«یکتا ناصر» در سریال جدید همسرش؛دل+عکس
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۹۶۳۱۰
به گزارش پارس نیوز، یکتا ناصر نوشت: فیلمبرداری سریال نمایش خانگی «دل» به کارگردانی منوچهر هادی از مدتی پیش در کرج آغاز شده و تاکنون حامد بهداد، سعید راد، افسانه بایگان، بیژن امکانیان، نسرین مقانلو، کوروش تهامی و مهراوه شریفینیا از بازیگران این سریال مقابل دوربین رفتهاند.
یکتا ناصر جدیدترین باریگری است که قرارداد خود را با این سریال تمدید کرده و به گروه بازیگران «دل» پیوست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این سریال بازیگران دیگری نیز خواهد داشت که بزودی اسامی آنها اعلام خواهد شد.
جواد فرحانی تهیه کننده این سریال و سعید خندقآبادی مجری طرح و جانشین تهیه کننده سریال «دل» هستند
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: پارس همسرش دل پارس نیوز یکتا ناصر منوچهر هادی سریال جدید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۹۶۳۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مصدومیت شدید سعید آقاخانی در نون خ +عکس
حمیدرضا آذرنگ بازیگر سریال نون خ۵، از مصدومیت سعید آقاخانی کارگردان و بازیگر سریال و عدم توقف کار با وجود آسیبدیدگی او نوشت.
به گزارش مشرق، آذرنگ در صفحه شخصی خود نوشت: قرار نبود از کوه بیفته و جا بمونه… تو مسیر کوه افتاد و مهرههای کمرش آسیب جدی دید. چند روزی تو بیمارستان بستری بود. گفتند، باید استراحت مطلق داشته باشه قبول نکرد.
قصه عوض شد تا نورالدین از ارتفاع بیفته و جا بمونه از گروه که کار عقب نیفته، امیر وفایی [نویسنده سریال]مسیر نورالدین رو از گروه جدا نوشت… یه مدت تو یه ماشین کمپر درازکش مونیتور رو میدید و پیغامهاش رو با صدای دردآلود به گروه میرسوند، باز راضی نشد… با کمربند طبی و عصا تاتی تاتی میاومد سر صحنه و لوکیشن و کارش رو میکرد.
با هم خندیدیم و با هم گریه کردیم
خنده با سادگیهای بی شیله پیله خودمون تو قصه و گریه برای سنگینی بار زندگی رو شونههای مردم یگانه و بی همتای سیستان و درد کولههای کولبران کردستان و درد استخوان سوز کودکان معصوم دچار سرطان …
گذشت
میگذره
بزرگترین موهبت زمان همین گذشتنشه
اما…
تنها امید اینه که دیدن نون خ برای مردم سرزمینم شیرین باشه در حد یک لبخند و برای مسئولین بی تفاوت به تلنگر که تا فرصت هست به برداشتن باری از دوش این مردم همیشه نجیب همت کنند.
هر چند اگر یک درصد برای اولین امید و تنها یک لبخند مردمم امید داشته باشم
به دومی
آخه مگه میشه ندید؟