دزد ناشی، خودروی دولتی سرقت کرد!
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۲۴۶۹۹
چند روز قبل مرد جوانی به نام بهنام که کارمند یک سازمان دولتی بود سوار بر خودروی شاسی بلند محل کارش به مرکز شهر رفت تا برای دفترکارش مبل بخرد. اما به محض اینکه داخل یکی از خیابانهای خلوت مرکز تهران پیچید، مردی ناگهان خود را مقابل خودرو انداخت.
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، بهنام بلافاصله پایش را روی ترمز فشرد تا خودرو به مرد جوان برخورد نکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گزارش یک سرقت مسلحانه
19 اسفند بهنام با پلیس تماس گرفت و ماجرای سرقت مسلحانه خودرو را خبر داد. وی گفت: من کارمند سازمان بهداشت جهانی هستم، خودرو هم متعلق به سازمان بود. با شکایت مرد جوان تحقیقات آغاز و درنخستین گام شماره پلاک خودروی مسروقه به واحدهای گشت اعلام شد. درحالی که بررسیها در این خصوص ادامه داشت، کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت مطلع شدند که خودروی سرقتی در یکی از شهرهای اصفهان دیده شده است.
با این سرنخ، هماهنگیهای قضایی با پلیس اصفهان صورت گرفت و درنهایت مأموران پلیس خودروی پاجرو را در نجف آباد اصفهان ردیابی کردند. مأموران ابتدا دستور ایست به سرنشین خودرو دادند اما راننده بدون توجه به اخطارهای پلیس فرار کرد. بدین ترتیب تعقیب و گریز آغاز شد و لحظاتی بعد مأموران اقدام به تیراندازی هوایی کردند.
دستگیری متهم
تیراندازیهای هوایی ادامه داشت اما مأموران زمانی که متوجه شدند سرنشین خودرو قصد تسلیم شدن ندارد به سمت آن تیراندازی کرده و درنهایت با زخمی شدن سارق جوان؛ خودرو متوقف و متهم دستگیر شد. پژمان، سارق خودرو در تحقیقات گفت: وضع مالیام خوب نیست و بهدنبال راهی برای پولدار شدن بودم. در فیلمهای خارجی میدیدم که سارقان با یک اسلحه جلوی خودروها را میگیرند و بعد از سرقت، خودرو را میفروشند. دوستان و هم محلیهای خلافم نیز زمانی که به قهوه خانه میآمدند از سرقت هایشان و پولهای باد آوردهای که از این راه بهدست آورده بودند میگفتند. تمام اینها مرا وسوسه کرد تا یک شبه پولدار شوم.
او ادامه داد: نقشه سرقت را از یک فیلم خارجی الگوبرداری کردم. اسلحهای از دوستم خریدم و برای اجرای سرقت به تهران آمدم. درخیابان خلوتی کمین کردم و با دیدن اولین خودروی شاسی بلند راه را سد کردم. خودرو را با تهدید اسلحه سرقت کردم و بعد از آن به سراغ مالخری رفتم که یکی از دوستانم معرفی کرده بود.
اما مالخر به من گفت به کاهدان زده ای! آنجا بود که فهمیدم ماشین سازمانی را دزدیدهام و نمیتوانم بفروشمش. بعد تصمیم گرفتم خودرو را به اوراقیها بفروشم اما آنها هم قبول نکردند و به خاطر سازمانی بودن خودرو آن را نخریدند. ماشین روی دستم مانده بود و نمیدانستم چکار کنم که به ذهنم رسید با ماشین گشتی در شهرها بزنم و به شهر خودمان بروم. اما مشخصات خودرو به همه شهرها اعلام شده بود و چند باری هم پلیس به من دستور ایست داد. اما موفق به فرار شدم تا اینکه در نجف آباد اصفهان دستگیر شدم. با اعتراف سارق جوان، تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سرقت خودرو خودرو دولتی دزد ناشی سرقت مسلحانه دستگیری سارق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۲۴۶۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پادشاهی در تهران که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
همشهری آنلاین ؛ حوادث: تصویر تاجی را روی بدنش خالکوبی کرده و میگوید که سردسته یک باند سرقت است. همه او را پادشاه صدا می زنند چون عاشق دستور دادن است. گفتوگو با او را میخوانید.
جرمت چیست؟
سند نمره کردن. تا حالا چنین اصلاحی شنیده اید؟ اجازه بدهید توضیح بدهم. کار من این است که ماشین های تصادفی را می خرم و بعد به اعضای باند سفارش همان مدل را می دهم تا سرقت کنند. مثلا اگر ۲۰۶ سفید تیپ دو تصادفیبخرم به همدستانم سفارش همان مدل را می دهم. به بعد از سرقت، شماره شاسی و موتور خودروی تصادفی را با دستگاه هک روی خودروی سرقتی می زدم. سپس ماشین جدید را با مدارک خودروی تصادفی به فروش می رساندم. به این پروسه می گویند سند نمره کردن.
چه شد که پایت به دنیای سارقان کشیده شد؟
ماجرایش جالب است. چند سال قبل عاشق یک دختر بودم. به من گفتند فلانی مثلا اصغر آقا به دختر موردعلاقه ام متلک پرانده است. رفتم سراغش اما او قسم خورد که متلک نگفته است. همین موجب شد تا با اصغر آقا دوست شوم. او گفت سارق است اما متلک پران نیست. بعد که فهمید مکانیکم پیشنهاد سرقت داد. این شد که با او و دوستانش آشنا شدم و پایم کشیده شد به دنیای سارقان خودرو.اما حالا سابقه ام زیاد شده و دیگر کمتر سرقت می کنم. سرکرده گروهم و برای خودم نوچه هایی دارم. به من می گویند پادشاه.
برای همین است که روی دستت تاج خالکوبی کرده ای؟
درسته. من عاشق قدرت و سلطنت هستم.فقط روی دستم نیست، همه جای بدنم را تاج تتو زده ام. همه دیگر از من حساب می برند و ریاست باند را به عهده دارم.
نوچه هایت چطور سرقت می کنند؟
با شاه کلید. گاهی هم شیشه می شکنند. مابقی هم فوت و فن های ما سارقان است که نمی توانم عنوانش کنم. البته اغلب ۲۰۶ و ال ۹۰ سرقت می کنند. مشتری های زیادی هم دارد و بازارش خوب است.
از هر خودرو چقدر گیرت می آمد؟
کف قیمت خرید خودروی تصادفی ۵۰ میلیون تومان است و خودروی ۵۰ میلیونی را حدود ۲۵۰ میلیون تومان می فروشم. اما چون با سارق شریک هستم تقسیم بر دو می کنیم. از هر سرقت ۱۰۰ میلیون گیرم می آید.
با پول های سرقتی چه کردی؟
خرج عشق و صفا می کنم. پول دزدی که برکت ندارد، اصلا نمی فهمم چطور خرج می شود.