گردش مالی ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومانی برای مد و لباس ایران/ ۲۰۰ برند در حوزه مد و لباس فعالند/ نقطه ضعف برندها، فراگیر نبودنشان است
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۷۳۱۰۷
به گزارش خبرنگار ایلنا، جشنواره مد و لباس فجر به عنوان یک رویداد جریانساز و به عنوان فعالیتی که زمینه معرفی و اجرای قانون ساماندهی را به دنبال دارد، هر سال با حضور تعداد زیادی از طراحان و بخشی از تولیدکنندگان در زمینههای مختلف مد و لباس برگزار میشود. این جشنواره بزرگترین رویداد سالیانه حوزه مد در کشور قلمداد میشود و با توجه به بخشهای مختلفی که در جشنواره پیش بینی شده میتوان گفت، این بخشها زمینهساز برخی اقدامات بعدی و همچنین زمینه معرفی برخی اقدامات پیشرو هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها نیز شاهد برگزاری هشتمین جشنواره بینالمللی مد و لباس فجر هستیم که با شعار «خوشا مکران و نقش بیمثالش» درحال برگزاری است. از این رو با حمید قبادی (دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس و رئیس هشتمین جشنواره بینالمللی مد و لباس فجر) به گفتگو نشستیم که مشروح آن را میخوانید.
امسال شاهد برگزاری هشتمین دور از جنشواره مد و لباس فجر هستیم، از سیاستهای اخذ شده برای برگزاری هفت دوره گذشته جشنواره مد و لباس فجر بگویید.
یکی از مهمترین اقدامات جشنواره مد و لباس، ارائه الگوهای جدید و به نوعی مدسازی در کشور است و توانسته به صورت مستقیم و غیرمستقیم زمینه معرفی مدهای جدید ایرانی را در جامعه فراهم کند.
مصداقتان چیست؟
تغییراتی که در استفاده از رنگ، نوع ترکیب رنگها در پارچه و لباس را شاهد هستیم از جشنوارههای مد و لباس شکل گرفت. همچنین طراحیهای مختلف لباس اجتماع بانوان که در طیف بسیار گسترده ارائه شده و هر سال نمونههای متنوع آن شکل میگیرد؛ از این رو تولیدکنندگان با نمونههای متعددی برای تولید انبوه روبرو هستند. لباسهای کاربردی نیز از طریق جشنواره مد و لباس به بازار وارد شد و تولیدکنندگان آن را به تولید انبوه رساندند. در واقع میتوان گفت، طی این سالها شاهد تغییر رویکرد جامعه به لباس و مد و استفاده از رنگها و طرحهای متنوع هستیم. این امر در ویترین فروشگاهها کاملاً مشهود است و میتوان گفت در لباس اجتماع بانوان تا حدود بسیار زیادی نیاز جامعه را لباس و مد ایرانی تامین میکند.
آیا طرح خاص یا نمونه خاصی در ذهن دارید که بتوانید از آن به عنوان یک مثال شاخص یاد کنید؟
در حال حاضر طرح خاصی در ذهن ندارم، اما میتوانم بگویم طراحان بسیار زیادی کارهایشان به تولید انبوه رسیده و تعداد زیادی از این آثار وارد جامعه شده است. تصویر ذهنی دقیقی از اینکه این طرحها چه نامی دارند و چه نمونههایی از آن در جامعه موجود است، ندارم.
هرچند به گفته شما طی این سالها شاهد حضور طرحهای جدید در جامعه و تغییر نگاه جامعه نسبت به مد لباس هستیم اما طراحان و بنکداران پوشاک دیدگاههای دیگری در این خصوص دارند.
در این حوزه ملاک صحبت من یا صحبت شخص دیگری نیست بلکه میتوان با مقایسه ویترینهای مغازهها نسبت به چهار یا پنج سال گذشته به تایید این صحبتها رسید. طراحان زیادی وجود دارند که موفق شدند با کمک تولیدکنندگان، طرحهای خود را به تولید انبوه برسانند. تغییرات گستردهای که در حوزه مد و لباس جامعه ایرانی شاهد هستیم گواه این مدعاست.
