به نقل از «خبرگزاری آریا»

زندگينامه حضرت ذوالکفل (ع)

تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۰۲۶۱۷

خبرگزاري آريا -

اکثر مورخين لقب آن حضرت را ذو الکفل و نام او را حزقيل نوشته اند
علامه طباطبايي مي فرمايد: خداي سبحان نام اين بزرگوار (ذوالکفل) را در کلام مجيدش برده، و او را از انبيا شمرده، و بر او ثنا خوانده، و وي را از اخيار معرفي فرموده است.
نام و کنيه
قرآن در سوره انبياء[1] و سوره ص[2] از ذوالكفل نام برده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قرآن ذوالکفل را از صابران، صالحان، نيکان و داخل در رحمت الهي معرفى کرده است.[3]
در مورد نام ذوالکفل اختلاف بسيار وجود دارد. برخي او را حزقيال دانسته‌اند.[4] گفتارهايي نيز وجود دارد که او را الياس، يوشع و يا يسع دانسته‌اند.[5] برخي معتقدند او بِشر فرزند حضرت ايوب بوده است.[6] برخي نيز براساس روايتي نام واقعي او را عويديا دانسته‌اند.[7]
«الکفل» در دو معناي نصيب و كفالت استفاده شده است.[8] در نتيجه در مورد کنيه ذوالکفل موارد مختلفي ذکر شده است:
- او را ذوالکفل ناميدند زيرا خداوند در برابر اعمال و عبادات فراوان، نصيب بسياري از ثواب و رحمتش را به او داد.[9]
- او را ذوالکفل ناميدند؛ زيرا هفتاد پيامبر که جانشان در خطر بود را کفالت کرده و نجات داد.[10]
- تعداد بسياري از بني‌اسرائيل که از دست دشمنان فرار کرده بودند را پناه داده و معيشت آنان را کفالت نمود.[11]
- او متعهد شده بود بر آنچه رضايت الهي است صبر کند و اخلاق مردم را تحمل نمايد. به جهت اين تعهد او را ذوالکفل ناميدند.[12]
قبر
در شهرستان دزفول قبري وجود دارد که منسوب به حزقيال نبي است و از آنجا که برخي ذوالکفل را همان حزقيال دانسته‌اند، اين قبر را قبر ذوالکفل معرفي کرده‌اند.[13] در جنوب کشور عراق نيز قبري منسوب به ذوالکفل وجود دارد.[14]
ذوالکفل در قرآن کريم
نام ذوالکفل نيز در دو سوره از سوره هاي قرآن کريم ذکر شده است. يکي در سوره انبياء و ديگري سوره ص. [13]
خداوند در سوره انبياء مي فرمايد:«و إسمعيل و إدريس و ذا الکفل کل من الصبرين»:واسماعيل و ادريس و ذو الکفل را (ياد کن) که همه از صابران بودند. [14]
" ذا الکفل" مشهور اين است که از پيامبران بوده است. هر چند بعضي معتقدند که او يکي از صالحان بود، ظاهر آيات قرآن که او را در رديف پيامبران بزرگ مي شمرد نيز اين است که او از انبياء است و بيشتر به نظر مي رسد که او از پيامبران بني اسرائيل بوده است. در علت نامگذاري او به اين نام با توجه به اينکه" کفل" (بر وزن فکر) هم به معني نصيب و هم به معني کفالت و عهده داري آمده است، احتمالات متعددي داده اند، بعضي گفته اند چون خداوند نصيب وافري از ثواب و رحمتش در برابر اعمال و عبادات فراواني که انجام مي داد به او مرحمت فرمود ذا الکفل ناميده شد (يعني صاحب بهره وافي) و بعضي گفته اند چون تعهد کرده بود شبها را به عبادت برخيزد و روزها روزه بدارد، و هنگام قضاوت هرگز خشم نگيرد و تا آخر به وعده خود وفا کرد،" ذا الکفل" ناميده شد. بعضي نيز معتقدند که ذا الکفل لقب " الياس" است، همانگونه که " اسرائيل" لقب " يعقوب"، و " مسيح" لقب " عيسي"، و " ذا النون" لقب " يونس" مي باشد. [15]. [16].[17]
