Web Analytics Made Easy - Statcounter

آنچه در ادامه می خوانید گفتگوی خبرنگار شبکه خبری تحلیلی تیتریک با مرحوم محمد ابراهیم رنجبر است که که پس از 80 سال روزنامه فروشی، در گوشه ای از شهر کرج زندگی کرد و در سن 91 سالگی چشم از جهان فروبست.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مردی که موزه تاریخی مطبوعات ایران بود و سال های بازنشستگی اش را با خاطرات روزنامه فروشی از کودکی تا زمان آسمانی شدنش سپری کرد، شامگاه چهارشنبه 14 فروردین ماه 98 با رفتنش اهالی رسانه کشور و البرز را داغدار کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

25 دیماه سال 97 بود که محمدابراهیم رنجبر با حضور در شبکه خبری تحلیلی تیتریک، آخرین مصاحبه رسمی خود را در زمان حیاتش انجام داد، گپ و گفتی که امروز به مناسبت درگذشت قدیمی ترین روزنامه فروش جهان بار دیگر منتشر شد.   وی که جز مفاخر استان البرز و کشور بود با تالیف 4 کتاب از 80 سال فعالیت کاری اش نام خود را در گینس به ثبت رساند، آنچه در ادامه می خوانید آخرین حرف های این پیرمرد دوست داشتنی است:

9 ساله بودم که شاگرد دو روزنامه فروش شدم و شبها روزنامه ها را مقابل سینماها می فروختم و بعضا از استامبول تا پا منار تهران که منزل ما بود داد می زدم «اطلاعات، آخرین خبر»، و زمانیکه که برخی همسایه ها به فرزندشان می گفتند زمان خواب است آنها پاسخ می دادند که هنوز ابرام اطلاعاتی نیامده و ساعت 9 شب نشده است.

