سهم بخش تعاون از حل مشکلات آينده اقتصاد ايران
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۲۶۵۸۱
خبرگزاري آريا - درک ارزش يک تعاوني که خوب اداره ميشود آسان است. مزاياي آن در هر بازديد به چشم ميخورد: صورتهاي مالي مشارکت مالي را نشان ميدهد؛ اعضاي تعاوني، ثبات آن را گواهي ميدهند. به همين ترتيب ميتوان تعاونيهاي بزرگتري را ارزيابي کرد که قسمت اعظم درآمد عضو را تامين ميکند که براي نمونه بايد به تعاوني بازاريابي محصولات کشاورزي اشاره داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ايجاد رابطه با اتحاديههاي تعاوني که بيمه، خدمات مالي يا عمدهفروشي را عرضه ميکنند مشکلتر است. اين تعاونيها، دورتر و قدري غير شخصيترند، برخي حتي ميتوانند تصور کنند بدون آنها موفق ميشوند.
اما آينده تعاونيها به عهده هر دو نوع سازمان است. تعاونگران هميشه بايد کاري کنند که تقويت سازمانهاي آنها را تضمين کند. آنها همچنين بايد راههاي بيشتري پيدا کنند که نيروي خودشان را با نظامهاي منسجمي که بتوانند در سطح ملي، منطقهاي و حتي بينالمللي اعمال نفوذ کند، پيوند بزنند. انجام اين کار به بينش و اتخاذ تصميمات مشکلي نياز دارد.
نياز به ترکيب محتاطانه منابع، کم و بيش روشن است. مثلا تغيير فني، ناگزير، ولي پُر هزينه است. اگر تعاوني ها قرار است استقلال خود را حفظ کنند، لازم است به طور دستهجمعي سرمايهگذاري کردن را بيازمايند تا همه از مزاياي آن برخوردار شوند.
ديگر مثال روشن، فرصت سرمايهگذاري تعاوني هاي مختلف براي ايجاد صنايع غذايي در شرکتهاي مختلط است. به ناچار و به درستي، بيشتر امکانات بسيج منابع، ابتدا در سطح محلي يا ملي حاصل ميشود. براي انجام درست چنين فعاليتهايي لازم است نظم هوشيارانه کاري رعايت شود، نبايستي آنها را به عنوان «يک چيز خوب» يا عمل خير براي اين يا آن طرف انجام داد. نکته مهم اين است که تعاونيها بايد به دقت توجه کنند چگونه بهتر ميتوانند منابع خود را يک کاسه کنند تا از پول اعضاء بهترين استفاده را کرده باشند.
همين امر در سطح بينالمللي نيز مصداق دارد. اگر قرار است تعاونيها به عنوان نيروي جهاني رشد کنند، لازم است درباره تعداد بيشتري شرکت مختلط در داخل يک بخش معين يا بخشهاي مکمل مداقه کنند. لازم است با دقت بيشتر بيازمايند که چگونه ممکن است نيروهاي اين طرف و آن طرف مرزهاي ملي به يکديگر بپيوندند.
از انديشه پيرامون چگونگي وحدت منابع تعاونيها به اين طرق، سؤالات بسياري به وجود ميآيد:
آيا توليدکنندگان کالاهاي مشابه در نقاط مختلف جهان نبايد با دقت بيشتري راههايي را جستجو کنند که منجر به وحدت آنها و کسب نظارت بيشتر بر فرايند توليد محصولاتشان شود؟ آيا بايد آن بخش از اقتصاد جهاني را در دستهاي شرکتهاي چند مليتي رها کنند؟ آيا نهادهاي مالي تعاوني نبايد انديشه خود را وقف چگونه ايجاد کردن يک نظام مالي تعاوني بينالمللي کنند؟ آيا در اکناف جهان مجالي براي روابط عملي متقابلاً مفيد بين تعاوني هاي توليد و توزيع وجود ندارد؟
نهضت بينالمللي تعاون، از طرفي پساندازکنندگاني دارد که مايلند وجوه خود را قرض دهند و از سويي مردم شايستهاي ميخواهند وام بگيرند؟ پساندازکنندگاني که مايلند سرمايهگذاري کنند و توليدکنندگاني که ميخواهند رشد کنند؟ آيا راههايي وجود ندارد که اين مردم را به شيوهاي متقابلاً مفيد و اقتصادي گرد هم آورد؟
لازمه کارآيي در آينده، همکاري بيشتر تعاونيها با يکديگر، درک بيشتر رهبران از لزوم نظارت محلي و نيز اين نکته است که چه فعاليتهايي ميتواند به طور مشترک انجام شود. موفقيت در کارهاي داخلي به تنهايي کافي نيست.
