فائزه هاشمی: اگر بابا زنده بود؛ FATF هرگز معطل نميماند / هیچ وقت به مهاجرت فکر نمی کنم
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۶۴۹۱۷
سال ۱۳۸۸، نزدیکی و همدلی آیتا... اکبر هاشمی رفسنجانی با مردمی که در انتخابات ریاست جمهوری سوالهایی داشتند سبب شد که بهتدریج از یک چهره محبوب رسمی به یک چهره مردمی محبوب بدل شود. به گزارش عصرایران، روزنامه آرمان امروز نوشت: محبوبیتی که در مراسم تشییع پیکرش به خوبی روشن شد. از میان سه فرزند پسر و دو دختر خانواده آیتا.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*در میان افراد ناامید از بهبود اوضاع، دو دسته دیده میشود؛ یا از جنگ میترسند یا منتظر جنگ هستند. گروههای اپوزیسیون هم در این بین در خیال رسیدن به رویاهای خود هستند. چه موضوعی باعث شده که اقلیتی برای بیان نگرانیهای خود به رسانههای خارجی روی آوردهاند.
طبیعتا زمانی که نگاه من به خارج باشد، به این معناست که از داخل نتیجه نگرفتهام یا امیدی ندارم که از داخل نتیجه بگیرم و به ترامپ و امثالهم متوسل میشوم به این امید که بتوانم شرایط بهتری پیدا کنم. در خصوص جنگ، بهنظر من دلیلی ندارد جنگ بشود. من خیلی تلویزیون تماشا نمیکنم اما گاهی که میبینم، به حساسیتها و نگرانیها دامن زده میشود و با نشان دادن صحنههای هولآور چنین بهنظر میسد که این حوادث قابل تکرارند؛ این سیاست برای بقاست. شما به انتخابات اشاره کردید، باید بگویم من نوعی، زمانی در انتخابات شرکت میکنم که از قِبل آن آینده بهتری داشته باشم؛ انتخابات را سمبلی برای توسعه، رشد، پیشرفت، آزادی، حقوق بشر و خیلی چیزهای دیگر ببینم. اگر در انتخابات شرکت کردم و نتیجهای را که میخواستم حتی از اصلاحطلبان به دست نیاوردم، طبیعی است که دیگر نگران خواهم شد. بنابراین اگر قرار است امیدبخشی کنیم، باید پیش از آن، آسیب شناسی واقعی و نه فرافکنی کنیم و بعد از آسیب شناسی راهحل ارائه بدهیم تا قبل از زمان انتخابات، اتفاقات مثبتی رخ بدهد، جامعه اراده برای تغییر را ببیند و انگیزه برای رای دادن به وجود بیاید. البته قبل از هر انتخاباتی شنیده میشود که ما نمیآییم رای بدهیم، اما نزدیک به انتخابات دوباره شور و شعف انتخاباتی پیدا میشود؛ ممکن است بگوییم این بار هم آن شور زنده شود اما چیزی که از نظرسنجیها میبینیم این است که امید مردم حتی نسبت به اصلاحطلبها هم از بین رفته؛ این ناامیدی دلیل دارد و من حق را به مردم میدهم. برای اینکه از عملکرد اصولگرایان راضی نبودیم، به اصلاحطلبها برای ریاست جمهوری و مجلس، شورای شهر و سایر مسئولیتها رای دادهایم. زمانی که از این اصلاحطلبهای منتخب هم کم و بیش همان عملکرد اصولگراها را دیدیم، متوجه میشویم که برای هر دو اینها «در مسند بودن» مهم است. البته به قدرت رسیدن، بد نیست و من آن را نفی نمیکنم؛ شما برای اینکه بتوانید موثر باشید باید به قدرت برسید به شرطی که شعارها، وعدهها و خواستههای رأیدهندهها فراموش نشود. خب؛ حالا که اصلاحطلبها به قدرت رسیدند بهنظر باید کاری انجام میشد. درست است که ما میدانیم فشارها، موانع و محدودیتهایی از طرف بخش مهمی از اصولگرایان ایجاد میشود اما عملا جاهایی هم که اصلاحطلبها قدرت داشتهاند، عملکردی مشاهده نشده مگر در اندازههایی محدود. پس وقتی قرار است به اصلاحطلبها رای بدهم و اصلاحطلبها همان رویه اصولگراها را داشته باشند چرا آنها را تایید کنیم؛ این سیاستها منجر به مشکلات در جامعه میشود. یعنی از رای من برای تائید خودشان استفاده میکنند. به عبارت دیگر رای من تاثیری در اصلاح شرایط ندارد و میخواهم بگویم گاه رای ندادن به برخی مساوی ناامیدی نیست و میتواند یک استراتژی و امید به آینده باشد. من با این روش میخواهم نشان دهم که مشکلی وجود دارد که فکر میکنم با این روش کمکی به حل آن خواهم کرد. نباید همه چیز را به سمت ناامیدی سوق دهیم. درست است که میگوییم مردم دلسرد شدهاند؛ بله مردم از فضای فعلی رضایت ندارند. خب، میتوانیم یک استراتژی دیگر انتخاب کنیم و مسیر دیگری را برویم؛ این روشی برای پیام رسانی مردم است که اصلاحطلبها و اصولگراها راه را اشتباه نروند یا حداقل از مسیر اصلی دور نشوند و سیاستهایشان را متناسب با شرایط عوض کنند. البته من در شرایط فعلی میگویم کنارهگیری تاکتیکی ممکن است شرایط را عوض کند و اتفاقات مثبتی رخ دهد.
*به هر حال انتخابات برگزار میشود. در صورت عدم مشارکت قوی، نماینده چه کسانی وارد مجلس شده یا رئیسجمهور میشود؟
اصولگراها پایگاه رای ثابتی دارند و در هر شرایطی میآیند و رای میدهند بنابراین انتخاب میشوند. از آنجایی که اصلاحطلبها عملکردشان نسبت به وعدههایی که دادهاند یا نسبت به مشکلات مردم و آرمانهای جامعه، عملکرد در حد انتظاری نبوده، ممکن است رأیشان پایین باشد و پیروز نشوند.
*با این روش صدای مردم شنیده میشود؟
بهنظرم بله؛ البته ممکن است برخی گروهها بهروی خودشان نیاورند؛ این یعنی من بهطور جدی نظر متفاوتی دارم. من نسبت به این شرایط انتقاد دارم و نمیتوانم بینیم هر بار حضور جدی دارم اما باز همین اتفاقات تکرار شود.
*شما اصلاحطلبها را نقد کردید؛ اصلاحطلبها در واقع چقدر توان تغییر دارند؟ چند وقت پیش، آقای هاشمزایی نماینده مجلس، گفت که ایران، ملوک الطوایفی اداره میشود. او گفت دولت هیچ نقشی ندارد و ما چند دولت داریم. این حرف درست است؟ و اگر دولت توان داشت و میتوانست تغییراتی ایجاد کند، چه دلایلی مانع عملکرد موفقیتآمیزش شده است؟
این حرف کاملا درست است. به موانع و چالشهای ناشی از بخشهایی خارج از حیطه اختیار رئیسجمهور اشاره کردم اما بخشی هم به خود دولت برمیگردد؛ بخشی به خود شورای شهر و شهرداری برمیگردد؛ بخشی هم به نمایندگان مجلس برمیگردد. بخشی هم به وزرا و سایر مدیران، برمیگردد. ما میدانیم کدام نهادها و چه افرادی چه تاثیری بر اقتصاد دارند اما بخش عمدهای از اقتصاد به دولت مربوط است؛ مثلا صدور بخشنامههای مکرر و بعضا در تضاد با هم و ایجاد سردرگمی به دولت مربوط است؛ یک روز واردات آزاد است؛ یک روز ممنوع است؛ یک روز صادرات آزاد است و روز دیگر ممنوع. من معتقدم که ما دچار سوء مدیریت شدهایم. شایسته سالاری و چرخش نخبگان، عنصر فراموش شده در عرصه مدیریتی ماست. برای جایگاههای مدیریتی افراد مناسب انتخاب نشدهاند؛ اما مدیر واقعی در تمام سطوح نداریم که بتواند تصمیمگیری درست و هماهنگی داشته باشد. در حال حاضر، منافع باندی و حزبی و قومی و قبیلهای هم مزید بر علت شده است. این روش گریبان اصلاحطلبها را نیز مثل اصولگراها گرفته؛ هرچند که من معتقدم اصولگراها از اصلاحطلبها اجراییتر هم هستند.
*زمانی که بحث ناکارآمدی مسئولان وقت و نارضایتی پیش میآید، یک وجه مشترک میان مسئولان در ذهن، تداعی میشود؛ آنچه که در مورد همه روسای جمهور تاریخ پس از انقلاب، مصداق داشته و حالا به آقای روحانی رسیده؛ رئیسجمهور و تیمش در اواخر دوران مسئولیتشان در اذهان عمومی نامحبوب میشوند. آیا برنامه خاصی پشت این تخریبها و توهینها هست؟
تا حدودی طبیعی است؛ برای همه اتفاق میافتد. ابتدا تفاوتی را بگویم؛ بابا در دوره دوم ریاست جمهوریاش نامحبوب نشد. اواخر دوره دوم او نه تنها توسط دولتیها که حتی در سطح غیردولتیها، جشنهای سازندگی فراوان برگزار میشد که بهنظر میرسید قدردانی از او بود. همان گونه که تشییع جنازه بابا و مراسمها و سالگردها و یادبودها نیز دولتی و حکومتی نبودند. بابا را بهصورت گستردهای یکی دوسال بعد از دوران ریاست جمهوری اش، به ناحق تخریب کردند که متاسفانه در این کار غیرصادقانه هم موفق شدند. برگردیم به سوال شما؛ معمولا افرادی که زیاد در قدرت قرار میگیرد، بهخصوص وقتی مشکلات هم زیاد باشد. محبوبیتشان سیر نزولی پیدا میکند. تخریبها را نیز به این اضافه کنید؛ رقبا بیکار نمینشینند.
