Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-04@20:41:01 GMT

ثروتمندترین مرد تاریخ که بود و چه کرد؟

تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۲۷۳۶۰۴

ثروتمندترین مرد تاریخ که بود و چه کرد؟

مانسا موسی با کاروانی متشکل از ۶۰ هزار مرد و ۱۲ هزار برده راهی مکه شد.

بنابر فهرستی که مجله اقتصادی فوربز به تازگی منتشر کرده، جف بیزوس، بنیانگذار شرکت آمازون ثروتمندترین فرد دنیا در سال ۲۰۱۹ است. بیزوس که ارزش دارایی‎هایش ۱۳۱ میلیارد دلار (۹۹ میلیارد پوند) تخمین زده شده، شاید پولدارترین مرد تاریخ معاصر باشد اما به طور قطع ثروتمندترین فرد کل تاریخ نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش بی بی سی، ثروتمندترین فرد کل تاریخ مانسا موسی است که در قرن۱۴ میلادی بر غرب آفریقا حکمرانی می‎کرد و با دست و دلبازی‎هایش باعث شد اقتصاد کشور از هم بپاشد.

رودولف باچ ویر، استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا به بی بی سی گفت: "ارزش دارایی‌های موسی به نرخ امروز رقمی حیرت‎انگیز است و میزان ثروت و قدرت واقعی‎اش را نمی‎توان اندازه‎گیری کرد."

سال ۲۰۱۵ جاکوب دیویدسن در وبسایت "مانی دات کام" (Money.com) در توصیف این پادشاه آفریقایی نوشت: " مانسا موسی بیشتر از آنچه بشود تصور کرد، ثروتمند بود."

در سال ۲۰۱۲، وبسایت آمریکایی "سلبریتی نت ورث" (Celebrity Net Worth) ثروت موسی را ۴۰۰ میلیارد دلار تخمین زد. این در حالیست که مورخان اقتصادی معتقدند ارزش دارایی‌های او را نمی‎توان با یک عدد مشخص کرد.

۱۰ ثروتمند برتر تاریخ
- مانسا موسی (۱۳۳۷-۱۲۸۰، پادشاه امپراطوری مالی) ثروت نامحدود

- آگوستوس سزار (۱۴ قبل از میلاد تا ۶۳ بعد از میلاد، امپراطور روم) ۴ تریلیون و ۶۰۰ میلیارد دلار

- ژائو زو ( ۱۰۸۵- ۱۰۴۸، امپراطور شنزونگ از سلسله سونگ چین) ثروت غیرقابل محاسبه

- اکبرشاه (۱۶۰۵-۱۵۴۲، پادشاه سلسه گورکانیان در هند) ثروت غیر قابل محاسبه

- اندرو کارنگی (۱۹۱۹- ۱۸۳۵، کارخانه‌دار اسکاتلندی- آمریکایی) ۳۲۷ میلیارد دلار

- جان دی راکفلر (۱۹۳۷- ۱۸۳۹، سرمایه‎دار آمریکایی) ۳۴۱ میلیارد دلار

- نیکولای آلکساندروویچ رومانوف ( ۱۹۱۸- ۱۸۶۸، تزار روسیه) ۳۰۰ میلیارد دلار

- میر عثمان علی خان ( ۱۹۶۷-۱۸۸۶، یکی از پادشاهان هند) ۲۳۰ میلیارد دلار

- ویلیام فاتح ( ۱۰۸۷- ۱۰۲۸، نخستین پادشاه نورمن‌ها در انگلستان) ۲۲۹ میلیارد دلار

- معمر قذافی ( ۲۰۱۱- ۱۹۴۲، رهبر پیشین لیبی) ۲۰۰ میلیارد دلار

منبع: وبسایت Money.com، سلبریتی نت ورث

پادشاه زرین
مانسا موسی در سال ۱۲۸۰ میلادی در خانواده‎ای از طبقه حاکم به دنیا آمد. برادرش، مانسا ابوبکر، تا سال ۱۳۱۲ بر امپراطوری حکم می‎راند؛ پیش از این که برای رفتن به یک سفر اکتشافی از سلطنت کناره‏گیری کند.

به گفته شباب العمری مورخ سوری قرن ۱۴، ابوبکر کنجکاو بود بداند در پس آب‎های اقیانوس اطلس چه چیزی قرار دارد. گفته می‎شود او با ۲ هزار کشتی و خیل عظیمی از مردان، زنان و بردگان راهی سفر اکتشافی به اقیانوس اطلس شد؛ سفری که هیچ بازگشتی نداشت.