همچنين در سوره ص درباره اين پيامبر خداوند مي فرمايد: «و اذکر إسماعيل و اليسع و ذا الکفل و کل من الأخيار» و ياد کن اسماعيل و يسع و ذو الکفل را (که) همه از نيکان بودند (ص، 48). " ذا الکفل" همانطور که گفته شد، مشهور اين است که از پيامبران بوده، و ذکر نام او در رديف نام پيامبران در سوره انبياء آيه 85 بعد از نام اسماعيل و ادريس گواه بر اين معني است. بعضي معتقدند که او از پيامبران بني اسرائيل است، وي را فرزند ايوب مي دانند که اسم اصليش" بشر" يا" بشير" يا" شرف" بوده است و بعضي او را همان" حزقيل" مي دانند که ذا الکفل به عنوان لقب او انتخاب شده است.
ذوالکفل در روايات
علامه طباطبايي مي فرمايد: خداي سبحان نام اين بزرگوار را در کلام مجيدش برده، و او را از انبيا شمرده، و بر او ثنا خوانده، و وي را از اخيار معرفي فرموده است. و ذو الکفل را از صابران شمرده است. در روايات هم نامي از اين دو پيغمبر ديده مي شود. [18]
در کتاب بحار الانوار روايتي از رسول خدا(ص) نقل شده که خلاصه اش آن است چون عمر يسع به پايان رسيد، در صدد بر آمد کسي را به جانشيني خود منصوب دارد، از اين رو مردم را جمع کرد و گفت: هر يک از شما که تعهد کند سه کار را انجام دهد من او را جانشين خود گردانم. روزها را روزه بدارد، شب ها را بيدار باشد و خشم نکند. جواني که نامش عويد يابن ادريم بود و در نظر مردم خوار مي آمد، برخاست و گفت: من اين تعهد را مي پذيرم.
يسع آن جوان را باز گرداند و روز ديگر همان سخن را تکرار کرد و همان جوان برخاست و تعهد را پذيرفت و يسع او را به جانشيني خود منصوب داشت تا اين که از دنيا رفت و خداي تعالي آن جوان را که همان ذوالکفل بود به نبوت برگزيد.
شيطان که از ماجرا مطلع شد، در صدد بر آمد تا ذوالکفل را خشمگين سازد و او را بر خلاف تعهدي که کرده بود به خشم وادارد، از اين رو به پيروانش گفت: کيست که اين مأموريت را انجام دهد؟ يکي از آن ها که نامش ابيض بود گفت: من اين کار را انجام مي دهم. شيطان بدو گفت: نزدش برو، شايد خشمگينش کني. ذوالکفل شب ها نمي خوابيد و شب زنده داري مي کرد و نيمه روز مقداري مي خوابيد.
ابيض صبر کرد تا چون ذوالکفل به خواب رفت بيامد و فرياد زد: به من ستم شده و من مظلوم هستم (حق مرا از کسي که به من ستم کرده بگير). ذوالکفل به او گفت: برو و او را نزد من آر. ابيض گفت: من از اين جا نمي روم. ذوالکفل انگشتر مخصوص خود را به او داد و گفت: اين انگشتر را بگير و به نزد آن شخصي که به تو ستم کرده ببر و او را نزد من آر.ابيض آن انگشتر را گرفت و چون فردا همان وقت شد بيامد و فرياد زد: من مظلوم هستم و طرف من که به من ظلم کرده، به انگشتر توجهي نکرد و به همراه من نيامد. دربان ذوالکفل بدو گفت: بگذار بخوابد که او نه ديروز خوابيده و نه ديشب. ابيض گفت: هرگز نمي گذارم بخوابد، زيرا به من ستم شده و بايد حق مرا از ظالم بگيرد.
حاجب وارد خانه شد و ماجرا را به ذوالکفل گفت. ذوالکفل نامه اي براي او نوشت و تا مهر خود آن را مهر کرد و به ابيض داد. وي برفت تا چون روز سوم شد، همان وقت يعني هنگامي که ذوالکفل تازه به خواب رفته بود، بيامد و فرياد زد که شخص ستم کار به هيچ يک از اين ها وقعي نگذارد پيوسته فرياد زد تا ذوالکفل از بستر خود برخاست و دست ابيض را گرفت و براي دادخواهي از ستم کار به راه افتاد.
