Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-07@13:09:19 GMT

کنفرانس ورشو ؛ از اجماع تا شکاف!

تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۷۴۹۴۰

کنفرانس ورشو ؛ از اجماع تا شکاف!

خبرگزاري آريا - روزنامه معين چاپ استان گيلان در شماره يکشنبه 28 بهمن ماه، مطلبي در قسمت سرمقاله با عنوان کنفرانس ورشو ؛ از اجماع تا شکاف! به قلم يونس رنجکش منتشر کرده است.

کنفرانس خاورميانه ورشو يکي از رويدادهاي مهم تبليغي اين روزهاي آمريکاست که از ماه‌ها قبل برنامه‌ريزي‌هايي را براي ايجاد فضاي اجماعي کشورهاي هم‌پيمان خود عليه ايران به راه انداخته است که با رونمايي از اين کنفرانس در ورشو پايتخت لهستان نه تنها هدف مورد نظر تحقق پيدا نکرد بلکه با عدم حضور و يا کاهش سطح مقامات شرکت کننده کشورهاي مهم در اين کنفرانس بين‌المللي بيش از همه شکاف بين سياست‌هاي يکجانبه گرايانه آمريکا با سايرين نمايان‌تر شد، بطوريکه پس از آن تلاش‌ها به سمت تغيير عنوان آن با موضوع صلح خاورميانه قرار گرفت تا روکشي بر اين شکست کشيده شود که اين عنوان هم به دليل عدم حضور کشورهايي چون روسيه، چين، ترکيه و حتي عدم دعوت از ايران به عنوان بازيگران اصلي و مهم خاورميانه بر شبهات شکست ماهيتي اين کنفرانس آمريکايي بيشتر افزود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


هرچند که همزماني اين اجلاس با محوريت موضوع صلح در منطقه با حادثه تروريستي زاهدان در ايران و به شهادت رسيدن جمعي از فرزندان اين سرزمين بيش از همه صداي مظلوميت کشوري را به نمايش مي گذارد که زخم خورده همان‌هايي است که امروز در دنيا منادي صلح هستند اما چهره واقعي آنان خلاف آن را ثابت مي کند و براي اثبات نيت‌شان کافي است کمي به اتفاقات حداقل يک دهه اخير به خاورميانه نگريسته شود که چه جنايت‌ها در اين منطقه به واسطه مداخلات منفعت‌جويانه استکبار جهاني نشده است.
از سوي ديگر برغم تلاش‌هاي آمريکا براي همراه کردن کشورهاي مختلف جهان برعليه ايران و فشارهاي وارده بر اين کشور از طريق تحريم و تهديد، آنچه که در اين کنفرانس بيشتر به چشم آمد شکاف ديدگاهي بين آمريکا و همپيمانان اروپايي آن بود که پس از 70 سال از جنگ جهاني دوم به بعد اينگونه اشکار شد که اين کشورها تلاش دارند تا برغم نيازمندي به آمريکا هويت و استقلال خود را نيز حفظ نمايند و اينگونه آشکارا مداخلات اين کشور در سياست و روابط خارجي اروپا را تاييد نکنند .