رنجبر با اشاره به اینکه سال 64 از تهران به کرج نقل مکان کرده است اظهار داشت: همزمان با روزنامه فروشی 20 سال کارمند دارایی بودم و سال 1360 بازنشسته شدم که البته دو ماه پیش از آن خواهر و مادرم به رحمت خدا رفتند و به درخواست همسرم در عظیمیه کرج یک واحد مسکونی خریداری کردیم.  
وی اظهار داشت: پس از سکونت در کرج روزی برای خرید روزنامه به یکی از کیوسک های میدان مهران کنونی مراجعه کردم و توجهم به این جمله که "این کیوسک واگذار می شود" جلب شد و 4 سال آن را اجاره کرده و سپس خریدم.       رنجبر به بیماری قلبی همسرش در سال 83 اشاره و تصریح کرد: همسرم را به بیمارستان فلکه سوم تهران پارس انتقال دادیم و زمان عمل اگر چه بیمه تکمیلی داشتیم دکتر به ما گفت که اگر می خواهید خوب عمل کنم و چاقو در دست بگیرم باید 5 میلیون تومان بدون خرج بیمارستان به من زیرمیزی بدهید و البته ما هم آن مبلغ را دادیم.    وی با اشاره به اینکه از 350 روزنامه فروش قدیمی پیش از انقلاب 183 نفر از آنها را به یاد دارم گفت: آن زمان من از همه کوچکتر بودم و توانستم خودم را علی رغم اینکه 9 ساله بودم بین آنها تثبیت کنم و با این سن جز روسای اتحادیه شوم.   رنجبر به معرفی شدنش به عنوان موزه زنده مطبوعات ایران اشاره کرد و در راستای مقایسه روزنامه فروشی گذشته و امروز افزود: ما روزنامه ها را درب منازل، ایستگاه اتوبوس و ... می فروختیم و یک روزنامه اطلاعات آن زمان به ترتیب با گذشت چند سال 4 شاهی، یک قران، سی شاهی و دو ریال به فروش می رفت.    وی با اشاره به اینکه قیمت روزنامه اطلاعات پس از انقلاب 5 ریال و سپس دو تومان بود و امروز 200 تومان به فروش می رسد اظهار داشت: با همه روزنامه ها کار می کردم و به قول روزنامه فروش های قدیمی ما مرده شور بودیم و احزاب برای ما تفاوتی نداشت.    وی با اشاره به اینکه هنوز روزنامه فروشی می کنم اظهار داشت: دکه ندارم اما کار توزیع را همچنان انجام می دهم و حتی سه کتاب "خاطرات یک روزنامه فروش" نوشتار خودم را نیز به فروش می رسانم که البته از 6 هزار نسخه چاپ شده کتابم 2 هزار نسخه آن در منزل است.    رنجبر تصریح کرد: اولین درآمد من روزی یک ریال در سال 1316 بود که 9 ساله بودم و آن را به مادرم دادم و بعضا مواقعی که یک شاهی، سنار، 10 شاهی و 5 شاهی انعام داشتم روزهای جمعه با آن به سینما می رفتم چرا که زمان ما تفریح دیگری نبود.     وی گفت: نام کتابی تاریخی که در حال نوشتن آن هستم خان گزیده ها است و به آذیت و آزار خان های آن زمان نسبت به مردم اشاره دارد و در واقع لغت خان گزیده را شهید آوینی در روزنامه جمهوری اسلامی در سال 64 ذکر کرد.   رنجبر با اشاره به توزیع 600 عنوان روزنامه در زمان فعالیت خود به نام های نیشخند، هور، نهنگ، نوید آزادی، هنرپیشگان، هالیوود، یزدان، ایمان، یویو، کی به کیه، کبوتر، کیهان، اطلاعات و ... افزود: 19 دی دو سال پیش با همسر، فرزندان و نوه ام در برنامه خندوانه رامبد جوان شرکت کردم و با دوچرخه ای قدیمی وارد برنامه شدم و دو کارت ایرانسل به عنوان جایزه نقدی به من دادند اما پخش نشد و علت عدم پخش آن را نیز نمی دانم.    وی با تاکید بر اینکه در برنامه خندوانه بنا بود یک گوی با حکاکی نام خودم به من داده شود که آن را نیز به من تحویل ندادند اظهار داشت: 3 کتاب من پشت پرده سیاست آن روز بود و پس از حضور در برنامه حالا خورشید نیز رضا رشیدپور زمانی که خواستم بگویم اوایل زمان محمدرضا پهلوی مردم را 6 ماه با کنسرسیوم سرگرم کرده بودند تا با کشورهای خارجی قرارداد نفت ببندند به من گفت: اینجا را سانسور کن.     این روزنامه فروش اظهار داشت: پس از اینکه برنامه خنداونه پخش نشد دیگر به دعوت دورهمی پاسخ ندادم، از اینکه برنامه خندوانه پخش نشد ناراحت نیستم و ناراحتی من صرفا به واسطه بدقولی آنهاست که چرا از همان ابتدا مرا دعوت کردند.   رنجبر به ماجرای فرار 40 ماهه اش به آبادان و زندانی شدنش در سال 1331 در زندان شاه اشاره و تصریح کرد: عده ای با مصدق اداره اطلاعات شوروی و مجارستان را در 30 تیر آن زمان شکستند و من نیز به واسطه توزیع روزنامه همراه آنها بودم و زمانیکه غنیمت های شوری را جمع می کردند مجسمه استالین را می خواستم به آنها بدهم که به مجسمه لنین برخورد کرد و هر دو شکستند و پس از آن روز به استالین شکن معروف شدم.    رنجبر تصریح کرد: خرداد سال 1330 مدرک ششم ابتدایی را اخذ کردم و همزمان با ادامه تحصیل به واسطه ماموریت مالیاتی و حاضر نشدن در جلسه ریاضی نتوانستم دیپلم بگیرم.   وی گفت: پا برهنه روزنامه فروشی می کردم و سال 1336 زمانیکه روزنامه اطلاعات به تیراژ بالای 50 هزار رسید جشن گرفتند و زمان سخنرانی مسئول آن اعلام کرد با وجود اینکه به این تیراژ رسیده ایم اما هنوز ضرر می کنیم چرا که سود آن را روزنامه فروشها و کاغذ فروش ها می برند.    رنجبر افزود: من در آن جلسه حاضر بودم و گیوه 15 هزاری لق لقو داشتم، آن را برداشتم و گفتم اگر ما سود می بریم چرا تا کنون نتوانسته ام این گیوه را با یک کفش دو تومانی تعویض کنم درحالیکه هر روز ساختمان های شما بالاتر می رود.    وی با اشاره به اینکه 21 اردیبهشت سال 1339 ازدواج کردم اظهار داشت: 6 فرزند، 7 نوه و دو نتیجه دارم و یکی از پسرانم تحصیلات میکرو بیولوژی دارد و پسر دیگرم پزشک قلب و عروق در کشور آلمان است و فرزندانم را ترغیب به روزنامه فروشی نکرده و آنها را به تحصیل سوق می دادم.      رنجبر با اشاره به اینکه عکس نوجوانی اش مرتبط با سال ۱۳۲۵ و موتور - دوچرخه پژو و زمان قوام السلطنه روزنامه دموکرات به سردبیری مظفر فیروز بود تصریح کرد: آن زمان 30 نفر بودیم و ماهی 50 تومان به ما حقوق می دادند.    وی گفت: طی هفته های گذشته در خانه مطبوعات البرز پیشنهاد شد که که با وزیر ارشاد در راستای اعطای دکترای افتخاری به من صحبت شود و در صورت تحقق این مهم یک روزنامه فروش در دنیا دکترای افتخاری خواهد داشت.    رنجبر افزود: قشنگ ترین تیترهایی که طول فعالیت مطبوعاتی دیدم "تسلیم بلاشرط آلمان" در جنگ جهانی دوم و تلخ ترین تیترها دستگیری دکتر مصدق، اعدام دکتر فاطمی و آتش زدن مدیر روزنامه شورش است.    وی با اشاره به اینکه سیاسی بودنم باعث شده است از زندگی عقب بمانم اظهار داشت: در بحبوحه انقلاب زمانیکه کارمند دارایی بودم، روزنامه اطلاعات و تیتر شاه رفت ۲۶ دی ۵۷ را فروختم و البته آن زمان روزنامه کیهان نیز خوب به فروش می رفت.      رنجبر تصریح کرد: اخرین حکمم در دارایی مامور تعقیب در راستای فرار مالیاتی بود و حداقل حقوق را به واسطه نداشتن دیپلم دارم.   وی درباره آرزوهایش با خنده گفت: دوست داشتم صاحب پلاسکو بودم اما زمانیکه دیدم القانیان را اعدام کردند و پلاسکو را از وی بازپس گرفتند خوشحال شدم که به جای وی نبودم.    موزه زنده مطبوعات ایران در خاتمه خاطر نشان داشت: دعای همیشگی مادرم عاقبت به خیری من بود و امروز احساس می کنم دعای وی در حق من مستجاب شده است چرا که فرزندانم به عرصه رسیده و زندگی آرامی دارم.   شبکه خبری تحلیلی تیتریک درگذشت محمدابراهیم رنجبر را در سن 91 سالگی به خانواده آن بزرگوار و اهالی رسانه و مطبوعات کشور تسلیت می گوید.         گلاویژ اصحابی         انتهای پیام/

