سوگواری چه تاثیری روی بازماندگان میگذارد ؟
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۴۴۹۶۶
به گزارش سرویس گوناگون جام نیـوز، سوگواری یک تجربه استرسزا ولی شایع میباشد. دیر یا زود بسیاری از ما غم از دست دادن یک عزیز را تجربه میکنیم. ما در زندگی روزمره کمتر به مرگ فکر میکنیم یا از آن صحبت میکنیم، شاید بدین دلیل که کمتر از پدربزرگ و مادر بزرگ هایمان با آن مواجه میشویم. برای آنها مرگ یک خواهر یا برادر، دوست یا اقوام یک تجربه متداول بچگی یا نوجوانی شان بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنابراین ما شانس چندانی برای یادگیری در مورد سوگواری، چگونگی آن، چه کارهایی بهتر است انجام شود، چه چیز طبیعی است یا چگونه آن را قبول کنیم، نداریم. علی رغم تمام اینها در نهایت ما باید با غم از دست دادن یک عزیز کنار بیاییم.
سوگواری
عزاداری یا سوگواری به مراسمی آیینی گفته میشود که به یادبود فرد در گذشته و به منظور صبر بر مصیبت وارد شده برگزار میشود.ما به دنبال هر فقدانی سوگواری میکنیم، اما این مسئله بعد از دست دادن یک عزیز بسیار مهمتر است. ما غالباً برای کسی که مدتها میشناختهایم سوگواری میکنیم. هر چند مردم به دنبال مرده زایی یا سقط جنین یا از دست دادن نوزادان یا بچههای کوچک نیز به همان شیوه سوگواری کرده و نیاز به همانگونه مراقبت و توجه دارند.
در سوگواری برای عزادار دقیقا چه اتفاقی میافتد؟
در ساعات و روزهای اولیه به دنبال مرگ یک فامیل یا دوست نزدیک بیشتر افراد دچار بهت و شوک شده چنانکه نمیتوانند آنچه را که اتفاق افتاده باور کنند. این قضیه حتی در مواردی که مرگ قابل انتظار هم بوده ممکن است پیش آید.
این احساس کرختی یا بی حسی میتواند به نحوی در انجام تدارکات مربوطه مثل تماس گرفتن با اقوام و برنامه ریزی مراسم تدفین کمک کننده باشد. از سویی دیگر این حس غیر واقعی اگر به درازا بکشد میتواند مشکل ساز باشد. دیدن جسد فرد مرده برای برخی میتواند قدم بزرگی در فائق آمدن براین مرحله باشد.
برای بسیاری نیز مراسم تدفین و یادبود به قبول تدریجی واقعیت کمک میکند. دیدن جسد یا شرکت در مراسم تدفین اگر چه ممکن است سخت و دشوار باشد ولی از طرفی شیوه ایی برای وداع با عزیز از دست رفته است. برخی این مراسم را خیلی دردناک یافته و ممکن است از آن اجتناب کنند. هرچند این خود میتواند باعث حسرت و پشیمانی عمیق در آینده شود.
باید توجه داشته باشیم این بی حسی به زودی رنگ باخته و یک حس وحشتناک بی قراری، دلتنگی شدید و جستجو برای عزیز از دست رفته جایگزین میشود. فرد سوگوار تمایل شدید برای یافتن عزیز از دست رفته احساس میکند هر چند که به وضوح غیر ممکن است. این امر باعث اختلال در استراحت و تمرکز شده و خواب مناسب را نیز ممکن است دشوار سازد. رویاهای درحین خواب میتوانند خیلی ناراحت کننده باشند.
برخی احساس میکنند که هر جا که میروند عزیز از دست رفته شان را میبینند، در خیابان، پارک، خانه و هرجا با هم اوقاتی را گذرانده اند. برخی در این مرحله دچار احساس خشم شده که میتواند نسبت به پزشکان و پرستارانی که جلوی مرگ را نگرفته اند، یا نسبت به دوستان و اقوامی که به اندازه کافی اقدامی انجام نداده اند و یا حتی نسبت به خود عزیز از دست رفته به خاطر مردن و تنها گذاشتن آنها باشد.
