سقوط قذافی کاتالیزور بحران سوریه بود
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۸۳۹۱۲
تهران- ایرناپلاس- بخش دوم گفتوگوی ایرناپلاس با علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل خاورمیانه به جریانشناسی سیاسی گروههای معارض سوری، وضعیت میدانی نیروهای درگیر جنگ سوریه و ارزیابی آینده دولت بشار اسد میپردازد.
اوج بحران در سوریه
ایرناپلاس: از چه تاریخی شاهد ورود کشورهای خارجی به بحران سوریه هستیم؟
مجیدی: از آوریل 2011 شروع شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پادشاه اردن که خیلی در ادامه موضعش تلطیف شد در آن مقطع جایی مطرح میکند، که زمستان سخت که از راه برسد اینها (منظور بشار) میخواهند بنزین را از کجا بیاورند. در پرانتز بگویم بخشی از سوریه سرمای سختی دارد. گاهی ارتفاع برفش یک و نیم متر است. مثلاً منطقه رشتهکوه قلمون غربی. در شهرهایی که در بحران سوریه معروف شدند مثل زبدانی یا مزایا. تلقی این بود که حکومت سوریه نمیتواند دوام بیاورد، ولی همان ایام یک عده هشدار دیگری دادند. از جمله نخستوزیر جدید عراق آقای عادل عبدالمهدی یک سفری دارد به سوریه و بعد از آن به کویت میرود و برآورد سفرش را به بقیه اعراب هم میگوید. میگوید بخشی از جامعه سوریه موجودیتش را به هر علتی در خطر میبیند. یعنی این خطر که اگر حکومت سوریه سقوط کند ما اصلاً نتوانیم در حکومت سوریه حضور داشته باشیم. یکی از کلیدواژههایی که در آن زمان خیلی مطرح میشد این است که اقلیتها پای حکومت ماندند. به هر علتی آمدند پای حکومت ماندند. پای سختیهای زمستانش هم ماندند و اینجا بود که آن بخشی که نمیتوانست حکومت را برتابد به سمت خیزش مسلحانه جدیتر رفت. یعنی دید چارهای ندارد جز اینکه اسلحه بهدست بگیرد.
سقوط لیبی چه تأثیری در بحران سوریه داشت؟
من درخصوص حلب یک نکته را بگویم که جالب است و تا حدی هم میتواند فضا را روشن کند. در آنجا آدمی داریم به نام عبدالقادر صالح که در اصطلاح محلی به او «حجی مارع» میگویند که یکی از اسطورههای مبارزان است. رموز الثوره یعنی اسطوره یا الگو. ایشان در کنار ابوفرات فاتحان حلب شرقی هستند. گروه لواء التوحید را همینها تأسیس میکنند. حجی مارع خودش میگوید من تا 2011 تاجر بودم. اعتراض هم میکردیم ولی من با وجود اینکه اعتراض میکردیم مغازهام را داشتم و تجارت میکردم. همین آقای حجی مارع به یک جایی میرسد که میگوید من دیدم تنها کاری که میتوانم انجام دهم اسلحه به دست گرفتن است. یعنی اتفاقاً برخی از اینها بخش عادی جامعه بودهاند. بحث خارجی را هم در نظر بگیرید. لیبی که سقوط کرد یک ظرفیت تسلیحاتی گستردهای در آنجا وجود داشت و خیلی از آنها منتقل شد به سوریه. یعنی سقوط قذافی کاتالیزور بحران سوریه بود. یک حجم زیادی از تسلیحات و گروههای مسلح منتقل شدند به سوریه. در اعتراضات اولیه بنغازی، در تظاهراتشان علیه اسد هم شعار میدادند. البته یک چیز خیلی عجیبی هم نبود که عدهای از آنها به سوریه بیایند. مشخص است که عربستان و ترکیه هم نقش داشتند. حتی کشورهای دیگر هم بودند که اینها هم تحت عنوان جهاد تشویق کردند که خیلیها وارد سوریه بشوند. در اینجا اتفاقی میافتد که شاید بشود گفت داخلی به معنای از طرف حکومت. این را هم نمیشود انکار کرد. اگر اشتباه نکنم این چیزی را که میگویم مربوط به ژوئن 2011 است.