*تصور میکنید اگر آقای هاشمی در قید حیات بودند شرایط چطور بود؟ همین اندازه دچار مشکل بودیم؟ بهعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با FATF چه میکرد؟ آیا این لوایح همین قدر معطل میماندند؟
بهنظرم اگر او بود، شاهد این همه بیسر و سامانی در امور اجرایی نبودیم. درست است که بابا قدرت اجرایی نداشت اما نفوذ، تاثیر و اقتداری داشت که برخی کارها انجام میشد. اگر بابا بود احتمالا FATF در مجمع تصویب میشد و شاید به مجمع هم نمیکشید و پیش از آن تصویب میشد؛ نمونهاش «برجام» که در دوران حیات او تصویب شد. بعد از فوت بابا و تمام شدن آن دوره، مجمع در میان اعضای جدید تنها سه نفر اصلاحطلب دارد و بقیه اصولگرا هستند. دوره بابا -من فکر میکنم- با او برای انتخاب اعضا مشورت میشد و اعضا با همفکری ایشان با فراگیری بیشتری انتخاب و منصوب میشدند یعنی ترکیب فعلی مجمع نیز این طوری نمیشد. حتی معتقدم نبود بابا، آقای روحانی را ضعیف کرده؛ درست است که آقای روحانی خیلی اهل مشورت نبود و شاید گاهی توصیههای بابا را هم گوش نمیداد اما همان وجود آقای هاشمی به آقای روحانی قدرت میداد. به این دلیل که صدای قوی دیگری هم شنیده میشد. آن مرد بحرانها رفته. این عقل و تدبیر حتی در بُعد خارجی هم تاثیر دارد. خود آقای روحانی گفت که دوران آقای احمدینژاد هم شرایط کشور تا این حد دشوار نبود. *جای خالی او چطور پُر میشود؟ آیا گزینهای وجود دارد؟
اگر بود که پُر شده بود.
*شما در صحبتهایتان بیشتر مدافع مردم هستید؛ ممکن است صحبتها یا موضعگیریهایی از سوی مردم ایراد شود که درست هم نباشد یا بر مبنای یک تحلیل نادرست یا عدم آگاهی باشد. نقش مردم و عملکردشان را تا چه حد موثر میدانید؟
مردم چطور باید آگاه بشوند؟ آنها اخبارشان را از کجا به دست بیاورند؟ عملکرد رسانه ملی عمدتا بهنحوی است که نمیشود صددرصد اعتماد کرد. از آن سو برنامهریزی و سیاستگذاری برای آموزش، تربیت و پرورش آیا درست بوده؟ ما بهرغم شعارهایمان کمترین بودجه را به این بخشها اختصاص دادهایم. در چنین شرایطی واکنشهای احساسی هم قابل پیشبینی است. اوج ناهنجاریهای عمومی، فرهنگی و اخلاقی، به دوره آقای احمدینژاد برمیگردد. زمانی که بیقانونی، بیتوجهی به اخلاق صورت میگیرد، به پایین هم سرایت میکند. نمیگویم که قبل از آقای احمدینژاد خلاف و بدی نبوده؛ حتما بوده و درباره میزانش هم صحبت میکنم که از این دوره و بعد از آن، عمومی و بدون قبح و علنی و فراگیر شد. ناهنجاریها آنچنان به جامعه سرایت کرد که اصلا نمیشود آن را جمع کرد. باید از خودمان بپرسیم چه کاری برای مردم باید انجام میدادیم که انتظار داریم همیشه عکسالعمل، آگاهی و بینش آنها مطابق با خواسته ما باشد؟ پس ما باید از خودمان شروع کنیم؛ سیاستها نیاز به ترمیم دارند؛ باید به مردم راست بگوییم؛ شفافسازی کنیم؛ هزینه کنیم؛ آموزش بدهیم و البته در طول زمان که کم هم نخواهد بود، درست میشود. همه چیز از بالا به پایین جریان دارد. مردم آیینه حکومتاند. من نمیگویم واکنشهای مردم در همه موارد درست هستند اما آنها را کمتر مقصر میدانم چون در این زمینه سرمایهگذاری و توجه لازم نشده است.
*مشکلات مردم که بیشتر میشود برخیها به فکر مهاجرت میافتند؛ چه باید کرد؟
اکثر آنها که از ایران مهاجرت میکنند آرزویشان بازگشت است و اگر مجبور نباشند، نمیروند. بالاخره مشکلات معیشتی و فشارها و آینده جوانان و... بخشی از دلایل مهاجرت است. در همه دنیا، آدمها دنبال آینده خوب برای خود و فرزندانشان هستند. افرادی که مهاجرت میکنند، مشقت پناهندگی را تحمل میکنند و قطعا دنبال خوشگذرانی نرفتهاند. پیش از این هم گفتم که وقتی سیاستها تغییر پیدا کرده و مشکلات حل شود، زمینه برای بازگشت فراهم میشود. همه چیز زنجیره وار به هم مربوط است.
*وقتی بحث مهاجرت و زندگی در خارج از کشور مطرح میشود، زندگی آقازادهها و خانمزاده هم مطرح میشود و بنا به آنچه در شبکههای مجازی نشان داده میشود، تعدادشان هم کم نیست (البته از تعداد آقازادههایی که داخل ایران زندگی میکنند، هنوز آماری به دست نیامده) فارغ از این، مردم مدام میگویند اگر مسئولان بر خوببودن شرایط زندگی و معیشت در ایران تاکید میکنند، چرا فرزندان خودشان در ایران زندگی نمیکنند؟ در مورد این چه میگویید؟
زمانی که مردم عصبانی و ناراحتاند این پدیده آقازادگی بیشتر خودش را نشان میدهد. یا وقتی مسئولان ما میگویند مردم خارج نروند، سفر نروند و... خب؛ میگویند پس بچههای خودتان چرا میروند؟ من خارج رفتن آقازادهها را نفی نمیکنم. اما حرف و عمل باید به خودم هم بخورد. نه اینکه خودم یکجور باشم حرفهایم یکجور دیگر. مردم همین تناقضات و تعارضات را میبینند که این جور معترض میشوند. وقتی آقای ولایتی در شرایط دشوار اقتصادی به مردم میگوید از یمنیها یاد بگیرید که لنگ میپوشند و نان خشک میخورند، خب، مردم تحت تاثیر قرار میگیرند و لیست همه پُستهای او را درمیآورند. و یا آقای حداد عادل در این زمینه چیزهایی میگویند و به همین ترتیب ادامه پیدا میکند. در هر صورت، پاتک این فضای عمومی به آقازادهها هم میخورد. البته این طور هم نیست که همه آقازادهها الان خیلی شرایط خاصی داشته باشند یا در قدرت باشند؛ البته بعضیهایشان هستند اما خیلیها هم نه.
*آقای احمدینژاد که این روزها فعالیتهای شبه انتخاباتیاش افزایش یافته؛ به شهرهای مختلف سفر میکند و علیه دولت فعلی سخنرانیهایی ارائه میدهد. مشابه این سفرها و سخنان را در آقای قالیباف هم مشاهده میکنیم؛ برای نمونه شهردار پیشین در یک برنامه تلویزیونی مینشیند و میگوید که تمام بدهیهای شهرداری متعلق به شهردار فعلی است که حدود یک سال و نیم است سر کار آمدهاند نه دوازده سال زمامداری من بر شهر. آقای احمدینژاد هم همین آزادی بیان را دارد. این جریانها و آزادیهای اختصاصیشان را تا چه حد موثر یا با توجه به سابقه مدیریتی آنها، نامطلوب میبینید که بخواهند به قدرت بازگردند؟
بهنظر من این بازگشت، خطرناک نیست چون مردم آگاهند. من خودم در فضای مجازی حضور ندارم اما میشنوم که هر حرفی که زده میشود، آن چنان سابقه و پیشینه و تاریخچهاش بیرون میآید که دیگر جایی برای تاثیرگذاری از طریق سیاستهای پوپولیستی و عوامفریبی، نمیگذارد. صریح اگر بخواهم بگویم اینکه فکر نمیکنم دیگر کسی گول این حرفها را بخورد. ضمن اینکه مثلا آنهایی که در حال حاضر هستند، آیا عملکرد بهتری از این دو نفر دارند؟ یعنی اگر امثال اینها بیایند، اوضاع خیلی فرق میکند؟ در چهل سالگی انقلاب بسر میبریم، من معتقدم سوای ۱۰ سال ابتدایی انقلاب که وضعیت کشور هنوز به ثبات نرسیده بود، هشت سال آقای هاشمی و تا حدودی هم دوران اصلاحات، کشور تا حدودی مسیر خود را پیدا کرد و اگر میگذاشتند افکار آقای هاشمی ادامه پیدا کند، به یک ثبات نسبی دست پیدا میکردیم و دیگر فاصله زیادی تا توسعه یافتگی نداشتیم. دور دوم آقای هاشمی نگذاشتند وی طرح تعدیل اقتصادی و بسیاری از برنامههایش را پیش ببرد؛ هردو جناح هم چپها و هم راستها؛ «سلام» از این طرف و «کیهان» آن طرف. بعد از آن از دوران آقای احمدینژاد ما در سراشیبی انحراف از اهداف انقلاب، اصول کشورداری و حکمرانی خوب و مسیر توسعه افتادیم که همچنان هم ادامه دارد. آقای روحانی هم نتوانسته کشور را از این شرایط بیرون بیاورد. با این شرایط بعید میدانم کسی دیگر یا جریانی دیگر بتواند. البته همانطور که گفته شد آگاهی رسانی از سوی مدیران و مسئولان جامعه ما معمولا مناسب نبوده و شاید افرادی که تنها رسانهشان همین صداوسیما باشد تحت تاثیر هم قرار بگیرند اما باز هم این فضای مجازی است که تاثیر بیشتری دارد و به هر حال، خواص ما، دانشجویان و روشنفکران ما و افرادی که اهل مطالعهاند، فکر میکنم این چیزها را میدانند.
