«چگونه داستان را به فیلمنامه بدل کنیم؟»؛ محسن دامادی؛ نشر چشمه به فیلمنامهنویسی عمل کنید!
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۳۵۹۵۲
«چگونه داستان را به فیلمنامه بدل کنیم؟»
نوشته: محسن دامادی
ناشر: چشمه، چاپ اول 1397
129 صفحه، 16000 تومان
***
هرکس اندک آشنایی با سینمای ایران داشته باشد میداند، اساسیترین معضلی که سینمای ایران با آن درگیر است چیزی نیست جز فیلمنامه. تا جایی که سینمای ایران در دهههای اخیر اگر چه به لحاظ فنی پیشرفتهایی محسوس داشته است، اما از منظر فیلمنامه اگر نگوییم افت داشته، پیشرفتی هم حاصل نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخش قابل توجهی از این مسئله ناشی از سنتهای غلطی است که در سینمای ایران رایج شده و مانع از شکلگیری یک جریان فیلمنامهنویسی مستقل و حرفهای شده است. از ماجرای تمایل شدید فیلمسازان به فیلمنامههایی که توسط خودشان نوشته میشود، تا بیمیلی فیلمنامهنویسان به اقتباس ادبی و در نهایت ضعفهایی که در پرورش و پرداخت این آثار در مرحله تبدیل از داستان به فیلمنامه دیده میشود. به عبارتی آن زمان هم که ایده یا طرح جذابی به دست فیلمسازان و برخی از فیلمنامه نویسان میرسد، در مرحله بدل شدن به فیلمنامه آنگونه که باید نتیجه نمیدهد.
انتشار مجموعه سه جلدی «چگونه داستان را به فیلمنامه تبدیل کنیم؟» به قلم محسن دامادی (کارگردان سینما و تلویزیون) که به تازگی جلد سوم آن نیز به بازار آمده است، در واقع پاسخی است به همین معضل دیرپا در سینمای ایران که از جنبههای مختلفی کیفیت بسیاری از فیلم های ایرانی را تحت الشعاع قرار داده است. محسن دامادی خود در این باره گفته است: «در طول سالها متوجه شدم که چه در سینما و چه در تلویزیون طرحهایی که در آن عناصر جذابی هست خوب نوشته نمیشود و قربانی نوع نوشتن نویسنده میشود یعنی یک فکر خوب بد عرضه و توضیح داده شده است. به همین دلیل دست به نوشتن این کتاب زدم.»
شکی نیست معضل مورد اشاره از ابعاد مختلفی برخوردار است و نویسنده کتاب نیز در این مجموعه سه جلدی کوشیده به ابعاد گوناگون آن بپردازد. این ویژگی باعث شده مجموعه حاضر با وجود پیوستگی درونی و زمینه مشترکی که مباحث مطرح شده در آنها برخوردار است از استقلال مضمونی نیز برخوردار باشد و مخاطبان کتاب نیز به فراخور جنبههای مختلف بحث، بتوانند از هر یک از مجلدات کتاب بدون نیاز به دیگر جلدها استفاده کنند.
مهمتربن حسن کتاب محسن دامادی که جنبههای گوناگون آن را تحت الشعاع قرار داده این است که از دل جریان فلیمنامهنویسی در ایران برخاسته است. بنابراین نویسنده با شناخت نسبت به اوضاع و احول فیلمنامهنویسی در ایران کوشیده کتابی بنویسد که به درد این فضا، مسائل و مشکلاتش و خلاءهایی که در آن وجود دارد. این رویکرد تا حد زیادی ناشی از نوع نگاه محسن دامادی به خیل منابع موجود در حوزه فیلمنامه نویسی است؛ منابعی که تعداشان کم نیست و اغلب نیز ترجمه هستند. اما دامادی معتقد است این نوع کتابها خیلی به درد کسانی که در ایران می خواهند فیلمنامه بنویسند نمیخورد.
