قزوین، میزبان میهمانی از مکتب سرخ شهادت میشود
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۹۸۸۳۴۷
به گزارش ایکنا از قزوین، امروز شهر و استان ما مهمان دارد، آن هم چه مهمانی، سردار جانباز فرمانده شهید «حمید محمدرضایی» امروز و فردا بر روی دستان مردم شهیدپرور استان از قزوین تا آسمان تشییع میشود. این یادداشت و دلنوشته تقدیم به این شهید سرافراز و خانواده صبور و زینبی آن شهید؛
رفتند ولی از صَفشان جا ماندیم
مجنون و خُمار وصلِ لیلا ماندیم
ما از شهـدا قصّه شنیدیم ولی
در پیچوخم قصه دنیا ماندیم
شهید مدافع حرم، پاسدار جانباز «حمید محمدرضایی»، در دوران دفاع مقدس عملیاتهای والفجر 10 و آزادسازی حلبچه و بیتالمقدس 6 شرکت کرده بود و اتفاقاً از این عملیات آخر یادگاری هم داشت!
کسی فکرش را نمیکرد که پیکر مطهر برادر شهیدش «علی» بعد از ۳۱ سال انتظار پیدا شود آن هم در زمانی که برادر کوچکتر حمید آقا در دومین عزیمت عاشقانه به حریم حضرت امالمصایب مفقود شده و وجود ذیجودش برای ما میشود خاطره، حریمی که به او و شخصیتش هویتی جدید بخشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سال 94 بود که در منطقه «سُخنِه» در نزدیکی شهر «تِدمُر» سوریه بین حمید و نیروهای خودی فاصله افتاد و تا نزدیک 4 سال کسی از مسئول عملیات تیپ 82 صاحبالامر (عج) استان قزوین خبری نداشت. چشمها اشکبار و دلها آکنده از اضطراب به امید دیداری دوباره بود و شاید وداعی جانسوز...
شهید حمید، با طراوتی بهاری در بهار 94 از فرات عشق و زمزم ایمان سیراب شد و نقد جان در کف اخلاص گرفته و به بهای جهاد و شهادت به محضر ربوبیت راه یافت.
حاج حمید، با تکبیر ایمان در «محراب تِدمُر» به «نماز عشق» ایستاد و «قنوت قُربَش» به «سلام شهادت» متصّل شد و عباس گونه در آوردگاه حق و باطل و قربانگاه یاران آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) فدای قرآن شد و به خیلِ عاشوراییان پیوست.
آنجا که در مقام لبیک به دعوت حسین زمان، طومار 44 ساله عمر قشنگش را با خون امضا کرد و زرقوبرق دنیا را وانهاد تا بماند برای اهل زمین، چون خود اهل آسمان بود.
اما آمدنش هم حرفها داشت. نتوانست بیش از 46 ماه اشکهای مادر را تاب بیاورد و خداوند هم به برکت قدوم بهانه آفرینش حضرت فاطمه زهرا (س)، در «روز مادر» او را به مادرش برگرداند تا شاید آمدنش دلچسبترین کادوی روز مادر باشد.
شهید مدافع حرم حاج «حمید محمدرضایی»، نوری در دلهای مشتاقان طریق سراسر سعادت حقیقت افکند و نشان داد که در مکتب سرخ شهادت، قلم «سلاح» است و سرمشقها «خط خون» و جبهه «کلاس درس» و حسین بن علی (ع) «آموزگار شهادت»!
اینک ماییم و کوچهباغهایی که به نام شهدای مدافع حرم آذین یافته و عطر بهشت دارد!
اینک ماییم و معبری که تِمثال بی مثال امثال حاج حمیدها بر آن نقش بسته است که به حق، راه شهیدان «رمز بهشتی شدن» ماست!
روحش در جوار حضرت حق و راهش پیش پای ماست، پس بسمالله...
یادداشت مهمان از محمدرضا ذاکر
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا قزوین قرآن شهید مدافع حرم سوریه خط خون جبهه مقاومت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۹۸۸۳۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید حسین اسکندرلو را بیشتر بشناسیم
گردانهای حضرت علیاصغر و المهدی زودتر از دیگر گردهانهای عملکننده درگیر نبرد با دشمن شدند. در همان ساعتهای نخست درگیری تعدادی از تانکهای دشمن منهدم شدند و تلفات زیادی دادند. تا اینکه صبح ۱۲ اردیبهشت سال ۶۵ تقریبا درگیری تن به تن میان رزمندگان ایرانی و عراقی در رملهای فکه آغاز شد.