چه کسانی علیه اسد جنگیدند؟
آقای رئیسجمهور سوریه آمد یک فرمان عفو عمومی داد. این عفو عام یک بندی داشت که میگفت کسانی که یک سوم دوران محکومیتشان را طی کردهاند آزاد شوند. در سوریه زندان معروفی داریم به اسم «صیدنایا» یا زندانهای دیگری مثل تدمر که خیلی معروفتر است. نکتهای که میخواهم بگویم مربوط به صیدنایا است. از زندان صیدنایا افراد بهصورت گسترده آزاد شدند. تصریح شده است یعنی اظهارنظر قطعی و رسمی است که در آزادسازی صیدنایا آن ملاحظه یک سوم دقیق لحاظ نشد. خیلیها هم یک سومشان نگذشته بود و آزاد شدند. کسانی که از صیدنایا آزاد شدند کسانی هستند که سردمداران گروههای سلفی-جهادی بعدی هستند. تمام سران احرار الشام، با این تأکید که میگویم تمام، بهجز یک نفر یعنی خالد ابو انس که داستان جدایی دارد که به تعبیر خودش برای جهاد در یمن برای القاعده میجنگید و از طرف قطر منتقل به سوریه شد و برای احرار الشام جنگید. بهجز این خالد ابو انس تمام سران احرار الشام از صیدنایا بیرون آمدند. یا گروه نورالدین الزنکی که حتماً اسمش را شنیدهاید. توفیق شهابالدین که رهبرشان است، این هم از صیدنایا آمده بود. در میان سران النصره کسانی را داریم که از صیدنایا آمدند. ابو احمد که الان نفر دوم یا سوم تحریر الشام است نیز از صیدنایا آمد. اولین رئیس تحریر الشام آقای ابو جابر الشیخ از صیدنایا آمد. بالاخره میبینیم سران گروههای سلفی جهادی از یک زندان آمدند و این معنادار است. نمیشود گفت که معنادار نیست ولی اینکه بگوییم کدام وزنش بیشتر است فکر میکنم تعیینش مشکل باشد. کسانی که باید دیتاها را در اختیار قرار بدهند یا میخواهند مسئله داخلی را به معنایی که حکومت هم کارهای مشکوکی کرد، انکار کنند یا بخش دوم را نادیده بگیرند. تأکید کنم که صیدنایا بهعنوان نمونه عرض شد.
خطر از دمشق دور شده
ایرناپلاس: اگر بخواهیم یک تقسیمبندی در مورد بحران سوریه در هفت سال اخیر بهطور کلی داشته باشیم این است که بحران یک سطح داخلی دارد و یک سطح خارجی. ما در سطح داخلی با چهار دسته گروه مواجه هستیم: یک سطح، سطح دولت است. یک سطح، سطح گروههای معارض میانهرو است که الان تقریباً در فضای سیاسی سوریه صدایی ندارند. سطح دیگر، سطح گروههای مسلحی است که یا سبقه تکفیری دارند یا سبقه سلفی. و یک سطح هم سطح کردهاست. نقش این چهار سطح را در وضعیت میدانی و وضعیت سیاسی سوریه چطور تحلیل میکنید؟ امروز به لحاظ میدانی دولت سوریه توانسته است شهرهای مهم و استراتژیک سوریه را غیر از ادلب به دست بگیرد، اما از حیث سیاسی وضعیت دولت ظاهراً در مذاکراتی که هم در ژنو جریان دارد و هم در آستانه، خیلی موضع قدرتمندی نیست. با توجه به این مسائل، وضعیت آن چهار سطحی که عرض کردم الان در سوریه به چه شکل است؟