در تمام دنیا عرف بر آن است که حوزه مد و لباس تاثیر بسزایی در گردش مالی و رونق اقتصادی جامعه دارد. حوزه مد و لباس در ایران چه تاثیری در چرخه اقتصادی جامعه ایفا میکند؟
اصولاً جریان مد در دنیا یک جریان مولد و جریانی محرک است که در حوزههای مختلف اقتصادی مرتبط با مد تاثیر میگذارد. به این معنا که جریان مد نه تنها در محصول تاثیر مستقیم دارد بلکه با مقدمات و مراحل پیشین خود در ارتباط است. حتا از حوزه مد میتوان به عنوان یک موتور مولد به خصوص در حوزه اقتصاد خلاق یاد کرد. اگر لباس یا مد را در حوزه فرهنگ قلمداد کنیم، میتوانیم بگوییم که یکی از حوزههای بسیار مهم مرتبط با اقتصاد خلاق و اقتصاد هنر است بنابراین صرفنظر از آنچه که از میزان آمار در اختیار داشته باشیم، میتوان گفت هر اندازه که مد در اقتصاد پوشاک تاثیر بگذارد چرخه اقتصادی مد را میتوان ارزیابی مالی کرد.
همه حوزههای مرتبط با مد و لباس متاثر از مسائل اقتصادی این حوزه هستند بنابراین ارائه نمونهها و مدلهای جدید و تاثیرگذار عمومی در جامعه زمینه رشد اقتصادی و به خصوص استقلال اقتصادی در این حوزه را فراهم میکند.
آیا به عنوان دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس، آماری از چرخه اقتصادی که مد و لباس ایجاد میکند در اختیار دارید؟
بله، این آمار توسط مرکز آمار ارائه میشود و میزان مصرف خانوار کشور در حوزه پوشاک را مشخص میکند. این رقم بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومان است. در این میان، بالغ بر ۸۰ درصد محصولات مد و لباس خانوادهها، ایرانی هستند و کمتر از ۲۰ درصد آن میتواند غیر ایرانی باشد. البته ۸۰ درصدی که ایرانی است همچنان جای کار دارد و نیاز است که طراحان داخلی بیش از گذشته در این حوزه ورود پیدا کنند.
یکی از مباحثی که در حوزه مد و لباس مطرح میشود تامین مواد اولیه است. با توجه به آنکه این روزها در تحریم به سر میبریم و تامین مواد اولیه با دشواریهای خاصی روبرو است آیا تدابیر خاصی برای رفع این مسائل اندیشیده شده است؟
کارگروه ساماندهی مد و لباس یک نهاد هماهنگ کننده و ناظر است. مسئولیت تامین و کاربردی کردن آثار مد و لباس و تامین مواد اولیه برعهده وزارت صنعت، معدن و تجارت است. این وزارتخانه موظف است تا نسبت به ایجاد شرایط مقدماتی برای تامین مواد اولیه تلاش کند. شرایط عمومی تامین مواد اولیه نیاز به همتی بیش از وضع موجود دارد. البته اقداماتی نیز از طرف وزارت مربوطه با همکاری برخی از اتحادیهها انجام شده. کارگروهی با همکاری اتاق اصناف تهران، اتحادیه پوشاک تهران، اتحادیه خیاطان، اتحادیه کشباف و جوراب تهران، اتحادیه پیراهندوزان و... تشکیل شده و اقداماتی برای تامین مواد اولیه صورت گرفته. منتها حجم مصرف و حجم نیاز بسیار بالا است؛ از این رو همت و تلاش مضاعفی را میطلبد. خوشبختانه تولید پارچه در کشور وجود دارد و میتوان به آن امیدوار شد اما بخشی از لباس به خصوص در لباس بانوان باید از خارج از کشور وارد شود. البته توجهی که کارخانههای نساجی میتوانند داشته باشند این حوزه را نیز میتواند به حداقل برساند.
