نگاهی کوتاه بر سرنوشت دشمنان انقلاب اسلامی؛ از جبهه کمونیسم تا کاپیتالیسم + تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۴۶۷۱۶
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» که بعد از ۲۲ بهمن امسال و از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شد، سرآغاز فصل جدیدی در جمهوری اسلامی است، فصلی که از این پس باید با امید و تکیه بر جوانان بر مشکلات گذشته و ناکامیها غلبه کرد و این کار جز با شناخت نقاط ضعف و قوت ۴۰ ساله انقلاب میسر نمیشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه، گزارشی را با موضوع فروپاشی جبهه کمونیسم و مشکلات نظام سرمایهداری میخوانید:
رهبر معظم انقلاب در بندی از بیانیه گام دوم انقلاب با اشاره به سقوط بلوکهای شرق و غرب نوشتهاند "چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونهگون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجلِ محتوم خود نزدیکتر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانه انقلاب و چهل دههی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دستوپنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود. "
منظور از دو کانون دشمنی، کمونیسم و بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و جبهه غرب و سرمایهداری بهرهبری آمریکا و اروپای غربی بود.
با وقوع انقلاب اکتبر روسیه در ۱۹۱۷ بهرهبری بلشویکها و ولادیمیر لنین، اولین حکومت کمونیستی دنیا روی کار آمد و توانست با متحد کردن ملتهای خاک روسیه، اتحاد جماهیر شوروی را برپا کند. این انقلاب سرآغاز قیامهای کمونیستی در سایر کشورهای دنیا بود که در برخی از آنها به پیروزی انجامید. برای مثال، انقلاب چین و کوبا و برخی کشورهای آفریقایی و تحرک گروههای چپگرا در کشورهای اسلامی در همین راستا انجام میشد.
رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا در دیدار با میخائیل گورباچف رهبر شوروی با این حال پس از گذشت ۷۰ سال، کشور شوروی که براساس از بین بردن مالکیت خصوصی و فضای بسته سیاسی شکل گرفته بود دچار مشکلات فراوانی شد. از جمله مشکلات این کشور، به بنبست رسیدن اقتصاد تمام دولتی و بوروکراسی اداری بود که در این کشور حاکم بود. سال ۱۹۹۰ و یکسال پس از فرو ریختن دیوار برلین، اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی در وضعیت اسفناکی به سر میبرد.
همچنین جمهوریهای خاک شوروی یک به یک اعلام استقلال میکردند و برای حفظ هویت خود تلاش میکردند تا مسیر خود را از شوروی جدا کنند. سال ۱۹۸۹، کمونیستها در لهستان قدرت را از دست میدهند و جنبش همبستگی، دولت جدید را تشکیل میدهد. همان سال یکی دیگر از کانونهای کمونیسم در اروپا دچار بحران شد و تظاهرات در پراگ منجر به سقوط رژیم کمونیستی چکسلواکی شد.
میخائیل گورباچف آخرین رئیسجمهور شوروی که نسبتاً جوان بهشمار میآمد و بعد از روی کارآمدن شوروی به دنیا آمده بود، تلاش کرد تا با دادن آزادیهای سیاسی و همچنین اصلاحات اقتصادی تاحدودی بار سنگین مشکلات را از دوش خود بردارد. همچنین مذاکرات وی با رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا، موجب شده بود تا تندروهای حزب کمونیست علیه وی دست به کودتا بزنند. آنها میخواستند اصلاحات را متوقف و از فروپاشی اتحاد شوروی جلوگیری کنند. با اینحال کودتا با مقاومت مردمی و سرسختی "بوریس یلتسین" روبهرو میشود.