*در چنین شرایطی چه باید کرد؟ بحث امید دادن به مردم در حرف آسان است و در عمل شاید غیرممکن.
مردم و مسئولان هر دو میتوانند در تغییر وضعیت اثرگذار باشند. همه باید کوتاه نیامده و خواستههای خود را مطرح کنیم. اینکه میبینیم خرابکاریها و یا اتفاقاتی رخ میدهد، یقین بدانید کار قاطبه مردم نیست. البته قبلا هم زمانهایی که به ته خط رسیدیم، تغییر سیاست را با بیشترین هزینه و کمترین منافع انجام دادهایم؛ خب چرا باید بگذاریم به آنجا برسد؟ همین الان باید به خاطر خواست مردم و دیدن نتایج آن، باید این کار را بکنیم. از سوی دیگر مسئولان اگر خواستههای مردم و شرایط را نمیتوانند ببینند حداقل میتوانند از نظرخواهی استفاده کنند؛ در سیاست خارجی و سیاست داخلی. نگاهی به کشورهای توسعه یافته بیندازید؛ سر کوچکترین مسائلشان رفراندوم برپا میکنند. رفراندوم در قانون اساسی ما پیشبینی شده و سوال این است که چرا اینقدر نظرخواهی از مردم را تابو کردهایم؟ چرا همه چیز را به خط قرمز تبدیل کردهایم؟ بالاخره کی باید از ظرفیتهای قانونی استفاده کرد؟
*وقتی در برگزاری یک کنسرت آدمها تجمع میکنند و آن را به لغو شدن میکشانند چطور میتوان انتظار داشت که مسائل از مسیر صحیح آن حل شود؟
برجام چطور امضا شد؟ کسی موافق با برجام بود؟ جنگ چطور پایان پیدا کرد؟ گروگانهای آمریکایی چطور آزاد شدند؟ بالاخره همه اینها به تنگنا رسیدند که به انجام رسیدند. حالا چرا این تنگنا از خارج باشد؟ خب؛ از خودمان باشد. همه باید با روشهای مدنی مطالباتمان را بیان کنیم تا سیاستهای کلی و رویههای غلط، وادار به تغییر شوند و این بیان مطالبات در قانون اساسی هم آمده بعد هم ما فضای مجازی را داریم؛ معجزهای که فرصت خوبی را برای بیان مطالبات ایجاد کرده.
*بحث مطالبهگری مردم مطرح شد. شاید نام شما برای اولین بار با همین مطالبات به دورافتادهترین شهرهای ایران هم رفت؛ مطالبهای زنانه؛ طرح بحث دوچرخه سواری بانوان در دهه هفتاد، تابویی بود که شما آن را شکستید و در ازای آن با واکنشهای شدید هم همراه شدید. فکر میکنید حتی در شرایط فعلی هم اگر کسی بخواهد مطالبهای را بهصورت جدی مطرح کند به یکباره تنها نمیشود؟
حمایتها دو دسته هستند؛ مردمی و خواص؛ در مورد حمایتهای مردمی یادم نمیآید که احساس تنهایی و بیکسی کرده باشم. مثالهای آن را در ادامه خواهم گفت. و اما حمایت خواص؛ بین اصلاحطلبها، همراهی که اعلان عمومی کند، کم و انگشت شمار بودند. زمانی که روزنامه زن را بستند، بخش عمدهای از اصلاحطلبها و حتی حزب خودم، اول به اشتباهات این روزنامه به زعم خودشان اشاره کرده و سپس بسته شدن یک روزنامه را مطرح کردند؛ یعنی حمایتی که از حمله بدتر است. البته امثال من با خودمان این مسائل را حل کردهایم؛ اگر حمایت داشته باشیم که چه بهتر؛ اگر نداشته باشیم باز هم بر اساس اعتقادات و انگیزههای مردمی که داریم، به میدان میآییم. مخالفتها با بحث دوچرخه سواری بانوان و تلاش برای برهم زدن سخنرانیها سبب شد که من هرجا برای سخنرانی تبلیغات انتخابات میرفتم، پر از زنان و مردان و به خصوص جوانان دختر و پسر بود و اولین سوالشان درباره دوچرخه سواری بود. بخش عمده از رای من متعلق به همین جوانان طرفدار دوچرخه سواری بود. یا بعد از سال 88، بعد از گذران 6 ماه زندان، در مقاطع مختلف در خیابان، مغازه، ماشین، جاهای عمومی و... بازخوردهای زیادی از مردم دارم؛ به خصوص بعد از فوت بابا که بسیار زیاد شده و مردم به من لطف دارند. همیشه حمایتهای مردمی را داشتهام اما از اصلاحطلبها و خواص کمتر و بعضی اوقات در حزب خودم اعتراض میکنند که چرا این حرف یا آن حرف را زدی؟ جالب اینکه اکثر حرفهای من که مورد اعتراض قرار میگیرد، ظرف مدت کوتاهی توسط دیگران گفته میشود و مورد بهبه و چهچه قرار میگیرد و آن را در جلسات میآورند و کلی تحلیل میکنند و انگار چه حرف مهم و جدیدی زده شده. و مثل اینکه مرغ همسایه غاز باشد.
*قش زنان را چه برای تغییر شرایط خودشان و چه تغییر کلی شرایط، چطور میبینید؟ این جمله ممکن است زیاد شنیده شده باشد که زنها دارای قدرتی نهانی بوده و میتوانند تغییرات شگرفی ایجاد کنند. این درست است یا اینکه زن و مرد نداریم؟
در مجموع زن و مرد نداریم و همه میتوانند این تغییر را ایجاد کنند اما خب، زنها بهنظر من مهمترند. به این دلیل که زنها در خانواده نقشی اساسی دارند؛ آنها تربیتکننده نسل هستند و با ارتباطاتشان در خانواده توانایی جریانسازی دارند و اگر خودشان آدمهای روشن و اهل عمل باشند، طبیعتا آن را به بچههایشان هم منتقل میکنند. ضمن اینکه الان زنان با تلاش و با پیگیریها، مطالباتشان را خوب پیش میبرند و البته هزینههای زیادی هم دادهاند. *بنای مهاجرت ندارید؟
هیچوقت به مهاجرت فکر نکردهام. ما در کشور خودمان هویت داریم و من فکر میکنم بیشترین سختی را هم در کشور خود داشته باشیم بهتر از این است که مهاجرت کنیم. من حدود پنچ سال انگلیس بودم برای درس خواندن. کارم که تمام شد نمیتوانستم بیشتر بمانم و برگشتم. البته منظورم این نیست که کسانی را که مهاجرت کردهاند زیر سوال ببرم بالاخره هر کسی یک جوری فکر میکند به آن در حد امکان عمل میکند. و همه اینها محترم است یعنی مهاجرت را بد نمیدانم.
*به فرزندانتان هم همین توصیه را میکنید؟
توصیهای ندارم. آنها خودشان بایستی تصمیم بگیرند. پسرم همراه من در انگلستان تحصیل کرد و برگشت. دخترم هم با همسرش میرود و میآید.
*این روزها مشغول چه کاری هستید؟
استاد اخراجی دانشگاه هستم. بین تهران و رفسنجان برای اداره باغهای پسته مامان در تردد هستم. به کارهای حزبی و اجتماعی و مدنی نیز مشغولم.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: فائزه هاشمی هاشمی رفسنجانی احمدی نژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۶۴۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رونق تولید در بخش کشاورزی معطل صدور مجوز
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، در برنامه بالاتر شبکه خبر، موضوع اصلاح فواصل بهداشتی کسب و کارهای کشاورزی آری یا نه؟ با حضور آقای کرمی؛ نماینده سازمان دامپزشکی کشور و خانم محمد زمانی؛ مدیر صدور مجوز سازمان نظام مهندسی کشاورزی و افشین صدر دادرس مدیرعامل اتحادیه دام سبک در ارتباط تصویری با این برنامه بررسی شد.
مجری: طبق آخرین آمارهای درگاه ملی مجوزها حدود ۴ هزار و ۴۰۰ مجوز کسب و کار به دلیل آن چه که دستورالعمل فواصل بهداشتی بین واحدهای تولیدی با یکدیگر مطرح میشود معطل صدور مجوز هستند. همین موضوع منتقدان و موافقان مختلفی دارد، موافقان معتقد بر این هستند که باید یک فاصله خیلی معناداری بین واحدهای تولیدی در هر بخش مختلف شیلاتی، دامپروری وجود داشته باشد، اما برخی منتقدین به این معتقد هستند که این فواصل باید کمتر بشود تا بتوانیم از ظرفیت بین این واحدهای تولیدی استفاده کنیم.
