پاسخ سوالات خود را در زمینه «معده درد» اینجا بخوانید/ بخش سوم
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۸۷۳۸۰
به گزارش خبرنگار حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران؛ پاسخ سوالاتی که کاربران باشگاه خبرنگاران در قسمت «کلینیک آنلاین» مطرح کرده بودند، منتشر شد.
شما هم میتوانید با مراجعه به کلینیک باشگاه خبرنگاران و طرح سوالات خود، پاسخ را از پزشکان مربوطه دریافت کنید.
پاسخ سوالات شما در زمینه «معده درد» را پرینوش آذرکیوان، پزشک عمومی پاسخ داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوال: مردی ۴۰ ساله هستم و بیش از ۱۰ سال است که بعد از تزریق دوز بالای کورتون دچار دردهای شدید در سمت چپ و پایین شکم میشوم، در ابتدا این دردها زود به زود بود و دچار تهوع هم میشدم، اما کم کم تهوع قطع شد، اما دردها به همان شدت ادامه دارد، برخی پزشکان به سنگ کلیه مشکوک شدند که رد شد برخی به کیست روده که آن هم رد شد، برخی به کولیت که آن هم رد شد و برخی هم گفتند سندرم روده تحریک پذیر است که بیشتر علائم آن را ندارم، این دردها گاهی ۲ ماه یک بار و هر بار یک هفته طول میکشد و باید مسکنهای بسیار قوی تزریق کنم، چگونه باید آن را درمان کنم؟
جواب: جراح باید شما را از نظر فتق شکم بررسی کند و اگر طبیعی بود متخصص مغز و اعصاب هم مراجعه کنید، گاهی اوقات دردهایی هستند که ایراد در بخشی از مغز است و به نوعی به صرع شباهت دارد و درد آن غیر معمول است، اگر سیتیاسکن شکم طبیعی بوده است باید مغز هم بررسی شود.
سوال: ۲۰ سال است که مداوم کپسول امپرازول ۲۰ ناشتا مصرف میکنم و اگر چند روز مصرف آن به تاخیر بیفتد دچار ترش کردن شدید و سوزش معده و مری میشوم، آیا مصرف آن برایم مضرر است و موجب بیماری خطرناک نمیشود؟
جواب: خیر ضرر ترش کردن بیشتر است، اگر ترش کردن کنترل نشود میتواند مری را زخم و احتمال سرطان را زیاد کند.
سوال: هر روز یک مرتبه سوزش شدید معده دارم و به اصطلاح ترش میکنم، باید برای درمان چه کار کنم؟
جواب: اگر مدت زیادی است که این طور هستید باید مداوم داروی معده مصرف کنید، اما اگر به تازگی به وجود آمده است باید حتما آندوسکوپی شوید.
سوال: ۳۰ ساله هستم، ۲ بار اندوسکوپی انجام دادم، معده درد و سوزش سر دل دارم گفتند که ویروس معده دارم؛ مخصوصا صبح که از خواب بیدار میشوم که سوزش معدهام زیاد است، زیر دنده چپم و پشتم هم خیلی درد دارد، باید برای درمان چه کار کنم؟
جواب: ممکن است اسپاسم مری باشد و قرص کلینیدیوم سی میتواند موثر باشد، باید مری بررسی شود و آزمایشهای دقیقتری انجام شود.
سوال: مردی ۲۰ ساله هستم و هرازگاهی دچار معده درد میشوم، با خوردن غذا یا میوهای که طبع گرم دارد هم دچار درد معده میشوم، چگونه باید آن را درمان کنم؟
جواب: باید از خوردن غذاهایی که موجب درد میشود اجتناب کنید؛ با توجه به سن کمتان فعلا همین درمان کافی است، انسانها به لحاظ طب سنتی طبعی متفاوت دارند و هر غذایی برای طبع خاصی مناسب است پس اگر غذایی با طبیعت شما سازگار نیست نباید آن را بخورید.
سوال: دختری ۱۵ ساله دارم، مدام دهانش بو میدهد کم اشتها است و میل به غذا ندارد، لاغر و کم وزن است، لحظه به لحظه ضعف دارد، برای درمان باید چه کار کند؟
جواب: اگر سابقه ناراحتی معده در خانواده شایع نیست باید پس از چکاپ کامل مشاوره روانشناسی بشود.
سوال: ۲ سال است که معده درد شدیدی دارم و انتهای مِریام (نزدیک قفهٔ سینه) سوزش دارد، نفخ معده هم دارم، در آندوسکوپی هم گفتند که معدهام زخم نیست، علت آن چیست؟
جواب: باید درمان سورش معده و میکروب معده برایتان انجام شود.