گورباچف که در منزلش در کریمه تحت کنترل نظامیان قرار گرفته بود بیرون میآید و چندماه دیگر همچنان رئیسجمهور باقی میماند، اما مسیری که وی و پیشینیانش رفته بودند به سراشیبی سقوط منتهی شد. دسامبر ۱۹۹۱، بوریس یلتسین در شهر مینسک با همراهی روسای جمهور اوکراین و بلاروس کشورهای مستقل مشترکالمنافع را تشکیل میدهند و پیمان ۱۹۲۲ میلادی را که منجر به تشکیل اتحاد جماهیر شوروی سابق شده بود، ملغی اعلام میکنند.
گورباچف آخرین رئیسجمهور شوروی در دیدار با هیئت اعزامی امام خمینی به شوروی از جمله افرادی که سقوط کمونیسم را پیشبینی کرده بودند، امام خمینی (ره) بود. یازدهم دی ماه ۱۳۶۷، رهبر بزرگترین انقلاب دینی جهان برای «میخائیل گورباچف» نامهای محرمانه نوشت و تاکید کرد که «از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد».
گورباچف از این نامه استقبال و چند هفته بعد با اعزام «شوارد نادزه» وزیر خارجه وقت خود به تهران به نامه امام پاسخ گفت، اما پاسخ او نشان داد که از درک پیام امام عاجز است. هرچند آن زمان بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که فروپاشی شوروی غیرممکن است، اما چهارسال بعد پیشبینی امام محقق شد.
بعد از فروپاشی شوروی و به پایان رسیدن نسخه اقتصاد کمونیستی، نظام سرمایهداری نفس راحتی کشید که دیگر بظاهر رقیبی در جهان ندارد، اما مشکلات اقتصادی که هرچند سال یکبار در این کشورها آغاز میشود نشان میدهد که سرنوشت روشنی در انتظار این کشورها نیست.
برای مثال، با روی کارآمدن ترامپ در آمریکا، فرانسیس فوکویاما که از بزرگترین تئوریسینهای لیبرالیسم در دنیا است و بعد از فروپاشی شوروی، پیروزی نهایی لیبرال دموکراسی را اعلام کرده بود، اخیراً گفته است "جنبشهای هویتگرا نظام لیبرال دموکراسی در جهان را با تهدید مواجه کردهاند. " وی بر سر کارآمدن ترامپ را نیز خطری بزرگ برای آمریکا توصیف کرده بود.
جنبش جلیقهزردها در فرانسه که دامنه آن به بلژیک و هلند هم کشیده شد نیز نشان از بحرانها و شکافهای عمیق در اروپای غربی دارد. نسجه جنگافروزی از طریق مداخله نظامی مستقیم در افغانستان و عراق و یا بحران سوریه نیز تاکنون به شکست مواجه شده و نتوانسته است آمریکا را در برابر رقیب ۴۰ ساله خود یعنی انقلاب اسلامی، پیروز میدان کند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: کارتر گورباچف کمونیسم انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۴۶۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روح جاسوسان شوروی بازگشته؛ افزایش عملیات خرابکارانه روسیه در اروپا
سازمانهای اطلاعاتی اروپا به دولتهای خود هشدار دادهاند که روسیه در حال برنامهریزی اقدامات خشونتآمیز خرابکارانه در سراسر این قاره است.
به گزارش اکوایران، سازمانهای اطلاعاتی اروپا به دولتهای خود هشدار دادهاند که روسیه در حال برنامهریزی اقدامات خشونتآمیز خرابکارانه در سراسر این قاره است.
مقامات اطلاعاتی بر این باورند که روسیه از قبل شروع به آمادهسازی فعالتر بمبارانهای مخفی، حملات آتشسوزی و آسیب به زیرساختها، بهطور مستقیم و از طریق نیروهای نیابتی، بدون نگرانی ظاهری در مورد ایجاد تلفات غیرنظامیان در خاک اروپا کرده است.
بر اساس ارزیابیهای سه کشور اروپایی که با فایننشالتایمز به اشتراک گذاشته شده است، در حالی که عوامل کرملین سابقه طولانی در چنین عملیاتهایی دارند - و در سالهای اخیر به طور پراکنده در اروپا حملاتی را انجام دادهاند - شواهدی از تلاش تهاجمیتر و هماهنگتر آنها در حال افزایش است.