تمام تلاش اين کنفرانس دوروزه که محور ايران هراسي در ذهن شرکت کنندگان را مقامات امريکايي و اسراييلي بر عهده داشتند به سمتي پيش رفت که با همه فضاسازي ها عليه ايران و تهديد خواندن اين کشور براي منطقه آنچه که اتفاق افتاد شکاف در طرح اجماع بود .
از سوي ديگر همزماني اين کنفرانس با نشست مشترک سه کشور بازيگر ايران، روسيه و ترکيه در خاورميانه و تحولات جهاني با محوريت بحث صلح سوريه در سوچي روسيه نشان داد که آنچه براي تامين منافع منطقه‌اي مهم و اساسي است ايجاد همگرايي و همکاري هاي منطقه‌اي کشورهاي حوزه جغرافياي آن است که هرگونه تحرک ديکته شده از سوي خارج مي تواند مانع از رسيدن به اهداف پيش بيني شده باشد و امروز کشورهايي چون روسيه و ايران و چين و ترکيه به اين باور رسيده‌اند که با توجه به امکانات، تکنولوژي وساير منابع در اختيار بهتر خواهند توانست در ثبات منطقه و برقراري صلح مورد نظر تاثير گذار باشند و مهمترين نشانه اين همگرايي‌ها جنگ سوريه با داعش بود که ايران و روسيه محور مداخله در اين جنگ به سود سوريه عليه داعش بودند برغم آنکه مداخلات ديگر کشورها بويژه آمريکا نتوانست نه بشار اسد را برکنار و نه داعش را نابود کند و حتي اروپا نيز دچار تهديد جدي اين گروه قرار گرفت .
آنچه که اکنون بيش از همه مورد سوال است چرايي اين همه مداخله آمريکا در سرنوشت کشورهاي منطقه بويژه ايران است که کيلومترها آنطرف‌تر و از دور افتاده‌ترين قاره براي خود در منطقه خاورميانه استراتژي دفاعي در جهت منافع‌ خود تعيين و خواستار گسترش حوزه نفوذي مي شود که بارها مورد اعتراض مردم کشورهاي اين منطقه قرار گرفته است که گير افتادن در گرداب جنگ‌هاي عراق و افغانستان نمونه‌هايي از اين نارضايتي است و اگر قرار بود مداخلات اين کشورها براي منطقه صلح و آرامش و ثبات و امنيت به همراه داشته باشد پس چرا سرنوشت اين دو کشور پس از حدود دو دهه دخالت آمريکا و کشورهاي همپيمان آن اينگونه آشوب‌زده است مگر آنکه دريابيم ايران و منطقه خاورميانه برخوردار از منابع مهم و ثروت هاي طبيعي هستند که دست درازي به آنها تنها هدف سوداگران است و هرجا که منابع باشد منافع نيز وجود دارد و مشغول کردن کشورهاي منطقه با درگيري‌هاي مختلف و ايجاد اختلاف بين آنها و هراسان کردن همسايگان از يکديگر يک استراتژي براي کسب منافع و سرقت منابع است و سود‌هايي که ديگران با اين مداخلات از آن مي برند و اين حق طبيعي کشوري چون ايران است که از سرمايه و منافع ملي خود به هر شکلي که بتواند دست‌هاي بيگانگان را قطع کند، دفاع نمايد.
7296/2007/
انتهاي پيام /*

