ماجرای نذر مادر خلیفه عباسی برای امام هادی(ع) / دائرهالمعارف کامل امام شناسی در زیارت جامعه کبیره
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۵۵۲۷۸
زیارت جامعه کبیره یکی از معروفترین احادیث امام هادی علیه السلام است که در حقیقت دائرهالمعارف کامل امام شناسی است و شیعیان را از خطر افراط و تفریط حفظ میکند. ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۶ فرهنگی دین ، قرآن و اندیشه نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، امام علی النقی علیه السلام مانند پدر بزرگوار خود در خردسالی به امامت رسید و وظیفه سنگین ولایت و هدایت مردم را از سن کم بر عهده داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این وجود، امام هادی علیه السلام همچون پدران بزرگوار و دانشمند خود، از هر فرصتی برای هدایت مردم استفاده میکرد و حتی تصمیم گرفت در عمق هیأت حاکمه نفوذ کند و موفق شد که حتی نزدیکان و دوستان خلیفه را با خود همراه کنند. به این ترتیب مادر خلیفه و وزیر او از دوستداران و محبان امام هادی علیه السلام شدند و معلم فرزندانش به عنوان یکی از شیعیان امام هادی علیه السلام در این راه به شهادت رسید.
خبرگزاری تسنیم در گفتگویی که با حجتالاسلام صادق ایرانشاهی، محقق و پژوهشگر دینی انجام داده، به بررسی دوران امامت و ولایت امام علی النقی علیه السلام پرداخته است. آن طور که این کارشناس دینی اظهار میکند، زیارت جامعه کبیره که یکی از پر اعتبارترین و مستندترین احادیث شیعه است، از امام هادی علیه السلام روایت شده که مضامین بلند و مفاهیم بسیار مهم در زمینه امامت و ولایت را طرح میکند.
امامت در خردسالی
نقل شده است که امام هادی علیه السلام در سن هشت سالگی به امامت رسیدند. درست است؟
بله. محرم سال 220 هجری بود که معتصم، خلیفه ظالم عباسی، امام جواد علیه السلام را به بغداد تبعید کرد. آن زمان امام جواد علیه السلام با علم الهی خود آگاه بودند که در این سفر بازگشتی نخواهد بود و به زودی به شهادت میرسند. بر همین اساس بود که فرزند هشت ساله خود، امام علی النقی علیه السلام را به عنوان امام بعدی به مردم مدینه معرفی کردند و حتی به اصحاب و شیعیان هم یادآوری فرمودند که در صورت مواجه شدن با هر مسئله و مشکلی به آن حضرت مراجعه کرده و پاسخ سؤالات خود را از ایشان بگیرند.
زمانی که امام جواد علیه السلام در 29 ذیالقعده سال 220 هجری به شهادت رسیدند، بزرگان شیعه که از قبل امامت امام علی النقی علیه السلام را از امام جواد علیه السلام شنیده بودند و از علم الهی آن حضرت آگاه بودند، امامت ایشان را قبول کردند.
برای مردم عجیب نبود که کودکی هشت ساله امام مردم باشد؟
نه. این اتفاق بارها پیش از این هم روی داده بود. حتی امام جواد علیه السلام هم در خردسالی به مقام امامت رسیده بود و امامت امام هادی در سن هشت سالگی موضوع عجیبی نبود. در عین حال مردم شاهد علم الهی و توان امامت آن حضرت بودند و مقام امامت را در علم، رفتار و گفتار ایشان دیده و درک میکردند.
تبعید به سامرا
اشاره کردید که امام هادی علیه السلام در مدینه حضور داشتند و به مقام امامت رسیدند. چه شد که به سمت سامرا رفتند؟
امام علی النقی علیه السلام در دوران خلافت معتصم و واثق عباسی در مدینه زندگی میکردند و از همان شهر مردم را هدایت و امامت میکردند. اما به مرور آوازه علم الهی و مقام رفیع ایشان به گوش خلفای عباسی رسید و آنها که در تمام دوران حکومت خود، از ائمه اطهار علیهم السلام ترس داشتند، این بار هم نتوانستند فعالیت و حضور امام هادی علیه السلام را در میان مردم تحمل کنند. به همین دلیل وقتی متوکل عباسی به خلافت رسید، از ترس اینکه مبادا شیعیان بر علیه حکومت او شورش کنند، امام هادی علیه السلام را از مدینه به سامرا که مرکز خلافت او بود، تبعید کرد.
