Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-02@22:03:56 GMT

دفتر تحکیم از نظر تشکیلاتی فرسوده بود

تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۲۳۱۴۱۴

دفتر تحکیم از نظر تشکیلاتی فرسوده بود

تهران - ایرنا پلاس - بخش سوم گفت‌وگوی ایرنا پلاس با دکتر علی اصغر قاسمی، به نبیین عوامل درونی و بیرونی انشعاب در دفتر تحکیم وحدت در اسفند 80 می‌پردازد. قاسمی از فعالان اسبق جریان دانشجویی و مدیر عامل خانه اندیشمندان علوم انسانی است.

افکار دکتر سروش نظام فکری و اعتقادی خیلی از دانشجویان را به هم‌ریخت

ایرنا پلاس: از نظر سازوکار تشکیلاتی اختلافات درونی تحکیم متاثر از چه عواملی بود؟

قاسمی: بنده در تجزیه و تحلیل علل درونی اختلاف و مآلا انشقاق در تشکیلات انجمن‌های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت چند عامل را موثر می‌دانم:

اول اغتشاش فکری بچه‌های انجمن‌های اسلامی تحت تاثیر افکار جدید بویژه افکار نواندیشانه دکتر سروش.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تغییر در ارزش‌ها و نگرش‌های دانشجویان عضو تشکل‌های اسلامی که در اوایل دهه‌ هفتاد به وجود آمد، در نیمه‌ دوم دهه‌ هفتاد خیلی پررنگ‌تر و عریان‌تر شد و در بسیاری از حوزه‌ها ذهن دانشجویان را به هم‌ریخت. افکار دکتر سروش نظام فکری و اعتقادی خیلی از دانشجویان را به هم‌ریخت. این به هم‌ریختن از جهتی خوب بود چون می‌توانست زمینه ساز یک رشد و بلوغ فکری شود، اما چون در آن دوره اندیشه‌ورزی جدی و قوی در برابر افکار دکتر سروش وجود نداشت، نظام فکری و اعتقادی دانشجویان مسلمان به هم ریخت. ذهن دانشجویان به شدت درگیر بحث‌هایی مثل قبض و بسط تئوریک شریعت شد. دکتر سروش ساختمان و نظام فکری جامعه را به‌هم‌ریخت و دانشجویان نمی‌توانستند فکر خود را بازسازی کنند. ذهنیت ایدئولوژیک خیلی از دانشجویان عضو انجمن‌های اسلامی نسبت دین، جمهوری اسلامی، امام خمینی و حکومت دینی به‌هم‌ریخته بود. این به‌هم‌ریختگی ذهنی برای یک نفر که فقط می‌اندیشد و می‌نویسد، خیلی تبعات ندارد. اما برای یک کنشگر سیاسی تبعات زیاد و مهلکی دارد. مثلاً یکی از مشکلاتی که ما در انجمن‌ها داشتیم این بود که در رابطه با مقوله‌ دین‌داری فکر همه‌ دانشجویانی که به‌نوعی اصلاح‌طلب بودند، به‌هم‌ریخته بود. حرف‌هایی که دکتر سروش راجع به تقلید زده بود، اذهان را به‌هم‌ریخته بود. این اغتشاش فکری هم در حوزه‌های فکری، هم در حوزه‌های دینی و سیاسی زمینه‌ساز خیلی از اختلافات بود. در بسیاری از مقولات این اغتشاشات فکری وجود داشت و خودش را در بیانیه‌ها، موضع‌گیری‌ها و رفتارهای متفاوت دانشجویان نشان می‌داد و زمینه‌ساز برخی اختلافات بین بچه‌های انجمن‌های اسلامی بود. در واقع یک حالت آنومیک به وجود آمده بود. وضعیت سابق را به لحاظ فکری ازدست‌داده بودیم و به ثبات جدید هم نرسیده بودیم. دائماً در تلاطم بودیم و این یکی از مواردی بود که زمینه‌ساز اختلاف می‌شد.

باز شدن درب‌های انجمن‍های اسلامی

دوم اتخاذ سیاست درهای باز برای عضویت و بروز اغتشاش تشکیلاتی در انجمن‌های اسلامی و دفتر تحکیم: نامشخص بودن چارچوب‌های فکری و ژله‌ای بودن اندیشه‌ها و باورها و برداشت ناصواب از اصل تساهل و تسامح باعث شد درهای انجمن‌های اسلامی برای ورود تمام دانشجویان با علایق فکری و اعتقادات متفاوت و حتی متضاد به این تشکل کاملا باز شود. انجمن‌های اسلامی دانشجویان تساهل و تسامح را قبول داشتند، ولی تصورشان این بود که معنی مدارا و تساهل و تسامح این است که درب انجمن را باید باز بگذاریم که همه بیایند داخل مجموعه و اگر درب انجمن اسلامی بسته و مخالفان فکری و اعتقادی وارد نشوند. این به‌معنای فاشیستی عمل کردن است. اگر این کار انجام نمی‌شد، بقیه می‌گفتند شما همان فاشیست‌های دهه‌ شصت هستید که نمی‌گذارید بقیه کار کنند. یکی از دلایل این هجوم به انجمن‌های اسلامی فقدان تشکل‌های قانونی دیگر برای جذب تمایلات معطوف به مشارکت سیاسی بود. این نگرش و فشار توامان باعث باز شدن درب‌های انجمن‌ها شد و دانشجویان از طیف‌های مختلف فکری و اعتقادی وارد انجمن‌ها شدند. بعد از این ماجرا تنوع افکار و تعارضات عقیدتی مرزهای اعتقادی و تشکیلاتی انجمن‌های اسلامی را شکست و همه اعضای انجمن‌های اسلامی تنها یک وجه اشتراک داشتند و آن تمایل به اصلاحات بود. بماند که مراد از اصلاح‌طلبی هم یکسان نبود. یکی از اصلاح‌طلبی تغییرات بنیادی در ارکان نظام را برداشت می‌کرد و دیگری تقویت ارکان نظام به وسیله اصلاح سازوکارهای اجرایی را و البته هر دو ذیل مفهوم و جریان اصلاح‌طلبی قرار می‌گرفتند. فردی معتقد بود که ما می‌توانیم در چارچوب اصلاح‌طلبی خیلی آزادانه در مورد مسائل دینی بحث کنیم، ولی عده‌ای می‌گفتند دین قداست دارد و اجازه نداریم تحت عنوان آزادی به مقدسات توهین کنیم یا اصول مسلم دینی را زیر سوال ببریم. خیلی از دانشجویان در آن زمان نمی‌دانستند که تساهل و تسامح به این معنا نیست که درب‌ها را بازکنیم تا همه بیایند، بلکه به این معناست که تلاش کنیم با حفظ چارچوب‌های اعتقادی و سیاسی خود و مرزبندی تشکیلاتی دیگران را به رسمیت بشناسیم و از ایجاد تشکلی برای مخالفین خود که بتوانند آزادانه دیدگاه‌های خود را در آن مطرح کنند، حمایت کنیم. به‌طور خلاصه باز شدن بی حساب و کتاب درب‌های انجمن‌های اسلامی و عضوگیری غیر تشکیلاتی و به‌تبع آن بروز شکاف‌های فکری و ارزشی عمیق در اعضای انجمن‌های اسلامی به‌ویژه اعضای شورای مرکزی انجمن‌ها آسیبی جدی به این تشکل‌ها وارد کرد و نقش موثری در بروز اختلافات بعدی داشت.

