دوران پسا سیل
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۰۰۸۹۱
سیل گاهی به دلیل اثرات مخرب فراوانی که در زندگی افردا به جای میگذارد میتواند یکی از مهمترین استرسورهای روانی تلقی شود که افراد درگیر مخاطرات طبیعی به ویژه کودکان و نوجوانان را دچار مشکلات روانی قابل پیشبینی کند.
به گزارش خبرنگار ایمنا، حال و روز این روزهای سرزمین ما به واسطه سیل و دیگر بلایای طبیعی که در آغاز بهار ۹۸ اتفاق افتاد چندان روبهراه نیست؛ تصاویر و روایتهایی که از مناطق سیلزده مخابره میشود این حالِ ناکوک مردم بحرانزده آن مناطق را بیش از پیش به تصویر میکشد و نگرانیها را برای روزهای پسین از سیل بیشتر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماندن مردم محلی در خانه و کاشانه خود، نگاه بهت زده کشاورزان به زمینهای کشاورزیشان، حسرت مسافران در مواجهه با لِه شدن توشه سفری که به همراه دارند، همگی حکایت از روی تلخ و البته اصلی سیل دارد؛ آنان لحظهای از ویرانی سیل به بعد در فکر جبران خسارات آن هستند تنِ سرد آنان نزدیک به تحمیل دردی بزرگ از این بحران و شانه خالی کردن زیر آن قرار دارد.
حال مخاطرات چنین رخدادها و بلایای طبیعی که تفاوت چندانی در نوع آن وجود ندارد، میتواند در بیماریهای روانشناختی خود را نشان دهد و گاهی چنین اختلالاتی منتج به بیماریهای خودایمنی در بدن شده و عملکرد تمام بدن را دچار مشکل میکنند.
به چنین اختلالاتی که در برخی از افراد پس از تجربه حوادث شوک آور, ترسناک و خطرناک اتفاق می افتد، اختلال استرس پس از سانحه میگویند که درپی آن فرد حملههای ترس و اضطراب را بدون اینکه در دنیای واقعی در معرض خطر باشد تجربه میکند هرچند که احساس ترس در طول و بعد از تجربه ضربات سهمگین و حواث ترسناک تا حدی در افراد طبیعی بوده و آنان بعد از تجربه چنین وقایعی تا مدتی ممکن است دچار ترس و اضطراب شوند.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در افراد پس از آنکه از حادثه یک ماه گذشته باشد رخ خواهد داد و در برخی حتی یک سال پس از ضربه و حادثه شدید علائم آن دیده شده است؛ این اختلال ممکن است خود را در خواب به صورت کابوس و تداعی صحنههای دلخراش در بیداری نشان دهد؛ آن حادثه و صحنه دلخراش دایماً پیش چشمان فرد تکرار می شود و ممکن است آن چنان واقعی و طبیعی به نظر برسند که او احساس کند واقعا آن حادثه در حال اتفاق افتادن است. فرد آن را در ذهن خود می بیند اما ممکن است احساسات (ترس،تعریق) و یا حواس فیزیکی (اعم از شنوایی، بویایی، درد)که همراه حادثه بوده است، دوباره احساس و تجربه شود.
البته برخی نظریات روانشناسی معقتد است که کابوس در خواب میتواند آغازی برای حل مسئله در ذهن باشد و فرد خود به خود سعی در کاهش تبعات حوادث پیش آمده پس از بلایای طبیعی داشته باشد با این حال نمیتوان منکر این مطلب شد که تمام افرادی که در معرض یک رویداد آسیب زای یکسان قرار میگیرند، دچار اختلال استرس پس از ضربه نخواهند شد، بلکه آسیب پذیری شخصی نقش بهسزایی را در این خصوص ایفا میکند؛ این آسیبپذیری هم میتواند زمینه ژنتیکی داشته باشد و هم میتواند پس از تولد بـه صـورت اکتسابی ایجاد شود.
