مخالف عربستان در آغوش بنسلمان/ ولیعهد سعودی چه دامی برای «عمرانخان» پهن کرده است؟
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۵۹۷۱۴
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ با گذشت چند روز از سفر محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی به پاکستان، این سفر هنوز هم در ابعاد مختلف در کانون توجه قرار دارد. در یک نگاه اجمالی شاید بتوان این توجهات را بر حول سه محور متمرکز دانست؛ در وهله اول تقارن و همزمانی این سفر با حمله تروریستی در شرق کشور، نگاهها را به سوی روابط اسلامآباد- تهران و نقش ریاض در این بین جلب کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما دومین محوری که به سفر بنسلمان به پاکستان اهمیتی خاص میدهد، چرخش آشکار مواضع عمرانخان و حزب تازه به قدرت رسیده او یعنی «تحریک انصاف» به سوی عربستان است. پیش از این و در زمان دولت نوازشریف این حزب و مجموعه رهبری آن یکی از منتقدان جدی روابط ریاض و اسلامآباد و چگونگی آن بودند. این موضوع وقتی اهمیت پیدا میکند که بدانیم بخش مهمی از آرایی که عمرانخان و حزب او در انتخابات پارلمانی کسب کردند، در نتیجه برنامههای تهاجمی آنها به سیاستهای دولت نوازشریف، ازجمله در عرصه سیاست خارجی به دست آمد.
چرا عربستان؟اما چرخش کنونی در مواضع عمرانخان و حزب او را به سه مساله مرتبط دانستهاند: نخست وضعیت بسیار وخیم اقتصادی پاکستان که با قطع کمکهای اقتصادی آمریکا و کارشکنی واشنگتن در اعطای وام صندوق بینالمللی پول به این کشور توام شده است. دوم نقش نظامیان در هرم قدرت (دولت، احزاب و نظامیان سه ضلع این هرم را شکل میدهند) و اینکه بسیاری معتقدند که پیروزی عمرانخان و حزبش در انتخابات در سایه حمایت ارتش میسر شد. این در حالی است که وجود روابط بسیار نزدیک و وابستگیهای ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان به ریاض و آلسعود موضوعی کاملا آشکار است و سرانجام اینکه شعارهای تبلیغاتی عمرانخان در مبارزات انتخاباتی به نحوی بود که از سوی احزاب مذهبی و بعضا افراطگراها مورد حمایت قرار گرفت. از آنجا که اغلب این احزاب روابط بسیار نزدیکی با آلسعود دارند، اهرم دیگری برای اعمال فشار بر دولت در این زمینه محسوب میشوند.
مابهازای کمکهای میلیاردی چیست؟اما وامها و سرمایهگذاریهای بسیار کلان آلسعود در پاکستان سومین و شاید مهمترین محوری است که سفر بنسلمان به این کشور را در کانون توجه قرار میدهد. صرفنظر از مبلغ و حوزههای این وامها و سرمایهگذاریها، سوال مهمی که ذهن بسیاری را- حتی در داخل پاکستان- به خود مشغول کرده این است که آیا این کمکها به صورت بلاعوض و بدون هیچگونه چشمداشتی انجام میگیرد؟ و اینکه ریاض در قبال این سرمایهگذاریهای مالی هنگفت چه خواستههایی از اسلامآباد دارد؟ با وجود اینکه دولت پاکستان پاسخ روشنی به این پرسشها نداده است، اما در این مورد تحلیلها و حدس و گمانهایی مطرح شده است. اعمال فشار بر جهموری اسلامی از طریق مرزهای شرقی، آن هم با بیتوجهی اسلامآباد نسبت به تروریستها و اقدامات آنها که از داخل پاکستان سرمنشأ میگیرند، میتواند یکی از این خواستهها به شمار آید. در عین حال تقاضای آلسعود از سیاستمداران پاکستان برای حمایت گستردهتر سیاسی و بهویژه نظامی از جنگ عربستان در یمن هم خواستهای نیست که بر کسی پوشیده باشد. اما در کنار همه اینها، گویا موضوع پنهان دیگری هم وجود دارد که نشریه «اکونومیست» در شماره اخیر خود به آن توجه نشان داده است.