مقامات اطلاعاتی در تلاش برای ارتقای آمادگی به طور فزایندهای در مورد این تهدید صحبت میکنند.
توماس هالدن وانگ، رئیس اطلاعات داخلی آلمان گفت: «ما ارزیابی میکنیم که خطر خرابکاریهای تحت کنترل دولت به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.»
او در یک کنفرانس امنیتی ماه گذشته که به میزبانی آژانسش، اداره فدرال حفاظت از قانون اساسی، برگزار شد، گفت اکنون روسیه در انجام عملیات در خاک اروپا «با پتانسیل بالایی برای آسیب» راحت به نظر میرسد.
هالدن وانگ تنها چند روز پس از دستگیری دو شهروند آلمانی-روسی در بایروث، بایرن، به اتهام برنامه ریزی برای حمله به سایتهای نظامی و لجستیکی در آلمان به نمایندگی از روسیه، صحبت میکرد.
دو مرد در اواخر آوریل در بریتانیا به ایجاد آتش سوزی در یک انبار حاوی محمولههای کمک برای اوکراین متهم شدند. دادستانهای انگلیسی آنها را به همکاری برای دولت روسیه متهم میکنند.
وزیر حمل و نقل چک ماه گذشته به فایننشال تایمز گفت: «روسیه تلاش کرده است تا سیستمهای سیگنال دهی در راه آهن چک را از بین ببرد.»
در استونی، سرویس امنیت داخلی این کشور اعلام کرد حمله به خودروی وزیر کشور در ماه فوریه و حمله به خبرنگاران توسط عوامل اطلاعاتی روسیه انجام شده است. وزارت دفاع فرانسه نیز در سال جاری نسبت به حملات خرابکارانه احتمالی روسیه به اماکن نظامی هشدار داد.
کر گیلز، مشاور ارشد در اندیشکده چتم هاوس گفت: «نتیجهگیری واضح این است که فعالیت روسیه افزایش یافته است.»
او در ادامه افزود: «نمیتوان گفت که آیا این بازتابی از این واقعیت است که روسها منابع بیشتری را به این سمت روانه کردهاند یا این که بیدقتتر عملیات را انجام میدهند و گرفتار میشوند. و یا اینکه آیا ضد اطلاعات غربی به سادگی در شناسایی و متوقف کردن آنها بهتر شده است. هر چه که باشد، چیزهای زیادی در جریان است.»
یکی از مقامات ارشد دولت اروپا گفت که اطلاعاتی از طریق سرویسهای امنیتی ناتو در مورد «شیطنت آشکار و متقاعد کننده روسیه» که هماهنگ و برنامهریزی شده بودند، به اشتراک گذاشته شده است.
او افزود که زمان «افزایش آگاهی و تمرکز» در مورد تهدید خشونت روسیه در خاک اروپا فرا رسیده است.
ناتو روز پنجشنبه با صدور بیانیهای نگرانی عمیق خود را در مورد افزایش «فعالیتهای مخرب روسیه در قلمرو متحدان» اعلام کرد و به آن اشاره کرد که این «یک کارزار در حال تشدید در سراسر منطقه یورو آتلانتیک است.»
نگرانیهای فزاینده از تمایل روسیه به آسیبهای فیزیکی علیه دشمنانش به دنبال موجی از اتهامات علیه روسیه به دلیل انتشار اطلاعات دروغ و کمپینهای هکری رخ میدهد.
روز جمعه، آلمان در بیانیهای با حمایت اتحادیه اروپا و ناتو متعهد شد حمله هکری سال ۲۰۲۳ به حزب سوسیال دموکرات صدراعظم اولاف شولز، برای مسکو عواقبی را به دنبال خواهد داشت.