احساس شایع دیگر حس گناه و تقصیر است. مردم در ذهن خود تمام آنچه را که میخواسته اند که بگویند یا انجام بدهند مرور میکنند. حتی شاید به چیزهایی فکر کنند که شاید اگر طور دیگری انجام داده بودند ممکن بود مانع مرگ عزیز از دست رفته شود.
البته مرگ معمولا ورای کنترل آدمی بوده و شاید لازم شود فرد سوگوار را نسبت بدین واقعیت یادآوری نمود. برخی وقتی عزیزشان به دنبال یک بیمای دردناک یا سخت فوت میکند احساس رهایی یا خلاص شدن میکنند که به نوبه خود ممکن است منجر به احساس گناه شود. این احساس راحتی و خلاصی طبیعی، قابل فهم و شایع است.
این وضعیت بی قراری دو هفته اول پس از مرگ شدیدتر بوده ولی به زودی با اوقاتی از غم، افسردگی، خلوت گزینی و سکوت جایگزین میشود. این تغییرات ناگهانی در احساسات میتواند باعث سردرگمی دوستان و اقوام شود ولی به هرحال بخشی از روند طبیعی سوگواری است.
اگرچه بی قراری کاهش مییابد، دوران افسردگی (از نظر دفعات) بیشتر و طی چهار تا شش هفته بعد به حداکثر خود میرسند. تشدید سوگ و اندوه هر زمانی ممکن است رخ دهد و معمولاً با دیدن افراد، مکانها یا چیزهایی که خاطرات عزیز از دست رفته را زنده میکنند شعله ور میشوند.
غم از دست دادن چگونه از بین میرود؟
وقتی فرد سوگوار به طور ناگهانی و بدون هیچ دلیلی به گریه میافتد برخی در درک آن دچار مشکل بوده یا احساس شرم میکنند. شاید در این مرحله بهتر باشد از افرادی که در درک سوگ مشکل داشته یا سوگوار نیستند اجتناب نمود. هرچند اجتناب از دیگران به نوبه خود میتواند در آینده مشکل ساز شود و معمولاٌ بهتر است بعد از یکی دو هفته یا کمی بیشتر به فعالیتهای معمول بازگشت.
در این مرحله دیگران ممکن است فکر کنند که فرد سوگوار مدتهای مدیدی بدون انجام دادن کاری نشسته است. در واقع فرد سوگوار در حال فکر کردن به عزیز از دست رفته است و بارها و بارها اوقات خوب و بدی را که با هم داشته اند مرور میکند. این یک مرحله آرام ولی اساسی در قبول مرگ عزیز از دست رفته است.
با گذشت زمان درد و اندوه عمیق اولیه به تدریج کمرنگتر میشود. از افسردگی کاسته شده و میتوان به سایر چیزها فکر کرد و حتی به آینده نظر داشت. هر چند، احساس از دست دادن قسمتی از وجود فرد هرگز کاملاً از بین نمیرود. زوجهای بیوه شده با دیدن زوجهای دیگر با هم و تصاویر خانوادههای شاد در رسانهها، دائماً تنها شدن خود را یادآور میشوند.
بعد از مدتی میتوان دوباره وجود خود را به تمامی حس نمود حتی اگرچه قسمتی از آن از دست رفته است. علی رغم آن حتی سالها بعد شما ممکن است خود را در حال صحبت کردن گویی که عزیز از دست رفته هنوز با شماست بیابید.
این مراحل سوگواری غالباً با هم تداخل داشته و به صور گوناگون در افراد مختلف تظاهر میکنند. اکثر افراد طی یک یا دو سال سوگ را پشت سر میگذارند. مرحله نهایی سوگ (Letting–go) عزیز از دست رفته و شروع زندگی دیگر است. افسردگی کاملاً از بین رفته، خواب بهتر شده و انرژی به حد طبیعی بر میگردد. احساسات جنسی ممکن است برای مدتی از بین رفته باشند ولی در این مرحله بازگشته و این کاملاً طبیعی بوده و دلیلی برای شرمساری نیست.
