Web Analytics Made Easy - Statcounter

کارگر گقت: در پهلوی دوم یک اختناق به وجود آمد و شاعر دیگر نمی‌توانست به راحتی حرف بزند. ساواک همه شاعران را زیر نظر داشت. استاد سید رضا موید مشهد، غفورزاده شفق، استاد سازگار وقتی می‌خواستند شعر بگویند با وجود اینکه می‌دانستند چه تبعاتی دارد، اما حرف‌های خود را بیان می‌کردند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از فرهنگ سدید، هنر ایرانی در عرصه‌های مختلف زبان زد خاص و عام است و باید اینگونه گفت که بخشی از هنر جهانی بر گرفته از هنر ناب ایرانی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شعر یکی از این حوزه هاست که از دیرباز تا کنون به قوت خود جلو آمده و پیشرفت‌های زیادی کرده است به طوری که روح مردم ما با این حوزه عجین شده است. هرچند که این حوزه گاهی اوقات دچار فراز و فرود‌هایی شده است، اما به طور کلی موفق عمل کرده است.

موضوعی که در شعر ایرانی از دیرباز به عنوان خاص فرهنگ ایرانی مطرح می‌شود، شعر آیینی است. حماسه، ایثار، رشادت و دلاور‌های قهرمانان ایران همواره در قالب شعر آیینی مطرح شده و علیرغم میل باطنی برخی از پادشاهان این حوزه شعر رشد کرد و هیچگاه متوقف نشد تا اینکه با انقلاب اسلامی همراه شد. در این باره با شاعر آیینی کشورمان مصطفی کارگر گفت‌وگو کرده ایم که در ادامه می‌آید.   برای شروع اگر بخواهیم نگاهی به وضعیت شعر پس از انقلاب داشته باشیم و اینکه هنر در این چهار دهه را مقایسه کنیم، چه طور توصیف می‌کنید شعر پس از انقلاب را؟
انقلاب به تمام معنا در حوزه هنر و ادبیات انقلاب کرد. زمانی که هنر قبل از انقلاب را با امروز مقایسه می‌کنیم متوجه می‌شویم که غیر قابل مقایسه است یعنی اینکه مولفه ها، عقاید و دغدغه‌ها متحول شد و می‌بینیم که در چهل سالگی انقلاب باز هم کلمه انقلاب در حوزه هنر و ادبیات کارکرد خود را حفظ کرده است.
امروز شعر آیینی در کشور وزنه شده و زمانی که به شعر انقلاب نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که شعر آیینی قبل از انقلاب یا بسیار ناچیز بوده یا به صورت محدود گفته می‌شده، اما اکنون دغدغه‌های فرهنگی و انقلابی را شعر انقلاب یدک می‌کشد. شعر انقلاب و شعر آیینی انقلاب اسلامی امروز به مرحله‌ای رسیده است که با توجه به رویداد‌های روز شعر آن را می‌سرایند و می‌توان گفت که ابزار شعر، سریع‌ترین رسانه است. 
عده‌ای اصرار دارند که از کنار شعر آیینی عبور کنند اماخود می‌دانند که نمی‌توانند.
چه کسانی هستند؟
افرادی که دیدگاه آن‌ها خیلی همسو با انقلاب اسلامی نیست.
جریان داخلی است؟
بله، تکلیف ما با کشور‌های خارجی مشخص است و در دشمنی آن‌ها شکی نیست. برخی از داخلی‌ها هستند که دوست ندارند شعر آیینی مطرح شود، اما شعر آیینی با سرعت بسیار مناسب و خوبی در حال پیشروی است و آینده شعری نیز با همین موضوع رقم خواهد خورد.
