نقد روش شناسی اصول فقه آیت الله خوئی
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۶۸۳۸۱
تهران-ایرنا- استاد دروس خارج حوزه علمیه قم با نقد روش شناسی اصول فقه آیت الله خوئی می گوید: موضوعی مثل میزان گستره شریعت در کفایه و اصول فقه آقای خوئی مطرح نیست.
به گزارش روز دوشنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، آیت الله ابوالقاسم علیدوست استاد دروس خارج حوزه عملیه قم در نشست «واکاوی کتاب تقریرات درس خارج اصول فقه استاد مرحوم ابوالقاسم گرجی» گفت: مرحوم گرجی اوج جوانی آقای خوئی در حدود 45 سال را درک می کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نشست که در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد، علیدوست گفت: گرچه مستقیما شاگردی آقای گرجی را نداشته ام اما با بهره گیری از آثار ایشان از جمله «تاریخ فقه و فقها» خود را جزو شاگردین او می دانم. مرحوم آیت الله خویی از ایستادگان بر قله فقه و اصول، خصوصا اصول، در کنار کلام و تفسیر است. ایشان هفتاد سال تدریس می کنند و گاهی نزدیک به 300 جلسه در سال داشته اند. اصول را شش دور کامل تدریس کرده اند. ایشان خودش می گوید که فقط دو سفر به مشهد داشته اند و یک سفر به مکه و بقیه ایام را به تدریس مشغولند. ما اگر شیخ انصاری را نسل اول به حساب بیاوریم، شاگردان شیخ مثل آخوند را نسل دوم و شاگردان شاگردان شیخ نظیر محقق عراقی و محقق اصفهانی را نسل سوم به حساب بیاوریم، آقای خوئی میراثدار سه نسل پرتلاش است. فضایی در نجف که گفته اند در خیاطی و قصابی هم بحث اصول برپا بوده است! ذهن تیز، فارغ، مستعد، ماجراجو با یک عمر نسبتا طولانی نزدیک به 94 سال، مثل آقای خوئی فرصت مناسبی غور در فقه فقاهت بوده است.
استاد حوزه افزود: مبحث روش شناسی را به دو صورت می توان ارائه کرد. اول روش شناسی فلسفی است. در اینجا آنچه هست توصیف می شود. دوم روش شناسی هنجاری یا ناقدانه است. ارائه امروز من هنجاری است. این نقد ذره ای از عظمت استاد و شاگرد و اثر نمی کاهد. اصول آقای خوئی در شش دوره بر مبنای کفایه الاصول آخوند خراسانی است. آقای خوئی روش خاص فقهی مخصوص خود دارد که این در فقاهتش بروز می کند. به این معنی او از دو نهاد متاثر است. یک نهاد که ساختار اصول فقه او را تعیین می کند که کفایه است و یک نهاد که محتوای اصول او را معین می کند که شخصیت خود اوست. به این معنا اگر نقدی یا فایده ای مترتب بر کفایه الاصول باشد، برایشان نیز وارد است.
علیدوست در ادامه خاطرنشان کرد: با نگاه به ساختار و محتوای کفایه الاصول می توان سه نقد و اشکال را به آن داشت. در کفایه الاصول آخوند محور اصلی اصول ارائه نشده است. نظریه اخیر من «اصول فقه، توسعه گستره با ساختار جدید» است. در آنجا من معتقدم روش آخوند خراسانی روش دقیقی نیست. در آنجا گفته ام که اگر به دنبال کشف حکم شرعی هستیم باید از حکم شروع کنیم. در نقطه کانونی دایره باید حُکم، اقسام حکم و مبادی حکم، نحوه جعل حکم باشد. در حالیکه این مبحث اصلی در کفایه الاصول کارتن خواب است! آخوند در جلد دوم از بحث «حُکم» استطرادا بحث کرده است و این عجیب است.
استاد درس خارج حوزه در بیان دومین اشکال گفت: گاهی گفته می شود که برخی مباحث اصول فقه چاق شده است و باید رژیم بگیرد. من مخالف این نکته نیستم. ولی بسیاری از مباحث اصول فقه است که مغفول مانده است. بحث گستره شریعت، بحث شئون معصوم، بحث رابطه دو سویه آیات و روایات، بحث مصلحت، بحث عرف، بحث های از قبیل فلسفه فقه و ... در اصول فقه جاری نیست. نیم خط و چند خط کافی اینها نیست. باید دفتر دوم و سوم اصول فقه نوشته شود. اصول فقه ما وظیفه فهمنده نص را بیان می کند، اما تعهدات مبینان شریعت را بیان نمی کند.