سؤال: آقای کرمی بفرمایید که چقدر موافق این نقدی هستید که به سازمان دامپزشکی در خصوص اصلاح فواصل است که میگویند مانع شده از این که کسب و کارهای کشاورزی و منطبق با آن توسعه پیدا کند؟
کرمی: در بحث کنترل بیماریها، فرقی نمیکند بیماریهای دامی یا بیماریهای انسانی، ۳ راهکار یا استراتژی وجود دارد؛ یا به دنبال پیشگیری یا در صدد کنترل بیماری هستیم یا برنامه ریشهکنی داریم. در بحث پیشگیری ما چه ابزاری در اختیار داریم؟ برای پیشگیری از بیماری، یعنی اینکه اجازه ندهیم عامل بیماری در بین جمعیت حساس در گردش باشد. چند ابزار وجود دارد میتوانیم خیلی خلاصه اشاره کنیم به بحث بهداشتی که در آن مجموعه یا آن مزرعه اعمال میشود، بحث قرنطینهای که در ورود و خروج افراد و لوازم به آن مزرعه صورت میگیرد، بحث واکسیناسیون است؛ یعنی یکی از ابزارهای پیشگیری، واکسیناسیون است و همین طور کاهش تراکم یعنی باید سیاست مبارزه ما، به گونهای باشد که از کاهش تراکم هم بتوانیم استفاده کنیم. برای این که فرصت ورود به عامل بیماری به جمعیت حساس و تکثیر و انتشارش را بگیریم، بر همین اساس در همه جای دنیا برای مبحث پیشگیری از مقوله کاهش تراکم در قالب الزام فاصله بین واحدهایی که در پرورش دام فعالیت میکنند استفاده کردهاند. ما میتوانیم سه دلیل ارائه بدهیم برای این که چرا باید فاصله وجود داشته باشد یکی از دلایل ما به صورت کلی یعنی اگر سرفصل بخواهیم صحبت کنیم یافتههای علمی است، تحقیقات، مقالات و آن بحثهای علمی که در این زمینه چه در داخل و چه در سطح بینالملل کار شده . مورد دیگری که ما میتوانیم جزو مباحث استدلال بیاوریم تجارب گذشته ما است، بالاخره یک قسمت از موفقیت زندگی انسان مرهون تجاربش است. آن اتفاقاتی که در طی سالیان سال افتاده و سینه به سینه نقل شده یا در کتابها به عنوان تجربه بشری چراغ راهش است و استدلال سوم الگوهای بینالمللی که وجود دارد در بحث کنترل بیماریها در سایر کشورها به چه شکلی عمل میکنند، ما هم به نوعی داریم پیروی میکنیم از یک سیاست واحدی که در سطح بین المللی دارد اقدام میشود. به این مبحث میشود اضافه کرد. الزامات بینالمللی که ما در بحث تولید و صادرات داریم، اگر قائل به این هستیم که کشور ما ظرفیت تولید و صادرات دارد کما این که دارد، چه در حوزه طیور، چه آبزیان و چه در حوزه دام؛ اگر این ظرفیت بخواهد به فعلیت برسد باید تابع شرایط و ضوابط بین المللی باشد، آنچه که در سطح بین المللی تعریف شده الزاماتی برای کشور صادر کننده، است؛ که یکی از الزامات، بحث فاصلهای که بین واحدها است که باید یک حداقل فاصله بین واحدهایی که در بحث پرورش و تولید فعالیت میکنند این فاصله رعایت شود.
سؤال: خانم محمد زمانی بفرمایید مهمترین دلیلی که آقای کرمی اشاره کردند که برای پیشگیری است برای اینکه ما بتوانیم تولید و صادرات داشته باشیم. مهمترین نقدی که وارد است به این حریمها چیست؟
محمد زمانی: در رابطه با دروازه ورود مردم به سرمایهگذاری بخش کشاورزی، میتوانیم بگوییم صدور مجوزها، یکی از بخشهای مهم این موضوع است. بدون مجوز هیچ کسب و کاری در بخش کشاورزی به طور قانونی شاید نتواند شروع شود، رشد کند و رونق بگیرد. یکی از مباحثی که در صدور مجوز رصد و پایش و آسیب شناسی شده است با توجه به درخواستهایی که به سمت ما میآید به عنوان سازمان مجری صدور بخشی از مجوزهای کشاورزی میتوانیم بگوییم به عنوان مثال در ۵ سال اخیر حدود ۴ هزار و ۸۰۰ درخواست که حدود ۳۰ درصد ثبت درخواستها بوده به دلیل حریم ها و فواصلی که بین واحدهای تولیدی بوده امکان شروعش اصلاً نبوده، از سوی دیگر، ما یک سری از واحدها را داریم که دارند کسب و کار میکنند و این رقم ۴ هزار و ۸۰۰ درخواست، رقم بالایی است. در بخش صدور مجوز، ما میتوانیم بگوییم مشکلات زیادی است. بخش حریمها هم به عنوان یک گام میآید و این موضوع را پررنگ میکند. حالا این حرائم هم مختلف است بخشی از این برمیگردد به حریمهای مرتبط با اماکن دامی، ما این موضوع را در بخشهای حرائم راهها و واحدهای دیگر هم داریم، پس تعداد درخواستهایی که از این باب شروع نمیشود تعداد زیادی است. از سوی دیگر میتوانیم بگوییم به دلیل این که متقاضی باید زمینی را تهیه کند در بعضی از موارد که بیاید این حرائم را پوشش بدهد ناخودآگاه هزینههای تولید را بالا میبرد، وقتی که سرمایه اولیه، برآورد اولیه بالا برود؛ روی آن گوشتی که بر سر سفره مصرف کننده هم است تاثیر میگذارد و مهمترین مسئله، ما هکتار زیادی از زمینهایمان به این دلیل از وضعیت سوددهی خارج میشود.
سؤال: آقای کرمی اشاره میکنند که این برای پیشگیری از بیماری است، یعنی یک ضرورت است که اگر این واحدهای تولیدی دامپروری، شیلاتی یا دامی هر کدامشان به هم نزدیک باشند به لحاظ انتشار بیماری میتواند خطرناک باشد. برای این پاسخی از طرف شما است؟
محمد زمانی: ما میتوانیم به این موضوع چند نگاه داشته باشیم من وام میگیرم از صحبتهای روسای پیشین و فعلی نظام مهندسی، ما همهگیری کرونا را گذراندیم. راحتترین راه و دم دستترین راه، ابتدای بیماری این بود که فواصل را رعایت کنیم، سعی کنیم به یکدیگر دست ندهیم و بعد از آن تکنولوژی، واکسن سبب شد ما الان دور همدیگر نشستهایم. از سوی دیگر این پیشرفت بخش بهداشت و درمان را نشان میدهد در این مدت آمدند از علم و فناوری که بوده استفاده کردند و با توجه به تکنولوژی از این دم دستیترین راه، یک مقدار دور شدیم؛ یعنی فاصله دیگر معنا پیدا نکرد. بحث بعدی ما، میتوانیم بگوییم خانههای پدربزرگها و مادربزرگهایمان فاصله سرویسهای بهداشتی تا منزلی که سکونت داشتند شاید ۵۰ متر بود در خانههای قدیمی، الان تکنولوژی ساختمان و تکنولوژی معماری، سرویس بهداشتی را داخل اتاق خوابها آورده به صورت مستر، خوب این تکنولوژی است. پس ما میتوانیم بگوییم دامپزشکی هم که در طول این سالها زحمات زیادی کشیدند؛ متخصصان زیادی دارند باید ببینیم از فاصله به عنوان دم دستترین راه چگونه دور بشویم و بیاییم این را بر عهده تکنولوژی و علم و بهداشت بگذاریم، در مقاطع مختلف میشود این را بررسی کرد. مطمئناً یک بخشی برمیگردد به قبل از ساخت، قبل از اینکه واحدی ساخته شود باید دغدغههای دوستان دامپزشکی هم در آن رعایت بشود. باید به یک برآوردی برسند، آن را انتشار بدهند؛ نظام مهندسی هم در این زمینه همکاری میکند. کارشناسانی که طرح تهیه میکنند، فلان ساختار برای فلان سالن باید به این شکل باشد، هیتر باید در مرغداری به این سمت باشد و چیزهای دیگر و مسئله دیگر بخشی از این کنترل به حین تولید برمیگردد، همه واحدهای ما مسئولانی از دامپزشکی تحت عنوان مسئول فنی حضور دارند ما میتوانیم از آنها هم استفاده کنیم برای کنترل بهداشت آن واحد تولیدی.
