Web Analytics Made Easy - Statcounter

آنچه در ادامه می خوانید روایت انقلابیون کرجی از حوادث 21 بهمن ماه سال 1357 در این شهر است، مبارزات و حماسه ای که پیروزی انقلاب را رقم زد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از تیتریک، هوا تقریبا روشن شده بود، صبح روز 21 بهمن در جاده مردآباد به طرف کرج به جز عده ای که در تقلای جلوگیری از عبور ارتش بودند، رفت و آمدی در خیابانها نبود، عده ای داشتند همة تیرآهن های آهن فروشی را بار کامیون و خاور و وانت می کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

غلا محسین قر هخانلو متولد سال 1328 و مردی از تبار روزهای انقلاب البرز با بیان جملات بالا در ادامه حوادث 20 بهمن، می گوید: آهن ها را نزدیک سه راه سردر آباد، در چند جای جاده به صورت افقی و به فاصله دو متر به دو متر، توی جاده ریختند. گروهان ارتش تیرهای جوش داده شده پل را شکسته بود و داشت به سردرآباد نزدیک می شد، به راحتی آب خوردن از تیرآهن ها هم عبورکردند.

خواستند دوباره حرکت کنند که دسته ای از مردم جلوی ماشین هایشان ایستادند و یکصدا شعار دادند ارتش برادر ماست، فرمانده شان که سرهنگ بود رو به مردم فریاد می زد متفرق شوید اما کسی به حرف هایش گوش نمی داد، با صدای تیر سربازها، بیشتر جمعیت به کوچه پس کوچه ها فرار کردند.

 

عدة دیگری که می دانستند تیرها هوایی است، ماندند و در دو شانة خاکی جاده به شعارها ادامه دادند. نیم ساعت طول کشید تا مردم متفرق شوند و دوباره گروهان ارتش به حالت گارد راه بیفتد، ما هم پشت سرشان راه افتادیم و شروع کردیم به شعار دادن. آ نهایی هم که رفته بودند همراه عده ای دیگر برگشتند. این بار از بزرگ و کوچک، پیر و جوان گفتیم نصرمن الله و فتح قریب.

 

سربازهای گروهان ارتش 50 یا 60 نفر بیشتر نبودند، آنها تجهیزات و فرماندهانشان را در میان گرفته بودند و به صورت پیکان، تفنگ به دست و آماده شلیک قدم به قدم جلو می رفتند. اطراف جاده پر از باغ و جنگل بود، همچنان پشت سرشان می رفتیم، اما فاصلة چهل-پنجاه متری خود را با آنها حفظ می کردیم.

  تپه های حلقه دره بین جعفرآباد و کاخ شمس کرج - محل اختفای فرماندهان گارد بعد از شکست

 

آنها هم دیگر به ما و شعارهایمان اهمیت نمی دادند و همین طور جلو می رفتند. نرسیده به چهار راه عباس آباد -که امروزه به آن پل شهدا می گویند عدة دیگری از سمت محمدآباد و عباس آباد به ما اضافه شدند، مثل اینکه شعارها کار خوش را کرده بود، ما که ترسمان از آنها ریخته بود به گروهان نزدیکتر شدیم.

 

یکی از استوارها به سمت ما آمد تا به ما بپیوندد. یک نفر کتش را درآورد که استوار بگیرد و بپوشد، فرمانده شان تا استوار را دید، به او شلیک کرد و او همان جا کشته شد، با این اتفاق، دل سربازها هم خالی شد، با حملة ما سربازها شروع به تیراندازی کردند. این بار تیرها هوایی نبود. من و عدة زیادی از مردم مردآبادبه سمت درخت ها فرار کردیم و از هما نجا به سمت آبادی برگشتیم.

 

وقتی رسیدیم، ساعت یازده صبح بود، من جرأت نکردم برگردم، اما بعدها شنیدم که جمعاً هفت نفر از هر دو طرف در این درگیری کشته شده اند. عده ای از سربازها تسلیم شده و عده ای هم فرار کرده بودند، شب را اصلاً نخوابیدیم، ملت آرام و قرار نداشتند، بیروم می رفتیم و شعار می دادیم. صبح زود که برای راهپیمایی به کرج می رفتم ماشین های سوخته ارتش را کنار خیایان مشاهده کردم که رها شده بودند.