درواقع متوکل میخواست امام هادی علیه السلام را از نزدیک تحت کنترل داشته باشد. چون شنیده بود که نسل دوم از این امام بزرگوار، امام موعود خواهد بود که پایههای حکومت ظلم را از بین خواهد برد. در عین حال نامههای زیادی از سمت مأموران حکومت خود از نقاط مختلف دریافت میکرد که به او خبر داده بودند مردم مکه و مدینه به امام هادی علیه السلام گرایش دارند و آن حضرت را مولا و امام خود میدانند.
پس لازم میدانست که امام را از نزدیک کنترل کرده و حتی رفت و آمدهای ایشان را زیر نظر داشته باشد. حتی میخواست بتواند در موقع لزوم به راحتى بر امام فشار وارد کند.
ماجرای نذر مادر متوکل عباسی برای امام هادی علیه السلام
دوران امامت امام هادی علیه السلام در سامرا چگونه بود؟ به هر حال در آن زمان امام علیه السلام تحت کنترل دستگاه حکومت عباسی بودند، آیا فرصت و موقعیتی برای ترویج شیعه و هدایت مردم وجود داشت؟
امام علی النقی علیه السلام در مدتی که در سامرا حضور داشتند، خط مکتبی تشیع را از مسیرها و شیوههای گوناگون تحت نظر داشتند و با وجود اینکه آن حضرت را با زور و اجبار به سامرا آورده بودند، اما ایشان نهایت استفاده از این حضور کردند.
نکته جالب این است که طبق روایتهای معتبر، امام هادی علیه السلام که در سامرا و در نزدیکی مرکز خلافت زندگی میکردند، تصمیم گرفتند در عمق هیأت حاکمه نفوذ کنند و موفق شدند که حتی نزدیکان و دوستان خلیفه را با خود همراه کنند. به عنوان مثال مادر متوکل به امام هادی علیه السلام اعتقاد پیدا کرد و برای بیماری فرزندش نذری جهت امام هادی علیه السلام کرده بود.
در عین حال روایت شده که فتح بن خاقان، وزیر متوکل هم از دوستداران امام هادی علیه السلام بود. چون او شاهد علم الهی و دانش بیپایان و کمالات و سجایای آن حضرت بود. متوکل بارها مجلس بحث و مناظره ترتیب میداد و از علمای شهر دعوت میکرد و به خیال خام خودش میخواست امام هادی علیه السلام را در برابر رسوا کند. به همین دلیل از علما میخواست که پرسشهای سخت از ایشان بپرسند. اما امام هادی علیه السلام که با سرچشمه علم الهی در ارتباط بود، پاسخ پرسشها را به بهترین وجه ممکن عنوان میکردند و بر ایمان شیعیان میافزودند و جهل دشمنان را آشکار میکردند.
رویکرد علما در برابر علم امام هادی علیه السلام چه بود؟
مشخص است که آنها بیشتر از هر گروه دیگری و سایر مردم متوجه برتری علمی و فقهی امام میشدند. اما گاهی مجبور بودند اعتقاد خود را پنهان نگه دارند تا از ظلم و آزار خلیفه در امام بمانند.
به عنوان مثال ابن سکیت که معلم معتز و مؤید، فرزندان متوکل بود، از دوستداران امام هادی علیه السلام بود اما آن را از متوکل پنهان میکرد. متوکل که تا اندازه یا متوجه این اعتقاد ابن سکیت شده بود، یک بار از او سؤال کرد: «آیا پسران من در نظر تو محبوبتر هستند یا پسران علی بن ابیطالب؟» ابن سکیت که از این سؤال بسیار ناراحت و رنجور شده بود، جواب داد: «به خدا قسم که قنبر، غلام علی بن ابیطالب در نظر من از دو پسر تو برتر و عزیزتر است.» وقتی متوکل این جواب را شنید، مطمئن شد که او شیعه است و به ترکان دستور داد که زبانش را از دهانش بیرون بکشند و به این شکل او را به شهادت رساند.
