Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-27@16:40:47 GMT

مونولوگ هایی از جهان بدون دیالوگ

تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۹۲۰۶۰

مونولوگ هایی از جهان بدون دیالوگ

علیرضا کوشک جلالی درام نویس و کارگردان تئاتر که سال‌ها در آلمان زندگی کرده و طی سال‌های اخیر نمایش‌های متعددی از او در تهران و دیگر شهرهای کشور به نمایش درآمده‌اند دو اثر متفاوت در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر امسال داشت. زهرا شایان فر خبرنگار  «پابرهنه لخت قلبی در مشت» در بخش بعلاوه فجر و «دیالوگ در سرزمین عجایب» در بخش ملل به اجرا درآمدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دو نمایش مونولوگ، یکی با حضور بازیگر ایرانی و به زبان فارسی و دیگری با بازیگر و زبان آلمانی، یکی تولید ایران و دیگری اثری آلمانی اما در یک ویژگی قابل توجه مشترک بودند. انسان و رفتار انسانی در بحرانی‌ترین رویدادهای اجتماعی مسأله مشترک هر دو اثر کوشک جلالی است. کوشک جلالی تاکنون بیش از ۴۰نمایش در آلمان و ۱۵ نمایشنامه در ایران به روی صحنه برده و جوایز زیادی در زمینه کارگردانی و نویسندگی در فستیوال‌های تئاتری بین‌المللی کسب کرده‌است. «خدای کشتار»، «رابینسون و کروزو»، «پستچی پابلو نرودا»، «موسیو ابراهیم و گل‌های قرآن» و «جاده»، «پوزه چرمی»، «هابیل و قابیل»، «سوسیس با گاز خردل» و «مسخ» از جمله آثاری هستند که پیش از این توسط این هنرمند تئاتر در ایران اجرا شده‌اند. دو نمایش در جشنواره فجر امسال دارید که هر دو به نوعی تصویر بیگانگی آدم‌ها، مهاجرت و بی‌وطنی را نشان می‌دهند، درباره این رویکرد که در اغلب کارهایتان وجود دارد بگویید. موضوع مهاجرت برای من یک موضوع خیلی کلیدی و اساسی در کارهای دهه آخر زندگی تئاتری‌ام است. بیشتر آن را در یک عبارت می‌توانم خلاصه کنم؛ به خاطر عدم وجود دیالوگ در بین انسان‌ها و بین جوامع بشری! شاید مهاجرت بهانه است. در نمایشنامه «پابرهنه لخت قلبی در مشت» متوجه می‌شویم که برخورد دو فرهنگ و دو دیدگاه به مسائل، به مذهب و به سیستم‌های اجتماعی بزرگترین علل بروز اختلافات هستند. هرکسی به نوعی سعی می‌کند برای پیشبرد منافع مالی، سیاسی، اجتماعی خودش چه در خانواده، چه جامعه و چه در روابط بین کشورها از آنها سوءاستفاده کند. به این خاطر که مدت زیادی در آلمان زندگی کرده‌ام و این نوع برخورد را با گوشت و پوست خودم احساس کرده‌ام، خواه‌ناخواه بازتاب آن را در آثارم می‌شود دید. در برخورد با اتفاقات خاص مثل همین آتش سوزی که در شهر زلمین در آلمان اتفاق افتاد و یک خانواده چند نفر از اعضایشان را از دست داد، چون از نظر جغرافیایی نیز به محل حادثه نزدیک بودم خودم را یک لحظه جای آن خانواده گذاشتم. فکر کردم اگر برای من این اتفاق افتاده بود، چه می‌کردم. با توجه به اینکه آلمان به هر حال گذشته خیلی تلخی با دگراندیشان در دوران فاشیسم دارد، کوره‌های آدم سوزیشان و برخورد با افراد غیر از حزب نازی و برخورد با کشورهای دیگر و... این اتفاقات تشابهاتی با دوران فاشیسم برای من زنده کرد و تبدیل به غلیان احساسات شدیدی شد. بخشی از وجودم سرشار از درد و رنج‌هایی بود که به مونولوگ پابرهنه لخت قلبی در مشت تبدیل شد. خیلی دردآور بود که در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که هنوز چنین فاجعه‌ای رخ می‌دهد. زجرهایی که در آن دوران از این خبر کشیدم وحشتی که از این حادثه بر تمام جامعه سایه افکنده بود مبنی بر شکل‌گیری این نمایشنامه شد. با این حال هر دو این آثار به فاجعه‌ای انسانی می‌پردازند اما تماشاگر