Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جهان نيوز»
2024-04-28@06:13:47 GMT

«گاف» حرف آخر «فرهنگ» است!

تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۲۱۱۴۸

«گاف» حرف آخر «فرهنگ» است!

به گزارش جهان نيوز، امروز هرجایی را که نگاه می‌کنی یک نفر مشغول کار فرهنگی است. حتی قشرهایی از جامعه که روزگاری کسی گمان نمی‌کرد ارتباطی با امر فرهنگی داشته باشند هم به اهمیت و ضرورت فرهنگ پی برده‌اند و به قدر وسع وتوان خود مشغول کار فرهنگی هستند. پس در اینکه فرهنگ و کار فرهنگی اهمیت دارد و باید به آن توجه کرد، نظر مشترک وجود دارد؛ ولی گاهی پاسخ به این پرسش که «چه باید کرد؟» بی‌جواب می‌ماند و کسی پاسخی برای آن ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به عبارت بهتر هرکسی از ظن خود یار فرهنگ شده و رویه واحدی در امر فرهنگی وجود ندارد ولی محمدرضا زائری با کتابی که سال قبل نشر آرما از او منتشر کرد، سراغ این رفته تا نشان دهد این فرهنگی که همه برایشان از نان شب هم مهم‌تر است و می‌خواهند هرطور شده ولو به قدر یک جمله زیبای اثرگذار برایش کاری انجام دهند چطور بر اثر بی‌دقتی و برنامه‌ریزی غلط به بی‌راهه افتاده و فعالیت دلسوزانه افراد هم اثری ندارد.
کتاب «گاف فرهنگ» در حقیقت دنبال این است تا نشان دهد که ما کجا مسیر را اشتباه رفته‌ایم و به اسم کار فرهنگی یا عباراتی از جنس دغدغه‌های دینی و ملی مسیر غلطی را باز کرده‌ایم که هرقدر در آن پیش می‌رویم اثری ندارد و تاثیر معکوس هم می‌گذارد.

در واقع باید این کتاب را دستنامه کار فرهنگی دانست که زائری با تسلط بر قلم آن را خلق کرده است. او که از پس سال‌ها فعالیت رسانه‌ای و نوشتن در مطبوعات تجربه‌ای در نگارش روان ولی عمیق پیدا کرده در این اثر خواننده را غافلگیر می‌کند تا حرفش را به او بزند. در واقع «گاف فرهنگ» تلاشی است برای نشان دادن چیزهایی که پیش چشم ما است ولی به خاطر اینکه بسیار در برابر دیدگان قرار داشتن آنها به چشم نمی‌آیند و محمدرضا زائری تلاش کرده بار دیگر آن‌ها را به ما نشان دهد.

کاربردی‌ترین اتفاقی که در این کتاب شاهد آن هستیم استفاده از تمثیل است. او با تمسک به این سنت قرآنی در واقع تلاش می‌کند تا موضوعی که می‌خواهد برای خواننده طرح کند را ملموس و قابل درک کند. اتفاق دیگری که در این کتاب با آن روبه‌رو هستیم آوردن شاهد مثال از مواردی است که برای خواننده آشنا است. او برای اینکه نشان دهد اشتباهات تاریخی بارها تکرار می‌شود و عبرت‌گیرندگان اندک هستند، به فیلم مشهور «محمد رسول‌الله (ص)» اثر مصطفی عقاد که بارها از تلویزیون پخش شده اشاره می‌کند و صحنه ترک تنگه احد توسط مسلمین به بهانه جمع‌آوری غنایم را یادآوری می‌کند که زمینه شکست سپاه اسلام را فراهم می‌کند. شاید بسیاری از ما گمان کنیم که این اتفاق دیگر تکرار نمی‌شود ولی زائری نشان می‌دهد با وجود اینکه این تجربه بارها در برابر چشم ما بوده (به واسطه پخش مکرر در مکرر از تلویزیون ملی) ولی در مواجهه با مساجد در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی چنین اشتباهی رخ داده و مساجد که سنگر اصلی بوده‌اند رها شده و اهل مسجد در ادارات و سازمان‌ها مشغول کار شده‌اند و زمینه خالی ماندن این سنگر تربیتی و مهم در پیروزی انقلاب را رقم زده‌اند.

زائری در یادداشت‌هایی که با موضوع نقد سیاست‌گذاری و مدیریت فرهنگی نوشته اصراری بر حجم نداشته و آنجا که می‌شده سخن را در حجم کوتاهی بیان کرد از طولانی کردن سخن پرهیز کرده تا اصل حرف در میان حروف گم نشود. او حتی از اینکه گاهی به اشتباهات خود اعتراف کند نیز ابا نداشته و این نکته سبب می‌شود صداقت متن افزایش یابد و خواننده احساس کند با نویسنده‌ای طرف است که حرف حق برایش مسئله است و خود را در جایگاه حق ننشانده است و این مسئله موجب می‌شود خواننده با نویسنده بی‌طرفی روبه‌رو باشد که برایش مسئله اصلی طرح کردن مسئله است و دنبال غالب کردن نتیجه‌گیری خود نیست.

یکی از اتفاقات مهمی که خواننده در مواجهه با این کتاب به آن دست پیدا می‌کند تفکر خلاق و نقادانه است. طی سال‌های اخیر در بازار کتاب با موج نسبتاً پررنگی از کتاب‌های ترجمه‌ای با محوریت راهنمای تفکر نقادانه روبه‌رو شده‌ایم که برخی از آنها حتی در مدارس نیز توصیه شده‌اند ولی اینکه مبانی این تفکر چیست در پرده‌ای از ابهام است که باز هم باید سیاست‌گذاران فرهنگی به آن پاسخ دهند، ولی کتاب «گاف فرهنگ» به دلیل نوع روبه‌رو شدنش با مسئله و موضوع و راهکار دادن و نشان دادن مسیر می‌تواند نمونه خوبی در میان کتاب‌هایی باشد که می‌تواند خواننده را با «تفکر نقادانه و خلاق» آشنا کند. از این حیث حتی اگر به موضوعات به فرهنگی هم علاقه نداریم می‌توانیم با این کتاب این کار (تفکر نقادانه) را تمرین کنیم.

در مجموع کتاب «گاف فرهنگ» اثری است که خواننده می‌تواند از دریچه‌ای تازه به موضوعات فرهنگی بنگرد و با آنها روبه‌رو شود و زوایای جدیدی از نگریستن به امور را به روی ذهن خود باز کند.
  منبع: فارس

منبع: جهان نيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۲۱۱۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

میدان شهرت در ایران

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «میدان شهرت در ایران» اثر پژوهشی احسان شاه‌قاسمی (عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران) است. این پژوهش به بررسی نقش سلبریتی‌ها در جامعه ایران می‌پردازد و به جنبه‌هایی از این صنعت نوپدید در کشورمان اشاره دارد که تاکنون دیده نشده‌ است. 

 این کتاب با مقدمه آرتور آسابرگر که یکی از بزرگ‌ترین استادان و پژوهشگران زنده علم ارتباطات در دنیا است، از سوی انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است. کتاب «میدان شهرت در ایران» در شانزدهمین جشنواره بین‌المللی پژوهش فرهنگی در محور رسانه و ارتباطات به‌عنوان اثر برگزیده معرفی شد.

 سه فصل اول کتاب به توضیح تاریخچه شهرت در ایران، شالوده‌های شهرت، نقش صنعت شهرت در سلبریتی‌سازی و... اختصاص دارد.

در سه فصل دوم، به مسائلی همچون فمنیسم شهرت، نیکوکاری سلبریتی‌ها و شهرت و دین پرداخته شده است.

 در فصل ششم نشان داده می‌شود صنعت شهرت چگونه از عناصر دینی برای سلبریتی‌سازی استفاده می‌کند و چگونه مخاطبان و کاربران به مسیری کشانده می‌شوند که احساس کنند با سلبریتی‌ها روابط صمیمانه شخصی و دوسویه دارند.

در فصل هفتم، نویسنده به مسأله مصرف‌گرایی و رابطه آن با شهرت پرداخته و نشان می‌دهد چگونه سلبریتی‌ها به‌صورت آشکار و نهان، مصرف‌گرایی را تبلیغ می‌کنند و چگونه این کار آنها در تضاد با ادعا‌های زیست محیطی آنها قرار می‌گیرد.

فصل هشتم این کتاب به توصیه‌هایی برای مدیریت فرهنگ شهرت اختصاص یافته است. این کتاب تلاش دارد به این سوالات پاسخ گوید:

فرهنگ شهرت از کجا پیدا شد و در ایران چه روندی را طی کرده است؟ رابطه شهرت و پول چیست؟ فضای مجازی چه کمکی به سلبریتی‌ها کرده است؟ چرا نیکوکاری سلبریتی‌ها زیانبار است؟ شهرت چه ارتباطی با فمنیسم پیدا می‌کند؟

آسابرگر در مقدمه کتاب «میدان شهرت در ایران» می‌نویسد: این کتاب به جنبه‌هایی از این صنعت نو پدید در ایران اشاره می‌کند که تا کنون دیده نشده‌اند. مطالب این کتاب کمک می‌کند که حتی مخاطب غیرایرانی هـم به جنبه‌هایـی از شهرت در کشور خودش آگاه شود کـه تا کنون در پیش چشم او بوده و نمی‌دیده است، و شاید این را بتوان مهم‌ترین امتیاز کتاب دانست.