آدمی چگونه با مرگ عزیزانش کنار میآید؟
علی رغم تمام این ها، هیچ رویه ’استانداردی’ برای سوگ وجود ندارد. ما همه افراد مستقلی هستیم و رویههای خاص خود را برای سوگواری داریم. به علاوه مردم فرهنگهای مختلف با مرگ با روشهای خاص خود کنار میآیند. طی قرن ها، مردم نقاط مختلف جهان مراسم خاص خود را برای سوگ در پیش گرفته اند.
در برخی جوامع مرگ به عنوان یکی از مراحل سیکل دائم مرگ و زندگی در نظر گرفته میشود نه آنکه یک نقطه پایان باشد. آداب و مراسم سوگواری و عزاداری میتواند خیلی عمومی و نمایشی و یا خصوصی و آرام باشد. در بعضی فرهنگها مدت سوگواری ثابت است. احساسات مردم سوگوار در فرهنگهای مختلف ممکن است مشابه بوده ولی طرز بیان آنها خیلی متفاوت است.
کودکان و نوجوانان
بچهها ممکن است معنی مرگ را تا زمانی که سه یا چهار ساله نشده اند متوجه نشوند ولی فقدان نزدیکان را به همان شیوه بزرگسالان احساس میکنند. آشکار است که بچهها حتی از شیرخوارگی سوگواری کرده و دچار آشفتگی و استرس زیاد میشوند.
اگرچه بچهها نسبت به بزرگسالان تجربه متفاوتی از زمان دارند و ممکن است از مراحل سوگ خیلی سریع گذر کنند، در سالهای ابتدائی مدرسه، بچهها ممکن است برای مرگ نزدیکان احساس مسئولیت کنند و بنابراین نیاز به آرامش و دلگرمی داشته باشند. نوجوانان ممکن است از ترس افزودن به غم و اندوه بزرگسالان و اطرافیانشان از سوگ خود سخن نگویند. وقتی عضوی از خانواده فوت میکند سوگ کودکان و نوجوانان و نیاز آنها به سوگواری نباید نادیده گرفته شود، آنها باید بطور مثال در مراسم دفن شرکت داده شوند.
سوگ ناشی از خودکشی چه تأثیری روی بازماندگان دارد؟
کنار آمدن با غم سوگ ناشی از خودکشی افراد، ممکن است مشگلتر از غم فراق ناشی از مرگ طبیعی باشد. در این شرایط ممکن است که شما دچار احساسات دوگانه ائ نسبت به فرد خودکشی کرده شوید.
احساسات شما میتواند شامل موارد زیر باشد:
خشم نسبت به فرد خودکشی کرده
طرد شدگی
سردرگمی؛ که چرا فرد خود را کشت
گناه؛ که چرا متوجه مشگل آنها نشدید و یا چرا جلوی آنها رو نگرفتید
نگران؛ که آیا آنها هنگام مرگ زجر کشیدند
خوشحالی؛ که آنها دیگر زجر نمیکشند
راحتی؛ که دیگر نیاز به مراقبت از آنها ندارید
سر افکندگی در مورد خودکشی آنها
بی میلی که در مورد آنها صحبت کنید
نگران در مورد پدید آمدن افکار خودکشی در خودتان
منزوی شدن
دوستان و اقوام چگونه میتوانند کمک کنند؟
شما میتوانید با گذراندن وقت در نزد افراد سوگوار به آنها کمک کنید. ایشان بیش از سخنان دلداری دهنده، نیاز دارند که بدانند شما در این دوران پر غم و درد در کنارشان خواهید بود. وقتی که هیچ کلامی نمیتواند آنها را آرام کند، دست انداختن دلسوزانه به گردنشان میتواند نشانه همدردی و پشتیبانی شما باشد.
اهمیت دارد که افراد سوگوار اگر بخواهند، بتوانند گریه کنند یا در مورد غم و اندوه شان سخن بگویند بدون آن که کسی به آنها بگوید قوی باش و خود را جمع کن. به وقت خود آنها با سوگ خود کنار میآیند ولی ابتدا نیاز دارند تا صحبت کرده یا گریه کنند.
وقتی فرد سوگوار درباره چیزهایی بارها و بارها سخن میگوید، برخی در درک آن دچار مشکل میشوند، در حالی که این قسمتی از روند گذار از سوگ است و باید تشویق شود. اگر شما نمیدانید چه بگویید یا نمیدانید که آیا اصلاً در موردش صحبت کنید یا خیر، بهتر است که صادق بوده و این را بیان کنید.
