«عبور از روحانی» توسط اصلاح طلبان به کجا میرسد؟
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۲۳۸۵۰
اظهارات اصلاح طلبان در جغرافیای تشکیلاتی خود حول انتقاد از «دولتِ تدبیر و امید»، «مجلس» و «شورای شهر» می چرخد که ترجیعبند آن «ناکارآمدی اصلاحات» است.
به گزارش مشرق، زنگ خطر اصلاحات به صدا درآمد؛ زنگ خطری که در پیش روی خود انتخابات «یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی» و «سیزدهمین دوره ریاست جمهوری» را می بیند و باعث میشود که تشکلها و نهادهای سیاسی آرام، آرام از حاشیه خارج شوند و خود را برای آوردگاه مهم مجلس آماده کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آمادگی اصلاح طلبان برای انتخابات آینده با موضع گیری های روانی نیز روبه رو شده است و چهرههای تأثیرگذار جریان اصلاحات، این روزها با اظهارنظرهای مختلف سعی در تأثیرگذاری بر افکار عمومی را دارند. در این فضاسازی مواضع آنها در جغرافیای تشکیلاتی خود حول انتقاد از «دولتِ تدبیر و امید» و «مجلس» و «شورای شهر» می چرخد و ترجیع بند آن نیز «ناکارآمدی» است.
بیشتر بخوانید:
شرق: تکلیف ما را معلوم کنید بالاخره از روحانی حمایت کردیم یا نه؟! مهمترین دغدغه اصلاح طلبان گوشت است یا رئیسی؟انتقادها از «ناکارآمدی» در حالی صورت میگیرد که نباید از حافظههای تاریخی خود هم بگذریم؛ زمانی که «شیخ تَکرار» و آیت الله هاشمی رفسنجانی همه توان خود را برای سپردن سکانها به رئیس دولت تدبیر و امید و امیدیهای مجلس و شورای شهر صرف کردند. در تاریخ ثبت شده است که آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از به روی کار آمدن دولت روحانی تصریح کرده بود: «دکتر روحانی یک هفته قبل از انتخابات ۹۲، سه درصد رأی داشت که با حمایت «من» به بالای ۵۰ درصد رفت».
از این رو میتوان گفت مسئولیت کامل خوب و بد این روزها در افکار عمومی به پای اصلاحات نوشته شده است. همانطور که محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی میگوید: «قهرا جامعه هر ناکارآمدی در حوزه دولتی را به پای نیروهای پشتیبان آن دولت مینویسد و حامیان را هم مورد نقد قرار میدهد. در این رابطه چه دولت مقصر باشد و چه ناکارآمدیها با توجه به شرایط بینالمللی معطوف به حوزه پیرامونی و فراتر از دولت باشد، فرقی نخواهد کرد. رویکرد جامعه نسبت به دولت و حامیانش و یکی انگاشتن آنها قطعی است». یا در جای دیگر روزنامه اصلاح طلب شرق مینویسد: «نقش اصلاحطلبان در پیروزی حسن روحانی بر کسی پوشیده نیست و خوب و بد روحانی (یا لااقل بخش زیادی از آن) در محکمه تاریخ قطعاً به پای اصلاحطلبان نوشته میشود».
پس بر همین اساس است که محمد خاتمی در دیدار اعضای فراکسیون امید (همان لیست امیدیهای انتخابات مجلس دهم که پشتوانه «تَکرار» را هم داشتند) میگوید: «آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم…»؛ پشت و روی دیگر سکه این حرفها اذعان به «ناکارآمدی» است.
بر همین مبنا به سراغ اردوگاه اصلاحات رفتیم تا صدای «اعتراف» به «ناکارآمدی» را مرور کنیم. البته در این شرایط باید این سوال را پرسید که چرا زنگ خطر در جریان اصلاحات برای آوردگاه سال ۹۸ به صدا درآمده است؟ خطری که به دلیل «ناکارآمدی»، در انتخابات آینده برای اصلاحات «تهدید» به شمار میرود.
۱- ناکارآمدی «شورای شهر»شورای شهر پنجم تهران که تمامی اعضای آن اصلاح طلب هستند از اول شهریور ۹۶ آغاز به کار کرد؛ دو سال از آغاز فعالیت اصلاح طلبان در شورای شهر تهران سپری شده است. در این مدت، کنشگران اصلاح طلب و حتی چهرههای صاحب نام پارلمان تهران به نکات قابل تأملی درخصوص عملکرد شورای شهر اذعان کردهاند.
محسن هاشمی رفسنجانی رئیس شورای شهر تهران و رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی اخیراً درباره عملکرد همفکرانش در شورای شهر، گفته بود: «در انتخابات ۱۳۹۶، با آرایی بی سابقه و حدوداً ۳ برابر دورههای قبل نمایندگان خود در شورا را انتخاب کردند اما توقعات مردم تاکنون برآورده نشده است.»
او همچنین ۴ شهریورماه در هشتاد و دومین جلسه علنی شورای شهر تهران و پس از انتخابات دومین سال از پنجمین دوره شورای شهر تهران، گفته بود: «از مردم عذرخواهی میکنیم که بر اساس رأی تاریخی که به شورای پنجم دادند، نتوانستیم انتظارات آنها را برآورده کنیم.»
یا در جای دیگر روزنامه اصلاح طلب شرق در مهر ۹۷ در مطلبی نوشت: «اینکه نتیجه کار ۲۱ عضو کاملاً یک دست شورا که با رأیی رکوردشکن انتخاب شدند و با یک دولت و مجلس تقریباً هماهنگ و همراه هم همزمان بوده و طیف وسیعی از افکار عمومی و رسانهها هم با خوشبینی به عملکردشان چشم امید داشتهاند، انتخاب دو شهردار ناموفق و بدعملکرد میشود، همان موقعیتی است که گلنکردنش از بهثمرنشاندنش سختتر بود، اما این بازیکنان با هنرنمایی آن را راهی اوت کردهاند».
روزنامه اصلاح طلب ابتکار نیز در آبان ۹۷ در مطلبی نوشت: «تردیدی نیست که انتخاب سه شهردار در یک سال، کارنامهای قابل دفاع برای شورای شهر تهران محسوب نمیشود… نماینده شورای اسلامی شهر تهران نباید فراموش کنند، کرسی نمایندگی در این شورا چون تیغ دولبهای میتواند هر چه تاکنون رشتهاند، پنبه کرده و حیات سیاسی آنها را به مخاطره بیاندازد.»
علاوه بر این «فاطمه دانشور» عضو اصلاح طلب شورای شهر چهارم نیز میگوید: «عملکرد شورای پنجم به دلایل مختلف تا این لحظه مثبت نبود. مأموریت اصلی این است که اعضای شورای شهر دست به اقداماتی بزنند که سطح زندگی در زندگی روزمره مردم تغییر کند.»
وی ضمن انتقاد از سازوکار انتخابات اصلاح طلبان که منجر به روی کارآمدن شورای پنجم شد، تاکید کرد: «شورای شهر تهران بر اساس تصمیمات شورای عالی اصلاحات حرکت میکند و شورای عالی اصلاحات، سیاسی میاندیشد و همان طور که شورای پنجم توسط این شورا سیاسی انتخاب شد، در مورد انتخاب شهردار نیز سیاسی میاندیشد و این مورد فرصت سوزی است و مردم احساس رضایت نخواهند کرد.»
۲- کارنامه «ناکارآمدی» فراکسیون امیدانتقادات فقط به شورای شهر منحصر نیست و «ناکارآمدی» اصلاحات در مجلس شورای اسلامی هم سکوت اصلاح طلبان را شکست. در همین رابطه قدرت الله علیخانی، فعال سیاسی اصلاحطلب با روزنامه اصلاح طلب آرمان گفتگویی داشت و با گلایه از عملکرد فراکسیون امید، گفت: «بنده به یکی از نمایندگان فراکسیون امید به صراحت عنوان کردم بهتر است برای وخیمتر نشدن اوضاع هیأت رئیسه فعلی فراکسیون امید به صورت داوطلبانه کنارهگیری کنند تا هیأت رئیسه جدیدی برای فراکسیون امید تشکیل شود که کارکرد بهتری داشته باشد.»
همچنین محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران از انتقادهای رئیس دولت اصلاحات نسبت به ضعف عملکرد فراکسیون امید سخن میگوید و تاکید میکند: خاتمی به عنوان شخصیت محوری اصلاحات نقدهایی به ضعف عملکرد فراکسیون امید دارد، بنابراین هیچکس نباید از این انتقادات سازنده برداشت ناصحیح داشته باشد و آنها را نپذیرد.
صادق زیباکلام استاد دانشگاه، اصلاح طلب دیگری است که نقدهای آتشین خود را روانه فراکسیون امید کرد و گفت که، این ۱۵۰ تا ۱۱۰ نمایندهای که بعنوان فراکسیون امید جمع شدهاند، ظرف این دو سال گذشته به هیچ وجه کارنامه خوبی به جا نگذاشتند.
۳- «دولت» ناکارآمد، اصلاح طلبان «نگران»کنشگران اصلاح طلب در ماههای اخیر انتقادات تند و تیزی به عملکرد دولت تدبیر و امید روا داشتهاند؛ انتقاداتی که از رویکرد «سیاسی» به «اقتصادی» هم رسید. محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید از تریبون کنگره مجمع فرهنگیان استفاده کرد و ضمن انتقاد از دولت دوازدهم، گفت: ما از دولت و بهویژه از وزرای اصلاحطلب و مدیرانی که با برچسب و عقبه اصلاحطلبی وارد دولت شدند، انتقاد داریم. این افراد باید خود را موظف به پیادهسازی وعدههایی بدانند که مردم برای تحقق آنها به ما رأی دادند.
غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی که پیش از این تشکل متبوعش با صدور بیانیهای از عملکرد تیم اقتصادی دولت انتقاد کرده بود میگوید: روحانی یک مدیر نشسته است، درحالی که رئیسجمهوری باید یک مدیر ایستاده و اجرایی فعال در صحنه باشد. دولت حتی در زمینه اقتصاد هم غیرکارشناسی عمل کرد.
صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان هم انتقادهای به دولتِ روحانی کرد و گفت: این واقعیت را باید پذیرفت که مردم گرفتارند و زندگی شهروندان در مقایسه با قبل سختتر شده است. مردم دولتی میخواهند که مشکلات آنها را درک کند.
وی با بیان اینکه در دوران روحانی بر اساس استراتژی خاص اقتصاد کشورمان در رکود کامل قرار گرفته است، تحریم و رکود شرایط اسفباری را در کشورمان به وجود آورده است، گفته بود، تولیدکنندگان و کارآفرینان دیگر توان فعالیت ندارند، مگر عمر مفید یک فرد چند سال است که ۱۳ سال آن با مشکلات و آسیبهای اجتماعی طی شود.
ماحصل همه این حرفها را حسین کاشفی فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو حزب اتحاد ملت میگوید و عملکرد دولت را «تهدیدی» برای اصلاح طلبان میداند. حسین کاشفی در گفتگو با یک روزنامه اصلاح طلب گفت: مهمترین جایی که میتواند برای اصلاحطلبان در آینده «تهدید» به شمار برود عملکرد دولت است.
پروژه «عبور از روحانی»و اما به نظر میرسد اصلاح طلبان این روزها عزم را جزم کردهاند تا حساب خود را از دولت روحانی جدا کنند؛ مخصوصاً زمانی که سعید حجاریان به عنوان تئوریسین اصلاحات پروژه «عبور از روحانی» را کلید میزند.
حجاریان در گفتگویی با تاکید بر اینکه روحانی به هیچیک از شعارهای خود وفادار نمانده است، گفت: «شاید بهتر بود اساساً عطای انتخابات را به لقایش میبخشیدیم و سرنوشت اصلاحات را به دولت روحانی گره نمیزدیم. باید گفت که آقای روحانی خودش از خودش عبور کرده است! خود دولت روحانی هم استعداد و ظرفیت کافی برای مقابله با معضلات داخلی نداشت. بنابراین ما به لحاظ اخلاقی هم نمیتوانستیم وظیفهای در قبال وی داشته باشیم.»
پیش از او هم علی صوفی عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و از وزرای اصلاحطلب در گفتگویی با روزنامه اصلاح طلب آرمان گفته بود: «جریان سیاسی که موجب پیروزی رئیسجمهور شده است، هیچگونه وابستگی به روحانی ندارد. جریان اصلاحات به لحاظ سیاسی جریان مستقلی از روحانی است و تنها در دو انتخابات ریاستجمهوری گذشته از روحانی حمایت کرده است، در نتیجه تنها خوشعهدی و بدعهدی از روحانی باقی خواهد ماند.»
به این اظهارات و ابراز جداییها البته میتوان مواضع اخیر عبدالله ناصری مشاور رئیس دولت اصلاحات را نیز افزود که در گفتگویی تصریح کرد: ما امروز با پدیدهای روبرو هستیم به نام شبکههای اجتماعی. این شبکهها در رأی به روحانی در ۲۹ اردیبهشت بسیار نقش داشتند. اگر روحانی در دولتِ دوم، برنامههایش را پیش نَبَرد و وعدههایش را عملی نکند، همین شبکههای اجتماعی، بدون تصمیم گیری جبهه اصلاحات، بسیار بسیار بی رحمانه تر از آن چیزی که ما تصور کنیم، عمل خواهد کرد. اگر روحانی نجُنبد و خوب عمل نکند، این اتفاق رخ میدهد.
به هر حال، جریان اصلاحات به دلیل ضعف عملکرد در نهادهای انتخاباتی با کاهش سرمایه اجتماعی روبرو شده و همانطور که در بالا بارها و بارها اشاره شده است چهرههای شهیر اصلاح طلب بر آن اذعان کردند و البته بخشی از اعتراف آنها در گزارش لحاظ شد. ماحصل این اعتراف است که رئیس دولت اصلاحات برای انتخابات سال آینده اظهار نگرانی دارد و تئوریسین جریان اصلاحات نسخه «عبور از روحانی» را می پیچد. اما باید دید جریان اصلاحات پروژه «عبور از روحانی» را تا کجا پیش میبرد.
تاکنون که کنشگران سیاسی کابینه حسن روحانی یک به یک با قهر و تشر از دولت خارج شده اند و اسحاق جهانگیری به عنوان معاون اول رئیس جمهور انتقادات تندی را نسبت به ساختار دولت مطرح میکند و همفکرانش نیز به او پیشنهاد میدهند که باید از دولت خارج شود. علی صوفی عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات روز گذشته گفت: تداوم همکاری جهانگیری با دولت به جهانگیری لطمه میزند، بنابراین نمیدانم برای ۱۴۰۰ چیزی از او باقی بماند یا خیر.
بر همین اساس به نظر میرسد یک بخش از پروژه «عبور از روحانی» خروج اصلاح طلبان از سکانداری بخشهایی از دولت است و اما بخش دیگر «عبور از روحانی» این است که برای همیشه یا حتی مقطعی حسن روحانی و حزب منتسب به او از جریان اصلاحات کنار گذاشته شود که در این صورت باید بررسی کرد که آینده حیات سیاسی حسن روحانی چه اتفاقی را به انتظار میکشد؟
منبع: مهرمنبع: مشرق
کلیدواژه: عید کجا برویم گام دوم انقلاب وعده های روحانی اصلاح طلبان اصلاحات اعتدال و توسعه حسن روحانی شورای شهر تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۲۳۸۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست، باید تبدیل به ارزش افزوده شود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
محمد خاتمی، لیدر جبهه اصلاحات به تازگی در سخنانی که سایت جماران آنها را منتشر کرد با طرح این کنایه که امیدواریم بزرگان کشور نگرانی این را داشته باشند که مشکلات را حل کنند(!) گفته است:
"تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایم."[۱]
*اگرچه ایران اسلامی توانسته است به برخی اهداف خود در سند چشماندازه ۲۰ ساله برسد و برخی از آنها هم نزدیک شود لکن سؤال خاتمی درباره برخی از شاخصها همچنان موجه است و باید به آن پاسخ داد...