شاه‌قاسمی، نویسنده کتاب می‌گوید از حدود ده سال پیش که مطالعه روی شهرت را آغاز کرده است، هر روز افراد بیشتری متوجه شده‌اند مسأله شهرت مسئله‌ای مهم در فرهنگ ماست. اوایل کار، حتی جامعه‌شناسان بسیاری به او می‌گفتند مسأله شهرت در ایران چندان مهم نیست که ارزش پژوهش‌های گسترده و ژرف را داشته باشد. رسانه‌های رسمی و غیررسمی ایران چندان مسأله شهرت را جدی نمی‌گرفتند و دانشجویان علوم انسانی کمتر این حوزه را حوزه مهمی برای انجام پژوهش و نگارش پایان‌نامه و رساله می‌دانستند. امروز که میلیون‌ها نوجوان ایرانی عملا برای سلبریتی‌های داخلی و خارجی بردگی می‌کنند، پژوهش‌های بسیار بیشتر و بهتری در این حوزه انجام می‌شود.

بریده‌ای از کتاب «میدان شهرت در ایران» که گوشه‌ای از این ابعاد ناپیدا را ملموس‌تر بیان می‌کند به این شرح است:

«سلبریتی‌های ایرانی معمولاً از اصطلاح «خراب شده» در توصیف کشورشان استفاده می‌کنند انگار این کشور ویرانه‌ای است که لیاقت آنها را ندارد و آنها با بازگشت به این کشور یا ماندن در آن باید بر سرش منت بگذارند. هر وقت چنین اظهار نظر‌هایی را می‌شنوم سه نکته به ذهنم می‌رسد، نخست باید از دوگانه حکومت ملت پرهیز کرد حکومت هم بخشی از ملت است و برعکس. نمی‌توان تصور کرد نیرویی اسرارامیز تعدادی غیرایرانی را از کشوری دیگر آورده است تا در جایگاه‌های مؤثر حکومتی قرار بگیرند و ایران را خراب کنند. دوم سلبریتی‌ها هرگز نمی‌گویند که این خراب شده باعث بالیدن و موفقیت آنها شده است. سوم و از همه مهم‌تر، سلبریتی‌ها هرگز توضیح نمی‌دهند که اگر ایران شایستگی آنها را ندارد چرا حاضر نیستند در جایی کار کنند که شایستگی آنها را دارد.»                     

احسان شاه‌قاسمی در سال ۱۳۵۷ در شهرستان رستم به دنیا آمد. کودکی را در نورآباد ممسنی، شیراز و تهران گذراند. در سال ۱۳۸۱ با مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شد و بعد از گذراندن دوره سربازی، در سال ۱۳۸۴ وارد دوره کارشناسی ارشد ارتباطات در دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را تا سطح دکتری در این دانشگاه ادامه داد. شاه‌قاسمی از سال ۱۳۹۴ به عنوان عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران مشغول کارشد.

وی در دو دهه گذشته بیش از پنجاه کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و دست کم چهار کتاب را به زبان‌های فارسی و انگلیسی منتشر نموده است. مقاله‌های او در مجلات مهم منتشر شده است. از سال ۱۳۹۹ شاه‌قاسمی برای اولین بار درس مطالعات شهرت و هواداران را در ایران ارائه کرد. او پیش از آن یک دهه را صرف مطالعه و تحقیق درباره شهرت و رابطه آن با رسانه‌ها کرده بود. در سال ۱۴۰۲ پژوهش‌های او در قالب کتابی به نام «میدان شهرت در ایران» به وسیله پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شد و به عنوان مهم‌ترین منبع تدریس مطالعات شهرت در اختیار دانشگاه‌های مختلف قرار گرفت.

 

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • کرج کاندیدای انتخاب پایتخت جهانی کتاب ۲۰۲۶ یونسکو شد
  • کرج نامزد انتخاب پایتخت جهانی کتاب ۲۰۲۶ یونسکو شد
  • هندی‌ها به نمایشگاه کتاب تهران نمی‌آیند؟
  • میدان شهرت در ایران
  • نگاه رهبر انقلاب به مسائل حوزه کتاب همه جانبه است
  • کتاب کامبوزیا خط مقاومت در ایران را نشان می‌دهد
  • انتقاد تند علم الهدی از تلاش برای بازگرداندن خواننده ها و هنرمندان خارج نشین به ایران /بخاطر جذب حداکثری باید عناصر ناپاک و ضدانقلاب به کشور برگردند؟
  • شعار سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران پیام‌های مهمی دربر دارد
  • شعار سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران پیام‌های مهمی دربر دارد/ پنجره‌ای گشوده به تمدن ایران زمین
  • تعامل فراکسیون دیپلماسی فرهنگی مجلس و مدیران نمایشگاه کتاب ضروری است