اهميت تامين مالي
رهبران و اعضاء تعاوني ميتوانند با اين فکر تسلي خاطر داشته باشند که عملکرد ساليانه مساعد در بلندمدت، براي سازمانشان امنيت کافي به ارمغان ميآورد. اولين مسؤوليت يک تعاوني تضمين ظرفيت آن براي ادامه خدمت به اعضاء است. بنابراين تعاونيها چه در سطح محلي و غير آن، بايد ذخاير کافي براي آينده خود فراهم کنند و اطمينان حاصل کنند اعضاء آنها ميدانند که در سلامت مالي سازمان خود مسئوليتي بر عهده دارند.
تعاوني ها همچنين بايد سهم خود را در پشتيباني از سازمانهاي تعاوني که بدانها وابستهاند ادا کنند. هنگامي که آن ثبات تامين شد، آنگاه تعاوني ها ميتوانند مزاياي خود را به اعضاء تخصيص دهند. سپس ميتوانند کمکهايي را بررسي کنند که سازمانهاي آنها بايد به توسعه عمومي نهضت تعاوني، مصالح عمومي اعضاء يا پيشرفت جوامع محلي خود اختصاص دهند.
به علت نياز فزاينده به سرمايه در بسياري از تعاونيها، تخصيص وجوهي از مازادها يا منافع ساليانه غالباً کافي نخواهد بود. تعاونيها بيش از پيش مجبورند راههاي ابتکاري براي تامين وجوه بيشتر جستجو کنند و در درجه اول بايد اعضاء را در نظر گيرند.
تعاونيها در استفاده از اعضاء براي تامين سرمايه عموماً اهمال ميکنند. براي اعضاء نامعقول نيست انتظار داشته باشند که آنها بايد در تعاونيهاي خود مرتب سرمايهگذاري کنند و معقول است که از سرمايهگذاري خود در تعاوني حداقل انتظار يک بازده تأخيري داشته باشند.
تعاونيها ميتوانند با شرکتهاي خصوصي و دولتها تلاشهاي مشترکي جهت تامين وجوهي که براي ابتکارات جديد خود يا افزايش نفوذ در يک صنعت معين لازم دارند، به عمل آورند. اين ترتيبات، مثل هر اقدام ديگري که «سرمايه» بيروني را به داخل تعاوني ميآورد، نبايد به قيمت قرباني کردن خود گرداني تعاوني ها يا ظرفيت اعضاء براي اداره دموکراتيک سازمان خود تمام شود.
تعاونگران همچنين بايد دقت بيشتري صرف چگونه فراهم کردن ذخاير مشترک از وجوهي کنند که محتاطانه اداره شده و بتواند صرف توسعه تعاوني هاي موجود و خصوصاً تعاوني هاي جديد شود. اين کار راحتي نيست. اين نوعي از استقراض است که نياز به انضباط و مقررات خاص خود دارد، جزء امور خيريه نيست و بايد با احتياط هدايت شود. با اين همه اگر قرار بايد نهضت تعاوني در قرن بيست و يکم به راستي کارآمد شود، ضرورت کامل دارد.
برنامهريزي بلندمدت
گردآوري منابع و ايجاد بنيه مالي متضمين تعهد به راهبردهاي بلندمدت است. اين راهبرها از نوعي انضباط خبر ميدهند که به آساني حاصل نخواهد شد، و در واقع تنها عناصري نيست که در تفکر راهبردي دخالت داشته باشد.
تعاونگراني که از طريق تعاونيهاي خود عمل ميکنند، نه تنها به بقا بلکه همواره بايد به توسعه سازمانهاي خود بينديشند. اين اقدام يعني همکاري موثر براي تضمين اين امر که دولتها با کل نهضت تعاوني، همانند اجزاء آن، عادلانه رفتار ميکنند.
عليرغم محدود شدن نقش دولتها در آينده قابل پيشبيني، اشتباه خواهد بود که اهميت مقررات و خطمشيهاي دولتي در تعيين سرنوشت سازمانهاي تعاوني دستکم گرفته شود. در جهان معاصر، اين اقدام همچنين، به معناي مقاومت در برابر کوششهاي برخي قانونگذاران براي يک کاسه کردن تعاوني ها با شرکتهاي سرمايهداري به هنگام قانونگذاري موثر است.
تفکر راهبردي همچنين به معني حصول اطمينان از اين امر است که اتحاديهها و سازمانهاي مرکزي تعاون که به عنوان پيامرسانان تعاوني ها خدمت ميکنند توجهي را که شايسته آنند و منابعي را که لازم دارند، کسب کنند. بسياري از تعاوني ها با کمکهاي مالي از چنين سازمانهايي حمايت ميکنند، اما ابعاد وسيعتري را که چنين سازمانهايي فراهم ميکنند در برنامهريزيها و فعاليتهاي محوري خود نميگنجانند اين اشتباه بدان معناست که از پول هزينه شده آنطور که بايد و شايد به طور کارآمد استفاده نميشود.
اما فراتر از همه، تفکر راهبردي ملاحظه اين مسئله است که چگونه مزيت عضويت، تشخيص تعاوني، اختيار مردم، ترکيب منابع و ذخاير سرمايه، به مؤثرترين وجهي آرايش پيدا ميکند. اين امر مجسم ميکند که در چه مورد ميتوان محتاطانه کوشيد و دستهجمعي به اتمام رساند.
مشکلات آينده
نهضت تعاوني دو وجه دارد. يک وجه نگاهي خشک به داخل و متوجه اين است که چگونه تعاونيها ميتوانند روز به روز کارآمدتر شوند: وجه دوم، انديشمندانه، به بيرون نظر دارد و متوجه اين است که چگونه مردم بيشتري مزاياي فعاليتهاي تعاوني را در مييابند. اين وجه به صدقات خيريه اعتقاد ندارد، بلکه ميخواهد تعداد روزافزوني از مردم به خودشان کمک کنند و اين که اين کمک به وابستگي نينجامد.
در اين جا پنج روند خاص آشکار ميشود: اول رشد باور نکردني خانواده بشريت است. در شروع قرن بيستم 2ميليارد نفر نيز روي زمين زندگي نميکردند، در پايان قرن، جمعيت جهان به حدود 6ميليارد بالغ شد، برآورد ميشود اين رقم تا سال 2050به حدود 10ميليارد نفر برسد. تقاضاي مايحتاج اوليه، غذا، مسکن، کار و تسهيلات بهداشتي اين جمعيت فزاينده، خلاقيت بشر را در علوم و فنون محک خواهد زد، فراتر از آن، ما را مجبور خواهد کرد روابط اقتصادي، اجتماعي و سياسي خود را چنان سازمان دهيم که مردم داراي منابعي براي خريد يا توليد دستهجمعي آن چه نياز دارند، باشند.
روند دوم، تراکم نيروي اقتصادي، در دستهاي بسيار ثروتمند در اکناف جهان است، روندي که مسئله مبارزه فزاينده بينالمللي با فقر را زير ذرهبين خواهد برد و اين کار در اکناف جهان صورت خواهد گرفت. ظرفيت افراد، حتي گروهها، جوامع محلي و ملل در جهت تاثير بر تغييرات اقتصادي مؤثر بر آنها کاهش مييابد، شکاف بين غني و فقير در بسياري از کشورهاي جهان بيشتر ميشود. تودههاي فزاينده مردمي که به نحوي دلخراش در فقر بسر ميبرند در بسياري از کشورهاي جنوبي خواستار سهم عادلانهتري از منابع دنيا خواهند شد، کما اينکه صفوف فزايندهاي از بينوايان جوامع صنعتي، چنين خواهند کرد. به علاوه طبقه متوسط در جوامع صنعتي، کوچک ميشود، امنيتي که زماني توسط اتحاديههاي صنفي و کارگري به آنها عرضه ميشد، ديگر مانند گذشته حتمي نيست.
فشار جمعيت، حرکت لجام گسيخته سرمايه و توليد در اکناف جهان، سوء استفاده از علم و فن و اشتياق به توليد بيشتر کالا بدون توجه به عواقب آن، سومين روند مهم (بحران در چگونگي رفتار انسانها با محيط زيست خود) را به وجود آورده است. تامين آب پاکيزه به يک معضل آزاردهنده تبديل ميشود، وخامت لايه ازن بايد مايه هشدار همه ما باشد، قسمت اعظم غذايي که روزانه در اکناف جهان مصرف ميشود آلوده است، ذخاير ماهي که زماني بيپايان به نظر ميرسيد ديگر ناوگانهاي ماهيگيري را پشتيباني نميکند و الوار که مردم قرنها به آن اتکا داشتهاند، به اتمام رسيده است.