مجیدی: نظام سوریه به هدف اولیهاش رسیده، خطر از دمشق دور شده است. تعبیر محاصره در خصوص ادلب دقیق نیست، چون معارضان مرز دارند و از طریق ترکیه مبادلات اساسی صورت میگیرد. یکی از رقابتهای که معارضان در ادلب داشتند، رقابت بر سر پایانههای مرزی مشترک با قلمرو نظام سوریه است. چرا؟ چون بعد از هفت سال یا حالا به تعبیر دقیقتر بعد از هشت سال، هنوز که هنوز است نظام سوریه یک سری از کالاهای اساسیاش را از خاک ترکیه وارد میکند. این کالاها از طریق خاک ترکیه میآیند و وارد شمال حلب میشوند. از عفرین یا ادلب هم وارد میشود. در ادلب هنوز سه مرز مشترک داریم، این پایانهها کلی هم درآمد دارد برای معارضان. اینکه فرمودید وضعیت فعلی ایشان به چه نحو است، عرض کردم دولت سوریه به هدف اولیهاش رسید که تصور فتح دمشق تقریباً منتفی شد. خیلی خوشباورانه است اگر الان کسی فکر کند از طریق نظامی میتواند دمشق را فتح کند. امثال آقای ماهر علوش یا مثل فراس تقی، اینها میگویند در سوریه ولو در بخشی از آن مثلاً شمال حلب و ادلب باید بمانیم. فراس تقی میگوید باید در شمال سوریه بمانیم چرا که دیر یا زود موج دوم خیزش شروع میشود. واقعیت این است که وقتی شما در شرایط جنگی باشید خیلی از مسائل دیگر را میتوانید سرپوش بگذارید و جنگ که برود کنار، تازه اینها دوباره مطرح میشود. نظام سوریه چالشهای زیادی دارد. ولی به هدف خودش، در اینجا از نظر نظامی یعنی تأمین امنیت دمشق، رسیده است. هدف بعدی نظام این است که در سرتاسر خاک سوریه اعاده حاکمیت کند، اما این محل بحث است. علت اینکه محل بحث است این است که حکومت سوریه در این زمینه نمیتواند بهتنهایی تصمیم بگیرد. ماشین نظامی حکومت سوریه یک وابستگیهای خارجی دارد. کشوری مثل روسیه بر پایه منافعاش آمده است. روسیه اینجا دارد با رقبای حکومت سوریه تعامل سیاسی میکند. البته یک بخشی هم در داخل دمشق است که میگوید ما اگر فقط با ماشین نظامی جلو برویم مثلاً در مناطق تحت سیطره SDF که عمدتاً کردها حضور دارند، از لحاظ نظامی شاید شدنی نباشد. علت این برآورد هم این است که اینها در نبرد با معارضان، مؤثرترین ابزارشان نیروی هوایی بود، معارضان نیروی هوایی را معمولاً نمیتوانند کاری کنند. خیلی نادر بوده است مواردی که توانستند به نیروهای هوایی سوریه ضربه بزنند. اما کردها تحت پوشش رسمی ائتلاف بینالمللی مبارزه با تروریسم به سرکردگی آمریکا هستند بنابراین استفاده از نیروهای هوایی اگر نگوییم غیرممکن، دستکم بسیار ریسکی است. دو ملاحظه دارند یکی اینکه از لحاظ نظامی آیا امکانپذیر است یا نه.
