Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-27@01:06:06 GMT

از سپاه پاسداران تا شهرداري تهران

تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۶۸۹۷۸

از سپاه پاسداران تا شهرداري تهران

خبرگزاري آريا - تهران- ايرناپلاس- با عبور چهار دهه از دوران دولت موقت، همچنان اين مقطع محل بحث و از مهم‌ترين شکاف‌هاي سياسي ايران پس از انقلاب است. بررسي عملکرد دولت موقت و مواضع نهضت آزادي ايران، موضوع گفت‌وگوي ايرناپلاس با مهندس محمد توسلي است.

توسلي که اکنون دبيرکل نهضت آزادي ايران است، اولين شهردار تهران بعد از پيروزي انقلاب بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


*ماجراي پذيرش نخست‌وزيري توسط بازرگان
ايرناپلاس: در آستانه چهلمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي هستيم. چهل سال پيش در همين روزها دولت موقت به رياست و نخست‌وزيري مرحوم مهندس بازرگان و به حکم حضرت امام منصوب شد. بحثمان را از دولت موقت شروع کنيم. با نگاه به ترکيب کابينه آقاي مهندس بازرگان شاهد هستيم که به‌نوعي همه نيروهايي که در شکل‌گيري و پيروزي انقلاب مؤثر بودند در اين کابينه حضور ندارند. برخي از مخالفان و منتقدين اين‌طور مطرح مي‌کنند که مهندس بازرگان به مشارکت در عرصه عمومي و مشارکت نيروهاي سياسي در فضاي عمومي باور و اعتقاد نداشت. اساساً تحليل شما از اين موضوع با توجه به ترکيب کابينه دولت موقت چيست؟
توسلي: خيلي خوب است واقعيت‌هاي تاريخي همان‌طور که بوده نقل شود. آيت‌الله خميني در 12 بهمن‌ماه وارد ايران شدند. 14 بهمن‌ماه در جلسه شوراي انقلاب بحث انتخاب نخست‌وزير براي دولت موقت مطرح مي‌شود و همه اعضاي شوراي انقلاب، آن‌طور که گزارش شده است، به اتفاق آرا از مهندس بازرگان مي‌خواهند که اين مسئوليت را بپذيرد و آيت‌الله خميني هم در همان جا لبخندي مي‌زنند، با اين نگاه که بفرماييد الان حکم را بنويسيد. مهندس بازرگان با يک تأملي پاسخ مي‌دهند يک شب به من فرصت دهيد که در اين زمينه تأمل کنم. بعداً مهندس بازرگان در خاطراتشان نوشتند که من به دو دليل اين فرصت را خواستم؛ يکي اينکه: خودم به لحاظ تاريخي تأمل بيشتري بکنم که آيا اين مسئوليت را بپذيرم يا نپذيرم. مرحوم طالقاني همان جا به ايشان گفته بودند که اين مسئوليت را نپذيريد. مهندس بازرگان مي‌گويد با توجه به شرايط خطيري که وجود دارد و هيچ‌کس ديگري هم وجود ندارد که اين مسئوليت را در شرايط حاضر کنوني بپذيرد و اگر من نپذيرم و مخاطراتي در اين دوران پيش بيايد، هميشه من هم به لحاظ شخصي بايد پيش خدا پاسخگو باشم که چرا در اين شرايط بحراني اين مسئوليت را نپذيرفتم و دليل دوم اين بود که به شوراي انقلاب اين پيام را بدهم که اين مسئوليتي نيست که من خواهانش باشم و خيلي داوطلبش نيستم، ولي چون شما به اتفاق آرا خواسته‌ايد، من به‌عنوان يک وظيفه عيني و وظيفه شرعي اين مسئوليت را مي‌پذيرم. پانزدهم که جلسه شوراي انقلاب تشکيل مي‌شود، مهندس بازرگان با اين تحليل تاريخي مسئوليت را مي‌پذيرند و آن ابلاغ برايشان نوشته مي‌شود و متن ابلاغ روشن است که دولت موقت مسئوليت دوره انتقال را دارد تا رفراندوم انجام شود، و ملت ايران خودش مسئولان جمهوري اسلامي ايران را انتخاب کند . اين چند محوري است که جزو وظايف مشخص دولت موقت بود. شوراي انقلاب براي همکارانشان سه شرط گذاشته بودند: يکي اينکه بايد مسلمان و عامل به احکام باشند. دوم: پيشينه‌اي در همکاري با رژيم سابق نداشته باشند. اما محور سوم مهم است: کساني باشند که در آن وزارتخانه و آن مسئوليت، تجربه لازم را داشته باشند. در آن شرايط تمام کساني که تجربه مديريت داشتند، به‌عنوان طاغوتي حذف شده بودند. نسلي که وارد انقلاب شده بود، نسل جواني بود که هيچ تجربه مديريتي نداشت و حتي روحانيون هم که در آن موقع بودند، همان‌طور که خودشان هم نقل مي‌کنند، هيچ‌کدامشان هم آمادگي پذيرش اين مسئوليت را نداشتند. مرحوم دکتر بهشتي از همان سال‌هاي اواخر 56، 57 به دنبال تشکيل يک حزب بودند و با من مشورت کردند که در اسناد تاريخي هم آمده است. شرايط سال 57 طوري بود که مرحوم دکتر بهشتي به همکارشان گفته بودند که هيچ‌کدامتان امضا نگذاريد تا درگير مسائل امنيتي نشوند.