برخی از افراد معتقدند که شعر در برخی از دوره‌ها و یا حتی برخی از شاعران سفارشی شده است. آیا شعر آیینی هم سفارشی شد؟
سفارش از دو جنبه است یکی این جنبه که از بیرون به شاعر گفته می‌شود تا در مورد موضوعی شعر بگوید، اما جنبه دیگر این است که خود شاعر به خود سفارش می‌دهد. زمانی که دغدغه انقلاب را داشته باشد به خود سفارش می‌دهد تا در خصوص موضوعات شعر بسراید. 
به طور کلی می‌توان گفت که همه شعر‌ها سفارشی است؛ لذا هنر سفارشی است یا از درون است یا از بیرون.

روند شعر آیینی در طول تاریخ به چه صورت بوده است؟
در قرن‌های نخستین شعر فارسی، یعنی در حدود قرن چهارم و پنجم شاعرانی مانند ابوالحسن کسایی مروزی وجود داشته که برای ائمه شعر گفته اند. برخی از سخنان فردوسی نیز آیینی است، زیرا هم به آیین ملی ما و هم آیین دینی باز می‌گردد.
در زمان‌های حافظ و سعدی که مغول‌ها حمله کردند و ما دفاع کردیم در زمره شعر آیینی قرار می‌گیرد. دغدغه‌های عرفانی نیز در آن زمان وارد شعر شد که این هم آیینی است. مبارزه حافظ با درویی‌های زمان خود و نفاق‌ها و فضای صفویان که مستقیم‌تر اجازه داده می‌شود شعر مذهبی اختصاصا برای شیعه گفته شود. فضا مقداری باز‌تر شد که گل کار را می‌توان شعر محتشم دانست و جالب است که شاید محتشم خیلی هم شعر مذهبی نداشته باشد و در دیوان آن مدح شاهان نیز دیده می‌شود، اما زمانی که سفارش شعر ۱۲ بند و یا ترکیب بند مشهور را گرفت، نوشت و گل کرد و اکنون نیز بسیار دشوار است که شاعر شعری بگوید که به پای شعر محتشم برسد.
این فضا ادامه پیدا کرد و در دوران مشروطه شعر اجتماعی‌تر شد و دغدغه‌های سیاسی، دینی، فرهنگی و اجتماعی مردم در قالب شعر آیینی را شاهد هستیم.
در دوران پهلوی؟
در دوران دو پهلوی؛ زمان پهلوی اول وضع به سمتی رفت که خیلی به شاعران کاری نداشتند و به آن‌ها اهمیت نمی‌دادند. در واقع یک رها شدگی در عرصه شعر به وجود آمد که به موجب آن شاعران به سمت کار‌های عمیق پژوهشی رفتند. شاهد هستیم که در این دوران دهخدا و ملک الشعرای بهار و فروغی و... آثار خود را در حوزه پژوهشی ارائه کردند. اما در پهلوی دوم یک اختناق به وجود آمد و شاعر دیگر نمی‌توانست به راحتی حرف بزند. ساواک همه شاعران را زیر نظر داشت. استاد سید رضا موید مشهد، غفورزاده شفق، استاد سازگار وقتی می‌خواستند شعر بگویند با وجود اینکه می‌دانستند چه تبعاتی دارد، اما حرف‌های خود را بیان می‌کردند.
این اختناق به وجود امده بود که شاعر حرف نزند و هنرمند اثر هنری تولید نکند در چه راهی؟ در راهی که برای دفاع از عقیده دینی خود به آن نگاه می‌کند و در نهایت این اعتقادات به انقلاب رسید. تصور اینکه سال ۵۷ این تلاش‌ها به نتیجه برسد برای آن‌ها خیلی قابل باور نبود. اوایل سال ۵۷ یکی از زندانی‌های ساواک می‌گفت شرایط فرق کرده بود و حرکت همگانی به سمت انقلاب آغاز شده بود. در این فضای ایجاد شده برخی از شعر‌های آیینی به شکل شعار در آمد و برخی از شعر‌ها در پوستر و روی دیوار نوشته شد.