 

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۰۴۵۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اطلاعاتی جالب درباره جفت‌گیری عجیب‌ترین موجود جهان!

راز بقا: برای اولین بار، دانشمندان متوجه شدند که چگونه «خرس‌های آبی» از جمله سرسخت‌ترین موجودات روی کره زمین چگونه جفت خود را پیدا می‌کنند. نر و ماده این موجودات ریز و مقاوم تفاوت‌های آشکار اندکی دارند و همین امر باعث می‌شود نر‌ها جفت خود را نتوانند فقط از دیدن دیدن پیدا کنند. محققان دریافتند که ماده‌ها ممکن است یک ماده شیمیایی آزاد کنند که نر‌ها را اغوا کند. 

به گزارش راز بقا؛ نر‌ها به این ماده آزاد شده به شدت پاسخ دادند و به سمت ماده‌ها در محیط‌های آبی حرکت کردند. محققان در شماره نوامبر «مجله زیست شناسی تجربی» گزارش دادند که به نظر می‌رسد ماده‌ها اجبار مشابهی ندارند.

خرس‌های آبی که به دلیل ظاهر چاقشان به عنوان «خرس‌های آبی» نیز شناخته می‌شوند می‌توانند شرایط سخت را تحمل کنند. به عنوان مثال، آن‌ها می‌توانند از قرار گرفتن در معرض ترکیبی از موقعیت‌ها مانند خلاء فضایی، تشعشعات کیهانی و اشعه فرابنفش جان سالم به در ببرند. بر خلاف برخی از حیوانات، «تاردیگریدهای» نر و ماده به سختی قابل تشخیص هستند. تفاوت اندازه وجود دارد، اما هیچ ویژگی ثانویه آشکاری وجود ندارد.