چهارم، جوامع محلي در اکناف دنيا بيش از پيش با مسائل بغرنج روبرو ميشوند. در شهرهاي جنوبي زاد و ولد زياد و مهاجرت از روستا، منابع گرانبها را ميفرسايد، زاغههاي بزرگ به وجود ميآورد و منجر به کم اشتغالي نسلهاي جوانتر ميشود. شيوههاي توزيع غذا نارساست و اين در حالي است که نظامهاي بهداشتي، آبرساني، آموزشي و فاضلاب از توان افتادهاند. در بسياري از نقاط صنعتي جهان زير بناهاي شهري، مدارس، راهها، انتظامات کاهش مييابد و حال آنکه محلات فقيرنشين افزايش مييابد. در بسياري از مکانها (جامعه مدني) جامعه مبتني بر مدارا، نظم و مسئوليت محلي زير سؤال است.
بالاخره، مقولههاي پيچيده عدالت اجتماعي وجود دارد که از لحاظ تاريخي تعاوني ها سعي کردهاند به آن توجه کنند، امروزه پرداختن به اين موضوع، بيش از پيش ضروري است. يکي از اين مقولهها به موقعيت نابرابر در اکناف جهان مربوط است. در ميان فقرا زنان به نسبت بيشتري وجود دارند، آنها در بيشتر اقتصادها بيش از سهم خود کار ميکنند، چه مزد آنها پرداخته شود و چه نشود، ظرفيت آنها براي اختيار زندگي غالباً محدود است.
مقوله ديگر به جوانان مربوط ميشود. در بسياري از کشورهاي جنوبي تعداد زيادي مردان و زنان جواني وجود دارند که در جستجوي کارند و نگران چگونگي اداره زندگي خويش. در بسياري از کشورهاي شمالي فرصت اشتغال کامل و راضيکننده، براي اولين بار پس از نسلها، کاهش مييابد، در نتيجه بسياري از جوانان با آيندههاي تاريک و فرصتهاي محدود روبرو هستند.
مقوله ديگر به مردم بومي مربوط ميشود. اين افراد که در اکناف جهان پراکندهاند، غالباً در مکانهاي نامطمئني که هوس بازيهاي تاريخ براي آنها باقي گذاشته است، زندگي ميکنند و براي بهبود سرنوشت خود، نوعاً منابع اندک و ظرفيت نهادي محدودي دارند.
نقش تعاونيها
تعاونيها و تعاونگران نميتوانند همه اين معضلات بزرگ را خود به تنهايي حل کنند، ولي ميتوانند در اين امر مهم سهيم باشند. جزئي از اين کار به انواع رشدي مربوط ميشود که آنها در داخل سازمانهاي خود پيش ميگيرند و جزئي ديگر به شيوههاي اداره امور بر ميگردد. سادهترين طرق کمک، بسط انواع تلاشهايي است که پيش از اين موفق بوده است. مثلاً انواع تعاوني ها پيش از اين نقشهاي مهمي در توليد، فرآيند و توزيع مواد غذايي ايفا کردهاند. تعاوني هاي کشاورزي در اقصي نقاط جهان عموميت دارند. آنها به طور موثر به کشاورزان خدمت کرده و ميکنند و در عين حال مقادير عظيمي کالاهاي درجه يک براي مشتريان خود تامين ميکنند. آنها پشت و پناه جوامع روستايي مخصوصاً توليدکنندگان کوچک هستند. بسياري از تعاوني ها نيز در خط مقدم دگرگونيهاي فني و پيشتاز فرآيند و توزيع مواد غذايي و کالاهاي مصرفي هستند.
نقش بالقوه تعاوني هاي مصرف، همانند تهيه غذا و کالاهاي مصرفي، بيش از پيش اهميت مييابد. در حالي که استثنائاتي وجود دارد، در سالهاي اخير بيشتر نهضتهاي تعاوني مصرف در سطح ملي رو به رشد گذاشته و بسياري از تعاوني هاي مصرف تطبيق با نظامهاي جديد خردهفروشي را آغاز کردهاند. بسياري، انتقال منابع لازم را براي رقابت موثر در صنايعي که مشخصه آنها يکپارچگي گسترده فعاليتهاي عمدهفروشي و خُردهفروشي و گسترش بازارهاي عظيم عرضه کالا (مراکز خريد)، است، در دست بررسي دارند.
