همسر صبور| روایتی از اقدام شجاعانه همسر رهبر انقلاب در پیش چشم ساواک
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۰۰۲۰۷
به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، صفحه اجتماعی ریحانه وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللّه خامنهای در شبکههای اجتماعی فعالیت میکند. این صفحه اجتماعی این بار در قسمت ششم از روایتهایی تاریخی از همراهی همسر مکرمهی حضرت آیتالله خامنهای در طول سالیان مبارزه با رژیم ستمشاهی، موضوع «اقدام شجاعانه همسر در پیش چشم ساواک» را روایت کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید: همسر صبور| روایتی از دستپخت همسر رهبر انقلاب در زندان چهارم +عکسنوشته
آیتالله خامنهای سالها پیش جلساتی داشتند که در آن به زبان عربی صحبت میکردند؛ گاهی در لابهلای صحبتها خاطراتی هم بیان میکردند. به ایشان در آن جلسات گفتیم که شما که دارید به زبان عربی صحبت میکنید، امکان دارد که این خاطراتتان را از اول شروع کنید و بیان کنید؟
ایشان هم گفتند با کمال میل و همان لحظه بسم الله الرحمن الرحیم گفتند و شروع کردند به گفتن خاطرات؛ از کودکی تا دوران مبارزه، ادامه دادند تا خاطرات رسید به آغاز انقلاب اسلامی. این خاطرات تدوین شد و شد کتاب «انّ مع الصبر نصراً».
این کتاب اخیرا منتشر شده و توسط سیدحسن نصرالله نیز معرفی شد. ترجمهی فارسی این کتاب به زودی منتشر خواهد شد.
آنچه در ادامه میخوانید، ترجمهی یکی از خاطرات این کتاب است:
رهبرانقلاب: در یکی از شبهای زمستان ۵۶ خواب بودم که در زدند.در را که باز کردم،دیدم افرادی با مسلسل و هفتتیر ایستادهاند! به ذهنم گذشت که آنها عدهای چپی هستند و قصد تصفیهی مرا دارند.
به محض آنکه چنین فکری به ذهنم آمد،فوری به بستن در اقدام کردم. آنها کوشیدند مانع بسته شدن در شوند، اما ترس از مرگ به من قدرت بخشید و زورم بر آنها چربید و در را بستم. آنها با اسلحه خود شروع به کوبیدن به شیشه ضخیمی که روی در منزل بود، کردند و آن را شکستند. در همان حال یکی از آنها فریاد زد: «به نام قانون، در را باز کن». از این حرفشان فهمیدم که از مأموران ساواک هستند.
:o: خدا را شکر کردم که برخلاف تصور من، آنها از چپیها نیستند. در را باز کردم. شش نفری حمله کردند و با خشونت و بیرحمی مرا به باد کتک گرفتند.در آن هنگام مصطفی که دوازده سال داشت، با حیرت به صحنهی کتک خوردن پدر مینگریست و فریاد میزد. ساواکیها بیرحمانه به کتک زدن من ادامه دادند و با نوک کفش خود به ساق پای من ضربه میزدند. سپس به من دستبند زدند و دستور دادند جلو بیفتم. به آنها گفتم:این جوانمردی نیست که خانوادهام مرا دستبسته ببینند.دستبند را باز کردند.
دیدم همسرم دلشکسته و ناراحت است و ۴ فرزندش هم در اطرافش برخی خواب و برخی بیدارند. کوچکترینشان «میثم» بود که ۲ ماه داشت. به آنها گفتم:نترسید،اینها مهمانند!مأموران ساواک به بازرسی خانه پرداختند و تا آشپزخانه و توالت را هم گشتند!
همسرم اقدام جالبی کرد:وارد اتاقی شد که من مردم را در آن ملاقات میکردم. این اتاق ۲ در داشت؛ همسرم اعلامیههای محرمانهای را که در اتاق بود، جمع کرد. و من نمیدانم چگونه متوجه وجود این اعلامیهها در اتاق ملاقات شده بود و چگونه توانست بدون آنکه مأموران امنیتی متوجه شوند، وارد آن اتاق شود. حتی من هم متوجه این اقدامش نشدم، تا این که بعدها خودش به من گفت.او این اعلامیهها را جمع کرده بود و زیر فرش گذاشته بود تا ساواکیها آنها را پیدا نکنند.