سؤال: آقای کرمی توضیحات خانم محمد زمانی چقدر قانع کننده است؟
کرمی: نکتهای را خانم مهندس گفتند اتفاقاً خیلی اشاره خوبی کردند؛ بحث کرونا در جامعه انسانی، کرونا ویروسی است از خانواده کرونا ویریده، در دامپزشکی هم ما یک بیماری داریم به نام برونشیت عفونی در پرندگان که عامل آن بیماری هم، از همین خانواده کرونا ویریده است. چطور وزارت بهداشت وقتی میگوید مردم، در بحث بیماری کرونا از همدیگر فاصله بگیرید حتی شما در اخبار هم خودتان پخش کردید؛ در کشورهایی مثل چین و ایتالیا مردم از خانه بیرون نیامدند. در یک مقطعی اساساً بیرون از خانه آمدن، ممنوعیتی وجود داشت، این ماهیت بیماریهای مسری و واگیر است که عامل بیماری میتواند از طرق مختلف منتقل بشود و شما یکی از عوامل و ابزار عرض کردیم، نه فقط بحث تنها ابزار، یکی از ابزار کاهش تراکم است. همانطور که ما در جامعه انسانی با کاهش تراکم توانستیم از انتشار بیماری به میزان زیادی جلوگیری کنیم. بله؛ بعد از آن رسیدیم به اینکه یک واکسن موثری ساخته شد، خوب اگر واکسن موثر باشد در حوزه دامپزشکی هم همین است اگر واکسن موثری باشد که ۱۰۰ درصد به ما این تضمین را بدهد که در مواجهه با عامل بیماری آن دام، آلوده و بیمار نمیشود میتوانیم فاصلهها را صفر کنیم؛ ولی هیچ تضمینی وجود ندارد، یعنی ما تا امروز علی رغم کشفیات بشر، علی رغم توسعه و پیشرفت هنوز واکسنی که بتواند به طور صد درصد ایمنی ایجاد کند وجود ندارد؛ به علت اینکه عوامل پاتوژن و بیماریزا دائم در حال تغییر هستند. ویروس آنفولانزا از ۱۰۰ سال قبل به این طرف یکی از دغدغههای علم پزشکی و دامپزشکی بوده است. این ویروس هنوز هم که هنوز است یک واکسن موثر علیه آن ساخته نشد؛ برای اینکه دائم در حال تغییر و دگرگونی در ساختار آنتی ژنیکش میشود. این یک نکته، در بحث تولید من نکتهای را بگویم ما اصطلاحی به نام تولید پایدار داریم وقتی صحبت از تولید میکنیم هدف ما این نیست که یک واحدی را راه بیندازیم با کلی زحمت، هزینه، پیگیری و بعد این واحد بعد از این که به تولید رسید در مدت کوتاهی کاملاً از تولید بیفتد به جهت این که دچار مشکلات بهداشتی از جمله بیماریها شده است، نه ما دنبال تولید پایدار هستیم. تولیدی که در طی زمان بتواند یک ایمنی غذایی در کنار امنیت غذایی ایجاد کند. اگر ما طوری برخورد کنیم که این سرمایهها به جای این که بیایند به عنوان یک تولید پایدار، خودشان بشوند عاملی در جلوگیری از تولید، ما راه را اشتباه رفتهایم. در بحث درخواستها و واحدها کسانی که درخواست دارند من نکتهای بگویم، خانم مهندس هم پاسخ بدهند که الان ۴۸ هزار پروانه تاسیس صادر شده است و دست مردم است و حدود ۱۷۰۰ و خردهای هم در بخش دامی و ۱۷۰۰ و خردهای هم پروانه تاسیس در بخش طیور است، به من بفرمایید که چه اقدامی صورت گرفته یا صورت نگرفته در جهت این که اینهایی که الان پروانه تاسیس گرفتهاند به تولید برسند، آنها را چرا سراغش نمیرویم و چرا آن موانع را بر نمیداریم و اتفاقاً یکی از عواملی که منجر شده فاصلهها جلوی پروانههای جدید را بگیرد همین واحدهایی است که پروانه تاسیس دارند یعنی این واحدهایی که پروانه تاسیس دارند خودشان یک عامل بزرگی هستند که واحد جدیدی که میخواهد بیاید در تولید پروانه بگیرد میگوییم نه شما نمیتوانید به جهت اینکه در نزدیکی شما دو واحد دیگر پروانه تاسیس گرفتهاند و آنها جلوتر از شما آمدهاند. ما به عنوان متولیان امر الان ۱۶ سال است که آیین نامه پیشنهادی برای ابطال پروانههای تاسیس که متقاضی نمیآید حالا به هر دلیلی، خیلی از تقاضاها واقعاً باید به آن دقت کنیم ببینیم واقعاً نیت تولید در آن است یا نه، به دنبال ارزش افزوده زمین هستند.
سؤال: خانم مهندس شما بفرمایید که بیشترین تراکمی که شما در درخواست پروانهها دارید در کدام استانها است؟ الان استان خراسان جنوبی، خراسان شمالی چرا ما آنجا تراکم نداریم؟
محمد زمانی: آماری که ما در رابطه با پروانههای بهرهبرداری شده، داریم پروانه تاسیس بحثش جدا است، اما حالا من یک آماری میدهم از پروانههای بهرهبرداری که الان دارند تولید میکنند، این پروانهها و فواصلی که اکنون وجود دارد خودشان به نفسه توانستهاند نزدیک یک و سه دهم میلیون هکتار از اراضی ما را از وضعیت سوددهی خارج کنند. چند بحث میشود رویش داشته باشیم پایداری تولید مطمئناً از اولویتها است، اما در جایی و در سالی که مقام معظم رهبری به عنوان جهش تولید با مشارکت مردم نام میبرند و جهش، چیزی فراتر از افزایش است، جهش، فکر جهادی میخواهد، مدیریت جهادی میخواهد، خیلی فراتر از افزایش است؛ با توجه به برنامههایی که برای توسعه است، با توجه به جمعیت و کلیه موارد پیشرو ما نیاز داریم به سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، از سمت و سوی دیگری هم متقاضیان با توجه به این که سرمایهگذاری در بخش کشاورزی نسبت به سرمایهگذاری در بخش صنعت و سایر بخشها برایشان قابل تسهیلتر است؛ شاید برگشت سرمایه بهتری برایشان داشته باشد اول به این سمت رو میآورند یا ما باید این سرمایهها را جذب کنیم که میخواهد به سمت و سوی سرمایهگذاری مولد برود یا طبیعتاً سرمایه به سمت سرمایهگذاری غیر مولد، کاذب، سرمایهگذاری در بخش سکه، ارز و چیزهای دیگر میرود. از یک و سه دهم میلیون هکتاری که گفتم فقط برای اراضی و واحدهایی که فعال هستند و حریم دورشان را گرفتند شما فکر کنید که در سه استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان ۱۸۰ هزار هکتار از اراضی ما از بهرهوری خارج شدهاند. چرا میگوییم بهرهوری، ما یک بحث حمایت از کشاورز داریم و یک بخش حمایت از کشاورزی، ما کشت و کارهای سنتی داریم میآیند و در فضای باز کاری را انجام میدهند. شاید از نظر آن کشاورز، حمایت از تولید داخل است شاید رو به خودکفایی هم در بعضی از تولیدات برود. ولی از سمت دیگر، ما حمایت از کشاورز هم نیاز داریم. مطمئناً کسی که میآید در بخش کشاورزی سرمایهگذاری میکند میخواهد از آن زمینی که دارد نسبت به کشت و کاربری قبلی بیشتر منتفع بشود، ولی وقتی ما میبینیم به اندازه سه استان شمالی مان به اندازه یکی از کشورهای اسکاندیناوی کلاً نمیتوانند هیچ کاری را انجام بدهند، چون طرف آمده دارد بهرهبرداری میکند، آن شخصی که دارد بهرهبرداری میکند با رعایت ضوابط بهداشتی میتواند با کنترل سازمان دامپزشکی به تولیدش ادامه بدهد ولی آن شخصی که میخواهد سرمایهگذاری کند معلوم نیست بعد از اینکه از سرمایهگذاری سرخورده شد باید به چه سمت و سویی برود، آن پولی که میخواهد بیاید به بازار بگذارد.
بحث دیگری هم داریم ما میگوییم تعدیل فواصل، بعضی جاها تعدیل شاید معنی افزایش بدهد. شما متخصص امر هستید من نمیدانم این فواصل که گذاشته شده شاید یک دهه از آخرین بلاغش میگذرد سال ۸۸ وزیر وقت ابلاغ کرد، سال ۹۱ هم فواصل تحت عنوان ضوابط استقرار آمد و ابلاغ شد. متاسفانه تا الان بازنگری نشده. کما اینکه بر اساس ماده ۶ قانون نظام جامع دامپروری همان ابلاغیه هم باید از سمت هیئت وزیران مصوب میشد و اجرا میشد، باز سال ۹۸ وزیر وقت آمد و در دو سه مورد یک سری اصلاحاتی انجام داد، ابلاغ کرد مثلاً گلخانه به عنوان یک صنعت سبز با واحدهای دامداری بودند، میدانید گلخانه به عنوان یک محیط کنترل شده و یک محیط بسته اتفاقاً شاید خیلی از مخاطرات را کم کند. کسی که میخواهد در گلخانه، کود استفاده کند. مطمئناً چندین برابر این در فضای باز، در زمینها، در باغها دارد کود استفاده میشود کنار مرغ داری، مگر میشود به باغدار بگوییم کود استفاده نکن، ولی از سازمان دامپزشکی متاسفانه ابلاغیه که وزیر در سال ۹۱ داشت همان چند تکه اصلاحیه هم اجرایی نشد و ما هنوز منتظر اصلاحیه هستیم.
سؤال: آقای کرمی اول این معیار قانونی که این فواصل ایجاد شده را میشود بفرمایید.