این نشریه با اشاره به سفر بنسلمان به پاکستان و اعلام آمادگی وی برای سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری در این کشور مدعی شده است که جاسوسان و دیپلماتهای غربی مدتهاست که روابط عربستان و پاکستان را از جهت همکاریهای هستهای زیر نظر گرفتهاند. آنها بر این اعتقادند که در حال حاضر اسلامآباد نقش پشتیبانیکننده را برای برنامههای هستهای ریاض ایفا میکند و ممکن است آماده انتقال اطلاعات و دانش فنی سوخت و بمب هستهای هم به آلسعود باشد.
البته نشریه «اکونومیست» به این موضوع اشاره نداشته که با وجود زیر نظر گرفتن این روابط از سوی غربیها، در مورد آن چشمپوشی خاصی هم انجام گرفته است. برهمین اساس چندی پیش یکی از افسران سابق اطلاعاتی آمریکا ادعا کرد که عربستان سعودی کمک ۶ میلیارد دلاری خود به پاکستان را تنها در قبال خرید کلاهکهای هستهای از این کشور، پرداخت کرده است.
در عین حال وی تاکید میکند که با توجه به مشکلات مادی شدید پاکستان، فروش فناوری هستهای به دولتهایی، چون ریاض میتواند یکی از راهحلهای اصلی سیاستمداران اسلامآباد محسوب شود. واضح است که این مساله میتواند در حوزه فناوریهای موشکی نیز قابل تعمیم باشد. اخیرا پایگاه موشکیای در عربستان رصد شده که به گفته کارشناسان نظامی ساخت و راهاندازی آن به هیچ عنوان در ظرفیت و توان ریاض نیست. تردیدی وجود ندارد که این سایت موشکی با کمکهای خارجی راهاندازی شده که اسلامآباد میتواند یکی از گزینههای اصلی آن باشد.
در تایید این موضوع باید اشاره کرد که سه سال پیش در رژه نظامیای که در آن عربستان موشکهای دوربرد خود را به نمایش گذاشت حضور ژنرال «راحیل شریف»، فرمانده وقت ارتش پاکستان، بسیار جلب توجه میکرد. راحیل شریف همان کسی است که هماکنون فرماندهی ائتلاف سعودی علیه یمن را برعهده داشته و در ریاض به سر میبرد. بهطور قطع علاوهبر وی، پرسنل نظامی دیگری نیز از پاکستان در این کشور حضور دارند که بخش مهمی از فعالیت آنها متوجه آمادهسازی و حفاظت از برنامههای هستهای و موشکی ریاض است.
در هر حال آنگونه که مشخص است دادوستد و همکاری هستهای و موشکی بخش مهم و نیمه پنهان روابط ریاض را تشکیل میدهد. این روابط ویژه تاکنون در سایه همکاریهای نزدیک و گسترده بنسلمان و کاخ سفید نادیده گرفته شده است، اما معلوم نیست که بعد از افشاگریهای اخیر کنگره در مورد برنامههای هستهای ریاض و نقش ترامپ و دارودستهاش در آن، همچنان بتواند بدون دردسر و چالش به پیش برود.
منبع:فرهیختگان
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: پاکستان ذهن سیاست خارجی عربستان مشکلات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۵۹۷۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتحاد مثلث علیه منافع ایران/ بررسی تأثیرات توافق امنیتی میان آمریکا و عربستان بر روابط سعودیها با ایران
به گزارش قدس آنلاین، ایجاد اتحاد سهضلعی میان آمریکا، عربستان و اسرائیل، از یکسو واکنشی دسته جمعی در برابر ایران به دنبال نمایش قدرت نظامی آن و از سوی دیگر منزوی ساختن کشورمان در مسیر حمایت از فلسطین و پیشبرد راهبرد عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی است.
از سوی دیگر هر یک از اضلاع این اتحاد درصددند اهداف و منافع فردی خود را از طریق توافق امنیتی و دفاعی پیش ببرند. در همین راستا، رسانه المانیتور در تحلیلی در این باره مینویسد: «اجزای لازم برای یک پیمان دفاعی تاریخی ایالات متحده با عربستان سعودی تقریباً فراهم شده است؛ توافقی که به عادیسازی روابط ریاض با دولت یهود کمک میکند و بنابراین، امکان جریان متقابل سرمایه و همکاری نظامی را فراهم میکند که میتواند ایران را بیشتر منزوی کند». اما سؤال اساسی درباره تأثیرات و نتایج توافق مذکور بر روابط ایران و عربستان سعودی است.