شعر با انقلاب همراه شد؛ در این چهاردهه پیشرفت‌ها به چه صورت بود؟
انقلاب ما با شور شروع شد و شور یک حالت هیجانی است که به جزئیات دقت نمی‌کند. ممکن است در ابتدا ما خیلی به جزئیات دقت نکرده باشیم و این در حالت کل است. با شور شروع شد و بلافاصله به جنگ رسید که یک شور عجیب‌تر به ان اضاف شد، اما یک دهه پس از جنگ شور تکامل یافت و نگاه‌ها به شعر عمیق‌تر شد. به طور نمونه قیصر امین پور می‌گوید «مبادا روی لاله پا گذارید، امام خویش را تنها گذارید» این شعری است که هم شعار خوبی دارد هم جلوه دارد، اما بعدتر همین شاعر شعر‌هایی می‌گوید که در دفاع از انقلاب بسیار هنری‌تر و دقیق‌تر است و شاعر دیگری نیز مانند سید حسن حسینی، سلمان، اسرافیلی، خانم صفار زاده، قزوه و... نیز هستند که این حوزه را همراهی کردند.
در دهه‌های اخیر تولید‌ها کمتر شد، اما عمق یافت و شعر‌ها عمیق‌تر شدند. الان نیز که فضای مجازی گسترش یافت، شاعران بیشتری شناخته شدند و تولیدات بیشتر شد و بهتر ارائه شد. 
اکنون شاهد هستیم که اگر رویدادی در کشور رخ دهد مانند آتش سوزی پلاسکو می‌بینیم که شعر‌های بسیار در این باره سروده شده است. تنها دو ماه پس از شهادت شهید محسن حججی مجموعه شعری از شاعران مختلف در حدود ۳۰۰ صفحه که برای این مدافع حرم سروده شده بود، منتشر شد.
کادر سازی و عدم تربیت نخبه یک مشکل است که در اغلب حوزه‌های کشور وجود دارد و این مهم در حوزه سینما مشهود است. به نظر شما این کادرسازی در حوزه شعر انجام شده؟
شعر درونی است و از این رو معتقدم که کادر سازی آن نیز درونی است. به طور کلی می‌توانم بگویم که کادر سازی انجام شده است. در گذشته بسیاری از شاعران معمولا درکلان شهر‌ها متمرکز بوده اند، اما اکنون این تمرکز به همه جای کشور پخش شده و در همه شهر‌های کشور انجمن‌های شعر برقرار است و کار‌های بسیار خوبی از دل شاعران شهر‌های کوچک بیرون می‌آید به طور کلی می‌توان گفت که نیرو‌های آماده وجود دارد، اما زنجیره به هم متصل نشده است.
چرا رنجیره متصل نشده؟
شاید عده‌ای نمی‌خواند.
چه کسانی حامی هستن و چه کسانی سد راه؟
ابتدا باید گفت که بزرگترین حامی شاعران مقام معظم رهبری است. کسانی در برابر مقام معظم رهبری شعر خوانده اند که مورد تعجب شاعران جمع بوده اند و یا شعر‌هایی خوانده شده که دیگران از آن امتنا می‌کردند. از این رو حساب رهبری جداست و دیدگاه ایشان به گونه‌ای است که معتقدم مانند رهبری خیلی کم داریم و حتی نداریم. ایشان در حوزه‌هایی که صحبتی کنند گویا حوزه تخصصی ایشان است و این نشان می‌دهد ایشان جامع هستند. نکته‌های ایشان بسیار عمیق است و زمانی که نکته‌ای می‌گویند یک جریان راه می‌افتد.
معتقد هستم یک عده افراد شخصی که منتسب به تفکر‌های خاص هستند. افرادی که می‌ترسند جریان شعر انقلاب روز به روز قوتی‌تر شود. این گروه چندان همراه نیستند.   تا چه حدی موفق بوده ایم که شعر را بین المللی عرضه کنیم؟
بین المللی شدن شعر ابزاری می‌خواهد که ابتدای ان ترجمه است. شعر آیینی برای این است که حال همه خوب باشد. افراد بیایند و در فضای ارزش‌ها نفس بکشند. ادبیات آمریکا مرکزی که منتشر شده، دقیقا از فضای بومی منطقه است و اتفاقا، چون به بومیت خود پرداخته همه آن را می‌پسندند. حال عده‌ای می‌گویند که جهانی بگوییم و شخصیت‌ها و آداب بومی خود را رها کنیم. 