«بسیاری از شبهات به فقه و اصول باید در همین دفتر دوم و سوم حل شود. گاهی میزان گستره شریعت مورد نقد قرار می گیرد، مدیریت علمی را در برابر مدیریت فقهی مطرح می کنند و در نقطه مقابل از شمول حداکثری فقه بر زندگی دفاع می شود. در این میان کدامیک از دو حرف درست است؟ با اتهام و دعوا و ناسزا که مشکل حل نمی شود. بحث های علمی با علم حل می شود. ما بیش از 150 سال با همین بحث و دعوا گستره شریعت میان مشروعه طلبان و مشروطه طلبان طرف بوده ایم. در رسائل مشروطیت یا کتاب فقه و عرف من این نزاع ها مفصل آمده است. اصول باید در اینجا با دفتر دوم و سوم خود حلّ نزاع کند. این در اصول آقای خوئی نیست. شاید این کار را بر عهده ما گذاشته اند و دفتر دانش تنها چند ورق خورده و بقیه اش مانده است.»
در بیان سومین اشکال این استاد حوزه گفت: با همه کمالاتی که کفایه دارد سومین نقص وارد بر آن، ورود مویرگی به برخی بحث ها مثل بحث اجماع، بحث عقل است. در حالیکه اینها شاهرگند. این نقص ها در بحث اصول اقای خوئی هم وجود دارد. مباحث عقل و عرف و اجماع در اصول ایشان هم کمرنگ و لاغر است.
وی افزود: در بخش دوم سخن به شخصیت مستقل آقای خوئی می پردازم. او جزو اصولی های مَدرسه ای است. صغرایی کبرایی است. صناعت محور است و ریاضی وار می اندیشد. این در نقطه مقابل فقهای اهل اقناع وجدان و تجمیع ظنون در فتوی است. به عنوان مثال در رشته حقوق آثار مهدی شهیدی صناعت محور است و آثار مرحوم کاتوزیان تا فرصت می یابد به روح قانون استناد می کند. این در فقه هم هست. اقای خوئی صناعت محور است. جالب اینجاست که ایشان ابتدا اینگونه نبوده اند و در دو دهه بعدی به سمت مدرسه ای شدن حرکت کرده است. این را من از تورق همین تقریرات آقای گرجی فهمیدم. مقایسه تقریرات آقای گرجی در این دور دوم با تقریرات مرحوم بهسودی در دور سوم یا چهارم این موضوع را نشان می دهد.
علیدوست افزود: به خاطر همین مدرسه ای بودن اصول فقه آقای خوئی چند ویژگی دارد. اول اینکه برای عقل و مصلحت جایگاهی نمی بیند. به تعبیر خود ایشان اصل « کل ما حکم به العقل، به الشرع» کبرایی است که یک صغری ندارد! ندیدن مصلحت در فقه اجتتماعی و سیاسی بسیار تاثیرگذار است. چون در آنجا ما با تزاحم مفاسد و منافع مواجهیم. دوم اینکه در اصول ایشان مقاصد یا به عبارت دیگر آیات مبین مثل (لقَدْ اَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ) جایگاهی ندارد. شاگردان شاگردان آقای خوئی هم در پاسخ به نقش آیات مبین می گویند هیچ نقشی متصور نیست. سومین پیامد مدرسه ای بودن این است که ایشان به شهرت اعتنا دارد و می گوید روایت ضعیف السند در صورتی که شهرت داشته باشد، مورد تصدیق است. البته در دور سوم و چهارم اصول خود در تقریرات بهسودی شهرت را نفی می کند و می گوید حجیتی متوجه آن نیست.