این فرصتی به فرد سوگوار میدهد تا به شما بگوید چه میخواهد. مردم غالباً از ترس ناراحت کردن دیگران نام فرد مرده را به زبان نمیآورند. در حالی که این ممکن است باعث شود فرد سوگوار فکر کند دیگران فقدان آنها را فراموش کرده اند و تنهایی و انزوا را نیز به غم سوگواری شان بیفزاید.به یاد داشته باشید که ایام شادی و سالگردها (و نه تنها سال مرگ، بلکه سالگرد تولد و ازدواج) هم به طور خاص غمناک هستند. دوستان و اقوام میتوانند سعی خود را کرده و در این ایام در کنار فرد سوگوار باشند.
کمکهای عملی در نظافت، خرید یا مراقبت از بچهها میتواند از غصه تنهایی بکاهد. زوجهای سوگوار مسن ممکن است در کارهای روزمره خانه که قبلاً فرد از دست رفته انجام میداده است مثل پرداخت قبض آب و برق، آشپزی، کارهای خانه و سرویس خودرو نیاز به کمک داشته باشند.
مهم است که به افراد سوگوار فرصت کافی برای سوگواری داده شود. برخی به زمان کمتر و برخی به زمان بیشتر نیاز دارند. بنابراین انتظار بیش از اندازه از دوستان یا نزدیکان سوگوارتان نداشته باشید، آنها نیاز به فرصت برای سوگواری مناسب دارند و این مانع مشکلات در آینده خواهد شود.
برترینها
2025
منبع: جام نیوز
کلیدواژه: بازماندگان گوناگون سوگواری جام نیوز مرگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۴۴۹۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند
گروه اندیشه: زمانی کشور می تواند امیدوار به توسعه و پیشرفت باشد که بداند آخرین پیام های فیلسوفان، متفکران و به ویژه ادیبانش در سال های آخر عمر و به ویژه در لحظه های پایان زندگی چیست؟ و در آخرین لحظات حساس که لحظه ها را در می یابند تا آخرین پیام های را برای سعادت آدمیان بگویند، برچه نکاتی تاکید می کنند. به عبارت دیگر آخرین توصیه هایشان برای رهایی آدمیان چیست؟
«تلاشی این سالها در باره فردوسی و شاهنامه آغاز شده است، خود نشانه آن است که هر گاه ایرانی در بزنگاه قرار می گرفته دست توسل به این کتاب دراز می کرد. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه می دانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است. ایرانیان سرانجام نیکی را بر بدی پیروز می کنند. فردوسی می گوید:
مرا دانش و دین رهاند درست
شاهنامه نمی گذارد که ایرانی در خواب غفلت باقی بماند. »
شاید این پیام، که فیلم اش در شبکه های اجتماعی درحال دست به دست شدن است، از آخرین پیام های استاد اسلامی ندوشن باشد. صدایی که حکایت از آرامش او می کند، و متفکرانه، که گویی از اعماق هستی، هدیه ای برای ایرانیان فراهم کرده؛ کلامی اینچنین محکم را برای ایرانیان به یادگار می گذارد. یادگاری برای رهایی ایرانیان.
دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشَن ( تولد ۳ شهریور ۱۳۰۳ – و تولدی دیگر ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱) شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم، حقوقدان و پژوهشگر ایرانی بود. او دانشآموختۀ حقوق بینالملل از فرانسه بود و پس از بازگشت به ایران، در آغاز قاضی دادگستری شد، اما پساز چندی به دعوت فضلالله رضا به دانشگاه تهران رفت. و به دلیل آثارش در ادبیات، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و به تدریس نقد ادبی و سخنسنجی، ادبیات تطبیقی، فردوسی و شاهنامه، شاهکارهای ادبیات جهان» در دانشکده ادبیات، و تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ ایران در دانشکده حقوق پرداخت. اسلامی ندوشن، ۱۳۵۹ از دانشگاه تهران بازنشسته شد. آخرین فعالیت او در ایران، تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تدریس مکتبهای ادبی جهان به دانشجویان دکترا بود.