کرمی: قانون ۱۳۵۰ را داریم دوستان و بعضیها میگویند قانون ۵۰ سال پیش است. دلیل نمیشود، چون یک قانون قدیمی است از وضعیت سوددهی ساقط است، قانون مسئولیت مدنی هم برای ۱۰۰ سال پیش است، منتها بعد از این سال ۱۳۵۰ که قانون سازمان دامپزشکی مصوب شده در همان قانون، آیین نامه مقررات نظام دامداری به هیئت دولت تکلیف شده که این در ۲۴ خرداد ۱۳۵۷ این آیین نامه در هیئت دولت مصوب شده و ابلاغ شده است، یک بازنگری در سال ۱۳۶۹ صورت گرفته که تحت عنوان مقررات نظام دامپروری و دوباره در سال ۱۳۷۷ باز یک بازنگری صورت گرفته، دوستانی که انتقاد میکنند خوب است مراجعهای به سوابق بکنند ببینند آیا این اصلاحاتی که الآن مورد انتقاد هست صورت گرفته یا نه و آخرین موردی که ناظر به قانون نظام جامع دامپروری است که سال ۸۸ در مجلس مصوب شد در آن قانون باز مکلف شد که در واقع آیین نامه مربوط به فواصل تجدید نظر بشود؛ آماده بشود به هیئت دولت داده بشود این کار توسط سازمان دامپزشکی انجام شد و در هیئت دولت رفته. حالا در هیئت دولت دچار تغییرات هیئت دولت شده و دولت بعدی آمده، دولت بعدی دوباره؛ بالاخره سلایق متفاوت است. این مقصر، سازمان دامپزشکی نیست که در واقع بخواهد مورد سؤال قرار بگیرد. ما به عنوان دستگاه فنی مربوط به این قسمت، وظیفهای که داشتیم انجام دادیم؛ ادامه موضوع اتفاقاً همکاران خانم مهندس باید میرفتند پیگیری میکردند و نکردند که به تصویب برسد و این ابلاغ بشود. حالا قانون قبلی سر جای خودش هست مگر مملکت ببخشید این طوری است که ما برای تصویب یک قانون باید قانون قبلی معلق بگذاریم. تا زمانی که آن قانون در واقع تصویب نشده توسط مرجع قانونی، قانون قبلی اعتبار خودش را دارد باید به آن قانون اقدام بکنیم.
محمدزمانی: آقای دکتر آخرین ضوابطی که نظام دامپزشکی دارد اجرا میکند سال ۸۸ است، درست است؟ یعنی یک دهه از آن میگذرد.
کرمی: جدیدش نوشته شد و ابلاغ یعنی ارائه شد منتهی تصویب نشده است.
محمدزمانی: آخرین آن سال ۸۸ است دیگر، من یک سؤال دارم سال ۸۸ هیئت وزیران به شما در واقع مصوبه داده است؟
کرمی: سال ۸۸ مجلس مکلف کرده وزارت جهاد کشاورزی را که باید نظامنامه فواصل را بنویسید بدهد هیئت دولت، این را اگر مصوب نشود قبلی سر جای خودش است.
محمدزمانی: خب قبلی چی هست؟ ۸۸ مگر نیست، من سؤالم این است همان وزیری که ...
کرمی: تا زمانی که قانون جدید ابلاغ نشود ... ببینید از شما خیلی بعید است شما که در یک جایی نشسته اید که قانون را اجرا میکنید باید توجه داشته باشید که در زمانی که قانون جدید نیامده شما مکلفید قانون قبلی را اجرا کنید.
محمدزمانی: سال ۸۸ همان وزیری که آمد و فواصل را ابلاغ کرد که این فواصل هم مصوبه هیئت وزیران نبوده، صرفاً هم همان ابلاغیه وزیر بوده، همان وزیر سال ۹۸ یک سری اصلاحات را داد و متأسفانه از سمت نظام دامپزشکی انجام نشد. اصلاحات هم محدود بود به چند مورد خاص که بدیهی بوده است. حالا مسئله این است که ما صحبتمان از تعدیل بعضی جاها افزایش هم باشد، آن دیگر نظر تخصصی دامپزشکی است. اکثر درخواستهای ما الآن در مواردی هستش که مثل دام سبک، مثل دام سنگین، حداقل میشود بگوییم تجربه کشورهای دیگر نشان داده حتی میشود خیلی راحت قابل رصد است قابل پایش است. ما میبینیم که یک دامداری در کنار دامداری دیگر هست. میبینیم که یک گلخانه در کنار دامداری دیگر هست اکثر موارد ما همین است.
کرمی: کجا را میگویید مشخصاً؟
محمدزمانی: مثلاً هلند مثلاً سوئد کشورهایی که حالا ما دو حالت داریم الآن ممکن است بگویید ما شاید مثل آنها از لحاظ بهداشتی نرسیده باشیم خب باید برسیم دیگر، ببینید بالاخره آقای دکتر، دامپزشکی ...
سؤال: آقای دادرس شما بفرمایید که این فواصل چالشهایی برای شما ایجاد کرده است؟
صدر دادرس: طی سالهای اخیر، ما ظرفیتهای زیادی از جمعیت دام سبک، از دست دادیم و در حال حاضر نیاز داریم که این ظرفیتها را به جای خودش برگردانیم، تا بتوانیم تولید را افزایش بدهیم. با توجه به حساسیتهایی که مسئله گوشت قرمز الآن در کشور دارد. برای همین به نظرم باید حالا حداقل حوزه دام، آنجاهایی که حساسیت زا نیست و امکانش هست ما بتوانیم این فواصل را اگر کم بکنیم، میتوانیم ظرفیتهای تولید را افزایش بدهیم. نمونه هایش هم عرض کنم که زیاد است ما مجتمعهای زیادی الآن پرواربندی را در کشور داریم فاصله اینها فقط یک تیغه است؛ یک تیغه بلوک سفالی یا بلوک سیمانی گذاشتند؛ واحدها کنار همدیگر هستند در مجتمعهای دام شیری هم به همین ترتیب. در این نمونهای که الآن داریم از مجتمعهای دام شیری مجتمع فشاپویه است در سالهای اخیر الآن مدت طولانی است که خب الحمدلله سازمان دامپزشکی اشراف و مدیریت بسیار خوبی روی مسئله کنترل بیماریها و حالا تا بعضی جاها ریشه کنی بعضی از بیماریها اعمال کرده است. بنابراین ما میتوانیم با توجه به آن مدیریت بسیار خوبی که دارد اعمال میشود در این مسئله با یک مقداری فراغ بال بیشتری راجع به این فواصل تصمیم بگیریم. البته همان طور که عرض کردم آنجاهایی که یک مقداری حساسیتها کمتر است فرضاً ما اگر بخواهیم کنار یک مرکز اصلاح نژاد بگوییم فاصله این را کم کن، خب اینجا خود ما هم با این موافقت نمیکنیم و این را قبول نداریم یا همانطور که خانم مهندس گفتند در طیور.
سؤال: پس از کجا باید مد نظرتان است که باید فواصل کم بشود یا کجا بوده برای شما چالش ایجاد کرده است؟
صدر دادرس: آنجا که واحدها مثلاً دو تا واحد داشتهای را دو تا واحد به اصطلاح گله مولد دام یا واحد پرواربندی را یا ... الآن واحدهای شیری را داریم کنار هم دیگر هستند که در آنجا که امکانش هست میشود فواصل را کم کرد.
سؤال: الآن فواصل چقدر است به نظر شما که تولید کننده هستید چقدر باید کم بشود؟
صدر دادرس: کمتر اینجاها میشود فواصل را کمتر کرد؛ حتی اگر امکانش باشد. خب آن چقدرش را دیگر بستگی دارد به نظر سازمان دامپزشکی و معاونت محترم امور دام و سازمان نظام مهندسی و نظام دامپزشکی.
سؤال: الآن چقدر است؟ میتوانید برای بینندگان چند تا مثال بزنید بدانیم که این حرایمی که داریم راجع به آن صحبت میکنیم مثلاً بین دو تا واحد تولیدی چقدر است؟
صدر دادرس: الآن اعداد و ارقام زیاد است، من متأسفانه اعداد و ارقام را در ذهنم ندارم ولی فاصلهها را میشود کاهش داد؛ میشود کمتر کرد آنجاهایی که حساسیتها از لحاظ انتقال بیماریها کمتر است و میتوانیم ظرفیتها را اضافه کنیم.
سؤال: شما خواستید مثلاً داشتید سرمایه گذاری که بخواهد بیاید ورود بکند و به خاطر این حریم نتوانسته باشد این کار را انجام بدهد؟
صدر دادرس: الآن ما در صنعت، واحدهای زیادی داریم که آمدند و خواستند سرمایه گذاری کنند؛ نتوانستند و رفتند واحدشان را تأسیس کردند واحد را ... الآن در حال تولیدند و به دلیل اینکه در این محدوده این حرایم قرار گرفتند مجوزهای لازمه را به آنان نمیدهند. خب این هم یک ظرفیتی است که فعلاً به اصطلاح ظرفیت تولیدی است که الآن دارد کار میکند. تعدادی هم آنجا مشغول به کار هستند ولی، چون مجوزهای مربوطه را ندارد از حمایتهایی که باید انجام بشود فعلاً محرومیم.
سؤال: طبیعتاً از نظارتهایی هم که باید باشد بهره نمیبرند یعنی نظارتی هم روی آن نمیشود، چون مجوز ندارند.
صدر دادرس: نه دیگر؛ مسلماً نظارتی هم روی آنها نمیشود، چون اصلاً به رسمیت شناخته نمیشوند. بنابراین اگر که ما بتوانیم این حرایم را یک مقداری تعدیل بکنیم اینها را همانطور که مهندس فرمودند این تعدیل هم الزاماً به معنای کاهش نیست. خب یک جاهایی حساسیتها زیاد است تجارب سالهایی که گذشته است ۸۸ تا به امروز نشان داده که این فواصلی که الآن وجود دارد لازم است اضافه بشود اشکال ندارد اضافه بشود.