*ترکيب کابينه بازرگان
ايرناپلاس: آقاي مهندس شما به بحث تخصص و عدم تجربه نيروهاي انقلابي اشاره کرديد. فارغ از اينکه بخواهيم کم و کيف عملکرد دولت‌هاي دهه شصت و کابينه‌ها و نيروهاي دهه شصت را بعد از نهضت آزادي و بعد از دولت موقت ارزيابي کنيم، خيلي از نيروهايي که در دوره جنگ و در دولت آقاي رجايي و هم در دولت مهندس موسوي پست وزارت داشتند، عمدتاً واجد تجربه نبودند. از طرفي، به نظر نمي‌رسد که بحث تخصص صرفاً در نيروهاي وابسته به نهضت آزادي و جبهه ملي منحصر بوده ‌باشد. کما اينکه شايد تجربه آقاي مهندس بازرگان خيلي هم تجربه متفاوتي از ساير نيروها به اين معنا نبوده ‌است. به نظر شما واقعاً اين امکان وجود نداشت که از بقيه نيروها استفاده شود.
توسلي: به نظر من اين يک برداشت کاملاً اشتباهي است. شما ببينيد کساني که انتخاب شدند، چه کساني بودند. آقاي مهندس معين‌فر در سازمان برنامه انتخاب شدند. مهندس معين‌فر مستقل از اينکه عضو انجمن اسلامي مهندسين بودند و سال‌ها در فعاليت‌هاي اسلامي و اجتماعي حضور داشتند، از سال 41 رئيس دفتر فني سازمان برنامه و پدر زلزله ايران بودند. شما در دور انتقال از نظام شاهنشاهي مي‌خواهيد يک نظام جديد را مديريت کنيد و يکي بايد باشد که در آن وزارتخانه و در آن موسسه تجربه داشته باشد و بتواند چالش‌هايي که در ابتداي انقلاب مواجه بوديم را حل کند. در وزارت نيرو، آقاي مهندس تاج انتخاب شدند. مهندس تاج يکي از مديران قديمي و موفق وزارت نيرو بود، از پايه‌گذاران انجمن اسلامي مهندسين در سال 1336 بودند. آقاي مهندس کتيرايي از مهندسين قديمي بود که سوابقش روشن است. در وزارت مسکن و شهرداري سابقه داشتند. بعد از هر انقلابي به‌طور کلاسيک سه عامل هستند که ضربه مي‌زنند. اين موضوع در همه انقلاب‌ها تجربه شده‌ است. يکي عامل نفوذي است. ديگري ايجاد بي‌ثباتي است. بعد از انقلاب ما کاملاً شاهد اين وضعيت بوديم. ديگري تحميل جنگ است. اين هر سه عامل را همه کشورهايي که منافعشان را از بعد انقلاب به‌دست آورده بودند، از اين سه محور بيشترين بهره‌برداري را کرده بودند.