این در حالی است که رسوایی افشای تلاشهای روسیه برای همدستی با سیاستمداران راست افراطی اروپایی در آستانه انتخابات آینده اروپا هنوز در حال آشکار شدن است.
یکی از مقامات اطلاعاتی گفت که تلاشهای خرابکارانه مسکو نباید متمایز از سایر عملیاتها تلقی شود و گفت که افزایش فعالیتها منعکسکننده هدف روسیه برای اعمال حداکثر فشار در سراسر منطقه است.
او گفت که پوتین در حال حاضر احساس «جسارت» میکند و به دنبال آن است که تا آنجا که میتواند در اروپا، در چندین جبهه، چه از طریق اطلاعات نادرست، خرابکاری یا هک، هدف خود را پیش ببرد.
افزایش تجاوزات اطلاعاتی روسیه همچنین نشان دهنده تمایل جاسوسان این کشور برای تثبیت مجدد خود پس از جدیترین شکست از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است.
در هفتههای پس از تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین، بیش از ۶۰۰ افسر اطلاعاتی روسیه که با پوشش دیپلماتیک در اروپا فعالیت میکردند، اخراج شدند و به شبکه جاسوسی کرملین در سراسر قاره آسیب جدی وارد شد.
در گزارش اخیر، تحلیلگران مؤسسه خدمات متحد سلطنتی بریتانیا تلاشهایی را که روسیه برای بازسازی حضور خود در اروپا انجام داده است، اغلب با استفاده از نیروهای نیابتی، برجسته کردند. این افراد شامل اعضای دیاسپورای روسیه و همچنین گروههای جنایتکار سازمان یافته است که کرملین با آنها روابط دیرینهای دارد.
یک تغییر استراتژیک کلیدی نیز رخ داده است. «کمیتههای نفوذ ویژه» عملیاتهای اطلاعاتی کشور به کشور را برای کرملین هماهنگ میکنند، و تلاشهایی را که قبلاً توسط سرویسهای امنیتی سرسخت این کشور و دیگر بازیگران کرملین انجام میشد، گرد هم میآورند.
با تشدید عملیات روسیه، سرویسهای امنیتی نسبت به تهدیدات در حالت آماده باش قرار گرفتهاند و به دنبال شناسایی اهدافی هستند که ممکن است از دست داده باشند.
به عنوان مثال، در مورد یک انفجار غیرقابل توضیح تا کنون در کارخانه مهمات بیایای سیستم در ولز که گلولههای مورد استفاده اوکراین را تامین میکند، سوالاتی مطرح شده است. در اکتبر ۲۰۱۴ یک انبار تسلیحات چک که در آن اسلحه برای کیف نگهداری میشد، نابود شد. بعدها مشخص شد که ماموران اطلاعاتی ارتش روسیه مواد منفجره را در این مکان کار گذاشتهاند.
آتش سوزی بزرگی در روز جمعه در یک کارخانه در برلین متعلق به شرکت تسلیحاتی دیل که همچنین تامینکننده اوکراین است، رخ داد. بیش از ۱۶۰ آتش نشان متخصص برای مهار آتش فراخوانده شدند و به ساکنان بخش وسیعی از غرب پایتخت گفته شد که پنجرهها را به دلیل بخارهای سمی احتمالی بسته نگه دارند.
به گفته گیلز «مانند همیشه در مورد روسیه عاقلانه است که به دنبال یک توضیح واحد برای اینکه چرا آنها کاری را انجام میدهند نباشیم، همیشه ترکیبی از چیزها در جریان است.»
«این حملات جزئی که تاکنون دیدهایم البته برای ایجاد اختلال هستند، اما میتوانند برای اطلاعات نادرست نیز استفاده شوند. و سپس مسئلهای که وجود دارد این است که روسیه از این حملات میآموزد، اگر بخواهد به اروپا آسیب جدی وارد کند. اینها عملیات تمرینی هستند.»