در تازهترین برنامه از کانون فیلم خانه سینما که شامگاه شنبه چهارم اسفندماه با مشارکت انجمن کارگردانان سینمای مستند برگزار شد، ابتدا فیلم «بخت پریشان» نخستین ساختهی سحر خوشنام به نمایش درآمد و سپس جلسهی پرسش و پاسخ با حضور کارگردان و سعید عقیقی (منتقد) برگزار شد.
به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، در ابتدای این جلسه که مصطفی شیری اجرای آن را برعهده داشت، سحر خوشنام در پاسخ به پرسشی دربارهی نحوهی شکلگیری ساخت این فیلم توضیح داد: من در رشتهی سینما تحصیل کردهام و جزو کسانی هستم که از نوجوانی به سینمای داستانی ایران علاقه داشته و دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین دلیل و به مرور زمان، بخش عمدهای از فیلمفارسیهای قبل از انقلاب و آثار متفاوت با سینمای جریان اصلی را دیده بودم. اما جرقهی اصلی پرداختن به چنین موضوعی سالها پیش و زمانی خورد که فیلم «پیشکسوت» (ساختهی رضا فاضلی) را دیدم. فیلمی که ابتدا باعث خندهی من شد اما در نهایت مرا به فکر انداخت تا دربارهی آن تحقیق کنم.
وی که در مستند «بخت پریشان» به نحوهی حضور زنان در سینمای پس از انقلاب پرداخته، افزود: وقتی در نوجوانی فیلمها را میبینید شناخت مشخصی از سینما ندارید و فقط جزو علاقهمندان این حرفه به حساب میآیید. به همین دلیل تماشای بعضی فیلمها باعث تفریح و سرگرمی شما میشوند. اما وقتی سن و تجربهتان بیشتر میشود نحوهی نگاهتان نیز به همان فیلمها تغییر میکند. به عنوان مثال تماشای فیلم «پیشکسوت» در کنار سایر فیلمفارسیهای آن دوران مرا نسبت به این حجم از انفعال زنها حیرتزده کرد.
خوشنام افزود: البته مردان سینمای فیلمفارسی هم دست کمی از زنهای آن ندارند اما به اعتقاد من جایگاه زن در فیلمفارسی، جای کار خیلی بیشتری داشت و مرا به فکر انداخت تا در اینباره یک مقاله بنویسم. مقالهای که در گام نخست قرار نبود به فیلم تبدیل شود.
وی همچنین گفت: در روند نگارش و تکمیل آن مقاله متوجه شدم نمیتوان از سندهای مورد استفاده در آن استفاده کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم فیلم بسازم و در آن به نمونههای مورد نظر اشاره کنم.
خوشنام سپس در پاسخ به پرسش دیگری دربارهی نحوهی تولید «بخت پریشان» که مراحل مختلف ساخت آن حدود هفت سال طول کشیده گفت: تحقیق این فیلم از سال ۸۸ آغاز شد و نخستین گفتوگوها از سال ۹۰ و زمانی که این مرحله شکل منظمتری به خود گرفت به مرحلهی ضبط رسید. گفتوگوهای پراکندهای که انجام آنها تا حدود سال ۹۴ طول کشید.
وی همچنین دربارهی نقش سعید عقیقی در تولید فیلم خود یادآور شد: قبل از آغاز تولید «بخت پریشان» از مشاورهی استادانی نظیر عباس بهارلو و محمد تهامینژاد بهره بردم اما نخستین کسی که موضوع ساخت فیلم را با ایشان مطرح کردم همسر و استاد خودم در دوران دانشگاه، آقای عقیقی بود.
سعید عقیقی نیز در پاسخ به این نکته افزود: در طول ساخت فیلم ابتدا از من خواسته شد تا دربارهی موضوع فیلم صحبت کنم. در ادامه قرار شد بخشی از گفتار متن فیلم را اجرا کنم و در نهایت، گفتوگو با برخی چهرههای حاضر در فیلم را نیز انجام دادم. در حقیقت به غیر از انجام این موارد هیچ نقش دیگری در تولید فیلم مورد بحث نداشتم.