در همین زمینه، محمدپارسا نجفی کارشناس مسائل عربستان در گفتوگو با قدس تصریح کرد: سعودیها از زمان تأسیس حکومت تا دوران حاضر به عنوان متحد راهبردی غرب و آمریکا محسوب میشوند. همچنین عربستان از زمان شکل گرفتن رژیم صهیونیستی نیز همراستا با تلآویو حرکت کرده، گرچه این را رسماً اعلام نکرده، اما روابط سعودیها با رژیم صهیونیستی غیر قابل انکار است. حتی درباره مصداق بارز پیمان مخفیانه میان عربستان با اسرائیل، انگلیس و آمریکا میتوان گفت هر زمان حمله یا تهدیدی متوجه رژیم صهیونیستی است، عربستان نقش مدافع اسرائیل را بازی میکند. در چنین شرایطی، ایجاد پیمان نظامی و امنیتی عربستان با آمریکا و رژیم صهیونیستی امر جدیدی نیست، بلکه آنچه در گذشته مخفیانه بوده اکنون آشکار میشود. گرچه چین تلاشهای فراوانی برای بهبود روابط ایران و عربستان انجام داد تا تنشهای موجود در منطقه خلیج فارس به بازار انرژی سرایت نکند و روند صدور نفت و گاز مختل نشود، اما شرایط و تحولات نشان میدهند چینیها نمیتوانند مانع بروز تنشها در منطقه شوند. دشمنی عربستان با ایران و تشیع امری ذاتی است؛ بنابراین ادعای بهبود روابط ایران و عربستان کاملاً سطحی، زود گذر و غیر قابل اعتماد است.
احساس ضعف سعودیها پس از عملیات وعدهصادق
این کارشناس خاورمیانه بیان کرد: عربستان هیچ تلاشی برای بازگشایی سفارتخانهها و بهبود روابط خود با ایران ندارد و حتی از نظر راهبردی نیز کاملاً بر ضد ایران عمل میکند. سعودیها در مسائل منطقهای همواره علیه ایران موضعگیری کردهاند، چنانکه عربستان و حکومتهای وابسته به غرب پس از عملیات وعده صادق دریافتند نمیتوانند به تنهایی در برابر ایران فعالیت کنند و یا مدافع اسرائیل باشند. درنتیجه سعودیها تلاش میکنند با ایجاد پیمانهای نظامی و راهاندازی تبلیغات بهنحوی قدرت خود را اثبات کنند؛ زیرا از نظر عملیاتی، راهبردی و نظامی ثابت شده اسرائیل توانایی پاسخ و واکنش به ایران را ندارد. از سوی دیگر نیز آمریکا با دولتهایی همانند اسرائیل، عربستان، امارات و... که توسط انگلیس ایجاد شدهاند، اتحاد راهبردی دیرینه دارد، اما اکنون آن را به صورت آشکار و در قالب پیمان امنیتی بیان میکند. بخش عمده خرید نظامی عربستان از آمریکا و پس از آن اروپای غربی است. عربستان در جنگ هشتساله با یمن از این کشور شکست خورد و از سوی دیگر قدرت آمریکا هم دچار افت قابل توجهی شده است.
نجفی گفت: این درحالی است که طی دو سال اخیر برخی تحلیلگران در تحلیلی نادرست بیان کردند آشتی میان ایران و عربستان مانع برقراری و عادیسازی روابط سعودیها با رژیم اسرائیل میشود که آن هم برداشتی سادهانگارانه بود. در حال حاضر عربستان به سمت گسترش روابط و یا به عبارتی آشکارسازی روابط مخفیانهاش با اسرائیل پیش میرود، چنانکه سفر مقامات رژیم صهیونیستی به ریاض و دیدار با سعودیها دلیلی بر اثبات این مدعاست. عربستان از همان سال ۱۹۴۸ روابط دوستانه با رژیم صهیونیستی داشته اما آن را پنهان کرده است. این درحالی است که پس از عملیات وعده صادق احساس ضعف میکند و به همین دلیل به توافقات علنی با آمریکا و اسرائیل روی میآورد. بنابراین این توافق در صحنه ژئوپلتیکی منطقه تأثیر واقعی و فیزیکی نخواهد داشت. از سوی دیگر، آمریکا به خوبی میداند توانایی درگیری با ایران را ندارد و هرگونه افزایش تنش در منطقه خلیج فارس به اقتصاد آن آسیب وارد میکند و به جایی نخواهند رسید. اما به هر صورت عربستان به عنوان رقیب سنتی ایران نمیتواند افزایش قدرت آن را تماشا کند و طبیعتاً با انجام چنین اتحادهایی درصدد ضربه زدن به جریان مقاومت است.
مینا افرازه