کچلی سکه ای چیست و چگونه درمان می شود
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۴۳۴۸۱
کچل شدن و ریز مو به صورت سکه ای در سر یکی از بدترین نوع ریزش مور در افراد است. این بیماری گاهی به ناخن و پوست بدن هم سرایت می کند. به گزارش میزان، ریزش موی سکهای یا آلوپسی، یک بیماری شایع با علت ناشناخته است که مشخصه آن وجود لکههای طاسی پراکنده، دارای مرز مشخص، بدون جوشگاه و معمولاً به شکل نامنظم بر روی پوست سر، ابروها و قسمت ریشدار صورت آقایان میباشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بیماری در اغلب موارد باعث ریزش مو به شکل لکههای کوچکی به اندازه یک سکه میشود. البته در اغلب افرادی که به این بیماری مبتلا میشوند، ریزش موها فقط به صورت چند لکه کوچک و محدود است، اما در بعضی از موارد هم ممکن است در حد شدیدتری باشد. حتی در بعضی از موارد این بیماری میتواند منجر به ریزش کامل موی سر (ریزش موی کلی یا کچلی کامل) و یا در حالتهای خیلی پیشرفته، باعث ریزش تمام موهای سطح بدن (ریزش موی کامل بدن) شود.
ریزش موی سکهای به عنوان یک بیماری خود ایمنی شناخته میشود، به این معنی که علت این بیماری آن است که سیستم ایمنی بدن به جای عوامل بیماریزا و مهاجم خارجی، به اشتباه به سلولهای سالم خود بدن حمله میکند و آنها را از بین میبرد. در مورد بیماری ریزش موی سکهای، سیستم ایمنی بدن به فولیکولهای مو حمله میکند و باعث التهاب ریشه مو و نهایتاً ریزش آن میشود.
علل ریزش موی سکهای
ریزش موی سکهای هنگامی اتفاق میافتد که گلبولهای سفید که نقش اصلی را در سیستم ایمنی بدن بر عهده دارند، به سلولهای تشکیلدهنده فولیکول مو حمله میکنند و باعث از بین رفتن و یا کاهش قابل ملاحظه سرعت تولید آنها میشوند. هنوز علت اینکه چرا سیستم ایمنی بدن به این شکل فولیکولهای مو را مورد حمله قرار میدهد، به درستی شناخته نشده است.
علیرغم آنکه دانشمندان هنوز در مورد علت بروز این تغییرات اطمینان کافی ندارند، اما به نظر میرسد که عوامل ژنتیکی هم در بروز آلوپسی سکهای نقش دارند، زیرا احتمال بروز این عارضه در افرادی که قبلاً یکی از اعضای خانواده یا فامیل نزدیک آنها به آن مبتلا شده است، بیشتر است. در واقع از هر پنج نفری که به عارضه ریزش موی سکهای مبتلا میشوند، یک نفر قبلاً در بین اعضای خانواده خود سابقه ابتلا به این بیماری را داشته است.
نتایج تحقیقات دیگری که در این زمینه انجام شده است حاکی است که بسیار از افرادی که سابقه فامیلی ابتلا به آلوپسی را دارند، سابقه ابتلا به سایر بیماریهای خود ایمنی از قبیل آتوپیک (یک بیماری که باعث افزایش "درد و حساسیتهای شدید" یا واکنشهای "هیپر آلرژی" در بیمار میشود)، تیروئید و ویتیلیگو (لک و پیس) را نیز در بین اعضای فامیل و خانواده خود دارند.
نکته مهم دیگر در مورد بیماری ریزش موی سکهای آن است که علیرغم آنچه که خیلی از افراد تصور میکنند، شواهد علمی چندانی در تأیید ارتباط این بیماری با استرسهای روحی و روانی به دست نیامده است. این احتمال وجود دارد که استرس بسیار شدید بتواند نقش تحریک کننده این عارضه را داشته باشد، اما تحقیقات جدیدتر نشان داده است که عوامل ژنتیکی در بروز آن نقش مهمتری دارند.