سؤال: خانم محمدزمانی شما بفرمایید که الآن میشود برای ما مثال بزنید این فواصل را؟
محمدزمانی: ما بحثی که سؤالی که پیش میآید اینکه دقیقاً این فواصل از کجا آمده؟ و آیا قابلیت بازنگری دارد ما میتوانیم به جای اینکه همه بار بهداشتی را به گردن فواصل بگذاریم بیاییم به کمک همدیگر آن معیارها و این استانداردهای بهداشتی واحدهای تولیدی مان را بالا ببریم. اگر ما میگوییم فاصله بین واحدهای شیری داشتی با واحدهای داشتی ۳۰۰ متر است چرا ۲۹۹ نه، دلیلش چی هست؟ آیا دلیل علمی دارد؟ یعنی آرچیکر علمی در آن هست؟
کرمی: بله هست.
محمدزمانی: تا الآن که سازمان دامپزشکی علی رغم اینکه حتی مرکز بهبود کسب و کار بارها مکاتبه کرده به آنها ارائه نداده.
کرمی: شما از طرف مرکز بهبود کسب و کار هستید الآن؟
محمدزمانی: ما، چون مکاتبه کرده بودند در جریان هستم.
محمد زمانی: موضوع این است ما الآن واحدی داریم میتوانید اصلاً بیایید در همین برنامه با این خانم مصاحبه کنید میآید جلوی میز من و امثال این خانم زیاد هستند دارند در استان فارس هفت بار روزانه تولید میکند میبرند شیرش را آزمایش میکنند؛ میبرند شیر گاوش را آزمایش میکنند؛ میرود برای واحد برای بسته بندی و اینها بعد میآید مجوز بگیرد میگوییم ما نمیتوانیم بگیریم ببینید این واحدها بخواهند یا نخواهند کار میکنند ما مردم جلوتر از ما هستند دیگر میآیند یعنی بحث معیشتشان است ما باید حمایتشان کنیم هم به نفع ما هم هست از آن حالت زیرزمینی خارج میشود؛ قابل کنترل میشود. همین واحدها که من اسمش را غیرمجاز نمیگذارم، میگذارم واحدهایی که مجوز ندارند واحدهای بدون مجوز، همین واحدها خیلی جاها به داد ما رسیدند. موقعی که صف طولانی مردم در اسفند چند سال گذشته برای گرفتن مرغ بود همان واحدهای از واحدهایی مرغ گرفته شد شاید که واحدهایی که به دلیل اینکه دو سه برای اینکه چندین سال ممنوعیت صدور مجوز طیور بود اینها در واقع آمدند خودشان ساختند و تولید کردند از همانها کمک گرفته شد.
سؤال: الآن شما برای هر کدام از این تعدیلهایی که به آن اشاره میکنید بررسی کردید که مثلاً اگر شما اشاره میکنید این ۳۰۰ متر چرا ۲۹۹ نه؟ مثلاً شما بررسی داشتید که اینجا اگر تا ۲۰۰ متر هم کاهش پیدا بکند معقول و منطقی است.
محمدزمانی: ببینید یک سری از فواصل نیاز است مثلاً واحدهایی که استراتژیک است واحدهای اجداد و مادر.
سؤال: با عدد و رقم میفرمایید مثلاً بیشتر آنهایی که باید بیشتر بشود آنهایی که به نظرتان باید کمتر بشود.
کرمی: مثلاً بین دو تا گوشتی بفرمایید که چه عددی باشد بین دو تا واحد گوشتی.
محمدزمانی: ولی بعضی از واحدها واقعاً فواصل درونش غیرمنطقی هست. ما میگوییم گلخانه به عنوان یک صنعت سبز با توجه به اینکه محیط کنترل شده است واقعاً اگر نیاز دارد با واحد دامی فاصله داشته باشد.
سؤال: شما معتقدید که هیچ فاصلهای نباشد.
محمدزمانی: درست است بعضی از فواصل هم عجیب و غریب است.
سؤال: چقدر هست الآن فاصله اش؟
محمدزمانی: ما که حالا بر اساس سال ۹۸ اصلاحیه وزیر، صفر کرد. ولی دوستان دامپزشکی میگویند ۱۵۰ متر، ولی موجب ما همچنین یک سری حرائم عجیب و غریب داریم ما مثلاً حریم با غسالخانه و قبرستان و این چیزها داریم، حریم مثلاً با واحدهای تولید برق خورشیدی داریم در صورتی که تجربه حالا کشورهای دیگر نشان داده میآیند از همان واحد تولیدی استفاده میکنند هم دامشان را دارند هم تولید انرژی هم میکنند از آن فضا استفاده میکنند ما فاصله بین آبزیانمان، سردآبی تا سردآبی ۱۰۰ متر است در صورتی که ما میتوانیم آنجایی که منبع آبشان به فرض رودخانه نیست منبع آبشان جداست؛ وقتی با رعایت خیلی از شرایط و در واقع ضوابط بهداشتی بیایند و فواصل کمتر کنیم. همه اینها قابل انعطاف است. ما میتوانیم بیاییم حتی برای آن واحدهایی که قصد صادرات دارند یک سری ضوابط محکمتری هم بگذاریم. یک سری شرایط مهمتری را برای آنان مورد رصد قرار بدهیم.
کرمی: ایشان فرمودند که هیچ مبنای علمی وجود ندارد برای فواصل من واقعاً متأسفم که بدون مطالعه و پرسش این صحبتها میشود. ببینید ما در انتقال بیماریها دو دسته عوامل منتقله داریم یک سری عوامل جاندار است؛ یک سری عوامل بی جان، عوامل جاندار خودشان از جانوران مختلف هستند من جمله شما از پرندگان آزاد پرواز است، از جوندگان مثل موش هست، از حیوانات گوشتخوار مثل روباه و گرگ میتوانیم مثال بزنیم، از حتی حشرات و بندپایان میتوانیم مثال بزنیم اینها خودشان میتوانند هم عنوان عامل بیولوژیک باشند و هم میتوانند عامل فیزیکی باشند عامل بیولوژیک یعنی یک چرخهای از آن باکتری، ویروس یا آن انگل در بدن آن حیوان ناقل در واقع به اصطلاح چرخه اش است عامل فیزیکی یعنی نه این حیوان در واقع با آلوده کردن بدنش به آن عامل از جرم بیماریزا میتواند انتقال بدهد. به طور خیلی واضح و مشخص حالا مقاله هم خواستند خانم مهندس، من به ایشان ارائه میدهم که مطالعه شده در مورد پرندگان آزادپرواز مثل گنجشک، کبوتر، کلاغ اینها قلمرو دارند شعاع پروازی دارند. شعاع پروازی اینها بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ متر است. این پرندگان میآیند روی کودی که در واقع دپو شده در دامداری حالا یا دامداری یا مرغداری منبع غذایی است برای پرندهاست، چون انگلهایی در این کودها رشد میکنند مثل لارو، مگس و ... اینها منبع غذایی هستند از این دامداری به دامداری که در نزدیکترین فاصله است اگر در شعاع پروازی اش باشد اینها جابجا میشوند یک گرم مدفوع ۱۰ میلیون ذرهای ویروس آنفلوآنزا را میتواند منتقل بکند این تجربه خود ما است من ۱۰ سال در واقع مدیر بیماریهای استان تهران بودم و این را در چندین اپیدمی آنفلوآنزا که آمد به این کشور و دچار خسارات شدیدی شدیم به عینه دیدیم.
سؤال: ببخشید یک سؤالی الآن مثلاً در روستاها هیچ فاصلهای نیست؟
کرمی: حالا خیلی سؤال قشنگی کردید چرا ما روستاها فاصله نمیگذاریم خانم مهندس شما میتوانید بگویید؟ من به شما بگویم ببینید ما یک دام روستایی داریم یک دام صنعتی داریم تفاوت بین دام صنعتی و روستایی در نژاد و مقاومتش است بشر برای تأمین غذای جمعیت رو به رشدش نمیتواند به روشهای سنتی برای تولید پروتئین دامی اش اقدام بکند. الآن در طیور، صنعت مرغ گوشتی، ما از تقریباً ۴۰ سال از دهه ۶۰ میلادی به این ور، شما رشد یک مرغ گوشتی که ۱۲۰ روز طول میکشید ببینید یک مرغ گوشتی که آمده اصلاح نژاد شده در طی ۷۰، ۸۰ سال یک جوجه ۴۰ گرمی در عرض ۴۰ روز ۴۰ برابر میشود وزنش این یعنی بشر آمده اصلاح نژادی انجام داده به نفع تولید پروتئین مورد نیازش، اما دنیای ژنتیک به این سادگی نیست. شما وقتی یک ژن را میآورید بالا به اصطلاح و آن را میآورید بیان میکنید یک سری ژنها میآید پایین ژنهای مقاومت در برابر بیماریها در این دسته از حیواناتی که دچار اصلاح ژنتیکی شدند. اینها به طور اصطلاحاً میگویند مغلوب میشود این ژن دیگر ژن غالب نیست. پس ما در پرندگان یا دام صنعتی حساسیت به بیماری ما؛ بسیار بالاتر از دام سنتی است الآن گاو سرابی یا گاو سیستانی ما در مقایسه با گاو هُولِشتاینی که نژاد اصلاح شده است نسبت به بیماری حساسیتش به مراتب پایین است دام سبک هم به همین ترتیب.