برخی از تاریخ‎شناسان از جمله ایوان ون سرتیما این ایده را مطرح کرده‎اند که ابوبکر و همراهانش تا آمریکای جنوبی پیش رفته‎اند. اما هیچ مدرکی برای اثبات این ادعا وجود ندارد.

بعد از ابوبکر، تاج و تخت پادشاهی به مانسا موسی رسید. امپراطوری مالی تحت حکمرانی موسی به شکل چشمگیری گسترش یافت. او ۲۴ شهر از جمله تیمبوکتو را تصاحب کرد.

در دوره امپراطوری موسی، وسعت قلمروی مالی بیش از ۳ هزار کیلومتر افزایش پیدا کرد. از کرانه‎های اقیانوس اطلس تا منطقه‎ای که امروزه کشور نیجر در آن واقع شده متعلق به این امپراطوی بود؛ قلمرویی که بخش‏هایی از سنگال، موریتانی، مالی، بورکینافاسو، نیجر، گامبیا، گینه بیسائو، گینه و ساحل عاج امروزی را در برمی‎گرفت.

منبع: موسسه اسمیتسونین

سلطه بر این قلمروی وسیع، به معنای دسترسی به حجم عظیمی از منابع طبیعی مختلف از جمله طلا و نمک بود.

بنابر اطلاعات موزه بریتانیا، در دوران فرمانروایی مانسا موسی، امپراطوری مالی نزدیک به نیمی از طلای جهان را در اختیار داشت و همه آن متعلق به شخص پادشاه بود.

کاتلین بیکفورد برزاک، متخصص هنر آفریقا در موزه بلاک دانشگاه نورت‎وسترن به بی بی سی گفت: " مانسا موسی به عنوان پادشاه دسترسی تقریبا نامحدود به با ارزش‎ترین منابع ثروت در قرون وسطی را داشت. بزرگ‎ترین مراکز داد و ستد دنیا که مبادلات در آن‌ها بر پایه طلا و سایر کالاها انجام می‎شد، در قلمروی او قرار داشتند و او از راه تجارت توانست ثروت هنگفتی کسب کند."

سفر به مکه
امپراطوری مالی با وجود داشتن منابع عظیم طلا، شهرت چندانی در دنیا نداشت. اوضاع اما با سفر مانسا موسی به مکه تغییر کرد. موسی که یک مسلمان معتقد بود تصمیم گرفت برای زیارت به مکه برود و در طول سفر خود از صحرای بزرگ آفریقا و مصر عبور کرد.


سفر به مکه باعث شد نام مالی و مانسا موسی در نقشه ثبت شود - نسخه‎ای از نقشه اطلس کاتالان متعلق به سال ۱۳۷۵ میلادی


گفته می‎شود پادشاه به همراه کاروانی متشکل از ۶۰ هزار مرد مالی را به قصد مکه ترک کرد. مانسا موسی تمامی اعضاء دربار سلطنتی، همین‎طور فرماندهان، سربازان، قصه گویان دربار - که حکایت‎ها را به شکل آواز روایت می‏کردند (Griot)- ، بازرگانان، ساربانان و ۱۲ هزار برده را با خود به این سفر برد. صف طویلی از بز و گوسفند هم به منظور تأمین خوراک آن‎ها را همراهی می‎کرد.

کاروان مانسا موسی همچون شهری متحرک در دل بیابان حرکت می‎کرد. شهری که ساکنان آن، حتی بردگانش لباس‎هایی از پارچه‎های زربافت و مرغوب‎ترین ابریشم‌های ایران به تن داشتند. صدها شتر با باری سنگین از طلای خالص پشت سر هم حرکت می‎کردند و همه این‎ها منظره‎ای بسیار تماشایی را شکل داده بود. منظره‎ای که با رسیدن کاروان به قاهره زرق وبرق بیشتری هم پیدا کرد، جایی که آن‎ها می‎توانستند ثروت خود را به رخ بکشند.

ماجرای طلایی که در قاهره هدر شد
مانسا موسی خاطره‎ای به یاد ماندنی از خود در قاهره بر جای گذاشت. شباب العمری که ۱۲ سال بعد از پادشاه مالی به این شهر رفته، در نوشته‎های خود به این نکته اشاره کرده که مردم قاهره به نیکی از او یاد می‎کردند.

شرکت فناوری " اسمارت‌است" (SmartAsset) آمریکا تخمین زده که به دلیل استهلاک طلا، سفر مانسا موسی در خاورمیانه نزدیک به ۱ میلیاد و ۵۰۰ میلیون دلار ( یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون پوند) خسارت به همراه داشته است.

در مسیر بازگشت به خانه، موسی یک بار دیگر از مصر عبور کرد و به گفته عده‎ای، برای کمک به اوضاع اقتصادی این کشور بخشی از طلا را به منظور قرض دادن به آن‎ها از چرخه خارج کرد و دوباره با سود گزاف آن را از وام‎دهندگان مصری قرض گرفت. عده‎ای دیگر می‏گویند او آنقدر خرج کرد که دیگر هیچ طلایی باقی نماند.

لوسی دوران، استاد مدرسه مطالعات آفریقایی و شرقی (سواز) لندن می‎گوید به خصوص قصه گویان دربار از دست پادشاه بسیار ناراحت بودند: " موسی در طول مسیر خود به اندازه‎ای طلا از دست داد که آن‎ها دیگر میلی به ستایش او در داستان‌های خود نداشتند. چون معتقد بودند او منابع طبیعی‎شان را در خارج از قلمروی امپراطوری بر باد داده است."

قلب آموزش دنیا
هیچ شکی نیست که مانسا موسی، در جریان سفر طولانی خود مقدار زیادی طلا را خرج کرد یا به عبارت دیگر هدر داد. اما همین سخاوتمندی بیش از حد بود که چشم دنیا را به او خیره کرد.

مانسا موسی با این کار خود عملا نام خودش و امپراطوری مالی را در نقشه به ثبت رساند. در نسخه‌ای از اطلس کاتالان که به سال ۱۳۷۵ میلادی تعلق دارد، بالای تیمبوکتو نقاشی یک پادشاه آفریقایی دیده می‎شود که یک قطعه طلا در دست گرفته و روی تختی زرین نشسته است.

تیمبوکتو به الدورادوی ( سرزمین طلا) آفریقا تبدیل شد و مردم از دور و نزدیک برای دیدن این شهر به آن سفر می‎کردند.

در قرن نوزدهم، این شهر همچنان جایگاهی اسطوره‎ای داشت و از آن به عنوان سرزمین طلای گمشده واقع در انتهای دنیا یاد می‎شد، شهری که مدت‎ها هدف نهایی جویندگان طلا و جهانگردانی بود که از اروپا می‎آمدند و همه این‎ها تا حد زیادی به کارهای بزرگی که مانسا موسی ۵۰۰ سال پیش از آن انجام داده بود، برمی‎گشت.


مانسا موسی سال ۱۳۲۷ دستور ساخت مسجد معروف جینگاریبر را صادر کرد.

مانسا موسی در بازگشت از مکه چندین دانشمند اسلامی را با خود به مالی برد. از جمله نوادگان مستقیم (حضرت) محمد، پیامبر اسلام و یک شاعر و معمار اهل آندلس به نام ابو اسحاق الساحلی که با طراحی مسجد جینگاریبر اعتبار زیادی به دست آورد.

گفته می‏شود پادشاه ۲۰۰ کیلوگرم طلا به او دستمزد داد که با نرخ امروز ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار ( ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار پوند) ارزش دارد.

موسی علاوه بر تشویق و ترغیب هنر و معماری، روی ادبیات سرمایه گذاری کرد و چندین مدرسه، کتابخانه و مسجد ساخت. خیلی زود تیمبوکتو به مرکز آموزش تبدیل شد و مردم از سراسر دنیا برای درس خواندن در جایی که بعدها دانشگاه سانکوره نام گرفت، راهی این شهر می‎شدند.

پادشاه ثروتمند به دلیل پایه‎گذاری سنت آموزش در غرب آفریقا اعتبار زیادی کسب کرد، هر چند در خارج از این منطقه هنوز هم اطلاعات چندانی در مورد دوران پادشاهی او وجود ندارد.

وینستون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا در جنگ جهانی دوم گفت: " تاریخ را فاتحان می‎نویسند."

بعد از مرگ مانسا موسی در ۵۷ سالگی در ۱۳۳۷ میلادی، تاج و تخت پادشاهی‎ به دو پسرش رسید که نتوانستند امپراطوری را سر پا نگه دارند. سرزمین‎های کوچک‎تر جدا شدند و امپراطوری مالی فروپاشید. ورود اروپایی‎ها به این منطقه هم آخرین میخ را بر تابوت این امپراطوری کوبید.

لیزا کورین گرازیوسه، مدیر موزه بلاک در دانشگاه نورت‌وسترن در رابطه با این که چرا دوران حکمرانی موسی چندان شناخته شده نیست، می‎گوید: " تاریخ قرون وسطی هنوز هم تا حد زیادی به عنوان تاریخ غرب در نظر گرفته می‎شود."

رودولف باچ ویر می‎گوید:" اگر اروپایی‌ها به جای چند قرن بعدتر، در دوران حکمرانی موسی که مالی از نظر قدرت نظامی و اقتصادی در اوج بود، به این منطقه پا می‎گذاشتند، احتمالا همه چیز طور دیگری رقم می‏خورد."

منبع: فرارو

کلیدواژه: اقتصاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۷۳۶۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پادشاهی که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید

همشهری آنلاین ؛ حوادث: تصویر تاجی را روی بدنش خالکوبی کرده و می‌گوید که سردسته یک باند سرقت است. همه او را پادشاه صدا می زنند چون عاشق دستور دادن است. گفت‌وگو با او را می‌خوانید.
جرمت چیست؟
سند نمره کردن. تا حالا چنین اصلاحی شنیده اید؟ اجازه بدهید توضیح بدهم. کار من این است که ماشین های تصادفی را می خرم و بعد به اعضای باند سفارش همان مدل را می دهم تا سرقت کنند. مثلا اگر 206 سفید تیپ دو تصادفیبخرم به همدستانم سفارش همان مدل را می دهم. به بعد از سرقت، شماره شاسی و موتور خودروی تصادفی را با دستگاه هک روی خودروی سرقتی می زدم. سپس ماشین جدید را با مدارک خودروی تصادفی به فروش می رساندم. به این پروسه می گویند سند نمره کردن.
چه شد که پایت به دنیای سارقان کشیده شد؟
ماجرایش جالب است. چند سال قبل عاشق یک دختر بودم. به من گفتند فلانی مثلا اصغر آقا به دختر موردعلاقه ام متلک پرانده است. رفتم سراغش اما او قسم خورد که متلک نگفته است. همین موجب شد تا با اصغر آقا دوست شوم. او گفت سارق است اما متلک پران نیست. بعد که فهمید مکانیکم پیشنهاد سرقت داد. این شد که با او و دوستانش آشنا شدم و پایم کشیده شد به دنیای سارقان خودرو.اما حالا سابقه ام زیاد شده و دیگر کمتر سرقت می کنم. سرکرده گروهم و برای خودم نوچه هایی دارم. به من می گویند پادشاه.
برای همین است که روی دستت تاج خالکوبی کرده ای؟
درسته. من عاشق قدرت و سلطنت هستم.فقط روی دستم نیست، همه جای بدنم را تاج تتو زده ام. همه دیگر از من حساب می برند و ریاست باند را به عهده دارم.
نوچه هایت چطور سرقت می کنند؟
با شاه کلید. گاهی هم شیشه می شکنند. مابقی هم فوت و فن های ما سارقان است که نمی توانم عنوانش کنم. البته اغلب 206 و ال 90 سرقت می کنند. مشتری های زیادی هم دارد و بازارش خوب است.
از هر خودرو چقدر گیرت می آمد؟
کف قیمت خرید خودروی تصادفی 50 میلیون تومان است و خودروی 50 میلیونی را حدود 250 میلیون تومان می فروشم. اما چون با سارق شریک هستم تقسیم بر دو می کنیم. از هر سرقت 100 میلیون گیرم می آید.
با پول های سرقتی چه کردی؟
خرج عشق و صفا می کنم. پول دزدی که برکت ندارد، اصلا نمی فهمم چطور خرج می شود.

کد خبر 848855 برچسب‌ها سارق - سرقت فراجا حوادث ایران

دیگر خبرها

  • مراسم سوگواری شهادت امام جعفر صادق (ع) در پیشوا برگزار شد
  • سوگواری شهادت امام صادق (ع) در حرم شاهچراغ
  • توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره جنگ با ایرانی‌ها (فیلم)
  • (ویدئو) توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره جنگ با ایرانی‌ها
  • آمریکا: کمک مالی به کی‌یف برای پرداخت حقوق بازنشستگی نیست
  • بریکس می‌تواند جایگزینی برای دلار آمریکا ارائه کند
  • آنتونی هاپکینز در نقش آهنگساز مشهور بازی می‌کند
  • توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره ایرانی‌ها
  • پادشاهی که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • ببینید | جمله خاص پادشاه عربستان درباره غرور ایرانی‌ها به صدام به روایت ظریف