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۷۴۹۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

صدایی که از ایران شنیده می‌شود/آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ / فاصله خاورمیانه تا توافق

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که دیدار رهبر انقلاب و مسئولان و کارگزاران حج و دیدار رئیس اقلیم کردستان با رهبر انقلاب از یک سو و از مذاکره در تهران تا احیای برجام در واشنگتن در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 


آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ نوشت: هفته گذشته در جریان یک انفجار در یکی از مساجد شیعیان استان هرات افغانستان هفت نفر از نمازگزاران که یکی از آن‌ها زن بود به شهادت رسیدند. خبر این جنایت توسط رسانه‌های دولتی و رسمی کشورمان بدون آنکه حساسیتی نسبت به آن نشان داده شود منتشر شد و مسئولان جمهوری اسلامی نیز از کنار آن گذشتند. این روش متاسفانه در زمینه به شهادت رسیدن مردم بی‌گناه افغانستان در دوره جدید سلطه گروه تروریستی-تکفیری طالبان به یک رویه تبدیل شده و به نظر می‌رسد در قالب یک قرارداد نانوشته بنا بر اینست که مسئولان ایرانی در برابر مسلمان‌کشی در افغانستان سکوت کنند. براساس همین قرارداد نانوشته است که به صورت متناوب افراد و جمع‌هائی از مخالفان سلطه طالبان اعم از سنی و شیعه به شکل‌های مختلف توسط عناصری که در ظاهر مشخص نیست چه کسانی هستند جان خود را از دست می‌دهند و این جنایات که روشن است کار طالبان است در میان سکوت مرموز و حساب‌شده به فراموشی سپرده می‌شوند.


درباره این وقایع هولناک، نکات قابل تاملی وجود دارند که لازم است مورد توجه قرار گیرند. تامل مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی در این نکات می‌تواند مانع وقوع حوادثی شود که آینده کشورمان را تهدید می‌کنند.