فاصله عمیق اساسنامه تحکیم با شرایط روز

سوم: عدم بازسازی تشکیلاتی و به‌روز نشدن اساسنامه و مرامنامه انجمن‌های اسلامی: یکی از دلایل عمده بروز اختلاف بین اعضای انجمن‌های اسلامی و نیز دفتر تحکیم وحدت، فرسودگی تشکیلاتی و به‌روز نشدن اساسنامه و مرامنامه انجمن‌ها و دفتر بود. حتی ما که طیف ارتدکس تحکیم و انجمن بودیم، نمی‌توانستیم با اساسنامه و مرامنامه موجود کار کنیم و دانشجویان همفکر را جذب نماییم. حتی ما نیز به‌نوعی معتقد بودیم که اساسنامه نیاز به اصلاح دارد. این اساسنامه اگر قرار بود اجرا شود، حتی نمی‌توانست 3 یا 5 درصد دانشجویان را پوشش دهد. اگر هم با مدارا برخورد می‌شد خیلی‌ها وارد می‌شدند، که البته وارد شدند. فرسودگی تشکیلاتی باعث شد افرادی وارد تشکیلات شوند که به لحاظ فکری و اعتقادی 180 درجه با یکدیگر تفاوت داشته باشند. عدم ارائه قاعده‌های دقیق و قابل دفاع و متناسب با شرایط آن موقع باعث درهم شکستگی مرزهای تشکیلاتی شد. به‌نحوی که در انجمن‌ها و دفتر افکار و گرایش‌های سیاسی متفاوت از نهضت آزادی تا طیف انصار حزب‌الله به چشم می‌خوردند. این ضعف تشکیلاتی باعث شکل گیری نوعی اپورتونیسم سیاسی در انجمن‌ها و دفتر تحکیم شد. شما وقتی چارچوب‌های فکری و تشکیلاتی را کنار می‌گذارید و دیگر چارچوب مشخص و معینی ندارید، همه‌چیز ممکن است اتفاق بیفتد و نباید انتظار داشته باشید در چارچوب رفتار شود.

تبعات ورود تحکیم به لیست های‌انتخاباتی

ایرنا پلاس: عوامل بیرونی موثر در تشدید شکاف‌های داخلی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

قاسمی: در تبیین عوامل بیرونی، بخشی از عوامل به احزاب و گروه‌های سیاسی برمی‌گردد که من این را با دفتر تحکیم پیوند خواهم زد. به‌هرحال انجمن‌های اسلامی و دفتر تحکیم بخشی از کل جریان دوم خرداد بودند و در سپهر سیاسی کشور نقش ایفا می‌کردند و این نقش آفرینی به‌طور طبیعی با قدرت سروکار داشت. وقتی دفتر تحکیم وحدت در کنار مجمع روحانیون و سازمان مجاهدین انقلاب نقش ایفا می‌کند، طبعا می‌تواند یک گروه سیاسی تلقی شود. یک گروه سیاسی نیز طبیعتا باقدرت سروکار دارد. بنابراین قدرت و سازوکارهای آن و کنشگران آن نیز به‌نوعی با این گروه مواجهه خواهند داشت. بحث ورود انجمن‌های اسلامی و دفتر تحکیم به فهرست‌های انتخاباتی که انتقادات زیادی به آن وارد می‌شد، از این منظر بود. دفتر تحکیم از سال 1377 یعنی از زمان انتخابات شوراها به بعد به یکی از گروه‌های سیاسی جامعه تبدیل شد. من مخالف تعامل جنبش دانشجویی و احزاب سیاسی نیستم و این تعامل را باعث رشد می‌دانم، ولی اینکه تشکل دانشجویی به‌عنوان یک گروه سیاسی فعالیت کند و وارد معادلات پیچیده قدرت سیاسی شود را مغایر با ماهیت فعالیت‌های دانشجویی می‌دانم. تشکل دانشجویی به‌هیچ عنوان یک حزب نیست و ورود به این عرصه لطمات زیادی به جریان دانشجویی وارد خواهد کرد. من به خاطر دارم یکی از مهم‌ترین موضوعات مناقشه برانگیز انجمن‌ها و دوستان شورای مرکزی دفتر تحکیم ایراد اتهام به یکدیگر از باب پیوند با احزاب سیاسی بود. خیلی از کسانی که در انجمن فعالیت می‌کردند، متهم شدند که شما با فلان شخص در یک حزب ارتباط داری و از او خط گرفته ای حالا آمده‌ای تا بیانیه‌اش را از این تشکل دانشجویی بگیری. این رویکرد نشان‌دهنده‌ این بود که بین رهبران دانشجویی و سران احزاب سیاسی بحث تعامل وجود نداشت و صرفا بده بستانی برای ورود به فهرست‌ها و پست گرفتن و... بود. این فضا به‌شدت آسیب‌زننده و زمینه‌ اختلاف بود. برخی از این احزاب و گروه‌ها نیز چون به این پتانسیل دانشجویی نیاز داشتند، از اختلافات استفاده می‌کردند و به این تنش‌ها دامن می‌زدند.

دو طرف به یکدیگر اتهام می‌زدند

ایرنا پلاس: در کنار عوامل تشکیلاتی و عوامل بیرونی، نقش حاکمیت را در این فضا چطور ارزیابی می‌کنید؟

قاسمی: به هر حال به دلیل تعریف نشدن حدود و ثغور اصلاحات در ذهن و کنش سیاسی دانشجویان ، نگرانی‌هایی در سطح حاکمیت به وجود آمده بود. این یک واقعیت است که انجمن‌های اسلامی و دفتر تحکیم از چارچوب‌های اولیه و اصولی خود خارج‌شده بودند. درست یا غلط بودن این موضوع بحث دیگری است، اما آن چیزی که به‌عنوان هویت دفتر تحکیم شناخته می‌شد، با آن چیزی که در عمل از سوی این تشکل رقم می‌خورد، فاصله داشت. افرادی هم در شوراهای مرکزی حضور داشتند که با هویت انقلابی دفتر تحکیم فاصله داشتند و این باعث نگرانی حاکمیت می‌شد. تشکلی که در دهه شصت تمام قد در خدمت انقلاب و نظام بود، امروز پناهگاه افرادی شده بود که چشم‌شان به آمریکا یا اپوزوسیون خارج از کشور بود. این برای حاکمیت نگرانی ایجاد می‌کرد. نگرانی دوم حاکمیت نیز معطوف به چارچوب کلی جنبش اصلاحات بود. سؤال این بود که فرایندی که تحت عنوان اصلاح‌طلبی در مطبوعات، احزاب سیاسی، نهادهای مدنی و... دنبال می‌شود، آخرش به کجا ختم می‌شود؟ منجر به تقویت نظام می‌شود یا تضعیف نظام؟ نهادهای امنیتی و حاکمیتی نگرانی‌شان این بود که موج به وجود آمده در مطبوعات، احزاب، نهادهای مدنی و به‌ویزه جنبش دانشجویی به رهبری دفتر تحکیم منجر به بی‌ثباتی و از بین رفتن نظام نشود. وقتی یک گروه سیاسی به خود اجازه می‌دهد از تشکل‌های دانشجویی در جهت اهداف خود استفاده کند، جناح رقیب به‌طریق‌ اولی به خود حق می‌دهد این کار را بکند و برای پیش‎بردن اهداف و رفع نگرانی‌های خود ممکن است افرادی را حتی جذب یا حمایت کند. اینها مواردی بود که زمینه‌ساز اختلافات هم بود. ممکن بود یک جریان سیاسی یا یک نهاد امنیتی نفوذی خود را در یک تشکل دانشجویی مثل دفتر تحکیم داشته باشد. اما وقتی بحث اتهام مطرح می‌شود، طبیعی است محدود به یک نفر نخواهد ماند و دامن همه را خواهد گرفت. در آن زمان این اتهام زدن‌ها نقش مهمی در اختلافات داشت. من به خاطر دارم در آن زمان عده‌ای در مظان اتهام بودند که از طرف حاکمیت و نهادهای امنیتی حمایت می‌شوند اما هیچ‌کس نمی‌توانست سند و مدرکی ارائه کند دال بر این که فلان فرد یا فلان جریان از طرف نهاد امنیتی حمایت می‌شود یا پول می‌گیرد. متقابلا عده‌ای هم در مظان اتهام بودند که از اپوزیسیون داخلی یا حتی اپوزیسیون خارج از کشور خط فکری و سیاسی و پول می‌گیرند، اما این اتهام هم در محافل دانشجویی قابل اثبات نبود. به هرحال آنجه مهم بود این بود که این تصور بین بسیاری از دانشجویان و اعضای تشکل‌ها و دفتر تحکیم وجود داشت و منشأ اختلاف بود. من فکر می‌کنم از زمانی‌که دفتر تحکیم وارد عرصه سهم خواهی از قدرت شد اختلافات به طور جدی آغاز و شمارش معکوس برای فروپاشی دفتر شروع شد و در این میان تمام گروه‌های سیاسی داخل و خارج و نهادهای حاکمیتی موضوع را رصد و برای سوق دادن تحولات به سمت و سوی علایق و منافع‌شان تلاش می‌کردند.

انشقاق، سرنوشت محتوم

ایرنا پلاس: در مقام سنجش تاثیر عوامل درونی و بیرونی، از نظر شما کدام‌ عامل نقش موثرتری در بروز انشعاب داشت؟

قاسمی: فکر می‌کنم نقش عوامل داخلی خیلی پررنگ‌تر بود. یعنی زمینه فراهم بود که نهاد بیرونی می‌توانست استفاده کند. حتی اگر نهادهای خارجی و امنیتی را نیز از این مقوله حذف کنیم، فرایندی که تحکیم پیش‌گرفته بود، نهایتاً به انشقاق منجر می‌شد. آن‌قدر سطح اختلافات زیاد و بنیادین و آن‌قدر تجارب سیاسی اندک بود که این منازعه و اختلاف نمی‌توانست مدیریت شود و قطعاً به انشقاق منجر می‌شد. حتی ممکن بود با تداوم اختلافات منازعات خشونت‌بار شود. نقش نهادهای بیرونی حداکثر هدایت‌کننده و تسریع‌کننده بود.

هدف حاکمیت از برخورد با تشکل‌های دانشجویی مهار آن بود، نه ایجاد اختلاف

ایرنا پلاس: به هرحال برخورد حاکمیت با دفتر تحکیم در دوره اصلاحات جنسی متفاوت با دوره سازندگی دارد. واقعه حمله به کوی دانشگاه و حمله به نشست خرم آباد دفتر تحکیم در سال 79 نشان‌دهنده برخورد خشن با تحکیم است. به نظر شما این نوع برخورد چه تاثیری بر بدنه تحکیم گذاشت؟

قاسمی: برخورد نهادهای حاکمیتی با فعالان دانشجویی که واقعیتی با نمونه‌های کاملاً مشخص است، بیشتر از آنکه منجر به انشقاق در تحکیم شود، منجر به انفعال شد. یعنی به نظر من هدف حاکمیت از برخورد با تشکل‌های دانشجویی مهار آن بود، نه ایجاد اختلاف. چون دشمن مشترک باعث اتحاد می‌شود. برخورد حاکمیت و نهادهای امنیتی قاعدتاً باید باعث اتحاد آدانشجویان می‌شد. در واقع حاکمیت از این طریق دنبال ایجاد اختلاف نبود، چون اختلاف وجود داشت. اصلاً نیازی نبود حاکمیت اختلاف ایجاد کند. اختلاف فکری و سیاسی بین اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم چیزی نبود که حاکمیت بخواهد آنرا به وجود بیاورد. اما نهادهای بیرونی می‌توانستند آن را تشدید کنند. برخوردی که با فعالان دانشجویی صورت گرفت، بیشتر موجب انفعال دانشجویان شد. برخورد یا انفعال ایجاد می‌کند یا منجر به پرخاش‌گری می‌شود.مواجهه شدید با فعالان دانشجویی در بخش زیادی از بدنه دفتر تحکیم بویژه دانشجویان هوادار این تشکل انفعال ایجاد کرد و در بخش‌های محدودی نیز منجر به پرخاش‌گری شد. پرخاش‌گری الزاماً فیزیکی نیست. ممکن است نظری باشد. یعنی مواضع شما تندتر می‌شود. مثلاً مواضع آقای افشاری بعد از زندان تندتر شد. برخورد امنیتی باعث پرخاش‌گری بیشتر او شد و او را مهار نکرد. نکته‌ دیگر اینکه برخورد جناح رقیب با فعالان دانشجویی در چارچوب برخورد با فعالان اصلاح‌طلب بود و مخالفان اصلاحات دنبال این بودند که پروژه‌ اصلاحات و فعالان آن را دچار یأس کند. مثلاً برخوردی که با آقای حجاریان شد، بسیاری از اصلاح‌طلبان را دچار انفعال کرد. موانعی که مخالفان آقای خاتمی برای او به وجود می‌آوردند، باعث ناامیدی خیلی‌ها از اصلاحات شد. بنابراین برخورد با فعالان دانشجویی، بخشی از یک منظومه‌ کلی‌تری به نام برخورد با اصلاحات بود. آن چیزی که اختلافات را تشدید می‌کرد، برخوردها نبود. جوانا اصلاح‌طلب و دانشجویان می‌گفتند ما این‌همه هزینه می‌دهیم، تظاهرات می‌کنیم و به آقای خاتمی رأی می‌دهیم، اما بعد براحتی شورای نگهبان مصوبه‌های مجلس را وتو می‌کند، یا حرکت مجلس با یک نامه‌ حکومتی متوقف و جریان اصلاحات زمین گیر می‌شود. این باعث شد نوعی یأس در دل دانشجویان اصلاح طلب ایجاد شود. دانشجویان فعال می‌دیدند مخالفان اصلاحات با رهبران جریان دانشجویی برخورد شدیدی می‌کنند و به اصطلاح هزینه زیادی داده میشود اما از طرف دیگر خروجی اصلاحات هم خروجی دندان‌گیری نیست که برای آن این‌قدر هزینه بدهد.به طور خلاصه آن چیزی که عامل اصلی انشقاق دفتر تحکیم بود اختلافات شدید فکری و سیاسی و اعتقادی کنشگران داخلی بود هرچند مخالفان بیرونی هم شدیدا به آن دامن میزدند بود. برای مثال کیهان یکی از کانونهای اصلی تشدیدکننده‌ اختلافات بود و به آنها دامن می‌زد، اما اختلافات در درون مجموعه وجود داشت و قابل انکار نیست.