سوال: مدتی است که معده درد دارم، قرص سیکلوسپورین لوزارتان وراپامیل وفولیک اسید مصرف میکنم، حدود ۵۰ روز است که با خوردن هر غذایی دچار معده درد میشوم، حتی آب گرم و خاکشیر هم که میخورم دچار معده درد میشوم، حال چند روز است که مقداری از درد معدهام کم شده است، ولی اکثر اوقات به خصوص شبها معده درد میگیرم، قرص امپرازول و فاموتیدین هم برای معده درد میخورمبرای درمان باید چه کار کنم؟
جواب: اگر سیکلوسپورین میخورید یعنی بیماری ایمنی دارید، باید با متخصص خود حتما مشاوره کنید ممکن است علت بیماریتان همین مورد باشد که از معده عود کرده است؛ البته ممکن است مشکلتان به دلیل عارضه دارو باشد.
سوال: دختری ۳۳ساله دارم و بیشتر مواقع از بوی بد دهانش رنج میبرد، مشکلی برای دندانهایش ندارد و سالم هستند و در زمستان بیشتر مواقع گلوش خلط دارد، برای درمان باید چه کار کنم؟
جواب: سینوزیت میتواند موجب بوی بد دهان شود، به متخصص گوش، حلق و بینی مراجعه و وضعیت سینوزیت فرد مذکور را بررسی کنید.
سوال: بیشتر از ۶ ماه است که سوزش معده دارم، دکتر هم رفتم و با قرص و شربت خوب نشدم، سوزش زمان خاصی ندارد، ولی اکثرا وقتی گرسنه میشوم سوزش دارم، ولی خب حتی وقتی سیر هستم هم سوزش دارم، سوزش را از انتهای گلو تا معده احساس میکنم و به صورت خط این قسمت از بدنم میسوزد، برای درمان باید چه کار کنم؟
جواب: حتما باید آندوسکوپی شوید.
سوال: معدهام خیلی ترش میکند، چیکار کنم؟
جواب: ترش کردن معده میتواند یک بیماری ساده یا خطرناکترین بیماری باشد؛ اگر سن کمتر از ۳۵ باشد درمان دارویی معده ماند امپرازول یا رانیتیدن است و اگر بهتر نشد آندوسکوپی و اگر سن بالای ۳۵ باشد بیمار باید فورا اندوسکوپی بشود.
سوال: پسر هفت ساله دارم، حدود پنج ماه است هر زمان میخواهد از غذا دست بکشد، یعنی سیر شود میگوید دلم درد گرفته است، درد زیادی دارد آیا احتیاج به سونوگرافی دارد؟
جواب: باید چکاب کامل شود بخصوص انگل بررسی شود و علی الحساب خودتان در مدفوع توجه کنید، اگر انگل را دیدید که بروید پزشک و فرم آن را توضیح دهید و دارو بگیرید، اگر چکاب سالم بود آن وقت خیالتان آسوده باشد چنین دردهایی در بچهها طبیعی هم محسوب میشود.
سوال: هر روز چند دقیقهای بعد سیرشدن از غذا دل درد دارم و معده ام دیر دیر کار میکند و یبوست دارم، علت آن چیست؟
جواب: یبوست در سن بالا طبیعی است، اما اگر در سن پایین و به تازگی ایجاد شده باشد باید چکاپ و کولونوسکوپی شوید.
سوال: با افزایش وزن سریع دچار مشکلات معده شدهام، یعنی با پرخوری در عرض سه ماه ۱۵ کیلو اضافه کردم، حالا رژیم چاقی را کنار گذاشتم، اما به شدت معدهام ترش میکند، البته دکتر امپرازول تجویز کرده است، ۶ ماه است آن را مصرف میکنم، وقتی دارو میخورم مشکلی ندارم، ولی به محض قطع دارو رفلاکس بر میگردد، آیا نیاز به جراحی دارم یا با ادامه دادن مصرف داروها خوب میشوم؟
جواب: باید نزد جراح و متخصص گوارش بروید.
سوال: بیشتر اوقات در معده خود احساس ضعف میکنم مانند مواقع مسمومیت، هیچگونه علامتی مانند اسهال و استفراغ هم ندارم، همیشه احساس میکنم مسموم شدهام، برای درمان باید چه کار کنم؟
جواب: قرص رانیتیدین روزی ۲ عدد مصرف کنید، این در واقع همان بیماری معده محسوب میشود که نوع درد آن متفاوت است.