در مديريت شهر تهران دولت وقت، بنده را همان اوايل اسفندماه 57 بدون اينکه انتظار داشته باشم، منصوب کرد. چون من در يک فضاي ديگري در پايه‌گذاري نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با دولت موقت همکاري مي‌کردم. اتفاقاً خود مهندس معين فر که من کار کارشناسي با سازمان برنامه داشتم ظاهراً پيشنهاد کردند که من انتخاب شدم. من علاوه‌بر اينکه فارغ‌التحصيل دانشکده فني و مهندس عمران بودم و براي ادامه تحصيل و دکترا هم در آمريکا و هم در آلمان درس خواندم و هم تجربه داشتم، در سال 46 به ايران آمدم تا 57 به‌عنوان مهندس مشاور با شهرداري تهران همکاري داشتم و بنابراين با شهر تهران و مديريت شهر تهران آشنا بودم. من به‌دفعات توضيح دادم چه بحران‌هايي در شهر تهران داشتيم. همين جهل و ناداني بعضي از افرادي که در کميته‌ها بودند و مداخلاتي که در مديريت شهر تهران داشتند و هم عوامل نفوذي که نمي‌خواستند شهر تهران آرامش داشته باشد. شما ببينيد در اين دو سال اول انقلاب بدون اينکه ما وزارت اطلاعات ثابت داشته باشيم و بدون اينکه نيروي انتظامي داشته باشيم، فقط با توان مديريت و با استفاده از ارتباط با مردم توانستيم اين دوره انتقال را در مديريت شهر تهران انجام دهيم و در راستاي نيازهاي واقعي مردم و با يک نگاه کارشناسي کارهايي انجام دهيم که در سال‌هاي بعد انجام نشد و شما بقيه وزارتخانه‌ها را هم ببينيد، همين مسأله مطرح است.
*نگاه کابينه به نيروهاي سياسي
ايرناپلاس: در اوايل انقلاب پيشنهاد شهرداري تهران به مسعود رجوي هم داده شد. ضمن اينکه از سازمان مجاهدين خلق براي حضور در کابينه دعوت شد و آن‌ها هم بالطبع تجربه اجرايي نداشتند. يک سري جوان مبارز که عمدتاً در خانه تيمي يا زندان بودند. مي‌خواهم بدانم که اين موضوع چه نسبتي با بحث تخصص برقرار مي‌کند؟ دوم اينکه دولت موقت با توجه به آن وظايف و آن کارکردهايي که شما اشاره کرديد، به نظر مي‌رسد لزومي هم نداشته که لزوماً افراد متخصص در آن فعال باشند و مي‌شد از نيروهاي سياسي هم در پست‌ها بيشتر استفاده کرد. حال ارزيابي شما چيست؟
توسلي: به هيچ وجه اين‌طور نيست. شرايط بحراني اول انقلاب آن‌چنان پيچيده بود و بقيه آن‌قدر در سطوح پايين‌تر بودند. بهترين افرادي که آن موقع بودند امثال آقاي بهزاد نبوي بودند. آدمي که تحصيل‌کرده بود و سال‌ها زندان بود و در شرکت آي بي ام کار کرده بود. خودش الان در مصاحبه‌هايش مي‌گويد که اصلاً من در اين جايگاه نبودم که اين مسائل را انجام دهم. بعد مسئوليت مذاکره در بيانيه الجزاير را داشتند که خودش اعتراف کرده است که من بدون چرتکه بيانيه را امضا کردم و اصلاً آشنا نبوديم با اين مسائل. اين بحثي که راجع‌به مسعود رجوي مي‌گوييد، من اصلاً اولين بار است که مي‌شنوم. قرار بود که به‌عنوان نماينده مجلس باشد و يک جوري مشارکتشان دهيم که به هرحال ياد بگيرند و در يک بستر يادگيري قرار بگيرند.
