا در یکی از خیابان‌های پاکدشت پیچید. همسایه‌ها که هراسان از خانه شان خارج شده بودند با زن پریشان روبه رو شدند که می‌گفت شوهرم را کشتم.
همسایه‌ها پلیس را با خبر کردند و وقتی ماموران به خانه زن جوان رسیدند با جسد خونین همسر ۴۲ ساله اش به نام محمود روبه رو شدند که با ضربه چاقو به سینه اش کشته شده بود.

جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت.

اعتراف به قتل شوهر
زن جوان در بازجویی‌ها به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: ۴ سال پیش با محمود ازدواج کردیم. اما از همان روز‌های اول زندگی مان با هم اختلاف داشتیم.

تااینکه خانواده‌های مان توصیه کردند بچه دار شویم تا اختلاف‌های مان کمرنگ شود. ۲ سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق‌تر از قبل می‌شد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی مرا به باد کتک می‌گرفت. 

وی ادامه داد: صبح خواب بودم که بار دیگر همسرم عصبانی شد و مرا کتک زد. او از من خواست تلفنم را به او بدهم که مخالفت کردم و او هم من را روی زمین انداخت و با دستانش گلویم را فشار داد. برای چند لحظه چشم هایم سیاه شده بود و دست و پا می‌زدم. نفسم بند آمده بود. در حالی که تقلا می‌کردم دستم به چاقویی خورد که روز زمین قرار داشت. من برای نجات جانم چاقو را برداشتم و ضربه‌ای به شوهرم زدم. محمود مرا رها کرد و خونین روی زمین افتاد. من که ترسیده بودم با جیغ و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستم تا او را به بیمارستان برسانند، اما وقتی اورژانس به محل آمد شوهرم جان باخته بود. 

وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی شریان‌های قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد. برای مینا کیفرخواست صادر و پرونده اش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خودشان و نوه خردسالشان درخواست قصاص را مطرح کردند.

پدر محمود به قضات گفت: عروسم برای تبرئه خودش دروغ می‌گوید. پسرم هرگز او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که در درگیری چه اتفاقی افتاده که این زن با بی رحمی پسرمان را به قتل رسانده است. ما حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص داریم. 

وقتی زن جوان روبه روی قضات ایستاد گفت: آن روز خواب بودم که با شوک از خواب بیدار شدم. محمود یکباره شروع به داد و فریاد کرد و مرا به باد کتک گرفت. او گلویم را گرفت تا خفه شوم. او مرد تنومندی بود و من توان آن را نداشتم که خودم را از دستش نجات دهم. نفسم بند آمد و چشم هایم سیاهی رفت که یکباره دستم به کارد میوه خوری خورد و آن را به طرف همسرم گرفتم. باور کنید می‌خواستم او را 

بترسانم تا رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد. او او روی زمین افتاد و من خودم را نجات دادم. ولی متوجه شدم محمود غرق خون است. آنقدر شوکه شده بودم که نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم. من شروع به داد و فریاد کردم و از همسایه‌ها کمک خواستم.

قاضی گفت: چاقو را برای ترساندن همسرت جلوی قفسه سینه اش گرفتی یا برای دفاع از خودت؟

که زن جوان پاسخ داد: من برای ترساندن همسرم چاقو را مقابلش گرفتم. محمود با دو دستش گلویم را گرفته بود و آرنج هایش را هم روی قفسه سینه ام گذاشته بود. نفسم بند آمده بود و هر لحظه فکر می‌کردم دیگر زنده نمی‌مانم. من برای دفاع از خودم چاقو را به دست گرفتم.

با پایان دفاعیات زن جوان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

منبع: رکنا

tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • مدیر دفتر شهردار و دستیار ویژه ارتباطات مردمی منصوب شدند
  • کاهش ازدواج و طلاق در کردستان در سال گذشته
  • کاهش ازدواج و طلاق در کردستان طی سال گذشته
  • در کنار همه مسایل اقتصادی به ابعاد فرهنگی فرزندآوری توجه شود
  • زنجانی‌ها منتظر بارش تگرگ باشند
  • این زن شوهرش را با چاقو کشت
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • روایت شهادت بانوی پاسدار و فرزندش توسط منافقین
  • اعتراف عجیب سیدمحمد خاتمی /مولوی سُنی فراری از مشهد در افغانستان کشته شد /بازخوانی خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی