مردان هم گریه می کنند
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۶۶۷۱۱
تهران- ایرنا- وقتی مدام از کودکی به پسران می گوییم مرد که گریه نمی کند. یا مدام می گوییم زن ضعیف و آسیب پذیر و مرد قوی و عابر بانک است، اجازه نمی دهیم وجوه انسانی و عواطف مردان رشد کند و سر از اعتیاد و بیماری روانی یا خشونت علیه زنان در می آورد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا، شاید بخشی از نابرابری ها در جامعه از ناآگاهی و عدم شناخت سرچشمه بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایرنا: خشونت ها علیه زنان از کجا سرچشمه می گیرد؟ آیا نگاه مردسالارانه در جامعه این برخوردها را در پی دارد؟
افتخارزاده: واقعیت این است که در جامعه ما چه از لحاظ حقوقی و قانونی و چه از لحاظ اجرایی، اجتماعی و فرهنگی، تبعیض ها و نابرابری هایی نسبت به زنان وجود دارد. اما لازم است برای تغییر و بهبود این شرایط همه آحاد جامعه دست به دست هم دهند. یعنی هم افرادی که قانونگذار هستند، هم افرادی که بر اجرای قانون نظارت دارند. به ویژه زنان فعال در این حوزه ها. از طرفی فضای عمومی و اجتماعی نیز باید عوض شود.
ایرنا: این نابرابری ها شامل چه مواردی می شود؟
افتخارزاده: برای مثال زمانی که یک زن طلاق می گیرد، به او انگ و برچسب می زنند. جامعه پذیرش او را ندارد و گاه فردی که خانم مطلقه می بیند، به خودش اجازه می دهد تصورات ناجوری راجع به او کرده یا حتی پیشنهاد غیرمعقولانه به وی بدهد یا حتی برخوردهای ناشایست دیگر. از طرفی دسترسی های لازم برای همه زنان وجود ندارد و ما شاهد این هستیم که در بعضی از مناطق مثل مناطق حاشیه ای، زنان و دختران اجازه تحصیل، کار و ... ندارند یا تن به ازدواج های زودهنگام از روی فقر یا اجبار خانواده ها می دهند که این خودش نوعی آزار جسمی، جنسی و روانی برای دختران کم سن و سال است و پدیده کودک همسری را در پی دارد. پس از ازدواج نیز بسیاری از آنان نمی توانند روی بارداری شان کنترلی داشته یا حتی قادر به تصمیم گیری یا حق طلاق و حضانت نیز نیستند و در قانون نیز شرایطی برایشان پیش بینی نشده است. لایحه حمایت از زنان در برابر انواع خشونت نیز فعلا در قوه قضاییه بلاتکلیف باقیمانده است.
ایرنا: از خشونت های دیگر علیه زنان بگویید؟
افتخارزاده: خشونت در محل کار، نداشتن امنیت در محیط های کاری یا عدم دریافت حقوق برابر، نابرابری در به دست آوردن شغل مناسب با شرایطشان و ... از دیگر خشونت هایی هستند که زنان در جامعه با آن مواجه اند.
ایرنا: برای ایجاد برابری باید چه کار کنیم؟
افتخارزاده: این موضوع فقط مربوط به زنان نیست بلکه همه افراد جامعه حتی مردها باید به این نتیجه برسند که فرصت های برابر به نفع کل جامعه است. برابری، جامعه ای سالم، زنان شاداب تر و مادران بهتر را به همراه خواهد داشت. زنانی که می توانند در فضای برابر استعدادهای خوبی را از خود نشان بدهند. از طرفی سیستم حکومت و رسانه ها باید برای این موضوع تلاش کرده و در این راه قدم بردارند. مثلا صدا و سیما به جای اینکه زنی را بیاورد که از همسرش کتک خورده بلکه باید زندگی هایی را که بر اساس عدالت و برابری میان زن و مرد است را نشان بدهد. آموزش و پرورش، آموزش های پیش از ازدواج و ... همه می تواند فضای مثبت و سالمی را ترویج و ایجاد کند.
ایرنا: مردم چه کار می توانند انجام دهند؟
افتخارزاده: خب در خلاء فعالیت موثر دستگاه و نهادها، شاید بهتر است افرادی که در این زمینه ها فعالیت دارند دست به کار شوند. مثل ان.جی.او ها، شرکت ها و سازمان های غیردولتی و .... آنها می توانند در محل هایی که مردان حضور دارند این آموزش ها را بدهند که اگر خودت درست رفتار کنی، زن و فرزندی سالم خواهی داشت و این به نفع خانواده و جامعه خواهد بود.
به آنها یاد بدهند اگر زنی بیمار باشد، دسترسی به امکانات نداشته باشد، آسیب آن به همه اعضای خانواده خواهد رسید. ما همان طور که با زنان همدلی داریم باید با مردان نیز همدلی داشته باشیم. آنها نیز خود قربانی سیستم مردسالاری هستند که مردان را قوی و فارغ از احساسات انسانی و هوش هیجانی پرورش می دهد و می سازد. باید بتوانیم خود را جای آنها بگذاریم و آموزش ها به نحوی باشد که باعث ایجاد سد دفاعی در مردان نشود. این تلاش ها برای یک جامعه بهتر است که در آن هم مردان و هم زنان در امنیت باشند، قرار نیست حقی از مردان ضایع شود، قرار است حق همه انسان ها فارغ از جنسیت تامین شود.
ایرنا: آموزش اشتباه چه عواقبی می تواند داشته باشد؟
افتخارزاده: اگر آموزش ها به گونه ای باشد که به مردان برچسب بزنیم. مثل اینکه شما خشن هستید و شما مرتکب خشونت شده اید و مردان (به جای نظام مردسالاری) عامل ایجاد مشکل هستند ... اگر این حس به او دست دهد که موقعیتش به خطر افتاده، حالت تدافعی به خود می گیرد. قرار بر ایجاد تقابل و دوگانه سازی نیست، قرار است که از تمام قربانیان نظام مردسالاری حمایت کنیم، زنان و مردان به صورت همزمان قربانی این شرایط هستند. آگاه سازی نیاز است که با زبان مناسب و طوری که مورد استقبال قرار بگیرد، انجام شود.
ایرنا: شما در مجموعه تان به مردان هم آموزش می دهید؟
افتخارزاده: ما خیلی دوست داریم برای بهبود شرایط این کار را انجام بدهیم و در بیشتر مواقع نیز سعی می کنیم به آقایان هم مشاوره بدهیم تا مشکلاتشان را حل کنیم. ما خودمان گروهی بودیم که با همه اعضای خانواده کار می کردیم اما بعد زنان و دختران را به طور خاص انتخاب کردیم. به این خاطر که آموزش برای پسران و مردان به خاطر رشد با دیدگاه های فرهنگی اشتباه بسیار سخت است. فرهنگی که به آنها تحمیل می کند که مرد احساساتش را بیان نمی کند، خودت را سانسور کن یا اینکه مرد گریه نمی کند. به همین دلیل این درون گرایی و سرکوب احساسات در مردها نهادینه شده است. در نتیجه آموزش مهارت های زندگی و مهارت های پیشگیری از خشونت و ... به مردان کار سخت تری است.
ایرنا: چه کار کنیم این فضای فرهنگی برای مردان تغییر کند و نگاه آنان نیز عوض شود؟
افتخارزاده: نهادهای عمومی باید در این زمینه فعالیت کنند. چرا که می توانند با بچه ها در فضاهای عمومی مثل مدرسه ارتباط بگیرند و بر روی آنها فرهنگ سازی کنند. وقتی مدام به مردان بگوییم تو مردی، مرد که گریه نمی کند و ... به مرور زمان باعث می شود احساسات انسانی و هوش هیجانی مردان آن طور که باید پرورش پیدا نکند. در نتیجه مسائل و مشکلاتش را در آینده مطرح نخواهد کرد و برای درمان و مشاوره نیز قدمی برنمی دارد. از طرفی نهادهایی که در کار خیر هستند نیز در درجه اول به کودکان، سپس زنان و در نهایت به مردان کمک می کنند. این نشان می دهد مشکلات ما ریشه در فرهنگ عمومی دارد و همگی مان برای تغییر آن باید قدم برداریم.
ایرنا: پس بخش زیادی از مشکلات زنان و خشونت هایی که به آنها می شود ریشه در فرهنگ اشتباه و دید اشتباه مردان دارد؟
افتخارزاده: در واقع همان طور که خود مردها احساسات خودشان را به رسمیت نمی شناسند، فرهنگ عمومی نیز احساسات و عواطف آنان را به رسمیت نمی شناسد. اگر این اتفاق بیفتد شاید بخشی از مشکلات خانواده ها نیز حل شود. اما مدام این تفکر بیان می شود که زن آسیب پذیر و ضعیف است و مرد قوی و شبیه عابر بانک. حالا یا داخلش پول هست یا نه. در واقع این تعریف ها، فرصت های برابر را از زنان می گیرد و مرد را به این خاطر که مدام می گویند تو سوپرمن هستی، اجازه نمی دهد وجود انسانیش را بروز بدهد و این باعث می شود سر از اعتیاد یا بیماری های روانی دربیاورد.
ایرنا: در واقع این چرخه ای است که همه قربانی آن می شوند. درست است؟
افتخارزاده: بله. وقتی سیستم و فرهنگ غالب اشتباه باشد و فرهنگ به سمت اشتباهی حرکت کند، مرد، زن و کودک همه قربانی هستند. مردی هم که خانواده اش را از دست می دهد، زنش او را ترک می کند و نمی تواند فرزندش را ببیند دچار معضلات زیادی می شود. او نیز از این شرایط خوشحال نیست و ممکن است درگیر بیماری روانی یا اعتیاد و... شود. در خیلی از مشاوره هایمان با مردانی که باعث خشونت علیه زنانشان شده بودند، متوجه شدیم آنها نیز با مشاوره درمان پذیر هستند و می توانند برای داشتن زندگی بهتر قدم بردارند.
گفت و گو از فاطمه شیری
اجتمام* ف ش * 3063
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اجتماعي مرد روز مرد آتنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۶۶۷۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رضایت حاکمیت به پوشش زنان ۲۰ سال پیش | همان بدحجابانی که کافر بودند!
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «پیشبینی دو دانشآموز» در روزنامه اعتماد نوشت:
اخیرا یک فیلم کوتاه یک دقیقهای بازنشر شده که دو دختر خانم دبیرستانی به مدت یک دقیقه درباره فشارهای اجتماعی نسبت به دختران حرف میزنند. این فیلم تولید سال ۱۳۸۲، یعنی ۲۱ سال پیش است. هر دو دختر خانم که حدود ۱۵ تا ۱۷ساله هستند با حجاب و مقنعه کامل و روپوش مدرسه بدون ذرهای آرایش به خوبی و مسلط حرف میزنند. آنان فشارهای اجتماعی را به خوبی به فنر تمثیل میکنند. جامعه را متحول میدانند که اگر فشار نباشد مردم خود را تطبیق میدهند. ولی اگر جلوی این فنر گرفته و فشرده شود، به جایی میرسد که دیگر، توان حفظ آن را ندارند و یک باره فنر باز میشود.
آنان قاعدهای را با زبانی ساده توضیح میدهند که «مردم از آنچه منع میشوند به آن حریصتر میشوند.» سپس شرح میدهند که چرا مردم به سوی تبلیغات ماهوارهای میروند. اینها عین جملات آن دو دختر خانم نبود ولی مضمون دقیق آنها است. ای کاش میدانستیم که اکنون آنها کجا هستند؟ چه پوششی دارند؟ چه تفکری دارند؟ و آیا همچنان با همان آرامش و متانت سخن میگویند یا به افرادی عصبی تبدیل شدهاند؟
پس از رها شدن این فنر در سال ۱۴۰۱ چه رفتاری از خود نشان دادهاند؟ اکنون نمیدانیم که آن دو دختر خانم چه وضعی دارند ولی از روی موارد مشابه فراوان آنها که در دور و نزدیک میبینیم، میتوانیم بگوییم که سرنوشت آن نسل به کجا رسیده است؟ آنان متولدین دهه ۱۳۶۰ بودند که اواخر جنگ به دنیا آمدند. در دوره اصلاحات به بلوغ رسیدند. ولی هیچ کس وقعی به سخنان بدیهی آنان نداد.
آنان در آن مقطع زمانی دانشآموزانی عادی بودند؛ نه مدرک دانشگاهی داشتند و نه تجربه عمیق سیاسی و اجتماعی، ولی با همان چند سالی که در متن جامعه حضور داشتند، به صورت شهودی و حسی متوجه شده بودند که تحت فشار اجتماعی هستند. آنان چنین میاندیشیدند که تحت فشارند که چگونه فکر کنند، چه بپوشند، کجا بروند، کجا نروند و… و این را حس میکردند، که این فشارها در حال افزایش است و میدانستند که به جایی خواهد رسید که دیگر سیاستمداران و پدرخواندههای جامعه قادر به نگهداری این فنر در حالت فشرده شده نخواهند شد، خسته میشوند و دیر یا زود این فنر رها خواهد شد، و آنگاه باطن جامعه آشکار میشود. باطنی که شاید در یک فرآیند طبیعی و متعارف به گونه دیگری ظاهر شود.
امروز حکومت به پوششی از زنان رضایت میدهد که ۲۰ سال پیش آن را کفر ابلیس میدانست. ولی رسیدن به این پوشش با هزینههای زیاد برای دو طرف بوده، و هنوز هم معلوم نیست که چند سال بعد به کجا برسد؟
این نسل اعم از دختر و پسر و البته دختران بیشتر، نادیده گرفته شدند ولی کسی توان حذف آنان را نداشت و ندارد به همین علت در فردای برداشتن اهرم از روی فنر، به میدانی پرتاب میشوند که خواسته خودشان نبوده است.
پرسش این است که چرا گوش شنوا و ساز و کاری مناسب برای شنیدن آن نجواهای آرام وجود نداشت تا با بحران ۱۴۰۱ مواجه نشویم؟