معتقد هستم با تمام اقداماتی که انجام شده باید تلاشهای بیشتری برای تامین مواد اولیه صورت گیرد تا جای نگرانی برای تولیدکننده باقی نماند. البته یادآور میشوم که برخی از محصولات کماکان وارداتی هستند.
پس میتوان گفت در حال حاضر در جامعه مد و لباس نگرانیهایی برای تامین مواد اولیه وجود دارد؟
با وجود آنکه اقدامات قابل توجهی صورت گرفته اما نیاز به تلاش بیشتر داریم. اگر تلاش صورت نگیرد قطعاً منجر به نگرانی خواهد شد ولی اگر اقدامات و تلاشها و همافزاییها به صورت جدی صورت گیرد مطمئناً نگرانی ایجاد نمیشود اما چند نکته وجود دارد. نخست آنکه با وجود آنکه ماموریت مستقیم کارگروه مد و لباس، هماهنگی دستگاههاست اما در هشتمین جشنواره مد و لباس نیز تلاش کرده تا تعداد زیادی از تولیدکنندگان پارچه حضور داشته باشند چراکه نگاه طراحان در حال تغییر است و به سمت استفاده از پارچههای ایرانی میرود.
در عین حال نباید فراموش کرد که یکی از مشکلاتی که در تامین مواد اولیه و به خصوص پارچه داشتیم، امکان دسترسی در متراژ پایین پارچههای مورد نیاز طراحان بود. اکنون شاهد ایجاد نمونههایی برای فروش متراژهای پایین پارچه هستیم که از آن میتوان به عنوان فروشگاهها یا سوپرمارکتهای پخش محدود پارچه یاد کرد که نمونههای پارچه در متراژ پایین را در اختیار طراحان میگذارد تا طرحزنی از این طریق به راحتی انجام شود.
یکی از نکاتی که در حوزه مد و لباس مطرح است رسیدن طرحها به تولید انبوه است. همانطور که در نشست خبری جشنواره مد و لباس فجر اشاره داشتید، طرحی که سال گذشته در حوزه مد و لباس آقایان به عنوان رتبه نخست معرفی شد و به تولید انبوه رسید در نهایت مورد اقبال جامعه قرار نگرفت. از آنجایی که وقتی از مد و لباس صحبت به میان میآید حوزه آقایان و خانمها و حتی کودکان و نوجوانان را دربرمیگیرد به نظر شما چگونه است که در مرحله نخست ارائه یک طرح جدید، جامعه آن طرح را نمیپذیرد و مورد اقبال قرار نمیگیرد؟
این امر دلیل خیلی پیچیدهای ندارد. نکتهای که وجود دارد آن است که در گام نخست باید کاری که انجام میدهیم مورد اقبال و ذائقهسازی در جامعه قرار گیرد. مد و لباس بدون ذائقهسازی و اقبال عمومی محقق نمیشود. در عین حال نباید فراموش کرد که در حوزه مد و لباس آقایان تلاش برای ارائه طرح جدید کمتر صورت گرفته به همین خاطر نمونههای تاریخی ماندگار در کشور ما بسیار زیاد است و تغییرات در این حوزه بسیار کند رقم میخورد. اما به هر شکل معتقد هستم در هر حوزهای، هر زمانی که برای ارائه طرحی جدید کار را آغاز کنیم نتایج مثبت را به مرور زمان به دست خواهیم آورد. فقط نیاز است که در این حوزه استمرار داشته باشیم و در کاری که انجام میدهیم پایداری و پافشاری کنیم. در عین حال نکات حرفهای مانند ذائقهسنجی و نکات همسو با سلیقه و نیاز مردم را مورد توجه قرار دهیم.