دیدگاه ما باید جهانی شود و چند سالی است که حرکت‌هایی آغاز شده است و شعر آیینی تا حدودی معرفی شده است.‌
می‌بینیم که اغلب کتاب‌های ترجمه شده وارداتی با موضوع جنگ هستند. ما نمی‌توانیم در این حوزه فعال شویم؟
جنگ موضوعی است که بسیار جریان سازی می‌کند و عمده کتاب‌های آن‌ها تم جنگ دارد و ما شاهدیم که بسیاری از شخصیت‌های خودشان را از این طریق معرفی کرده اند در حالی که جنگ برای آن‌ها منفعت است، اما برای ما حماسه دارد، عشق، معنویت و ایثار دارد. جنگ ما منیت ندارد و افراد در جنگ حل می‌شوند نه جنگ در افراد.
کتاب وقتی مهتاب گم شد تالیف حمید حسام شرح زندگی سردار شهید علی خوش‌لفظ زمانی که منتشر شد یک شاعری گفت که من درباره آن ۱۷ غزل گفتم و این نشان می‌دهد که در این حوزه هنوز هم به میزان بالایی جای کار است.
خیلی از شاعران امروز اصلا جنگ را درک نکرده اند و تنها اطلاعات خود را از طریق این کتاب و نوشته‌ها به دست آورده اند. از این رو بخش کوچکی از جنگ را شنیده‌ایم.
آینده پیش‌رو چگونه است؟
آینده بسیار روشن است. در این چهل سال ما یک سری تجربه‌ها داشتیم که در بین این تجربه‌ها یک سری قله‌ها به وجود آمدو این قله‌ها در ادامه تعداد آن بیشتر شد. امروز می‌توانیم بگوییم علیرغم اینکه ما در ارتفاع ایستاده ایم به علت تعدد قله‌های موفقیت و پیشرفت یک دست شده است. هنر انقلاب توانسته در حوزه‌های مختلف رشد کند و شعر نیز یکی از آنهاست.
مقداری لازم است که منسجم‌تر به شعر نگاه کنیم که بخشی از آن شعر ایینی است. هرکس در چارچوب اندیشه و ارزش‌های خود شعر می‌گوید که به نوعی شعر آیینی محسوب می‌شود.
لازم است تا شعر حمایت شود و خودی و غیرخودی نشود. افرادی هستند که به نظر می‌رسد به لحاظ اعتقادی در این حوزه نباشند لذا مقداری جهت دادن لازم است. وقتی که به کسی گفته می‌شود در جبهه انقلاب هم کار کن، فکر می‌کنند می‌خواهند آن‌ها را محدود کنند در صورتی که قصد بر باز کردن در جدید و جبهه تازه‌ای بر روی آن‌هاست.

از شما تشکر می‌کنیم که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
بنده هم به نوبه خود از مجموعه رسانه‌ای شما تشکر می‌کنم.