اسد در تحقق چه اهدافی دچار چالش است؟
دوم از لحاظ سیاسی وابستگی به روسیه است که مقداری مانعشان میشود. بنابراین به این هدف یعنی اعاده حاکمیت بهراحتی نمیرسند. اما یک هدف سومی هم دنبال میکنند که بین هدف اول یا دوم است. میگویند مرزها باید دست ما باشد. خیلی ابهام دارد. ولی یک نمونه موفق دارند و آن شهر قامشلی است که فرودگاه و یک موقعیت استراتژیکی هم دارد. شهری است که دو قسمت شده. یک قسمتش در خاک ترکیه است و یک قسمت دیگرش در خاک سوریه. شهر هم تحت سیطره کردها است. پلیس آنجا اسمش آسایش است که پلیس کردی است و تابع دمشق نیست، ولی در فرودگاه و در مرزها ارتش سوریه حضور دارد. این توافق شده است. البته از قدیم بوده. یعنی آن موقع که ارتش سوریه مناطق کردنشین را خالی کرد ولی مرزها را نگه داشت. کما اینکه در حسکه هم ماند که حالا بعداً منتقل شد به یک پادگان در اطراف حسکه. دولت سوریه وضعیتش از لحاظ نظامی به این صورت است که امنیت دمشق را تأمین کرده و به این هدف رسیده است. الان میگوید من از موضع قدرت میآیم سراغ مذاکرات سیاسی ولی تحقق دو مطالبه دیگرش فعلاً مشکل است. ولی امیدوارانه دنبال میکند. با کردها راحت نمیتوانند بجنگند! با معارضان هم در شمال حلب که تحت حمایت رسمی ارتش ترکیه است و آن هم معلوم نیست وضعیتش به کجا خواهد رسید. کما اینکه وقتی عملیات عفرین انجام شد دیدیم که ائتلاف هیچ کاری نکرد. ولی این موضع مطرح بود که حتی کردها هم هواپیمای بدون سرنشین خیلی استفاده نکردند، چرا که ارتش ترکیه راحت آن را میزد. این غیر از مناطق تحت حمایت ارتش ترکیه در خود ادلب است. ترکیه پایگاه زده است و حمایت هم شده است. ولی از لحاظ عملیاتی سیطره ندارد. شما در کمترین برآوردها مواجهید با حداقل 25 هزار مسلحی که حاضر شدند مهاجرت کنند، خانه و کاشانه و زندگیشان را رها کنند، ولی اسلحهشان را روی زمین نگذارند. باید جایی باشد که اینها را منتقل کنی. خب این مسأله است.
اهداف و وضعیت تکفیریها در سوریه
ایرناپلاس: اهداف گروههای تکفیری و سلفی را چطور ارزیابی میکنید؟
مجیدی: برای معارضان دو تا تقسیمبندی داشتید: معارضان میانهرو و معارضان افراطی. مرزبندیاش مشکل است البته من هم قبول دارم. اگر وجه تمایز را روی تکفیری بودن بگذاریم. حالا در تقسیمبندی ایشان خیلی کار نداریم. ولی دمشق را تکفیر میکنند، بنابراین نمیتوانند با اینها مصالحه کنند. بخش دیگر تکفیر نمیکنند. اگر بخواهیم این را مرزبندی بگذاریم. هنوز معارضان غیرتکفیری ما به ازای میدانی دارند. عقبه میدانی دارند ولی عقبه میدانی ایشان توسط ترکیه اشغال شده است. عملیات شهر الباب را ببینید. تحت عنوان مبارزه با فساد ترکیه تکتک سران گروهی به نام احرارالشرقیه را بازداشت کرد. چرا؟ چون آنها یک مقدار تمرد کردند و ترکیه دارد بنا به تعبیر خودمان سرکوبشان میکند. معارضانی داریم که قلمرویشان وسیع است. منطقه درع الفرات، منطقه عفرین مثالهای آن است. یا در خود ادلب بخش قدیمیتر جبهه تحریر السوریا یعنی فیلق الشام، جیش العزه، جیش النصره و امثالهم. مواردی به این شکل داریم. اینها تکفیری نیستند و مسائل خودشان را هم دنبال میکنند. اخیراً هم آمدهاند رابطه ارگانیک بگیرند. اخیراً هم که میگوییم یعنی 9 ماه. بنابراین نسبت به هشت سال متأخر میشود. آمدهاند با ائتلاف ملی معارض سوریه، ائتلاف وطنی و دولت موقت ارتباط ارگانیک گرفتهاند. اینها در استراتژیشان میگویند سال ائتلافها بود. الان بین خودشان اختلافات زیاد است و حالا نمیدانم به بحث ما مربوط بشود یا نه. ولی کلیت رویکردشان این است که ما با همکاری نظام بینالملل میتوانیم به اهداف خودمان برسیم. اسلحه را نباید زمین بگذاریم. ولی باید میدان سیاست را پررنگتر از میدان نظامی دنبال کنیم. مشکل نظام سوریه پذیرش در صحنه بینالملل است. به اصطلاح خودشان به عربی میگویند اعادة التأهیل یعنی اهلیت یافتن یا بازیابی اهلیت. یا شاید بشود گفت اعاده حیثیت و احیای جایگاه. این را دارند دنبال میکنند.