سوال: ۳۷ ساله هستم، مدت زیادی است که معده درد دارم، به طوریکه شبها بر اثر درد معده از خواب بیدار میشوم، به صورت خودسرانه هر روز ناشتا یک عدد پنتوپرازول مصرف میکنم، بعد از یک دوره استفاده ۱۴ عددی برای مدتی درد معده ندارم، اما مجدد علائم برمیگردد، علت آن چیست؟
جواب: باید همیشه داروی معده بخورید و یک نوبت هم آندوسکوپی شوید.
سوال: ۳۴ سال سن دارم حدود ۱۰ سال است که معدهام از چهار انگشت زیر جناق سینه درد دارد، به حدی که هر بار برای تسکین درد باید بستری شوم، زمانی که درد در حال آرام گرفتن است خیلی آرام آرام درد به سمت راست کشیده میشود؛ حداقل سه روز طول میکشد تا کلا آرام شود، برای درمان باید چه کار کنم؟
جواب: باید مداوم داروی معده فاموتیدین هرشب یک عدد بخورید.
سوال: درمان سریع زخم معده چیست؟
جواب: درمان زخم معده معلوم و معین است و زود و سریع ندارد یک نوع است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۸۷۳۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادامه جنجال توسلجویی علمالهدی به شاهنامه | نمیدانستید منیژه، زن بادهنوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!
در سخنان علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
در واکنش به اظهارات اخیر امام جمعه مشهد درباره حجاب، سایت عصرایران در یادداشتی نوشته است؛
در خبرها آمده بود که احمد علمالهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل میکند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».
اینکه جناب علمالهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواستهای است بر آنچه به عنوان دینگریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبونهای رسمی انکار شده است.
محافظهکاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دینگریزی در جامعۀ ایراناند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می دانند و هم آقای علمالهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژهای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنهاش را ندیده بود، ولی شرابخواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگیهای او بوده است؟
در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل میبندد و او را به خیمهاش دعوت میکند. چند شبانهروز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن میشود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان مینواختند.
ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:
نهادند خوان و خورش، گونهگون
همی ساختند از گمانی فزون
نشستنگه رود و می ساختند
ز بیگانه خیمه بپرداختند
پرستندگان ایستاده به پای
ابا بربط و چنگ و رامش سرای
میِ سالخورده به جام بلور
برآورده با بیژن گیو زور
سه روز و سه شب شاد بوده به هم
گرفته بر او خواب مستی ستم
در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه میشود، فردوسی میگوید:
به پرده درآمد چو سرو بلند
میانش به زرین کمر کرده بند
منیژه بیامد گرفتش به بر
گشاد از میانش کیانی کمر
به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علمالهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیدهای به نام دینگریزی را پذیرفتهاند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علمالهدی در شکلگیری آن پدیده نقش موثری داشتهاند از منیژه و نه شخصیت های دینی نام برده است؟
مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده مینواختند تا خلوت و معاشرتشان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علمالهدی به آن تمسک جستهاند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علمالهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.
این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سختگیریها موجب دینگریزی جوانان [یا دست کم لایههای قابل توجهی از آنان] نشده؟ قطعا اگر این سختگیریها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژهای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواریاش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوشبر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:
نهفته به کاخ اندر آمد به شب
به بیگانگان هیچ نگشاد لب
چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت
نگار سمنبر در آغوش یافت
در سخنان آقای علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علمالهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی میزیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشاندهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.
نکتۀ مهمتر اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس بیشتری بر تن داشتند.
اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس چندانی نداشتند. یعنی نه لباسهای گوناگون داشتند، نه همان تک لباسی که داشتند، همۀ جای بدنشان را میپوشاند و در نتیجه آفتاب تن آنها را میدید و میسوزاند.
اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباسهای با آستین بسیار بلند را نمیپسندید و اگر لباسی میخرید و آستیناش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را میبرید، دلیلش این بوده که چنین جامههایی را اشراف از سر تفاخر میپوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباسهایی نداشتند.
احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه میگوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشارهای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.
به عنوان جمعبندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن بادهنوشی مثل منیژه به میان میآید، یعنی جناب علمالهدی هم واقفاند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیتهایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار میشود.
دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علمالهدی و همفکران محافظهکار ایشان میگویند، سختگیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آنها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دینگریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دینگریزی به دینستیزی هم منتهی خواهد شد.
سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشتهاند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.