او در جلد نخست «چگونه داستان را به فیلمنامه تبدیل کنیم؟» به کلیات مباحث مربوط به فیلمنامه نویسی توجه دارد، در جلد دوم به قیاس فیلمنامه و داستان پرداخته و در این رهگذر شباهتهای و تفاوتهای آنها را مورد واکاوی قرار داده است؛ و کتاب حاضر که سومین جلد از این مجموعه را می توان کاربردیترین جلد آن محسوب کرد. اگر به طور خلاصه و موجز بخواهیم بگوییم این کتاب درباره چیست؟ باید به یک عبارت آشنا در سینمای ایران اشاره کنیم: «فیلم درنیامده!» عبارتی که اغلب زمانی بکار می رود که حاصل کار (به دلایل مختلفی) فیلمی قانع کننده نیست.
در بخش عمده ای از کتاب حاضر، محسن دامادی کوشیده نشان دهد که در پروسه تبدبل شدن داستان فیلمنامه، کدام موانع باعث تقویت چنین وضعیتی میشوند وچگونه میتوان به آنها غلبه کرد. البته این موضوع دستمایه فصل نخست کتاب است و کتاب از سه فصل دیگر نیز برخوردار است . بخش دوم کتاب به بحث کتاب «آفرینش هنری» می پردازد و به واکاوی این مهم توجه دارد که منشا آفرینش هنری کجاست؟ آیا این نبوغ است که منشاء آفرینش هنری است یا غریزه و چقدر از این مهم خودآگاهانه صورت میگیرد؟
«منطق داستانی» موضوع سومین فصل کتاب است. موضوعی که به زعم دامادی مهمترین رکن داستاننویسی و فیلمنامهنویسی است. اگر منطق داستانی وجود نداشته باشد، روابط علی و معلولی در داستان از بین رفته و لطمه ای جدی به فیلمنامه می خورد و بی شک «درنخواهد آمد!»
بخش پایانی کتاب اگر چه به لحاظ محتوایی در ادامه مباحث فصول آغازین کتاب قرار نمیگیرد، اما بی ارتباط با کلیت مباحثی که نویسنده در این سه کتاب مطرح کرده نیست. عنوان این فصل: «چگونه طرح بنویسیم؟»؛ به روشنی گویای محتوای آن است. همانگونه که دامادی نوشته طرح نقطه آغاز هر کار یا فعالیتی است. فیلمنامه نویسی نیز از این بحث مستثنی نیست؛ اما چرا نویسنده کتاب نقطه آغاز این فعالیت را در بخش پایانی سه گانه خود در حوزه فیلمنامه نویسی آورده است؟ البته با توجه به شکل نوشتن عنوان کتاب روی جلد آن (همراه با چگونه طرح بنویسیم؟) پیداست این فصل در واقع حکم پس گفتاری افزوده شده بر کتاب را دارد که به نوع خود می تواند مورد استفاده مخاطبان قرار گیرد. «طرح» همانطور که نخستین گام برای نوشتن فیلمنامه محسوب می شود؛ نخستین گام برای ارتباط فیلمنامه نویس و فیلمساز با صاحبان سرمایه و تهیه کنندگان نیز هست.
مراد نویسنده از «طرح» در این بخش آن متنی است که به جهت ارائه اولیه نوشته می شود. هدف دامادی او این است که به مخاطب نشان دهد که طرح چیست و بیاموزد که چگونه باید آن را بنویسد که سیم ارتباطی بین فکر و سرمایه بوده و منجر به روشن شدن چراغ تولید و کسب درآمد برای صاحبان فکر شود؟ چراکه به زعم دامادی و با توجه به تجربیاتی که در متن جریان فیلمنامهنویسی داشته، کم نبوده مواردی که فیلمنامههای خوبی به دلیل نداشتن طرحی که قابلیت نشان دادن ظرفیت های این فیلمنامهها را داشته باشد، رد شدهاند.