یک نکته اینست که تقریباً هر هفته یک حادثه تروریستی در افغانستان رخ می‌دهد که در اثر آن چندین نفر جان خود را از دست می‌دهند. با توجه به اینکه قربانیان این جنایات معمولاً از میان اهالی استان هرات و مناطق هزاره‌جات و شیعیان و همینطور ناراضیان اهل سنت و مخالفین سلطه طالبان هستند، کاملاً روشن است که گروه طالبان درصدد پاکسازی قومی، تصفیه مذهبی و ریشه‌کن ساختن مخالفین خود برآمده و این تصمیم را با قاطعیت اجرا می‌کند. این جنایت، با تمام موازین اسلامی، انسانی و بین‌المللی در تضاد است و سران طالبان باید به خاطر آن محاکمه و مجازات شوند.


نکته دوم اینست که برخلاف ادعای حاکمیت خودخوانده، طالبان با داعش تقسیم کار کرده‌اند و برای اینکه جنایات به نام حاکمیت ثبت نشود و به وجهه بین‌المللی آن لطمه نزند، آن‌ها را به گردن داعش می‌اندازند و داعش نیز آن‌ها را به گردن می‌گیرد. این واقعیت را تمام گروه‌های جهادی افغانستان بار‌ها اعلام کرده‌اند و روشن‌ترین دلیل صحت آن اینست که حکومت خودخوانده طالبان هرگز هیچکس را به عنوان عامل این جنایات معرفی و مجازات نمی‌کنند. رسوائی بزرگ جدیدی که گریبانگیر طالبان شده اینست که امیرخان متقی وزیر خارجه این گروه تروریستی هفته گذشته مدعی شد اصولاً داعش در افغانستان حضور ندارد و در همان حال حکومت خودخوانده طالبان جنایت‌های داخل افغانستان را به گردن داعش می‌اندازد!


نکته سوم اینست که حکومت خودخوانده طالبان ادعا می‌کند افغانستان در امنیت کامل قرار دارد و این ادعا را در بوق و کرنا می‌کند و از امتیازات خود می‌داند، ولی برخلاف این ادعا مرتباً اخبار انفجار و ترور از نقاط مختلف این کشور به گوش می‌رسد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در گزارش خود از وضعیت فعلی افغانستان تحت سلطه طالبان اعلام کرد ۲۰ گروه تروریستی در این کشور حضور دارند بطوری که آن را به کانون تروریسم منطقه تبدیل کرده‌اند. تامل‌برانگیزترین واقعیت اینست که گروه طالبان امکانات را برای حضور این گروه‌های تروریستی فراهم ساخته و آن‌ها را برای برنامه‌های آینده خود در منطقه آماده می‌کند.


چهارمین نکته به ایران مربوط است که چند سوال مهم را در خود دارد. یک سوال اینست که اگر وظیفه نظام جمهوری اسلامی اینست که در برابر کشتار مسلمانان ساکت نباشد کمااینکه به این وظیفه اسلامی به درستی در مورد فلسطین و جنایات صهیونیست‌ها عمل می‌کند، چرا در قبال کشتار مردم مسلمان افغانستان چنین احساس مسئولیتی ندارد؟ سوال دیگر اینست که میان گروه تروریستی-تکفیری طالبان که حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز افغانستان تحت سلطه آن را یک کانون خطر برای منطقه می‌داند چه فرقی با رژیم صهیونیستی وجود دارد که مسئولین ما معتقد به مدارا با این گروه تروریستی هستند؟ سوال سوم اینکه چرا طالبان، داعش، القاعده و سایر گروه‌های تروریستی تکفیری از ابتدای تاسیسشان تاکنون حتی یک گلوله به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکرده‌اند و چرا با اینکه در وابسته بودن طالبان به صهیونیسم بین‌الملل تردیدی وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران با این گروه نرد عشق می‌بازد؟