گاهی ممکن است این اختلال موجب بی اعتنایی فرد به بخشهای مختلف زندگی شود و در مرحله بعد منجر به افسردگی گردد؛ احتمال دارد فرد تا مدتها به صورت آماده باش در برابر حوادث باشد و مدام در مقابله با هر اتفاقی گارد داشته باشد زیرا پس از حادثه فقدان افراد مورد علاقه، درهم ریختگی ساختار اجتماعی و از دست دادن حمایتهای اجتماعی را احساس خواهد کرد.
سابقه مشکلات هیجانی، استفاده از دفاعهای نوروتیک و سطح بالای مواجهه با وقایع زندگی با طول مدت ناتوانی ناشی از اختلال اختلال استرس پس از سانحه به دنبال بلایای طبیعی مرتبط هستند بنابراین اقدامات پیشگیرانه و درمانی در این زمینه توسط گروههای متخصص میتواند تا حد قابل توجهی از ایجاد خطرات روانی آن برای افراد جامعه پیشگیری کند.
رواندرمانیهای حمایتی فردی و گروهی و روشهای رفتاری شناختی شامل آرامش بخشی عضلانی و حساسیتزدائی تدریجی و دیگر انواع رواندرمانیها میتواند در این زمینه موثر بوده و نیز سایکوتراپی کوتاه مدت مبتنی بر سوگ و تروما موجب کاهش نشانههای استرس در افراد دچتر اختلال پس از سانحه میشود.
نکته قابل توجه دیگر درباره اختلال پس از سانحه، فراوانی میزان سه برابری آن در کودکان و نواجوانان نسبت به بزرگسالان است زیرا این قشر به دلیل شرایط ویژه جسمانی و سنی، بیشتر از دیگر افراد جامعــه در معــرض خطر رویداد، خشونت و آزاردیدگی قرار دارنـد؛ توجه به رویارویی آنهـا بـا رویدادهای آسیبزا و تشخیص، ســنجش و ارزیـابی آنها، میتواند از مهمترین اقدامات پس از حوادث طبیعی مانند سیل باشد.
البته وقوع سوگ در کودکان که ممکن است درپی مرگ نزدیکانشان در سیل اتفاق افتد، با انکار و شوک، اعتراض همراه با پرخاشگری، بی قراری، احساس تنهایی و آرامش و سازمان دهی مجدد دنبال میشود زیرا کودکان پیش دبستانی مرگ فرد متوفی را قابل برگشت پنداشته و در دوره دبستان و بالاتر است که کودکان غیر قابل برگشت بودن مرگ را می پذیرند.
در کنار دستگاههای حمایتی، والدین از همان سنین پیش دبستانی میتوانند فرزندان خود را با پدیده مرگ چه در چنین مواقعی مانند سیل چه در موقعیتهای دیگر آشنا کرده و در آماده کردن فرزندان خود با واکنش سوگ میتوانند از مردن یک حیوان خانگی پدیده مرگ را به کودکان خود فرا دهند. والدین میتوانند با فرزند خود صادقانه سخن بگویند و از هر گونه ابهام دوری جویند و به آنها بگویند تمام موجودات زنده روزی خواهند مرد و این مسئله اجتناب ناپذیر است ولی اینکه بگویند هر کسی بمیرد به سفر طولانی رفته، قطعا پیشنهاد نمیشود.
منبع: ایمنا
کلیدواژه: آسیب شناسی استرس بحران روانشناس سیل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۰۰۸۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اختلال در مسیر قهرمانی، اوسمار و اولین چالش بزرگ
به گزارش ورزش سه، شاید منشاء خیلی از عوض شدنها در لابه لای همین شکست هاست.بهمن ۹۸ که یحیی آمد شیفته فوتبال هجومی و زیبا بود اما هرچه گذشت او نتیجه گراتر شد و اقتصادی . فقط آنهایی که زیر خاک اند تغییر ناپذیرند و شاید شکست در اراک یکی از همان پیچ هایی باشد که افکار هجومی اوسمار را در فوتبال ما تغییر دهد.شاید هم او درس بزرگی را از این ناکامی تاریخی گرفته و دیگر اینچنین بی محابا دست به تغییرات گسترده نزند ! بی تردید ذهن او همانند میلیونها هوادار درگیر این است چه شد تیمش که گل نمی خورد،
در کمتر از ۳۰ دقیقه ناگهان ۴ بار دروازه اش باز شد؟ کجای کار می لنگید؟ ایراد کار چه بود که قرمزها یک جام را در اراک جا گذاشتند و با چهره ای شوکزده در آستانه یکی از فینالهای لیگ جاری( بازی چهارشنبه با سپاهان) به تهران بازگشتند؟
پرسش اول این است که آیا اوسمار همه واقعیت را می گوید و یا تنها قسمتی از آن را؟ او در اراک گفت به هیج وجه به بازی با سپاهان فکر نمی کردم. کدهایی وجود دارد که حرف او را تائید میکند اما او نگفت تا دقیقه چند این نبرد حذفی، چنین افکاری داشت؟ موضوع دقیقا همین تغییر نگرش در حساسترین دقایق بازی بود.
اوسمار جام می خواست.او در حال تثبیت ریشه هایش در فوتبال ایران به عنوان سرمربی موفق است تا بازار پر مشتری آسیا را به دست بیاورد ، اما شرط اول این است که او باید در فوتبال ایران به جام برسد.
به همین خاطر او راست می گوید که به بازی با سپاهان فکر نمی کرده. بی ترس از خستگی و مصدومیت، با همان ترکیب همیشگی ( منهای غیبت اجباری عالیشاه) به اراک آمد. تیمش را هجومی چید و ۲ گل هم زد .
اما به نظر می آید بین ۲ نیمه، افکار محتاطانه، کم کم سراغش آمد. سروش رفیعی که یکی از مهمترین عناصر تدافعی در جمع کردن توپ های سوم و سرگردان در ۱۸ تیم خودی و همچنین طراح اصلی حملات است، جای خود را به وحید امیری داد. با این وجود وحید به جلو رفت و خدابنده لو جای سروش را پر کرد. در اوج حملات آلومینیوم در شروع نیمه دوم، پرسپولیس باز هم در دفاع مستحکم نشان داد.اما از دقیقه ۶۰ تعویض های اوسمار رنگ و بوی بازی با سپاهان را گرفت. بیرون کشیدن ۳ عنصر موثر هجومی ( ترابی، کریم و ارونوف) عملا خیال حریف را از حملات پرسپولیس جمع کرد اما یک تعویض خیلی خاص در این بین انجام شد که اوسمار نمی تواند بگوید آن را صرفا به واسطه جریان بازی انجام دادم. دانیال اسماعیلی فر بخاطر محرومیت ،بازی با سپاهان را از دست داده است. اوسمار در ۱۵ دقیقه انتهایی قصد آزمایش فرجی در آن منطقه را داشت. بدون آنکه دانیال از زمین خارج شود، فرجی به دفاع راست رفت و دانیال جای ترابی را گرفت .
از دقیقه ۸۵ تا ۱۲۲ پرسپولیس ۴ گل خورد که در همه آنها رد پای تعویض های اوسمار هویدا بود.
سروش و خدابندهلو نبودند تا توپهای سرگردان در ۱۸ را جمع کنند.گل اول و دوم دقیقا از همین نقطه زده شد آن هم در روزی که ریگی خسته و پر اشتباه بود.در صحنه گل سوم شروین بزرگ به راحتی روی سر فرشاد فرجی، ضربه مهمی را زد و دست آخر در گل چهارم باز هم نفوذ از منطقه راست، کات بک و عقب ماندن اسدبیگی و ضربه نهایی نقی زاده.