اهمیت کلیدی نوشتن طرح بخصوص در زمان ارائه آن برای قرار گرفتن در مسیر تهیه و تولید فیلم، غیر قابل انکار است. دامادی که تجربه فعالیت در سینمای ایران را داشته، هم مناسبات آن را خوب میشناسد و هم معضلات و خلاء هایش را، بنابراین از تجربه و دانش خود در جهت نوشتن متنی استفاده کرده آگاهی های فنی و تئوریک این حوزه را به فراخور فضای حاکم بر حاشیه و متن سینمای ایران به خواننده ارائه می کند و همین ویژگی باعث شده با اثری کاربردی و سودمند طرف باشیم. خاصه برای کسانی که علاقمند به فیلمنامه نویسی به منظور فعالیت عملی و حرفهای در ایران هستند.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۳۵۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستانکهایی برای فلسفهورزی کودکانه
ایسنا/اصفهان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با هدف تقویت تفکر و فلسفهورزی در کودکان روانه بازار نشر شد.
اگر از یُعد مخاطبشناسی به دنیای کتاب ایران نگاه کنیم، با نظرگاهی فراگیر اما غلط روبهرو میشویم که برای اصلاح آن باید کوشید. تصوری اشتباه در بین اکثریت جامعۀ کتابخوان ما وجود دارد مبنی بر اینکه کتاب خوب و باکیفیت را فقط در بین ناشران تهرانی میتوان یافت. این در حالی است که در شهرهای دیگر کشورمان نیز کتابهایی شایان توجه منتشر میشود، همانطور که ممکن است در میان انتشاراتیهای تهران نیز با کتابهایی بیقدر و ناقابل مواجه شویم.
«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» یکی از آن آثار غیرتهرانی است که در عرصۀ غامض و هزارتوی کتاب کودک نگاشته شده است. این مجموعه یکی از تازههای نشر «یار مانا» از انتشاراتیهای اصفهان محسوب میشود و پدیدآورندگان آن هم خاستگاهشان به همین دیار بازمیگردد.
رضاعلی نوروزی، عضو هیئتعلمی گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان، نویسندۀ اول و فاطمه داوری نویسندۀ دوم این اثر به شمار میآید. این مجموعه در اواخر سال ۱۴۰۲ شمسی با تصویرگری فائزه تقییار به جامعۀ کودکان ایرانی و البته پدر و مادرها، مربیان و مراقبان آنان تقدیم شده است.
این کتاب با توجه به اهمیت آموزشیاش در «کتابنامۀ رشد» به ثبت رسیده و رویداد ملی یارستان کودکستان نیز خواندنش را پیشنهاد داده است. این رویداد همواره سعی دارد تا کتابهای فاخر کودکانه را به جامعه معرفی کند.
جذابیت بصری و اهمیت چندجلدیبودن
اگر جلد هر کتابی نخستین دعوتگر خواننده به دنیای آن کتاب باشد، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با آن رنگینکمان شاد و سرزندۀ ۱۵رنگیاش موفق بوده است. بدون تردید، به تراکم محتوای نوشتاری بر روی جلد میتوان انتقاد کرد. بااینهمه، جذابیت بصری کتاب چه بر روی جلد و چه در صفحات مختلفش انکارشدنی نیست و به نظر میرسد، قدرت فراوانی در جلب رضایت مخاطبان اصلیاش، یعنی کودکان پیش از دبستان، داشته باشد.
جذابیت بصری کتابهای کودک صرفاً در جذب و کشش خواننده به مطالعۀ آن یا شنیدنش تأثیر ندارد. جاذبۀ تصویرگری هر کتابی میتواند کاملکنندۀ متن نوشتاری و در تقویت و تربیت بصری کودک نیز اثرگذار باشد. تربیت بصری کودک مانند هر مسئلۀ دیگری چون خوبشنیدن یا مهارتهای دستورزی دارای اهمیت است و نباید دستکم گرفت.
«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» در کنار این ویژگیهای ظاهری، بهخاطر مجموعهبودن یا چندجلدیبودنش نیز درخور اعتناست. امروزه، اهمیت خرید کتابهای دنبالهدار و تأثیر آنها بر کتابخوانشدن کودکان و تبدیلشدن فرهنگ کتابخوانی به برنامۀ ثابت روزمرهشان بر کسی پوشیده نیست.