ادامه دارد...

گفت‌وگو از سید عمادالدین محمودی

**اداره کل اخبار چندرسانه ای**ایرناپلاس**

منبع: ایرنا

کلیدواژه: سياسي دكتر سروش دفتر تحكيم وحدت دانشجو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۳۱۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افتتاح مرکز مشاورزه ازدواج و تحکیم خانواده شهرستان اسکو

این مرکز زیر نظر اداره ورزش و جوانان شهرستان اسکو به عنوان اولین مرکز مشاوره ازدواج این شهرستان در ساختمانی به مساحت ۲۰۰ متر مربع افتتاح شد.

 فیروزی فرماندار شهرستان اسکو در مراسم افتتاح این مرکز، مشاوره ازدواج را مهمترین راه برای انتخاب صحیح ودرست برای یک زندگی عنوان کرد و گفت: بر اساس اطلاعات و آمار، مراکز مشاوره قبل از ازدواج در کاهش ۵۰ درصد طلاق در جامعه موثر است.

 وی بررسی ویژگی‌های شخصیتی و تقویت مهارت‌های ارتباطی و حل تعارضات و مشکلات و کاهش استرس را از دیگر مزایای مراکز مشاوره ازدواج سازمان ورزش و جوانان عنوان کرد و افزود: این مرکز با هدف تسهیل دسترسی به موضوعات حوزه آموزش و مشاوره ازدواج و خانواده و همچنین آگاهی رسانی به عموم جامعه بویژه جوانان و خانواده و با توجه به بافت جمعیتی جوان سهند در این شهر جدید ایجادشد تا مردم این شهر از خدمات آن بهره‌مند شوند.

باشگاه خبرنگاران جوان آذربایجان شرقی تبریز

دیگر خبرها

  • مشت آهنین علیه خیزش دانشگاهیان آمریکا اثرگذار نیست/ فعال شدن بسیج دانشجویی این بار در ایالات متحده
  • تشکل‌های دانشجویی در شناسایی مسائل و اعتباربخشی سیاست‌ها کمک کنند
  • برگزاری اولین دوره تشکیلاتی «بشری» توسط جامعه اسلامی دانشجویان
  • اعطای «گرنت» به تشکلهای دانشجویی تصویب شد
  • افتتاح مرکز مشاورزه ازدواج و تحکیم خانواده شهرستان اسکو
  • جنبش دانشجویی آمریکا اراده لازم برای تغییر را دارد
  • حمایت دانشجویان مشهدی از خیزش دانشجویی ضدصهیونیستی آمریکا
  • نامه اتحادیه انجمن‌های اسلامی به نخبگان دانشگاه‌های آمریکا
  • نامه اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل به نخبگان دانشگاه‌های ایالات متحده
  • حمایت ها از جنبش دانشجویی ضد صهیونیستی ادامه دارد