و پنجمین نکته اینکه مردم ایران مدتهاست که خطر نفوذ عناصر وابسته به طالبان را در نقاط مختلف ایران احساس می‌کنند. این احساس خطر تاکنون به شکل‌های مختلف از طریق رسانه‌ها و افراد صاحب نظر به مسئولین گوشزد شده و حتی در موارد زیادی ارتکاب جنایت در ایران توسط نفوذی‌های طالبان به اثبات رسیده است، با اینحال معلوم نیست چرا مسئولان حاضر نیستند به طالبان از گل نازک‌تر بگویند و این به یک معما تبدیل شده است. اکنون سوال مهم اینست که بالاخره معمای طالبان چه وقت حل خواهد شد؟


فاصله خاورمیانه تا توافق ‪


جلال خوش‌چهره طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان فاصله خاورمیانه تا توافق ‪نوشت: تحولات منطقه با نشانه‌های متعارض آن هم هرلحظه و به نوبت، ناظران را دچار آشفتگی تفسیری_ تحلیلی کرده است. برخی رخداد‌ها از جمله استمرار گفتگو‌های آتش‌بس در قاهره با حضور مقام‌های سیاسی _ امنیتی ایالات متحده؛ چراغ سبز حماس و اسرائیل برای انعطاف در مواضع پیشین خود؛ سفر «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به ایران؛ انتشار برخی اخبار مربوط به گفتگو‌های تهران _ واشنگتن در نیورک برای کاهش تنش‌های دو طرف؛ ابتکار‌های تازه عمان و ژاپن برای ایجاد بستر گفتگو‌های تازه میان تهران و غرب بر سر اختلافات هسته‌ای و منطقه‌ای و... از یک‌سو نشانه‌های مثبت در حداقل کنترل اوضاع بروز داده است.
از سوی دیگر، اما نشانه‌های مثبت در لحظه دچار تغییر می‌شود. این تغییر نیز مربوط به گزارش‌هایی است که شکست مذاکرات قاهره را با مخالفت حماس و اسرائیل در چگونگی ساختار مفهومی آتس‌بس در غزه؛ خروج اعتراضی حماس از دور گفت‌وگوها؛ حمله ارتش اسرائیل به شرق رفح؛ از سرگیری آتشباری میان حزب‌الله و اسرائیل در جنوب لبنان و در این حال سختی هرگونه توافق تازه میان تهران و آژانس بین‌المللی هسته‌ای؛ همچنین ابهام‌ها درباره نتایج رایزنی‌های دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن را به نمایش می‌گذارد. به راستی اوضاع به کدام سمت در حال حرکت است؟ تشدید بحران؟ توقف در هر آنچه اکنون هست؟ یا قبول قاعده «شدّت قبل از فترّت» که سرانجام تکلیف همه طرف‌ها را درچارچوب نظم جدید روشن می‌کند.
هر سه احتمال بالا را با شواهد موجود نمی‌توان با قطعیت پیش‌بینی کرد؛ وقتی هر ساعت، اوضاع متفاوت از ساعت‌های پیش از آن است. آنچه اکنون قطعی است؛ نبود قطعیت است. آیا در این صورت می‌توان از «بن‌بست» سخن گفت تا وقتی که هنوز «نقطه تعادل» در روند جاری پیدا نشده است؟ این نقطه وقتی دور از دسترس می‌نماید که مطالبات هریک از طرف‌ها براساس بازی «صفر و صد» تنظیم شده است. اسرائیل در ازای قبول آتش بس، تسلیم کامل حماس را در دو سطح نظامی و سیاسی می‌خواهد. حماس با داشتن تنها سرمایه اصلی و گران خود یعنی گروگان‌هایش، ماندگاری در ساختار سیاسی _ نظامی حکومت فلسطینی در هر شکل را به همراه آزادی ده‌ها فلسطینی در بند اسرائیل طلب می‌کند. ایالات متحده در سودای توقف درگیری‌ها به شکل مقطعی در خدمت به حداقل شش هدف اصلی است: ۱_ از انزوا خارج کردن اهمیت جنگ اوکراین و توقف سودبری روسیه از ناآرامی‌های منطقه. ۲_ ایجاد امنیت تضمین شده برای اسرائیل. ۳_ بازگشت امنیت به دریای سرخ و تردد مطمئن کشتی‌های تجاری در این دریا؛ خلیج عدن و باب‌المندب. ۴_ رفع هرگونه اخلال در انتقال انرژی از منطقه خلیج فارس؛ ۵_ نزدیک کردن ریاض به قبول عادی سازی روابطش با تل‌آویو. ۶- استمرار انجماد در تنش جاری تهران و غرب. اما همه آنچه واشنگتن در پی آن است تابع زمانی است که انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در نوامبر آینده تعیین کننده آن خواهد بود. در این صورت رفتار کنونی واشنگتن نزد طرف‌های مقابلش در منطقه، به مثابه رفتار آتش نشانی است که تنها می‌خواهد دامنه آتش را در محل آتش آن‌هم به شکل نیم‌بند کنترل کند. همین مهم سبب می‌شود که حتی مهمترین متحد او یعنی اسرائیل و دیگر دوستانش در منطقه با تردید به ابتکار‌های واشنگتن بنگرند. این تردید حتی دامن اروپائیان را نیز گرفته است. حالا فرانسه و آلمان هم رفته رفته ساز انتقاد را به سیاست‌های واشنگتن کوک کرده‌اند.
وابسته کردن آینده اوضاع به انتخابات نوامبر در ایالات متحده، یعنی قبول هرگونه توافق در حال‌حاضر مانند ساختن خانه روی شن خواهد بود؛ بنابراین هیچ طرفی نمی‌تواند به پایداری توافق‌ها دلبسته شود وقتی مبتکر اصلی (واشنگتن) خود در موقعیت ژلاتینی قرار دارد.
تحولات منطقه هر لحظه تصویری متناقض را نزد ناظران به نمایش می‌گذارد. اگر با قاطعیت گفته نشود که همه چیز در بن بست کامل فرو رفته، اما می‌شود گفت که خاورمیانه تا نقطه توافق فاصله بسیار و دور از دسترس دارد.