 

و اما روز 21 بهمن در محمد آباد کرج حال و هوای دیگری داشت، زینب خاتون نصیر زارع که متولد سال 1345 محمد آباد کرج است، در ادامه حوادث 20 بهمن، می گوید: هوا هنوز روشن نشده بود، پدر خیلی عجله داشت، عمویم را که یک کمپرسی سبز رنگ داشت خبر کرد، یکی از اهالی محله نیز یک وانت آبی داست. ماشین ها را در کوچه پارک کردند. کوکتول مولوتف ها، پارچه ها و وسایلی را که مردم آوردند داخل ماشین ها گذاشتند.

 

حتی یادم هست که مادرم رویه تشک ها را درآورد و به آنها داد، خود تشک ها را هم پشت ماشین ها گذاشتند، دلخوشی ما هم این بود که بتوانیم در کارها، کمک دست بزرگترها باشیم. وقتی ملحفه ها را به دستشان می رساندیم که داخل ماشینها بگذارند از شادی در پوستمان نمی گنجیدیم.

 

مردها وسایل را که بار زدند، فوراً حرکت کردند، خبردار شده بودند که ارتشی ها به مردآباد رسیده اند، به زن ها هم گفتند شما هم در خانه آمادگی داشته باشید تا از خودتان دفاع کنید.

 

خوشبختانه هوا که روشن شد بدون هیچگونه اتفاقی بازگشتند زیرا مردم مردآباد با موانعی جلوی ارتش را گرفته بودند و بعدها اهالی محله ما تشک ها و لوازم را به سربازانی که پناهنده شده بودند دادند.

 

 

گلاویژ اصحابی

 

 

 

- برگرفته از مجموعه کتاب "صلای صبح"

 

 

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۹۸۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصادف مرگبار در خوزستان ۴ نفر را به کام مرگ کشاند

به گزارش خبرنگار مهر، وحید شعبانی صبح امروز سه شنبه در گفت و گویی رسانه‌ای بیان کرد: این حادثه در کیلومتر ١٥ محور اندیمشک به شوش، پل کرخه - سه راهی دهلران رخ داد که با وقوع این حادثه یک تیم امداد و نجات در جاده به همراه یک خودرو نجات از پایگاه دانیال نبی (ع) شوش به محل حادثه اعزام شدند.

وی گفت: پس از ارزیابی و اقدامات اولیه و ایمن‌سازی خودروها، سه نفر از جان باختگان این حادثه که در خودروها محبوس شده بودند رهاسازی و برای ادامه روند قانونی تحویل عوامل انتظامی شدند.

شعبانی اظهار کرد امداد رسانی به این حادثه ۲ ساعت به طول انجامید، افزود: رانندگان برای جلوگیری از این حوادث ناگوار ضمن رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی در هنگام مواجهه با حوادث جاده‌ای با شماره ندای امداد ١١٢ تماس و یا به نزدیکترین پایگاه جاده‌ای جمعیت هلال احمر اطلاع دهند.

کد خبر 6092747

دیگر خبرها

  • روزی برای قدردانی از سربازان عرصه تولید در تاکستان+ فیلم
  • احتمال ریزش بهمن در گردنه تته/ مردم از تردد پرهیز کنند
  • فرماندهان آینده ارتش انقلابی در مکتب معلمان خود پرورش می‌یابند
  • نقش ویژه ارتش در مقابله با تهدیدات خارجی کشور
  • ارتش در حوادث و بحران‌ها میدان‌دار است
  • ارتش در حوادث و بحران‌ها میدان دار است
  • تکمیل باند دوم جاده امیدیه تا سه راهی آغاجاری
  • سربازان زن صهیونیست به دلیل امتناع از حضور در جنگ در معرض بدرفتاری قرار دارند
  • سربازان زن صهیونیست دچار حملات پانیک می‌شوند
  • تصادف مرگبار در خوزستان ۴ نفر را به کام مرگ کشاند