 

 

به همین دلیل مشخص نبود که بیش از ۱۳۰۰ گونه «خرس آبی» چگونه جفت خود را پیدا می‌کردند. یک نظریه این است که این حیوانات میکروسکوپی سیگنال شیمیایی برای یافتن جفت آزاد می‌کنند. برای آزمایش این نظریه، «جاستین چارترین»، محقق دکترا در دانشگاه ییواسکیلا در فنلاند، و همکارانش مجموعه‌ای از آزمایش‌ها را با گونه‌ای از خرس‌های آبی تحت عنوان «ماکروبیوتوس پولونیکوس» انجام دادند تا ببینند وقتی این گونه‌ها در معرض جنس مخالف قرار می‌گیرند، چگونه واکنش نشان می‌دهند.

آن‌ها از سه «خرس آبی» دو نر و یک ماده استفاده کردند. خرس آبی ماده را در یک «موقعیت» مهر و موم شده و یک نر را در موقعیت مشابه دیگری قرار دادند و یک خرس آبی دیگر را در وسط. سپس رفتار خرس آبی وسطی را ثبت کردند.

«چارترین» سپس گفت: «در محیط آبی، نر‌ها زمان بیشتری را در کنار ماده‌ها می‌گذرانند تا در کنار نرها». این نشان می‌دهد که نر‌ها بوی ماده‌ها را در اتاق خود می‌بویند و توسط آن اغوا می‌شوند. بر اساس این نتایج، محققان به این فکر افتادند که آیا خرس‌های آبی می‌توانند مسیری شیمیایی را دنبال کنند که در محیطی غیر از آب کار می‌کند؛ بنابراین آن‌ها این موجودات چاق را در ماده‌ای ژله‌مانند به نام «آگار» آزمایش کردند. یک خرس آبی در این ماده رها شد و او را قبل از اینکه یک خرس آبی دیگر را رها کنند کاملا سرگردان کردند. «چارترین» گفت: «ما می‌خواستیم بدانیم که آیا خرس‌های آبی می‌توانند نشانه‌های شیمیایی را روی آگار بگذارند و این مسیر را دنبال کنند». 

این محقق گفت، هیچ یک از دو جنس مسیری را دنبال نکردند که توسط خرس آبی دیگر ایجاد شده بود، اما در آگار، «ما دیدیم که گاهی اوقات نر‌ها پس از برخورد تصادفی با زنان آن‌ها را دنبال می‌کردند». ماده‌ها اساساً نر‌ها را نادیده می‌گرفتند، در حالی که نر‌ها اغلب مسیر خود را تغییر می‌دادند تا در کنار ماده‌ها حرکت کنند.

این مطالعه نشان می‌دهد که خرس‌های آبی فقط می‌توانند جفت‌های جنس مخالف را در محیط‌های آبی پیدا کنند و فقط نر‌ها به طور فعال به دنبال ماده‌ها برای جفت‌گیری هستند.

سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • مربی خارجی تیم ملی میهمان ویژه بازی سپاهان - استقلال خوزستان
  • محمدعلی علومی، نویسنده و طنزپرداز درگذشت
  • بهار ۵۹؛ وقتی داد سندیکای خبرنگاران از حمله به مطبوعات درآمد
  • نویسنده سرشناس ایرانی در ۶۳ سالگی درگذشت
  • اطلاعاتی جالب درباره جفت‌گیری عجیب‌ترین موجود جهان!
  • درگذشت خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در یک حادثه رانندگی
  • اندیشکده آمریکایی بررسی کرد؛ رشد خیره‌کننده ایران در بازار تسلیحات پیشرفته جهانی
  • ضرورت انتقال دانشجوی بورسیه‌ای به کشور‌های جهان برای پیشرفت علمی ایران/ سیاست‌های علمی، ۲۵ ساله تدوین شوند نه ۸ ساله
  • مقام اطلاعاتی اوکراین: اوضاع در خط مقدم از زمان آغاز جنگ هم سخت‌تر است
  • رشد خیره‌کننده ایران در بازار تسلیحات پیشرفته جهانی