نکته اول در قبال پاسخ به سؤال خاتمی این است که بخش زیادی از مجموع ۲۰ سال متعلق به تحقق سند چشم انداز در اختیار مدیریت دولتی اصلاحطلبان بوده است و جا دارد آنها بیشتر از هر کس دیگری به مردم درباره میزان پیشرفت در سند چشمانداز گزارش بدهند.
نکته دوم این است که نمیشود از مسیر پیشرفت حرف زد اما از طوفانها و بلایا و درههای خطرناک دستکند شده در طول مسیر چیزی نگفت!
آقای خاتمی آیا میداند که اثر فتنه او و دوستانش در سال ۸۸ بر سرعت پیشرفت کشور و زیاد شدن تحریمها علیه مردم ایران چه بود؟
۳ دوره "تحریم انتخابات" که خاتمی حامی آن بود چه؟ آیا تحریم انتخابات که عملا به معنی هدف گرفتن شقیقه نظام سیاسی کشور است هیچ تأثیری در کاهش سرعت پیشرفت کشور نداشته است؟
"سیاهنمایی از اوضاع کشور و دعوت دائم مردم به خیابان" که قاتق نان اصلاحطلبان در شب و روز بود را چطور باید ارزیابی کرد؟
خاتمی باید بداند که بخش اعظمی از وقت و انرژی و تدبیر کشور طی ۲۰ سال گذشته صرف مقابله با این توطئههای خانمانسوزی شده است که هر یک به تنهایی میتوانست تمام ابعاد زندگی و اقتصاد و معیشت و امنیت مردم را با مخاطره مواجه کند. اما نظام اسلامی در مقابل تمام این دسیسههای خطرناک ایستاد و در عین حال به یک هژمونی جهانی تبدیل شد که امروز نه تنها از معیشت مردمش دفاع کرده است بلکه همپیمانان خود در اقصی نقاط جهان را نیز زیر چتر حمایت خود دارد. و ایضا درخشش موشکهای ایران در آسمان تلاویو نیز که حتما به سمع و نظر آقای خاتمی رسیده است.
ملاحظه میشود که ایران علیرغم تمام توطئههایی که بخش بزرگی از آنها نیز عامل داخلی داشته؛ اما به جایگاه امروزینی رسیده است که عده کثیری در جهان با اطلاق هژمونی به ایران موافقت یافتهاند.
پس باید واقعیت مطلوب ایران را دید و البته سؤالات فوقالذکر را هم از آقای خاتمی و دوستانش پرسید!
درباره وضعیت پیشرفت ایران در سند چشمانداز ۲۰ ساله همچنین خوانش این تحلیل ۲ سال قبل مشرق که با عنوان "اشکها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟" منتشر شد نیز خالی از لطف نیست.
***
کارنامههایی که باید آنها را به مردم معرفی کرد
آیتا... محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) طی سخنانی در مراسم تجلیل از استادان منتخب این مرکز گفته است: استادان حوزوی باید از جهت معیشت تأمین شوند.
به گزارش شفقنا، او در عین حال تصریح کرده است: برخی از تلاش های آیت الله اعرافی در تأمین معیشت استادان به ثمر رسیده است.[۲]
*اذعان آیتا... فاضل لنکرانی به کارآمدی مدیریت حوزههای علمیه یک اذعان باارزش و حاوی این معناست که کارآمدی نصبالعین برنامههای مدیریت حوزههای علمیه است.
کارآمدی موثر و دور از شعارزدگی و نمایش که میبینیم مورد اشاره استادان حوزه نیز قرار گرفته است و همگان وظیفه داریم برای معرفی آنها به مردم تلاش کنیم.
دقت شود که معنای "کارآمدی" و مدیریت اصولی همین است و باید اثرات چنین مدیریتی آنچنان ملموس باشد که جامعه هدف نیز بتواند دقیقا بدانها اشاره کند.
آیتا... علیرضا اعرافی که از اعضای مجلس خبرگان نیز هست؛ مدتی قبل در نامهای سرگشاده به رئیسجمهور با برشمردن ایرادات طرح نهضت ملی مسکن به عدم توانایی عمده مردم برای بازپرداخت اقساط این طرح اشاره کرده بود.[۳]
***
نگاهی به الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" برای مهاجرین خارجی
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!
محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان به تازگی طی سخنانی در دیدار با جمعی از مدیران استانی و شهرستانی پیرامون ظرفیتهای صنعتی و پیشرفت این استان گفته است: همکاری ایران با کشورهای همسایه و برعکس باید در یک چرخه مثبت باشد تا موفقیت متقابل را ممکن سازد چون همه این کشورها مکمل یکدیگر هستند و باید از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند.
به گزارش ایرنا، او به ارتباط ایران با افغانستان اشاره کرد و افزود: افغانستان درخواست کرده با کارخانههای فرآوری ایران به صورت مشترک سرمایه گذاری کند و از آن طرف بخشی از استخراج معادنشان را به این طرف بیاورند و از این طریق میتوانند از معادنشان استفاده کنند.
کرمی تصریح میکند: اگر اقتصاد افغانستان را درست کنیم قطعا اقتصاد ایران نیز بهره میبرد. از آن طرف نیاز نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم"![۴]
*سخنان استاندار محترم کاملا صحیح است الّا در بخش آخر که میگوید با عنایت به پیشرفت ایران و توسعه همکاری با کشورهای همسایه از جمله افغانستان آنگاه نیازی نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم!
باید دانست که بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست؛ باید تبدیل به ارزش افزوده شود نه اینکه در اختیار اتباع خارجی قرار گیرد.
زیرا در این حالت مفهوم مرز و ملت و حکمرانی و پرچم مورد استشکال قرار میگیرد.
بله! ما با افغانستانیها برادریم و همدرد آنها در مصائب و مشکلات افغانستان هستیم. و ایضا بر اساس همین برادری و همکیشی بود که مهاجران جنگزده افغانستان را پذیرفتیم و همچنان نیز میزبان آنها (اعم از شیعه و سنی) هستیم.
اما به لحاظ منطق حکمرانی؛ افغانستانیها باید به کشورشان بازگردند و در خاک خودشان نموّ داشته باشند.
چه در این حالت است که سطح همکاریهای دو کشور نیز میتواند ارتقای بیشتری بیابد چون بخشی از جمعیت بازگشته؛ دارای استعداد و تخصصی هستند که در ایران اسلامی به دست آوردهاند و لذا اکنون که در سنین ثمردهی هستند، میتوانند کمککار کشور و حکومتشان باشند.
از سوی دیگر ایران اسلامی نه تنها در گستره جمعیت فعلی خود بلکه در گستره جمعیت بسیار بیشتر (که نیازمند آن است) نیز نیازمند تمام ظرفیتهای خویش است و هر توجیهی برای اختصاص بخشی از این ظرفیت به اتباع خارجی مسموع نیست. مگر همانطور که اشاره شد در حالت نیاز به نیروی کاری که مشاغلی را در داخل کشور میزبان بر عهده بگیرد که شهروندان بنا به هر دلیلی در آن شغلها نیستند. پدیدهای که البته در ابعادی از اقتصاد ایران هم بروز کرده و برای جبران آن میتوان در کنار افغانستانیها به اتباع کشورهای دیگری غیر از افغانستان هم نگریست.
منحیثالمجموع باید این مسئله نصبالعین مدیران حکمرانی خاصّه در وزارت کشور باشد که ترتیباتی اتخاذ کنند تا اتباع محترم افغانستانی نه تنها فیالفور به کشور مادر بازگردند بلکه تدابیری هم برای حاضرین افغانستانی در ایران (اعم از مجاز و غیر مجاز) لحاظ شود تا هم حضور معیشت و کارکرد آنها برای خودشان و برای حاکمیت ایران بهینه شود و هم اگر نیازی به کار یا تخصص آنان در بازار کار ایران وجود دارد؛ فیالفور به سمت آن شغل راهنمایی شوند.
این الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" بایستی مد نظر تمام مسئولان و مدیران کشور باشد و هرگز از آنها تخطی نکنند.
***
۱_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۶۳۰۴۴۶
۲_https://fa.shafaqna.com/?p=۱۷۸۸۲۲۰
۳_khabaronline.ir/xk۵dz
۴_https://irna.ir/xjQrZz