چرا مدیریت زمان زندگیمان را نابود میکند؟
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۹۲۹۳۵
این روزها اکثر ما از فشار و شدت کارها خسته و فرسودهایم و آرزو میکنیم بالاخره روزی برسد که دیگر هیچ کار زمینماندهای نداشته باشیم، همهچیز سر جایش باشد و بتوانیم لذت زندگی را بچشیم. راز جذابیتِ تکنیکها و تمرینهای «مدیریت زمان» هم در همین است. آنها به ما وعده رسیدن به همه کارهایمان را میدهند، اما یک چیز را به ما نمیگویند: اینکه «کار» در نظام سرمایهداری امروز، ماهیتا بیپایان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران آنلاین / گروه اندیشه:
الیور برکمن، (Oliver Burkeman) روزنامهنگار گاردین، در این روزنامه یادداشتی با عنوان «Why time management is ruining our lives» منتشر کرده است که به تازگی توسط علیرضا شفیعینسب با تیتر «چرا مدیریت زمان زندگیمان را نابود میکند؟» به فارسی برگردانده شده و در سایت ترجمان قرار گرفته است. این روزنامهنگار نویسنده کتاب پرفروش «پادزهر؛ خوشبختی برای کسانی که تفکر مثبت را برنمیتابند» هم هست.
وی در یادداشت خود مینویسد: «با توجه به اینکه عمر متوسط انسان فقط حدود ۴۰۰۰ هفته است، شاید نوعی نگرانی درباره استفاده درست از زمان اجتنابناپذیر به نظر برسد. ما به قابلیتی ذهنی مجهز شدهایم تا نقشههای بینهایت بلندپروازانه بکشیم، اما تقریبا هیچ زمانی برای عملیکردن آنها نداریم».
به زعم او، مشکل نحوه مدیریت زمان حداقل به قرن اول میلادی برمیگردد، زمانی که «سنکا» فیلسوف رومی، هموطنانش را سرزنش میکند که روزهایشان را با مشغولیتهای بیهوده هدر میدهند. سنکا معتقد است: «این فضایی که به ما عطا شده با چنان سرعت و شتابی به پیش میرود که بهجز افراد معدودی، همگی وقتی تازه آماده زندگی میشوند، عمرشان به پایان میرسد».
از این رو، برکمن معتقد است که چالش «چگونگیِ داشتن زندگی خوب» چیز جدیدی نیست. اما با این حال، شهروندان رومی قرن اول وحشت بهرهوری امروزی را نداشتند. این ویژگی منحصرا «مدرن» سرنوشت ما است که خود را ملزم میبینیم تا حد ممکن بهرهوری داشته باشیم.
برکمن تأکید میکند که در دلِ این میل مضطربانه برای مدیریت بهتر زمان، به راحتی میتوان یک انگیزه آشنا را تشخیص داد: ترس از مرگ.
به قول تامس نیگل، فیلسوف آمریکایی، ما در هر لحظه ممکن است بمیریم بنابراین نباید تا این حد درگیر مسأله استفاده بهتر از ایام عمرمان باشیم. مردن در حالی که بدانیم هیچکاری ناتمام نمانده است، چیزی کمتر از نوید جاودانگی با روشهای دیگر نیست.
به زعم او، بهرهوری شخصی، در ظاهر پادزهری برای مشغولیت است، ما را آنقدر سرگرم نگه میدارد که مجبور نشویم سؤالاتی احتمالا مخوف در مورد نحوه گذران ایام عمر خود بپرسیم.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۹۲۹۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم
به گزارش "ورزش سه"، رایان بابل، وینگر سابق لیورپول، تایید کرد که از انتخاب لیورپول ناراحت است و در دوران حضورش در آنفیلد "ناراضی و مضطرب" بود.
بابل در سال 2007 با مبلغ 14 میلیون دلار از آژاکس به لیورپول پیوست اما نتوانست آنطور که باید ارزش خود را اثبات کند. او تنها 22 گل در 146 بازی با پیراهن لیورپول در تمامی رقابتها به ثمر رساند.
بابل 37 ساله در مورد شروع سخت خود در لیورپول، اینکه رافائل بنیتز، سرمربی وقت، چگونه با او سرد برخورد کرد و همچنین اینکه چرا نتوانست در لیورپول تبدیل به یک خرید موفق شود، صحبت کرده است.
او به اتلتیک گفت:"این برای خودم کمی ناامید کننده بود، چون زمانی که در نهایت لیورپول را انتخاب کردم، به من قول دادند که زیاد بازی کنم و به من گفته شد که واقعاً با من خوب رفتار خواهند کرد. اما از روز اول، من تنها بودم و این موضوع خیلی سخت بود.
من 20 ساله بودم، اولین بار بود که در خارج از کشورم زندگی میکردم، اولین بار بود که خانه داشتم چون آن زمان هنوز در خانه والدینم در هلند بودم. بنابراین بسیاری از چالشهای جدید وجود داشت که مجبور شدم به یکباره با آنها مقابله کنم و کار را بسیار سخت کرده بود.
زمانهایی وجود داشت که واقعا خوشحال نبودم، کاملا شبیه به خودم نبودم یا مضطرب بودم. فکر میکنم اکنون در دورهای زندگی میکنیم که میخواهید از بازیکن آسیب پذیر حمایت کنید. من در زمانی فوتبالیست بودم که نشان دادن ضعف، غیرقابل قبول بود. امکان داشت شما را کاملا کنار بگذارند."