صدایی که از ایران شنیده می‌شود


محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی‌اتمی طی یادداشتی در شماره امروز ایران با عنوان صدایی که از ایران شنیده می‌شود نوشت: جمهوری اسلامی ایران در حالی پنجاهمین سالروز تأسیس سازمان انرژی اتمی را جشن می‌گیرد که بخش مهمی از اهداف راهبردی کشور در صنعت هسته‌ای تحقق یافته است. دستیابی به این اهداف که مرهون هدایت‌های داهیانه مقام معظم رهبری مد‌ظله العالی است، در دولت سیزدهم در قالب یک سند جامع و راهبردی تبیین و مصوب شد که ترجمان چشم‌انداز ۲۰ ساله سازمان انرژی اتمی جهت نیل به اهداف مهم صنعت هسته‌ای کشور است. گزاره‌های بنیادین این افق بلندمدت، براساس نیاز به توسعه زیرساخت‌های بنیادین، کسب فناوری‌های برتر در حوزه‌های سلامت، امنیت غذایی، صنعت، محیط‌زیست و انرژی‌های پاک و پایدار است. ازجمله اقداماتی که در قالب این چشم‌انداز ۲۰‌ساله و در جهت تسری مزایا و نتایج پیشرفت فناوری هسته‌ای درزندگی آحاد مردم انجام‌شده باید به برنامه‌ریزی برای افزایش هفت برابری ظرفیت تولید رادیو‌دارو‌ها در کشور اشاره کرد. احداث مرکز جدید تولید رادیو‌دارو در حالی است که هم‌اکنون ۵۰ رادیو‌دارو در گروه‌های مختلف در داخل کشور تولید شده و ۲۱۰ مرکز پزشکی و درمانی و سالانه حدود یک‌میلیون بیمار از خدمات و محصولات سازمان انرژی اتمی بهره می‌برند. در زمینه توسعه و افزایش مراکز پرتودهی و پرتودرمانی نیز در سال‌جاری ۸ مرکز پرتودهی جدید برای اولین‌بار در کشور احداث و فعال می‌شود. تا سال ۱۴۰۰، ۶ دستگاه پت‌اسکن برای خدمات پزشکی در کشور وجود داشت، اما اکنون با تلاش‌های صورت‌گرفته ۱۵ دستگاه به مجموعه دستگاه‌های پت‌اسکن افزوده شده است. بخش دیگری از آنچه در قالب این برنامه در دستور کار قرار گرفته، سرمایه‌گذاری برای دستیابی به ایزوتوپ‌های پایدار است که در حقیقت در مرز دانش قرار دارد و راهگشای توسعه همه‌جانبه در علوم و فنون نوین ارزیابی می‌شود. اکنون ایران یکی از معدود کشور‌هایی است که دانش جداسازی ایزوتوپ‌های پایدار را به شکل بومی توسط دانشمندان جوان خود کسب و اجرایی کرده است. در این مسیر تولید دستگاه «ایرانیوم» به دست متخصصان ایرانی و شکست انحصار تولید این دستگاه راهبردی صنعت هسته‌ای که در سال‌های گذشته فقط در اختیار سه کشور امریکا، انگلیس و آلمان بود از جمله موفقیت‌هایی است که به دست آمد. دانش دستیابی به ایزوتوپ‌های پایدار از حیث اقتصادی و نیز به لحاظ کاربرد آن در حوزه‌های مختلف از جمله در حوزه سلامت حائزاهمیت است. چنانکه یک گرم از یک ایزوتوپ می‌تواند برابر با چندین بشکه نفت ارزش اقتصادی داشته باشد. کما اینکه تولید هگزا فلوراید تلوریوم که شامل زنجیره‌ای برای جداسازی ایزوتوپ پایدار تلوریم ۱۳۰ است در نهایت به تولید ایزوتوپ ید ۱۳۱ منجر می‌شود که در تشخیص و درمان سرطان کاربرد دارد. فراتر از این اهداف، دستیابی به مرز‌های دانش در حوزه کوانتوم در زمره محوری‌ترین اهداف توسعه‌ای چشم‌انداز ۲۰ ساله سازمان انرژی اتمی است. همچنان که کشور‌های دارای فناوری هسته‌ای پیشرفته به سمت دانش استفاده از انرژی همجوشی یا گداخت حرکت می‌کنند و جمهوری اسلامی ایران نیز از این مهم غافل نبوده است. برای قرار گرفتن در فهرست کشور‌های صاحب تکنولوژی گداخت نقشه راه راهبردی در قالب سند چشم‌انداز طراحی شده است. صنایع هسته‌ای ایران و سازمان انرژی اتمی امروز پرچمدار توسعه علمی و فناوری با جهت تجاری‌سازی است. ایجاد صنایع دانش‌بنیان علاوه‌بر ارزش افزوده قابل‌ملاحظه‌ای که در بخش‌های اقتصادی و اجتماعی ایجاد می‌کند و عرصه را برای جذب و به‌کارگیری نخبگان و سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی گسترش می‌دهد با شعار سال یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» تطابق دارد. این شعار خط فرمان توسعه و پیشرفت کشور است تا حضور مردم را بخصوص در حوزه فناوری‌های دانش‌بنیان افزایش دهد، پژوهش را در دانشگاه‌ها تقویت کند و از این طریق علاوه‌بر توسعه منابع انسانی، به توسعه تحقیقات و پیشرفت فناوری از طریق تحقیقات شتاب ببخشد. همچنین برمبنای سند ۲۰ ساله، گام‌های مؤثری در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ در جهت دستیابی به ۲۰ درصد سبد برق کشور از انرژی هسته‌ای در قالب طراحی و اجرای ابرپروژه ساخت نیروگاه‌های اتمی ۲ و ۳ در استان‌های بوشهر، خوزستان، هرمزگان و سواحل مکران و شمال کشور برداشته شده است.