اوایل کار ساماندهی مد و لباس یکی از مشکلات ما در حوزه مد و لباس خانمها آن بود که طراحان، لباسی را طراحی میکردند که قابلیت استفاده عمومی را پیدا نمیکرد. یا قیمت بالایی داشت یا طراحی آن به نوعی بود که امکان کاربردی شدن آن وجود نداشت اما اکنون شاهد آن هستیم که این حوزه راه خود را پیدا کرده. امیدوارم در حوزه لباس آقایان نیز با ممارستی که وجود دارد، شکل بهتری را شاهد باشیم. البته این امر نیازمند استمرار است.
با توجه به شرایط اقتصادی جامعه امروز، چه برنامههایی برای طراحی و برندسازی لباسهای ارزانقیمت که با نیاز و بودجه عموم جامعه همراه باشد در نظر دارید؟
این مهم نیز یکی از مشکلات جدی جامعه ماست. شاید تصور ما بر آن است که برند را باید نمونهای خیلی فوقالعاده و بزرگ ببینیم که شاید دسترسی به آن در ابتدای امر سخت باشد. اما در دنیا اگر برندهای بزرگ به جایی رسیدهاند از مراحل ابتدایی و کوچکتر شروع کردهاند. در حال حاضر تعداد فعالانی که در قالب برند مقدمات کار خود را در حوزه مد و لباس شروع کردهاند کم نیست حتی میتوان بیش از ۲۰۰ مجموعه را معرفی کرد که به شکل برند کار میکنند. اما نقطه ضعفی که برخی از این برندها دارند، فراگیر نبودنشان است. امیدوار هستم با ماندگاری این برندها شاهد فراگیر شدنشان باشیم. در این میان شاهد ظهور برندهای شاخصی هستیم که قیمتهای مناسبی ارائه میدهند. برندهایی مانند آندیا، گندمپوش، زاگرس و... قیمتهای مناسبی دارند.
سالهاست صحبتهایی در خصوص شکلگیری موزه مد و لباس مطرح میشود اما تاکنون شاهد تحقق این مهم نبودهایم دلیلش چیست؟
موزه مد و لباس از برنامههای جدی ما به حساب میآید. این حوزه علاقهمندان بسیاری دارد و از جمله مطالبات عمومی مد و لباس کشور نیز است. اما بیش از هر چیز نیاز به یک فضای مناسب و در خور شان دارد که با وجود تلاشهای بسیار زیادی که داشتیم هنوز نتوانستیم آن را تامین کنیم. گفتوگوهای مختلفی با شوراهای شهر تهران داشتیم، با برخی از نهادها مکاتبه کردیم، با شهرداری و حتی سازمان میراث فرهنگی گفتوگو انجام دادیم اما هنوز به نتیجه مشخصی نرسیدهایم. در واقع میتوان گفت هنوز مکان مناسب تاسیس موزه را پیدا نکردیم. این در حالی است که مواد مورد نیاز تجهیز این موزه آماده است. حتی حامیان مالی نیز آمادگی خود را اعلام کردهاند.
با توجه به آنکه کارکرد و کاربرد کاخ سعدآباد چیز دیگری است قطعاً برای موزه مد و لباس مناسب نخواهد بود. موزه مد و لباس مانند سایر نمونههایی که از موزههای هنری شاهد هستیم مانند موزه موسیقی، موزه سینما و... لزوماً نیازمند فضای بزرگی نیست و میتوان با یک فضای مناسب که گالریهای متعدد داشته باشد شکل بگیرد. یکی از موضوعاتی که در حوزه تاسیس موزه مد و لباس در نظر داریم ایجاد نگاه به تاریخ و فرهنگ لباس است تا بتوانیم آن را کاربردی کنیم و زمینههای ارتباط تاریخی را در موزه لباس فراهم کنیم. با این وجود به صورت جدی تاسیس موزه مد و لباس را در دستور کار داریم اما هنوز توفیقاتی به دست نیاوردیم و مهمترین دلیل آن نیز فضای اصلی موزه است.