علائم و نشانهها
شاخصترین علائم بیماری ریزش موی سکهای، ایجاد لکههای کچلی در نواحی مودار بدن است. در اثر این بیماری، لکههای کچلی به اندازه یک سکه بر روی نواحی مودار بدن از جمله در پوست سر، پدیدار میشود. اما به طور کلی علائم این بیماری ممکن است در هر جایی از بدن که مو رشد میکند، ار قبیل ریش و مژه نیز مشاهده شود.
ریزش مو ممکن است به صورت ناگهانی باشد و در عرض تنها چند روز یا طی یک دوره چند هفتهای، لکههای طاسی روی سر شکل بگیرد. قبل از آنکه موی ناحیه مورد نظر بریزد، ممکن است بیمار احساس خارش یا سوزش پوست در این ناحیه را داشته باشد. فولیکولهای مو در محل لکههای کچلی از بین نمیروند و بنابراین، بعد از آنکه التهاب فولیکولها برطرف شد، موی این ناحیه میتواند دوباره رشد کند. افرادی که لکههای کچلی در آنها به تعداد محدود و کوچک باشد، اغلب بدون آنکه نیازی به استفاده از هر روش درمانی داشته باشند، بهخودیخود کاملاً بهبود پیدا میکنند.
در حدود 30 درصد از افرادی که به بیماری ریزش موی سکهای مبتلا میشوند، علائم این بیماری شدت بیشتری پیدا میکند یا به یک چرخه مداوم از ریزش و رویش مجدد مو تبدیل میشود. تقریباً نیمی از بیماران مبتلا به ریزش موی سکهای هم بعد از گذشت حدود یک سال، بهبود پیدا میکنند. اما خیلی از این افراد ممکن است باز هم در آینده علائم این بیماری را تجربه کنند. در حدود 10 درصد از این بیماران هم، علائم ریزش موی سکهای پیشرفت بیشتری پیدا میکند و به ریزش موی کلی یا ریزش موی تمام بدن تبدیل میشود.
بیماری ریزش موی سکهای میتواند ناخن انگشتان دست و پا را نیز درگیر کند. گاهی اوقات تغییراتی که در شکل ناخنها به وجود میآید، اولین نشانههای شروع توسعه این بیماری است. بعضی از تغییرات کوچکی که ممکن است در اثر آلوپسی در ناخنها به وجود بیاید، عبارت است از:
ظهور برآمدگیهای ریز (سر سوزنی) بر روی ناخنها
ظهور خطوط و لکههای سفید
زبر شدن سطح ناخنها
کاهش درخشندگی و جلای ناخن
نازک شدن و ترک خوردن ناخنها
سایر علائم کلینیکی این عارضه هم شامل موارد زیر است:
موهایی به شکل علامت تعجب (!) – یعنی تا موهایی در اطراف یا حاشیه لکههای کچلی رشد میکنند که قسمت پایین یا قاعده آنها باریکتر از قسمت بالا است.
موی لاشهای – موهایی که قبل از رسیدن به روی سطح پوست، شکسته شدهاند.
اگرچه هیچ نوع درمان دائمی برای بیماری آلوپسی یا ریزش موی سکهای وجود ندارد، اما چند راه برای کاهش شدت واکنشهای سیستم ایمنی بدن در قسمت پوست سر و تحریک رشد مجدد موها وجود دارد. مهمترین این روشها عبارت است از:
مالیدن کرم کورتیزون یا تزریق محلول آن در محل لکههای کچلی به منظور سرکوب واکنش سیستم ایمنی بدن در آن ناحیه
ایمونوتراپی با استفاده از مواد شیمیایی از قبیل دیفنیل سیکلو پروپنون (که با نام دیفن سیپرون یا DCP نیز شناخته میشود) یا اسکواریک اسید دیبوتیل استر (SADBE) بر روی پوست سر که میتواند باعث ایجاد یک واکنش آلرژی شود و سلولهای فعال شده سیستم ایمنی را به حالت غیر فعال در آورد.
استفاده از ماینوکسیدیل (روژائین) موضعی که باعث افزایش رشد مو از طریق تسریع در فاز استراحت از چرخه رشد مو میشود و قطر تار موهایی که به تازگی رشد میکنند را بیشتر میکند.