خوشنام سپس دسترسی نداشتن به بخشی از فیلمفارسیهای قبل از انقلاب و همچنین برخی منابع مکتوب را یکی از عوامل طولانی شدن تولید این مستند عنوان کرد و افزود: برای پیدا کردن تعدادی از فیلمها خصوصاً تولیدات سینمای ایران در دههی ۱۳۳۰ با مشکل مواجه بودم اما این نکتهای است که گاهی در طول زمان با حوادث تازهای روبهرو میشود. به عنوان مثال همانطور که در گفتار متن هم اشاره شده از فیلم «مرجان» (به کارگردانی شهلا ریاحی) نسخهی کاملی در دسترس نیست اما هفتهی گذشته متوجه شدم بهتازگی از این فیلم نسخهی کمتر دیده شدهای پیدا شده که کمی کاملتر از نسخهی موجود قبلی است.
او گفت: بخشی از مراحل تولید این فیلم به دلیل موجود نبودن نسخهی قابل دیدن بعضی از آنها به درازا کشید. به عنوان مثال در فصلی از فیلم میخواستم به فیلم «بیپناه» (گرجی عبادیا) که نخستین فیلم با موضوع دفاع از ناموس است اشاره کنم و متاسفانه نسخهی ویدئویی این فیلم وجود نداشت.»
وی گفت: خوشبختانه موفق شدم بعضی فیلمها نظیر مستندهای هژیر داریوش و «دختری از شیراز» (ساموئل خاچیکیان) را در فیلمخانهی ملی ایران ببینم اما نکته اینجاست که از نسخههای سینمایی تعدادی از فیلمهای دههی ۱۳۳۰ نظیر «مادر» (اسماعیل کوشان) اثری وجود ندارد.
خوشنام سپس در پاسخ به نکتهی مطرح شده از سوی یکی از تماشاگران دربارهی رعایت نکردن روند تاریخی در مستند خود گفت: فیلم «بخت پریشان» روند تاریخی ندارد و به غیر از ابتدای آنکه به ورود سینما به ایران اشاره شده، در ادامه و در قالب عناوین و میاننویسها فقط به نقش زنها در تاریخ سینمای ایران پرداخته شده است. در حقیقت، از آنجا که نگاهم به این موضوع از زاویهی مضمون بود، از اشاره به تقدم و تاخر فیلمها صرفنظر کردهام.
سعید عقیقی نیز در واکنش به این نکته گفت: برای تحلیل تاریخ چند روش مشخص وجود دارد که یکی از آنها روش مستقیم یا طولی و دیگری تقسیمبندی موضوعی یا عرضی است. در شکل نخست، از طریق تقدم و تاخر تاریخی به موضوع پرداخته میشود و در روش بعدی، محقق میکوشد تا از طریق اشاره به موضوع مورد علاقهی خود، در تاریخ، رفت و برگشت داشته باشد.
وی افزود: در فیلم «بخت پریشان» روش دوم مورد استفاده قرار گرفته و فیلمساز پس از جستوجو کردن موقعیتی که در دل تاریخ سینمای ایران انتخاب کرده به سراغ موضوع و موقعیت بعدی رفته است. به عنوان مثال وقتی فیلم از نمایش بریدهای از «بیپناه» (گرجی عبادیا) به «قیصر» (مسعود کیمیایی) برش میخورَد احساس یک پرش تاریخی کاملاً طبیعی است. اما اصل ماجرا این است که موضوع انتقام ناموسی از فیلم «بیپناه» آغاز شده و با فیلمهای دیگری نظیر «قیصر» ادامه پیدا کرده است.
سحر خوشنام نیز در ادامهی این نکته گفت: «فیلم «بیپناه» در سال ۱۳۳۲ ساخته شده اما برخلاف «قیصر» (۱۳۴۸) اصلاً جریانساز نبوده است. در ابتدای این دهه بیشتر به ملودرامهای روستایی و در انتهای آن نیز بیشتر به فیلمهای موسوم به فردینی پرداخته شده. از این نظر میتوان گفت «بیپناه» فیلمی است که در این دهه تک افتاده است.
وی در ادامهی جلسه در پاسخ به پرسشی دربارهی همزمانیِ مرحلهی نگارش و ساخت فیلم خود گفت: من ابتدا به یک مقاله رسیدم و سپس آن مقاله را تصویری کردم. قرار نبود چند گفتوگو بگیرم و بخواهم از دل آنها فیلم بسازم. از ابتدا میدانستم چه کار میخواهم انجام دهم.
خوشنام گفت: بعضی چیزها که قصد داشتم در گفتار متن فیلم بگویم در کلام بعضی گفتوگوشوندها وجود داشت و طبعاً نیازی نبود تا دوباره از آنها استفاده کنم.