روایت زیارت جامعه کبیره، سند حقانیت شیعه
زیارتهای معتبری به نقل از امام علی النقی علیه السلام نقل شده است که علمای دین و دانشمندان اسلامی در زمینه اهمیت و منزلت آنها تأکید بسیاری کردهاند.
زیارت جامعه کبیره که یکی از پر اعتبارترین و مستندترین احادیث شیعه است، از امام هادی علیه السلام روایت شده که مضامین بلند و مفاهیم بسیار مهم در زمینه امامت و ولایت را طرح میکند. در عین حال روایتها و رسالههای گوناگونی از آن امام بزرگوار و دانشمند نقل شده که آموزههای بلندی را به ما آموزش میدهد.
به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که زیارت جامعه کبیره یکی از معروفترین و شناختهشدهترین حدیثهای امام هادی علیه السلام است که در حقیقت دائرهالمعارف کامل امام شناسی است که باعث میشود شیعیان دچار افراط و تفریط نشوند.
میدانیم که همه ائمه اطهار علیهم السلام از منبع علم الهی و دانش بیپایان بهرهمند بودهاند. اما چرا اینگونه مضامین بلند توسط امام هادی علیه السلام نقل شده، در حالی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر ائمه پیش از ایشان میتوانستند این علوم را مطرح کنند؟
این نکته به ظرفیت عقلی و قدرت درک انسانها برمیگردد. درست است که همه اهل بیت علیهم السلام از منبع علم الهی بهرهمند بودهاند، اما لازم بود که امامان اولی زمینه گستردگی فکر شیعه را فراهم کرده و به مرور آنها را تربیت میکردند تا توان عقلی شیعه به اندازهای برسد که بتواند مفاهیم بلندی که در زیارت جامعه کبیره آمده را درک کند.
درواقع اگر تلاشها و آموزههای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهجالبلاغه و روایتهای آن حضرت نبود، اگر امام حسن مجتبی و امام حسین علیهماالسلام آن گونه فداکاری نمیکردند و با احادیث و کلام گرانبهای خود جان تشنه انسانها را سیراب نمیکردند، اگر آموزههای عرفانی و علمی و فقهی امام زینالعابدین علیهم السلام در قالب دعا و مناجات عنوان نمیشد، اگر امام محمدباقر و امام جعفر صادق علیهماالسلام مکتب علمی و فقهی را راهاندازی نمیکردند و شاگردان بسیار تربیت نمیکردند، اگر امام موسی کاظم، امام علی بن موسیالرضا و امام جواد علیهم السلام با احادیث و کلام اندیشمندانه و عالمانه خود در قالب حدیث و مناظره، آموزههای دینی، عقلی، فلسفی، کلامی و علمی همهجانبه را به شیعیان آموزش نمیدادند، ظرفیت عقلی شیعه توان درک مضامین والای جامعه کبیره را که امام علی النقی علیه السلام آموزش دادهاند، نداشت.
بنابراین آموزههای ائمه اطهار علیهم السلام در یک سیر کلی و تکاملی قابل بررسی است که انسان جویای حقیقت را به سرمنزل مقصود و به سوی حق راهنمایی میکند تا به مرور بتواند غیبت کبری و طولانیمدت امام غایب علیه السلام را درک کرده و با گذشت بیش از هزار سال از غیبت آن حضرت، همچنان در انتظار ظهور حضرت بقیهالله الاعظم علیه السلام بماند.
ترسیم نقطه اتصال بودن امام در میان آسمان و زمین
دلیل اهمیت و منزلت ویژه زیارت جامعه کبیره در میان ادعیه و زیارتهای موجود چیست؟ درواقع میخواهیم بدانیم چه مفاهیم ویژهای در این زیارت عنوان شده است که موجب استحکام شیعه و در امان ماندن از خطر افراط و تفریط در دین میشود؟
امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره از یک سو به جایگاه خداوند متعال در نگاه ائمه اطهار علیهم السلام اشاره میکند، از سوی دیگر رابطه آن بزرگان با حضرت حق را تبیین میکند و در عین حال شیوه مطلوب و مورد پسند شیعیان با امام را عنوان میکند. در این میان به بیشتر از دویست مورد از فضیلتهای ائمه اطهار علیهم السلام اشاره میکند تا مخاطب متوجه شأن و منزلت آن بزرگان باشد و همچنین عملکرد امام در میان مردم را تبیین میفرماید تا مردم ایشان را به درستی بشناسند. به این ترتیب است که انسان متوجه جایگاه امام در دین خدا و زندگی انسانی میشود و این مفاهیم را به طور جامع از این زیارت ارزشمند دریافت میکند.