 

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۹۴۴۵۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مادر شاه چگونه رحیم علی خرم را به ثروت افسانه‌ای رساند؟

همشهری آنلاین: رحیم‌علی خرم مقاطعه‌کار معروف زمان پهلوی و صاحب کاباره جزیره (پارک ارم کنونی) در آن زمان، روزگاری یک کارگر ساده آسفالت‌کار بوده که بواسطه آشنایی اتفاقی با مادر شاه به یک سرمایه‌دار بزرگ تبدیل شد. رحیم‌علی فرزند بیک‌علی حدود سال 1300 در روستای کوهپایه زبیر از توابع ساوه متولد شد. او در جوانی با هدف یافتن شغل و کسب درآمد راهی تهران شد و به لطف جثه‌ای قوی و نیرومند در یک پروژه آسفالت‌کاری در پایتخت به عنوان کارگر ساده مشغول به کار شد. از قضا این گروه آسفالت‌کار یکی از روزها برای ترمیم معابر کاخ سلطنتی به سعدآباد رفتند و همان جا نقطه آغاز ارتباط خرم با دربار پهلوی بود چرا که مادر شاه در محوطه کاخ وی را دید و همان روز او را به حضور خود فراخواند. گفته می‌شود علت راهیابی خرم به دربار، روابط غیر عادی او با ملکه مادر بوده است. به این ترتیب آشنایی رحیم‌علی خرم با مادر شاه نقطه آغاز ترقی او بود و از این زمان، این شخص به حکم ارتباط و وابستگی به مادر شاه، وارد چرخه فاسد حاکمیت پهلوی شد و به سرعت با برادران شاه وارد روابط اقتصادی شد. او با محمودرضا پهلوی و حمیدرضا پهلوی رابطه نزدیکی داشت و حتی قرار بود پسر خرم با دختر حمیدرضا ازدواج کند. داستان آشنایی رحیم علی خرم با مادر شاه در کتاب «من و فرح پهلوی»، نوشته اسکندر دلدم با جزئیات بیشتری آمده است. نویسنده این کتاب، اسکندر دلدم از افراد مورد وثوق دربار پهلوی و از نزدیکان دولتمردان این رژیم بوده است. او به دلیل شغل خبرنگاری‌اش، ارتباطات وسیعی با دربار و مقام‌های تراز اول کشور داشته است. دلدم در خاطراتش در کتاب«من و فرح پهلوی» آورده است: مادر شاه، اکثر شب‌ها در کاخ اختصاصی خود مجلس بزم به راه می‌انداخت و با آن سن زیاد به سه چیز علاقه داشت. یکی مصاحبت با مردان قوی هیکل و عظیم‌الجثه که آخرین آن، رحیم‌علی خرم، مقاطعه کار معروف و صاحب کاباره جزیره (پارک ارم کنونی) بود. دوم به «سگ» علاقه مفرطی داشت و همیشه در اطراف او، حتی روی پاها و در بغلش چندین سگ از نژادهای مختلف دیده می‌شد. سومین سرگرمی مادر شاه، برپایی مجالس طرب بود. پای ثابت مجالس بزم و طرب ملکه مادر، خواننده کهن سال و قدیمی «ملوک ضرابی» بود که چندین مدال درجه اول همایون (مدالی که معمولا به فرماندهان عالی رتبه ارتش و رجال درجه اول سیاسی داده می شد) از شاه و مادرش گرفته بود! مادر شاه یک شوهر رسمی به نام آقای ملک پور داشت. من ملک پور را از نزدیک می‌شناختم. ملک پور علاوه بر کارها و مشاغلی که داشت، در کار خرید و فروش اتومبیل دست دوم نیز فعالیت می کرد و پاتوق او، نمایشگاه مرحوم شعبان رحیمی پور در ضلع جنوبی میدان فردوسی بود. بسیاری از رجال و امرای ارتش چون سپهبد کمال و سپهبد وشمگیر هم بعداز ظهرها در این نمایشگاه فعالیت اقتصادی داشتند. ماجرای آشنایی ملکه مادر با رحیم‌علی خرم نیز بسیار خواندنی و جالب