علیدوست خاطرنشان کرد: فایده زحمت آقای پهلوان در تصحیح و تنظیم این تقریرات این است که تفاوت دوره های اول و دوم اصول آقای خوئی با دوره های سوم و چهارم را نشان می دهد. این خیلی با ارزش است و می بایست معرفی، ترویج و توصیه شود. دیگر پیامد این است که در روش آقای خوئی جستجو جایگاهی ندارد. او ادله را می بیند، می گوید قرآن و حدیث چه می گوید و به زید و عمرش کاری ندارد. به همین دلیل داوری های خوئی درباره اجتهاد دیگران قابل مناقشه است. مثلا ایشان می گوید تخصیص قرآن به خبر واحد را احدی قبول نکرده است. در حالیکه اینگونه نیست. یا مثلا درباره جواز تجدیدنظر در رای قضایی احدی اظهارنظر نکرده است. در حالیکه این بحثی اختلافی است. در خیلی از مباحث ایشان اسم گرا یا نومینالیست است و با ابزارگرایی یا کارکردگرایی مخالف می کند.
استاد دروس خاارج فقه حوزه علیمه قم در پایان سخنان خود گفت: این نقدها ذره ای از عظمت کار بزرگان کم نمی کند. اما نباید از نقد ترسید که جای بحث و گفتگو باز است. درست این است که بگوییم در این حوزه ها خیلی کار شده است. اما خیلی خیلی خیلی کار مانده هم وجود دارد که می بایست پی گرفته شود.
**9222**1601**
منبع: ایرنا
کلیدواژه: علمي آموزشي اصول فقه آيت الله خوئي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۶۸۳۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش بسیج دانشجویی دانشگدههای روانشناسی به انتخابات سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور
بسیج دانشجویی دانشگدههای روانشناسی به حواشی انتخابات سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور واکنش نشان دادند.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگدههای روانشناسی با صدور بیانیهای به حواشی انتخابات سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور واکنش نشان دادند.
متن بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
چندی پیش، بعد از حدود ۴ سال، انتخابات سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور برگزار شد و اعضای شوری مرکزی جدید مسئول پیگیری امور آن شدند. اما اکنون، تنها پس از چندماه پیگیری امور، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، به عنوان مهمترین نهاد نظارتی بر سازوکارهای قانونی و عملیاتی روانشناسی و مشاوره ایران، چند ماهی است که اسیر بینظمی و گروکشیهای بیحدی شده که فرآیند کاری آن را مختل کرده است.
این اختلال تا جایی رشد داشته که هفته گذشته شوری مرکزی جدید این سازمان که پس از ۴ سال وقفه، دوباره با انتخابات تشکیل شده بود فعالیت خود را متوقف کردند تا دوباره، بینظمی حاکم بر فضای روانشناسی کشور شود.
این ماجرا متأثر از فشارهای بسیاری است که از سمت شوری مرکزی چهارم این سازمان بر شوری مرکزی پنجم ایجاد شده بود و همچنان ادامه دارد. فشارهایی که از ادعای نقض کردن قانون در انتخابات سازمان نظام و مردود بودن نتایج آن نشأت گرفته بود. ادعاهایی که هیچ گاه دقیق و روشن بیان نشدند و هیچ زمانی هم از سمت شوری مرکزی پنجم پاسخی به آنها داده نشده و فضای روانشناسی و مشاوره کشور را در ابهام فرو برده است.
بسیج دانشجویی دانشکدگان روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاههای بزرگ شهر تهران، به مناسبت روز روانشناس و مشاور، برای رفع سوءتفاهمها و روشن کردن موضوع از هر دو گروه دعوت میکند تا در یکی از روزهای هفتهی آتی، در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران گرد هم جمع شوند و در محیطی دانشگاهی و به دور از حواشی به دانشجویان و دغدغهمندان این فضا پاسخگو باشند. امید است که بتوان با روشن و شفاف شدن موضوع، گره از کار این سازمان گشود. طبیعی است که عدم شرکت شوری مرکزی چهارم و شوری مرکزی پنجم، به معنای شانه خالی کردن از بار مسئولیت و بیاحترامی به افکار عمومی و دانشجویانی است که دغدغه روانشناسی کشور را دارند.
پینوشت: در صورت اعلام حضور گروههای مذکور، جزئیات برگزاری برنامه متعاقباً اعلام میشود.
والسلام علی من اتبع الهدی
بسیج دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
بسیج دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی
بسیج دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامهطباطبایی
بسیج دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه الزهرا