گفتگو از: مریم مرتضوی
انتهای پیام/
R1522/P/S4,37/CT2 واژه های کاربردی مرتبط امام هادی (ع)منبع: تسنیم
کلیدواژه: امام هادی ع امام هادی ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۵۵۲۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکههای اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهمترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شدهاند. علیرغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکهها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.
شبکههای اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعهشناسیاند. این شبکها اثرات روانی بسیاری بر کاربران میگذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکههای اجتماعی داخلی که برخی مدعیاند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعهی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده میکنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان میدهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنشها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟
در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.
در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاحطلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاحطلبان حضور پررنگتری داشتند.
در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنشها به آن، میتوان آن را یکی از مهمترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروهها و جریانات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروهها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان میدهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیفهای مختلف منتشر شده بود.
طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکههای اجتماعی چگونه بود؟
نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنشهای عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیفهای سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روزهایی که پیشبینی میشد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.
نکته خیلی جالب در بررسی دادهها، حضور کاربران روزمرهنویس در واکنش به فعالیت دوباره گشتهای ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود میکنند و عمدتا به مسائل خودشان میپردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییتهای زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیتها نسبت به حجاب و سیاسیتر شدن کاربران روزمرهنویس به دنبال این مسأله هستیم.
آیا میتوان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیینکننده میگذارد؟
توییتر و بهطور کلی شبکههای اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشتهاند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.
یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکههای اجتماعی میتوانند باعث قطببندی در جامعه شوند. قطببندیها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید میشود. محیط توییتر و سایر شبکههای اجتماعی امکاناتی را فراهم میکنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آنها اختلاف دارند دنبال نمیکنند و در مواردی مسدود (بلاک) میکنند. این رفتارها در شبکههای اجتماعی باعث تشدید قطببندیها در جامعه میشود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطببندیها را به فضای واقعی نیز میرسانند. در نتیجه ما شاهد شکلگیری چرخه قطببندی هستیم؛ به این شکل که قطببندی موجود در جامعه وارد شبکههای اجتماعی شده و آنجا تشدید میشود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطببندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل میکنند و در ننتیجه قطببندی به شکل تشدید شدهتر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطببندیهای سیاسی هستیم.
نظریه «اتاق پژواک» در شبکههای اجتماعی چگونه تعریف میشود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثرگذار است؟
افراد عموماً ترجیح میدهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخشهای شبکه (همان کاربران همفکر) میشنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک میگویند. این فضا باعث میشود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق میدانند. تمام اینها باعث میشود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیدههایشان محکمتر شود. وقتی چنین اتفاقی میافتد، شاهد تشدید قطببندیها هستیم. در محیطهای قطبی گرایش به دیدگاههای رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکالتری دارند.
این پدیده تا چه حد در شبکههای اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده میشود؟
ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکههای اجتماعی مختلف و پیامرسانها دیده میشود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل میگیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکلگیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر میرسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده میشود، شکلگیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاههای مختلف در آنجا مطرح نمیشود و همین امر باعث تشدید قطببندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم میشود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر میشود.
مواضع افراطی برخی کاربران شبکههای اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزههای بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟
ما در ایتا میبینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحثهایی که درباره دلارزدایی مطرح میشود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیلگران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی میدانند که به جریانی خاص رای دادند.
راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانهای درون برخی شبکههای اجتماعی و جلوگیری از دیدگاههای تنشآمیز چیست؟
سه راه حل بیشتر نمیتوان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرمهای داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرمهای داخلی است تا در آن دیدگاهها و عقاید متنوعی طرح شود که میبینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سالها تلاش کرده گروههای مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایتها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرمهای دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق میشود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکههای اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرمها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکههای اجتماعی چاره کار است.
نظریه سرمایهداری نظارتی که مدعی است دولتها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آنها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود میکنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟
در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشورهای دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشورها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده میشود. وقتی مردم از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومتها قرار میدهند.