داروی آنترالین (دریتوکریم، دریتو-اسکالپ، میکانول) که بر روی پوست سر مالیده میشود و باعث تحریک پوست سر و تحریک رشد زودهنگام موها میشود. این دارو را میتوان همراه با ماینوکسیدیل هم استفاده کرد.
داروی پسورالن و فتوتراپی با پرتوهای ماوراء بنفش A (قرار دادن پوست محل کچلی در معرض نور ماوراء بنفش به صورت کنترل شده)
یک دوره کوتاه مصرف داروهای کورتیکواستروئیدی (مانند پردنیزون) به صورت خوراکی یا تزریق داخل وریدی. تزریق این داروها در حالت خیلی نادر و فقط برای بزرگسالانی که ریزش موی شدید دارند انجام میشود.
روش پی آر پی (PRP)
پلاسمای غنی از پلاکت یا پی آر پی، یک محلول تزریقی است که از خون خود بیمار گرفته میشود و از طریق بالا بردن غلظت پلاکتها در سرم خون به دست میآید. اغلب افراد عادی، پلاکتها را به عنوان یکی از اجزای خون که نقش منعقد کردن آن را بر عهده دارد میشناسند. اما عملکردها و قابلیتهای پلاکتها خیلی بیشتر از فقط لخته کردن خون است. این پلاکتها هنگامی که فعال میشوند، مقادیر بالایی از سایتوکینها و عوامل رشد را از خود ترشح میکنند که به عنوان یک عامل فعال در فرایند ترمیم زخمها و جراحتها عمل میکنند.
مزوتراپی
مزوتراپی به مفهوم تزریق مقادیر کمی از ترکیبات دارویی به درون لایه زاینده پوست با هدف بهرهبردای از خاصیت درمانی آن در بهبود قسمت آسیبدیده پوست و ناحیه اطراف آن است. امروزه از مزوتراپی برای درمان سلولیت، کشیدن پوستهای شل و افتاده، جوانسازی پوست پیر، رفع جای زخم از روی پوست و درمان ریزش مو ناشی از عوامل مختلف از جمله طاسی سکهای استفاده میشود.
پزشک شما مخلوطی از چند ترکیب دارویی مختلف از جمله ویتامین B5 و ویتامین H (بیوتین) که اجزای ضروری برای رشد موها محسوب میشوند را آماده کرده و در پوست سر تزریق میکند. این ترکیبات موجب افزایش جریان خون در پوست سر و تأمین مواد و عناصر مورد نیاز برای رشد موها میشوند. در برخی موارد میتوان داروی ماینوکسیدیل را هم به این ترکیب اضافه کرد. ماینوکسیدیل میتواند برای مواردی از ریزش موی سر که خیلی سخت به درمان جواب میدهند، تأثیر زیادی داشته باشد.
ترکیب دارویی معمولاً در عمق 3 تا 4 میلیمتری پوست تزریق میشود. عمل تزریق، درد چندانی ندارد و به راحتی قابل تحمل است. درمان به روش مزوتراپی معمولاً به صورت دورهای و در چند جلسه به صورت هفتهای یک بار به مدت 3 تا 4 هفته و پس از آن هر دو هفته یک بار به مدت 3 تا 4 هفته دیگر انجام میشود.
برای بیمارانی که بعد از حل شدن مشکلات ناشی از طاسی سکهای، رشد موها متوقف شدهاند،کاشت مو میتواند گزینهای مناسب برای بازگشت آنها به زندگی عادی و پرپشت شدن مجدد موها باشد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: کچلی سکه ای درمان آلوپسی ریزش موی سکه ای طاسی علل ریزش مو علائم و نشانه ها بیماری پوست و مو پوست و مو مدارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۴۳۴۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مه مغزی» عارضه جدید کرونا
به گزارش قدس خراسان، سرفههای خشک، تنگی نفس، تب، کاهش اکسیژن خون و گاهی مرگ، سناریو تلخی بود که در دسامبر ۲۰۱۹ در ووهان چین برای جهان نوشته شد و همه را درگیر کرد؛ اما این همه ماجرا نبود و با پایان همهگیری این بیماری مرگبار، حالا در میان روزمرگیهایمان شاهد تنگی نفس و سرفههای خشک روح و روانمان هستیم که بیصدا در گوشهای از زندگی خزیدهاند، گاه مضطرب و دستپاچه، گاه افسرده و زمانی گیج و منگ روی پاهایی لرزان، جسم خسته و بیجانشان را جابهجا میکنند و حتی در خواب هم آرام و قرار ندارند و با کابوسهای شبانه درگیرند. عواقبی که بیشتر از همه گریبانگیر کادر درمان خط مقدم مبارزه با کرونا شد.