*تماميت‌خواهي مجاهدين خلق
ايرناپلاس: يعني اساساً بحث پيشنهاد شهردار شدن مسعود رجوي را تکذيب مي‌کنيد؟
توسلي: من ياد ندارم. هرچند مسعود رجوي و مجموعه آن‌ها به دنبال قدرت بودند. آن‌ها کمتر از قدرت مطلق هيچ‌چيز را قبول نداشتند. آن‌ها حاکميت مطلق را از خودشان مي‌دانستند و با توجه به همان سوابقي که در زندان هم در برخورد با روحانيوني که در داخل زندان بودند، آنجا مطرح کرده بودند که ما انقلاب کرديم و ما شايسته حاکميت هستيم. به هرحال شما مي‌رويد و ما مي‌آييم دنبال شما و اصلاً شعارشان تداوم انقلاب بود که اين مجموعه تداوم پيدا کند و آن‌ها حاکم شوند. اينکه بپذيرند پستي بگيرند، با گفتمان آن‌ها و با نگاه راهبردي آن‌ها اصلاً هماهنگي نداشته است. دولت موقت در مجموع آن 9 ماه با مشکلاتي که داشت و حتي مداخلاتي که شوراي انقلاب داشت، سه بار استعفا دادند و تلاششان اين بود که به‌نوعي با توجه به مداخلات شوراي انقلاب در مسائل اجرايي بتوانند در راستاي منافع ملي حرکت کنند. مجموعه کساني که در اين چندبار تغييراتي که انجام شد در دولت موقت قرار گرفتند، مجموعشان 30 نفر است که 11 نفر از اعضاي نهضت آزادي هستند که مي‌شود 36 درصد کابينه. از جبهه ملي و منفردين مليون 11 نفر هستند که اين هم 36 درصد است و از انجمن مهندسين 4 نفر هستند که 13 درصد است و از روحانيون شوراي انقلاب 4 نفر هستند که 18 درصد است.
ايرناپلاس: چه کساني بودند از روحانيون؟
توسلي: مثلاً از روحانيون آقاي اکبرهاشمي رفسنجاني در معاونت وزارت کشور بودند.
*شرايط دوره انتقال
ايرناپلاس: البته منظور از کابينه، وزرا و نخست‌وزير است و معاونت وزرا مدنظر نيست.
توسلي: بله، به هرحال مجموع کساني که پيشنهاد دولت موقت بودند که بيايند در جايگاه وزارت قرار بگيرند و نپذيرفتند براي اينکه آمادگي نداشتند. حالا بعد از بحث‌هاي طولاني پذيرفتند که چهار نفر در جايگاه معاونت قرار بگيرند. آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، آيت‌الله خامنه‌اي، آقاي دکتر باهنر و يک نفر ديگري که حالا من بايد ببينم. مرحوم مهندس بازرگان دنبال اين بودند که يک نوع تعامل داشته باشند تا با هماهنگي بتوانند آن دوره موقت را طي کنند تا در انتخابات آزاد و سالم ملت ايران در چارچوب همان مطالبات تاريخي که از انقلاب مشروطه بود و در نهضت ملي ايران ادامه پيدا کرده است و مردم در راهپيمايي تاسوعا و عاشورا دنبال مي‌کردند و همان چشم‌اندازي که آيت‌الله خميني در پاريس ايجاد کرده بودند که ملت ايران دنبال آزادي است. چرا؟ براي اينکه شعار اصلي ملت ايران «مرگ بر شاه» بود. يعني ما استبداد نمي‌خواهيم و دنبال آزادي هستيم. بنابراين دولت موقت دنبال اين بود که فضايي آماده کند که ملت ايران بتوانند در اولين فرصت، طي يک انتخابات آزاد نمايندگان واقعي خودشان را انتخاب کنند. بنابراين يک مطلب مهم اين است که بسياري اين اتهام را مي‌زنند که دولت موقت، دولت نهضت آزادي بود. بنابراين من مي‌خواستم اين را کاملاً روشن کنم که مهندس بازرگان کاملاً کوشش کرد که جمعي را که بتواند اين دوره موقت را طي کند، برگزيند. چهار دهه گذشته است. تمام چالش‌ها و مشکلاتي که ما در اين چهار دهه داريم، بسياري که نمي‌توانند قبول مسئوليت کنند، همه مشکلات را رجوع مي‌دهند به مسائل 9 ماه اول انقلاب. بنابراين يک مقداري لازم است که با واقعيت بيشتري سوابق تاريخمان را مرور کنيم و در ارتباط با اين سؤالي که شما مطرح کرديد، بسياري از کساني که در دولت مهندس موسوي آمدند، اتفاقاً نيروهايي هستند که در انجمن اسلامي دانشگاه در آمريکا تربيت شدند که آمدند و تجربه دادند. مثل دکتر نجفي که وقتي آمدند تجربه نداشتند، ولي تحصيلات عاليه داشتند و با دنياي جديد آشنا شده بودند و آمدند و قبول مسئوليت کردند. ولي چه موقعي اين‌ها قبول مسئوليت کردند؟ در دوره‌اي که دوره انتقال انجام شده بود. يعني شما از خرداد 60 عبور کرده بوديد. ببينيد تا خرداد 60 جامعه ما فضاي ملتهبي داشت و سنگ روي سنگ بند نمي‌شد. ببينيد بعد از دولت موقت مهندس بازرگان که قهر نکرد. آمد در شوراي انقلاب وظايفش را ادامه داد و تعداد زيادي از وزراي دولت موقت بعد از پذيرش استعفاي دولت موقت، باز هم در وزارتخانه‌هاي خود باقي ماندند. نگفتند که شما برويد تا جوان‌هاي ديگري بيايند.