اگر کتاب و شخصیتهای یک مجموعه برای کودکی جاذبه نداشته باشد، بحثش جداست، اما اگر جلد نخست یک کتابِ مجموعهای تأثیر کافی و لازم را بر کودک بگذارد، دیگر پدر و مادر مجبور نیستند که مدام برای تهیۀ کتاب و خواندن یک اثر از سوی بچهشان به تقلا بیفتند، بلکه خود کتاب مشوق کودک است تا از جلدی به جلد دیگر سفر کند و غرق در جهان داستانی شخصیت یا شخصیتهایی شود که بهراستی برایش جاذبه دارند. در اینجا میتوان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» را در مقام نمونهای موفق از کتابهای دنبالهدار و گیرا معرفی کرد.
لذت غرقه در کشمکشهای خرگوش کوچولو
اما محتوای این کتاب و به بیانی هر ۱۵ جلدش را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد. بخش نخست آن داستانکی شیرین و لذتبخش در ۹ یا نهایتاً ۱۲صفحه است. هر دفعه شخصیت اصلی کتاب، یعنی خرگوشِ کوچولو، بازیگوش، شوقمند، کمتجربه و با اشتباهات کوچک و بزرگ در یک موقعیت زنده و واقعی قرار میگیرد. در چنین موقعیتی کودک پیش از دبستان، یعنی مخاطب اصلی کتاب، میتواند همدلانه به آن بنگرد و با اتفاقاتش و شخصیت اصلیاش همذاتپنداری کند. گفتنی است که نثر این داستانها بر اساس قواعد شکستهنویسی فارسی تنظیم شده است.
بههرروی، کودک در دریای این مجموعه نهتنها میتواند خویشتن را در جایگاه خرگوش کوچولو تصور کند و بر آموختههایش برای رویارویی با مسائل زنده و جاری زندگی بیفزاد، بلکه قادر است خانواده، بهطور مشخص مامان و بابای خود و همچنین دوستان و دیگر شخصیتهای فرعی هر داستانک را در موقعیتی از زندگی راستین ببیند.
این مسئله کودک را با فکر و ایده و دغدغههای بزرگترها یا گروههای همسالش در لایههای مختلف داستان آشنا میکند؛ در حالی که همین آشنایی ممکن است در وضعیت جاری و ساری زندگی روزمره ممکن نباشد. با توجه به موشکافی شخصیت خرگوش کوچولو در هر داستان و ترسیم آرزوها، ترسها و بهطورکلی جهانبینی او این مسئله برای بزرگترها نیز مفید است تا بتوانند از زاویۀ این داستانها دنیای کودکان را بشناسند، این شناسایی در وضعیتهای زنده و پویای زندگی بههردلیلی ممکن است میسر نشود.
ابتدای هر داستانک از دل روابط خرگوش کوچولو با خانواده و دیگر اطرافیانش مسئلهای مطرح میشود که پیوندی نزدیک با چالشهای روزمرۀ یک کودک دارد. پس از پشتسرگذاشتن رویدادها و کنش و واکنشهای متعدد، در خاتمه به کودک نشان میدهد که راه گذار از کشمکش یادشده در سرآغاز داستان و به عبارتی رفع آن مسئله برای رسیدن به وضعیت مطلوب، چگونه محقق میشود. بنابراین، کتاب در دل فرازوفرودهای داستانی، به زبانی ساده و بهطور غیرمستقیم چگونگی مقابلۀ کودک با کشمکشهایش را به تصویر میکشد.
برای نمونه، در جلد یازدهم و موسوم به «کتاب سبزک» با خرگوش کوچولویی روبهرو میشویم که شلخته و بینظم است. بهخاطر این موضوع، هم خودش و هم دوروبریهایش با مشکلاتی روبهرو شدهاند. مثلاً پای مامان خرگوش بهخاطر اسباببازیهای بچهاش که وسط اتاق ریخته است، آسیب میبیند. خود خرگوش کوچولو در موقعیتی ضروری نمیتواند کلاهش را پیدا کند و کتاب دوستش را وقتی به امانت میگیرد، در شلوغی و درهمبرهمی اتاقش گموگور میکند.
این چالشهای پیش رو بهمرور کودک را از این مسئله آگاه میکند که نظمداشتن و مرتببودن چه اهمیتی دارد و چقدر نتایج و پیامدهای مثبتش کمککننده است، البته بدون اینکه نویسندگان مستقیم به زبان بیاورند که منظم باش یا منظمبودن خوب است. دو داستاننویس فقط سرانجامِ بینظمی و نظم را نشان میدهند. اما این پایان داستان نیست.