محمدزمانی: آقای دکتر شهرکها چی؟ شهرکهای صنعتی الآن گاوی که مثلاً در شهرک است میفهمد مریض نمیشود؛ بیماری انتقال نمیدهد؛ ولی گاوی که داخل شهرک نیست این جوری نیست اگر میخواهید بگویید، مدیریت واحد آقای دکتر مدیریت واحد اگر میخواهید بگویید.
کرمی: یکی از کانونهای مهم بیماری ما همین شهرکهای دامداری هستند به شدت هم مخالف هستیم ما با شهرکهای دامداری با مقوله مگافارم موافقیم یعنی واحدهای در اِشِل بزرگ.
سؤال: یعنی مجوز ندادید شما به آنها؟
کرمی: نه به شهرکها مجوز ندادیم نه.
سؤال: پس چه طوری دارند کار میکنند؟
کرمی: خب حالا صادر میشود دیگر، خانم هستند صادر میکنند.
محمدزمانی: نه مطمئناً توان بهداشتی که شما دارید برای امر مجتمعها هست. ما در کشور مجتمعهای دامی داریم فقط من ببینید من فقط یک نکتهای را بگویم.
کرمی: در الآن دام گستر، پروانه بهداشتی برای آن صادر نشده. ببینید من دارم به شما عرض میکنم آنجا محل میدان دام نه شهرک تولیدی.
محمدزمانی: دکتر سازمان دامپزشکی با عنوان بخشی از وزارت جهاد کشاورزی داریم مجتمع، شهرک، سالهای پیش صادر کرده است.
کرمی: نه آن بحثمان به اینجا رسید که تمامش بکنیم چرا ما میگوییم در روستا اشکالی ندارد فاصله نباشد، ببخشید همین نظامنامه فواصل همین نظامنامه هم میگوید در روستا فاصله نیاز نیست. کسی چرا آنجا اعتراض نکرده است؟ برای اینکه آنجا مبنای علمی دارد برای اینکه آنجا میگوید اشل کوچک است که دارد پرورش داده میشود؛ برای اینکه آنجا نژاد مقاومت به بیماری هست ما در دامداری صنعتی نژاد حساس به بیماری داریم تا یک ویروس خیلی ضعیف هم میتواند دچار بیماری بشود.
محمدزمانی: آقای دکتر من رشته ام دامپزشکی نیست. ولی از دوستان دامپزشکی و هم رشتهای شما کمک میگیرم مقالاتی که ثبت شده، هست قابل رصد است. مقالهای که در خصوص مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹ با عنوان بررسی چگونگی شیوع تب برفکی در کشور صادر شده آمده کنترل ورود دام به کشور، استفاده از واکسن با سویههای جدید، کنترل تردد دام قاچاق، رعایت ضوابط بهداشتی در پستهای قرنطینه و کنترل تردد دام زنده در کشور را به عنوان عواملی که در این موضوع دخیل بودند نام برده جالب است که اشارهای به تأثیر فواصل در آن مقاله نشده سال ۹۵ هم در واقع توسط آقای سعید مقیسه، همه اینها هست؛ عناوینش و بخواهند ببینند میتوانند، عوامل تعیین کننده مرتبط با وقوع تب برفکی در سطح گاوداریهای ایران تماماً آمده رابطه معنادار میان مثلاً واحدهای مثل کشتارگاه، میدان دام اینها را آمده بررسی کرده، اما در مورد خود واحدهای دامی از یک نوع را درصدشان را پایین دانسته تمام اینها نشان میدهد باید طیور شما بحث از طیور کردید من اول عرض کردم بعضی از موارد شاید نیاز به تردید حتی از نوع افزایش موارد اصلاح نژاد.
کرمی: چه کسی باید اینها را تشخیص بدهد؟
محمدزمانی: اجداد مطمئناً دامپزشکی است که بعد از سال ۸۸ تا الآن یک فکری میکرد بحث این است که ما آمدیم تمام بار مسئولیت ضوابط بهداشتی را گذاشتیم بر دوش آن متقاضی و بهره بردارها از لحاظ اجتماعی این تأثیر دارد و از لحاظ فنی و بهداشتی هم این میتواند قابل بازنگری باشد ببینید برای بحث دام با دام مجتمعهایی که پروانه داده شده و الآن دارند تولید میکنند و موارد دیگر در خود کشورمان تمام اینها نشان میدهد در صورتی که آن فاکتور و اهمیت و تأثیر رعایت ضوابط بهداشتی میتواند خیلی مؤثرتر باشد ما فقط نیاییم همه بار را بگذاریم روی دوش فاصله، فاصله خیلی هم موارد قابل تعدیل است قابل بازنگری است و در خیلی از موارد شاید قابل جبران با خیلی از در نظر گرفتن موارد در طرح توجیهی و من میگویم مسئولین فنی بهداشتی که الآن برای تمدید در واقع پروانه دارند قرارداد میبندند بهره بردارها به نوعی میتوانند در این زمینه کمک کنند در موارد بهداشتی.
سؤال: الآن قانون به ما چی میگوید قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار برای فواصل بهداشتی؟
محمدزمانی: آخرین فاصلهای که دارد رعایت میشود آخرین قانونی که دارد در واقع مورد استناد قرار میگیرد همان سال ۸۸ و ۹۱ همین را به صورت ضوابط استقرار دادند از سال ۸۸ تا الآن دو حالت وجود دارد یا هیچ پیشرفت و کار مطالعاتی در جهت بهبود این شرایط نشده که من فکر نمیکنم این جوری باشد؛ مطمئناً دامپزشکی به عنوان یک سازمان و متخصص هایش در این فکر بودند.
سؤال: من یک مصاحبهای از رئیس سازمان دامپزشکی دیده بودم که فرموده بودند تا آخر فروردین، این فواصل اصلاح میشود آخر فروردین هم رد شده الآن بفرمایید در کدام از مرحله از اصلاح فواصل هستیم؟
کرمی: ببینید حالا این یک موضوعی است که در واقع چند تا وجه دارد؛ فقط سازمان دامپزشکی درگیر نیست؛ ببینید ما مصالح و نظرهای تشکلها را هم باید بگیریم بالاخره یک قسمت از بخشنامه ها.
سؤال: حالا یکی از تشکلها آقای ... بودند.
کرمی: بله ایشان یکی از آن بودند، بله، زیاد است تعداد تشکل های، در این فاصله زمانی استعلامی صورت گرفت از تشکلها که نظراتشان در ارتباط با افزایش یا کاهش یا در واقع ثابت نگه داشتن این فواصل ارائه بدهند. ما در حوزهی طیور ۴ تا تشکلی که مرتبط هستند عین چهارتایشان گفتند نه تنها این نباید کم بشود؛ بلکه باید اضافه بشود. من صحبتم این است ما چطور در کرونا هر چی که وزارت بهداشت تشخیص داده میشد در ارتباط اینکه فاصله را این جور ببینید؛ مدارس تعطیل بشود، اتوبوسها یک در میان باشد، ورزشگاه تعطیل بشود، همه قبول کردیم چرا قبول کردیم؟ نه؛ آن موضوع تخصصی بود برای اینکه متخصصین امر در وزارت بهداشت به این نتیجه رسیده بودند که ما با کاهش، افزایش فاصله بین افراد میتوانیم لود ویروس را پایین بیاوریم. الآن هم در زمینه فواصل اگر قائل هستیم به اینکه سازمان دامپزشکی متولی این امر هست و در این ارتباط صاحب نظر است اجازه بدهید سازمان کارش را بکند.
سؤال: این وعدهای که رئیس شما داده بودند به کجا رسیده است؟
کرمی: ظرف یکی دو روز آینده انجام میشود. حالا عرایض من در ابتدای بحث خانم مهندس توجهی نکرد. در چند مقطع این فواصل به نفع تولید کننده به نفع تولید کشور تعدیل شده.
محمدزمانی: من فقط در مورد کرونا حالا مثال زدم کرونا آمد بعد از یک مدتی بالاخره به یک جایی رسید دیگر آمد با تکنولوژی، با بهداشت و فاصله اولین راهکار بود، اما آخرین راهکار نشد در رابطه با تشکلها من حالا اگر بر مبنای علمی قرار است این فواصل دریافت بشود اگر قرار است بر مبنای علمی باشد بیشتر آن نظر متخصصها مهم است و کسانی که حالا روی این زمینه کار کردند. تشکلها، خب خیلی هایشان دلسوز هستند؛ خیلی هایشان مطمئناً در راستای تولید قدم برمی دارند. ممکن است مثلاً من نوعی نخواهم به فرض در کار من دست و تعداد زیاد شود. پس ما این را بیاییم یک ذره فنی و تخصصی به آن نگاه کنیم و در آخر، به این فکر کنیم که ممکن است من نوعی بخواهم بعد از اتمام خدمتم بعد از بازنشستگی بیایم آن ور میز یک زمانی این ور میز هستم؛ یکسری دستورالعملها و ضوابط مینویسم. این جور نشود که من بعد از آن سال که بخواهم بعد از ۳۰ سال بخواهم بروم سرمایه گذاری کنم در بخش کشاورزی بیایم همان قانونهایی که من خودم وضع کردم بیاید دست و پایم را ببندد و بالاخره همین قوانین نه کلی من میگویم قوانینی که هر قانونی که وضع میشود بالاخره برای فقط برای بقیه نیست برای فامیل، خواهر، برادر و خودما هم مورد استفاده قرار میگیرد.