معارضان تکفیری داستان مجزایی دارد. بخشی از آنها به جبهه الوطنیه التحریر السوریا پیوستند مثل احرار الشام. جبهه وطنیه، جبهه التحریر ائتلاف احرار الشام و نورالدین الزنکی بود. الان احرار الشام، الزنکی و جیش الاحرار عمدتاً بخشی از معارضان تکفیری هستند که پیوستند به فرآیند جبهه الوطنیه. علتش هم این است که اینها در گذر زمان بین خودشان سلفی و جهادی را تفکیک کردند. بهخاطر همینها میگوییم سلفی- جهادی یا حرکتی که بیشتر معطوف به اینهاست. اینها خودشان با فرایند سیاسی همراه کردند و مطالباتی را این وسط دنبال میکنند. ملاحظاتی دارند ولی یک بخشی هم داریم سلفی – جهادیها. سلفی- جهادیها الان عمدهشان یکی تحریرالشام است. یکی گروههای خارجی است و یکی ائتلافی است که اخیراً متشکل از چهار گروه تشکیل شده است. اینها خودشان ملاحظاتی دارند. این ائتلاف اخیر آدمهایی هستند که حالا از نظر من و شما شاید خیلی تخیلی فکر میکنند ولی اینها در انتظار نصرت الهی هستند. خیلیها هم خیلی معطوف به نتیجه نیستند. میگویند ما باید کارمان را انجام بدهیم. نصرت الهی میرسد. ولی فضای تحریر الشام که اصلیترین گروه این دستهبندی میشود و خارج از این ائتلاف است، شاید تکرار الگوی غزه در ادلب باشد. فعلاً دمشق را دور از دسترس میبیند، ولی میخواهد قدرتش را در محدوده ادلب حفظ کند.
آینده سوریه
ایرناپلاس: امروز با توجه به شرایط میدانی و سیاسی و مسائلی که در خصوص جنگ سوریه مطرح است، آینده سوریه را چطور پیشبینی میکنید؟ با توجه به مجموع موانعی که هم در فضای سیاسی مطرح است و هم بهواسطه دخالتهای مکرر و متعددی که از سوی کشورهای خارجی در سوریه صورت میگیرد و نیز مسائلی که خود گروههای مسلح دارند، آینده بحران سوریه به کجا خواهد رسید؟
مجیدی: من فکر میکنم فاز نظامیاش مهار شود، تمام میشود. بدون اعاده کامل حاکمیت دمشق بر سرتاسر سوریه. مگر در دمشق یک تغییراتی رخ بدهد. کما اینکه ظرفیتسازیهایش دارد صورت میگیرد به عاملیت روسیه. اگر نگوییم طرح روسیه بود. عمده مسلحان معارض درعا در قالب لشکر پنجم ارتش سوریه سازماندهی شدند. گفتند شما یک لشکر باشید و بمانید در مناطق. الان هم عمده درگیری تلول الصفا منطقهای در شرق سویدا دارند در بیابانها با داعش میجنگند. همین لشکر پنجم اعزام میشود. این اولین گام تغییرات حاکمیتی است. ولی خب این گام خیلی کوچک است و خیلی پررنگ نیست. مگر تغییرات جدی در دمشق رخ بدهد. و الا یک مقدار دور از ذهن است که کل سوریه را بگیرند. اگر سرتاسر سوریه تحت سیطره دمشق باشد چند بحران جدی خواهد شد. اولین چالش بازگشت آوارگان است. الان کشور سوریه تقریباً 25 میلیون جمعیت دارد. میزان آوارگانش فکر میکند چقدر است؟ 12 میلیون است! نیمی از جمعیت آواره هستند. شوخی نیست. اکثریت آوارگان، آوارگان داخلی هستند. ولی بالاخره آواره هستند و اینها تازه به یک منطقه جنگ زده برمیگردند. واقعاً مسأله است و مدیریت مشکل است.
