معرفی سوغاتیهای متنوع اصفهان/گز و پولکی تا قلقلک و سوونی
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۲۷۳۱۷۹
خبرگزاری مهر، گروه استانها: روحیه خونگرم ایرانی موجب شده تا هیچ مسافری از سفر به شهرهای مختلف ایران دست خالی برنگردد و مهماننوازی ایرانی در سفر نیز در قالب خرید سوغاتی نمود پیدا کند.
اصفهان نیز به عنوان استانی که دارای ظرفیتهای گردشگری بیبدیلی در کشور است هم سوغاتیهای معروف و هم غذاهای محلی متنوعی دارد که میتواند اوقات فرحبخشی را برای گردشگران با چشیدن مزهها و طعمهای جدید فراهم کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش به معرفی سوغات و خوراکیهای محلی اصفهان میپردازیم:
گز و پولکی: اگرچه گز از معروفترین سوغاتیهای اصفهان است که هیچ مسافری بدون خرید آن پا از شهر اصفهان بیرون نمیگذارد اما معمولاً نام این سوغاتی را در کنار پولکی مشهور اصفهان ذکر میکنند.
قدمت این شیرینی خاص اصفهان (گز) به ۴۵۰ سال پیش میرسد و ماده اصلی تهیه آن، شهد و عصاره درختچهای به «انگبین» است؛ شهد این گیاه که به همین نام خوانده میشود در اثر تغذیه حشرهای کوچک که بر روی برگ و ساقه درخت گز انگبین زندگی میکند، به دست میآید.
البته با توجه به اینکه تهیه این نوع گز بسیار سخت و حشره تولیدکننده انگبین رو به نابودی است امروزه برای تهیه گز بیشتر از گلوکز، گلاب، شکر، سفیده تخممرغ، انواع مغزها مانند بادام، فندق، خلال بیدمشک استفاده و جای خالی شهد انگبین با ترنجبین، شیرخشت، عسل یا انگبین علفی پر میشود.
گز اصفهان در دو نوع بستهبندی آردی (سنتی) و لقمهای قابل تهیه است و امروزه انواع طعمهای کاکائویی، میوهای و دیگر شکلهای مدرن آن نیز تولید میشود اما گز سنتی اصفهان بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد.
پولکی: یکی از شیرینیهای معروف و مخصوص شهر اصفهان است که ظاهری پولک مانند دارد و نام آن متناسب با شکل ظاهریاش است که به صورت قطعات گرد، کوچک، نازک و شبیه سکه فلزی هستند.
ماده اصلی بکار رفته در تهیه پولکی همان شیره اضافی باقیمانده از فرایند درست کردن نبات است و روش تهیه این گونه است که بعد از متبلور شدن بلورهای نبات، به شیرههای باقی مانده مقداری سرکه میزنند تا شکرک نزند و شفاف بماند، سپس آن را جوشاننده و روی سینی بزرگی پهن میکنند و با دستگاههای مخصوص به صورت دایرهای برش میزنند.
پولکیهای اصفهان در طعمهای مختلف مانند زعفرانی، کنجدی، لیموعمانی، پستهای، نارگیلی، عسلی، نعنایی، کاکائویی و زنجبیلی تولید میشود و به طور معمول با چایی مصرف میشود.
صنایعدستی: اصفهان دارای صنایعدستی فراوانی است که بسیاری از آنها مانند انواع محصولات مینا، قلمزنی، منبتکاری، خاتمکاری، فیروزهکوبی، پارچههای قلمکار، انواع قالی و قالیچه و دیگر مواردی که در گزارش «معرفی صنایعدستی اصفهان» به معرفی اجمالی آنها پرداختیم معمولاً به عنوان سوغات اصفهان کاربرد دارند.
اما شهرستانهای مختلف استان اصفهان نیز سوغاتیها و خوراکیهای محلی خاصی دارند که به تفکیک به معروف ترین آنها میپردازیم:
فریدونشهر: این شهرستان در غربیترین نقطه استان اصفهان قرار دارد با استان لرستان و استان چهارمحال و بختیاری هم مرز است و از این رو گذرگاهی برای عشایر این دو منطقه محسوب میشود.
عشایر منطقه صنایعدستی زیبا و متنوعی تولید میکنند که بیشتر محلی بوده و جنبه خود مصرفی دارد.
مهمترین صنایعدستی این شهرستان قالی است و علاوه بر آن گلیم، شال و جورابهای پشمی نیز از هنرهای دستی تولیدی منطقه به شمار میرود؛ قالیبافی در این شهرستان از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است و سهم مهمی در اقتصاد خانوادهها و کل منطقه دارد.
کاشان: معروفترین سوغات کاشان فرش دستباف آن است اما به غیر از فرش، کلوچه سنتی کاشان هم سوغاتی خوشمزه و ارزان قیمتی است.
نوعی شیرینی کوچک به اسم حاجی بادومی، باقلوای مخصوص کاشان، قطاب کاشان و پشمک هم که در اکثر شیرینی فروشیهای کاشان عرضه میشود گزینههای مناسبی برای خرید و سوغات است.
گلاب قمصر جزو محصولات روستای قمصر کاشان است که در دنیا شهرت دارد و در کنار آن عرقیجات گیاهی کاشان نیز جزو سوغاتیهای مرغوب آن به شمار میرود.
انار کاشان البته در فصل پاییز، پارچههای مخمل، شعربافی، گیوه و زیلو و گلیم نیز از دیگر سوغاتیهای این شهر است.
خوانسار: شاید کمتر کسی در ایران نام و شهرت عسل خوانسار را نشنیده باشد پس در سفر به این شهر معروفترین و مهمترین سوغاتی که میتوانید خرید کنید این عسلِ مرغوب ایرانی است.
گردو، بادام و آلو از محصولات باغی و سوغاتی خوانسار هستند که در این میان گردوی خوانسار از شهرت ویژهای برخوردار است.
نائین: این شهر به شهر عبا و پسته معروف است؛ همانطور که در معرفی صنایعدستی استان اصفهان اشاره شد عبابافی نائین از قدیم شهرت بسیاری داشته است؛ عبابافان، محصول خود را از کرک و پشم شتر در رنگهای زرد، مشکی، سرخ و خرمایی میبافند؛ مهمترین مرکز عبابافان نائین در محمدیه قرار دارد.
قالی، ظروف سفالی، زعفران، پسته، کتیرا، داروهای گیاهی و لبنیات محلی از دیگر سوغاتهای مشهور نائین هستند که نباید از آنها غافل شد.
آران و بیدگل: این شهر از دیرباز یکی از مراکز مهم تولید قالی و انواع پارچههای ابریشمی و پنبهای دستباف بوده است و تولیدات سفالگری آران و بیدگل نیز به ویژه سبو، کوزه، سنگاب، قلقلک (ظرف سفالین که آب را در داخل خود خنک نگه می داشته) معروفیت فراوانی دارد.
از سوغاتیهای خوراکی آران و بیدگل شیرینی محلی سوهان معروف به سوونی، نان شیرین محلی به نام نان شیرین یا نان عباسعلی و تخمه محلی به نام کویری که با شن ریزه بو داده میشود بسیار معروف است.
همچنین گلیم بافی، خورجین بافی، گیوه چینی و شعربافی نیز در این شهر سابقهای طولانی دارد
نطنز: جوز قندی معروفترین سوغاتی این شهر است که و در شیوه سنتی با ترکیب میوهای به نام الگ از خانواده هلو که فقط در آبادیهای نطنز به دست میآید با خاکه قند، مغز گردو، گرد دارچین و هل به دست میآید اما امروز نه به شکل خانگی و سنتی بلکه بیشتر به شکل صنعتی در مغازههای خشکبارفروشی نطنز قابل تهیه است.
عطر و طعم گلابی نطنز بی نظیر و به یادماندنی است و انار و گردوی مرغوب این شهر نیز شهرت خاصی دارد.
زعفران، پسته، کتیرا، حاجی بادام نائینی، داروهای گیاهی و لبنیات محلی فرش دستباف، عبا و گلیم از دیگر سوغاتیهای معروف این شهر است.
گلپایگان: لبنیات این شهر از قدیم مورد توجه گردشگران بوده است و مهمترین سوغاتی این شهر محسوب میشود اما نباید از صنایعدستی این شهر مانند قالی و گیوه غافل شد.
شهرضا: نام سرامیک و سفال این شهر در کشور شهرت خاص و ویژهای دارد و فروشندگان اگر بخواهند محصولی مرغوب از این دسته را نام ببرند حتماً آن را منسوب به شهرضا میکنند.
انار شهرضا نیز بسیار مرغوب است و نیاز به معرفی ندارد اما برای خرید آن باید در فصل خاص خود یعنی پاییز به این شهر سفر کنید.
فرآوردههای دامی و لبنی از قبیل کشک و کتیرا و خامه و فرش و منداب و گیوه نیز از سوغاتیهای خوب این شهر است.
سمیرم: مهمترین سوغات خوراکی سمیرم همان سیب معروف این شهر است.
در کنار این سوغاتی معروف خوراکیهایی مانند قارا و کشک و صنایعدستی مانند قالی و قالیچه، زیلو، جاجیم، گلیم، کلاه، دستکش، خورجین، پشتی و کیف با مواد پشم گوسفند، موی بز، پوست گوسفند و بز از دیگر سوغاتیهای معروف این شهر است.
کد خبر 4579119منبع: مهر
کلیدواژه: صنایع دستی اصفهان گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۷۳۱۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جامعهای برهنه نبودهایم بلکه متنوع به لحاظ حجاب بودهایم | طرفداران جمهوری اسلامی کلاه بر سرش گذاشتند | تمام جهان را در مقابلمان قرار دادهایم
وقتی شما حیاء جامعه را مورد سؤال قرار میدهید، مردم را دعوت به اخلاق نمیکنید و بی اخلاقی موضوع شما قرار میگیرد، خبر خطای یک نفر میلیونها لایک میخورد، ولی خبر ابداع چهار تا لایک بیشتر نمیخورد؛ بعد باعث میشود که یک کمپانی خارجی این ابداع را ببرد. کلاهی که طرفداران جمهوری اسلامی روی سر آن گذاشتند این بود که موضوع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی که میخواست غربستیزی داشته باشد و بعد انسجام فرهنگی ایجاد کند را به ظاهر افراد تغییر دادند؛ بعد زنان موضوع قرار گرفتند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مسأله حجاب ابعاد عجیب و غریب ملی، منطقهای و بینالمللی پیدا کرده است، گفت: وقتی شما حیاء جامعه را مورد سؤال قرار میدهید، مردم را دعوت به اخلاق نمیکنید و بی اخلاقی موضوع شما قرار میگیرد، خبر خطای یک نفر میلیونها لایک میخورد ولی خبر ابداع چهار تا لایک بیشتر نمیخورد؛ بعد باعث میشود که یک کمپانی خارجی این ابداع را ببرد.
جماران در خبری نوشت: کلاهی که طرفداران جمهوری اسلامی روی سر آن گذاشتند این بود که موضوع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی که میخواست غربستیزی داشته باشد و بعد انسجام فرهنگی ایجاد کند را به ظاهر افراد تغییر دادند؛ بعد زنان موضوع قرار گرفتند.
مشروح گفتوگو با تقی آزاد ارمکی را در ادامه میخوانید:
فرمانده انتظامی کشور چند روز پیش اعلام کرد که «موضوع عفاف و حجاب را کاملا فرهنگی و اجتماعی میبینیم و اصلاً امنیتی و انتظامی نمیبینیم». شما به عنوان جامعه شناس ریشه مسائل اجتماعی از جمله این قضیه را چطور می بینید؟
به نظر من حجاب یک موضوع اساسی نیست، ولی در شرایط امروز دارد اساسی میشود و متأسفانه ابعاد عجیب و غریب ملی، منطقهای و بینالمللی پیدا کرده و درگیری، تزاحم و برخورد هم از دل آن در آمده است. لذا من مسأله حجاب را بیشتر مسأله امنیتی میدانم؛ تا یک مسأله فرهنگی و عقیدتی. یک علت اساسی نگاه من این است که به طور پنهان وارد یک جنگ شدهایم و شاید در موضع پیچیدهترین جنگ زمانه قرار گرفتهایم. یک زمانی جنگ کلاسیک و اشغال سرزمینی بود؛ مثل جنگ عراق علیه ایران که همه آدمها میتوانستند ببینند واقعا جنگ اتفاق افتاده؛ چون سرزمین ما اشغال شده و صدام آثار و نشانههای فرهنگی را ویران کرده بود. امروز بر خلاف گذشته وارد جنگ شدهایم بدون اینکه این اتفاقات بیفتد و این تخریبهای صورت بگیرد. ما الآن در جنگ با همه غرب قرار گرفتهایم.
تمام جهان را در مقابل خودمان قرار دادهایم
یعنی شما هم قائل به «جنگ ترکیبی» هستید که در حاکمیت بر آن تأکید دارند؟
کاملا؛ در جنگ با غرب به معنای وسیع آمریکا، اروپا و حتی روسیه قرار گرفتهایم. تمام جهان را در مقابل خودمان قرار دادهایم و ما در مقابل جهان قرار گرفتهایم و طبیعی است که این شرایط نیاز به اعلام وضعیت امنیتی دارد. یعنی جمهوری اسلامی الآن نمیتواند اعلام کند که ما حکومت نظامی هستیم و کسی حرکت نکند که مبادا نیروهایی اقدام کنند و شرایط جنگی به هم بریزد. مثلا اسرائیل از ترس حمله ایران اعلام شرایط اضطرار کرد و مردم جمع کردن آب و مواد غذایی را شروع کردند و به پناهگاه رفتند. در واقع به نوعی اعلام شد که ایران میخواهد حمله کند و شما آماده باشید. ولی جمهوری اسلامی هیچ وقت اعلام نکرد که امکان دارد اسرائیل ایران را بزند.
شرایط جامعه ایرانی کاملا خاص شده، بدون اینکه ما قصد ورود به جنگ داشته باشیم
به نظر من امروز به طور نانوشته و پنهان حکومت نظامی برقرار شده است. مثلا اگر کسی بخواهد در دانشکده من را ببیند، درها بسته است و هیچ کس به جز دانشجو حق ورود به دانشکده ندارد؛ این وضعیت پنهان به معنای این نیست که شما سراپا در مقابل غرب قرار گرفتهاید و اراده جنگ دارید؛ شرایط جامعه ایرانی کاملا امنیتی شده، بدون اینکه ما قصد ورود به جنگ داشته باشیم. وقتی قصد ورود به جنگ نداریم، باید مسائل داخلی خودمان را حل کنیم.
عرضم این است که حکومت ما مثل اسرائیل به جامعه اعلام نمیکند که من وارد جنگ شدهام. وقتی گفته شد احتمالا تعدادی اشیاء خارجی در آسمان اصفهان بودند، تحت هیچ شرایطی آژیر کشیده نمیشود؛ ولی شرایط امنیتی است و همه نیروهای نظامی و امنیتی آمادهباش صد درصد هستند و پلیس و نیروهای امنیتی در شهر آشکارا حضور گسترده دارند. شما برای این سطح از حضور نیروها در شهر مستمسک نیاز دارید؛ و پدیدهای به نام «حجاب» اینجا موضوعیت پیدا میکند. کنترل انضباط اجتماعی و اخلاق اجتماعی موضوع میشود به خاطر اینکه سادهترین و قابل دسترسترین موضوعی که میتواند جامعه را تحت تأثیر قرار بدهد و کل نیروها را سازماندهی کند تا وارد قصه شوند، همین است.
تا وقتی شرایط امنیتی از دستور کار جمهوری اسلامی خارج نشود، ماجرای زد و خورد، درگیری و حضور نیروهای انتظامی و امنیتی در سراسر شهرها به نام حجاب باقی خواهد ماند؛ الّا اینکه ما از این شرایط عبور کنیم. یعنی احساس کنیم که نه غرب میخواهد ما را سرنگون کند، نه اسرائیل ارادهای دارد و نه ما اراده ورود به جنگ داریم. یعنی جامعه یواش یواش دارد میفهمد که اسرائیل که نمیخواهد ما را بزند و غرب هم که اراده اشغال سرزمین ندارد که بخواهد جایی را بزند.
جنگ با ایران همیشه در دستور کار آمریکا بوده است
به نظر میرسد اگر در آمریکا دولت جمهوریخواه بر سر کار بود، شرایط پیچیدهتر میشد. مثلا اگر به جای بایدن، ترامپ رئیس جمهور آمریکا بود، شاید به جنگ هم میرسید. از سوی دیگر آمریکا الآن در قضیه اوکراین درگیر است و نمیخواهد وارد درگیری نظامی دیگری شود. نظر شما در این خصوص چیست؟
اینها دلایل آمریکایی است که چرا وارد این ماجرا نشدهاند؛ ولی جنگ با ایران همیشه در دستور کار آمریکا بوده است. اما چرا در این شرایطی که اجماع بینالمللی هم وجود دارد، اقدام صورت نمیگیرد؟ این از بحث ما خارج است. ولی جامعه میبیند که همه چیز برای یک جنگ آماده بود ولی انجام نشد؛ پس میگویند که جنگ منتفی است. وقتی این در افکار عمومی شکل بگیرد، گزاره شرایط اضطرار از منظر نظام سیاسی و حضور همه جانبه نیروهای امنیتی منتفی خواهد شد.
گام دوم سیاستهای حجاب نمیتواند با مسیر فعلی دنبال شود
گام دوم سیاستهای حجاب نمیتواند با مسیر فعلی دنبال شود و باید توجیههای اجتماعی و فرهنگی بدهند. وقتی فرمانده انتظامی کشور میگوید که مسأله ما امنیتی نیست و اجتماعی و فرهنگی است، نشان میدهد که حساسیت امنیتی منتفی است، الآن دنبال توجیهی برای حضورشان به لحاظ فرهنگی و اجتماعی هستند.
اساسا چرا مسأله حجاب در دستور کار جمهوری اسلامی قرار گرفت؟ مگر جمهوری اسلامی امروز با بیحجابی رو به رو شده است؟ مگر از روز اول با این مسایل رو به رو نبوده است؟ من معتقدم که ایران از اول با بیحجابی رو به رو بوده است. به دلیل اینکه جامعه ایرانی متنوع است؛ به لحاظ دینی، قومیتی، زبانی، جفرافیای سرزمینی و فرهنگی. ما اصرار کردیم که قالب واحدی در باب حجاب برای زنان طرح کنیم. خود «ارائه قالب واحد» به سرعت درون و بیرون نظام آلترناتیوهای خودش را پیدا کرد. مثلا وقتی روی چادر تأکید شد، قالبهای جدیدی مثل مانتو و روسری آمد و حجاب اداری و حجاب بازار و غیره درون حکومت درست شد.
ما از این غفلت کردهایم که جامعه ای متنوع به لحاظ حجاب بودهایم
یعنی یک تکثر در عین وحدت همیشه شکل گرفته؟
در خود جامعه نگاه کنید. مثلا اقوام مختلف ایرانی یکی از یکی عفیفتر و باحجابتر هستند. البته مفهوم «غیرت» و حمایت از خانه و همسر و ناموس در برخی اقوام بیشتر از جاهای دیگر است. ببینید که در همین اقوام ایرانی چه تنوع حجابی وجود دارد؛ در حالی که خودش خیلی متنوع با حجاب مرکزی و حاشیههای شمالی و جنوبی است، داخل خودش چقدر تنوع به لحاظ موقعیتهای فرهنگی و قبیلهای جاری و ساری هست. شما یک شکل خیلی تاریخی، مهم، مطلوب و قابل دفاع حجاب لری، کردی، آذری، کاشانی، رشتی و... دارید. اصلا جامعه به لحاظ حجاب متنوع بوده و داخل همان مقوله حجاب و بیحجابی قابل حل بوده است. مثلا حجاب خانمهای پیر و جوان را ببینید که چقدر فرق میکند. ما از این غفلت کردهایم که جامعه متنوع به لحاظ حجاب و بیحجابی بودهایم.
ما هیچ وقت جامعه برهنه نبودهایم و برهنگی برای غرب بوده است/ کلاهی بر سر جمهوری اسلامی رفت که باید جامعه یکسان و یکدست شود
ما هیچ وقت جامعه برهنه نبودهایم و برهنگی برای غرب بوده است. سختترین دورهای که حجاب رسمی چادر را حاکم کردیم، این را در زیست اجتماعی میدیدیم و در خانه ما جاری بود و در ورزشگاه، عروسی، خلوت و بازار ما وجود داشت. حالا چرا یک دفعه یادشان میآید باید اینها را همسان کند؟ این بر میگردد به قصه مهمی که در جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گرفت؛ و آن «یکسانسازی فرهنگی» است. کلاهی بر سر جمهوری اسلامی رفت که باید جامعه یکسان و یکدست شود.
اصلا تجربه بشری برای سیاستگذار فرهنگی ما مهم نیست و تجربه زیسته مردم ایران هم اهمیت ندارد
برخی اندیشمندان معتقدند این یکدستسازی در هیچ جای دنیا نتیجه مطلوب نداشته و همه آنها شکست خورده است. از شوروی گرفته تا خود ایران که دوره پهلوی اول به شکل دیگری این یکدستسازی را شاهد بودهایم. این تجربهها نمیتوانست درسآموز باشد؟
اصلا تجربه بشری برای سیاستگذار فرهنگی ما مهم نیست و تجربه زیسته مردم ایران هم اهمیت ندارد و قرار نیست به تجربه گوش کنند. بر اساس یک ضرورتهای تاریخی انقلاب اسلامی شکل گرفت و همه گروههای سیاسی و فرهنگی آنجا بودند. وقتی جمهوری اسلامی شکل گرفت، این تنوع را یادمان رفت و به یک ایدئولوژی پناه بردیم. آنجا بود که یواش یواش دموکراسی، توسعه و امثال اینها را تعطیل کردیم. آدمهایی که درون این ایدئولوژی عمل میکنند، دیگران را به نگاه رقیب میبینند؛ لذا به حرف کسی گوش نمیدهند و فقط در گزارههای درون ایدئولوژی عمل میکنند.
مردم با فرهنگ کسانی هستند که قابلیت تنظیم زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خودشان را در بدترین و بهترین شرایط دارند
ایرانیان هیچ وقت مردمان بیعفتی نبودهاند؛ تنفروشی همیشه پدیده نظامهای سیاسی است. به نظر من گروههای گنگ که یک نوعی خودشان را با نظام سیاسی هم تنظیم کردهاند، فحشا، دزدی و اعتیاد را دامن میزنند؛ پس فحشا یک پدیده سیاسی است. چون مردم با فرهنگ کسانی هستند که قابلیت تنظیم زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خودشان را در بدترین و بهترین شرایط دارند؛ در بدترین شرایط نمیمیرند و در بهترین شرایط مست نمیشوند.