را غرق در اندوه تراژیک نمی‌کنند، حتی می‌توانند تماشاگر را بخندانند. اولین نمایشنامه‌ای که درباره حادثه یک آتش سوزی در آلمان نوشتم با اسم «کابوس‌های زنده ماندن» یک کار اکسپرسیونیستی خیلی خشنی بود، خیلی سیاه و سفید و تلخ بود. اما پس از یک سال که از آن فاصله گرفتم توانستم حتی بخندم، بعضی جاها طنز آن را پیدا کنم. در چنین شرایطی سعی کردم به وجه شاعرانه و طنز آن نزدیک شوم به رغم اینکه لایه‌های تراژیک آن را هم با ابعاد خیلی وسیع تری می‌توانم نشان دهم. در واقع این داستان از عدم دیالوگ در جامعه سرچشمه می‌گیرد. دیالوگی که وجود ندارد در نهایت به چنین برخوردهایی می‌انجامد. درباره نمایش «دیالوگ در سرزمین عجایب» نیز به نوعی دیگر این رویکرد دیده می‌شود. نمایشنامه دیگری هم  در جشنواره اجرا کردم  درمورد اولین پزشک فلسطینی که در اسرائیل کارکرد. برای من از این نظر جالب بود که این آدم خیلی از سد‌ها را می‌شکند. گرچه بچه هایش قربانی بمباران اسرائیلی‌ها می‌شوند، زنش در شرایط سخت غزه در بیمارستان می‌میرد و با همه فجایعی که برایش اتفاق افتاده، به سمت تنفر نمی‌رود. همین نکته قوی بودن این شخصیت را نشان می‌دهد.در نمایشنامه‌ای که بر اساس این شخص نوشتم هم این وجود دارد. شخصیت نمایش «پابرهنه لخت قلبی در مشت» هم با توجه به تمام فجایعی که پیش آمده نمی‌گوید همه آلمانی‌ها بد هستند. در آن نمایش آلمانی خیلی خوب وجود دارد و آلمانی خیلی بد، آلمانی فاشیست و آلمانی دموکرات وجود دارد. در خود شخصیت اصلی هم سعی کردم که لایه‌هایی متفاوت از او را نشان بدهم. او نیز گرچه قربانی است ولی لایه‌های شدید از‌ نژادپرستی هم در او وجود دارد. شاید همین نکته این نمایش را با اقبال روبه‌رو کرد و تا این اندازه در اروپا و آلمان مورد توجه قرار گرفت که آدم‌ها خوب و یا بد نیستند، بلکه دیالکتیکی از بد و خوبی در هر آدمی وجود دارد. اما کسی قوی‌تر است که حاضر به دیالوگ است و درها را نمی‌بندد. فلسطین و غزه همواره در ایران یک مسأله مهم بوده و هست اما تا این اندازه جدای از مسائل سیاسی اثری درباره آن ساخته نشده در حالی که نگاه شما به فاجعه انسانی ورای سیاست‌ها و حب و بغض‌های اعتقادی حرکت می‌کند. درباره این پرهیز از سیاست و در عین حال پرداختن به سیاسی‌ترین مباحث توضیح بدهید. اولین اخبار سیاسی که شاید من به عنوان یک نوجوان و جوان شنیده‌ام درباره فلسطین، اسرائیل جنگ آنها و کشت و کشتار آنها بوده است. بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم که اخبار 30 سال پیش تاکنون هیچ فرقی نکرده، فقط اسامی و تاریخ عوض شده است. این همه جنگ و کشتار یکی از تلخ‌ترین اخباری است که در زندگیم شنیده ام. سعی کردم از وجه دیگری وارد شوم. وجه انسانی را دیدم. اینکه چطور می‌شود نقطه پایان گذاشت بر این همه فاجعه. این آدم حاضر است که صحبت کند. نقطه قوتش این است که از افراد تنفر ندارد، از سیاست‌ها متنفر است. از سیاست‌های اشغالگرانه و سیاست‌هایی نژادپرستانه نفرت دارد و با آن مبارزه می‌کند اما از آدم‌ها، از مذاهب نفرتی ندارد. سعی در پیوند و دوستی آنها دارد و راه‌های دیالوگ را باز می‌کند. این است که شاعرانه و عاشقانه‌اش کرده است و از زاویه دیگری به این مسأله پرداخته است. سال هاست که به عنوان یک هنرمند در زادگاه خودتان و کشور آلمان در رفت و آمد هستید. به نظر می‌رسد این شباهت بین کاراکترهایی که خلق می‌کنید هم وجود دارد. به هر حال بودن در دو جامعه، دو فرهنگ و تغذیه کردن از هر دو امکانی است که همواره برایش شکر می‌کنم. اینکه بتوانم با هنرمندان و فرهنگ ایرانی و آلمانی در تماس باشم جای شکر دارد. نکات مثبتی که از هر دو یاد گرفته‌ام را به دیگری منتقل کنم. این پل ارتباطی که وجود دارد خیلی به خلق کاراکترها و نمایشنامه هایم که آبشخور آنها دو منبع غنی و بزرگ است کمک کرده‌اند تا انرژی بگیرند و شخصیت‌هایی را خلق کنم که از هر دو فرهنگ ریشه گرفته است. خوانش نمایشنامه خودتان در زمان اجرا و به جای زیرنویس در نمایش «دیالوگ در سرزمین عجایب» چطور اتفاق افتاد و احساس خودتان وقتی در سالن حضور داشتید در این باره چه بود؟ خوانش متن و دوبله همزمان اجرا، تجربه‌ای متفاوت بود. این نمایش یک مونولوگ بود و من فکر کردم که وقتی تماشاگر مجبور می‌شود که یک چشم به نوشته داشته باشد، یا اجرا را از دست می‌دهد و یا اگر نوشته را دنبال نکند، از داستان چیزی را درک نخواهد کرد. حتی این احتمال که اگر صدای دیگری باشد، تماشاگر شور اجرا را از دست خواهد داد را هم در نظر داشتم ولی به آن به عنوان یک تجربه نگاه می‌کنم و خیلی دوست دارم که عکس العمل‌های این تجربه را بشنوم. خودم چون هر دو زبان را می‌شناختم با یک گوش آلمانی را می‌شنیدم و با گوش دیگر فارسی را و احساس می‌کردم که همه چیز را متوجه می‌شوم. اما چون خودم نمایشنامه را نوشته و کارگردانی کرده ام، باید دیگران بگویند که آیا این فرم جواب می‌دهد یا نه. با توجه به اینکه طی سال‌های اخیر ورک‌شاپ‌های مختلفی در استان‌های کشور داشته اید، شرایط هنرمندان استان‌ها را به لحاظ هنری چطور ارزیابی می‌کنید؟ از نظر هنری، شهرستان‌ها مثل تهران و حتی آلمان است و خیلی تفاوت ندارد. تفاوت عجیب و غریبی نمی‌بینم. خیلی وقت‌ها از این همه استعدادی که در شهرستان‌ها می‌بینم بهت زده می‌شوم. تفاوت اصلی در امکانات است. از آلمان که وارد ایران می‌شوید مثل این است که از سیاره‌ای وارد سیاره‌ای دیگر می‌شوید. از نظر امکانات مالی، امکانات فنی، بودجه‌ای که دراختیار هنرمندان است و خیلی چیزهای دیگر. از تهران هم که به شهرستان‌ها می‌روید این اختلافات نوری وجود دارد. من به این نتیجه رسیده‌ام تنها چیزی که می‌تواند جامعه ما را از ریشه تغییر دهد آموزش است. من در این چند سال اخیر تمام انرژی‌ام را روی آموزش و کارگاه‌های آموزشی و اجرای نمایش در دورترین نقاط کشور گذاشته‌ام. اجرا در مناطقی مثل بندر دیر، کرمان، شیراز، رشت، لنگرود و... این چیزیست که از جامعه آلمان و ایران یاد گرفته‌ام و به بچه‌های شهرستان یاد می‌دهم. این ارتباط و آموزش دوطرفه است. من هم از آنها می‌آموزم و ارتباط دیالکتیک خوبی وجود دارد. متأسفم که برنامه‌ریزی طولانی مدت در ایران نشده و نمی‌شود. نمی‌دانم چرا به بخش آموزش؛ که از نظر من بزرگترین و مهمترین مسأله در جامعه ماست، پر و بال نمی‌دهند. آموزش باعث تغییر بنیادی در جامعه می‌شود. چند وقت پیش در شیراز اولین بنیاد آموزش را راه اندازی کردم و امیدوارم این بنیاد بتواند ثبت شود و با کمک مسئولان بتوان آن را در شهر‌های دیگر گسترش داد. جشنواره امسال از نظر شما در چه سطحی قرار داشت؟ برگزاری جشنواره به نظر من خود به خود به خاطر تبادل فرهنگی که بین کشورها و گروه‌ها ایجاد می‌کند، بازاری می‌شود همراه با دیالوگ که مفید خواهد بود. حال چگونگی آن مسأله‌ای دیگر است. من درباره چگونگی برگزاری نمی‌توانم قضاوت کنم چون به دلیل مسائلی که داشتم و درگیر اجرای کارهای خودم بودم نتوانستم کارها و چگونگی برگزاری را ببینم. برای امسال نظر خاصی نمی‌توانم بدهم ولی مسلماً برگزاری جشنواره زحمت بسیاری را برای مسئولان و برگزار کننده داشته است. اگر برنامه‌ریزی‌های طولانی مدت صورت بگیرد می‌تواند بازدهی خیلی خیلی خوبی داشته باشد.