آیا نهادهای مربوطه همکاریهای لازم را با شما انجام نمیدهند؟
خیر، تاکنون همکاری جدی از سوی شهرداری و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری انجام نشده. از همین تریبون اعلام میکنم هر نهادی که به ما کمک کند به نام و با مشارکت او این موزه را راه خواهیم انداخت. البته از چند استان مانند فارس درخواستهایی برای تبدیل خانههای تاریخی به موزه مد و لباس دریافت کردهایم که این خانهها میتواند تبدیل به موزههای دایر مد و لباس شوند. در تهران نیز این آمادگی وجود دارد که اگر نهاد یا سازمانی ایجاد امکان راهاندازی مد و لباس را به ما بدهند بلافاصله این کار را انجام دهیم چرا که طرح پیشنهادی و متریال این موزه در حال حاضر وجود دارد.
گفتگو: معصومه دیودار
منبع: ایلنا
کلیدواژه: برند کارگروه ساماندهی مد و لباس مد و لباس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۷۳۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود
به گزارش همشهری آنلاین دست شاگردانش را میگیرد و راهی کوچهها میشود تا راه و رسم مراوادات اجتماعی، خرید کردن، آداب مشتریمداری، احترام به محیط زیست و هر مفهوم دیگری را که در کتاب میخوانند، تجربه کنند. برای درس جغرافیا هم راهی کوه و چشمه و غارهای اطراف شهر میشوند و خط به خط کتاب را از طبیعت میآموزند. ولدبیگی که دکترای جامعهشناسی سیاسی دارد، معتقد است جامعه ما شهروندان مفید میخواهد، نه شهروند مهم و لازم است شهروندان مفید سواد زندگی را بدانند و نه فقط سواد مدرسهای را. ولدبیگی سابقه ۲۵ ساله تدریس دارد و ۱۵ سالی میشود که شیوه تدریسش باعث شده تا دانشآموزان برای حضور در کلاسش روزشماری کنند.
ساعتهای درس مطالعات اجتماعی (مدنی، جغرافیا، تاریخ) اغلب برای بچهها کسلکننده است، اما دانشآموزان پاوه دوست دارند شما معلمشان باشید. آوازه روش تدریستان هم بین خانوادهها حسابی گل کردهاست. ساعت مطالعات اجتماعی در کلاس شما چطور میگذرد؟
از ۱۵ سال پیش پروژه آموزشی با عنوان «از سواد مدرسهای تا سواد زندگی» را شروع کردم. در این طرح سعی کردم هر درس و موضوع کتاب را که تدریس میکنم، بخش عملی و نمود اجتماعی را با بچهها تجربه کنم تا آنان با مفاهیم مورد نیاز برای یک زندگی عملی در خانه و جامعه آشنا شوند. به عنوان مثال هفته گذشته بچههای روستای نوریاب در شهرستان پاوه استان کرمانشاه درسی درباره بازار، خرید، مصرف، تولید و توزیع داشتند. برای توضیح این درس یک ساعت در روستا گشت زدیم. به نانوایی سر زدیم و درباره اهمیت قرار دادن نان در کیسه پارچهای از نانوای قدیمی روستا نکاتی را یاد گرفتند. بعد از آن به مغازه «کاک خدارحم» سر زدیم و درباره آداب خرید صحبت کردیم. دقایقی هم با دستفروش دورهگرد گذراندیم و درباره احترام به مشاغل نکاتی را گفتم و دست آخر هم به کتابخانه روستا سر زدیم و راه و روش به امانت گرفتن کتاب را مرور کردیم. قصدم از بیان این مثال این است که بگویم دانشآموزان نیازی جدی به فراگیری اصول اولیه در چگونگی برقراری یک ارتباط صحیح با فروشندگان، نحوه یک خرید سالمتر برای خانوادههایشان و برقراری ارتباطی صحیح با دیگر شهروندان دارند. در طول سال بچهها با ۲۵ فعالیت آموزشی آشنا میشوند.