اما آينده ميتواند نويدبخش باشد. اگر تعاوني هاي مصرف بتوانند توسط تعاوني هاي محلي آن اشتياق را شکل دهند و امکانات فزاينده سازمانهاي ملي، منطقهاي و بينالمللي را سازماندهي کنند، آن گاه ميتوانند رونق يابند. اگر اعضاء آنها بفهمند چه چيز در ميان است و اگر فروشگاهها محتاطانه اداره شوند، به يقين موفق خواهند شد.
به همين ترتيب تعاونيها به دلايل اقتصادي و عدالتي مجبورند آگاهانه و دائم به جوانان نزديک شوند. آينده تعاوني ها به شيوهاي ساده و در عين حال مهم در دست جوانان است. سنن غني و رنگارنگ نهضت، ظرافتها و فلسفههاي آن لازم است در هر نسل تجديدنظر و اعمال شود. هر قدر جوانان زودتر مشارکت خود را شروع کنند، زودتر در مييابند چگونه نهضت تعاوني بايد با زمانهاي آنها سازگار شود و اين کار به نفع همه است. گفتگوي دو طرفه نسلهاي تعاونگر، شرط اساسي براي موفقيت دائم است.
نتيجه
نهضت تعاوني، نهضت نويد هميشگي است، هيچ گاه به مرحله کمال نميرسد، هيچ گاه با آنچه به دست آورده آرام و راضي نميشود. نهضتي است که هميشه بين آن چه فلسفه آن پيشنهاد ميکند و آن چه جهان معاصر نياز دارد تقسيم شده است. تعاونگران متعهد و واقعبين بايد دائماً انتخابهايي را زير نظر داشته باشند که تعاوني آنها ميتواند انجام دهد تا پاسخگوي نيازهاي اعضاء باشد، تا به هدفهاي دورتر دست يابد، و به اصول تعاوني در فعاليتهاي روزمرده خود وفادار باشد.
تعاونگران، براي هر تعاوني از ميان دو زمينه بسيار مرتبط و تا حدودي متمايز، دست به انتخاب ميزنند:
اولين انتخاب در مورد عمليات داخلي تعاوني کاربرد دارد. سعي بر اين است که تعاوني کارآمد باشد، نيازهاي اعضاء را برآورد، و با عمل تعاوني همخوان باشد.
دومين انتخاب، به چگونگي ارتباط تعاوني با بقيه تعاونيهاي دنيا و جامعه محلي خودش بر ميگردد. سعي بر کارآيي روابط با ديگر تعاونيها، توسعه کلي نهضت و تعهدات اجتماعي نهضت است. تنها اعضاء تعاوني ها هستند که مستقيم يا غيرمستقيم توسط رهبران منتخب يا ساختارهاي مديريت ميتوانند درباره چنين مقولات دشواري تصميم بگيرند. در هر صورت تصميمگيري به ندرت آسان خواهد بود و در طول زمان تغيير خواهد کرد.
*رييس اتاق تعاون ايران
-->
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۲۶۵۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسوولان مشکلات قشر کارگری را احصا و رفع کنند
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام عبدالرضا پورذهبی ظهر یکشنبه در دیدار مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی و تشکلهای کارگری و کارفرمایی استان اظهار کرد: باید مشکلات کارگران به ویژه افرادی که در حوزه ساختمانی مشغول کار هستند سریعتر و با کیفیتتر، پیگیری و برطرف شود.
وی افزود: پرداخت سریع کارهای رفاهی و تسهیلات مربوط به قشر کارگر باید مورد توجه و اولویت باشد چرا که کارگران دائم در حال فعالیت هستند و ولی نعمت ما محسوب میشوند.
نماینده ولی فقیه در کردستان ضمن تقدیر از زحمات کارگران و تلاشهای شبانهروزی آنها بیان کرد: فعالیتهای اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی در استان نیز ارزشمند است.
حجتالاسلام پورذهبی تصریح کرد: اینکه کارگران به حق خودشان رسیده باشند، چنین موضوعی از واقعیت دور است اما تلاش دولت این است حق و حقوق کارگران ادا شود.
وی بر تلاش بیشتر تشکلهای کارگری و کارفرمایی تاکید کرد و گفت: اصل در اداره کل تعاون، خدمت به مراجعه کنندگان باشد؛ همچنانکه تاکنون همینگونه بوده و باید این خدمات ارتقا یابد.
نماینده ولی فقیه در کردستان اضافه کرد: کار کردن امری مقدس و مجاهدت در راه خداست و مسؤولان مشکلات قشر کارگری را باید احصا و به دنبال رفع آن باشند
کد خبر 6091106