تقویت تفکر و نهادینهشدن تعلیم و تربیت
پس از آمدن داستانکی در نیمۀ اول کتاب، به بخش دوم آن یعنی تمرینها وارد میشویم. این تمرینها و بازیها تعدادشان بین ۱۰ تا ۱۱ مورد است. و مخصوص اجرای دو نفرۀ کودک و یکی از والدین یا خانوادگی و برای خانه طراحی شدهاند. هرچند بر اساس یک فهرست راهنما که خود نویسندگان در کتاب ارائه کردهاند، میتوان در هر تمرین یا بازی تغییراتی ایجاد کرد تا در محیطهایی دیگر مانند، مهدهای کودک، پیشدبستانیها، خانههای بازی و... اجرایی باشند.
اهمیت بخش دوم کتاب این است که از طریق طرح یک پرسش یا پیشنهاد یک بازی و تمرینهای دیگر، هدف مهمی که در قسمت اول و بهصورت داستانی بیان شده بود، اکنون چند دفعه و از راهها و جنبههای مختلف از نو خودنمایی میکند. این تمرینها گاهی بسیار سادهاند و از طریق پرسش و پاسخ بین والدین و کودک رخ میدهند.
اما گاهی از نظر فکری و قوۀ خیالپردازی به قلمرویی پیچیدهتر وارد میشوند و گاهی برای اجرایشان به برخی از ابزارها نیاز است. بدیهی است که این تمرینها از ساده به دشوار ذکر شدهاند و همگی در حد توان کودکان پیشدبستانی هستند. اهمیت اساسی این تمرینها آن است که یک ویژگی مثبت را را در ذهن کودک نهادینه میکنند و همین سبب میشود که انتظار ظهور و بروزش را در عمل وی هم داشته باشیم. در جلد یازدهمی که ذکر شد، «نظمداشتن» همان ویژگی مهم و ارزشمند است.
قسمت تمرینی «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» خواننده را بیش از بخش نخست به تفکر وامیدارد و به قلب ماجراها میبرد. این تمرینها گاهی با تحرک نیز همراه هستند که میتواند جنبۀ مثبت دیگری از بخش دوم کتاب باشد. این قسمت موقعیت خوبی فراهم میآورد که مادر و پدر یا دیگر نزدیکان کودک وقتشان را در کنار هم بگذارنند.
شکی نیست که اجرای آنها در محیطهایی مانند پیشدبستانی بر افزایش مهارتهای کودک در جمع و کارهای گروهی خواهد افزود. این تمرینها از این جنبه نیز که دانشآموزمحور یا کودکمحور هستند، دارای اهمیت بسیار است. در دنیای امروز، همه میدانند که آموزش و پرورش معلممحور و متکی بر گفتار و سخنرانی و نصیحت راه به جایی نخواهد برد.
بر اساس ویژگیهایی که گذشت، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» کتابی نیست که با آن کودکانمان را خواب کنیم. این ۱۵ جلد برای بیداری کودک و همچنین آگاهکردن والدین و دیگر همراهان اوست. کتاب اگر از مسیری درست به کودک ارائه شود، فرصتی فراهم خواهد آورد که بازتاب تأثیرات مثبتش را باید در رفتارهای کماشتباه، هوشمندانه و رو به تعالی و ترقی کودک دید.
در پایان، اسامی این مجموعۀ ۱۵گانه به ترتیب جلد ذکر میشود: «خرگوش کوچولو و کفشهای نو»، «خرگوش کوچولوی زرنگ»، «سلام خرگوش کوچولو»، «تولد برفی»، «دوست تازه»، «خرگوش کوچولو و ظرف هویج»، «عروسک خرگوش کوچولو»، «خرگوش کوچولو و آهوی دورهگرد»، «این یک راز است»، «خرگوش کوچولوی حواسپرت»، «کتاب سبزک»، «پشمالوی عصبانی»، «خرگوش پرحرف»، «درس بزرگ سبزک»، «مغازهی پر از خوراکی».
انتهای پیام