تأثیرات روحی- روانی کرونا بر کادر درمان پررنگتر از بقیه بود
یک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این باره به خبرنگار ما میگوید: اگرچه استرس شغلی در همه مشاغل وجود دارد؛ اما در حرفههایی که با سلامتی انسانها مرتبط هستند، این موضوع اهمیت و فراوانی بیشتری پیدا میکند. هرچند کادر درمان، نقش مهمی در حفظ و بهبود سطح کیفی مراقبتهای بالینی و سلامت جامعه ایفا میکند؛ اما این قشر از جامعه به اقتضای وظایف شغلی و شرایط خاص محیط کار در مواجهه با تهدیدهایی هستند که میتواند با اعمال فشارهای شدید روانی، سلامت آنها را در ابعاد مختلف جسمانی، روانی و اجتماعی به مخاطره انداخته و موجب تضعیف عملکرد کاری آنان شود.
۶۰درصد کادر درمان در برخی از جوامع، از فرسودگی شغلی رنج میبرند
دکتر زنیره سلیمی اضافه میکند: شیفتهای کاری فشرده و زیاد، مشاهده رنج و مرگ بیماران، استرس ناشی از بیماری، تصمیمگیریهای بالینی دشوار، مسئولیتهای حرفهای و مراقبت از بیماران از جمله شایعترین عوامل استرسزایی هستند که پرسنل، روزانه در محیطهای بیمارستانی و درمانی با آن روبهرو میشوند و گاهی سلامت روان آنها را به مخاطره میاندازد و گاهی عملکردشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی با بیان اینکه به دلیل استرس مزمن در این افراد، ریسک بالای بروز اضطراب و فرسودگی شغلی نیز برای آنها در درازمدت محتمل است، عنوان میکند: بر اساس مطالعات صورت گرفته، مشخص شده حدود ۶۰درصد کادر درمان در برخی جوامع از فرسودگی شغلی رنج میبرند.
این روانپزشک یادآور میشود: چنین حوادث تروماتیکی، میتوانند احساس امنیت افراد را کاهش دهند، واقعیت مرگ را به آنها یادآوری کنند و عوارض مضری بر سلامت روان افراد داشته باشند.
سلیمی متذکر میشود: علائم و اثرات روانشناختی منفی این همهگیری از جمله اختلال استرس پس از سانحه، اضطراب، افسردگی، ترس، استرس و مشکلات خواب، فرسودگی شغلی و تغییر عملکرد روزانه در کادر درمان بسیار شایع بود. همچنین برخی ویژگیهای اختصاصی کووید۱۹ مانند همراهی آن با بیماری شدید و مرگ و میر، قدرت سرایت بالا و اینکه بسیاری از مبتلایان بدون علامت هستند، زمینهساز افزایش اضطراب سلامتی در افراد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه کادر درمان به ویژه جزو گروههای آسیبپذیر در این دوران بیسابقه بودند، میگوید: این افراد به دلیل افزایش احتمال تماس با ویروس در محیط بالینی، در خطر بالاتری برای ابتلا به عفونت بوده و ترس زیادی از انتقال آن به اعضای خانواده و عزیزانشان داشتند. سایر عوامل استرسزا شامل اضطراب سلامتی، طولانی شدن زمان قرنطینه، ناامیدی، نگرانی، درماندگی، خستگی، کمبود لوازم محافظتی، اطلاعات ناکافی و آگاهی محدود از این ویروس، شایعات مختلف در سطح جامعه، ابهام و غیرقابل پیشبینی بودن شرایط، مسائل مالی، باورهای منفی درباره واکسیناسیون و انگ ناقل بودن منجر به کاهش سلامت روان و افت کیفیت زندگی کاری کادر درمان شد.