وی در بخش دیگری از جلسه در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران دربارهی اشارهی گذرا به برخی فیلمهای متفاوت در سینمای قبل از انقلاب گفت: از سال ۱۳۰۸ تا ۱۳۵۷ حدود ۱۱۱۹ فیلم موجود است که در میان آنها و با اغماض، تنها شاید ۲۰ فیلم متفاوت وجود داشته باشند. خود این موضوع نشان میدهد اشاره به فیلمهای متفاوت آن دوران با چه محدودیتی مواجه بوده است.
خوشنام سپس با اشاره به طولانی و زمانبَر بودن مرحلهی تدوین «بخت پریشان» گفت: برای آنکه به ضرباهنگ خوب و مناسبی برسیم، این فیلم سهبار تدوین شد که نسخهی نخست، حدود ۱۱۰ دقیقه و نسخهی بعدی ۸۷ دقیقه زمان داشت اما در نهایت به نسخهی فعلی رسیدیم که ۷۵ دقیقه است.
در ادامهی جلسه، سعید عقیقی با اشاره به اینکه مستند «بخت پریشان» با حمایت مالی بخش خصوصی ساخته شده گفت: از آنجا که بودجهی ارائه شده توسط سرمایهگذار فیلم برای تولید یک مستند بلند کافی نبود، تصمیم گرفتیم هر زمان پولی به دست آوردیم کار را ادامه دهیم. به همین خاطر خیلی از دوستانی که در ساخت این فیلم کمک کردند، دستمزدی دریافت نکردند. با تمام این حرفها از آنجا که فیلم مورد بحث در مقطع وقوع انقلاب به پایان میرسد حتماً باید به قسمت دوم آن نیز فکر کرد و این راه را ادامه داد.
وی سپس با اشاره به «پدیدهی فیلم فارسی» به عنوان «یک منبع لایزال برای پژوهشهای سیاسی و اجتماعی» گفت: «اتفاقاً قسمت دوم این فیلم نشان خواهد داد که تشابهات بسیار زیادی میان فیلمفارسیهای قبل و بعد از انقلاب وجود دارد.
سحر خوشنام نیز ضمن تایید این موضوع گفت: «باید پذیرفت که سینمای جریان اصلی، همچنان وامدار فیلمفارسی است و احتمالاً باقی خواهد ماند. به عنوان مثال عنوان فیلم «دشمنِ زن» که امسال به نمایش درآمد از یک فیلمفارسی به همین نام و داستان آن از فیلمفارسیِ دیگری به نام «مهمان» گرفته شده است!
در ادامهی جلسهی نقد و بررسی «بخت پریشان»، سعید عقیقی در پرسش به پاسخی به نگاه انتقادی خود نسبت به این فیلم گفت: من بیشترین نقدها را در طول دوران ساخت این فیلم به آن وارد کردهام. در حقیقت، هر آنچه که فکر میکردم لازم بوده را گفتهام و فیلم فعلی، نتیجهی انتخاب سازندهی فیلم بوده است.
وی گفت: در این فیلم یک فرضیه وجود دارد که اگر دنبال شود شاید به راهکار برسد. «بخت پریشان» میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که مشکل اصلی (در تبدیل شدن ایدههای فکری به فیلمها) در درام ایرانی رخ میدهد یا در ناخودآگاه و پسزمینهی فکری فیلمسازها؟ در حقیقت میتوان گفت این، مسالهی اصلی چنین فیلمی است. پرسشی که هر مستندی که دربارهی تاریخ سینمای ایران ساخته میشود وظیفه دارد به آن پاسخ دهد.
بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی به جمعبندی صحبتهای سحر خوشنام، کارگردان مستند مورد بحث اختصاص داشت.
وی با اشاره به حرفههای مختلف زنان در فیلمفارسیهای قبل از انقلاب گفت: نکته اینجاست که شغلها کمکی به نقش زنها در سینمای قبل از انقلاب نکرده و فرقی ندارد که طبقهی اجتماعی آنها و میزان تحصیلاتشان چه باشد. نگاه فیلمفارسی به آنها همان نگاه ابژه و ابزاری است.»
خوشنام گفت: فیلم «بخت پریشان» که عنوان آن از یکی از بیتهای شعر حافظ گرفته شده نخستین تجربهی من در زمینهی فیلمسازی است. الآن که کمی از فیلم فاصله گرفتهام احساس میکنم بخشهایی از فیلم همچنان طولانی و کمی اضافی است و بخشهایی دیگر میتوانست کمی گزیدهگوتر باشد. اما به طور حتم این مشکلها در تجربهی بعدی که ساخت قسمت بعدی همین فیلم خواهد بود، برطرف خواهد شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۷۴۱۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.