«درست یک پا روی زمین» کتابی درباره نقش ناخدا محبوبی در خرمشهر است/ منش پهلوانی حاکم در نظامآباد مهمترین ویژگی ناخداست
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۲۶۲۴۳۵
خبرگزاری میزان- نویسنده «درست یک پا روی زمین» گفت: این اثر، کتابی درباره نقش ناخدا سلیمان محبوبی در خرمشهر است که از کودکی تا آزادسازی خرمشهر را برای مخاطب تشریح میکند.
محمد اسماعیل حاجی علیان نویسنده کتاب «درست یک پا روی زمین» است. وی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان درباره ویژگیهای این کتاب که ویژه قشر نوجوان به نگارش در آمده، توضیحاتی را ارائه کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
میزان-ایده نگارش این کتاب چطور شکل گرفت؟
این کتاب زندگی ناخدا سلیمان محبوبی است که از تکاوران خرمشهر است که در دوره مقاومت خرمشهر خیلی تاثیرگذار بوده و محدوده گمرک خرمشهر را نگهداری میکرد.
از آنجا که پایگاه نیروی دریایی بوشهر در خرمشهر بود و بیشترین فعالیت ارتش توسط تکاوران در این خطه انجام میشد، پروژهای با هدف بررسی تاثیر نیروی دریایی در خرمشهر تعریف شد. چند نفر از تکاوران برای پرداختن به فعالیتهایشان انتخاب شده بودند که قرعه من ناخدا سلیمان محبوبی بود.
میزان-آیا پیش از نگارش کتاب آشنایی با ناخدا محبوبی داشتید؟
نه، وی را نمیشناختم، اما درباره خرمشهر مطالبی خوانده بودم و میدانستم چه اتفاقاتی در این شهر روی داده است.
وقتی پای صحبت ناخدا نشستم متوجه شدم که وی هم خیلی شیرین زبان است و هم فراز و فرودهای عجیب و غریبی در زندگیاش اتفاق افتاده است.
میزان-مصاحبهها با ناخدا محبوبی چطور پیش رفت؟
ناخدا در دوره دفاع مقدس در بخشهای مختلف فعالیت کرده بود، ولی من برای نگارش این کتاب بیشتر میخواستم به خرمشهر بپردازم. بر همین اساس دو هفته پشت سر هم هر شب دو تا سه ساعت با هم صحبت میکردیم و ناخدا از دوره کودکی، اینکه چطور جذب ارتش شده، اتفاقاتی که برای رخ داده، دورههایی که گذرانده، جنگ و نبرد خرمشهر و آزادسازی این شهر میگفت. به طوریکه ۱۸ تا ۱۹ ساعت مصاحبهمان زمان برد.
میزان-وقایع کتاب «درست یک پا روی زمین» شامل چه برههای میشود؟
از کودکی ناخدا محبوبی تا آزادسازی خرمشهر را شامل میشود.
میزان-در هر فصل به چه بخشهای از زندگی ناخدا محبوبی پرداختید؟
زمانیکه قصه پیش میرفت و با زندگی ناخدا آشنا میشدم، متوجه شدم زندگی وی را از روی کهن الگوی سفر قهرمان برداشتهاند، یعنی زندگیاش یک به یک مراحل جلو میرفت بنابراین وقتی میدیدم یک کهن الگو کم دارد، از وی میپرسیدم که آیا فلان اتفاق برایت روی نداده؟ و وی در جواب پاسخ میداد بله، اما شما از کجا میدانید؟ و بعد برایم توضیح میداد.
زیبایی سیر و سلوک این آدم که چطور از بچگی هدفگذاری میکند و فراز و فرود زندگی خواندنیاش، کمک کرد تا ساختار خلاصه شده، روان و فصلی در نظر بگیریم که بخش اول آن از کودکی، خانوادهاش و اتفاقاتی که در محله نظامآباد تهران برایش اتفاق میافتد، شروع میشود.
قصه زندگی ناخدا که اهل سیاهکل لاهیجان است، از خبر آمدن به تهران آغاز میشود. شهر جدید برای این فرد اتفاقات خیلی جدیدی به همراه دارد و لحظه به لحظه آن درس میشود تا محبوبی شخصیت مستقلی پیدا کند. این بخش با جوانی و جذب ارتش شدن تمام میشود.
در فصل دوم ناخدا محبوبی به ارتش وارد میشود. وی دوست دارد تا آدم تاثیرگذاری شود و به صورت تصادفی در تبلیغات یک روزنامه، آگهی جذب نیروی دریایی را میبیند و در دورههای آموزشی تکاوری شرکت میکند.
در این بخش اتفاقاتی که تا تکاور شدن برای ناخدا محبوبی روی داده تشریح میشود.
از آنجا که دوست دارم تا آدمها از مطالعه کتاب لذت بیشتری ببرند کمی چاشنی طنز در این بخش به کار اضافه شده است. در این فصل اتفاقات با تلاش و طنز بیشتری همراه است و رویدادهایی است که موقعیتهای خندهداری ایجاد میکند.
در فصل سوم از جنگ در خرمشهر تا آزادسازی این شهر را در بر میگیرد. ناخدا محبوبی از آدمهایی بوده که قبل از دوم خردادماه در خرمشهر فضایی را آزاد میکنند و پرچم ایران را به اهتزاز در میآورند.
مهمترین ویژگی رفتاری ناخدا محبوبی چه بود؟
زندگی وی با منش پهلوانی که در نظامآباد وجود دارد، اخت شده به طوریکه این رفتار عینیتی از برخورد و زندگی ناخداست.
میزان-آشنایی با فردی با چنین منش و ویژگی رفتاری چه دستاوردی برای شما داشت؟
زندگی ناخدا محبوبی درسهای خیلی خوبی به من داد و یکی از آن این بود که کهن الگو برای این ماندگار شده که مدام تکرار و روایت میشود و زیبایی آن به تکرارشدنش است و اینکه مردم میتوانند از آن درس بگیرند و زندگیشان را در این مسیر قرار دهند و این زندگی را الگو قرار دهد تا به اهدافش برسد.
میزان-نگارش کتاب چقدر زمان برد؟
این پروژه ۶ ماهه به سرانجام رسید.
میزان-تاثیرگذارترین خاطره ناخدا محبوبی چه بود؟
تاثیرگذارترین خاطره تصویر مرگ همسر ناخدا محبوبی بود که به دلیل اینکه بعد از آزادسازی خرمشهر بود، در این کتاب به آن نپرداختهام. این موضوع هر روز در مغزم است و روزی این مرگ را مینویسم.
همچنین اتفاقات و تلاشی که ناخدا برای رشد کردن بر پایه فعل جوانمردانه دارد همیهش در ذهنم است.
میزان-عنوان کتاب چطور انتخاب شد؟
در یکی از آموزشهایی که ناخدا به عنوان تکاور در انگلیس میبیند گفته میشود که یک تکاور همیشه باید یک پایش روی زمین باشد یعنی باید زنده بماند تا بتواند دشمن را بکشد این نگاه، نگاهی بود که در آموزشهای تکاوران بیان میشد و برای همین هم در سالهای اول کم میبینیم که تکاوران شهید شوند.
از آنجا که این آموزش و اصل در جنگ و زندگی تکاوران نقش مهمی داشت و با توجه به زندگی انسانی و منش پهلوانی ناخدا که هنوز یک پایش روی زمین است، به نظرم این عنوان بیشتر از هر اسم دیگری برای کتاب مناسب بود.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: کتاب تکاور خرمشهر جنگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۶۲۴۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی سخت است آیا فلسفه میتواند کمک کند؟
فرارو- کی رن ستیا، استاد فلسفه در دانشگاهام آی تی در کمبریج در ماساچوست است. عمده فعالیتهای فلسفی او در زمینه اخلاق، معرفتشناسی و فلسفه ذهن هستند. از ستیا کتاب «راهنمای مواجهه فلسفی با میانسالی» با ترجمه «سینا بحیرایی» توسط انتشارات «مهرگان خرد» به زبان فارسی چاپ شده است. تازهترین کتاب او «زندگی سخت است» نام دارد و با مضمونی فلسفی دارای فصولی در مورد ناتوانی، تنهایی، اندوه، شکست، بیعدالتی، پوچی و امید است. این کتاب به عنوان یکی از بهترین کتابهای معرفی شده از سوی نشریه «نیویورکر» در سال ۲۰۲۲ میلادی انتخاب شده است. از دیگر کتابهای او میتوان به «شناخت درست از غلط» (انتشارات آکسفورد، ۲۰۱۲ میلادی) و «دلایل بدون عقل گرایی» (انتشارات دانشگاه پرینستون، ۲۰۰۷ میلادی) اشاره کرد.
به گزارش فرارو به نقل از وُکس، فلسفه چیست؟ این یک پرسش قدیمی است شاید یکی از قدیمیترین پرسشها در تاریخ فلسفه و هرگز یک پاسخ متفق القول درباره آن وجود نداشته است. برخی از افراد فکر میکنند هدف فلسفه این است که دنیا را معنا کند تا نشان دهد چگونه همه چیز به یکدیگر پیوند خورده است. برای عدهای دیگر فلسفه ابزاری عملی است که باید به ما بگوید چگونه زندگی کنیم. اگر شما در اردوگاه دوم قرار دارید پس منصفانه است که بگویم فلسفه را نوعی خودیاری قلمداد میکنید. این یک سنت فکری است که دست کم از لحاظ نظری میتواند شما را به سوی زندگیای بهتر یا چیزی شبیه به آن راهنمایی کند.
من در کتاب خود تحت عنوان "راهنمای مواجهه فلسفی با میانسالی" نشان داده ام که فلسفه میتواند به ما در مواجهه با مشکلات عینی زندگی و روزمره و دست و پنجه نرم کردن با آن کمک کند.
من در کتاب ام نوشته ام "زندگی سخت است". آیا فلسفه زندگی میتواند در این سه واژه خلاصه شود به گمان ام میتواند. فیسلوفان عصر باستان مانند افلاطون و ارسطو در مورد زندگی ایده آل میاندیشیدند و سعی میکردند نقشهای برای آن ارائه دهند. این میتواند غیر واقع بینانه و هم به نوعی خود تنبیه کننده باشد. اغلب راه درست برای نزدیک شدن به زندگی ایده آل این است که فکر کنید: "این در دسترس نیست. من نباید خود را بخاطر این واقعیت که در دسترس نیست سرزنش کنم". واقعیت آن است که خوب زندگی کردن یا تا آنجا که میتوانید خوب زندگی کردن مربوط به مواجهه با روشهایی است که در آن زندگی سخت است.
بحران میانسالی یکی از آن پدیدههای فرهنگی است که تاریخ پیدایش خاصی دارد. "الیوت ژاک" روانکاو کانادایی در سال ۱۹۶۵ میلادی مقالهای با عنوان "مرگ و بحران میانسالی" و منشاء اصطلاح بحران میانسالی از آنجاست. ژاک به بیماران و زندگی هنرمندانی که بحرانهای خلاقانه میانسالی را تجربه کرده بودند نگاه میکرد. آنان اکثرا در دهه سوم عمرشان به سر میبردند و این موضوع واقعا با کلیشه بحران میانسالی امروزی سازگاری ندارد. تغییری در طرز فکر مردم در مورد بحران میانسالی ایجاد شده است. اکنون ایده این است که رضایت از زندگی افراد به شکل U با شیب ملایمی است که اساسا حتی اگر یک بحران نباشد افراد در دهه چهارم عمر خود در پایینترین سطح آن شیب قرار دارند. این موضوع برای زنان و مردان صدق میکند و در سراسر جهان به درجات مختلف صدق میکند و بسیار فراگیر است. بنابراین، وقتی افرادی مثل من در مورد بحران میانسالی صحبت میکنند چیزی که واقعا در ذهن دارند بیشتر شبیه یک بیماری میانسالی است ممکن است به سطح بحران نرسد، اما به نظر میرسد چیزی به طور مشخص در مورد یافتن معنا و جهت گیری در این دوره میانسالی چالش برانگیز است.
بسیاری از موارد درباره بحران میانسالی وجود دارد. برخی در آن مقطع به گذشته نگاه میکنند و احساس پشیمانی میکنند. همیشه این حس وجود دارد که گزینههای شما محدود شده اند. این احساس وجود خواهد داشت که پیشتر فرصتهایی باز برای شما وجود داشتند و انواع مختلفی از زندگی وجود داشند که واقعا برای تان جذاب بودند، اما اکنون به روشی واضح، مادی و عینی نمیتوانید با آنها زندگی کنید. هم چنین این پشیمانی وجود دارد که همه چیز در زندگی شما اشتباه پیش رفته است شما اشتباه کرده اید اتفاقات بدی رخ داده و اکنون پروژه این است:"چگونه بقیه عمرم را در این شرایط ناقص زندگی کنم"؟ زندگی رویایی برای بسیاری از ما گزینهای خارج شده از دسترس قلمداد میشود.
افراد هم چنین این احساس را دارند که بخش عمده زندگی درگیر روزمرگی است. به جای چیزهایی که زندگی را با ارزش به نظر میرسانند فقط یکی پس از دیگری درگیر روزمرگی هستیم. سپس مرگ به نظر میرسد که در فاصلهای قرار دارد که میتوانید آن را با عباراتی که واقعا قابل درک هستند اندازه گیری کنید. شما این حس را خواهید داشت که یک دهه چگونه است و در بهترین حالت صرفا سه تا چهار دهه باقی مانده پیش روی تان خواهد داشت.
بخشی از احساس از دست دادن به چیزی مربوط میشود که فیلسوفان آن را "ارزشهای غیر قابل مقایسه" مینامند. این ایده که اگر بین ۵۰ تا ۱۰۰ دلار انتخاب کنید و ۱۰۰ دلار را بگیرید لحظهای پشیمان نمیشوید. اما اگر بین رفتن به کنسرت یا ماندن در خانه و گذراندن وقت با فرزندتان یکی را انتخاب کنید در هر صورت چیزی غیر قابل جایگزین را از دست خواهید داد.
یکی از چیزهایی که ما در میانسالی تجربه میکنیم انواع زندگیهایی است که نمیتوانیم زندگی کنیم که با زندگی ما متفاوت است و هیچ جبرانی واقعی برای آن وجود ندارد و این میتواند بسیار دردناک باشد. فکر این که "من میتوانستم زندگی بهتری داشته باشم همه چیز میتوانست برای من بهتر پیش برود" تقریبا همیشه وسوسه انگیز است، اما میتوانید این گونه فکر کنید که اگر هرگز فرزند فعلی تان را نداشتید با افراد فعلیای که دوست هستید ملاقات نمیکردید، اما واقعیت آن است که در غیر این صورت یعنی در صورت نداشتن فرزند چند دوست دیگر داشتید که عالی بودند.
نقطه شروع آن است که با سختیها بنشینیم و آنها را تصدیق کنیم و سپس برای درک آن چه واقعا در حال رخ دادن است تلاش کنیم و ویژگی آن را واقعا توصیف کنیم. این با نوعی روش شناسی فلسفی مرتبط است که من آن را پذیرفته ام. بین توصیف ادبی و انسانی پدیدههایی مانند غم و اندوه و تأمل فلسفی تداوم واقعی وجود دارد.
اغلب آن چه تأمل فلسفی ارائه میدهد کمتر دلیلی بر این است که شما باید این گونه زندگی کنید و مفاهیم بیشتری را برای بیان تجربیات خود و سپس ساختار و راهنمایی نحوه ارتباط خود با واقعیت را نشان دهید. از این طریق میتوانیم بفهمیم که چگونه فلسفه میتواند به عنوان خودیاری عمل کند.