ادامه دارد...
گفت‌وگو از سيد عمادالدين محمودي
انتهاي پيام /*

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۶۸۹۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پنجم اردیبهشت‌ماه، سالروز شهادت نخستین فرمانده سپاه یزد

به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز یزد ، محمد منتظرقائم متولد سال ۱۳۲۷ در شهر فردوس از توابع استان خراسان است، البته خانواده محمد به علت ایستادگی پدرش در مقابل جیره‌خواران حکومت وقت، مجبور به هجرت از فردوس می‌شوند و در شهر و دیار پدریش، یعنی یزد سکنی می‌گزینند، ولی این تازه ابتدای راه زندگی استکبارستیزانه محمد است که رقم می‌خورد.
 محمدمنتظرقائم تحصیلات خود را در مدرسه تعلیمات اسلامی ادامه می‌دهد و در حالی که هنوز ۱۵ سال ندارد حماسه ۱۵ خرداد سال ۴۲ شکل می‌گیرد، اما با وجود سن کم، تفکری عظیم در خود پرورانده و فعالیت‌های ضداستکبارانه اش در آن سال‌ها، تعجب همگان را به خود جلب می‌کند.
وی تحصیلات خود را در رشته برق در هنرستان فنی ادامه می‌دهد و پس از اتمام و اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۷، لباس سربازی برای شاه را که کاملاً با تفکراتش در تناقض بود، برتن می‌کند و حتی در این دوره، یک بار به علت پاره کردن تصویر شاه و آتش زدن آن در بازار شهر به شدت تنبیه می‌شود.
پس از گذران دوره سربازی با وجود همه سختی‌ها، در شرکت برق مشغول به کار می‌شود. در سال ۱۳۵۰ با تشکیل گروهی مخفی، مبارزه را در قالب تشکلی منسجم هدایت و انجام می‌دهد و نخستین اعلامیه این گروه در ششم بهمن ۵۱ در یزد به شکل گسترده و مخفیانه توزیع می‌شود که انعکاسی وسیعی پیدا می کند ، اما به‌علت فعالیت سیاسی از کار خود اخراج و مدت ۱۵ ماه در سیاه‌چال‌های نیرو‌های ساواک مورد شکنجه قرار می‌گیرد، اما با هوشیاری مثال زدنی بدون این که هیچ اعترافی از وی گرفته شود، آزاد می‌شود.
محمد پس از آزادی مصمم‌تر از پیش به مبارزات خود علیه استکبار و استعمار ادامه می‌دهد تا این که انقلاب اسلامی پیروز می‌شود و پس از تشکیل سپاه پاسداران به فرمان رهبر کبیر انقلاب در سال ۵۸، به‌عنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران استان یزد انتخاب و مسئول بنیان‌گذاری و تشکیل سپاه یزد می‌شود.
وی سپاه را گسترش می‌دهد و با قاطعیت با ضد انقلاب به مبارزه برمی‌خیزد به‌نحوی که دو ماه پس از ایجاد تشکل، وقتی اوضاع کشور و انقلاب را در غرب کشور در خطر می‌بیند، آسوده ننشسته و با شماری از پاسداران برای مبارزه با ضد انقلاب و طاغوت راهی کردستان می‌شود.