سلیمی خاطرنشان میکند: در کل میتوان گفت نگرانی از ابتلا به بیماری و مرگ یا انتقال بیماری به خانواده، فشار کاری زیاد، شیفتهای متناوب و ساعت کاری زیاد، نگرانی از کمبود وسایل محافظتی، فشار فیزیکی ناشی از تجهیزاتی مانند ماسک، شیلد و گان، محدود شدن استقلال و دستورالعملهایی که موجب افزایش کار و نبود فراغت و مرخصی برای آنها میشد، نگرانی از ناتوانی در انجام درست کارها، مواجهه با خشم و پرخاشگری بیماران و خانوادههایشان، مواجهه با مرگ بیماران و سوگواری خانوادهها، تنش و نگرانی در مورد مدیریت امور خانواده، مواجهه با انگ بیماری و طرد شدن به خاطر کار در محیط پرخطر، همه و همه موجب فشار مضاعف روانی بر کادر درمان شد تا جایی که هنوز هم با گذشت چند سال از همهگیری کرونا برخی افراد درگیر مشکلات روحی ناشی از آن هستند. به خصوص افرادی که سوگوار شدند و عزیزانشان را از دست دادند؛ چراکه اغلب در آن شرایط امکان برگزاری مراسم عزاداری به صورت کامل وجود نداشت و این افراد سوگ حل نشده دارند و برخی همچنان به ما مراجعه میکنند و تحت درمان هستند.موضوع سوگ پایان نیافته و تبعات آن در کادر درمان خیلی پررنگتر بود.
بروز اختلال شناختی در ۴۵ درصد افرادی که کرونا را تجربه کردند
وی متذکر میشود: اختلالات شناختی ناشی از کرونا یکی از تبعات این بیماری بود. ویروس کرونا میتواند تأثیرات مخربی روی مغز انسان داشته باشد به طوری که سبب مشکلات حافظه، تمرکز، نقص توجه و سایرعملکردهای شناختی مغز میشود. این مشکلات شناختی حتی در افرادی که بیماری خفیف کووید را تجربه کردند نیز دیده میشود.
سلیمی ادامه میدهد: در ۴۰ تا ۴۵ درصد افرادی که مبتلا به کرونا شدند، اختلال شناختی بروز کرده و ۲۷ درصد افرادی که دچار این بیماری شدند، عملکرد حافظه و توان مغزیشان به وضوح دچار افت شده است. این اختلال در برخی بیماران بهبود یافته شدید بوده به طوری که پس از مدتها هم که دوباره مورد بررسی قرار گرفتند، تغییر چندانی در عملکرد شناختی آنها رخ نداده بود.
این استاد دانشگاه تشریح میکند: اختلالات شناختی طیف وسیعی دارد و از یک مشکل کوچک در حافظه و تمرکز و نقص توجه تا بیماریهای سنگین و جدی مانند آلزایمررا در بر میگیرد. در واقع افرادی که به کووید مبتلا میشدند به خصوص افراد جوان، وقتی پیش ما میآمدند، اظهار میکردند حافظهشان مثل قبل نیست و نمیتوانند تمرکز کافی در انجام کارها داشته باشند.
بروز اختلال خواب در ۷۰ درصد افراد
این روانپزشک اضافه میکند: بیماری کرونا عملکرد اجرایی مغز را تحت تأثیر قرار داده؛ یعنی علاوه بر تأثیر مستقیمی که ویروس بر سلولهای مغز گذاشت، اختلال خوابی که ایجاد میکرد موجب تشدید اختلال شناختی میشد تا ۷۰ درصد بیماران کووید به ویژه در کادر درمان دچار اختلال خواب شدند و با علائم بیخوابی، پرخوابی، خوابآلودگیهای روزانه، کابوسهای شبانه و خوابهای منقطع به ما مراجعه میکنند.