است. رحیم‌علی خرم،کارگر ساده (آسفالت کار) بود و هیکل درشت و نخراشیده‌ای داشت. یک روز که خیابان‌های کاخ سعدآباد را تجدید آسفالت می‌کردند، رحیم‌علی خرم پس از کار زیاد و بعد از صرف ناهار مشغول چرت زدن و استراحت زیر یکی از درخت‌های محوطه کاخ سعدآباد بوده که از قضای روزگار، شاهین بخت و اقبال در اطراف هیکل نتراشیده و نخراشیده او به پرواز در می‌آید و مادر شاه که همراه با ندیمه‌اش از آن محل عبور می‌کرده و چشمش به هیکل غیرعادی کارگری که در آن آفتاب نیمروز به حالت طاق باز(!) خوابیده و دستمالش را هم روی صورتش کشیده بود، می‌افتد و بلافاصله می‌گوید این مرتیکه پدرسوخته را به کاخ اختصاصی بیاورید تا ببینم به چه جرئتی به این وضع فجیع(!) در ملأ مادرشاه خوابیده است! فورا رحیم‌علی را بلند می‌کنند و به حضور والده مکرمه شاهنشاه می‌برند و از همین لحظه، زندگی رحیم‌علی دگرگون و کارگر آسفالت کار مبدل به بزرگ‌ترین مقاطعه‌کار آسفالت کار دستگاه‌ها و ادارات دولتی می‌شود. خرم پس از این دیدار، مورد توجه مادر شاه قرار گرفته و به زودی صاحب مکنت و ثروت فوق‌العاده‌ای می‌شود. رحیم‌علی خرم بعدها، محل کارگاه آسفالت‌پزی خود در جاده کرج را تبدیل به کاباره جزیره کرد و زمین‌های اطراف آن را صاحب شد و پارک خرم (پارک ارم فعلی) را تاسیس کرد. خرم به وسیله ایادی خود در این پارک، زنان و دختران جوان و حتی زنان شوهرداری را که همراه با شوهر و فرزندان خود به این محل آمده بودند، می‌ربود و در محل مخصوصی که در پارک برای خود ساخته بود، مورد تجاوز قرار می‌داد.

رحیم‌علی خرم که در آغاز به عنوان مقاطعه‌کار آسفالت به ثروت‌اندوزی می‌پرداخت، کمی بعد با رانت‌خواری توانست اغلب قراردادهای پیمانکاری را به نام خود منعقد کند. حسین فردوست رئیس دفتر اطلاعات شاهنشاهی و دوست نزدیک شاه در این باره در کتاب«ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» می‌نویسد: «یک نمونه کوچک در مقایسه با سایر فعالیت‌ها در سطح کشور عبارت بود از آسفالت خیابان‌های تهران. شهرداری چندین سال متوالی با یک مقاطعه‌کار [که نام او رحیم‌علی خرم بود] قرارداد بست که در طول یک سال در قبال فلان ‌مقدار وجه (رقم به درستی خاطرم نیست ولی آن‌قدر بود که مقاطعه‌کار توانست برای هر سال 200 میلیون تومان به مقامات شهرداری رشوه دهد) مسئولیت آسفالت خیابان‌های تهران را عهده‌دار گردد. مقاطعه‌کار فوق، خیابان‌ها را لکه‌گیری می‌کرد و در برخی خیابان‌ها یک ورقه نازک چند سانتی آسفالت می‌ریخت. در فصل زمستان به علت یخبندان، این آسفالت‌ها درمی‌آمد و چاله‌هایی در خیابان‌ها ایجاد می‌کرد که رانندگی در خیابان‌های تهران مسئله شده بود و زیان‌های فراوانی به خودروها و به خصوص فنرهای خودرو وارد می‌کرد. این کار چند سال متوالی ادامه یافت و وضع را به محمدرضا گزارش دادم. محمودرضا برادر محمدرضا با این مقاطعه‌کار به طور صوری شریک بود و درصدی دریافت می‌داشت. نتیجه گزارش من فقط این شد که سال بعد با آن مقاطعه‌کار قراردادی بسته نشد ولی نه به سوءاستفاده در شهرداری کاری داشتند و نه به مقاطعه‌کار ایرادی وارد شد.»