تا اینکه وقت نماز صبح فرا رسید. گفتم: میخواهم نماز بخوانم.یکی از آنها هم نماز خواند.ولی بقیه به بازرسی خانه ادامه دادند.
از مادرمصطفی خواستم مجتبی و مسعود را بیدار کند تا با آنها خداحافظی کنم. هنگام خداحافظی ساواکیها به فرزندان گفتند:پدرتان عازم سفر است. من گفتم لازم نیست دروغ گفته شود. و واقع امر را به بچهها گفتم.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: رهبر انقلاب صفحات اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۰۰۲۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی متفاوت از مصطفی رحماندوست درباره ننه سرما + فیلم
«جان بابا و جین بیبی» روایتی است متفاوت از مصطفی رحماندوست درباره «عمو نوروز» و «ننه سرما» که از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «جان بابا و جین بیبی» یکی از متفاوتترین سرودههای مصطفی رحماندوست است که با تلفیقی از مفاهیم و باورهای انسانی و کهن سنتها و باورهای بومی ایران ساختار پیدا کرده است تا جایی که میتوان عنوان کرد، این شعر بلند با وجود ساختار ظاهریاش برای مخاطبان کودک، اثری فرا سنی و مناسب خوانش و تامل برای ردههای سنی بالاتر از خود نیز هست.
مصطفی رحماندوست شاعر این کتاب از شناخته شدهترین شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان طی 5 دهه اخیر به شمار میرود که همواره مورد توجه مخاطبان در سنین مختلف بوده است.
رحماندوست شعر خود را بر پای باورها آرزوها و زیست یک مادربزرگ که منبع بسیاری از الهامها و مهربانیها در باور ایرانیان است شکل میدهد و در بند بند آن از آرزوهای او نمادی برای آرزوهای مخاطبانش میسازد. آرزوهای مادربزرگ به شکلی نمادین اشارهای است به آنچه ایرانیان سالهاست در باورهای سنتی و زیست روزمره خود آن را جستجو میکنند؛ حرکت از حال به سوی احسنالحال و کشف بهار زندگی و تلاش برای احیای آن.
این شعر همچنین با بازآفرینی سنتهای ایرانی در بهار سعی کرده به شکلی نمادین به موضوع هدفمندی در زندگی و زیست انسان اشاره داشته باشد. سفره هفت سین و چینش آن و اتفاقاتی که به دنبال این چینش با آن همراه میشود نیز در همین راستا نمادی است از پویایی زندگی و هدفمندی آن و اشاره به این باور که پلیدی و سیاهی ماندنی نیست و با امید و تلاش میتوان بر آن غلبه یافت.
کتاب همچنین سعی کرده در زیر لایههای متنی خود نوعی آشتی و پیوند میان محیط زیست و طبیعت و مخاطبان خود ایجاد کند.
5 اثر مصطفی رحماندوست به خط بریل در قم رونمایی شداما بخش قابلتوجهی از تاثیرگذاری کتاب ناشی از تصویرگری خاصی است که فرهاد جمشیدی در آن رقم زده است. جمشیدی با تکیه بر مفاهیم والای کتاب سعی کرده تا واقعگرایی را در خدمت بازآفرینی آرزوها و باورهای نهفته در شعر درآورد و به همین خاطر می توان این تصویرگری را پلی میان خیال و واقعیت برای کشف تعبیر و تصویر خیالها و رویاهای نهفته در کتاب به کار برد.
تاکید تصویرگر بر المانهای فراموش شده زیست سنتی ایرانی و زندگیبخشی دوباره به آن را نیز باید در زمره موضوعات تاثیرگذار در این کار به شمار آورد.
فرهاد جمشیدی تصویرگر این کتاب در ویدئویی به معرفی این کتاب پرداخته است، وی در این ویدئو میگوید: انتخاب اسم «جین بی بی» برای ننه سرما به دلیل شخصیتی بود که من برای ننه سرما در ذهن داشتم که شخصیتی محبوب و جهان شمول است، دکتر جین موریس دوبور که در سال 2020 سفیر صلح بین الملل در موضوع محیط زیست انتخاب شد و تصویر شخصیت ننه سرما در کتاب نیز از این بانو الهام گرفته شده است.
.
انتهای پیام/