این روش تدریس در روستا راحتتر است یا در شهر؟
هر یک مزایای خود را دارد. در روستا که تعداد کلاسها و شاگردها کمتر است، کلاس راحتتر اداره میشود. برای درس جغرافیا آسانتر به کوهها و چشمهها و غارهای اطراف میرسیم، اما در شهر هم موقعیتهای دیگری برای کلاس عملی درسهای اجتماعی داریم. دانشآموزان را به نهادهایی مثل هلالاحمر، شهرداری و ثبت احوال میبرم تا مثلا برای درس شناسنامه به خوبی بدانند در ثبت احوال چه میگذرد.
هزینه این رفت و آمدها چگونه است؟
در این سالها تا به حال یک ریال نه از دانشآموزان و نه آموزش و پروش گرفتم. من و بچههای کلاس همه میسرها را با پای پیاده میرویم. دانشآموزان از نشستن چند ساعته بر روی نیمکتهای سرد گریزانند. تدریس باید با روش خلاقانه باشد. دانشآموزان هم پژوهشگران کوچک هستند.
اینطور که پیداست حسابی برای کلاس شما آمادگی دارند.
بچهها با خودشان یک لقمه نان و پنیر و یک قمقمه آب دارند و کفش مناسب میپوشند. کلاس عملی ما حدود ۳ ساعت طول میکشد. تا به حال هم هیح حادثهای رخ نداده، چون بچهها این روش تدریس را دوست دارند.
در برف و سرمای استخوانسوز کرمانشاه که امکان گردش علمی وجود ندارد، تدریس چطور پیش میرود؟
با توجه به موضوع درس از افرادی دعوت میکنم به کلاس بیایند. مثلا یک فرد خیر به کلاس آمد و درباره اهمیت نیکوکاری تجربه خودش را با بچهها سهیم شد. برای جذابیت درس تاریخ، آن را از خانواده بچهها شروع میکنم و بعد به ایران و جهان میرسیم. مثلا بچهها شجرهنامه خودشان را تا ۷ جد مادری و پدری از خانواده میپرسند و درخت زندگی درست میکنند. در طول سال بچهها با ۲۵ فعالیت آموزشی آشنا میشوند.
ماجرای موزه مردمشناسی که از سوی دانشآموزان برپا شد را برایمان بگویید.
در درس تاریخ کلاس هفتم موضوعی درباره موزه و میراث فرهنگی داریم. از قبل به بچهها گفته بودم از خانواده و فامیل و آشنا اشیای قدیمی، پوشاک، ابزار کشاورزی، دوربینهای قدیمی و هر وسیلهای که عمر بیش از ۵۰ سال دارد را به امانت برای برپایی موزه به مدرسه بیاورند و خودشان یک موزه مردمشناسی دایر کنند. حدود ۸۰۰ قطعه جمعآوری شد و اسفند سال پیش موزهای در مدرسه شهدای ۲۰ خرداد به مدت ۲ هفته برپا کردیم. حدود ۱۲۰۰ دانشآموز از مدارس پاوه و باینگان، فرهنگیان بازنشسته و اولیای دانشآموزان هم از این موزه بازدید کردند. بعضی وسایل قدمتی بیش از ۳ قرن داشت. قرار است با همکاری رئیس آموزش و پرورش پاوه این موزه به شکل دائمی در یک مکان فرهنگی به نام موزه مردمشناسی پاوه دایر شود. فعلا وسائل موزه هم که امانت بود به دست دانشآموزان بازگشتهاست.
با توجه به تحصیلاتتان چرا معلمی را به تدریس در دانشگاه ترجیح دادید؟
ساخت جامعه بهتر در دست همین دانشآموزان است. شهروندانی که بتوانند سالم و متعهد زندگی کنند. برای من مهم نیست کدام شاگردم دکتر یا مهندس شده، دوست دارم شاگردانم را در هر موقعیتی به عنوان یک شهروند مفید در جامعه ببینم.
بیشتر بخوانید:
دانشآموزان این استان چگونه به ادامه تحصیل جذب میشوند؟