رحیم‌علی خرم با اشرف پهلوی هم رابطه خوبی داشت. ابوالحسن عمیدی نوری، روزنامه‌نگار و نویسنده، نماینده مجلس شورای ملی و از کارگزاران رژیم پهلوی، در کتاب«یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار» در این‌باره می‌نویسد: «یک روز که والاحضرت اشرف می‌خواست به اروپا برود خرم بیش از یکصد هزار دلار... از تمام صرافی‌های تهران خرید و جمع کرد یعنی هشت میلیون ریال آن روز خرج کرد. آن اسکناس‌ها را در بسته مخصوصی پیچید و به فرودگاه رفت و دست والاحضرت را ماچ کرد و آن بسته را تقدیم نمود.» در سال 1341 و در دوران نخست‌وزیری علی امینی، خرم به اتهام یک کلاهبرداری کلان به مبلغ 23 میلیون تومان تحت تعقیب قرار گرفت و مدتی بازداشت شد. جالب این که در زندان نیز فسادهای خرم ادامه داشت. عمیدی نوری در کتاب«یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار» به این نکته هم اشاره می‌کند و می‌نویسد: «در مدتی که خرم در زندان بود شب‌ها به خارج از توقیفگاه خود می‌رفت و مشغول کسب بود. روزها هم توقیفگاه او در حقیقت محل کار او شده بود. خدا می‌داند در همان محل توقیفگاه او متجاوز از 40 میلیون تومان قرارداد مقاطعه‌کاری آسفالت با او بسته شد.» اما سرانجام با وساطت دربار و به ویژه ملکه مادر و برادران شاه از این اتهام فارغ شد. عمیدی نوری درباره حمایت‌های خاندان سلطنتی از خرم هم می‌نویسد: «وقتی پرونده آسفالت تهران در دیوان کیفر به شدت تحت رسیدگی بود، بازپرس دستور توقیف خرم و دفاتر او را داده بود، اما دربار برای فرار او دست و پا می‌زد زیرا بعضی از شاهپورها و اشرف در کارهای او شرکت داشتند.» به این ترتیب رحیم‌علی خرم با اتکا به پشتوانه‌ای قوی همچنان می‌تازید. او در طول حکومت پهلوی با حمایت‌های آشکار و پنهان خاندان پهلوی به ثروت افسانه‌ای دست یافته بود که او را در دریف افراد با نفوذ در بسیاری از معادلات اقتصادی کشور قرار می‌داد و خرم از حیف و میل و پایمال کردن بیت المال ابایی نداشت. سرانجام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شعبه سوم دادگاه انقلاب رحیم‌علی خرم را نمونه بارز مفسد فی الارض شناخت و به حکم این دادگاه خرم در سحرگاه 19 اردیبهشت 1358 به جوخه اعدام سپرده شد.

کد خبر 848155 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها تاریخ - اسناد پهلوی خبر ویژه کتاب - تاریخ تاریخ انقلاب اسلامی ایران تاریخ عمومی ایران فساد

دیگر خبرها

  • گفتمان انقلاب و ولایت در سراسر جهان تاثیرات گسترده داشته است
  • مادر شاه چگونه رحیم علی خرم را به ثروت افسانه‌ای رساند؟
  • هم‌خوانی معلمان در دیدار امروز با رهبر انقلاب + فیلم و متن
  • هم‌خوانی معلمان در دیدار امروز با رهبر انقلاب + فیلم
  • انتقادات پهلوی به قاجاریان به‌خاطر امتیازدادن به بیگانگان!
  • همایش اعطای جوایز شصت و دومین دوره جایزه البرز برگزار می شود
  • حرکت علمی باید همراه با روح تمدنی انقلاب اسلامی باشد
  • نگاه اسلام به جامعه کارگری همراه با رأفت و احترام است
  • نگاه دیدن اسلام به جامعه کارگری، نگاه رأفت همراه با احترام است
  • پس لرزه اظهارات جنجالی مهدی نصیری درباره رضا پهلوی و مصطفی تاجزاده