 

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۹۲۰۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اجرای دیالوگ ترانه علیدوستی به زبان کره ای توسط بازیگر زن «نون خ» | آرزوی سلامتی خانم بازیگر برای ترانه علیدوستی + ویدئو

دریافت 13 MB

به گزارش همشهری آنلاین، صهبا شرافتی بازیگر «نون خ» در گفتگوی اخیرش از علاقه اش به زبان کره ای می گوید و به درخواست مجری سکانس مشهوری از ترانه علیدوستی را به زبان کره‌ای، بازسازی می کند.

کد خبر 847494 برچسب‌ها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران چهره‌های مشهور ترانه علیدوستی

دیگر خبرها

  • اجرای دیالوگ ترانه علیدوستی به زبان کره ای توسط بازیگر زن «نون خ» | آرزوی سلامتی خانم بازیگر برای ترانه علیدوستی + ویدئو
  • خوشحالی کین: فعال شدن بند پاداش جذاب
  • بدمستی در برابر مست عشق
  • بدمستی در برابر مست عشق 
  • استقبال موسیالا از پیوستن امباپه به بایرن مونیخ
  • (ویدئو) اجرای دیالوگ ترانه علیدوستی به زبان کره‌ای توسط بازیگر زن «نون خ»
  • (ویدئو) اجرای دیالوگ ترانه علیدوستی به زبان کره‌ای
  • شمسایی: تفاوت کلیدی با ازبکستان داشتیم/ بهترین نمایش را خواهیم داشت
  • برگزاری کشتی فرنگی جام تختی بدون مدعیان
  • تصاویر نادر رنگی از اوج قدرت آلمان نازی / ماشین‌های خودران در نیم قرن پیش / زنجیره اتفاقات پس از ترور رفیق حریری / تماشای زیبایی‌های جهان از آسمان با کیفیت 4K