گرماي آن ساعت به حدي بود که اگر گوشت را در برابر آفتاب مي گذاشتند، پخته مي شد. مقداري راه رفتند ولي ابيض ديد به هيچ ترتيب نمي تواند ذوالکفل را به خشم درآورد و در مأموريت خود شکست خورد، پس دست خود را از دست ذوالکفل بيرون کشيد و فرار کرد.خداي تعالي نام او را در قرآ کريم ذکر کرده و داستان او را به پيغمبرش يادآوري مي کند تا در برابر آزار مردم صبر کند، چنان که پيمبران بر بلا صبر کردند. [19]
در حديث ديگري از قصص الانبياء نقل شده که صدوق، از دقاق، از اسدي، از سهل، از حضرت عبدالعظيم حسني روايت کرده اند که فرمود: به امام جواد(ع) نامه اي نوشتم و در آن نامه پرسيدم: نام ذوالکفل چه بود؟ و آيا وي از پيامبران مرسل بوده است؟ حضرت در جواب نوشت: خداي تعالي 124 هزار پيغمبر فرستاد که 313 نفر آن ها مرسل بوده اند و ذوالکفل از آن هاست و پس از سليمان بن داود بوده است. او مانند داود ميان مردم قضاوت مي کرد و جز در راه خدا خشم نمي کرد و نامش عويديا بود و هم اوست که خداي تعالي نامش را در قرآن ذکر کرده و فرموده است: «و اذکر إسماعيل و اليسع و ذا الکفل و کل من الأخيار» [20][21]
---------------------------------------
پي نوشت
1- آيات 85-86
2-آيه48
3-بلاغي، حجة التفاسير، 1386ق، ج1 (مقدمه)، ص463
4-ملاحويش، بيان المعاني، 1382ق، ج5، ص208
5-ابن عساکر، تاريخ مدينة دمشق، 1415ق، ج17، ص370
6-آلوسي، روح المعاني، 1415، ج9، ص78
7-طباطبائي، الميزان، 1417ق، ج17، ص216
9-مکارم شيرازي، تفسير نمونه، 1374ش، ج13، ص483
10-ملاحويش، بيان المعاني، 1382ق، ج5، ص208
11-حسيني همداني، انوار درخشان، 1404ق، ج14، ص137
12-زحيلي، تفسير الوسيط، 1422ق، ج2، ص1608
13-سوره ص(39)،آيه48
14- سوره انبياء(21)،آيه85
15- تفسير نمونه،مکارم شيرازي،ج 13،ص 483
16- تفسير نمونه،مکارم شيرازي،ج 19،ص312
17- دائرة المعارف تشيع، ج 8، ص 65
18- ترجمه تفسير الميزان ج17، ص 329
19-بحارالانوار، ج 13، ص(404 - 405)
20- سوره ص(39)،آيه48
21- ترجمه تفسير الميزان ج17، ص 329
گردآوري: بخش مذهبي بيتوته
منابع:
http://fa.wikishia.net/
http://wikifeqh.ir


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۰۲۶۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نماهنگ|«تو را است معجزه درکف... عصا بیفکن!»

در آستانه عملیات تنبیهی «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در یکی از جلسات مرتبط، یک بیت شعر از غزلی که چندسال پیش با تلمیح از آیات قرآن مجید درباره رویارویی حضرت موسی علیه‌السلام با فرعون و ساحرانِ فرعونی سروده بودند.

     

به اشتراک بگذارید: https://tn.ai/3077459 درباره ما ارتباط با ما آرشیو اخبار ؛ جدیدترین اخبار لحظه به لحظه امروز پیوندها بازار پربیننده‌ترین اخبار قیمت ارز و طلا لیگ ایران و جهان ما را دنبال کنید: RSS تلگرام اینستاگرام توییتر   آپارات   سروش   آی‌گپ   گپ   بله   روبیکا   ایتا
All Content by Tasnim News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.