به گزارش ایسنا، حسین اسکندرلو دوازدهم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۱ در جنوب تهران به دنیا آمد. در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ از اولین کسانی بود که با تصرف پادگان تسلیحاتی خیابان پیروزی تهران، به مردم کمک کرد.
پس از پیروزی انقلاب، مدتی در کمیته انقلاب اسلامی به حراست از آرمانهای مردم پرداخت و پس از آن به عضویت رسمی سپاه در «گردان ۷» پادگان امام حسین (ع) درآمد. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبههها شد و در سمتهایی چون معاونت گردان حنین، عضو شورای فرماندهی سپاه سر پلذهاب، مسئول بسیج سپاه غرب و فرمانده گردانهای سلمان، زهیر و علیاصغر (ع) به دفاع از میهن اسلامی پرداخت که در این مدت چندین بار نیز مجروح و شیمیایی شد و در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۵ درعملیات «سیدالشهدا (ع)» منطقه «فکه» بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردنش در روز تولدش به شهادت رسید.
سردار ابوالفضل مسجدی از همرزمان شهید حاج حسین اسکندرلو و مسئول روایتگری و زیارتگاههای کل سپاه در گفتوگو ایسنا، درباره لحظه شهادت این فرمانده شجاع و عملیات «سیدالهشدا(ع)» میگوید: این عملیات روز ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در پی اجرای استراتژی «دفاع غیرمتحرک» عراق به مرحله اجرا درآمد. عراقیها توانسته بودند در این زمان تا نزدیکیهای «فکه» و «تپه سبز» پیشروی کنند. اگر جلوی عراقیها گرفته نمیشد میتوانستند تا جاده اندیمشک ـ اهواز بیایند. به همین خاطر، حاج علی فضلی که آن زمان فرماندهی گردانهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) را بر عهده داشت، تمامی فرمانده گردانها را در ساختمان نجف اشرف فرا خواند و به آنها یادآور شد که نیروی زمینی سپاه به ما تکلیف کرده است تا عملیاتی برای مقابله با پیروی دشمن انجام بدهیم.
این فرمان باید در کمترین زمان ممکن انجام میشد. از آنجایی که مدتی عملیاتی در منطقه طراحی و اجرا نشده بود تعدادی از نیروها در حال بازگشت به تهران بودند. حاج حسین، خیلی زود کسی را به راهآهن فرستاد تا بچهها باز گردند. طرح و نقشه عملیات در ۴۸ ساعت ریخته شد. در خاطرم هست که ۶ گردان از لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) برای انجام این عملیات آماده شدند. گردان «علیاصغر» به فرماندهی حاج حسین اسکندرلو، گردان «المهدی» به فرماندهی شهید حسنیان، گردان «علیاکبر» به فرماندهی برادر تقیزاده، گردان «زینب» به فرماندهی حاج خادم و گردان «قاسم» به فرماندهی غلامی آماده شدند. نیروهای حسین اسکندرلو در اردوگاه «فرات» در دزفول مستقر بودند.
گردانهای حضرت علیاصغر و المهدی زودتر از دیگر گردهانهای عملکننده درگیر نبرد با دشمن شدند. در همان ساعتهای نخست درگیری تعدادی از تانکهای دشمن منهدم شدند و تلفات زیادی دادند. تا اینکه صبح ۱۲ اردیبهشت سال ۶۵ تقریبا درگیری تن به تن میان رزمندگان ایرانی و عراقی در رملهای فکه آغاز شد. در این درگیریها حدود ۹۷ تن از نیروهای گردان علیاصغر به شهادت رسیدند. با ادامه نبرد، حاج حسین نیز بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردنش در روز تولدش و در گردانی که نامش با نام طفل شش ماهه امام حسین (ع) بود به شهادت رسید.
من یک سرباز به نام «شهید صالحیان» داشتم که حاج حسین بسیار با او احساس دوستی میکرد. به همین خاطر از من خواست تا صالحیان همراهش باشد. پس از شهادت حاج حسین، من از شهید صالحیان شنیدم که حاج حسین اسکندرلو شب پیش از شهادتش گفته است: «امشب شب عاشورا است، حفظ انقلاب و این منطقه خون میخواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ کنیم دشمن تا جاده اندیشمک ـ اهواز پیش خواهد آمد.»
به گزارش ایسنا، در این عملیات همچنین شهیدان «سیدمهدی اعتصامی»، «سیدمجتبی زینال الحسینی»، «اصغر کاظمی»، «علی دهقان سانیچ» و «سعید منتظری» از جمع همسنگران تخریبچی لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) در بازگشایی معبر برای رزمندگان به فیض شهادت نائل آمدند.
انتهای پیام