دفاع از اسلام و انقلاب، آرمان و هدف وی بود به طوری‌که در روز پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۹ نیز وقتی در جریان فرود چند هلی‌کوپتر آمریکایی در کویر طبس قرار می‌گیرد، هر چه سریع‌تر در محل حادثه حضور پیدا می‌کند تا از نزدیک واقعه را بررسی کند.
همزمان با حضور محمد منتظرقائم در محل صحرای طبس، بنی‌صدر رئیس جمهور وقت در خیانتی آشکار دستور حمله به هلی‌کوپتر‌ها و هواپیما‌های آمریکایی را می‌دهد، ولی بعد‌ها مشخص می‌شود که این هلی‌کوپتر‌ها حاوی اسناد مهمی از اقدامات بعدی آمریکا در حمله به طبس بودند.
بدین ترتیب محمد منتظرقائم که در صحنه مبارزه با استکبار حضور داشت، در بمباران منطقه به دستور بنی‌صدر، به درجه رفیع شهادت نائل می‌آید.
همرزمان سردار سپاه ابابیل در صحرای طبس در مورد حماسه کویر می‌گویند:
پنجم اردیبهشت بود که از سپاه تهران به ما خبر دادند که راننده تانکری نفت‌کش در نزدیکی جاده‌ای متروک و کم تردد در صحرای طبس تعداد پنج فروند هلی‌کوپتر، یک هواپیما در حال سوختن، یک دستگاه جیپ، دو موتورسیکلت، تعدادی رختخواب و پرژکتور مشاهده کرده است؛ سریعاً خود را به منطقه برسانید.
محمد گفت: "اول نماز می‌خوانیم و سپس راهی می‌شویم. "
نماز آن روزش طولانی‌تر از بقیه روز‌ها شد و حال و هوای دیگری داشت. بعد از اتمام نمازش یکی از بچه‌ها به شوخی گفت: "حاجی نماز جعفر طیار می‌خواندی؟ " لبخند زد و گفت: شاید نماز آخرمان باشد. "
سوار اتومبیل شدیم و راه افتادیم. در مسیر، سوره فیل را برایمان خواند و بعد از خواندن سوره، تفسیرش را هم برایمان نقل کرد و گفت: "این مملکت متعلق به امام زمان (عج) است و خدا خود نیز از آن محافظت می‌کند و ما پاسداران وسیله‌ای بیش نیستیم. "
به منطقه که رسیدیم من برای تجسس و سوال از اهالی از بچه‌ها جدا شدم، محمد و دو نفر از بچه‌ها به سمت هلی‌کوپتر‌ها و هواپیمای سوخته راهی شدند.
در حال صحبت با اهالی بودم که هواپیما‌های فانتوم که بر فراز منطقه پرواز می‌کردند، توجه‌ام را جلب کردند. بعد از آن، صدای انفجار مهیبی از سمت هلی‌کوپتر‌ها به گوش رسید.
به سرعت به سمت هلی‌کوپتر‌ها به راه افتادم. دودی سیاه به آسمان بلند شده بود. محمد که برای بررسی هلی‌کوپتر‌ها وارد آن‌ها شده بود تا اگر سند و مدرکی بر جا مانده، با خود بیاورد، طعمه خیانت بنی‌صدر و هم دستانش شده بود که می‌خواستند آن اسناد فاش نشود. تا به او رسیدیم به مولایش حسین (ع) پیوسته بود.

دیگر خبرها

  • سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خط مقدم جنگ نرم
  • سپاه در هر صحنه‌ای که وارد شد میدان پیروزی بود
  • سپاه عهده‌دار پاسداری از انقلاب و دستاوردهای انقلاب اسلامی است
  • جانشین فرمانده سپاه: دشمن با اقتدار تنبیه شد
  • سردار فدوی: دشمن با اقتدار تنبیه شد
  • دشمن با اقتدار تنبیه شد
  • نشان عالی «سربداران» به سپاه اهدا شد
  • نشان عالی «سربداران» به سپاه پاسداران اهدا شد
  • نشان عالی «سربداران» به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهدا شد
  • پنجم اردیبهشت‌ماه، سالروز شهادت نخستین فرمانده سپاه یزد