اسلامی ندوشن برخی از آثارش را با امضای مستعار «م. دیدهور» منتشر میکرد.۱۳۴۲، کتاب ابر زمانه و ابر زلف وی، کتاب برگزیده سال انجمن کتاب شد. او در مدت ۷۰ سال، بیشاز ۷۰ کتاب و صدها مقاله درباره فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشت. تأسیس فرهنگسرای فردوسی و انتشار فصلنامهٔ هستی از کارهای او در اعتلای فرهنگ و ادب فارسی است.
خاطره دعایی در باره اسلامی ندوشن
سید محمود دعایی در مراسمی که به یاد مرحوم اسلامی ندوشن در خانه علوم انسانی برگزار شده بود گفت: « از استاد اسلامی ندوشن چند خاطره کوتاه دارم. فکر می کنم که نقل آن بد نباشد. اولا شخصیتی که ایشان داشتند و در ذهن ما بود انسان فرهیخته ای که خیلی فراتر از زمان خودش و فراتر شخصیت های پیرامونی خودش نقش و ارزش داشت. مجیز هیچ کسی را نمی گفت. عنصر ادبی فرهیخته ارجمندی بود که در کشور تحت تاثیر شانتاژها قرار نمی گرفت. به خاطر ایراندوستی، زمانی که ایران پرستی و جشن های ۲۵۰۰ را راه انداختند، هیچ اظهار نظری نکرد. و اینگونه رژیم گذشته را آزرد. و خودش را در تنگنایی قرار داد که در انزوا قرار بگیرد. و این انزوا را خودخواسته بهش افتخار کرد. اما در دوران انقلاب اسلامی هم برای هیچ کسی سری تکان نداد، و راهی را که تصور این شود می خواهد بهره ای بگیرد، از خود نشان نداد. اما وقتی درک کرد یک همشهری شایسته اش، یک انسان در طراز خودش، از شاگردان و عاشقان راه و منش خودش، به همت این مردم در موقعیتی قرار گرفته که در صدر است، و به ریاست جمهوری این کشور انتخاب شده است، برای اولین بار در تاریخ زندگی اش در ارتباط با شخصیت های تاثیرگذاری سیاسی کشور مقاله نوشت. مقاله را برای ما فرستادند و در روزنامه اطلاعات چاپ کردیم. بعد از پیروزی آقای خاتمی گفت که:
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
آن مواعید که کردید نرود از یادت»
سید محمود دعاییاو در ادامه گفت: «در این گفته هم نصیحت کرد و هم نیاز جامعه را و امید امثال خودش و آن دولت را بیان کرد. البته طبیعی بود که مخالفان حضور کاکا را، برنتابند. و در روزنامه متفاوت با ما مطلبی خیلی سخت و سنگین و تهمت آمیز علیه اش نوشتند. بغض اش ترکید، پاسخ داد، پاسخ اش را چاپ کردیم. با ما رابطه برقرار کرد، در چند مناسبت قدم روی چشم ما گذاشت علیرغم شخصیت والا و ارجمندی که داشت، به تفقد از ما آمد.»
شاید منظور مرحوم دعایی ستون «نیمه پنهان» در روزنامه کیهان بوده است که در آن اغلب نویسندگان، متفکران، وفیلسوفان ایرانی مانند محمدعلی اسلامی ندوشن، داریوش شایگان، محمود دولتآبادی، و بسیاری دیگر را به عنوان عنوان تئوریسینها و مجریان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غربی و خائن به کشور یاد می کرد.
عطاالله مهاجرانی و خاطره استیضاح
زمانی که خانواده اسلامی ندوشن تصمیم گیرفتند پیکر او را به ایران منتقل کنند، عطاالله مهاجرانی با ذکر خاطره ای در باره استیضاح او، و مشورتی که اسلامی ندوشن در این باره کرده بود در روزنامه اعتماد نوشت: «در ماجرای استیضاح با او مشورت کردم.گفت:«برای رای آوردن تلاش نکن، ببین چه سخنی به یادگار میماند، وزیران میآیند و میروند، البته خوشحال میشوم که وزیر بمانی، اما ببین چه چیزی بزرگتر از وزارت است! برای مجلس نمایندگان صحبت نکن، برای مجلس مردمان و ساحت سخن صحبت کن!»