اینها همه کدهایی بود از ۴ گلی که اگر اوسمار دست به ترکیب اولیه اش نمی زد شاید هرگز ، زده نمی شدند!
اگر حقیقتا اوسمار این تعویض ها را بی توجه به بازی با سپاهان انجام داده باشد باید گفت؛ خودکشی بی دلیلی را مرتکب شدی مرد ! (البته او این مسئله را تکذیب کرد).
سوال مهم در مورد بیرو؛ در حد پنالتی هم آماده نبود؟
حق رفیعی جوان بود که در جام حذفی بازی کند، حتی اگر بیرانوند مشکل مصدومیت هم نداشت ، باز باید به واسطه چند نمایش تحسین بر انگیزی که او در لیگ انجام داده بود درون دروازه پرسپولیس قرار میگرفت .اما اوسمار مرتکب یک اشتباه بزرگ شد. او می توانست بیرانوند را با خود به اراک ببرد تا هنگام ضربات پنالتی با میدان دادن به او نتیجه برد را تا ۸۰ درصد تضمین کند.یحیی فصل قبل مقابل پارس ون اصفهان با همین تعویض مانع خلق شگفتی و شکست تیمش در اولین گام شد تا دست آخر فاتح جام حذفی با شکست استقلال شود.مسلما ارزش بازی با سپاهان چند برابر جام حذفی است اما با توجه به اینکه بیرانوند ۵ روز قبل گج دستش را باز کرده بود دست کم توانایی حضور در ضربات پنالتی را داشت. اما در این مورد ، اوسمار تصمیم سخت گیرانه ای را اتخاذ کرد. تصمیمی در حد از دست دادن یک جام.
حتی اگر اوسمار بواسطه ارزش و اهمیت دیدار روز چهارشنبه، تیمی متشکل از ذخیره ها و چند بازیکن اصلی را به مصاف آلومینیوم می فرستاد و حذف هم میشد، شاید خیلی ها این تصمیم را عاقلانه می دانستند . اما او تصمیم گرفت با همه قوا بیاید.با این وجود چند تصمیم موجب شد هم جام حذفی را از دست بدهد و هم تیمش را از حیث روحی و جسمی مستهلک کند.
احتمالات بعد از این وقایع
فعلا برای قضاوت زود است.شاید ساعت های پایانی روز چهارشنبه، در خاتمه دو بازی بسیار حساس ، تراکتور و استقلال در تبریز و سپس پرسپولیس و سپاهان در تهران بشود فهمید خسارت های این جام حذفی تا چه حد بوده است.
تنها خوش شانسی پرسپولیس این بود که سپاهان هم با ترکیب اصلیاش به اهواز رفت و با وجود شکست دادن استقلال ملاثانی، مجبور شد ۱۲۰ دقیقه در گرمای خوزستان بدود.
حوالی ساعت ۲۲ روز چهارشنبه بعد از انجام این دو دیدار، نمای بهتری از خروجی تصمیمات شامگاه جمعه به دستمان می آید.
بدترین اتفاق برای قرمزها این است که آنها بفهمند این شکست موجب شد در فاصله کمتر از ۵ روز ۲ جام را از دست بدهند.
البته با هر احتمالی در شکست ،تساوی و برد سرخابیها در روز چهارشنبه، فاصله آنها از هم آنقدر دور نمی شود که بگوئیم کار تمام شده است. در بهترین حالت برای آبی ها ، آنها در روز شکست تراکتور و پرسپولیس، می توانند ۴ امتیاز از رقیب پیش بیافتند .
از سوی دیگر در صورت پیروزی تراکتور و پرسپولیس، شاگردان اوسمار می توانند با دو امتیاز بیشتر ،صدرنشین جدید لیگ برتر شوند، نتیجه ای که قطعا غم تلخ حذف جمعه شب را با خود میشوید و میبرد .
مهدی طاهرخانی