مسأله دوم بازسازی سوریه است. برآوردهای خود حکومت سوریه میگوید 400 میلیارد دلار سرمایه میخواهد. این پول باید از کجا تأمین شود؟ سومین مسأله که در اینجا مطرح است، مسأله بازیابی جایگاه سوریه در مسائل بینالمللی است و حالا بحثهای دیگری هم مطرح است. مثلاً ترکیه با چه شرایطی از سوریه خارج شود، آمریکا به چه نحو خارج شود و... لذا من فکر میکنم فعلاً پرونده سوریه در میز سیاست با پیچیدگیهای جدی پیش میرود. چه بسا آن بحث حرس القدیم که ابتدا داشتم، الان دنبال نقشآفرینیهای دیگری باشد که بخواهد آن اعاده التأهیل را که گفتم، به شکلی بازیابی کند. کما اینکه دیدیم مثلاً آقای الشامسی نفر دوم شورای عالی امنیت ملی امارات به دمشق رفته بود. این موضوعی است که نمیشود نادیده گرفت. چه بسا آنها هم دنبال بازیگری خاصی باشند بر سر امتیازاتی که ممکن است ما را چنانچه حواسمان نباشد، غافلگیر کند. در مجموع آینده سوریه را بخواهیم طی یک جمله بگویم: فعلاً میرود روی میز سیاست. اقل تغییراتش تغییرات قانون اساسی است و تغییر قانون اساسی یعنی تغییر نظام از لحاظ ساختار حقوقی. حال اینکه ساختار جدیدش ساختاری باشد که تا چه حد سردمداران حکومت تا قبل از 2011 بتوانند خودشان را با آن تطبیق بدهند محل سؤال است.
*این گفتوگو آذرماه 97 انجام شده است.
گفتوگو از سید محمدجواد حسینی
*اداره کل اخبار چندرسانهای*
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي سوريه بشار اسد احرارالشام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۸۳۹۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفتوگوی نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه با «خاجی»
به گزارش خبرگزاری مهر، «گیر پدرسون» نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه امروز سه شنبه (۱۱ اردیبهشت ۱۴٠۳) با علی اصغر خاجی، مشاور ارشد وزیر امور خارجه در امور ویژه سیاسی گفتگو کرد.
طرفین در این دیدار در رابطه با آخرین تحولات سوریه از جمله لزوم اتخاذ رهیافت های جدید جهت کمک به بهبود وضعیت انسانی، مبارزه با تروریسم و همچنین استمرار فرآیند سیاسی سوریه گفتگو و تبادل نظر کردند.
خاجی در ادامه این گفتگوها، با ابراز نگرانی از بحران انسانی سوریه اظهار داشت، جنایات رژیم صهیونیستی در قبال مردم مظلوم فلسطین و همچنین تجاوزات مستمر این رژیم به سوریه و لبنان تمامی معادلات منطقه را در بحران فرو برده است و روند پیشرفت تحولات سوریه را دچار خدشه کرده است.
کد خبر 6093197 نفیسه عبدالهی