این اقدامات که دامنه گسترده‌ای از نیاز‌های کشور را در خود جای داده و دستاورد‌های آن در بخش‌های مختلف به خدمت گرفته می‌شود، با مشارکت بخش‌های گوناگون و متناسب با قابلیت‌های کشور در اطلس جغرافیایی ایران به اجرا درآمده است.
تحقق این اهداف، مهم‌ترین مأموریت سازمان و ترازوی سنجشی است که در پایان راه، ایران را به‌عنوان یکی از قطب‌های سازنده نیروگاه‌های اتمی در جهان معرفی می‌کند. طراحی و اجرای «سیاست نوآوری و در‌های باز» نیز در همین راستا و با تمرکز بر زدودن وجه امنیتی ماهیت فعالیت هسته‌ای کشور در دستورکار قرار گرفته است. سیاست «امنیتی‌سازی» موتور محرکه‌ای برای جلوگیری از پیشرفت این صنعت بوده که از منظری قابل تأمل‌تر، ایران را با موج تخریب روبه‌رو ساخته است به‌نحوی که سعی دارند مسیر روشن و صلح‌آمیز آن را با حربه تحریم و ترور، تیره و تار سازند.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران توانسته زیر سایه تلاش و دانش بومی دانشمندان خود، پاسخگوی نیاز‌هایی باشد که دشمنان با تلاش برای تخریب، تحریم و منزوی‌سازی ایران نتوانسته‌اند راهی برای بی‌پاسخ گذاشتن آن‌ها بیابند. تازه‌ترین نشانه این مهم را می‌توان در همین روز‌ها در ایران دید. سازمان انرژی اتمی در نخستین کنفرانس بین‌المللی علوم و فنون هسته‌ای، میزبان شمار زیادی از دانشمندان خارجی از نقاط مختلف جهان و بیش از ۵۰۰ نفر از اساتید دانشگاه‌های کشور است. برگزاری این نشست همزمان با حضور آقای «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، فرصتی است تا انباشت سوء نگرش‌هایی که در پی سیاست‌های ظالمانه غرب، تحریم‌های ظالمانه‌ای را به کشور تحمیل کرده، با فروپاشی روبه‌رو سازد و زمینه را برای تبادل‌نظر درباره مسائل اختلافی ایران و آژانس فراهم سازد.
بی‌گمان از خوان گسترده توسعه صنعت هسته‌ای ایران، کشور‌های جهان نیز منافع خویش را خواهند جست، اما سهم و نصیب شهروند ایرانی فراتر از دیگران است. در صحنه اروپا و غرب، تبدیل ایران به یکی از قطب‌های هسته‌ای خاورمیانه، راه سرمایه‌گذاران پرشماری را به بازار و میادین انرژی خواهد گشود، اما در داخل ایران، این دستاورد‌ها می‌تواند تأمین‌کننده نیاز‌های پایه و حیاتی همه اقشار و سطوح جامعه باشد. چنانکه دانشمندان برای تداوم و توسعه ابعاد پیشرفت‌های فناورانه، راه هموار و روشنی درپیش دارند، مردم هم زیر سایه دستاورد‌های بومی دانشمندان جوان کشور به زندگی لبخند خواهند زد و هزاران دانشجو و نخبه ایرانی که دشمنان سعی داشتند، آن‌ها را در حصار محرومیت علمی نگه دارند به سوی افق‌ها و فضا‌های جدید خیز خواهند برداشت.

دیگر خبرها

  • برگزاری کنفرانسی برای مهار مهاجران در دانمارک
  • صدایی که از ایران شنیده می‌شود/آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ / فاصله خاورمیانه تا توافق
  • اقدامات رژیم صهیونیستی امنیت کل منطقه را به خطر انداخته است
  • موسوی: اگر منطقه ناامن شود همه کشورهای آن آسیب می‌بینند
  • درز اطلاعات محرمانه ارتش آلمان در اینترنت
  • مسکو از جنگ ایران و اسرائیل چه بهره‌ای برد؟ روسیه تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد ایران نمی‌گذارد
  • امیرعبداللهیان: باید رژیم اشغالگر آپارتاید اسرائیل را متوقف کنیم/ نحوه برخورد دولت‌های مسلمان با بحران غزه در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد
  • عباس آخوندی: هر طرحی که در منطقه بر مبنای حذف قدرت‌های جهانی ارائه شود، از همان ابتدا با شکست مواجه خواهد شد
  • متن سخنرانی امیرعبداللهیان در اجلاس گامبیا
  • امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران: تلاش‌های منطقه‌ای برای توقف جنگ و نسل‌کشی در غزه جدی‌تر شده است