عطاالله مهاجرانیمهاجرانی می گوید که سپس این بیتها را از شاهنامه آرام و با تانّی خواند. انگار در حضور حکیم طوس زمزمه میکرد:
جز از آشتی ما نبینیم روی نه والا بود مردم کینهجوی
نه والا بود خیره خون ریختن نه این شاه با بنده آویختن
سبکسار مردم نه والا بود وگر چه به تن سرو بالا بود
چنین بال و این چنگهای دراز نه والا بود پروریدن به ناز
سخنان اصغر دادبه و ژاله آموزگار
یک روز پس از بازگشت پیکر استاد محمدعلی اسلامی ندوشن به خاک وطن، آیین بدرقه و تشییع او ابتدا از محل دانشکده ادبیات تا دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد و سپس چهره های دانشگاهی و فرهنگی کشور برای تکریم و تمجید از او و آثارش در موسسه اطلاعات گرد هم آمدند.
اصغر دادبهاصغر دادبه درباره زمینه تحقیقات اسلامی ندوشن توضیح گفت: «تخصص اسلامی ندوشن در زمینه ای بوده است که نمی گویم دیگران تجربه نکرده و نیازموده اند اما کسی مانند او تلاش نکرده است. بدیهی است که تخصص او در ایران شناسی بود اما کسی مانند او این کار را نکرد.» او با بیان اینکه ذهن اسلامی ندوشن درباره ایران بود، افزود: «روزی اسلامی ندوشن گفت، ایران هرگز تنها نخواهد بود. باید این ایده و اندیشه را دنبال کنیم.»
ژاله آموزگار نیز با بیان اینکه گوهر گران بهای ایران به سرزمینش بازگشته است، گفت:«اسلامی ندوشن به ایران بازگشت تا راه و رسم وطن دوستی و وفاداری را بیاموزد. این فرزند صالح و خلف ایران، کوه ها، رودهای کم آب و پرآب را عاشقانه دوست داشت.» این ادیب با تاکید بر اینکه ندوشن دانشمندان بی مانند را بزرگ داشت و به دیگران آموخت تا بزرگشان بدارند، گفت: «او در حسرت ایران در غربت چشم فروبست اما چشمانش نگران بود تا زمانی که چشمانش را در ایران ببندند.» او افزود:« ایران، سرزمین ما، چگونه عشقی است دوست داشتن تو که در دل ما نهفته است، که گاه سر بر میدارد و گاه به اجبار خاموش است.»
ژاله آموزگاربه گفته آموزگار، ندوشن کوشید که ایران را با عیب ها و حسن هایش بشناساند. او چون به این دیدگاه رسیده بود به دیگران یاد داد که دوست داشتن ایران باید به دور از خودبزرگ بینی باشد. هیچ رویدادی نتوانسته است و نخواهد نتوانست ریشه ژرف تو را قطع کند زیرا به قول اسلامی ندوشن تا ریشه در آب است، امید است. او ادامه داد: «اسلامی ندوشن هرگز به انقطاع این سرزمین نیندیشید و به تداوم آن اعتقاد داشت، او به مولوی، سعدی و حافظ حرمت گذاشت و از دیگر فرزندان غافل نشد و در آثارش از رودکی تا بهار را بررسی کرد. او با دلیل و برهان و زندگی و مرگ در شاهنامه به ما ثابت کرد که چرا فرزند نامدار ایران، فردوسی، شاعری بزرگ و جهانی است.»
بیشتر بخوانید:
نقد شاعران مداح و متملق در اشعار سعدی شیرازی / پندهای سعدی برای به سر عقل آمدن قدرتمداران / نوآوری معتدلانه سعدی و تحول تند و تیز مدرنیتههوشیاری شراب لحظه باوری، نظریه ای که خیام به جهان عرضه کرد / نظریه خیام خارج از هستی شناسی مسلط شاعران ایرانی
فرهنگ رجایی: یادگار طباطبایی برای «ایران خانم» اندیشه ایرانشهری در قرن 21 است / طباطبایی نه گذران زندگی که زندگی به جا گذاشت
لحظه ای که به حال عادی بازگشتم، ساعتها گذشته بود ...
۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899421