سلیمی تشریح میکند: کووید در مناطق مهمی از مغز سبب تسریع پیری سلولهای مغزی میشود و احتمال خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و عصبی مانند آلزایمر، پارکینسون و سایر بیماریهای شناختی را افزایش میدهد. ما به وضوح دیدیم سالمندان و افرادی که بیماری زمینهای داشتند، دچار اختلالات شناختی جدی و مزمن شدند، به خصوص علائم آلزایمر تشدید شد.
وی میگوید: دربیماران آلزایمر مراجعهکننده، پس ازهمهگیری کووید، عواملی همچون قرنطینه کرونا و کاهش روابط اجتماعی و رفت و آمدهای حضوری، سبب تشدید علائم شناختی شده بود. در افرادی که بر اثر کرونا بستری میشدند، مشکلات شناختی خیلی واضحتر از بقیه بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ادامه به یکی دیگر از تبعات کرونا اشاره و اظهار میکند: کرونای طولانی علائمی شبیه سندرم مزمن دارد و بسیاری از افرادی که کووید را از سر گذراندند، به سندرم خستگی بعد ویروس مبتلا شدند که شامل مجموعهای از علائم است؛ علائم و نشانه هایی که پس از بهبود بیماری کرونا در افراد بروز کرد و آنها را برای هفتهها، ماهها و حتی سالها درگیر خستگی و دردهای مزمن، احساس مهمغزی، تنگی نفس و اختلال در حافظه و توجه و افسردگی کرد. بروز این نشانهها در خانمها، افرادی که سن بیشتر یا بیماری زمینهای داشتند، بیشتر بود و با استراحت هم برطرف نمیشد البته خیلیها با گذشت زمان به تدریج بهبود یافتند.
بروز مهمغزی در ۳۰ درصد افرادی که به کووید ۱۹ دچار شدهاند
سلیمی عنوان میکند: حدود ۳۰ درصد افرادی که به کووید۱۹ دچار شدهاند، یک وضعیت روانشناختی طولانی با عنوان مهمغزی را گزارش کردهاند؛ این اختلال شامل علائم کاهش و ضعف حافظه و مشکل در تمرکز است و توضیحی که بیماران در مراجعه به ما داشتند این بود که انگار وضوح ذهنیمان کم شده، فعالیتهای روزانه را فراموش میکنیم، در انتخاب کلمات مشکل داریم و وقتی میخواهیم صحبت کنیم، در به یاد آوردن کلمات مشکل داریم. احساس سردرگمی و کند پیش رفتن کارهایی که پیش از این به راحتی و در زمان کمتری انجام میشد، آشفتگی افکار، کاهش انرژی، بیحسی عاطفی و تغییرات خلق و خو از دیگر نشانههای مهمغزی است. در واقع مهمغزی روی حافظه، تمرکز و عملکرد روزانه فرد اثر میگذارد و متأسفانه در برخی افراد هنوز پس از گذشت یکی دو سال از تمام شدن همهگیری کرونا همچنان علائم با شدت و ضعف گزارش میشود، به ویژه در کادر درمان چون استرسهای روزانهشان بیشتر است.
وی ادامه میدهد: ما در گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد چندین مطالعه درخصوص اثرات کرونا بر بروز یا تشدید اختلالات روانی و شناختی داشتیم و نتایجی که بدست آمد، خیلی شبیه نتایج مطالعات بینالمللی بود. در پژوهشی که داشتیم متوجه شدیم کادر درمانی که در خط مقدم مبارزه با کرونا کار میکردند بیشتر در معرض اضطراب کرونا، اضطراب سلامتی، افت کیفیت زندگی، افسردگی و استرس مزمن قرار داشتند. همچنین کادر درمانی که ساعات بیشتر و شیفتهای متوالیتری در بخشهای کرونا کار کردند، نسبت به افرادی که در بخشهای کمخطرتر فعالیت داشتند، مشکلات روانشناختی بیشتری را تجربه کردند. در تمام پرسشنامهها و مصاحبههایی که در این پژوهش انجام دادیم، فرسودگی شغلی کادر درمان نسبت به سایر پرسنل غیر درمان، بسیار بیشتر بود.
خبرنگار: مـعصومـــه مؤمنیــان